eitaa logo
💥به وقت انتقام،افتخار💥
714 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین @Mogiiii 🔥پیشرفته ترین تکنولوژی های بومی ایران 👈موشک های عمود پرواز و خروج سرد 👈کلیپ های بی نظیر از رزمایش‌ها
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴پسر آیت الله بهجت(ره) می‌گفتن ایشون وقتی خبردار می‌شد تو عراق یا جای دیگه بمب‌گذاری شده و مردم کشته شدن، تا ۲ سه روز خواب و خوراک نداشتن. حالا تصور کنید حال صاحب الزمان ارواحناله‌الفداء رو با اینهمه کودک شهید...💔
از بچه های غزه یکی یکی میپرسن آرزوتون چیه؟! یکیشون میگه آرزوم اینه که خونه ها و ساختمون هارو بمبارون نکنن؛ مارو اینطوری نترسونن و مردم رو از خونه هاشون بیرون نکنن! الهی بمیرم واسه اون مظلومیت تون 💔 برای کودکان مظلوم غزه، بیا آقاجان...😭 ‎
❗️حالا تو کجایی که میداند ؟من هر شب تصمیم میگیرم ک شب ارام بخوابم.اما یادم میاید ک امروز یادش نکردم. اخر بگو ای قلب من که من چگونه آسوده بخوابم و او با چشمان خیس و قلبی دردناک با دلی نگران با آغوشی باز برای کودکان با کیسه ی خرما به دوش در میان کوچهایمان عبور میکند و درب هر خانه ی را ک میزنید اگر تورا بشناسند می‌گویند صبر کن تا خانه را مرتب کنم ای قلب خاموش من هوشیار باش چگونه آرام آسوده بخوابم اما مردی هر شب بجای من توبه می‌کند اشک ... و اشک صورتش را خیس می‌کند. راستی ای قلب من تاکنون گریه ی یک مرد را دیدی؟صدای آن هق هق را شنیدی ای قلب من ، مردی ک اشک‌هایش را به پشت دستش پاک می‌کند دیدی ؟ برای کداممان گریه میکنی امشب؟ آقا من از خودم گذشتم توهم از من بگذر هربار ک بجای من توبه میکنی من آرزوی مرگ میکنم گفت از گناهت ناراحتی چرا اینقدر گناه میکنی گفتمش شرمنده ام . و از آن شب هر شب شرمنده ام ک شرمنده ام شنیدم ک پدرم میگفت بهترین ثروت هر مرد داشتن اولاد صالح است و بدترین شکست هر مرد فرزند ناخلف و سربار است آقا کارم از سربار بودن گذشته من سر شکسته ات کردم آقا دست من از دامن کرامتت کشیده شد و آنگاه دست شیطان یقه ام را رها نکرد آقا کاش به جای آنهمه دست نوازش روی سرم یک سیلی میگذاشتی هربار گناه کردم گفتی پدر از اولادش میگذرد گفتند کریم است گنه می‌بخشد گفتم ،گیرم ک ببخشد ز خجالت چه کنم میدانی من کاری از دستم برنمی‌آید هیچ میدانم ک فقط برایت مینویسم . مینویسم ای مهربان شب از تاریکی گذشته ظلمت فراگیر شده و ما نور هدایتت را گم کردیم حالا در میان اینهمه ظلمت درون چاه افتادیم بیا و بتاب بر این سیاهی که سیاهی قلبم دلم را رو به موت کرده مجتبی قدیمی
📷 این خبر دیروز مخابره شد. بعد از مدتها کش‌و‌قوس بالاخره حرف از آتش‌بسه؛ ولی کی؟ ... «دوشنبه»! یعنی دقیقا روزی که نتیجه انتخابات ایران کاملاً مشخص بشه... وقتی فکر می‌کنم، می‌بینم دو چیز خیلی شفاف از این خبر فهمیده میشه: 🔹 اول اینکه کشورمون این‌قدر مهم و قدرتمند شده که معادلات سرنوشت‌ساز دنیا بر اساس تحولات داخلی ما تنظیم میشه! 🔹 دوم اینکه حضور ما و این که به کی رأی بدیم چقدر حیاتیه و دشمنان خونی ما چقدر روش حساس‌اند! به نظر شما چطوری جوابشونو بدیم؟ 🌺
امام رضا (علیه السلام) فرمودند : هر کس در ای دهد ، اگر چه نصف یی باشد ، خداوند بدن او را بر ، می گرداند . مصدر : خصال ، شیخ صدوق ، صفحه ۵۸۲
چرا گریه میکنی ؟چیزی نیس آقاجون دلتنگتم فقط دلتنگ و کاری از دستم بر نمی‌آید مانند آن فرزندي ک رنج پدرش را می‌بیند می‌سوزد و کاری از دستش برنمی آید و اشک می‌ریزد ما چگونه اینهمه بی تاب توییم ؟تورا ندیده ام ک اما احساست کرده ایم با تموم وجود،شاید آنجا ک قرار بود آسیب ببینم تو دستم را گرفتی؟شاید در آن مصیبت تو آرامم کردی شاید در ان شب روز بی کسی تو پناهم بودی آقای من شاید... بخوانی مارا میان سربازانت چه رویایی ... بیا ک از بی قراری به جنون رسیده ایم جنون انتظار بی قرار دلتنگ غمگین و بدون سرپناه اقا هیچ نداریم هیچ این رویای شیرین را تو کامل کن مجتبی قدیمی
❗️بپرسید به چه تفکر و عقیده ای باور دارند؟ مسیحی یهودی زرتشت بودا سنی و هرچه که باشه در تمام این تفکر ها و ادیان الهی یا ساخته بشر،به یک چیز عقیده ی مشترک دارند و اونهم منجیه یهود به منجی اعتقاد داره همچنین مسیحیت زرتشت همچنین ادیان ساخته بشر مثله بودا و بقیه ❗️حالا تو تمام این ادیان برید مشخصات منجی رو بخونید و سپس مشخصات امام زمان رو بخونید واقعا اگر انسانی نه از سر کینه و بغض بلکه از روی آزادگی و حریت به دنبال حقیقت باشه کافیه بره یه تحقیق بکنه ببینه منجی در ادیان مختلف چه ویژگی هایی داره و بعد میبینه در ادیان دیگه حتی تو رویا هم نمیتونن به عظمت امام زمان نزدیک بشن حقیقت مثل خورشید دیده میشه بستگی داره با چشم مسلح نگاه کنی تا ببینی یا بدونه ابزار نگاه کنی و کور بشی
کیستی  ای اشک ها را التیام کیستی ای ذوالفقار در نیام کهنه شد درد فراقت ای دریغ مردم از شوق وصالت ای دریغ، اه ای امید فردا بازگرد بازگرد ای داغ دلها باز گرد باز گرد ای خوش ترین رویای ما ای نیستانی ترین رویای ما ای ابرمرد زمین ای رادمرد باز گرد دیگر خدارا بازگرد کور شد چشمی ک بر ره دوختم ،سوختم از درد هجرت سوختم اللهم عجل لولیک الفرج  به حق خودت آقا خودت ک غریب‌ترینی در زمان ما ..
سوال کرد،چرا گریه میکنی ؟گفتم چیزی نیس آقاجون دلتنگتم فقط دلتنگت دلتنگ و کاری از دستم بر نمی‌آید مانند آن فرزندي ک رنج پدرش را می‌بیند می‌سوزد و کاری از دستش برنمی آید و اشک می‌ریزد ما چگونه اینهمه بی تاب توییم ؟تورا ندیده ام ک اما احساست کرده ایم با تموم وجود،شاید آنجا ک قرار بود آسیب ببینم تو دستم را گرفتی؟شاید در آن مصیبت تو آرامم کردی شاید در ان شب روز بی کسی تو پناهم بودی آقای من  شاید... بخوانی مارا میان سربازانت چه رویایی ... بیا ک از بی قراری به جنون رسیده ایم جنون انتظار بی قرار دلتنگ غمگین و بدون سرپناه اقا هیچ نداریم هیچ این  رویای شیرین را تو کامل کن مجتبی قدیمی
ای جان جهان، جهان جان ادرکنی قیوم زمین و آسمان، ادرکنی احیاگر صد دم مسیحا الغوث یا حضرت صاحب الزمان ادرکنی عمر ما بی تو تَباه است، بیا آقاجان زندگی بی تو گناه است، بیا آقا جان شیعه ات چشم به راه است، بیا آقاجان اولین جمعۀ ماه است، بیا آقاجان دیده ها باز به راهِ قدمت دریا شد جمعۀ ماهِ عزای پسرِ زهرا شد از زمانه دلِ ما خستۀ خسته است بیا هر دری را که زده بستۀ بسته است بیا بی تو دل ها همه از هِجر شکسته است بیا سرِ جدت که سرِ نیزه نشسته است بیا صاحبِ روضه بیا فاطمه را یاری کن ماهِ غم آمده برگرد و عزاداری کن به فدای تو و آن شالِ عزایت بشوم به فدای غم پنهانِ صدایت بشوم کاش برگردی و من نوحه سَرایت بشوم همسفر در سفرِ کرببلایت بشوم صبح و شب خون شده از دیدۀ پاکت جاری ناحیه داغِ تو را گفته به هر گفتاری از عطش غُصه چو پژمرد، دلت ریخت بهم کودکی صورتش آزرد، دلت ریخت بهم جدت از اسب زمین خورد، دلت ریخت بهم تا کسی پیرهنش برد، دلت ریخت بهم
خیلی خودشو بالا میگیره با یه فیس دانشمندانه وضد دینی و طوری ک انگار ته علمه میگه ک عه چرا از ازمانی ک دوربین فیلمبرداری و عکاسی اومد دیگه معجزه و وحی و این ادعاهای دینی اتفاق نیوفتاد ها ها جواب بدید دیگه چی شد جواب ندارید کم اوردید ها ههههه ❗️اما در به این شبهه و حربه ی خیلی خفن این دانشمند باید بفرمایم که[مقابل دشمن عرض نمیکنیم بلکه میفرماییم، در برابر مظلومان سربزیرو کوچک و خاضع و در مقابله دشمن و کفار شدید و قوی باید باشیم] مهندس وحی و معجزه بر امامان و پیامبران نازل میشده نه افراد عادی ،الان پیامبری میبینی ک وحی و معجزه ی علنی طلب میکنی؟ ما گفتیم 1400سال پیش آخرینه پیامبران متولد و شهید شد و آخرین امام ما 1200سال پیش به غیبت رفتن پس چیزی ک ادعاش رو کردی شرایطش و فردی ک سزاوار داشتن و انجامش بود نیست علنا ❗️اما معجزه،معجزه چیه؟اینهمه انسان ک با توسل و توکل و نذر به خواستهاشون رسیدن بیمار داشتن شفا گرفتن مشگل داشتن حل شده و این قبیل مسائل بله پیمبر نیستن و امام ما درغیبت هستن و خبری از دونیم کردن ماه نیست ک ان شاالله با ظهور ایشون معجزاتی خواهیم دید بی نظیر اما حالا شرایطش نیست ولی همین کشور ما ۴۶ سال در برابر همچیز ایستاده این معجزه نیست؟ با اینه شبهات خیلی خفن و گندتون شکستمون ندید شجاع دلان مجازی هشتگ زنه مجتبی قدیمی https://rubika.ir/revenge110 ❗️نظرتون درمورد این مطلب چیه انتقادی پیشنهادی درمورد فعالیت کانال دارید بفرمایید https://harfeto.timefriend.net/17355957578694
⭕️ اگر توانستید با این متن اشک نریزید... بسیااار زیباست امروز عجب روزی بود! همه غافلگیر شدیم. ما در خانه بودیم. پدر خواب بود. مادر در آشپزخانه مشغول پخت و پز. من و برادر کوچکم سر کنترل تلویزیون جر‌ّ و ‌بحث می‌کردیم! که ناگهان آن صدای عجیب و دلنشین در خانه پیچید. آیه‌ای از قرآن. به خیال اینکه شاید صدا از بیرون آمده، پنجره را باز کردم و دیدم که صدا در خیابان نیز به وضوح می‌آید. صدایت آشنا و پُر‌رنج بود؛ پدرم بی‌درنگ از خواب پرید. مادرم با کفگیر به زمین تکیه داده بود. من و برادرم کنترل را به کناری پرت کردیم و سراپا گوش شدیم. اصلاً مجری تلویزیون و مهمانان آن هم از جای خود بلند شده بودند و با دهانی باز و چشمانی متعجب، آسمان را ور‌انداز می‌کردند. و تو خود را معرفی کردی: « ای اهل عالم! من بقیه‌الله و حجت و جانشین خداوند روی زمینم... » باورمان نمی‌شد.‌ آن‌جا بود که گُل از گُلمان شکفت و زیر لب سلام دادیم: «السلام علیک یا بقیه‌‌الله فی ارضه» بعد با طنین محمدی‌ات ما را خواستی:«...در حقّ ما از خدا بترسید و ما را خوار نسازید، یاریمان کنید که خداوند شما را یاری کند. امروز از هر مسلمانی یاری می طلبم». وصف نشدنی است. در پوست خود نمی‌گنجیدیم. پدرم همان پایین تخت به سجدهٔ شکر افتاد. مادرم سرش روی زانو بود و های های گریه می‌کرد و من و برادرم به خیابان دویدیم. خودت دیدی که کوچه و خیابان غلغله بود! مردم مثل مورچه‌هایی که خانه‌هایشان اسیر سیلاب شده، بیرون می‌ریختند. یکی دکمه پیراهنش را بین راه می‌بست، دیگری گِرِه روسری‌اش را میان کوچه محکم می‌کرد، عده‌ای زیر‌ بغل پیرزنی ناراحت را که پایه عصایش بخاطر عجله شکسته بود گرفته بودند و دیدی آن کودکی که به عشق تو کفش‌های پدرش را با عجله پوشیده بود و هی می‌افتاد! مردمی که روزی از سلام کردن به یکدیگر اکراه داشتند، خندان به هم تبریک می‌گفتند. قنادی، رایگان شیرینی پخش می‌کرد و دَم گل‌فروشیِ سر خیابان، مردم صف بسته بودند برای خرید گل ولو یک شاخه برای تهنیت به گل نرگس! ماشین‌ها بوق‌زنان و بانوان کِل‌کشان و گلاب‌پاشان، پشت سر جمعیت عظیمی از جوانان به راه افتادند. جوانانی که دست می افشاندند و با شور می‌خواندند: «صلّ علی محمد *** حضرت مهدی آمد» خیلی از نگاه‌ها به ویترین یک تلویزیون‌ فروشی در آن سوی خیابان دوخته شده بود تا اولین تصویر جمال زیبایت، مخابرهٔ جهانی شود. نذر ۳۱۳ صلوات کردم مبادا اَجنبی چشم زخمت بزند. وقتی چهره دلربایت به قاب تلویزیون آمد، شیشهٔ مغازه غرق بوسه شد. یکی بلندبلند صلوات می‌فرستاد، دیگری قسم می‌خورد که تو را قبلاً در محله‌شان دیده وخیلی‌ها اشک‌هایشان را با آستین پاک می‌کردند تا یک دل سیر تماشایت کنند. در این مدت که علائم پیش از ظهور یکی پس از دیگری نمایان می‌شد، دل شیعیانت مثل سیر‌ و‌ سرکه می‌جوشید اما کسی فکر نمی‌کرد به این زودی‌ها ببیندت. راست گفت جدّت رسول خدا که فرمود: «مَثَلِ ظهور مهدی، مَثَلِ برپایی قیامت است. مهدی نمی‌آيد مگر ناگهانی» قسم می‌خورم این اثرِ دعای توست که تا کنون ما زیر عَلَمت مانده‌ایم. کاش زودتر برسی... https://eitaa.com/Intimeforrevenge https://eitaa.com/Intimeforrevenge