دوستان قابلیت فوروارد نیست ولی میتونید کپی لینک رو بزنید که لینک پست رو به اشتراک بذارید و ازمون حمایت کنید😍🪒
World's school
مثل همیشه ایران سرش تو کار خودش بود و داشت کتابشو میخوند که یمن نفسزنان سمت میزش اومد.
🇾🇪 : شنیدی.. چی.. شده؟
ایران زیر لب فحشی داد و سرشو بالا گرفت. دراماهای مدرسه "دنیا" تموم بشو نیستن.
🇮🇷 : باز چیشده
🇾🇪 : پشت مدرسه دارن واسه فلسطین قلدری میکنن
ایران محکم پا شد جوری که بقیه توجهشون جلب شد و شوکه شدن. هیچوقت کسی ایران رو انقدر عصبی نمیبینه مگر اینکه به خودش و دارایی هاش کاری داشته باشن. یمن ایران رو به جایی که داشتن فلسطینو بولی میکردن برد. فلسطین روی زمین افتاده بود و زانو هاش زخمی بودن. آمریکا و انگلیس تا ایران رو دیدن سریع عقب رفتن.
🇺🇸 : دوستان بیاید با حرف زدن حلش کنیم
🇾🇪 : گی نخور
اسرائیل با خشم به یمن نگاه کرد. یمن دمپاییشو درآورد و پرتش کرد سمت اسرائیل ولی لباس آهنی اسرائیل ضد دمپایی بود واسه همین دردش نیومد.
🇮🇷 : از دراما خسته نمیشی نه، دختر کوچولوی تشنه توجه؟
🇮🇱 : خ.. خفه شو! مجبوری همش دخالت کنی؟
ایران که کم کم داشت صبرش تموم میشد، کمربندشو باز کرد و داد دست یمن. یمن یه ضربه با کمربند چرمی اصل تبریز به اسرائیل زد و اسرائیل تا دید لبنان داره فیلم میگیره شروع به مظلوم نمایی کرد
🇮🇱 : چرا داری منو میزنی؟
🇾🇪 : هرکی به اموال داشم تصرف کنه با من طرفه
🇱🇧 : دعوا دعوا دعوا، سر شیشه مربا
🇮🇷 : بسه.
همه به ایران نگاه کردن. ایران کنار فلسطین نشست و خون روی گونشو پاک کرد.
🇮🇷 : مگه بهت نگفتم وقتی تو دردسری صدام کن؟
🇵🇸 : ولی آخه.. نمیخوام به دردسر بیوفتی
🇮🇷 : کله پوک.. فقط بذار ازت محافظت کنم
ایران پا شد و کمربند مارک فتاحشو از دست یمن گرفت و سمت اسرائیل آروم قدم زد. با هر قدم، پوست سفید اسرائیل بیشتر و بیشتر از ترس آبی کبود میشد. آمریکا و انگلیس تا دیدن اوضاع خرابه صحنه رو ترک کردن. اسرائیل یه فحش عبری بهشون داد ولی دیگه دیر شده بود.
🇮🇷 : که به بیبی من دستدرازی میکنی هوم؟ فکر میکنی اینجوری میتونی توجهمو جلب کنی؟
🇮🇱 : من... من..!
🇮🇷 : هیشش..
اسرائیل سریع میدوه یه گوشه که کسی نبینتش و غرورش نشکنه. ایران مثل یه ددی خشن بی رحم میره سمت اسرائیل و گردنشو میگیره میکوبه به دیوار و با کمربندش پوست سفید اسرائیل رو آبی و بنفش کبود میکنه (احتمالا اسرائیل مازوخیست داره که انقدر دوست داره ددی ایران کبودش کنه)
Fake Peace - part 1
یه پارتی توسط سازمان صلح بین الملل تشکیل شد که کشورهای خاصی دعوت بودن. باید دیگه اینبار هرجوری که شده صلح رو ترتیب میدادن وگرنه همه میفهمیدن چه چلغوزای بیخاصیتی هستن
🇷🇺 : عه شما کی تشریف آوردی
🇰🇵 : حوصلم سر رفته بود چند ساعت دم در بست نشستم تا راهم بدن
لبنان که درحال تست غذاها و قر دادن و فیلم گرفتن بود به جمعشون اضافه شد.
🇱🇧 : کباب ترکی نمیدن اینجا؟
و با روسیه مشغول حرف زدن درباره غذاها و میزهای سلف شدن.
اسرائیل با بستیهاش (آمریکا و فرانسه و انگلیس) مشغول حرف زدن و بولی زبونی فلسطین بودن. فلسطین که وارد شد میخواستن برن سمتش ولی وقتی دیدن پشتش ایرانه سریع عقب کشیدن. ایران پوزخندی ددی طوری زد و دستشو انداخت گردن فلسطین و تو گوشش زمزمه کرد
🇮🇷 : اگه کسی اذیتت کرد فقط کافیه که صدام بزنی
فلسطین سرشو با خجالت کیوتی پایین انداخت و موهای مشکیش تو صورتش ریختن. اسرائیل از فشار کبود شد.
🇮🇱 : چی بهش میرسه که انقدر ازش دفاع میکنه؟
🇺🇸 : فقط یمنه که همهجوره پشت ایران هست، مطمئن باش که از این رابطه یچیزی به ایران میرسه
اسرائیل پوزخند میزنه و با پشتگرمی به بستیش بدون اینکه بدونه آمریکا دنبالش راه نیوفتاده، سمت ایران میره. ایران ددیطور اخم میکنه و به فلسطین میگه بره. اسرائیل که مثل یه بچه سال فشاری هورمونی شده بود یه چک به ایران میزنه که باعث میشه نفس همه تو سینه اشون حبس شه. کارکنان سازمان صلح بین الملل و آمریکا سریع میان بینشون.
🇺🇸 : دیگه وقت صلحه!
یکی از کارکنان: ایران!! باز چیکار کردی؟
یمن به طرفداری از ایران یه پس کله به اسرائیل میزنه.
🇾🇪 : همش زیر سر این مارمولک فشاریه
اسرائیل گریه میکنه و با مظلومبازی نظر یسری منگلا رو جلب میکنه که ضد ایران شن. ایران دست به سینه به درامای جدید اسرائیل نگاه میکرد، فقط یه پفیلا کم داشت. لبنان و عراق پفیلاخورون درحال فیلم گرفتن بودن. طبق معمول باز همه چی تقصیر ایران افتاد
part 2 coming soon...