همچنین میتونید تصوراتتون از شیپها و کاراکترای موجود رو نقاشی و طراحی کنید واسم بفرستید. من یکم خسته ام شاید امشب نرسم پیویها رو چک کنم
ددی ایران
همچنین میتونید تصوراتتون از شیپها و کاراکترای موجود رو نقاشی و طراحی کنید واسم بفرستید. من یکم خسته
به بهترین نقاشی جایزه هم میدیم😧💘
ددی ایران
همچنین میتونید تصوراتتون از شیپها و کاراکترای موجود رو نقاشی و طراحی کنید واسم بفرستید. من یکم خسته
تا فردا شب بکشید بفرستید. قشنگ وقت بذارید وگرنه ددی ایران با کمربند فتاح میاد سراغتون. منم به جایزهاش فکر میکنم🙏🏼
Street Gangs - part 1
اونروز یه روز آروم تو خاورمیانه بود (بههمین خیال باش) و ایران درحال قدم زدن با یمن تو خیابونها بود. یمن دستشو دور گردن ایران انداخت، دیگه همه فهمیده بودن اونا چه رفقای داشمشتیای هستن.
🇾🇪: آره بعد من بهش گفت زارت، تو خر کی باشی و یدونه خوابوندم ت-
که یباره با لبنان و عراق برخورد میکنن و زبون یمن میگیره از اونجایی که رو لبنان کراشه.
🇾🇪: س..سلام!
🇱🇧: عه سلاممم
لبنان مشغول چاقسلامتی با یمن میشه و انقدر دختر پرحرفیه که کلا متوجه نمیشه یمن به طرز عجیبی جلوش ساکته و فقط نگاهش میکنه و به حرفاش گوش میده(کیوتعلی). ایران دست بهسینه به عراق چشم نازک میکنه. عراق کل سالهای راهنمایی و دبیرستان رو با ایران تو جنگ و دعوا بوده و واسش دراما درست میکرده، حالا هم که دختر خوبی شده رو ایران کراشه ولی متاسفانه ایران ددی سختبخششیه(کلمه جدید؟). لبنانِ سربههوا و پرانرژی مشغول گفتن از روزش به یمنِ سرخشده هست بدون اینکه حواسش به عراق معذب و بدبخت باشه.
🇮🇶: چ..چخبر؟!
🇮🇷: سلامتی رهبر.
🇾🇪: ما داشتیم قدم میزدیم وقتی دیدیم امروز یه روز آروم تو خاورمیانه هس-
دقیقا همینلحظه بود که فلسطین و اسرائیل رو دیدن درحالی که اسرائیل دست فلسطین رو میکشید تا ببرتش تو کوچه خلوت (shit, here we go again). پشتش هم ترکیۀ سلیطه و فرانسه مثل دو تا بچ درحال تشویقش بودن. ددی ایران قدمهای محکمشو سمت اون خیابون تاریک و باریک برمیداره ولی وقتی میرسن سر خیابون، عراق دست ایرانو میکشه و با مظلومیت سرشو بلند میکنه و تو چشمای جدیش نگاه میکنه. با صدای لرزونی میگه:
🇮🇶: آم.. ب-بنظرم.. بنظرم صبر کنیم! ببینیم چیکار میخوان کنن!
🇱🇧: راست میگه بذار فیلم بگیریم تا مدرک هم داشته باشیم!
یمن با لبخند سر تایید و تمجدیدی واسه لبنان تکون داد که با چپ چپ نگاه کردن ایران مواجه شد واسه همین نیششو بست و یه "شرمنده داداش" آرومی گفت. ایران نفس عمیقی کشید و سرشو از سر تایید تکون داد. لبنان و عراق سریع گوشیهاشونو درآوردن که از کار اسرائیل فیلم بگیرن و مدرک جمع کنن...
بیبیها از این به بعد واسه هر داستان اسم جدا میذارم که قاطی نشه. و ریپلای میزنم پارت بعدش رو. جنسیتهت ممکنه تو هر داستان فرق کنه مثل street gangs که اسرائیل پسره
ددی ایران
Street Gangs - part 1 اونروز یه روز آروم تو خاورمیانه بود (بههمین خیال باش) و ایران درحال قدم زدن
Street Gangs - part 2
اسرائیل از سیگار برگ آمریکاییش کامی گرفت و دودشو فوت کرد تو صورت فلسطین. ترکیه که موهاشو مثل پیکمیهای سایکو خرگوشی بسته بود، نیشخندزنان به فلسطین که از با غم به اسرائیل نگاه میکرد خیره شده بود. فرانسه هم موهاشو دماسبی بسته بود و خیلی جدی دست به سینه به اسرائیل نگاه میکرد. دو تا بچ با شخصیتهای مختلف. لبنان درحالی که دندوناشو از شدت فشار به هم میسابید گفت:
🇱🇧: باز فرانسه رو میشه تحمل کرد چون دوست خانوادگی اسرائیله، اون ترکیه بیشعور که هممحلهای ما هست چیکار میکنه با اونا؟!
🇾🇪: لبنان جان خودتونو اذیت نکنید یوقت پوستتو-
یمن با نگاهِ چپ چپ ایران دوباره ساکت شد چون وقت خوبی واسه لاث نبود و ددی ایران داشت خونش به جوش میومد. ایران آروم زمزمه کرد:
🇮🇷: مگه اینا با هم دوست نبودن تو دبیرستان؟ اینکاراشون چیه دیگه؟
🇮🇶: عه مگه.. نشنیدی؟ آمریکا پشت فلسطین بد گفت و کلی پاپوش واسش دوختن با انگلیس، واسه همین اسرائیل باهاش کات کرد و.. کلا بد شد بینشون..
اشک تو چشمای لبنان و عراق جمع شد. یمن سریع دستمالی درمیاره و اشکای لبنان رو آروم پاک میکنه. لبنان که انگار تازه فهمیده باشه قضیه از چهقراره، سرشو میاره بالا که به چشمای شیفتۀ یمن نگاه کنه ولی همون لحظه ایران یه پسکله به یمن میزنه که باعث میشه ژانر رمانتیک داستان ریده بشه بهش چون ددی فعلا شوخی نداره.
توی کوچه تاریک و باریک، اسرائیل موهای فلسطینو میکشه جوری که فلسطین اخم میکنه، ولی خب بازم صداش درنمیاد و آخی نمیگه. این سرسختی فلسطین بود که روزی عاشقش شده بود ولی حالا همین موضوع هم روی روانش میرفت.
🇮🇱: ادای سرسختارو واسه من درنیار!
و مشتی کنار سر فلسطین زد. فلسطین با چشمای غمگین مشکیش درحالیکه موهاش آشفته شده بودن به اسرائیل نگاه میکرد. باورش نمیشد که بعد از اونهمه ماجرا و دوستی، واقعا اسرائیل باورش نکرد و حتی به حرفاش هم گوش نداد. اشکی از چشماش رو گونهاش ریخت که باعث جریتر شدن اسرائیل شد.
🇹🇷: همش مظلومنمایی میکنه این خانم خانما
فرانسه چپ چپ به ترکیه نگاه کرد. انگار که میخواست با چشماش بهش جملۀ "تو دیگه بادمعدۀ کدوم باسنی" رو منتقل کنه ولی خب ترکیه خر تر از این حرفا بود و بهش چشمکی زد و شروع کرد به بیشتر تیکه انداختن.
🇵🇸: کاش حداقل.. حداقل بهم میگفتی که..
انقدر صدای لرزون فلسطین آروم بود که اسرائیل بخاطر سروصداهای ترکیه نمیشنیدش واسه همین طرف ترکیه برگشت و یه کتک جانانه بهش زد جوری که رو زمین افتاد. ترکیه خندید.
🇹🇷: عه اشتباه زدی که!
🇾🇪: این دختر.. همیشه انقدر احمق بوده؟..
لبنان و عراق سر تاسفی واسه ترکیه تکون میدن. ترکیه روی تک تک نروای ایران میرفت. ایران فکش بخاطر فشار زاویهدارتر شده بود و رگ پیشونیش زده بود بیرون. صداش خشدارتر از حد معمول بود.
🇮🇷: حیف که دختره.. حیف