🏴 السلام علیک یا اباعبدالله(ع)🏴
⚫أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ
📜 موضوع: استقامت دین با خون سید الشهدا
👌 جلسه 5⃣1⃣
🗓 تاریخ: چهارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۲
🎤 مدرس: استاد مهندس علی اصغر اکبری
پیروزی نهضت امام حسین در مجلس ابن زیاد
پس از ورود اسراء و خاندان نبوت و سر های مقدس شهداء در کوفه، ابن زیاد مردم کوفه را از خاص و عام دعوت کرد تا در این پیروزی شادی کردن و به مردم ضرب چشمی نشان بدهد
1. اعتراض صحابه بزرگوار زیدبن ارقم در مجلس عبیدالله¬بن زیاد
تاریخ طبری مجلد 7 صفحه 3066 و منتهی الآمال صفحه 299
در میان ورود اهلبیت به مجلس ابن زیاد، مردم آمدند مجلس پر از صحبت شد آنگاه امر کرد تا سر حضرت سیدالشهداء را در مجلس حاضر کنند، پس سر امام حسین را نزد او آوردند، و او از دیدن آن سر، سخت شادمان شده بود و تبسم می¬کرد و با چوبی که در دست داشت بدندان های امام حسین می¬زد و می¬گفت: حسین را دندانهای نیکو بوده، زیدبن ارقم که یکی از صحابه رسول خدا بود و در آنوقت پیرمردی شده بود در مجلس حاضر بود، چون این بدید فریاد زد ای پسر زیاد چوب از لب های امام حسین بردار، سوگند بخداوندی که جز او خدایی نیست، که من مکرر دیدم که رسول خدا بر این لب و دندان که اکنون محل ضربه چوب تو شده است بوسه می¬زد، این بگفت و سخت بگریست عبیدالله¬بن زیاد گفت:خدا چشمهای تو را بگریاند، ای دشمن خدا آیا گریه می¬کنی که خدا به ما فتح و نصرت داده است؟ اگر نه این بود که پیر و فرتوت (سالخورده و خرف شده¬ای) گشته ای و عقل تو زایل شده از تنت دور کنند
در تاریخ طبری مجلد 7 صفحه 3066
حمیدبن مسلم می¬گوید: آنگاه زیدبن ارقم از مجلس بیرون شد من نیز بیرون شدم و شنیدم که مردم می¬گفتند: به خدا زیدبن ارقم سخنی گفت که اگر ابن زیاد آن را می¬شنید او را می¬کشت گفتم چه گفت؟ گفتند زیدبن ارقم گفت: برده ای برده ای را به سلطنت رسانیده است و آنها را از آن خویش کرده است ای مردم عرب پس از این شما پسر فاطمه را کشتید پسر مرجانه را امارت دادید شما را خواهد کشت و را برده می¬کنید شما به ذلت رضایت دادید، ملعون باد هرکس به ذلت رضایت دهد
2. سخنرانی حضرت زینب در مجلس عبیدالله¬بن زیاد
تاریخ طبری مجلد 7 صفحه 3066 و 3067 و منتهی الآمال صفحه 299
حمیدبن مسلم می¬گوید: خاندان نبوت و اهلبیت سیدالهشداء مانند اسیران روم وارد مجلس عبیدالله کردند، جناب زینب لباس کهنه برتن کرده بود و در گوشه ای نشستند و بقیه اسراء اطراف او را گرفته بودند عبیدالله¬بن زیاد گفت: این زن که بود که خودش را کناری کشید؟ هیچکس جوابش را نداد تا سه بار تکرار کرد، هیچکس جوابش نگفت تا سرانجام یکی از خانم ها فرمودند: این زینب دختر فاطمه بنت رسول الله است عبیدالله که زینب را شناخت رو سوی او کرد و گفت: حمد و سپاس خداوندی را که رسوا کرد شما را و کشت شما را و ظاهر گردانید دروغ شما را، زینب فرمودند: حمد خداوندی را که ما را گرامی داشت که پیامبر خداوند طیب و طاهر بود و ما را از رجس و ناپاکی دور داشت همانا فاسق و دروغگو رسوا می¬شود، اما بحمدلله ما از فاسقین و دروغگویان نیستیم و آنها دیگرانند عبیدالله گفت: چگونه دیدی کار خداوند و اهلبیت خودت را، جناب زینب فرمودند: ما رأیت الا جمیلاً از خداوند جز نیکی و زیبایی ندیدم، زیرا آل رسول الله را خداوند برای قربت و محل و مقام و رفعت درجه حکم شهادت برایشان نوشته است؛ لاجرم به آنچه از برای ایشان اختیار کرده بود اقدام کردند و بجانب مضجّع خویش شتافتند و باشد که خداوند تو را و ایشان را در مقام سؤال و پرسش باز دارد و ایشان با تو مخالفت و احتجاج کنند آنگاه بنگری و چه کسی رستگار شده است ما در تو پسر مرجانه، عبیدالله با شنیدن این کلمات قصد قتل زینب را کرد، حریث که در مجلس حاضر بود جلو دوید عبیدالله گفت: اهلبیت توف در اینجا زینب به گریه افتاد و گفت: بزرگان ما را کشتی و کسان ما را نابود کردی شاخه ام را بریدی و ریشه ام را درآوردیف اگر این دلت را خنک می¬کند پس خنک دل باش عبیدالله گفت: شجاعت و دلیری یعنی این قسم به دینم پدرت سخندان و دلیر بود و قسم به جان خودت پدرش نیز شجاع و دلیر بود
3. عبیدالله که شکست خورده بود دستور به کشتن حضرت سجاد داد
تاریخ طبری مجلد 7 صفحه 3068 و منتهی الآمال صفحه 300
مجالدبن سعید می¬گوید: عبیدالله به جانب سید سجاد نگریست و پرسید این جوان کیست؟ گفتند: علی¬بن الحسین است عبیدالله گفت مگر علی¬¬بن الحسین نبود که خدا او را کشت؟ حضرت فرمودند:من برادری داشتم به نام که لشکریان تو او را کشتند ابن زیاد گفت: نه او را خدا کشت حضرت فرمودند: الله یتوفی الانفس، خداوند می¬گیرد همه جان ها را هنگام موت، عبیدالله بخشم شد و گفت: تو آنقدر جرأت داری که جواب مرا می¬دهی و حرف مرا رد می¬کنی؟ بیایید او را بگیرید و گردن بزنید حضرت زینب برآشفت و به حضرت سجاد چسبید و گفت: ای پسر زیاد تو را کافی اتس از این خون که از ما ریخته ای دست در گردن حضرت سجاد کرد و گفت: بخدا قسم از وی جدا نشوم، اگر می¬خواهی او را بکشی مرا نیز باید با او بکشی، عبیدالله لحظاتی به آن رو نگریست و گفت: رحم و پیوند خویشاوندی بخدا سوگند که من چنان یافتم که زینب از روی واقع می-گوید و دوست دارد با او کشته شودف دست از علی باز دارید که او را همان مرضش کافی است حضرت سجاد فرمودند: ما را بکشتن می¬ترسانی؟ مگر نمیدانی که کشته شدن عادت ما است و شهادت کرامت و بزرگواری ما است
4. ناله و گریه رباب بنت همسر سیدالشهداأ در مجلس عبیدالله¬بن زیاد
منتهی الآمال صفحه 300
5. اعتراض عبیدالله¬بن¬عطیف از وی به عبیدالله و شهادت او
تاریخ بری مجلد 7 صفحه 3069 و منتهی الآمال صفحه 300
6. قرآن خواندن سر سیدالشهداء در کوفه
منتهی الآمال صفحه 301 به8 روایت زیدبن ارقم
#چهارشنبه #محرم #سید_الشهدا #امام_حسین
#استاد_مهندس_علی_اصغر_اکبری
۵ شنبه ۱۲ مرداد.m4a
7.33M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله(ع)🏴
⚫أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ
📜 موضوع: استقامت دین با خون سید الشهدا
👌 جلسه 6⃣1⃣
🗓 تاریخ: پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲
🎤 مدرس: استاد مهندس علی اصغر اکبری
#پنجشنبه #محرم #سید_الشهدا #امام_حسین
#استاد_مهندس_علی_اصغر_اکبری
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله(ع)🏴
⚫أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ
📜 موضوع: استقامت دین با خون سید الشهدا
👌 جلسه 6⃣1⃣
🗓 تاریخ: پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲
🎤 مدرس: استاد مهندس علی اصغر اکبری
پیروزی نهضت سیدالشهداء در شام بوسیله اهلبیت
1. وقایع مهم از کوفه تا شام
الف) نوزدهم محرم سال 61 هـ .ق اهلبیت را از کوفه به سمت شام حرکت دادند
ب) سر امام حسین اول صفر وارد شام شد
ج) شهادت حضرت رقیه 5 صفر سال 61 هـ .ق
د) اربعین حسینی 20 صفر سال 61 هـ .ق
اهلبیت حدود 6 الی 7 روز در کوفه بوده اند که عبیدالله نتوانست آنها را بیشتر نگاه دارد. در بعضی از کتب اشاره شده است که عبیدالله نامه به یزید نوشت و واقعه کربلا را شرح داد و در منتهی الآمال صفحه 301 فصل پنجم آمده است:
عبیدالله¬بن زیاد چون از قتل و بپرداخت و اهلبیت را محبوس داشت نامه نوشت و صورت حال را در آ« نامه درج نمود و رخصت خواست که با سر های بریده و اسرای مصیبه دیده چه عمل کند... و شیخ مفید معترض مکتوب یزید نشده بلکه فرموده: بعد از آنکه سر مقدس حضرت را در کوچه های کوفه بگرداندند این زیاد او را با سر های سایرین به همراهی زحربن قیس برای یزید فرستاد
هـ) منتهی الآمال صفحه 302 فصل ششم: چون نامه ابن زیاد به یزید رسید از مضمون آن مطلع گردید، در جوا نوشت که سر ها را با اموال و اثقال ایشان بشام بفرست.
و) تاریخ طبری مجلد 7 صفحه 307 و منتهی الآمال صفحه 302 به نقل از تاریخ طبری:
ابومخنف گوید: آنگاه عبیدالله¬بن زیاد سر حسین را در کوفه بیاویخت و چنان شد که آن را در کوفه می¬گردانیدند پس از آن زحربن قیس را پیش خواند و سر حسین را بالای سرهای یارانش همراه وی برای یزیدبن معاویه فرستاد.
ز) منتهی الآمال صفحه 306:
سر امام حسین را اول صفر وارد شام کردند.
به هر حال معلوم نمی¬شود که عبیدالله برای یزید نامه نوشته است یا خیر به هر حال عبیدالله نتوانست آنها را نگاه دارد.
سر امام حسین در راه شام
2. کتاب صواعق المحرقه صفحه 116، مجمع الفوائد مجلد 2 صفحه 217، طبقات الکبری مجلد 3 صفحه 23، اسعاف الراغبین صفحه 217 و جزوه علامه علی اصغر اکبری صفحه 264 و 83 حدیث 11:
معجزه سر امام حسین نسبت به موکلان سر
3. برخورد مردم موصل با لشکریان عبیدالله
در منتهی الآمال صفحه 304:
عالمل موصل امر کرد شهر را زینت بستند و خود با مردم بسیار تا به استقبال ایشان رفت بعضی گفتند مگر چه خبر است؟ گفتند سرر خارجی می¬آورند به نزد یزید برند، مردی گفت ای قوم سر خارجی نیست بلکه سر حسین¬بن علی است همینکه مردم چنین فهمیدند، 4000 نفر از قبیله مهیا شدند که با لشکر جنگ کنندو سر مبارک را بگیرند و دفن کنند لشکر یزید که چنین دانستند داخل موصل نشدند و از عبور کردند.
4. اهل دعوات دو دسته بودند
منتهی الآمال صفحه 304: اهل شهر دعوات که آن جا به استقبال آمده بودند دو دسته بودند، عده ای برای اسراء و سر ها می¬گریستند، عده ای هم شادی می¬کردند
5. منتهی الآمال صفحه 304: اهل قِنسِرین آنها را به شهر راه ندادند، از ایشان تبری جستند و آنها را سنگسار کردند
6. منتهی الآمال صفحه 304: اهل «کفر طاب» آنها را راه نداند عطش بر لشکر یزید غلبه کرده بود هرچه خولی التماس کرد که ما را آب دهید گفتند: یک قطره آب به شما نمی¬خورانیم همانطور که شما حسین و اصحابش را لب تشنه شهید کردید.
7. منتهی الآمال صفحه 304: اهل «سیبور» به حمایت اهل بیت برخواستند و با آنها مقابله کردند، ام کلثوم در حق آن دعا فرمودند که آب ایشان گوارا ظالمان از ایشان دور باشد
8. م
9. شهادت محسن بن الحسین
حَموی در معجم البُلدان و شیخ عباس قمی در منتهی الآمال صفحه 305 آورده است: جوشن کوهی است در غرب حلب که دارای مس سرخ بوده است (معدن مس بوده است) و یکی از همسران سیدالشهداء که حامله بود فرزندش را در این محل سقط کرد و از کارگران آن کوه نان و آب خواستند ندادند پس همسر سیدالشهداء آنها را نفرین کردند از آن به بعد استخراج مس از آن فایده ای ندارد.
مرحوم محدث قمی می¬گوید: به آنجا رفته ام نزدیک حلب است مردم آنجا به آن کودک شیخ مُحَسِّن بگویند. (بفتح حاء و تشدید سین مکسوره)
#پنجشنبه #محرم #سید_الشهدا #امام_حسین
#استاد_مهندس_علی_اصغر_اکبری
شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲.m4a
9.56M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله(ع)🏴
⚫أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ
📜 موضوع: نهج البلاغه
🗓 تاریخ: شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲
🎤 مدرس: استاد مهندس علی اصغر اکبری
#شنبه #محرم #سید_الشهدا #امام_حسین #نهج_البلاغه
#استاد_مهندس_علی_اصغر_اکبری
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله(ع)🏴
⚫أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ
📜 موضوع: نهج البلاغه
🗓 تاریخ: شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲
🎤 مدرس: استاد مهندس علی اصغر اکبری
1- مهمترین عامل نهضت سیدالشهداء امر به معروف و نهی از منکر بوده است
مقتل خوارزمی مجلد 1 صفحه 188، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام , جلد۴۴ , صفحه۳۲۷(328) عنوان باب : الجزء الرابع و الأربعون می¬نویسد: محمدبن حنفیه برادر امام فلج شده بود و قدرت جهاد نداشت لذا شرکت نکرد، حضرت در نامه ای به او می¬نویسد: هذا ما اوصی به الحسین¬بن علی اخاه محمد المعروف بابن حنفیه... حضرت در این نامه ابتدا به وحدانیت خداوند و آنگاه به رسالت نبی اکرم اسلام شهادت می¬دهد (چون تبلیغ کرده بودند حسین یخرج عن دین جده و دمه هدر آنگاه ححضرت می¬فرماید: وَ أَنِّي لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لاَ بَطِراً وَ لاَ مُفْسِداً وَ لاَ ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ اَلْإِصْلاَحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ اَلْمُنْكَرِ وَ أَسِيرَ بِسِيرَةِ جَدِّي وَ أَبِي عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ
2- ما دو فقه داریم، فقه اکبر (توحید، نبوت، معاد، عدل،امامت) و فقه اکبر (نماز، روزه، زکوة، خمس، حج، جهاد، امر به معروف، نهی از منکر، تولا، تبری) همانطوریکه نماز واجب است، امر به معروف واجب است3 همانطوریکه روزه واجب است، نهی از منکر واجب است) بر امام حسین واجب بود که امر به معروف و نهی از منکر کند و حضرت برای همین قیام فرمودند
3- باز حضرت میفرمایند:
تحف العقول عن آل الرسول علیهم السلام , جلد۱ , صفحه۲۴۵: و روي عن الإمام التقي السبط الشهيد أبي عبد الله الحسين بن علي عليه السلام في طوال هذه المعاني و عنه عليه السلام في قصار هذه المعاني
قال الامام حسین: أَ لاَ تَرَوْنَ أَنَّ اَلْحَقَّ لاَ يُعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ اَلْبَاطِلَ لاَ يُتَنَاهَى عَنْهُ لِيَرْغَبَ اَلْمُؤْمِنُ فِي لِقَاءِ اَللَّهِ مُحِقّاً
آیا نمی¬بینید به حق عمل نمی¬شود و از باطل نهی نمیگردد
4- بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام , جلد۴۵ , صفحه۵۰ الجزء الخامس و الأربعون:
إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دِينٌ وَ كُنْتُمْ لاَ تَخَافُونَ اَلْمَعَادَ فَكُونُوا أَحْرَاراً فِي دُنْيَاكُمْ
5- بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام , جلد۴۴ , صفحه۱۹۲ الجزء الرابع و الأربعون
إِنِّي لاَ أَرَى اَلْمَوْتَ إِلاَّ سَعَادَةً وَ اَلْحَيَاةَ مَعَ اَلظَّالِمِينَ إِلاَّ بَرَماً
6- بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام , جلد۴۴ , صفحه۳۶۶ الجزء الرابع و الأربعون
خُطَّ اَلْمَوْتُ عَلَى وُلْدِ آدَمَ مَخَطَّ اَلْقِلاَدَةِ عَلَى جِيدِ اَلْفَتَاةِ
یعنی مرگ بر فرزندان آدم کشیده شده مثل گردنبند بر گردن دختر های جوان
#شنبه #محرم #سید_الشهدا #امام_حسین #نهج_البلاغه
#استاد_مهندس_علی_اصغر_اکبری
شنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ شب.m4a
6.65M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله(ع)🏴
⚫أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ
📜 موضوع: استقامت دین با خون سیدالشهداء 6⃣1⃣
🗓 تاریخ: شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲
🎤 مدرس: استاد مهندس علی اصغر اکبری
#شنبه #محرم #سید_الشهدا #امام_حسین
#استاد_مهندس_علی_اصغر_اکبری
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله(ع)🏴
⚫أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ
📜 موضوع: استقامت دین با خون سیدالشهداء 6⃣1⃣
🗓 تاریخ: شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲
🎤 مدرس: استاد مهندس علی اصغر اکبری
پیروزی سیدالشهداء در مجلس یزید بوسیله اهل بیت
1. معجزه سیدالشهداء در مورد سر مبارکشان در شام
منتهی الآمال مجلد 309:
زهیربن قین می¬گوید: حضرت سیدالشهداء در اثناء آمدند به کربلا به من فرمودند: زهیربن قین، سر مرا برای یزید خواهند برد به امید عطائی و یزید عطائی نخواهد کرد
2. یزید مجلس را زینت داده و همه مردم را در مجلس دعوت می¬کند (مسجد اموی شام)
منتهی الآمال صفحه 309: یزید چون از ورود اهلبیت طاهره آگاهی یافت، مجلس آراست و به زینت تمام بر تخت نشست و همه اهل شام را حاضر کرد
3. اهل¬بیت را به صورت اسیران با غل و زنجیر در باب دارالاماره نگاه داشتند تا یزید اجازه ورود دهد
منتهی الامال ص 309
اهل بيت حضرت رسول(ص) را با سرهاي شهدا عليهم السّلام در باب دارالأماره حاضر كردند، در طلب رخصت باز ايستادند.
4. یزید با دیدن سرهای اهل¬بیت اشعار کفر آمیز می¬خواند
منتهی الامال ص309
اهل تاریخ گفته¬اند که در هنگامیکه خبر ورود اهل¬بیت ع به یزید رسید آن ملعون در قصر بیرون بود و مشاهده میکرد و همین که از دور نگاهش میکرد سرهای مبارک به سر نیزه ها افتاد از روی طرب و نشاط این دو بیت را انشاء کرد
لَمّا بَدَتْ تِلْکَ الْحُمُولُ وَ أَشْرَقَتْ *** تِلْکَ الشُّمُوسُ عَلى رُبى جِیروُنِ
نَعِبَ الْغُرابُ فَقُلْتُ صِحْ اَوْ لاَ تَصِحْ *** فَلَقَدْ قَضَیْتُ مِنَ الْغَرِیمِ دُیُونِی
و این اشعاربه این خاطر است که او میگوید من انتقام جنگ بدر را گرفتم و این اشعار کفر آمیز را گفت:
قد قتلنا القرم من ساداتهم * وعدلناه ببدر فاعتدل
این شعر در ورود اهل بیت به مجلس است
5. سر سیدالشهداء در طشت طلا ، و ریختن شراب به کنار آن
منتهی الامال ص 310
چون سرهای مقدس را وارد آن مجلس میکردند سر مبارک حضرت سیدالشهداء را در طشتی از زر (طلا) نهادند و یزید سر مست از این موقعیت بود و از معصوم روایت شده که چون سر مطهر حضرت امام حسین ع را به مجلس یزید در آوردند مجلس شراب آراست و با ندیمان خود شرآب آب می¬نوشید و با ایشان شطرنج بازی می¬کرد و شراب به یاران خود می¬داد و می¬گفت: بیاشامید که این شراب مبارکی است که سر دشمن ما نزد ما گذاشته است و دلشاد و خرّم گردیده ایم و ناسزا به حضرت امام حسین و امیرالمومنین و جد بزرگوار آن حضرت می¬گفت و هر مرتبه که در قمار بر حریف خود غالب می¬شد سه پیاله شراب می¬نوشید و ته جرعه شومش را در - - - طشتی که سر مقدس آن سرور در آن گذاشته بودند می¬ریخت پس هر که از شیعیان ما است باید که از شراب خوردن و بازی کردن شطرنج اجتناب نماید
6. ورود اهل بیت بشکل اسراء با دست و... بسته
صفحه 310 منتهی الآمال، وصیت کردن حضرت سجاد و حضرت فاطمه بنت الحسین
چون سر های مبارک را بر یزید وارد کردند اهلبیت را نیز - - - آوردند درحالتیکه ایشان را به یک رشته بسته بودند و حضرت علی¬بن الحسین در غل جامعه بود؛ چون نزد یزید ایستادند، حضرت سجاد رو کرد به یزید و فرمودند: آیا رخصت می¬دهی تا سخن گویم؟ گفت بگو ولکن هذیان مگو حضرت فرمودند
ک من در موقعی نیستم که هذیان بگویم آنگاه حضرت فرمودند: ای یزید، تورا بخدا سوگند می¬دهم بگو: تو چگونه فکر می¬کنی (اگر الا) رسول خدا ما را در این حالت ببیند و تو هم باشی سپس فاطمه حضرت سیدالشهداء فرمودند: ای یزید آیا دختران رسول خدا را کسی اسیر می¬کند؟ (که تو کرده ای) اهل مجلس و اهل خانه نیز از استماع این کلمات گریستند چندانکه صداهای گریه و شیون بلند شد
7. یزید به علی¬¬بن الحسین می¬گوید: خداوند پددرت را کشت
تاریخ طبری مجلد 7 صفحه 3072، منتهی الآمال مجلد 1 صفحه 310
شیخ جلیل القدر علی¬بن ابراهیم قمی از حضرت صادق روایت کرده که چون سر مبارک حضرت سیدالشهداء را با حضرت علی¬بن الحسین و اسرای اهلبیت بر یزید وارد کردندف علی¬بن الحسین را غل در گردن بود، یزید گفت: الحمدلله که خداوند پدرت را کشت؟ حضرت علی¬بن الحسین فرمودند: که خدا لعنت کند کسی را که پدر مرا کشت یزید چون این شنید در غضب شد و فرمان قتل آن جناب را داد، حضرت فرمودند: اگر مرا بکشی پس دختران رسول خدا را چه کسی برگرداند به منزلگاهشان و حال آنکه نحرمی ندارند
8. بحث علمی امام سجاد و یزید که یزید مغلوب شد
تاریخ طبری مجلد 7 صفحه 3072 و منتهی الآمال صفحه 310-311
یزید به علی¬بن الحسین گفت: ای علی پدرت حق خویشاوندی کمرا رعایت نکرد و حق مرا نشناخت و با من بر سر قدرتم به نزاع برخاست و خداوند با او چنان کرد که دیدی علی¬بن الحسین این آیه را خواند (سوره حدید ایه 22) یعنی هیچ مصیبتی به شما در زمین نمی¬رسد مگر اینکه پیش از آنکه بوجود آید در کتابی نوشته شده است (ای یزید این آیه در شان ما است)
یزید به پسر خالد گفت: چوابش را - - - اما خالد نتوانست جواب او را بدهد و یزید به او گفت: (سوره شوری ایه 29 نوتشه شود تا کثیر) یعنی هر مصیبتی به شما رسد برای کار هایی است که شما به دست خودتان انجام داده اید، خداوند بسیاری را می¬بخشد
#شنبه #محرم #سید_الشهدا #امام_حسین
#استاد_مهندس_علی_اصغر_اکبری
دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲.m4a
6.99M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله(ع)🏴
⚫أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ
📜 موضوع: مهدویت
🗓 تاریخ: دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲
🎤 مدرس: استاد مهندس علی اصغر اکبری
#دوشنبه #محرم #مهدویت
#استاد_مهندس_علی_اصغر_اکبری
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله(ع)🏴
⚫أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ
📜 موضوع: مهدویت
🗓 تاریخ: دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲
🎤 مدرس: استاد مهندس علی اصغر اکبری
من لا يحضره الفقيه مجلد۴ صفحه۴۱۸ الجزء الرابع بَابُ اَلنَّوَادِرِ وَ هُوَ آخِرُ أَبْوَابِ اَلْكِتَابِ:
أَشْفَقَ عَلَيْهِمْ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِمْ
حضرت رضا فرمودند امام زمان از پدر و مادر به مردم مهربان تر است
امام زمان هرگز ما را فراموش نمی¬کنند
الکافي مجلد1 صفحه۱۹۸ الجزء الأول كِتَابُ اَلْحُجَّةِ بَابٌ نَادِرٌ جَامِعٌ فِي فَضْلِ اَلْإِمَامِ وَ صِفَاتِهِ، البرهان في تفسير القرآن مجلد۴ صفحه۲۸۲ الجزء الرابع سورة النمل سورة القصص[سورة القصص (28): الآیات 68 الی 69]، بحارالانوار مجلد 25 صفحه 124 حدیث 4
اَلْإِمَامُ اَلْأَنِيسُ اَلرَّفِيقُ، وَ اَلْوَالِدُ اَلشَّفِيقُ، وَ اَلْأَخُ اَلشَّقِيقُ وَ اَلْأُمُّ اَلْبَرَّةُ بِالْوَلَدِ اَلصَّغِيرِ،
حضرت صادق فرمودند: امام رفیق پدری مهربان و شفیق و برادری مهربان است همانند مادری نیکوکار
امیرالمومنین فرمودند به زمیله: ای زمیله هیچ مؤمنی نیست که بیمار شود مگر اینکه به مرض او مریض می¬شویم و اندوهگین نشود مؤمنی مگر اینکه به خاطر اندوه او اندوهگین گردیم و دعا نکند مگر اینکه برای او آمین می¬گوییم و ساکت نماند مگر اینکه برایش دعا کنیم
سیدبن طاوس می¬گوید در سرداب بودم امام زمان شیعیان را دعا می¬کردند و می¬فرمودند:
و أبقهم أو قال و أحيهم في عزنا و ملكنا و سلطاننا و دولتنا1
لوح فاطمه: و اکمل ذلک بابنه م ح م د رحمة للعالمین
مهربانی امام زمان
بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام جلد۵۳ صفحه۱
أنَّ رَحمَة رَبَّکُم وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ وَ أَنَا تِلْكَ اَلرَّحْمَةُ
همانا رحمت پروردگارتان همه چیز را فرا گرفته و من آن رحمت بیکران الهی هستم
بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهارعلیهم السلام مجلد۵۱ صفحه۱۱۵
أَوْسَعُكُمْ كَهْفاً وَ أَكْثَرُكُمْ عِلْماً وَ أَوْصَلُكُمْ رَحِماً
امام زمان از همه شما، مردم را بیشتر پناه می¬دهد و از همه شما علمش افزون تر و رحمت و لطفش از همه فراگیرتر است
بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام مجلد۶۵ صفحه۱۶۷ الجزء الخامس و الستون
قال علی¬بن موسی الرضا: مَا مِنْ أَحَدٍ مِنْ شِيعَتِنَا يَمْرَضُ إِلاَّ مَرِضْنَا لِمَرَضِهِ وَ لاَ اِغْتَمَّ إِلاَّ اِغْتَمَمْنَا لِغَمِّهِ وَ لاَ يَفْرَحُ إِلاَّ فَرِحْنَا لِفَرَحِهِ
حضرت رضا فرمودند: هیچ یک از شیعیان ما مریض نمی¬شود مگر اینکه ما نیز در بیماری او بیمار می¬شویم و اندوهگین نمی¬شود مگر اینکه ما نیز در غم او محزون می¬شویم و شادمان نمی¬گردد مگر اینکه ما نیز به خاطر شادی او شادمانیم
بحارالانوار مجلد 47 صفحه 78
وَ اللَّهِ إِنَّی أرحَمُ بِکُم مِن أنفُسِکُم
بخدا سوگند من نسبت به شما از خود شما مهربانترم
#دوشنبه #محرم #مهدویت
#استاد_مهندس_علی_اصغر_اکبری
شنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ . ظهر.m4a
9.78M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله(ع)🏴
⚫أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ
📜 موضوع: نهج ابلاغه
🗓 تاریخ: شنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۲
🎤 مدرس: استاد مهندس علی اصغر اکبری
#شنبه #محرم #نهج_البلاغه
#استاد_مهندس_علی_اصغر_اکبری