eitaa logo
استادمهندس‌علی‌اصغر‌اکبری‌طرشتی
486 دنبال‌کننده
357 عکس
728 ویدیو
472 فایل
در این کانال مطالب درسی روزانه استاد بارگزاری میگردد 📽 پخش زنده هر شب در آپارات و اینستاگرام 📶 لینک پخش زنده در آپارات http://aparat.com/Moohamadalee/live ارتباط با ادمین ها @A59H72 @M92a110
مشاهده در ایتا
دانلود
شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ کلاس ظهر.m4a
9M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله(ع)‌🏴 ⚫أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ 📜 موضوع: نهج البلاغه 🗓 تاریخ: شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ 🎤 مدرس: استاد مهندس علی اصغر اکبری ⭕️ 🎞 برای دیدن فیلم کامل جلسه لینک زیر را باز کنید 👇 https://www.aparat.com/v/faYlU
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله(ع)‌🏴 ⚫أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ 📜 موضوع: نهج البلاغه 🗓 تاریخ: شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ 🎤 مدرس: استاد مهندس علی اصغر اکبری نهج البلاغة مجلد۱ صفحه۳۹۱ رسائل أمير المؤمنين و من وصية له عليه السلام للحسن بن علي عليهما السلام كتبها إليه بحاضرين عند انصرافه من صفين: وَ َلْجِئْ نَفْسَكَ فِي أُمُورِكَ كُلِّهَا إِلَى إِلَهِكَ فَإِنَّكَ تُلْجِئُهَا إِلَى كَهْفٍ حَرِيزٍ وَ مَانِعٍ عَزِيزٍ وَ أَخْلِصْ فِي اَلْمَسْأَلَةِ لِرَبِّكَ فَإِنَّ بِيَدِهِ اَلْعَطَاءَ وَ اَلْحِرْمَانَ وَ أَكْثِرِ اَلاِسْتِخَارَةَ وَ تَفَهَّمْ وَصِيَّتِي وَ لاَ تَذْهَبَنَّ عَنْكَ صَفْحاً فَإِنَّ خَيْرَ اَلْقَوْلِ مَا نَفَعَ وَ اِعْلَمْ أَنَّهُ لاَ خَيْرَ فِي عِلْمٍ لاَ يَنْفَعُ وَ لاَ يُنْتَفَعُ بِعِلْمٍ لاَ يَحِقُّ تَعَلُّمُهُ. یعنی تمام کار های نفست را به خدایت بسپار که اگر چنین کنی خود را به کهف و پناه گاهی مطمئن و نیرومند سپرده ای و به هنگام دعا پروردگارت را با اخلاص بخوان و چیز هایی که از خدا می¬خواهی نفس خود را در مقابل پروردگارتان خالص کنی چرا که بخشش و حرمان به دست او است و زیاد از خداوند طلب خیر کن تا برایت فراهم شود و بفهم وصیتم را و آن را سرسری مگیر بدان همانا بهترین قول ها و سودمنترین سخن ها سخن علمی است که به تو نفع بدهد و دانشی که سزاوار فرا گرفتن نمی¬باشد و سودی ندارد به دنبالش نرو. دقت کنید تمام ادیان الهی و کتب آسمانی مثل اوستا و زبور و تورات و انجیل و قرآن و نهج¬البلاغه و صحیفه سجادیه در یک مسئله کار می¬کنند و آن تعالی نفس است و این را باید بدانیم در زبان قرآن و احادیث و روایات روح و قلب و نفس و صدر و عقل... همه همان روح اند و همه انبیاء و کتب آسمانی در تلاش اند که انسان بفهمد که باید بر روی این روح کار کند و آن تعالی پیدا کند. امیرالمومنین در این قسمت از نامه 31اُم برای ساخته شدن روح به 5 راهکار اشاره می¬کند: اول) توکل به خداوند و واگذار کردن نفس و روح به خدا دوم) اخلاص در عمل و مسافرت سیر الی الله سوم) طلب خیر از خداوند چهارم) کسب علوم مفید پنجم) حضرت تأکید می¬کند که تو بفهمی وصیت مرا و خوب درک کنی و به آن عمل نمایی قسمت اول: وَ َلْجِئْ نَفْسَكَ فِي أُمُورِكَ كُلِّهَا إِلَى إِلَهِكَ، تمام امورت را به خداوند واگذار کن که اگر چنین کنی خود را به کهف حصین سپرده ای چه زیباست این ذکر که می¬فرماید: أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَی اَللّهِ إِنَّ اَللّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ تَوَکَّلْتُ عَلَى الْحَیِّ الَّذِی لا یَمُوتُ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ صاحبتاً ولَلا وَلَدا وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبِیرا ام سلمه میگوید: نیمه های شب از خواب بلند شدم دیدم رسول خدا نیست، دیدم در گوشه حیات در حال سجده زار می¬زد و می¬گوید: اللَّهُمَّ لَا تَكِلْنِي إِلَى نَفْسِي طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً یعنی خدایا مرا یک لحظه به نفسم وا مگذار پیامبر زار می¬زد و این ذکر را می¬گفت ام سلمه می¬گوید من هم به سجده رفتم و می¬گفتم خداوندا مرا یک لحظه به خودم وا مگذار رسول خدا متوجه من شد و فرمود ام سلمه چه می¬کنی؟ گفتم یا رسول الله شما که رحمت للعالمین هستی شما که بشیر و نذیر و خاتم المرسلینی این گونه می¬گویی پس دیگر وای بر من حضرت فرمودند: خداوند برادرم یونس را یک لحظه به خودش وا گذاشت که در دهان ماهی قرار گرفت.
جلسه 657.amr
4.37M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله(ع)‌🏴 ⚫أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ 📜 موضوع: آیات الولایه الامامه الخلافه 🗓 تاریخ: شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ 🎤 مدرس: استاد مهندس علی اصغر اکبری ⭕️ 🎞 برای دیدن فیلم کامل جلسه لینک زیر را باز کنید 👇 https://www.aparat.com/v/c0SvF
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله(ع)‌🏴 ⚫أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ 📜 موضوع: آیات الولایه الامامه الخلافه 🗓 تاریخ: شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ 🎤 مدرس: استاد مهندس علی اصغر اکبری امیرالمومنین و ائمه طاهرین مَظهَر و مُظهِر می¬باشند یکی از القاب امیرالمومنین مظهرالعجائب است که ما میتوانیم بگوئیم ایشان نسبت به ذات اقدس الهی، مَظهَرالعجائب و مُظهَرالعجائب خداوند است و هم مُظهر عجائب دیگر الهی است. مثلا قران از عجائب خداوند است، امیرالمومنین آن را ظاهر می¬کند امیرالمومنین با قدرت الهی، مظهر قدرت خدا است و با علم وهبی الهی، مظهر علم خداوند است و با حلمی که دارد مظهر حلم ربوبی است. عیون المعجزات مجلد 1 صفحه 12، بحارالانوار مجلد 4 صفحه 318 درباره کندن درب خیبر: وَ اَللَّهِ مَا قَلَعْتُ بَابَ خَيْبَرَ بِقُوَّةٍ جَسَدِيَّةٍ وَ لاَ حَرَكَةٍ غِذَائِيَّةٍ لَكِنِّي أُيِّدْتُ بِقُوَّةٍ مَلَكُوتِيَّةٍ وَ نَفْسٍ بِنُورِ رَبِّهَا مُضِيئَةٍ به والله سوگند من درب خیبر را به قوت جسدانی قَلع نکردم بلکه اصلا دست من به آن نخورد و من آن را (به حواس ظاهری) حس نکردم. اگر باطن به ولایت تامه الهیه اتصال پیدا کند قدرت تصرف در ماده¬ی اولی نظام هستی پیدا می¬کند نه در صئرت عالم بلکه در مادهِ اولی عالم؛ اینکه علی¬بن موسی الرضا به شیر نقاشی شده روی پرده می¬فرماید: «يَا أَسَدَ اَللَّهِ خُذْ عَدُوَّ اَللَّهِ» آیا حضرت در این صورت نقاشی شده تصرف کرده یا در ماده این پرده؟ اما در قابلیت ابتدائی هر مخلوقی تصرف می¬کند که همان ماده¬ی اولی است او در اصل هر مخلوقی تصرف می¬کند که می¬فرمایند: إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ این  كُنْ فَيَكُونُ قوه ولایی و تصرف است قوه نودیه¬ی الهی است لذا امیرالمومنین می¬فرمایند: بدون اینکه دستم به چیزی بخورد قَلع باب خیبر کرم و یا در واقعه کربلا حضرت زینب درحالیکه صدای ایشان شبیه صدای پدرش امیرالمومنین بود سخن می¬گوید آیا صدای ایشان صرفاً تشبیه صدای امیرالمومنین بود یا ایشان صورت مولا علی را در خود انشاء کرده بود؟ این انشاء صورت مولاء در واقع به این معنا است که حضرت زینب ولایت کلیه¬ی مولا علی را در حقیقت خودش پیاده کرد؟ این مطلب آنجایی دارد که ایشان فرمودند: « اُسْكُتُوا فَارْتَدَّتِ اَلْأَنْفَاسُ وَ سَكَنَتِ اْلْأَجْرَاسُ» همینکه می¬فرمایند ساکت باشید همه عالم ساکت می¬شوند حتی زنگوله های شترها (از صدا می¬افتند)، او صاحب ولایت است. در جنگ تبوک وقتی کار بر مسلمانان دشوار شد جبرئیل به رسول خدا گفت: نادِ عَلیّاً مَظهَرَ العَجائِب، امیرالمومنین همه مَظهر عجائب است و هم مُظهَر عجائب است از جمله این عجائب قرآن است، در سوره جن آیه 1 می¬فرمایند: أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا فردی از اجنه قرآن را استماع می¬کند و می¬گوید: ما قرآنی را شنیدیم که يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ این قران چیز عجیبی است. یکی از عحائبی که امیرالمومنین هم مَظهَر و هم مُظهِر قرآن است، قرآن را ایشان باید تاویل و تفسیر و تبیین کنند که به قُرْآنًا عَجَبًا برسید. جناب سلمان می¬فرمایند که امیرالمومنین بالای درخت خرما بودندخرما ها می¬کند و بر سر من می¬زد، یکدفعه دیدم ایشان پایین آمدند و فرمودند: ای سلمان من جلو می¬روم و تو پای خود را جای پای من بگذار، آنگاه ایشان هفت قدم برداشتند و من پای خود را جای پای ایشان گذاشتم و یکدفعه دیدم امیرالمومنین در صحنه جنگ تبوک حاضر شدند و یک نعره¬ی علوی الله اکبر برآورد و کار جنگ تمام شد... همین کافی بود تا همه¬ی کفار بمیرند، منِ علی در آن مقام ولایت کلید همان کسی هستم که از دهان این امیرالمومنین جزئی خارج شدم و عین رعدوبرق غریدم و دشمنان را مُضمحل کردم. در واقعه کربلا هنگامیکه علی اکبر به سمت سیدالشهداء می¬آیند، می¬فرمایند: پدرجان من تشنخ آن حقیقت امامت و ولایت هستم، از آن حقیقت ولایت کلیه بر مبنای استعداد و ظرفیتی که دارم بر من القا کن تا بر مطلق اعداء قوت بیابم. لذا حضرت اباعبدالله می¬فرمایند: يا بنيّ، هات لسانك، علامه شعرانی می¬گوید: حضرت سیدالشهداء انگشتر خودش را در کام حضرت علی اکبر گذاشت پس علی اکبر به جبهه رفت و جنگ نمایان کرد و 250 نفر از اشقیاء را بدرک واصل کرد. ایشان اگر اذن داشتند بیش از این نیز عمل کند اصلا نیازی به جنگ نبود ایشان اگر اراده می¬فرمودند و می¬گفتند «موتوا» همگی در دَم جان می¬دادند اما می¬خواهند حفظ ظاهر کنند و بر مبنای عالم ظاهر عمل کنند، این انگشتر و لسان چه خاصیتی دارد که که حضرت علی اکبر به واسطه آن قوت پیدا می¬کنند؟
دوشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۲ شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها.m4a
7.49M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله(ع)‌🏴 ⚫أعظَمَ اللهُ اجورَنا بمُصابِنا بِالحُسَینِ 📜 موضوع: شهادت حضرت رقیه سلام الله علیه 📌 روضه حضرت رقیه سلام الله 🗓 دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ 🎤 استاد مهندس علی اصغر اکبری ⭕️ 🎞 برای دیدن فیلم کامل جلسه لینک زیر را باز کنید 👇 https://www.aparat.com/v/y35JD
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله(ع)‌🏴 📜 موضوع: شهادت حضرت رقیه سلام الله علیه 🗓 دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ 🎤 استاد مهندس علی اصغر اکبری شب ولادت حضرت رقیه سلام الله علیها یکی از انحرافات و امکانات در خصوص عقاید شیعی که دشمنان وهابی وارد کرده اند این است که اصلاً امام حسین علیه السلام دختری به نام رقیه نداشته است و وجود حضرت رقیه سلام الله علیها و داستان آن قبر ایشان همه دروغ است لذا در پاسخ این عقیده باطل مدارکی را ارائه می‌دهیم یکی از انحرافات و امکانات در خصوص عقاید شیعی که دشمنان وهابی وارد کرده اند این است که اصلاً امام حسین علیه السلام دختری به نام رقیه نداشته است و وجود حضرت رقیه سلام الله علیها و داستان آن قبر ایشان همه دروغ است لذا در پاسخ این عقیده باطل مدارکی را ارائه می‌دهیم متاسفانه عده ای وهابی کل عقاید شیعه را زیر سوال می‌برد‌ در واقعه کربلا پس از آن شبهاتی را مطرح می کند متاسفانه بعضی از دوستان ما هم بدون مطالعه حرف‌های آنان را تحت عنوان خرافات شیعه بیان می کند از جمله آنها وجود حضرت رقیه بنت الحسین است میگویند حضرت سیدالشهدا دختری به نام رقیه نداشته است و این قبری که در دمشق است از خرافات شیعیان است هم دخترداشتن امام حسین را که در شام فوت کرده باشد رد میکنند و هم قبر رقیه را خرافات میدانند. جواب: 1. شما می دانید دمشق اکثراً با اهل سنت است و شیعیان بسیار قلیل می باشند و تا قبل از حکومت حافظ اسد هم مرقد حضرت رقیه و هم مرقد حضرت زینب اداره‌اش به دست اهل سنت و در اذان اشهد و ان علی ولی الله نمی گفتند و حتی اگر شیعیان مهر در نماز می گذاشتند آنها را مورد ضرب و شتم قرار می دادند پست مشق در دست شیعیان نبوده است بیایند قبلی اختراع کنند و بگویند این قبر متعلق به رقیه بنت الحسین است ثانیاً تا قبل از انقلاب اسلامی در ایران کل حرم حضرت رقیه با مسجدی که در جوارش بود حدود ۱۰۰ متر بود اما بعد از پیروزی انقلاب با همیاری دوست سوریه و تلاش های دوست ایران این مرقد ساخته شد پس از اینکه ما بگویید شیعیان این قبر را ساخته اند فکر نکنم شیعیان این قدرت را داشتند که در شهری سنی نشین آن هم از نوع نواسه بیایند قبری اختراع کنند 2. مسئله دیگر این است که در کتاب ها ما داریم که یک دختر سه ، چهار ساله حضرت سید و شهدا در خرابه جان می سپارد تا حالا اسم او چه بوده است در بعضی از کتاب‌ها اشاره نشده است ولی عموماً رقیه می گویند از در محل هایی که الان هم به نام محله شراب معروف است دختری از امام حسین خود کرده است و در آنجا دفن شده است که عموم به او رقیه میگویند 3. مرحوم محدث قمی حضرت آشیخ عباس صاحب کتا مفاتیح الجنان ، کتابی دارد بنام نفس المهموم که ترجمه آن در کربلا چه گذشت ص 584 تحقیق بنام قصه خواب صغیره حسین چنین آورده است داستان خواب صغیره حسین ( علیه السلام ) کامل بهائی از کتاب حاویه نقل کرده که اهل بیت نبوت شهادت پدران را از کودکان نهان میداشتند و به آنها میگفتند : پدر شما سفر کرده تا یزید انها را به خانه خود طلبید و دختر چهار ساله حسین ( علیه السلام ) شبی از خواب برخاست و گفت : پدرم به کجا رفت ؟ اکنون او را در خواب دیدم که نگران و پریشان بود ، زنان از شنیدن این سخنان گریان شدند و کودکان هم به گریه افتادند و شیون بلند شد ، یزید ( لعنهم الله علیها ) از خواب بیدار شد و گفت چه خبر است ؟ از واقعه تحقیقی کردند و به او خبر دادند . آن لعین دستور داد سر پدر را برای او ببرند . سر را آوردند و در دامنش گذاشتند . گفت : این چیست ؟ گفتند : سر پدر تو است . آن کودک هراسان شد و صیحه کشید و بیمار شد و در دمشق وفات کرد ، این خبر در بعض مولفات چنین نقل شده که دستمال دیبقی روی سر انداختند و آن طبق را جلو آن کودک نهادند ، پرده از ان برگرفت و گفت : این سر کیست ؟گفتند : سر پدرت . آن را از میان طشت برداشت و به سینه گرفت می گفت : پدر جان کی تو را با خونت خضاب کرده است ؟ یَا اَبَتاه مشنِ الَّذی قَطَعَ وَریدیکَ . کی رگهای گردنت را بریده : یا اَبَتاه ! مَنِ الّذی أیْتَمَنی عَلی صِغْرِ سِنّی : کی مرا به این کودکی یتیم کرده ؟ پدر جان بعد از تو به که امیدوار باشیم ؟ پدر جان کی یتیم را نگهداری کند تا بزرگ شود ؟ و از این سخان به او گفت تا آنکه لب بر لب او نهاد و سخت گریست تا از هوش رفت و چون او را جنبش دادند ، روحش پرواز کرده بود و اهل بیت از ماجرای او آواز به گریه برداشتند و عزار را با اهل دمشق از سر گرفتند و در ان روز هر مرد و زندی گریستند و در ان کتاب است که یزید ( لعنهم الله ) دستور داد سر حسین و سرهای دیگر را که از اهل بیت و اصحابش بود بر دروازه های شهر بدار زدند .
و در ان کتابست نیز که سر حسین تا چهل روز بر مناره مسجد جامع دمشق آویخته بود و سرهای دیگر بر در مسجدها و دروازه های شهر و یک روز هم بر در خانه یزید. اویزان کردند آن سر به زبان فصیحی گفت کشتن و حمل من از اصحاب کهف عجیب تر است. 4. این داستان در کتاب منتخب التواریخ آمده است ص 496 1280 عالم جلیل محمد علی دمشقی که از جمله مله علماء و طلبه های نجف اشرف بود به حقیر فرمودند از آقای سید ابراهیم دمشقی که متولی حرم حضرت رقیه بود و شبي در خواب دختر بزرگ ايشان حضرت رقيه بنت الحسين عليهماالسلام را در خواب ديد كه فرمودند: به پدرت بگو، به والي بگويد كه ميان قبر و لحد من آب افتاده و بدن من در اذيت است، بيايد و قبر و لحد مرا تعمير كند دختر اين رؤيا را به سيد ابراهيم عرض كرد، ولي سيد از ترس اهل تسنن به اين خواب ترتيب اثر نداد. شب دوم، دختر دوم سيد همين خواب را ديد و به پدرش گفت و باز پدرش ترتيب اثر نداد. شب سوم دختر كوچكتر همين خواب را ديد و به پدر گفت و باز پدر ترتيب اثر نداد. در شب چهارم خود سيد ابراهيم آن مخدره عليهاالسلام را در خواب ديد كه به طريق عتاب فرمودند: «چرا والي را خبردار نكردي؟ صبح، سيد ابراهيم نزد والي شام رفت و خوابش را براي او نقل كرد. والي امر كرد كه علما و صلحاي سني و شيعه ي شام بروند و غسل كنند و لباسهاي نظيف در بركنند، آنگاه به دست هر كس كه قفل درب حرم مقدس باز شد، همان شخص برود و قبر مقدس حضرت رقيه عليهاالسلام را نبش كند و جسد مطهرشان را برون بياورد، تا قبر مطهر را تعمير كنند. بزرگان و صلحاي علوی ، با كمال آداب، غسل نمودند و لباس نظيف در بركردند. قفل به دست هيچ يك باز نشد مگر به دست مرحوم سيد ابراهيم! بعد هم همه ي آنها به حرم مشرف شدند و هر كس كلنگ بر قبر مي زد، كارگر نمي شد تا آنكه سيد ابراهيم كلنگ را گرفت و بر زمين زد و قبر كنده شد! بعد حرم را خلوت كردند و لحد را شكافتند، ديدند بدن نازنين آن مخدره در ميان لحد قرار دارد، و كفن آن مخدره مكرمه، صحيح و سالم مي باشد، لكن آب زيادي در ميان لحد جمع شده است. سيد بدن شريف مخدره را از ميان لحد بيرون آورد و بر روي زانوي خود نهاد و سه روز به همان صورت، بالاي زانوي خود نگه داشت و متصل گريه مي كرد! تا آنكه لحد مخدره را از بنياد تعمير كردند. 5. روضة الشهدا بقلم ملا حسین واعظ کاشی ص 389 از کتاب کنزل الغرائب كه يزيد اهل بيت را در درون (خرابه) كوشك خود جاى مقرّر ساخته بود، و امام حسين «عليه السلام» دخترى داشت چهارساله كه بسيار او را دوست داشتى و او نيز پدر را به غايت دوست مى‌داشت و تا پدرش شهيد شده بود دائم مى‌پرسيد كه: «أين أبى؟» كجاست پدر من، مى‌گفتند به جائى رفته است و به انواع تسلّى، تسلّى مى‌دادند و او را به ديدار پدر اشتياق عظيم بود در اين وقت كه در كوشك يزيد بودند شبى اين دختر پدر را در خواب ديد كه او را در كنار گرفته از غايت شادى بيدار شد و پدر را نديد شوقش زياده گشت و آغاز اضطراب كرده فغان درگرفت حال پرسيدند گفت: حالى، مى‌ديدم كه در كنار پدر نشسته‌ام چون چشم باز كردم او را نمى‌بينم مرا بگوئيد كه پدرم كجاست؟ كه مرا بيش از اين طاقت فراق نمانده هر چند گفتند اى دختر صبر كن و شكيبائى پيش گير جواب مى‌داد كه: «يعلم اللّه مرا تاب شكيبائى نيست طاقت روز فراق و شب تنهائى نيست» فرياد نمود پدرم را پيش من آريد يا مرا نزد پدر فرستيد، چون أهل بيت اين سخن بشنيدند به يك بار فرياد از نهاد ايشان برآمد و خروش در گرفتند، يزيد پليد از گريه و غوغاى ايشان از خواب درآمد و كس فرستاد تا خبر گيرد كه أهل بيت را چه واقع شده است؟ ايشان صورت واقعه بازگفتند و خبر به يزيد رسيد كه دختر امام حسين پدر را در خواب ديده ...... 6. منتخب التواریخ (حاج ملا هاشم خراسانی) باب اسامی مخدرات اسیر شده التاسع: آن دختری که در خرابه شام از دنیا رحلت فرمود و شاید اسم شریفش رقیه بود، از صبایای[22] حضرت ابا عبداللّه(ع) بوده است؛ چون مزاری موجود در خرابه شام، منسوب به این مخدّره و معروف است به مزار رقیه. 7. کتاب کامل شیخ بهائی نقل میکند از کتاب الهاویه در معانی السبطین هم آمده وقتی بچه های کوچک از اهل بیت سوال میکردند آنها میگفتند پدر شما ، داداش شما به مسافرت رفته و برای امام حسین دختر 3 ساله ای بود که در خرابه شام از خواب بلند شد و گفت: «این ابی الحسین » من همین الان پدرم حسین را خواب دیدم سخت مضطرب بود ......... سر بابا را بلند کرد همانطور خیره خیره نگاه کرد به سر بابا شروع به حرف زدن با سر کرد بابا جون چه کسی ریشان صورتت را با خون خضاب کرده بابا چه کسی رگهای گردنت را بریده بابا چه کسی مرا در این سن یتیم کرده؟
8. منتهی الامال ص 317 و 318 : در کتاب کامل بهائی از معاویه بن یزید (محب اهل بیت) نقل کرده است: زنان خاندان نبوّت، در حال اسیری، حال مردانی را که در کربلا شهید شده بودند، بر پسران و دختران ایشان پوشیده می داشتند و هر کودکی را وعده می دادند که پدر تو به فلان سفر رفته است و بازمی آید؛ تا اینکه ایشان را به خانه یزید آوردند. دخترکی چهارساله بود. شبی از خواب بیدار شد و گفت: «پدر من حسین کجاست؟ این ساعت، او را در خواب دیدم که سخت پریشان بود.» زنان و کودکان جمله در گریه افتادند و صدای زاری از ایشان برخاست. یزید خفته بود، از خواب بیدار شد و از ماجرا سؤال کرد. خبر بردند که ماجرا چنین است. آن لعین در حال[و بی درنگ] گفت: «بروند سر پدر[ش] را بیاورند و در کنار او نهند.» سپس آن سر مقدّس را بیاوردند و در کنار آن دختر چهار ساله نهادند. پرسید: «این چیست؟» گفتند: «سر پدر توست. آن دختر بترسید و فریاد برآورد و رنجور شد و در آن چند روز، جان به حق تسلیم کرد.» ما اسنادی داریم که در این سند ها آمده که میگویند یک دختر سه ساله امام حسین ع در محله خراب شام (دمشق) دفن شده 1) ابن فندق بیهقی (565ق) در کتاب لباب الانساب : از دختر به نام رقیه برای امام حسین در کنار فاطمه و سکینه نام میبرد 2) آقای نجم الدین طبسی در کتاب مطالب اسوول ص 8 گفتار ابن فندق را هم نقل میکند و در کتاب مطالب اسوول به این نتیجه میرسد که نام دختر چهار ساله امام حسین رقیه است 3) سید بن طاووس در لهوف ص 143 از رقیه نام برده است (ولی نگفته دختر امام حسین ع است) 4) ینابیع الموده نوشته خواجه کلان قندوزی حنفی ص79 ایشان نام رقیه را در کنار نام دختران امام حسین ع میبرد 5) کتاب کامل بهایی ص 529 نوشته سید عماد الدین طبری : شرح شهادت حضرت رقیه س را کامل بیان میکند ، (نام دختر را ذکر نکرده است و سن او را 4 سال و وفات او را چند روز بعد از دین سر بریده آورده است 6) روضة الشهداء نوشته ملا حسین کاشی متوفی 910 محل حادثه و شهادت دختر امام حسین را خرابه و خرابه را نزدیک کاخ یزید و تاریخ شهادت را روز دیدن سر پدر میداند 7) فخرالدین در کتاب منتخب فی جمع المراثی و الخطب ص 136 کودک را سه ساله میداند و سخنان او را با سر بریده میآورد 8) ارجستانی در انوار المجالس ص160 از دختر سه ساله که در خرابه شام از دنیا رفته است به نام زُبیده نام میبرد باز ایشان میگوید در شام دختری به نام رقیه بوده است (ص 161 انوار المجالس) 9) محمد جواد دینوی در کتاب شعشعة الحسین ج2 ص171 الی 173 کلیه تاریخ را نقل میکند و گفته دختری از امام حسین به شهادت رسیده است حال یا نامش زبیده است یا رقیه یا فاطمه یا سکینه. 10) سید محمد شاه عبدالعظیمی در الایقاد ص 179 اسم دختر را رقیه میداند 11) پاسخ 4 تن از مراجع به بعضی از شبهه پراکنی ها درباره حضرت رقیه سایت شیعه نیوز ‌أ. پاسخ مرجع عالیقدر، آیت الله سید محمد صادق روحانی : باسمه جلت اسمائه; اولاً راجع به حضرت رقیه سلام الله علیها اخیراً کتابی نوشته شده است و خیلی خوب اثبات نموده به اینکه حضرت رقیه 3 ساله در خرابه شام از دنیا رفته و قبرش هم در آنجا است و معجزات زیادی هم نقل شده است، ثانیاً قاعده ای در فقه است به نام قاعده تسامح در ادلة سنن، مقتضی آن قاعده این است که آنچه راجع به این دختر 3 ساله گفته اند شما هم نقل کنید و به زیارت او بروید همه اش بر طبق موازین شرعی است و به این طور شبهات اعتنا نکنید. ‌ب. پاسخ مرجع عالیقدر، آیت الله سید صادق شیرازی : حضرت رقیه علیهاالسلام دختر آقا امام حسین علیه السلام بوده واقعاً و کتاب های متعددی مانند ینابیع المودة صفحه ی 346 و احقاق الحق جلد 11 صفحه ی 633 بودن حضرت رقیه فرزند امام حسین علیه السلام را در کربلا نقل کرده اند و قصه ی آن علاوه بر سندهای تاریخی و کتب مقاتل، سند واقعی و خارجی نیز در دمشق شام دارد، آن بارگاه با عظمت در پایتخت سابق امویان مانند آفتاب فروزان می درخشد، در حالی که قبر معاویه زباله دانی بیش نیست و از قبر یزید هم اثری نیست و طبق نقل کتاب الذریعة جلد22 صفحه ی 390 حدود صد سال از این واقعه نگذشته است که دختر کلیددار حرم حضرت رقیه علیهاالسلام حضرت را در خواب می بیند و او را از آمدن آب نزد قبر خود مطلع می سازد، خواب سه شب پشت سرهم تکرار می شود، کلیددار ـ با خبر دادن به دولت وقت و ضمن تشریفات رسمی ـ کارگر می آورد و قبر را خراب می کنند، و وقتی به قبر می رسند آثار آب پدیدار می شود آنگاه می بیند این دختر سه ساله تر و تازه گویی خوابیده است، کلیددار که سید هم بوده جسد مبارک حضرت رقیه را بر روی دست می گیرد تا سه شبانه روز، و فقط برای کارهای ضروری و نماز او را به دیگری می سپارد، تا قبر آماده می شود، و حضرت را به جای خود بر می گرداند، و معجزات بسیار دیگر که در تاریخ به ثبت رسیده‌ است.
‌ج. پاسخ مرجع عالیقدر، آیت الله صافی گلپایگانی : طبق بعض كتب مقاتل و تاريخ، حضرت اباعبدالله الحسين (عليه‌السلام) چنين فرزندي داشته‌اند كه در شام رحلت كرده‌اند. علاوه بر شهرت اين موضوع، به طور كلّي مشاهد و مقامات مشرّفه از جهت انتساب به اهل بيت (عليهم‌السلام) مزار، و مورد تجليل و احترام است چنان‌كه شهرت اشخاص به سيادت جايز الانكار نيست. شهرت مثل اين بارگاه مقدسه نيز مخصوصاً با توجه به قرائن معتبر مورد انكار نيست. اين مشاهد و روضه‌هاي مقدّسه‌ي سادات عظام و مفاخر اسلام نيز از اين جهت كه از مراكز ذكر فضايل آن بزرگواران و تبليغات اسلامي و ذكر دعا است بايد محترم باشد و اين ترديدهاي‌جا است و سزاوار نيست. موفق باشيد . ‌د. پاسخ مرجع عالیقدر، آیت الله سید محمد شاهرودی : از قول بعضی محققین و سیره عملیه مستمره متدینین در تشرف به زیارت آن حضرت برای ما وثوق و اطمینان حاصل می شود که حضرت اباعبدالله (علیه السلام) دختری به نام رقیه (سلام الله علیها) داشته اند و در آن مکان مقدس دفن شده است. 12) رقیه در کلام بزرگان در سایت موسسه تحقیقاتی ولیعصر آورده است ‌أ. آيت الله العظمي ميرزا جواد تبريزي (ره) : متن سخنراني آيت الله العظمي ميرزا جواد تبريزي (ره) در حرم حضرت رقيه عليهاالسلام در سال 1381 هـ ش: مزار كنوني حضرت رقيه بنت الحسين عليهماالسلام در شام، از اول مشهور بوده، گويا حضرت امام حسين عليه السلام نشاني را از خود در شام به يادگاري سپرده است، تا فردا كساني پيدا نشوند كه به انكار اسارت خاندان طهارت عليهم السلام و حوادث آن بپردازند، اين دختر خردسال گواه بزرگي است بر اينكه در ضمن اسيران حتي دختران خردسال نيز بوده اند ، ما ملتزم به اين هستيم كه بر دفن حضرت رقيه عليهاالسلام در اين مكان شهرت قائم است، حضرت عليهاالسلام در اين مكان جان سپرده و دفن شده است. ما به زيارتش شتافتيم، و بايد احترام او را پاس داشت. دفن اين طفل خردسال (حضرت رقيه عليهاالسلام) در شام گواه بزرگ و نشان قوي از اسارت خاندان طهارت، و ستم روا داشته بر ايشان دارد، آن ستمي كه تمام پيامبران از آدم تا خاتم بر آن گريستند، تا آنجا كه خدا عزاي امام حسين عليه السلام را بر آدم خواند، از اين رو احترام اين مكان لازم است، به سخنان فاسد گوش فرا ندهيد، و به سخنان باطلي كه مي گويند: رقيه عليهاالسلام طفلي خردسال بيش نبود، گوش فرا ندهيد، مگر علي اصغر عليه السلام كودك خردسال نيست كه در روز قيامت شاهدي خواهد بود، و موجب آمرزش گنهكاران شيعه خواهد شد ان شاء الله تعالي. بنابراين بر همه واجب است احترام اين مكان (محل دفن حضرت رقيه عليهاالسلام) را داشته باشند، و به سخنان فاسد و بيهوده اي كه از گمراهي شياطين است، گوش فرا ندهند و اعتنايي نكنند. ما با زيارت دختر امام حسين عليه السلام (رقيه عليها السلام) به خداوند متعال تقرب مي جوييم، آن دختري كه خود مظلوم بود، و خاندان وي همه مظلوم بودند. ‌ب. آيت الله العظمي مكارم شيرازي: شكي نيست كه دختر كوچكي از امام حسين عليه السلام در شام از دنيا رفت و در آنجا دفن شد و حرم فعلي منسوب به همان دختر است، اما اين كه نام آن دختر «رقيه» بوده يا نام ديگري داشته در بين دانشمندان اسلامي اختلاف نظر وجود دارد، هر چند معروف اين است كه نامش رقيه است. ‌ج. آيت الله العظمي نوري همداني : در كتاب هايي چون كامل بهائي و نفس المهموم و كتاب هاي معتبر ديگر دختر خردسالي كه برخي نام او را «رقيه» ناميده اند و در شام به شهادت مي رسد، براي امام حسين عليه السلام ذكر كرده اند و اگر كسي براي آن حضرت نذر كند، بايد آن را ادا نمايد و مضجع موجود در دمشق متعلق به آن حضرت است. ‌د. آيت الله العظمي مظاهري: همين جا كه به عنوان مرقد حضرت رقيه عليها السّلام مشهور است ، مرقد اوست و تشكيك كردن يك ظلم است آن هم ظلم به بچه مظلوم امام حسين عليه السّلام و همين شهرت راجع به مرقد مطهر حضرت زينب سلام الله عليها نيز هست و تشكيك در آن ظلم به حضرت زينب سلام الله عليها است و ظلم به حضرت زينب گناهش خيلي بزرگ است و ما در اين گونه موارد نظير سيادت اشخاص و قبور بزرگان چيزي جز شهرت نداريم و اين شهرت در نظر همه فقها حجت بوده و هست.: ‌ه. آيت الله العظمي علوي گرگاني: وجود حضرت رقيه سلام الله عليها از مسلّمات تاريخي است و اگر شبهه اي هم هست در اصل وجود ايشان نيست و بعضي از شبهات در نام مبارك او وجود دارد ولي اين مسئله كه دختري از امام حسين عليه السلام در شام مدفون است ، هيچ گونه شك و شبهه اي در آن وجود ندارد و توصيه ما به كساني كه اين شبهات را نسبت به معتقدات ديني مردم وارد مي كنند آن است كه بدانند هيچ گونه نفعي نخواهند برد و فقط آخرت خود را خراب كرده اند و خود را مورد غضب امام حسين عليه السلام قرار داده اند و لذا خوب است كه با اين گونه مسائل خود را درگير ننمايند.
‌و. آيت الله العظمي روحاني :اولا راجع به حضرت رقيه سلام الله عليها اخيرا كتابي نوشته شده است و خيلي خوب اثبات نموده به اين كه حضرت رقيه 3 ساله در خرابه شام از دنيا رفته و قبرش هم در آنجاست و معجزات زيادي هم نقل شده است و ثانيا قاعده اي در فقه است بنام تسامح در ادله سنن ، مقتضي آن قاعده اين است كه آنچه راجع به اين دختر 3 ساله گفته اند شما هم نقل كنيد و به زيارت او برويد همه اش بر طبق موازين شرع است ، من خودم چند سال قبل براي معالجه به لندن رفتم در برگشت ، لبنان از هواپيما پياده شدم و چند روز در آنجا ماندم كه بروم سوريه براي زيارت آن خانم و الان هم از آن عمل خرسندم.: ‌ز. آيت الله العظمي مبشّر كاشاني : قال الله تبارك وتعالي : «يريدون ليطف کتابی دارد بنام نفس المهموم ص 584 میگوید اسراء به بچه های کوچک میگفتند پدر شما سفر رفته است دختر 3 یا 4 ساله پدر را در خواب دید ، از خواب بلند شد گفت : من پدرم را میخواهم یزید گفت سر را به خرابه ببرید. سر را به خرابه آوردند و دختر سر پدر را که دید دق کرد و به شهادت رسید 4. کتابهایی که تایید میکنند دختر 3 یا 4 ساله از امام حسین ع در خرابه بشهادت میرسد و او را در همان خرابه دفن میکنند و تایید میکند قبر حضرت رقیه س را. 1) حجت الاسلام شیخ محمد هاشم خراسانی در کتاب منتخب التواریخ ص 340 2) آیت الله محمد مهدی مازندرانی حائری در کتاب معالی السبطین ج2 ص101 3) فاضل ارجمند سید محمد علی شاه عبدالعظیمی در کتاب انیاد 4) آیت الله شعرانی در کتاب منن 5) آیت الله حمزاوی در کتاب نفحات 6) آیت الله خراسانی در کتاب منابر العلیه ص 26 7) آیت الله میرزا ابوالفضل تهرانی در کتاب شفاء الصدور ص 259 8) دانشمند گرامی فضل الله کمپانی در کتاب حسین کیست ص 29 9) دکتر محمد هادی امینی در کتاب فاطمه بنت الحسین ص 29 10) فاضل ارجمند احمد کنعانی در کتاب راهنمای زوار 11) کتاب مشارق الانوار از کتاب درر الصدف 12) اینجانب علی فلسفی ، در کتاب 33 سرگذشت از احوال حضرت رقیه س 30 جواب و توجیه در پاسخ به سوال اینکه چرا حضرت رقیه س با این همه رنج و مصائب ، سختی سفر را تحمل نموده اند ولی در خرابه با دیدن سر پدر جان به جان آفرین تسلیم کردند و 30 قصیده از قصائد برای حضرت رقیه س ذکر نموده ام.
ئوا نورالله بافواههم و الله متم نوره و لو كره الكافرون » هيچ گونه شك و شبهه اي درباره وجود مقدس حضرت رقيه بنت الحسين عليهماالسلام وجود ندارد و شواهد تاريخي نشان مي دهد كه آن مظلومه بر اثر تحمل رنج ها و مصائبي كه در مسير شام و آن چه در خرابه شام اتفاق افتاد ، در صغر سن از دنيا رفته و در دمشق مدفون شد ، تنها مطلب مورد بحث اين است كه نام مبارك او رقيه بوده يا زينب يا اسم ديگري داشته ، سپس به اسم رقيه مشهور شده؟ و اما اشتهار اسم او به نام رقيه به اين جهت است كه در مدفن اين وجود مقدس و نوراني ، در دمشق ، نام رقيه بنت اميرالمومنين عليهماالسلام نوشته شده كه بديهي است انتساب به "جد اعلي " ، متداول و معمول بوده است پس تشكيك در اصل وجود مقدس آن حضرت جرم و ظلم به آن مظلومه و پدر بزرگوارش ، بلكه ظلم به اهل بيت عليهم السلام است و شبهه پراكنان بدانند كه نور خدا هرگز خاموش نخواهد شد ، بلكه پيوسته بر تزايد و تجليات بيشتر است. ‌ح. حجت الاسلام و المسلمين جاودان:اين فرزند خردسال امام عليه السلام در ماخذ موجود و قديمي اسم ندارد اما داستان شهادت ايشان با اندك تفصيل آمده است و آن را از آن ماخذ براي شما نقل مي كنيم : در كتاب «كامل بهائي» نوشته حسن بن علي بن محمد بن علي بن حسن طبري، معروف به عماد الدين طبري، در ص 179، ج دوم، چاپ اول، قم، مؤسسه طبع و نشر قم، 1376 شمسي مي گويد: در كتاب «حاوية در مثالب معاوية» آمده است كه زنان خاندان نبوت در حالت اسيري، حال مرداني را كه در كربلا شهيد شده بودند، مخفي ميداشتند و به پسران و دختران آنان ميگفتند: پدرتان به سفر رفته و برميگردد. پس از آنكه به دستور يزيد زنان و كودكان اسير را در جوار خانه يزيد جاي دادند، در ميان آنان دختركي چهار ساله شبي خواب ديد. از خواب بيدار شد و گفت: بابام حسين كجاست؟ همين الآن او را در خواب ديدم و خيلي هم پريشان بود. زنان و كودكان، همه به گريه افتادند. سر و صداي گريه يزيد را از خواب بيدار كرد. يزيد گفت: چه خبر است؟ گفتند: بچه اي پدرش را ميخواهد و براي همين زنان و كودكان گريه ميكنند. يزيد دستور داد: سر پدرش را ببريد و در كنار او بگذاريد. مأموران يزيد سر امام حسين را آوردند و در برابر چشمان آن بچه قرار دادند. دختر چهار ساله وقتي نگاهش به آن سر افتاد ترسيد و فريادي برآورد و پس از آن بيمار شد و وفات كرد. 13) کتاب رقیه بنت الحسین در انساب التواریخ نوشته محمد حسن پاکدامنی وجود حضرت رقیه دختر امام حسین حضورش در کربلا ، شهادت در شام ، زمان وفات را اثبات میکند 14) محمد بن طلحه شافعی در کتاب مطالب السوول میگوید دختران امام حسین در کربلا چهار دختر بوده اند و از سه تن نام میبرد بنام زینب ، فاطمه ، سکینه ولی از چهارمی نامی نمیبرد 15) ینابیع الموده ج2 ص416 چاپ1317 اللهم انک شاهد علی هولاء القوم الملاعین انهم عمدوا ان لا یبقون من ذریه رسولک ثم نادی: یا ام کلثوم سلام الله علیها !ویا سکینه سلام الله علیها! ویارقیه سلام الله علیها! ویا زینب سلام الله علیها!یا اهل بیتی علیکن منی السلام 16) مقتل ابن مخنف، ص ۱۳۱ : ثم نادی: یا ام کلثوم و یا سکینه و یا رقیه و یا عاتکه و یا زینب یا اهل بیتی علیکن منی السلام 17) عبدالوهاب شعرانی شافعی مصری متوفی 973 ه.ق در کتاب المسنن باب دهم نقل میکند : نزدیک مسجد جامه دمشق بقعه و مرقدی وجود دارد که به مرقد حضرت رقیه دختر امام حسین ع معروف است روی سنگ قبر نوشته شده « هذَا البَیتُ بُقعَه شُرِّفَت بِالِ النَّبِی صلی الله علیه و آله و بِنتُ الحُسَینِ الشَّهید علیه السلام رُقَیَّه سلام الله علیها» شب شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها نام: رقیه نام دیگر: فاطمه صغری پدر: سیدالشهداء مادر: ام اسحاق تاریخ شهادت : 5 صفر سال 61 ه.ق در دمشق شبه: وهابیها و بهمراه عده ای فریب خورده (وهابیهای در لباس تشیع ) و عده ای از دوستان ناآگاه خودمان میگوند سیدالشهداء دختری بنام رقیه نداشته است و این قبری است که امروز در مدینه است ساخته و پرداخته شیعیان خرافاتی است جواب: 1. اولاً : دمشق شهری است که معاویه و یزید و ..... و بنی امیه و بنی عباس در آن حکومت داشته اند و هنوز هم در آن عده ای هستند که طرفدار یزید و معاویه و بنی امیه و بنی عباس هستند و تا قبل از حکومت حافظ اسد تولیت آستان
حضرت زینب س و حضرت رقیه و باب الصغیر در دست اهل سنت بوده است سوال میشود در چنین موقعیتی چگونه به شیعیان اجازه داده میشده که قبری بنام حضرت زینب یا حضرت رقیه بسازند حتی قبل از حافظ اسد اجازه نمیدادند که حرم کوچک حضرت رقیه را تعمیر کنند و یا توسعه دهند. 2. در کتابهای تاریخی مختلف نوشته اند که همراه اسراء اهلبیت دختری 3 ساله بوده است و یزید اینها را در محله خراب جای داد و شبی این دختر سر پدر را دید و در جا دق کرد و به شهادت رسید و در خرابه هم دفن شد.