eitaa logo
•| عشق‌یعنی‌ایستادگی |•
1.4هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
346 فایل
«پریدن یادمون داده همون که ما رو باور داشت..!» ❤️ کانال ناشناسمون: @Ista_nashenas ••• تـبادلات: @Razaqi48 ••• ارتباط با مدیریت: @Razaqi48 ••• شرایط ِ کپی و..: @Sharayeet 🗓 Channel Created: 1397/12/27
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 چھ‌خوب‌است‌ ازخودگذشتن‌ وبھ‌مَلڪوت‌ ‌پیوستن‌، چھ‌خوب‌است‌ ازھیچ‌بھ‌ همه‌چیزࢪسیدن! ✨شھیدمصطفےابراهیم‌آبادے✨ 🆔 @ISTA_ISTA
🌱 🖤🥀 نمے دانم شاید لبخندتان، تسبیح ذڪر خداوند بود ڪه اینگونه دلنشین مانده:)!♡ است و برق‌نگاهتان نورے از انوار الهے...:)! 🆔 @ISTA_ISTA
💛🌱 سینہ‌خردمند‌، صندوق‌راز‌اوست‌؛ و‌خوشرویی‌، وسیلہ‌دوست‌یابی‌؛ و‌شکیبایی‌،‌ گورستان‌پوشاننده‌عیب‌هاسٺ:) ✨امیرالمؤمنین‌؏✨ 🆔 @ISTA_ISTA
ایران فقط ۵ روز دیگر خون دارد.. 💔 🆔 @ISTA_ISTA
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تم آبی‌سیاه،تیره با پس زمینه عکس 😍حامد زمانی😍 @ISTA_ISTA
💠 ترسی دلنشین ترس از قهرِ خدا دلنشین است. مضطرب کننده و دلهره آور نیست ؛ چون در پیِ هربار تر‌سیدن از خدا، او تو را در آغوش پُرمهر خود می‌گیرد و آرامش می‌دهد 💗 - استاد پناهیان ● 🆔 @ISTA_ISTA
🏮 آرایشگر و امام رضا علیه السلام هنگامی‌که علیه السلام به سمت مرو می‌آمدند، بعد از نیشابور کاروانسرایی رسیدند و کاروان متوقف شد. بر اساس دستور مأمون، ماموران اجازه ارتباط گیری مردم با امام را نمی‌دادند تا اینکه پیرمردی عاشق امام رضا ـ علیه‌السلام ـ شغل و هنر خود را بهانه کرد تا خویش را ببیند. او به بهانه اصلاح و آرایش سر و صورت امام رضا ـ علیه‌السلام ـ خود را به حضرت رساند و توفیق دیدار امام زمانش را به دست آورد و امام رخصت دادند و مشغول کار شد. پیرمرد هنگام آرایش موهای امام، از اشتیاق دیدن آن حضرت صحبت میکرد که یک لحظه فکر کرد : <ای کاش از امام تقاضای اجرت کند‌‌‌!> تا این فکر به ذهنش رسید، در همان لحظه امام رضا ـ علیه‌السلام ـ با اشاره به سنگی که به‌وسیله آن قیچی خود را تیز میکرد آن را تبدیل به طلا کردند.. این پیرمرد با معرفت به امام عرض کرد : "ای امام رئوف، من اجرت دنیوی نمی‌خواهم من صباحی بیش زنده نیستم ؛ چرا که عمر خود را گذرانده‌ام ؛ من پیراهنی از شما میخواهم که با آن نماز خوانده‌اید و عبادت خدا را کرده‌اید تا کفنم باشد و خداوند به‌واسطه آن عذاب و فشار قبر را از من بردارد." امام رضا ـ علیه السلام ـ دستور دادند که یکی از لباس‌هایشان را به پیرمرد بدهند، در این لحظه پیرمرد به ذهنش رسید تا درخواست دیگری داشته باشد پس گفت : "ای مولا! من از سکرات موت می‌ترسم و بزرگواری کنید و لحظه مرگ در کنار من باشید" که امام نیز پذیرفتند. پیرمرد با خوشحالی لباس و وسایل سلمانی خود را بدون نگاه به سنگ طلا برداشت و خداحافظی کرد. آن حضرت فرمودند : "سنگ طلایت را بردار. ما آنچه را که دادیم، پس نمی‌گیریم.." |🍃💚| تا این‌که روزی اطرافیان امام دیدند حضرت رضا ـ علیه‌السلام ـ فرمودند : "لبیک، لبیک، لبیک" و بعد از آن هرچه به دنبال آن حضرت گشتند ایشان را نیافتند! تا اینکه آن حضرت آمد و ماجرای این پیرمرد سلمانی را تعریف کردند و فرمودند "اکنون لحظه جان دادن او بود. من هم بر بالینش حاضر شدم تا به آسانی جان دهد.." 📖 همای سعادت، همائی واعظ، ص ۱۱ ● 🆔 @ISTA_ISTA
بسم‌اللھ‌الرحمن‌الرحیم🌱
سلام صبحٺون‌بخیࢪ:)✨
🌱 بزرگ‌تريــن‌جهل، جهل‌انسان‌است‌بہ‌نَفْس‌خويش؛ بزرگ‌تريــن‌حكمت، معرفت‌انسان‌است‌بہ‌نَفْس‌خويش؛ وبزرگےانسان بہ‌مقدارهمان‌معرفت‌اوست..! "علامه‌حسن‌زاده‌آملے" 🆔 @ISTA_ISTA
🌱 🖤🍂 اَزجون‌گُذَشٺَن‌آخَࢪِعِشْقِہْ، پَس‌ْعاشِقےٖخِیلےٖھُنَࢪمےٖخواد:) 🆔 @ISTA_ISTA
🌱 ♥️💫 بدانید مهم نیست ڪه دشمن‌چه نگاهے بہ شما دارد. مذمت دشـمنان و شـماتت آن‌ها و فـشار آن‌ها، شمـا را دچـار تفرقـہ نڪند. "حاج‌قاسـم‌عزیز" 🆔 @ISTA_ISTA