•| عشقیعنیایستادگی |•
(به ترتیب شماره ها بخوانید) #استوری #تیر_آخر #درخواستی #حامد_زمانی 🆔@ISTA_ISTA
🔴خواندن این متن تا "پایان" "تنها" و "آخرین"
"درخواست من" از شماست ..!
پ.ن.
ببینید چقدر مهمه!
ک گفتن تنها و اخرین درخواستشونه!
#تیر_آخر
•| عشقیعنیایستادگی |•
#مدیر 🔷"اما علیرغم همه ی آنها! در تمام این مدت مشغول ساختن بودم .. ساختن کارهایی که ...(صفحه بعدی⬅
#مدیر
#تیر_آخر
🔴 چه قدر باعث افتخارمونه ..
حرفهای ما ..
حال دلشون!
و اونچه در دنیامون میگذشته!
بریم فکر کنیم با خودمون!
حرفمون چیه؟ هدفمون چیه؟
اینه ک میگفتم باید همه چیز برامون واضح بشه
یعنی حداقل تکلیفمون با خودمون معلوم باشه!
که حرفهایی ک ته دلمونه و بغضی که از بی عدالتی و ظلم ها تو دنیای سرمایه داری مزخرف امروزی غرق شده فریاد زده بشه!
نمیدونم آثار جدیدشون درباره چیه دقیقا ..
اما با این احتساب ک نوشتن قطع به یقین از زمینه هفتتیر و بگذرد و .. خارج نیست ..
در ادامه کامل ترش کردن ..
🔶"مثل این چهار سال که تقریبا نیمی از عمر همراهی من و شماست!"
این نوشته صحبتای قبیلمو کامل اثبات میکنه ..
یعنی از دایره ی سالهای گذشته خارج نمیشیم!
چهار چوب همون چهارچوبه که تو مصاحبه هفتتیر و بارها بهش اشاره کردن!
•| عشقیعنیایستادگی |•
#تیر_آخر
🔴میدانستم که *جنگی* در راه است و من باید *خشاب* پر میکردم!
■"جنگی" که برای من از "آرامکو" شروع شد!
و با "شهادت حاجی اعلانش رسمی"!
🔵اصلا همه چیز با "حاجی" دوباره "شروع" شد!
•| عشقیعنیایستادگی |•
#تیر_آخر
#مدیر
خب دیگه این بخشش که کاملا واضحه ..
صرفا تایپش میکنم براتون!
🔴"همه چیز با حاجی دوباره شروع شد" ...
بسیار اندکند کسانیکه حال آنروز مرا دیدند
اما هیچکس نمیداند!
□آنچه ۲۷ روز بعد شهادتش بین من و او گذشت را ..!
■الحق که شهدا نه تنها حی اند و متنعم،
بلکه محیی اند و منعم!
کسی که یک عمر حرمان مرا!
از داشتن رفیقی با معرفت یکجا پر کرد ..
و در اوج "ناامیدی" و "بی کسی" تنها کسی بود
که به رفاقت سراغم را گرفت و از نو مرا شروع کرد و "خشابم" را پر ..
○شاید روزی داستان آنروز را برایتان گفتم ..
تا بدانید چه نعمتی داریم و چه حجتی!
•| عشقیعنیایستادگی |•
#تیر_آخر
اصل داستان از همینجا شروع میشه:/
■خشابها پر شدند اما به "سربازی" شبیه بودم
که در میدانی "پر از مه" و "خالی از اعتماد"، زیر آوار آتش
❌همینجا بگم چند تا نکته!
خشابها پر بودند یعنی آماده بودن!
خودشونو تشبیه کردن به سرباز!
سربازی ک وسط میدون جنگ ..
ک کلی مه جلوی راهشو گرفته(میتونه سختی ها و شبهه ها باشه)
"خالی از اعتماد" منظورشون همون تخریب توسط خودیهاست به نظر شخصی من ..
"زیر آوار آتش" حملات داخلی ها و خارجی ها،
تخریبهایی که شد و بایکوت ها و نامردی ها ..
چه قدر اینجا حال و هوای #ریل اومد تو ذهنم ..
بریم ادامش ..
◼️"و جدای از همقطارانی که انهارا نیز در این میدان رها شده میدیدم" ..
❌چقدر برام جای شرمندگی داشت این جمله ..
همقطاران ماها هستیما!
رها شده در میدان! ..
گم کردیم راهو! ..😞
خیلی کم گذاشتیم که به دیدشون اینطور اومده!
•| عشقیعنیایستادگی |•
#تیر_آخر
⚫️"و دستی که روی ماشه بود!
و عقلی که مرا از شلیک نهی میکرد!"
❌آماده ی حمله بودن ..
(احتمالا انتشار آهنگا؟🤔)
اما عقل (شرایط و موقعیت؟🧐🤔)
اجازه ی حمله رو بهشون نمیداده!
با توجه به اون چیزی که در پیام قبلی اشاره کرده بودن..(در میدانی و ..)
⚫️"انگار هر تیری که میخواستم بزنم به ناکجا بود"
❌ اخ اخ ..
انگار که هیچ تاثیری نمیدیدن از نتیجه ی حمله!
همینه که میگفتم ما هنوز آهنگا و حرفای قبلیشونم خوب نفهمیدیم!
که اگه فهمیده بودیم حمله رو بی تاثیر نمیدیدن ..
همونه ک تو جملات بالاتر گفتم ..
گم کردیم مسیرو ..
•| عشقیعنیایستادگی |•
•| عشقیعنیایستادگی |•
#مدیر
#تیر_آخر
🔵"برگشتم به اتاقم ..
به سنگرم!
فکر ها کردم .. مرورها کردم ..
همه چیز را!
نوشتم و نوشتم ... خواندم و خواندم ..."
💬تحلیل خاصی نداره و همه چیزش گویاست!
شرح حالشونه ..
که با زبان ادبیات و به قولی با زبان بی زبانی برامون نوشتن ..
که فقط کسی کامل متوجهش میشه و میتونه درکش کنه ک تجربه کرده باشه چنین شرایطیو!
•| عشقیعنیایستادگی |•
#تیر_آخر
#مدیر
🔴با آمدن "سیلها" گریستم و با "انهدام RQ_4" خندیدم!
در آشوب بنزین سوختم!
و احتزاز پرچم در دریاها آبی بود روی آتشم🔥
💬 اینجا اشاره کردن به یک سری از اتفاقات مهم و احساسشون از این اتفاقات ..
سیلهایی ک طی سال های اخیر اومد و چقدر مردم مارو در سختی و مشقت انداخت اما همون سیلها نشون دادن ک مردم ما چقدر پشت همن و آماده برای کمک به همدیگه!
انهدام آر کیو فور هم ک افتخار بزرگی بود برامون
همون پهپاد گلوبال هاوک امریکایی ک اومده بود رو آسمون کشور ما جاسوسی کنه ما و هم ترکوندیمش😎
آشوب بنزین رو هم که مستحضرید ..
بی تدبیری و بی عرضگی آقایون مثلا مسئول که مردمو به سخره گرفتن و کشور رو درگیر و دچار آشوب کردن!
و کلی آدم به واسطه ی بیتدبیریشون جدنشونو از دست دادن!
بگذریم:)
احتزاز پرچمو مطمئن نیستم (حضور ذهن ندارم_اگه میدونستید بگید برامون)
اما میتونه اشاره داشته باشه به اقتدار دریاییمون یا اون گروگانگیریه کشتیمون توسط انگلیس که پاسخ متقابل دادیم و کشتیشونو توقیف کردیم(همونکه تو گاندو هم اشاره شد بهش)
ممکنه اشتباه کرده باشم
از نظر زمانی باید بررسی کنیم ک ببینیم با این استوری فاصله زمانیشون چقدره ..
•| عشقیعنیایستادگی |•
#مدیر
#تیر_آخر
🔴 با "عین الاسد ها" شیر میشدم و با پرتاب نورها دلم روشن
با "فتنه ها" جان بر لب میآمد و با "آرامکوها" آرام میگرفت ..
🖇عجیبه که به یه سری از وقایع مهم اشاره کردن ..
دلایلش میتونه متفاوت باشه!
اما به نظرم مثل همیشه قصد داشتن به ما آگاهی بدن!
خب عین الاسد رو مگه میشه یادتون نباشه؟
همون پایگاه امریکا که در انتقام شهادت حاجی ترکوندیمش!
دقیقا روز خاکسپاری حاجی اگه اشتباه نکنم ..
و چه روزهایی بودن اون روزها:/
از رفتن حاجی دلمون خون بوده و هست
اما این اتفاق که آتش خشممونو سر سوزنی خاموش نکرد حس غرور میداد بهمون!
که بدونید
"گر پدر رفت تفنگ پدری هست هنوز!"
و بعد از حاجی نه تنها کوتاه نمیایم! که محکمتر هم جلوتون میایستیم!
پرتاب نور رو هم مطمئن نیستم
زحمتش ی سرچ گوگله
فکر میکنم همون فضاپیمایی باید باشه ک فرستادیم فضا
بازم ی سرچ میکنم درستشو میگم بهتون
فتنه ها رو کی میتونه بگه؟🤔
(این موردو واقعا نمیدونم😢😅)
آراموکورو هم ک تازه گفتم بهتون!
ما بین نوشته های قبلیم فرستادم 😉
•| عشقیعنیایستادگی |•
#تیر_آخر
#مدیر
🔴"اما به ناگاه خشم و حسرت یکجا به سراغم میآمد!
مثل کسی که در بازی دوز!
حریفی متقلب دو راهه اش کرده است!
دوراهی جنگ سخت نظامی و جنگ نرم فرهنگی!
چون میدیدم که حریف مدتهاست خودش را!
در جنگ نظامی شکست خورده میبیند!
پس به طرق مختلف حواسهارا
معطوف به جنگ نظامی گرد!
تا در میدان دیگر آزادانه کارش را بکند!"
•| عشقیعنیایستادگی |•
#تیر_آخر
#مدیر
🔴 "و در آن میدان فرصت کردند تا جهانی موازی در دنیای مجازی بسازند!
و انرا طوری طراحی کنند ک حتی از غیرت مجازی و لشگر کشی ها و جهادهای مجازی ما نیز
بتوانند بنیان خود را محکمتر کنند!
و حکومتهای خودگردانی بوجود بیاورند ک هرچه آنها در رقابت ثروت و قدرت،بیشتر بجنگند
سود بیشتری نصیب گردانندگان اصلی این جهان موازی میشود!"