هدایت شده از دیده بان انقلاب
📜 #متن
#پاسخ_به_سوالات
استاد دکتر محمدحسین #رجبی_دوانی
🚦آیا مادر امام سجاد علیهالسلام ایرانی بودند؟
📍در مورد مادر مکرمه امام سجاد علیهالسلام نقلهای متعددی وجود دارد و بسیاری از آنها هم مبهم است و متاسفانه اطلاعات دقیق و روشنی درباره این بانوی عظیم الشأن نداریم. چون کسی که مادر امام میشود باید از لیاقت و قابلیت بسیار بالایی برخوردار باشد که چنین مقامی پیدا کند و بتواند علاوه بر همسر امام پیشین بودن، مادر امام بعدی هم باشد.
📍بیشتر این نقل ها دلالت بر این دارد که مادر امام سجاد علیهالسلام ایرانی هستند. اگر چه نقلی هم داریم که گفته شده است که آن بانوی بزرگوار عرب بوده و اسامی عربی برای ایشان ذکر شده است ولی نقل های معروف و مشهور دلالت بر آن دارد که این بانو ایرانی هستند.
📍اما آن نقلی که می گوید ایشان دختر یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی بوده است دارای اشکالات و ابهاماتی است که مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی در کتاب زندگانی امام سجاد علیه السلام با ادلهای که اقامه می کند، این نقل را رد می کند. اما ما نقل مناسبتری را داریم مبنی بر این که در زمان خلافت امیرالمومنین علیهالسلام و هنگام حضور آن وجود مقدس در کوفه، بعد از شورشی که در خراسان صورت گرفت و حاکم حضرت این شورش را سرکوب کرد، شماری به اسارت درآمدند و آنها را به کوفه نزد امیرالمومنین علیهالسلام فرستادند.
📍در بین اینها دو خواهر از یک خانواده نجیب و سرشناس ایرانی بود، آن دو بانو به امیرالمومنین علیهالسلام عرض کردند که خود شما ما را تزویج کنید. حضرت فرمودند از من سنی گذشته است، اما اگر مایل باشید یکی از شما را به عقد فرزندم حسین علیه السلام در می آورم که همین گونه هم شد و شهربانو که شاهزنان نام داشت به عقد امام حسین علیه السلام درآمد و عنوان شاهزنان از ایشان برداشته شد. چرا که بانوی بانوان دو عالم فقط حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است.
📍خواهر ایشان هم به نقلی به همسری محمد بن ابی بکر درآمد و نقل دیگری هم داریم که حضرت آنرا به نرسا بزرگ ایرانی های کوفه تزویج فرمود.
📍ازدواج بر مبنای این نقل قطعا در کوفه واقع شده است و امام سجاد علیهالسلام هم متولد کوفه هستند. چون ولادت آن حضرت را ۳۶ یا ۳۸ هجری ذکر کردند و این سالها زمانی است که خاندان امیرالمومنین علیهالسلام در کوفه حضور دارند.
🔸اما نکته ای که باید توجه داشت این است که هنگام ولادت امام سجاد علیهالسلام مادر بزرگوار آن حضرت از دنیا می رود و امام سجاد در واقع مادر خود را ندید و یک کنیز آن حضرت را شیر داد و بزرگ کرد. لذا داستان هایی که ساخته شده است مبنی بر اینکه شهربانو در قیام امام حسین علیه السلام حضور داشت و می خواستند او را دستگیر کنند، اما بر ذوالجناح نشست و به سوی ایران گریخت و در کوهی نزدیک ری که الان به کوه بی بی شهربانو معروف است ورود پیدا کرد و کوه بسته شد، از اساس بی پایه و غیر قابل پذیرش است.
#متن کامل #نامه شهید #قاسم_سلیمانی به فرزندش
یکی از نامههای سپهبدشهید سرادر قاسم سلیمانی به فرزندش اخیرا منتشر شده که در آن فرازهای زیبایی از تفکر آن شهید والامقام دیده میشود. 👈متن نامه شهید حاج قاسم سلیمانی به فرزندش به این شرح است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
آیا این آخرین سفر من است یا تقدیرم چیز دیگری است که هر چه باشد در رضایش راضیام. در این سفر برای تو مینویسم تا در دلتنگیهای بدون من یادگاری برایت باشد. شاید هم حرف به درد بخوری در آن یافتی که به کارت آید.
هر بار که سفر را آغاز میکنم احساس میکنم دیگر نمیبینمتان. بارها در طول مسیر چهرههای پر از محبتتان را یکی یکی جلوی چشمانم مجسم کردهام و بارها قطراتاشکی به یادتان ریختهام. دلتنگتان شدهام، به خدا سپردمتان. اگرچه کمتر فرصت ابراز محبت یافتهام و نتوانستم آن عشق درونی خودم را به شما برسانم.
اما عزیزم هرگز دیدهای کسی جلوی آینه خود را ببیند و به چشمان خود بگوید دوستتان دارم، کمتر اتفاق میافتد اما چشمانش برایش باارزشترینند. شما چشمان منید. چه بر زبان بیاورم و چه نیاورم برایم عزیزید. بیش از بیست سال است که شما را همیشه نگران دارم و خداوند تقدیر کرده این جان پایان نپذیرد و شما همیشه خواب خوف ببینید.
دخترم هر چه در این عالم فکر میکنم و کردهام که بتوانم کار دیگری بکنم تا شما را کمتر نگران کنم، دیدم نمیتوانم و این به دلیل علاقه من به نظامیگری نبوده و نیست. به دلیل شغل هم نبوده و نخواهد بود. به دلیل اجبار یا اصرار کسی نبوده است و نیست. نه دخترم، من هرگز حاضر نیستم به خاطر شغل، مسئولیت، اصرار یا اجبار حتی یک لحظه شما را نگران کنم، چه برسد به حذف یا گریاندن شما.
من دیدم هرکس در این عالم راهی برای خود انتخاب کرده است؛ یکی علم میآموزد و دیگری علم میآموزاند. یکی تجارت میکند کسی دیگر زراعت میکند و میلیونها راه یا بهتر است بگویم به عدد هر انسان یک راه وجود دارد و هر کس راهی را برای خود برگزیده است.
من دیدم چه راهی را میبایست انتخاب کنم. با خود اندیشیدم و چند موضوع را مرور کردم و از خود پرسیدم اولا طول این راه چقدر است، انتهای آنها کجاست، فرصت من چقدر است و اساساً مقصد من چیست؟ دیدم من موقتم و همه موقت هستند. چند روزی میمانند و میروند. بعضیها چند سال برخیها ده سال اما کمتر کسی به یک صد سال میرسد. اما همه میروند و همه موقتند. دیدم تجارت بکنم عاقبت آن عبارت است از مقداری سکه براقشده و چند خانه و چند ماشین.
اما آنها هیچ تأثیری بر سرنوشت من در این مسیر ندارد. فکر کردم برای شما زندگی کنم دیدم برایم خیلی مهماید و ارزشمندید به طوری که اگر به شما درد برسد همه وجودم را درد فرا میگیرد. اگر بر شما مشکلی وارد شود من خودم را در میان شعلههای آتش میبینم. اگر شما روزی ترکم کنید بند بند وجودم فرو میریزد. اما دیدم چگونه میتوانم حلال این خوف و نگرانیهایم باشم. دیدم من باید به کسی متصل شوم که این مهم مرا علاج کند و او جز خدا نیست. این ارزش و گنجی که شما گلهای وجودم هستید با ثروت و قدرت قابل حفظ کردن نیست.
وگرنه باید ثروتمندان و قدرتمندان از مردن خود جلوگیری کنند و یا ثروت و قدرتشان مانع مرضهای صعبالعلاجشان شود و از در بستر افتادگی جلوگیری نماید. من خدا را انتخاب کردهام و راه او را.
اولین بار است که به این جمله اعتراف میکنم؛ هرگز نمیخواستم نظامی شوم، هرگز از مدرج شدن خوشم نمیآمد. من کلمه زیبای قاسم را که از دهان پاک آن #بسیجی #پاسدار #شهید برمیخاست بر [هر] منصبی ترجیح میدهم. دوست داشتم و دارم #قاسم بدون پسوند یا پیشوند باشم. لذا وصیت کردم روی قبرم فقط بنویسید سرباز قاسم، آن هم نه قاسم سلیمانی که گندهگویی است و بار خورجین را سنگین میکند.
عزیزم از #خدا خواستم همه شریانهای وجودم را و همه مویرگهایم را مملو از عشق به خودش کند. وجودم را لبریز از #عشق خودش کند. این راه را انتخاب نکردم که آدم بکشم، تو میدانی من قادر به دیدن بریدن سر مرغی هم نیستم. من اگر سلاح به دست گرفتهام برای ایستادن در مقابل آدمکشان است نه برای آدم کشتن. خود را سرباز در خانه هر مسلمانی میبینم که در معرض خطر است و دوست دارم خداوند این قدرت را به من بدهد که بتوانم از تمام #مظلومان عالم #دفاع کنم.
نه برای اسلام عزیز جان بدهم که جانم قابل آن را ندارد، نه برای شیعه مظلوم که ناقابلتر از آنم، نه نه... بلکه برای آن طفل وحشتزده بیپناهی که هیچ ملجأیی برایش نیست،
*📜 #متن |🔰همچون #امام_حسن مجتبی علیه السلام...*
♟مهم نيست كه دشمن چه مهره اى را بر سر كار مى گذارد، شاهزاده را مى آورد و يا غلامزاده ى بى اختيار را و يا مهره ى وجيه الملّة و سابقه دار را، مذهبى و يا بى مذهب را، بى ريش يا با ريش را.
♟ تو بايد بدانى در برابر هر طرح احتمالى او، چه برنامه ى قطعى را دنبال كنى و چگونه موضع بگيرى.
♟ بر فرض تو در موقعيت صفر و زير صفر قرار گرفتى و به طور كلى نيروهايت را از دست دادى چه بايد بكنى؟ مأيوس بشوى؟ ناله سر بدهى و از حركت تُوبه كنى و شكست را دليل بى كارى و بى عارى بگيرى؟!
♟ يا اين كه از شكست درس بياموزى و نقطه هاى ضعف را از امروز كنترل كنى و راه نفوذ را از امروز ببندى و دوباره به طرح دعوت و صف و جبهه بندى و قتال و درگيرى روى بياورى؟
♟ اين تكليف مستمرّ توست و نمى توانى يك لحظه آرام بمانى و نمى توانى تكليف ها را زير پا بگذارى و شكست، دليل پذيرفتن آن نيست.
♟در واقع كسى شكست خورده كه شكست را پذيرفته و يا اين كه فقط پيروزى عادى را هدف گرفته است.
♟اما كسى كه شكست را نپذيرفته و از آن درس گرفته و هدفش اين نيست كه آدم ها او را بپذيرند و با او باشند كه مى خواهد آنها امكان انتخاب را داشته باشند و در برابر دعوت باطل، دعوت حق را هم بشنوند و آخر ابوذر و يا ابوجهل شوند و از قوّه به فعليّت برسند،.
♟بر فرض همچون امام حسن اگر تمامى يارانش از او ببرند و خنجر در پايش بگذارند، با حلم سرخش از تخفيف هدف و سازش با دشمن و يا تحميل بر دوست، ايمن مى شود و ياران جديد را با تصميم قديم مى سازد كه در اين راه و با اين هدف ديگر شكستى نيست كه تو آموخته اى چگونه در هر موقعيت موضع بگيرى و ذليل موقعيت ها نشوى.
❛❛ علی صفائی حائری
📚 #تقیه | ص ۵۷
#⃣ #بریده_کتاب #سیاست
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#معارف_اسلامی 👈 عضوشوید
@Islamimaaref
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•