زیارت+عاشورا+با+صدای+علی+فانی.mp3
28.44M
📖 #زیارت_عاشورا
🎙 باصدای علی فانی
🚩 روز : بیستم
🔘شروع چله: ۱۴۰۰/۵/۱۹
#أَلسَّلامُ_عَلَی_الجُسومِ_الشاحِباتِ
#سلام_برجسمهای_نحیف_و_رنگ_باخته
🏴@IslamLifeStyles_fars
تنهامسیریهایاستانفارس💕
⇦سلسله مباحث #تنها_مسیر :(راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی) #جلسه_پانزدهم #بخش_9 ✳️بابا مبارزه با هو
⇦سلسله مباحث #تنها_مسیر :(راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی)
#جلسه_پانزدهم
#بخش_10
⚛ یه کسی از شخصیتها رفته بود پیش حضرت آیت الله العظمی بهجت. گفت: سنشون بالا بود همین چند سال پیش، آقا پسرشون به بنده میفرمودن. دیدن آقای بهجت چه جزئیاتی رو یادشونه!
💫خب اینا ناشی از چیه؟ همش ناشی از مبارزه با هوای نفسه البته با اون آداب و آیین ...
⚛من رفته بودم شمال نزدیک گرگان، منزل آیت الله اَیازی خدا حفظشون کنه.
هم درسهای حضرت آیت الله بهجت بودن. رضوان الله تعالی علیهما. شاگردِ مرحوم قاضی بوده. خدمت خود ایشون من چندباری رسیدم. بعد رحلت فرمودن، آقازاده بزرگوارشون که ایشونم بعدا رحلت فرمودن.
😔خیلی جای تأسف شد. که اصلاً سنی زیاد نداشتن. ۵۰ سالشون شاید مثلا بود.
بعد ایشون از ابویشون تعریف میکردن، از طلبههای مدرسه شون تعریف میکردن.یکی از اون تعریفا این بود.
♻️میگفت: مدیر مدرسهای، گذاشته بودن از بین طلبهها آقا شما جمع رو اداره کن.
⚡️ایشون طلبهها اذیتش کرده بودن اومده بود گفته بود آقای ایازی من دیگه اداره نمیکنم. اینا فکر کردن که من به نفع خودم دارم این کارا رو میکردم.
🔰بابا من به نفع مدرسه دارم میگم گوش نمیدن حرف آدم رو.. دعواش شده بود با طلبهها. اونم یکی از طلبهها بود. ولی بزرگتری بود گذاشته بودنش مدیر.
💫آقای ایازی فرموده بود: حالا شما برید! من شب میام حجره با هم صحبت میکنیم.
⚜شب دیده بود داخل حجرست، اومده بود صدا زده بود اومده بود وسط حیاط.
#أَلسَّلامُ_عَلَی_الجُسومِ_الشاحِباتِ
#سلام_بر_جسمهای_نحیف_و_رنگ_باخته
@IslamLifeStyles_fars
♻️حیاط رو به من نشون داده بودند، گفتن اینجا. این درخت. نزدیک یک درخت ترنجیبوده، یا چی بوده، ایستاده بودند. داشتند با اینا صحبت میکردن:
🔰که آقا آدم باید ظرفیت داشته باشه، که این مشکلات طبیعیه، اینجا شما تمرین ظرفیت میکنید، بعد چی میشه، چی میشه.... توضیح میدادن.
🌐بعد همینجوری که داشتن صحبت میکردن آقای ایازی دستشو دراز کرد. یه دو متری. شاید یک متری دو متری، این شاخه درخت فاصله داشت. شاخه اومد جلو، اومد جلو، اومد جلو، آقای ایازی یه ترنج کَند داد دست من. من همینجوری مونده بودم.
✨آدم باید ارادش قوی باشه بعضی مشکلات رو هم با ارادش حل بکنه. ولی کلاً مشکلات عیبی نداره.گفت: من اصلا مُردم دیگه در مقابل این قدرت روحی..
🔶یعنی که آقا به قدرت روحی میخوای برسی، اینقدر فرزند مادر نباش! مشکلات هست دیگه. یعنی این سخنرانی رو اونجا اجرا کردن برای اون بنده خدا.
🔷حالا من نمیخواهم بگم شما مبارزه با هوای نفس بکنید برای قدرت روحی به این حد و اندازه...
⚡️که بخواید مرتاض رو نگاهش رو بشکنیدُ، بعد نمیدونم قطاربخواید خودتون نگه دارید با نگاهتونُ، نمیدونم ترنج از دو متری بکشید سمت خودتونُ، اینا رو ما نمیخوایم! دماغمون رو بگیرن جون ندیم.
⚡️ادامه دارد...
#أَلسَّلامُ_عَلَی_الجُسومِ_الشاحِباتِ
#سلام_بر_جسمهای_نحیف_و_رنگ_باخته
@IslamLifeStyles_fars