-میدونیمبایدالٺماسڪرد
+اماآقاچقدر.؟🚶🏻♀
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
@YekJoreMarefat
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
✨﷽✨
🔴نتيجه فرمانبردارى از شوهر
✍درزمان پيامبر اكرم (ص)مردى از انصار به مسافرت رفت وقبل از رفتن به همسرش سفارش كرد كه از خانه بيرون نرود تا او برگردد. چيزى نگذشت كه پدر آن زن بيمار شد . قاصد ى فرستاد واز پيامبر اكرم (ص) اجازه خواست تا به عيادت پدرش برود . حضرت فرمودند :درخانه بنسين و شوهرت را اطاعت كن.
حال پدر بدتر شد وبازهم آن زن از رسول خدا (ص) اجازه ملاقات با پدر را خواست ولى باز همان جواب را شنيد .پدر آن زن از دنيا رفت وزن كسي رانزد پيامبر (ص)فرستاد و اجازه خواست تا در مراسم كفن ودفن پدر حاضر شود ولى پاسخ قبلى را شنيد واز خانه بيرون نرفت .
آن گاه رسول اكرم (ص)براى آن بانوى بزرگ پيغام فرستاد كه: خداوند به پاس اين فرمانبردارى كه از شوهرش كردى هم تو را آمرزيد وهم پدرت را مورد مغفرت قرار داد .
📚داستان شگفت آور از عاقبت غلبه بر هوس
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
@YekJoreMarefat
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
منــم هســتم۵ ✋ - @ostad_shojae.mp3
3.27M
صوت ارزشمنداستادشجاعی
⭕️دوستان و سربازان واقعی امام زمان چه کسانی هستند...
🤲خدایاماراازسربازان واقعی امام زمان عجل الله قرار بده
🤲آمین یارب العالمین
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
@YekJoreMarefat
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
•💔🕊•
یـِہڪُنـجاَزحَـرَمبِھـِمجـٰابِدِھ
دِلَـمتَنگِـتہخـُدٰاشٰاھِـدِه:)
#روزشمارمحرم³²
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
@YekJoreMarefat
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
امام غدیر - امام زمانی ها.mp3
3.2M
✨🤍امام زمان علیه السلام درخطبه غدير
🎧استاد معاونیان
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
@YekJoreMarefat
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
•💚🌾•
خنده اش حتی یهودی را هدایت میکند؛
مدح حیدر را همین جمله کفایت میکند:)
#روزشمارعیدغدیر²¹
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
@YekJoreMarefat
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
•🌸✨•
هیچوقتناشڪرےنڪن!
مثلاچۍمۍشدگوشیممدلشبالاتربود،
یاچۍمۍشدخونمونبزرگتربودوفلان . .
همونلحظهفڪرشوڪن؛اونپسربچهاۍ
ڪهروےڪارتونتوپارکخوابیده!
خیلۍدردناڪهنہ؟!
پسقدرداشتههاتوبدونرفیق:)
#تباهیآت
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
@YekJoreMarefat
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
✨﷽✨
✍آیت الله بهجت(ره) :
در نجف یکی از آقازاده های ایرانی که از اهالی همدان و بسیار جوان زیبا و شیک پوش بود و از هر جهت به جمال و خوش اندامی شهرت داشت، به بیماری سختی گرفتار و از دو پا فلج شد به گونه ای که با عصا بیرون می آمد.
من سعی داشتم که با او روبرو نشوم، زیرا فکر می کردم با وصف حالی که او داشت، از دیدن من خجالت می کشد، لذا نمی خواستم غمی بر غمش بیفزایم. یک روز از کوچه بیرون آمدم و دیدم او سر کوچه ایستاده است و ناخواسته با او رو به رو شدم و با عجله و بدون تأمل گفتم: حال شما چطور است؟ تا این حرف از دهانم بیرون آمد ناراحت شدم و با خود گفتم که چه حرفی ناسنجیده ای مگر حال او را نمی بینی! چه نیازی بود از او بپرسی؟ به هر حال خیلی از خودم بدم آمد.
ولی برخلاف انتظار من، وقتی وی دهان باز کرد مثل اینکه آب یخ روی آتش ناراحتی درونم ریخت، چنان اظهار حمد و ستایش کرد و چنان با نشاط و روحیه ابراز سرور کرد که گویا از هر جهت غرق در نعمت است من با شنیدن صحبت های او آرام گرفتم و ناراحتی ام بر طرف گردید.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
@YekJoreMarefat
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
بہ یکی از دوستاش گفتم:
جملہای از شهید بہ یاد دارید؟!
گفت :
یکبار کہ جلوی دوستانم
قیافہ گرفتہ بودم
ابراهیم کنارم آمد و آرام گفت:
نعمتی کہ خداوند بہ تو داده
بہ رخ دیگران نکش ..
#شهید_ابراهیم_هادی
#تنبیهنفس
•• دستش رو محڪم گرفتم
-گفتم:
این سوختگے دستت چیہ هادی؟
خنــدید..
•• سرشو پایین انداخت و گفت:
- یہ شب شیطون با شهوت اومد سراغم
منم اینجورے ازش پذیرایے کردم! ✌️
👤 شهید هادی ذوالفقاری🥀❤️
#راهکارکنترلشهوت.