💠💠💠💠💠💠💠💠💠
«حضرت علی (ع) در روز جمعه، سیزدهم رجب سال ۲۴ قبل از هجرت و سی سال پس از واقعه عامالفیل در درون کعبه معظمه متولد شدند. پدر آن حضرت، ابوطالب فرزند عبدالمطلب و مادرش فاطمه بنت اسد فرزند هاشم بود. امام علی(ع) اولین مرد مسلمان، شاگرد همیشه حضرت محمد (ص)، سرباز و پرچمدار وفادار اسلام و جانشین رسول خدا حضرت محمد(ص) همواره مهمترین نقش را در نشر مبادی اسلامی و قرآنی به عهده داشته است. به گونهای که پیامبر (ص) در مورد حضرت علی (ع ) فرموده است :«علی اولین کسی است که به من ایمان آورده است و اولین کسی است که در روز رستاخیز به من دست میدهد و او صدیق اکبر است و فاروق امت، حق و باطل را از هم جدا میسازد، و نیز میفرماید من شهر علمم و علی دروازه این شهر است. هر که میخواهد وارد این شهر شود باید از دروازه آن داخل گردد»
╭━ ━❀🕊❀🌼❀🍃❀━ ━╮
@Online_Mazhabi
╰━ ━❀🍃❀🌼❀🕊❀━ ━╯
🕋 لوح | مولود کعبه
🔻 حضرت آیتالله خامنهای: «شخصیت امیرالمؤمنین از لحظهی ولادت تا هنگام شهادت، یک شخصیت استثنائی است. ولادت او در جوف کعبه است -که نه قبل از آن حضرت و نه بعد از آن حضرت تا امروز چنین اتفاقی نیفتاده است- شهادت آن بزرگوار هم در مسجد و محراب عبادت است. بین این دو نقطه هم، همه زندگی امیرالمؤمنین جهاد و صبرلله است و حرکت در راه رضای الهی است.» ۱۳۸۹/۰۴/۰۵
╭━ ━❀🕊❀🌼❀🍃❀━ ━╮
@Online_Mazhabi
╰━ ━❀🍃❀🌼❀🕊❀━ ━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 #پدر
فرشته ای است
از جنس عشق❤️
که گرمای نگاهش
می تواند یخ سرد ترین
آدم ها را با مهربانی باز کند
🌹 پدر :
معنی آرامش دنیای
ناآرام ماست !
🌹 پدر مهربانم
تا همیشه دوستت دارم
💖 پیشاپیش روز پدر مبارک.
╭━ ━❀🕊❀🌼❀🍃❀━ ━╮
@Online_Mazhabi
╰━ ━❀🍃❀🌼❀🕊❀━ ━╯
#استورے🌱
ݪبیڪ یا خامنھا؎ ݪبیڪ یا حسین اسٺ🌻
#مقام_معظم_رهبرے 🌸
╭━ ━❀🕊❀🌼❀🍃❀━ ━╮
@Online_Mazhabi
╰━ ━❀🍃❀🌼❀🕊❀━ ━╯
az-sineh-ya-ali-mijooshe.mp3
3.18M
◉━━━━━━───────
↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷
🗒از سینہ یاعݪے مۍجوشھ...
👤حاج مہدی رسوݪے
میݪاد با سعادݓ 🌻
اماݦ علے علیہاݪسݪام🌸
مباࢪڪ💞🦋
#مولودی🍰
#میلاد_امام_علی🌻
╭━ ━❀🕊❀🌼❀🍃❀━ ━╮
@Online_Mazhabi
╰━ ━❀🍃❀🌼❀🕊❀━ ━╯
#داستانک❤️
اوایل سال 72 بود و گرماى فکه.
در منطقه عملیاتى والفجر مقدماتى، بین کانال اول و دوم، مشغول کار بودیم.
چند روزى مى شد که شهید پیدا نکرده بودیم. هر روز صبح زیارت عاشورا مى خواندیم و کار را شروع مى کردیم. گره و مشکل کار را در خود مى جستیم. مطمئن بودیم در توسلهایمان اشکالى وجود دارد.
آن روز صبح، کسى که زیارت عاشورا مى خواند، توسلى پیدا کرد به امام رضا(ع). شروع کرد به ذکر مصائب امام هشتم و کرامات او. مى خواند و همه زار زار گریه مى کردیم. در میان مداحى، از امام رضا طلب کرد که دست ما را خالى برنگرداند، ما که در این دنیا هم خواسته و خواهشمان فقط باز گردان این شهدا به آغوش خانواده هایشان است و...
هنگام غروب بود و دم تعطیل کردن کار و برگشتن به مقر. دیگر داشتیم ناامید مى شدیم. خورشید مى رفت تا پشت تپه ماهورهاى روبه رو پنهان شود. آخرین بیل ها که در زمین فرو رفت، تکه اى لباس توجهمان را جلب کرد. همه سراسیمه خود را به آنجا رساندند. با احترام و قداست، شهید را از خاک در آوردیم. روزى اى بود که آن روز نصیبمان شده بود. شهیدى آرام خفته به خاک.
یکى از جیب هاى پیراهن نظامى اش را که باز کردیم تا کارت شناسایى و مدارکش را خارج کنیم، در کمال حیرت و ناباورى، دیدیم که یک آینه کوچک، که پشت آن تصویرى نقاشى از تمثال امام رضا(ع) نقش بسته، به چشم مى خورد. از آن آینه هایى که در مشهد، اطراف ضریح مطهر مى فروشند. گریه مان درآمد. همه اشک مى ریختند. جالب تر و سوزناکتر از همه زمانى بود که از روى کارت شناسایى اش فهمیدیم نامش «سید رضا» است. شور و حال عجیبى بر بچه ها حکمفرما شد. ذکر صلوات و جارى اشک، کمترین چیزى بود.
شهید را که به شهرستان ورامین بردند، بچه ها رفتند پهلوى مادرش تا سرّ این مسئله را دریابند. مادر بدون اینکه اطلاعى از این امر داشته باشد، گفت:
«پسر من علاقه و ارادت خاصى به حضرت امام رضا(ع) داشت...».
╭━ ━❀🕊❀🌼❀🍃❀━ ━╮
@Online_Mazhabi
╰━ ━❀🍃❀🌼❀🕊❀━ ━╯