#فرای_دانشگاه | انتخابات آمریــ🇺🇸ـکا؛
ترامپ چگونه پیروز شد؟
با نهاییشدن انتخابات آمریکا، ترامپ توانست قاطعانه با ۳۱۲ الکترال در برابر هریس با ۲۲۶ الکترال چهل و هفتمین رئیسجمهور آمریکا شود. او نه تنها توانست ایالتهای چرخشی را که در ۲۰۲۰ از دست داده بود (میشیگان، پنسیلوانیا، ویسکانسین، جورجیا و آریزونا) دوباره بدست بیاورد، بلکه در ایالت نوادا نیز که در ۲۰۱۶ شکست خورده بود پیروز شد. از این پیروزی میتوان برداشتهای متعددی داشت.
📊 نظرسنجیها عملکرد بهتری داشتند:
• الگوی خطای نظرسنجیها در سه دهه گذشته مؤید این نکته بود که هنگامی که نظرسنجیها در یک انتخابات تخمین ضعیفی داشتند، در انتخابات بعدی آن را جبران میکردند. در انتخابات ۲۰۲۴، درصد خطای نظرسنجیها نسبت به انتخابات پیشین در سطح ملی و ایالتی تا حد زیادی کاهش پیدا کرده بود، اما در هر دو سطح برخی از آنان برنده را اشتباه پیشبینی کردند. تنها در دو ایالت جورجیا و کارولینای شمالی، نظرسنجیهای نسبتاً دقیقی وجود داشت. شمارش آرا در آریزونا همچنان ادامه دارد، اما با روند فعلی میتوان حدس زد که نظرسنجیهای این ایالت نیز موفق عمل کردهاند. بیشتر خطاها برای ایالتهای دیوار آبی بود.
🏦 اقتصاد آمریکا و رأیدهندگان آمریکایی:
• همانطور که پیشتر در تحلیلی بیان شده بوده، شهروندان ایالتهای چرخشی، اقتصاد را مسئله نخست خود میدانستند. در نظرسنجیهای پس از رأیگیری (Exit poll) در این ایالتها اکثریت مردمی که وضعیت اقتصاد را نامساعد توصیف میکردند، گفتند که به ترامپ رأی دادهاند. به عنوان مثال در پنسیلوانیا، ۶۷٪ از مردم با چنین باوری به ترامپ و تنها ۳۰٪ به هریس رأی دادند. در کارولینای شمالی، ۵۴٪ از مردمی که وضعیت اقتصاد کشور را بد میدانستند به ترامپ و ۴۴٪ به هریس رأی دادند. در باقی ایالتهای چرخشی نیز اکثریت مردمی که وضعیت اقتصاد را نامساعد یا ضعیف توصیف کرده بودند، به ترامپ رأی دادند.
📈 افزایش حمایت محافظهکاران و میانهروها:
• با مقایسه نظرسنجیهای پس از رأیگیری در ۲۰۲۰ و ۲۰۲۴، متوجه سه نکته بسیار مهم میشویم:
① علیرغم حمایت علنی جمهوریخواهان برجسته از هریس در ۲۰۲۴، میانگین میزان حمایت محافظهکاران از ترامپ نسبت به ۲۰۲۰ نزدیک به ۵٪ در ایالتهای چرخشی افزایش یافت.
② با وجود اینکه در هر دو انتخابات، اکثریت رأیدهندگان میانهرو به نامزد دموکرات رأی دادند؛ اما سهم ترامپ از این قشر به طور قابلتوجهی افزایش یافت.
③ با توجه به اینکه اکثریت میانهروها در این ایالات به دموکراتها رأی میدهند؛ اما ترامپ در این ایالات پیروز میشود یا با اختلاف اندکی میبازد، میتوان نتیجه گرفت که ایالتهای چرخشی محافظهکاران بسیار بیشتری نسبت به لیبرالها دارند. آمار نیز چنین چیزی را نشان میدهد.
⚔ جنگ غزه ضربه خود را به هریس زد:
• در سطح ملی، به نظر میرسد هریس توانست تقریباً همان میزان رأی را از مسلمانان بدست بیاورد که بایدن در ۲۰۲۰ کسب کرده بود. ۶۱٪ از مسلمانان آمریکایی به هریس رأی دادند. این رقم برای بایدن ۶۳٪ در ۲۰۲۰ بود. با این حال نظرسنجیهای پس از رأیگیری در دیربورن_جایی که بیشترین تراکم جمعیتی مسلمان در میشیگان را داراست_ نشان داده است که ۴۵٪ از مسلمانان به ترامپ رأی دادند. این درحالی بود که در ۲۰۲۰، ۸۰٪ آنان به هریس رأی دادند. اگرچه هریس باز هم در شهرستان وینی _که دیربورن و دیترویت در آن واقع شدهاند_ پیروز شد، اما به نظر میرسد رأی مسلمانان میشیگان به ترامپ در مجموع رأی ایالت به کمپین هریس آسیب جدی زد.
• این انتخابات به دموکراتها نشان داد که عدم حمایت از جانب مسلمانان این ایالت چقدر میتواند هزینه گزافی برایشان داشته باشد. البته نباید فراموش کرد که شکست هریس در میشیگان را نمیتوان تنها با رأی مسلمانان توضیح داد. در این ایالت نیز، مسئله نخست بیش از نیمی از شهروندان اقتصاد و مهاجرت بوده است.
📑 در نهایت جمــع بندی:
• این نکته صحیح است که اقتصاد، ناامنی در مرزها، جنگ غزه و... در پیروزی ترامپ نقش زیادی داشتند؛ اما لازم به ذکر است که عوامل دیگری نیز در شکست هریس دخیل بودند. هریس نتوانست آنطور که باید، خود را از دولت بایدن جدا کند. به همین خاطر چالشهای اقتصادی دوران بایدن به پای او نیز نوشته شد. او همچنین در ایجاد تصویر یک رهبر قدرتمند در ذهن رأیدهندگان ناکام و ترامپ در این امر موفق بود. تنها مزیت او در پشتیبانی افکار عمومی از حق سقط جنین و مسائل محیط زیستی بود که نتوانست به نحو خوبی آنها را برجسته کند. تمامی این عوامل انتخابات آمریکا را به پیروزی ترامپ سوق دادند.
#واحد_بینالملل
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🆔@jadku_ir | جاد مدیا
#فرای_دانشگاه | حلقۀ وفاداران
افراد کلیدی کابینه ترامپ چه برنامههایی دارند؟
با پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴، این رئیسجمهور جمهوریخواه انتخابهای نهایی خود را برای کابینه انجام میدهد. مارکو روبیو برای وزارت امور خارجه، پیت هگزت برای وزارت دفاع، جان رتکلیف برای ریاست آژانس اطلاعات مرکزی (سیا) و مایک والتز برای مشاور امنیت ملی تاکنون انتخابهای نهایی ترامپ بودهاند. سوال این است که هر یک از این اعضا در مورد مسائل کنونی آمریکا در جهان چگونه فکر میکنند؟
❖ اول آمریکا و محافظهکاری ملی
اگر ترامپ در دوره نخست خود با نومحافظهکاران سنتی و اوانجلیکالها درگیری داشت؛ اکنون میتواند با خیال آسودهتری برنامههای خود را اجرا کند؛ بنابراین جهان شاهد یک کابینه تکصدا خواهد بود. اعضای تیم سیاست خارجه همگی به ایدههای ترامپ اعلام وفاداری کردهاند. هیچکدام باور ندارند که آمریکا برای اشاعه ارزشهای خود به سراغ ائتلافهای هزینهزا، مداخله نظامی و ... برود. مهمترین مصداق اعتقادنداشتن به راهبرد فراحزبی هژمونی لیبرال، در نگاه ترامپ و کابینه جدیدش به جنگ اوکراین دیده میشود؛ تمامی اعضای جدید از مخالفین کمک نظامی به اوکراین و موافق بهبود روابط با روسیه هستند.
❖ چین، مهمترین تهدید برای آمریکا
۴ سال پیش، رتکلیف طی یادداشتی در والاستریتجورنال، اظهار کرد که چین تهدید شماره ۱ آمریکاست که هدفش تسلط نظامی، اقتصادی و فناورانه بر آمریکا و تمام جهان و مقابله نسل کنونی آمریکاییها با چین به مقابله با فاشیسم آلمان و دیوار آهنین شوروی شباهت دارد. هرچند اولویتداشتن قدرت نوظهور چین در میان نخبگان حاکم در آمریکا، فراحزبی است؛ اما نمیتوان منکر شد که رویکرد دولت آینده آمریکا با رویکرد نگاه به چین به عنوان رقیب متفاوت است. نگاه افرادی همچون رتکلیف را باید در کنار گزینههای وزارت خزانهداری دید که خواهان جنگ تجاری شدیدتری با چین هستند. البته مشخص نیست دولت آمریکا چقدر در عمل توانایی جنگ تجاری با چین را خواهد داشت.
❖ بازدارندگی در مقابل ایران
هر چقدر ترامپیستها خواهان کاهش درگیری آمریکا در جهان و تمرکز بر چین باشند، مسئله خاورمیانه کاملاً متفاوت است. تیم سیاست خارجه ترامپ بشدت ضدایرانی است. این تیم معقتد است که در صورتی که منافع آمریکا در منطقه توسط محور مقاومت مورد هدف قرار گیرد، باید پاسخ نظامی کوبندهای به آن داد تا بازدارندگی آمریکا حفظ شود. آنها معتقدند تجربه ثابت کرده است در صورتی که به ایران و محور مقاومت ضربه نظامی محکمی وارد کنیم، آنها برای حفظ نظام عقبنشینی خواهند کرد.
این ادراک خطرناک هنگامی که با حساسیت در مورد برنامه هستهای ایران همراه میشود، اهمیت بیشتری پیدا میکند. مایک والتز اخیراً بیان داشته که آتشبس در غزه، راه حل نهایی نیست و اسرائیل باید بر روی ایران تمرکز کند. هگزت نیز در مصاحبهای گفته بود که «من اشغال نمیخواهم، من جنگ بیپایان نمیخواهم؛ اما ایران چهل سال است که در یک جنگ بیپایان با ماست. یا ما الان آن را متوقف میکنیم یا منتظر میمانیم، پشت میز [مذاکره] بر میگردیم و به آنها اجازه میدهیم که به توسعه قابلیتهای خود ادامه دهند.» او پیشتر گفته بود که باید به اسرائیل اجازه بدهیم به تأسیسات هستهای ایران حمله کند. شاید در بلندمدت، آمریکا به رویکرد فشار حداکثری یه جای تقابل نظامی بازگردد؛ اما از دیدگاه تیم ترامپ جنگ کنونی در منطقه این پنجره را برای آمریکا باز کرده است که برای همیشه مسئله هستهای ایران را حل کند.
❖ آمریکا و اسرائیل
فاصلهگرفتن ترامپ از نومحافظهکاران و اوانجلیکالها به معنای فاصله گرفتن ترامپ از اسرائیل نیست. با نگاهی به حامیان مالی کمپین ترامپ و همچنین برخی از اعضای تیم سیاست خارجه (روبیو و والتز) میتوان فهمید تا چه حد لابی اسرائیل در کابینه نفوذ دارد. کابینه ترامپ به حمایت همهجانبه خود از اسرائیل ادامه خواهد داد و فشاری وارد نخواهد کرد، مخصوصاً در جنگی که نظم امنیتی آینده منطقه را مشخص میکند. آمریکا و اسرائیل بر سر تداوم جنگ تا کسب پیروزی راهبردی در برابر محور مقاومت اتفاق نظر دارند. تقریباً تمام اعضای تیم امنیت ملی، معتقدند که آمریکا باید دست اسرائیل را برای ضربهزدن به ایران و محور مقاومت باز بگذارد.
❃ تکصدا شدن کابینۀ ترامپ و پیروی اعضا از رئیس جمهور، از یکسو به معنای پیشبینیپذیرتر شدن ترامپ نسبت به ۲۰۱۶ میشود که نکته مثبتی برای ایران است؛ اما از سوی دیگر باعث کمنوسانشدن سیاست خارجه ترامپ است و اگر ترامپ بخواهد تصمیمات خطرناکی بگیرد، بعید است که اطرافیان او بتوانند او را همچون دوره نخست مهار کنند. این برای آمریکا که در جهانی به مراتب پرچالشتر و بحرانیتر از ۲۰۱۶ قرار دارد، خبر خوبی نیست.
#واحد_بینالملل
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🆔@jadku_ir | جادمدیا
#فرای_دانشگاه | دیوان کیفری بینالمللی و حکم بازداشت نتانیاهو و گالانت
❖ روز پنجشنبه گذشته شعبه اول مقدماتی دیوان کیفری بینالمللی در رابطه با درخواست دادستانی این دادگاه در ۲۰ مه ۲۰۲۴ برای صدور حکم بازداشت بنیامین نتانیاهو نخستوزیر و یوآو گالانت وزیر دفاع (برکنار شده) رژیم صهیونیستی به اتفاق آرا حکم بازداشت این دو نفر و البته محمد ضیف فرمانده گردانهای قسام را صادر کرد. طبق حکم صادر شده نتانیاهو و گالانت هر یک به عنوان شریک جرم برای ارتکاب اعمال مشترک با دیگران، مسئولیت کیفری جنایت جنگی گرسنگی به عنوان یک روش جنگی؛ و جنایات علیه بشریت از قبیل قتل، آزار و اذیت و سایر اعمال غیر انسانی را دارند.
❖ در حالی که رژیم صهیونیستی به دلیل این که عضو دیوان نیست صلاحیت دیوان را به چالش کشیده بود دیوان متذکر شد که پذیرش صلاحیت دادگاه توسط اسرائیل الزامی نیست، زیرا دادگاه میتواند صلاحیت خود را بر اساس صلاحیت سرزمینی فلسطین که در سال ۲۰۱۴صلاحیت دیوان را پذیرفته و در سال بعد به اساسنامه رم ملحق شده بود اعمال کند.
❖ در حالیکه ایالات متحده عضو دیوان نیست و این حکم را زیر سوال برده است مقامات بسیاری از کشورهای غربی از جمله هلند، فرانسه، انگلیس ایتالیا و کانادا آمادگی خود برای بازداشت نتانیاهو و گالانت را به طور صریح یا ضمنی اعلام کردهاند؛ امری که نشان میدهد که رژیم صهیونیستی با یک چالش عظیم سیاسی و دیپلماتیک روبرو شده است. در حالی که کشورهای غربی تاکنون اقدامات رژیم در غزه و لبنان را در چارچوب دفاع از خود تفسیر میکردند این حکم مشروعیت اقدامات رژیم را به چالش میکشد.
❖ این حکم دیوان کیفری میتواند پیامدهای منفی دیگری برای این رژیم در پی داشته باشد و عرصه را برای دستگاههای قضایی کشورهای مختلف به منظور تعقیب نتانیاهو و گالانت و دیگر مسئولان رژیم فراهم کرده و فعالیتهای دیپلماتیک آن را محدود کند. تضعیف حیات سیاسی نتانیاهو، در تنگنا قرار گرفتن دولت آمریکا برای تداوم حمایتهای بی قید و شرط از رژیم، تجدیدنظر احتمالی بسیاری از دانشگاهها و موسسات آمریکایی و غربی در همکاری با اسرائیل، و متوقف ماندن روند عادی سازی روابط میان رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی تا زمانی که نتانیاهو روی کار باشد از جمله مهمترین پیامدهای احتمالی این حکم خواهد بود.
❖ دیوان کیفری از زمان تاسیس در سال ۲۰۰۲ تاکنون به پروندههایی مختلفی رسیدگی کرده است که عمدتاً در رابطه با تحولات کشورهای آفریقایی بودهاند. احکام صادر شده در رابطه با برخی پروندهها اجرایی شده اما برخی دیگر یا به صدور حکم منتهی نشده یا در فرایند اجرا به مانع برخورده است. در اولین پرونده دیوان که درباره توگو(۲۰۰۳) بود، پروندههای کنگو (۲۰۰۶ و ۲۰۱۴) و پرونده مالی (۲۰۱۶) احکام صادر شده اجرایی شد اما پروندههایی مانند اوگاندا (۲۰۱۷)، سودان(۲۰۱۹)، آفریقای مرکزی (۲۰۲۱) و لیبی (۲۰۲۱) هنوز به نتیجه نهایی نرسیده است.
❖ به طور کلی دیوان کیفری در مسیر اجرای احکام خود چالشهای متعددی دارد. عدم عضویت قدرتهای بزرگ آمریکا، چین و روسیه در این دیوان بزرگترین مانع است و همین باعث میشود حتی کشورهای عضو هم انگیزه چندانی برای اجرای احکام دیوان در رابطه با مقامات رسمی نداشته باشند. در سال ۲۰۱۵ در حالی که دیوان حکم بازداشت عمر البشیر را صادر کرده بود او برای شرکت در نشست سران اتحادیه آفریقا به آفریقای جنوبی سفر کرد و دولت این کشور از بازدداشت او طبق حکم دیوان خودداری کرد.
❃ در مورد حکم بازدداشت نتانیاهو و گالانت نیز به دلیل عدم سفر آنها به کشورهایی که در آنجا احتمال بازداشت شان وجود داشته باشد و عدم تمایل واقعی کشورهای عضو به همکاری به ویژه با توجه به حمایتهای ایالات متحده از رژیم و تاثیر منفی بر روابط دوجانبه احتمال بسیار اندکی برای اجرای حکم وجود دارد با اینحال همانطور که اشاره شد این حکم میتواند پیامدهای منفی مهمی برای رژیم صهیونیستی داشته باشد.
#واحد_بینالملل
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🆔@jadku_ir | جادمدیا
#فرای_دانشگاه | آتش بس در جنوب لبنان؟!
❃ بر اساس اعلام رسانههای غربی، عربی و عبری توافق آتش بس میان لبنان و اسرائیل از امروز اجرایی می شود. این دوره از مذاکرات آتشبس بین دو طرف با میانجیگری هوکشتاین نماینده ویژه آمریکا در امور لبنان چند ماه قبل آغاز شد و به سرانجام فعلی رسید.
📜 طرفین چقدر به اهداف خود رسیدند؟
❃ مقتضیات اسرائیل در جنگ غزه نشان میداد که این رژیم قصد ندارد در ابتدا وارد یک جنگ سرنوشتساز یا اصطلاح همهجانبه با حزبالله شود. تنها خواسته آنها قبل از ماجرای مجدل الشمس در جولان اشغالی آتشبس و بازگشت آوارگان اسرائیلی به خانههایشان بود. اما با بنبست در غزه توجه این رژیم معطوف به لبنان شد.
❃ حزبالله از ۸ اکتبر یک هدف کلی را در پیش گرفت و آن هم آتش بس در غزه بود اگرچه اکنون آن شرط به نظر میرسد که به کنار رفته است اما اسرائیل هم بعد از ترور فرماندهان حزبالله به ویژه سیدحسن نصرالله و هاشم صفیالدین بدنبال ایجاد یک معادله جدید در لبنان بود. معادله که بخشی از آن امنیتی و بخش سیاسی بود. اسرائیلیها قصد داشتند با ضربات شدید به حزبالله این جنبش و لبنان را وارد بحران سیاسی و امنیتی بکنند.
❃ معادله امنیتی مدنظر رژیم این بود که ابتدا حزبالله را از مرزهای اسرائیل دور کند و سپس منطقه جنوب خط رودخانه لیتانی را خلع سلاح کند. البته بعد از ضربههای اسرائیل به بیروت و منطقه ضاحیه و آواره شدن بیش از یک میلیون لبنانی این خواستهها باز افزایش یافت و تلآویو درصدد برآمد تا عقبه نظامی، لجستیکی، مالی و حتی اجتماعی حزبالله را هدف قرار دهد.
❃ حزبالله اما بعد از مدتی دوباره به روند بازسازی بازگشت و توانست بعد از ضربات شدیدی که به تل آویو و حیفا وارد کرد معادله جنگ را تا حد زیادی تغییر داده و معادله پایتخت در برابر پایتخت را تثبیت کند. حزبالله در این زمان میدان را منطق اصلی معادلات دانست و با ضربات پیدرپی که در تاریخ حملات به رژیم اسرائیل بینظیر بود توانست تا حدودی مزیت هوایی اسرائیل را خنثی کند.
📄 اگر توافق نهایی شود چه میشود؟
① توافق بر حول محور همان قطعنامه ۱۷۰۱ قرار دارد.
② آمریکا نقش پررنگی در این توافق داشته و ادامهدار خواهد بود.
③ واشنگتن به عنوان رئیس هیات نظارت انتخاب میشود.
④ حق آزادی عمل اسرائیل گرفته شده و به جای آن تضمین کتبی از سوی واشنگتن داده شده است.
⑤ اسرائیل از لبنان عقبنشینی میکند و آوارگان دو طرف میتوانند به خانههایشان بازگردند.
📝 برای حزبالله چه میشود؟
① پرونده خلع سلاح حزبالله کنار رفته است.
② حزبالله میتواند دوباره به روند بازسازی بازگردد، به ویژه امنیتی و ساختاری
❃ مقاومت چند هفته اخیر حزبالله نشان داد که روند جنگ همه جانبه با این جنبش بسیار سخت خواهد بود و مانند حماس در غزه نیست. از سویی حمله زمینی اسرائیل به لبنان با شکست روبرو شد و بعد از اینکه ۶لشکر وارد منطقه جنوب شدند جز ۴ کیلومتر پیشروی هیچ دستاورد دیگری بدست نیامد. در صورتی که در جنگ سال ۱۹۸۲ اسرائیل ظرف یک هفته به بیروت رسیده بود و در جنگ ۳۳ روزه نیز در هفته سوم به لیتانی رسید.
❃ در آن سو هم لبنان به سمت رقابت سیاسی تازه خواهد رفت. گروههای مخالف حزبالله تلاش میکنند که بازسازی بلوک قدرت بتوانند حزبالله را تحت فشار قرار دهند. از سوی دیگر روند انتخاب رئیسجمهور در لبنان بسیار مهم خواهد بود. با توجه به این شرایط حزبالله چند کار مهم در پیش خواهد داشت:
① بازسازی کادر و ساختار از ابتدا
② بازسازی قدرت نظامی
③ تجدید ساختار امنیتی
④ پر کردن خلاهای اجتماعی و مالی برای احیای دوباره سیستم خود
⑤ تاثیرگذاری بر روندهای سیاسی در لبنان برای مقابله با طرح آمریکا به همراه جعجع و بخشی از جریان ۱۴ مارس جهت از بین بردن محور مقاومت
📌 نتیجه
❃ در صورت نهایی شدن توافق میتوان این نتایج را گرفت که:
① حزبالله توانست معادله امنیتی و نظامی شمال را برهم بزند. ضربات زیادی به نقاط نظامی و صنعتی اسرائیل در شمال وارد شد و کماکان این قدرت وجود دارد که به اسرائیل ضربه امنیتی وارد شود.
② اسرائیل نتوانست جنوب لبنان را تصرف کند و خلع سلاح حزب الله ناکام ماند؛ با اینحال به صورت موقت میتواند جبهه لبنان را از جبهه غزه منفک کند.
③ دوباره روند به قطعنامه ۱۷۰۱ باز می گردد و از این پس معادلات سیاسی در لبنان تعیینکننده خواهد بود.
#واحد_بینالملل
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🆔@jadku_ir | جادمدیا
#فرای_دانشگاه | تغییرمعادلاتدرسوریه؛
از بحــران حلــ🇸🇾ـب تا آینده مقـاومــت
• درگیریهای شمال سوریه به مرحلهای حساس رسیده و شهر حلب، يكي از پایگاههای اصلی دولت سوریه و محور مقاومت، در آستانه سقوط قرار گرفته است. این تحول، حاصل مجموعهای از عوامل منطقهای و بینالمللی است که به تضعیف موقعیت محور مقاومت در سوریه منجر شده است. در این یادداشت، به تحلیل دقیق این تحولات پرداخته میشود.
🗺نقشهخوانی ایران و آغاز تغییرات
• در هفتههای پایانی جنگ لبنان و اسرائیل، تحلیلهای اطلاعاتی ایران حاکی از آن بود که ترکیه قصد دارد نقش محوری در تحولات سوریه ایفا کند. آنکارا، در تلاش بوده تا با گسترش نفوذ در شمال سوریه، مناطقی حائل برای مقابله با گروههای کردی ایجاد کند. این طرح، با هدف ایجاد «حوزه نفوذ ترکیه» و هموارسازی مسیر برای حضور نظامی گستردهتر طراحی شده بود.
• ایران با درک این موضوع، تلاش کرد تا با اقدامات دیپلماتیک و فشار سیاسی، ترکیه را از این مسیر بازدارد. سفر علی لاریجانی به دمشق و چراغ سبز ایران به حزبالله برای آتشبس، بخشی از این اقدامات بود. اما سماجت ترکیه و تأکید اردوغان بر اهداف بلندمدت، باعث شد این تلاشها به نتیجه مطلوب نرسد.
🪖وضعیت میدانی: سقوط قریبالوقوع حلب
• شهر حلب، که روزی قلب اقتصادی و استراتژیک سوریه بود، اکنون تقریباً بهطور کامل سقوط کرده است. نیروهای مدافع حرم، بهویژه فاطمیون و زینبیون، به دلیل کمبود تجهیزات و کاهش توان عملیاتی، نتوانستند مقاومت مؤثری در برابر پیشروی گروههای مسلح انجام دهند.
📉بر اساس گزارشهای میدانی
⇚ خطوط دفاعی حلب تقریباً از بین رفته و نیروهای ارتش سوریه در حال عقبنشینی به السفیره هستند.
⇚ گروههای مسلح همچون «هیئة تحریر الشام» با پشتیبانی مستقیم ترکیه، پیشروی گستردهای در ریف حلب داشتهاند.
⇚ طرح دفاع از شهر به دلیل عدم هماهنگی فرماندهی ارتش و ضعف تجهیزاتی نیروها، غیرممکن شده است.
📑دلایل تغییر معادلات در ۷۲ ساعت
• چرخش سریع معادلات میدانی نتیجه مجموعهای از عوامل است:
① حملات هوایی اسرائیل: حملات مداوم اسرائيل به پایگاههای مستشاری ایران و زیرساختهای نظامی سوریه، انتقال تجهیزات و نیروهای جدید را به میدان جنگ دشوار کرده و موجب تضعیف مقاومت در سوریه شده است.
② کاهش حمایت هوایی روسیه: درگیری روسیه در جنگ اوکراین، باعث شده تا مسکو توانایی پشتیبانی هوایی از دولت سوریه را به حداقل برساند و این امر قدرت مانور ارتش سوریه را کاهش داده است.
③ نبود فرماندهی منسجم در ارتش سوریه: ارتش سوریه، بهویژه در حلب، با ضعفهای ساختاری و عدم انسجام فرماندهی مواجه است. این امر باعث فروپاشی سریع خطوط دفاعی شد.
④ حمایت لجستیکی ترکیه از گروههای مسلح: ترکیه نهتنها از گروههای مخالف دولت سوریه حمایت مالی و تسلیحاتی کرده، بلکه با اعزام مستشاران نظامی به میدان، پیشروی آنان را تسهیل کرده است.
📃سناریوهای پیشرو: آیا راهی برای تغییر ورق وجود دارد؟
• سقوط احتمالی حلب و گسترش نفوذ گروههای مسلح به مناطق دیگر، دولت سوریه و محور مقاومت را در شرایطی بحرانی قرار داده است. در چنین شرایطی، سناریوهای زیر قابلتصور است:
① ایجاد اتحاد بین دولت سوریه و نیروهای کردی: دولت سوریه میتواند با ارائه پیشنهاداتی چون مشارکت سیاسی و تقسیم منابع، نیروهای کرد را به همکاری برای مقابله با تروریستها ترغیب کند. این اتحاد میتواند نیروی تازهای به میدان بیاورد.
② تقویت خطوط دفاعی در مناطق حیاتی: اگرچه محور مقاومت زمان کافی برای بازسازی سریع ندارد، اما باید با تمرکز بر مناطق حیاتی مانند دمشق و حمص، از پیشروی تروریستها جلوگیری کند.
③ تقویت هماهنگی بین ایران و روسیه: محور مقاومت باید با مذاکره و فشار بر روسیه، حمایتهای هوایی و زمینی مسکو را بار دیگر به میدان جنگ بازگرداند.
📝پیامدهای منطقهای تغییر معادلات
• اگر محور مقاومت نتواند کنترل شرایط را به دست گیرد، پیامدهای زیر اجتنابناپذیر خواهد بود:
⇚ترکیه نفوذ خود را تا عمق شمال سوریه گسترش خواهد داد و با ایجاد منطقه حائل، حضور کردها را بهطور کامل محدود خواهد کرد.
⇚اسرائیل با ادامه حملات هوایی خود، سعی خواهد کرد توازن قوا را به نفع مخالفان محور مقاومت تغییر دهد.
⇚کشورهای حاشیه خلیج فارس، بهویژه عربستان و امارات، از تضعیف محور مقاومت برای گسترش نفوذ خود در سوریه بهرهبرداری خواهند کرد.
📌و اما نتیجهگیری:
• تحولات اخیر در شمال سوریه، محصول رقابت شدید بازیگران منطقهای و بینالمللی است.این بحران نشاندهنده ضرورت بازنگری در راهبردهای محور مقاومت و اتخاذ تصمیمات سریع و راهبردی برای جلوگیری از سقوط کامل سوریه است. آینده مقاومت در گرو سرعت و دقت در این تصمیمگیریها خواهد بود.
#واحد_بینالملل
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🌐@jadku_ir|جادمدیا
#فرای_دانشگاه | الزاماتتغییرمعادلهنبردسوریه
به نفع محور مقاومت
•تحولات اخیر در صحنه نبرد سوریه،
بهویژه در مناطق شمالی و مرکزی، بار دیگر نشان داده که جنگهای معاصر بیش از هر زمان دیگری به استراتژیهای منعطف، تجهیزات پیشرفته، و توان فرماندهی کارآمد وابستهاند. سقوط پایگاهها و شهرهای کلیدی نظیر نبل، الزهراء، و کویرس و افزایش فشار تروریستها در استانهای حلب، ادلب، و درعا ضرورت بازنگری در رویکرد محور مقاومت برای تغییر معادلات میدانی را آشکار ساخته است. این تحولات، بر اهمیت بازیابی توان نظامی، تقویت پشتیبانی مردمی، و بهرهگیری از تاکتیکهای جنگ نامتقارن تأکید دارد.
♟بازتعریف استراتژی:
چگونه تغییر تاکتیکها معادله نبرد را دگرگون میکند؟
•شکستهای اخیر در حلب و کویرس، ضعف در سازماندهی دفاعی و فرماندهی را برجسته کرده است. سقوط پایگاه کویرس بدون مقاومت، نشاندهنده خستگی نیروهای مستقر و کمبود پشتیبانی است. محور مقاومت برای تغییر معادله به نفع خود، باید استراتژیهای خود را در سه محور اصلی بازتعریف کند:
① تزریق نیروهای تازهنفس: افزایش توان انسانی از طریق جذب نیروهای محلی و نیروهای بینالمللی وابسته به مقاومت همچون فاطمیون و زینبیون ضروری است.
② تقویت خطوط دفاعی: مناطق حیاتی نیازمند بازسازی زیرساختهای دفاعی و آموزش نیروها برای مقابله با حملات غافلگیرانه هستند.
③ نوآوری در تاکتیکها: از جمله استفاده گسترده از پهپادهای انتحاری برای مختل کردن خطوط تدارکاتی دشمن و کاهش توان رزمی آنها.
🌍 جغرافیای استراتژیک:
اهمیت موقعیت بومی در تغییر روند نبردها
•شمال سوریه با موقعیت استراتژیک خود، به میدان رقابت بازیگران داخلی و خارجی تبدیل شده است. تسلط بر مناطقی چون حلب و ادلب، علاوه بر دسترسی به خطوط ارتباطی، کنترل بر مرزهای ترکیه و توانایی در ایجاد توازن منطقهای را به همراه دارد. شکست در نبل و الزهراء نشان داد که عدم حمایت هوایی و زمینمحور کافی، دفاع از این مناطق را غیرممکن کرده است.
⚔ از تاکتیک تا استراتژی:
الزامات نوآوری نظامی در جنگهای معاصر
①پشتیبانی هوایی مداوم: تمرکز بر عملیات هوایی بهویژه حملات هدفمند علیه مقرهای فرماندهی گروههای تروریستی (مانند هدفگیری مقر تحریرالشام در ادلب) ضروری است.
②جنگ نامتقارن: استفاده از تاکتیکهای غیرمتعارف، شامل عملیات نفوذ و استفاده از پهپادهای انتحاری برای هدفگیری ستونهای نظامی دشمن.
③مختلسازی خطوط تدارکاتی: انهدام مسیرهای لجستیکی و پایگاههای ذخیرهسازی سلاح و مهمات تروریستها.
🛡نقش روحیه و حمایت مردمی
•جنگ سوریه، با اتکا به نیروهای مردمی و شبهنظامی در کنار ارتش این کشور، نیازمند افزایش مشارکت عمومی و تقویت همبستگی ملی است. تلاش برای خنثیسازی عملیات روانی دشمن مانند شایعهپراکنی درباره کودتا در دمشق، از الزامات تقویت روحیه نیروهاست. در همین راستا لازم است نهادهای مدنی و بسیج مردمی برای پشتیبانی از جبههها بازسازی شده و با نفوذ گروههای تروریستی در مناطق آرامتر مانند درعا و گسترش بیثباتی مقابله شود.
📌جمعبندی: چه باید کرد؟
•محور مقاومت برای بازگرداندن ابتکار عمل به میدان نبرد، باید از ترکیب عوامل زیر بهره ببرد:
①تقویت پشتیبانی لجستیکی: ارسال پهپادهای انتحاری پرسهزن برای هدفگیری نقاط کلیدی تروریستها.
②سازماندهی مجدد نیروها: ایجاد فرماندهی واحد برای هماهنگی بهتر بین جبهههای مختلف و جلوگیری از شکستهای پراکنده.
③گسترش حملات دقیق: تمرکز بر نابودی مراکز فرماندهی و تجهیزات پیشرفته دشمن.
•این اقدامات، همراه با حمایت مردمی و تلاشهای دیپلماتیک برای کاهش مداخلات خارجی، میتواند معادله نبرد سوریه را به نفع محور مقاومت تغییر دهد و به تثبیت وضعیت استراتژیک منطقهای منجر شود.
#واحد_بینالملل
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🌐@jadku_ir|جادمدیا
#فرای_دانشگاه | چالش کامیونها در مرز ترکیه؛ خاستگاه و دلالت
•. در هفتههای گذشته، گمرک ترکیه به یکباره اعلام کرد که از کامیونهای ایرانی هنگام ورود به خاک این کشور به ازای ظرفیت هر لیتر باک ۲۸ لیر مالیات دریافت خواهد کرد که با توجه به ظرفیت تقریبی باک کامیونها، این مالیات رقمی در حدود ۶۰ میلیون تومان تمام میشد. در حالی که پیشتر معافیت از مالیات سوخت به اندازه حجم استاندارد باک برای کامیونهای ایرانی هنگام ورود به ترکیه اعمال میشد. با اجرای این تصمیم، تعداد زیادی از کامیونهای ایرانی در پشت مرز متوقف شدند و یا به دلیل هزینههای بالا، از بردن بار به ترکیه خودداری شد. با گذشت چند روز از بحران و توقف زنجیروار کامیونها در مرز، دولت با تخصیص ۸۰۰الی ۱۴۰۰ لیتر گازوئیل اضافه به کامیونداران ایرانی دستکم برای کوتاهمدت مشکل را مرتفع کرد. با اینحال، با توجه به اهمیت مسئله ترانزیت و لجستیک جادهای لازم است به خاستگاه و دلالت کلان در این خصوص توجه شود.
🔎خاستگاه مسئله
•. بررسیها نشان میدهد که طرف ترک این رویه را بر اساس «اصل عمل متقابل» در پیش گرفته و این ایران بوده که ابتدا تغییر رویه داده و از کامیونهای ترک هزینههای اضافی دریافت نموده است. «طرح باک پُر» از جمله مصوبات ستاد مبارزه با قاچاق است که به موجب آن، شرکت پخش فراوردههای نفتی موظف است میزان سوخت داخل باک کامیونهای خروجی از کشور (ایرانی و غیرایرانی) را براساس «باک پُر» محاسبه و وجه آن را به حساب خزانه دولت واریز کند.
•. به عبارت روشنتر هر کامیونی که از مرز ایران خارج میشود باید باکش پر شده باشد و اگر وسیله باری مایل به دریافت سوخت نباشد، راننده موظف است وجه یک باک پر را به قیمت نرخ تعادلی مرزی به صورت غیر یارانهای پرداخت نماید. گفتنی است که این طرح در ابتدا، تنها شامل کامیونهای ایرانی بود که تجار و رانندگان ایرانی ناچار به پرداخت هزینههای آن بودند. با افزایش درآمد دولتی از این طریق، انگیزه اعمال طرح «باک پُر» برای رانندگان و کامیونهای خارجی نیز ایجاد و اعمال شد. ترکیه طرح مذکور را ناعادلانه خواند و مبنای عمل متقابل قرار داد.
•. واضح است که تداوم این روند مزیت رقابتی کالاهای ایرانی در عرصه دیپلماسی اقتصادی را تضعیف خواهد کرد. این در حالی است که بر اساس برنامه هفتم توسعه قرار است حجم بار عبوری از ایران تا سال ۱۴۰۷ از ۲۵ میلیون تن به ۴۰ میلیون تن برسد. پر واضح است که دستیابی به هدف مذکور بدون هماهنگیهای میانبخشی بسیار بعید به نظر میرسد. بر اساس بررسیهای به عمل آمده حدود ۲۵ نهاد در بخش سختافزاری و نرمافزاری در امر ترانزیت کشور نقش دارند که انتظار میرود به صورت هماهنگ با یکدیگر عمل کنند و در اموری که آثار بینالمللی دارد، ناهماهنگیهای داخلی را به حداقل برسانند و از اتخاذ تصمیمهای خلقالساعه اجتناب کنند.
⚠️ دلالت کلان
•. اگرچه این چالش به صورت موقت برطرف شده است در سطحی کلانتر ضروریست توجه شود که ترکیه در حال حاضر تا اندازه زیادی مسیر انحصاری دسترسی ایران به اروپا را در اختیار دارد و منافع بلندمدت ایران ایجاب میکند که مسیرهای جایگزین و موازی برای دسترسی به اروپا ایجاد شود. از جمله مهمترین مسیرهای موجود، از راه قفقاز جنوبی عبور خواهد کرد. به عنوان مثال پس از عملیات طوفانالاقصی، کریدور خلیج فارس-دریای سیاه که از جمهوری ارمنستان عبور میکند به عنوان یکی از مسیرهای فرعی کریدور بینالمللی شمال-جنوب در دیدگاه هندیها برجسته شده که مورد توجه جدی ارمنستان نیز هست. مهمترین دلالت راهبردی مشارکت ایران در کریدور خلیج فارس- دریای سیاه کاهش وابستگی کشور به مسیر ترکیه برای دستیابی به اتحادیه اروپا است. ناسازگاریهای چند سال گذشته در تعاملات حملونقلی ایران با ترکیه و جمهوری آذربایجان، زمینههای دوراندیشی و بدبینی در مسائل کریدوری را برای تهران بیش از پیش برجسته کرده است.
📌جمعبندی
❃ در واقع، اتفاقات اخیر نشانههایی نگرانکننده از امکانپذیری یک روند است: علیرغم اینکه چالش کنونی کامیونها به اختلافی فنی میان ایران و ترکیه باز میگشت؛ در یک تصویر کلانتر، ایران به عبور از ترکیه وابستگی قابلتوجهی دارد و ترکیه قادر است از موارد مشابه در راستای بازی کریدوری به نفع خود استفاده کند. تجمیع اتفاقات کوچک در روابط ترانزیتی و کریدوری ایران با کشورهای همسایه از جمله ترکیه نشان میدهد موقعیت ژئواکونومیک ایران ضمانت مادامالعمر ندارد و در صورت تحقق مسیرهای پیرامونی جایگاه ایران در حد یک حفره ژئواکونومیک تقلیل خواهد یافت.
#واحد_بینالملل
#جامعه_اسلامی_دانشجویان
🌐@jadku_ir|جادمدیا
#فرای_دانشگاه | توافـق آتـشبـــ✘ــس غـزه؛
متـن و فـــرامتـن
• پس از ۴۶۷ روز جنگ؛ شامگاه چهارشنبه ۲۶دی ماه، طبق اظهارات وزیر خارجه قطر توافق آتشبس میان اسرائیل و حماس حاصل و قرار شده است که از روز یکشنبه ۳۰ دی ماه، فرایند اجرای آن آغاز میشود. انتظار میرود طی این فاصله طرفین تلاش کنند با شلیک آخرین تیرها و بازی رسانهای روایت پیروزی خود را تقویت کنند و بدینترتیب جنگ ۴۷۰ روزه پایان یابد.
📜 ماهیت و متــن توافـــق:
• چنانکه متن بیان میدارد هدف طرفها اجرای توافق ۲۷مه ۲۰۲۴
(۷خرداد ۱۴۰۳)است که به یک آتشبس دائمی منجر خواهد شد. در واقع توافق جدید ضمیمهای به توافق مه ۲۰۲۴ است. این توافق شامل سه مرحله ۶ هفتهای است: ① مرحله اول شامل توقف مبارزه و عقبنشینی نیروهای اسرائیلی از مناطق مسکونی به حاشیه نوار غزه (در محیطی به عمق ۷۰۰ متر و در برخی مناطق کمتر از ۴۰۰ متر در سمت داخلی مرز غزه)، آزادی ۳۳ اسیر اسرائیلی شامل زنان غیرنظامی، کودکان و غیرنظامیان بالای ۵۰ سال (هر یک به ازای ۳۰ زن و کودک فلسطینی) و زنان نظامی (هر یک به ازای ۵۰ فلسطینی)، بازگشت آوارگان غزه به خانههایشان و ورود کمکهای بیشتر به غزه است. ⇆ ۹ نفر مریض و زخمی از لیست ۳۳ نفره با ۱۱۰ فلسطینی محکوم به حبس ابد تبادل میشوند. اسرائیل همچنین ۱۰۰۰ نفر از بازداشت شدگان بعد از ۸ اکتبر را که در عملیات ۷ اکتبر دخالت نداشتند آزاد میکند. دو نفر از ۳۳ نفر منگستو و هشام السید خواهند بود که قبل از ۷ اکتبر اسیر شده بودند(هر کدام به ازای ۳۰ فلسیطینی، به علاوه ۴۷ نفر از زندانیانی که بعد از توافق شالیت دوباره زندانی شدند). اگر تعداد افراد زنده در دستههای ذکرشده به ۳۳ نفر نرسد اجسادی از همین دستهها در لیست قرار میگیرد. ⇆ اسرائیل به تدریج نیروهای خود در محور فیلادلفیا را کاهش داده و بعد از آزادی آخرین اسیر در مرحله اول در روز ۴۲، عقبنشینی از این محور را آغاز و تا روز ۵۰ ام تکمیل میکند. همچنین پس از آزادی همه زنان نظامی اسرائیلی، گذرگاه رفح برای عبور غیرنظامیان و مجروحان فلسطینی به مصر آماده خواهد بود؛ محدودیتهای سفر و عبور کالا برداشته میشود و البته نیروهای اسرائیلی در اطراف گذرگاه طبق نقشههای تهیهشده مستقر میشوند. ② در مرحله دوم آرامش پایدار اعلام میشود؛ حماس بقیه اسرای زنده (مردان نظامی و غیرنظامی) را آزاد میکند و نیروهای اسرائیلی به صورت کامل از غزه خارج میشوند. مذاکرات مربوط به جزئیات این مرحله (از جمله تعداد اسرای فلسطینی که باید آزاد شوند) حداکثر تا روز ۱۶ ام مرحله اول آغاز میشود و تا پایان هفته پنجم باید به نتیجه برسد. ③ در مرحله سوم همه اجساد دو طرف بعد از کشف و شناسایی مبادله میشوند؛ اجرای طرح بازسازی غزه برای یک دوره ۳ تا ۵ ساله تحت نظارت تعدادی از کشورها و سازمانها شامل مصر، قطر و سازمان ملل آغاز شده و گذرگاههای مرزی نیز بازگشایی میشود. 💬 فــرامتـــن: • اسرائیل با این واقعیت که نمیتواند با راهکار نظامی حماس را حذف کند کنار آمده است و آینده حماس و مدیریت غزه مسئلهای درون- فلسطینی باقی میماند. • معادله ۶ اکتبر بین جبهه مقاومت و اسرائیل بازمیگردد؛ با این تفاوت که اکنون تجربه وحدت میادین از سوی مقاومت و البته ویرانی،کشتار وسیع و ترور توسط رژیم هم وجود دارد. به عبارتی دو طرف تهدیدات خود را معتبرتر کردهاند و براین اساس میتوان یک معادله بازدارندگی پایدارتر را پیشبینی کرد. • علیرغم تحولات چشمگیر در منطقه بویژه در لبنان و سوریه که تعبیر به ضعف مقاومت میشد اسرائیل توافقی را پذیرفت که پیش از تحولات مذکور و تقریباً مطابق با خواستههای واقعبینانه مقاومت صورتبندی شده بود. این امر بدان معناست که اگر ضعف مقاومت درست بود باید در توافق آتشبس منعکس میشد و اسرائیل امتیازات جدیدی کسب میکرد نه اینکه به توافق ۷ خرداد بازگردد و استدلال کند در برابر خواستههای جدید حماس مقاومت کرده است. • عملیات طوفانالاقصی تغییرات بنیادینی در نظم منطقه و سمتوسوی الگویهای دوستی و دشمنی ایجاد کرد. روند عادیسازی اگرچه متوقف نمیشود اما نمیتواند مانند توافقات ۲۰۲۰ منفک از قضیه فلسطین پیش رود. در واقع طوفانالاقصی حتی اگر عادیسازی پیش رود، فلسطین را یک گام به دولتبودگی نزدیکتر کرده است. ⚠️ تاثیر ترامپ را از دو زاویه میتوان نگریست: ① رویکرد ترامپ به نتانیاهو ثابت کرد آمریکا چیزی فراتر از آنچه بایدن انجام داد برای ارائه به اسرائیل ندارد. ② رژیم اسرائیل امیدوار است ترامپ در منطقه بر دو هدف پیشبرد عادیسازی با اعراب و مهار ایران متمرکز شود و بدین طریق اسرائیل بتواند با تغییر معادلات منطقهای شرایط را به نفع خود بهبود دهد. #واحد_بین_الملل #جامعه_اسلامی_دانشجویان 🌐@jadku_ir|جادمدیا