eitaa logo
جهادتبیینی
2.6هزار دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
0 ویدیو
455 فایل
تاریخ اسلام، ایران، جهان در کلام آیت الله‌ خامنه‌ای #نشربامنبع @mobayyen
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓۶دی۱۳۸۸ش/۱۰محرم۱۴۳۱ق 🏴هتک حرمت عاشورای حسینی 🏴توسط فتنه گران و محاربان 🏳آغاز قیام ملت علیه فتنه‌گران 💠رهبرانقلاب: ‼️گناه نابخشودنی فتنه‌گران عاشورای۸۸ اینبودکه نظام را به لبه پرتگاه سقوط کشاندند! ۹۰/۳/۸ ‼️مردم ما با آن کسانی که به روز عاشورا اهانت کردند قهرند. ملّت با آنهایی که روز عاشورا، با قساوت، با لودگی، با بی‌حیایی آمدند جوان بسیجی را در خیابان لخت کردند و کتک زدند، قهر است. با آن کسانی که با اصل انقلاب بدند و میگویند اصل نظام نشانه است، انتخابات بهانه است؛ با آنها آشتی نمیکند! ۹۵/۱۱/۲۷ ‼️بعد از اهانتی که در روز عاشورای سال ۸۸ به وسیله‌ی یک عده تحریک شده نسبت به امام حسین انجام گرفت، دو روز فاصله نشد که مردم در روز ۹ دی توی خیابانها آمدند و موضع صریح خودشان را علنی ابراز کردند. دستهای دشمن و تبلیغات دشمن نه فقط نتوانسته مردم را از احساسات دینی عقب بنشاند، بلکه روزبه‌روز این احساسات تندتر و این معرفت عمیق‌تر شده است! ۸۹/۷/۲۷ ‼️در فتنه‌ی ۸۸، دو روز بعد از حوادث عاشورا، قضیه‌ی عظیم نهم دی به راه افتاد. همان وقت بعضی از ناظران خارجی که از نزدیک دیده بودند، در مطبوعات غربی نوشتند و ما دیدیم، که گفته بودند آنچه در نهم دی در ایران پیش آمد، جز در تشییع جنازه‌ی امام، چنین اجتماعی، چنین شوری دیده نشده بود. این را مردم کردند. ۹۰/۷/۲۰ 📸مسجدلولاگر، جوان بسیجی @Jahade_tabeini
🗓۱۳ جمادی الثانی سال ۶۴ق 🏴درگذشت حضرت ام‌البنین 🏳روزگرامیداشت مادران‌شهدا/۱ 💠رهبرانقلاب ‼️معروف است که مادر اباألفضل یعنی ام‌البنین - مادر پسران چهار برادرند، اباالفضل است و سه برادر کوچک تر از خودش - بعد از آنکه چهار پسر را یکجا از دست داد - قربان شهامت این زن! قربان بزرگواری این زن - خیال میکنید بنا کرد شيون و ناله کردن، بنا کرد دشمن را بر خود جری کردن، ابدا! گریه میکرد اما گریه او خون از در و دیوار میباراند. دست بچه کوچک اباالفضل را که عبیدالله بن العبّاس است میگرفت و میآورد در قبرستان بقيع ـ حالا قبرستان بقیع کجا، کربلا کجا؛ بچه هایش در کربلا افتادند و دفن شدند، اما او دنبال یک شعار تبلیغاتی است، کاری ندارد که کجا افتادند چهار صورت قبر درست میکرد، می‌نشست بالای سر اینها، بعد بنا میکرد حرف زدن؛ ببینید شعرهایی که میخواند چه بود: میگفت ای کسی که دیدى عبّاس مرا، اباالفضل مرا که در روز عاشورا در مقابل لشکریان دشمن و انبوه دشمنان شمشیر در دست داشت و حمله میکرد، یک خبری من شنیده‌ام، نمیدانم که آیا این خبر راست است یا نه ـ مادر دارد میگويد نمیدانم این خبر درست است یا درست نیست؛ من شنیدم که در روز عاشورا بر سرفرزندم اباالفضل عمودی از آهن نواختند. تعجّب میکنم از شجاعت فرزندم که چطور ممکن است او اجازه بدهد به دشمنش که عمودی از آهن را بر سر او بزنند. پس احتمال دیگری ميدهم "لوكان سیفک في يدیک لما دنی منک احد"؛ پسرم! يقينا اگرشمشير در دست داشتی کسی جرئت نمیکرد به تو نزدیک شود، پس اینکه بر سر عمود آهن زده‌اند معلوم است قبلا دستهایت را قطع کرده‌اند! ۵۲/۱۱/۱۲ @Jahade_tabeini
🗓۱۳ جمادی الثانی سال ۶۴ق 🏴درگذشت حضرت ام‌البنین 🏳روزگرامیداشت مادران‌شهدا/۲ 💠رهبرانقلاب ‼️نقش زنان و مادران و همسران شهدا، که مباشر در میدان جنگ بودند و کارهای پشتیبانی و بعضا نظامی میکردند، یک نقش فوق العاده بود؛ همین نوشته خانم حسینی "دا" این را نشان میدهد. اینها یک مجموعه کاری است که واقعا با هیچ معیاری، قابل اندازه‌گیری نیست. مادر، مادر شهید، مادر دو شهید، سه شهید، چهار شهید؛ شوخی نیست؛ اینها به زبان آسان میآید. بچه‌ی انسان سرما میخورد، دو تا سرفه میکند، چقدر نگران میشویم؟ یک بچه‌ی انسان برود کشته بشود، دومی برود کشته بشود، سومی برود کشته بشود؛ شوخی است؟ و این مادر با همان احساسات مادرانه‌ی سالم و جوشان، آنچنان نقشی ایفاء کند که صد تا مادر دیگر تشویق بشوند بچه‌هاشان را بفرستند میدان جنگ. اگر این مادرها آنوقتیکه جنازه‌ی بچه‌هاشان میآمد یا حتّی نمیآمد، آه و ناله میکردند، گله میکردند، یقه چاک میزدند، اعتراض به امام و اعتراض به جنگ میکردند، مطمئناً جنگ در همان سالهای اول و در همان مراحل اول زمینگیر میشد. نقش مادران شهدا این است! ۹۰/۱۰/۱۴ @Jahade_tabeini
🗓۱۳ جمادی الثانی سال ۶۴ق 🏴درگذشت حضرت ام‌البنین 🏳روزگرامیداشت مادران‌شهدا/۳ 💠رهبرانقلاب ‼️درباره مصیبت حضرت‌ اباالفضل (علیه الصّلاة و السّلام) به نظرم میرسید که یکی از بخشهای مهم و جذابی که میتواند این مصیبت را بیان کند، همان زبان حال مادر حضرت اباالفضل است؛ همان «لا تدعونّی ویک امّ البنین»، یا آن شعر دیگری که به ایشان منسوب است. خب، این دو تا شعر است. البته اینها ترجمه‌ی شعری هم شده، ترجمه‌ی خیلی جالبی نیست، خیلی قوی نیست؛ اما خود این یک عرصه است: مادری است؛ صورت قبر چهار جوانش را که در کربلا شهید شدند، در بقیع میکشد و نوحه‌سرائی میکند و حماسه میآفریند. همه‌اش اشک ریختن و تو سر زدن هم نیست - البته اشک ریختن هست، اشکالی هم ندارد - بلکه حماسه‌آفرینی است، افتخار به این جوانهاست. این یک عرصه‌ی خیلی خوبی است، که از اینگونه عرصه‌ها برای مصیبت خیلی باید استفاده کرد! ۹۰/۳/۲۵ @Jahade_tabeini
🗓۲۶ دسامبر سال ۱۹۷۸م 🏳رحلت قاری بزرگ مصری 🏳شیخ مصطفی اسماعیل/۱ 💠رهبرانقلاب ‼️آرزوی ما این است که مردم مسلمان در هرجا که هستند، در کنار استفاده از متن قرآن به مفاهیم و معارف قرآنی هم توجه بکنند. فاصله‌یی را که ما تاکنون طی کرده‌ایم، فاصله خیلی زیادی است. این جوانانی که الان شما میبینید عاشق قرآنند، در زمان رژیم شاه کارشان این نبود؛ از قرآن غافل بودند. قبل از انقلاب، من ممنوع‌السفر بودم؛ یعنی نمیتوانستم به خارج از کشور سفر کنم. مدتها در زندان بودم؛ وقتی هم که از زندان بیرون آمدم، در داخل کشور محصور بودم. در آن وقت، یکی از آرزوهایم این بود - به خانواده‌ی خودم هم گفته بودم - که اگر بتوانم برای دیدن قرّاء، مخصوصاً شیخ مصطفی اسماعیل به مصر میروم. اتفاقاً شیخ مصطفی اسماعیل تا بعد از انقلاب زنده بود؛ لیکن متأسفانه ما در آن سالهای اول انقلاب، به این فکری که حالا هستیم، نبودیم؛ والّا به هر طوری بود، من شیخ مصطفی اسماعیل را به تهران میآوردم. ۷۰/۲/۶ ‼️بنده قبل از انقلاب به خانواده‌مان گفتم که اگر انقلاب شد - حالا فکر انقلاب هم به ذهن کسی نمی‌گذشت سه تا کار برايتان می‌کنم. يکی اين که می‌برمتان سينما‌. يکی اين که يک تفنگ برای بچه‌ها می‌خرم؛ تفنگ بادی آن وقت معمول شده بود بچه‌ها می‌خريدند، بچه‌ها می‌گفتند بابا تفنگ، ما هم تعليق به محال کرديم. يکی هم گفتم می‌برمتان مصر برای اينکه اين قراء را، مصطفی اسماعيل را ببينيد. آن وقت خيلی نوار قرآن توی خانه‌ی ما بود. خانواده‌ی ما همين طور می‌گويند اين مصر، نشد؟ سينما هم نبردمشان، البته خودشان رفتند. ۷۹/۳/۴ @Jahade_tabeini
🗓۲۶ دسامبر سال ۱۹۷۸م 🏳رحلت قاری بزرگ مصری 🏳شیخ مصطفی اسماعیل/۲ 💠رهبرانقلاب ‼️صدای شیخ مصطفی اسماعیل، خیلی فوق العاده بود. این را هم بگویم که الان در ایران، میل عمومی به طرف شیخ مصطفی اسماعیل است. یعنی قرّای ما، حتماً روی سبک قرائت شیخ مصطفی اسماعیل تمرین دارند و روی دیگران کمتر. اعتقادم این است که این حرکت، از مشهد و از دستگاه ما شروع شد. در تهران، هیچ‌کس غیر از عبدالباسط را نمیشناخت. من یک وقت که به تهران آمده بودم، فقط عبدالباسط مطرح بود. جاهای دیگرهم که میرفتیم، فقط عبدالباسط را میشناختند. ما در مشهد، نوار شیخ مصطفی اسماعیل را داشتیم. یکی از دوستانم میخواست به مسافرت برود، من گفتم که هرچه توانستی، نوار مصطفی اسماعیل پیدا کن و بیاور. او هم رفت و چند نوار از نوارهای بسیار خوب شیخ مصطفی اسماعیل را آورد. من آنها را به آقای مرتضی فاطمی - که در آن وقت نوارهای ما را تکثیر میکرد - دادم، تا تکثیرشان کند. او هم همین کار را کرد و نوارها را به این چند نفری که از تهران آمده بودند، داد. در نتیجه، همه‌ی نوارها به طرف تهران سرازیر گردید و شیخ مصطفی اسماعیل شایع شد. انصافاً هم چیز عجیبی بود. نمیدانم شما با صدای شیخ مصطفی اسماعیل آشنا هستید؟ خیلی فوق‌العاده است. او سوره‌ی هود، سوره‌ی بقره و آیات داوود و جالوت را خوانده بود، که انصافاً خیلی عالی و فوق‌العاده بود. ۶۹/۱۲/۱ @Jahade_tabeini
🗓۲۶ دسامبر سال ۱۹۷۸م 🏳رحلت قاری بزرگ مصری 🏳شیخ مصطفی اسماعیل/۳ 💠رهبرانقلاب ‼️من یک خاطره‌اى هم از شیخ راغب مصطفىٰ دارم، بد نیست آن را بگویم. خیال میکنم در سال ۴۵، ۴۶ یا ۴۷، یعنى بیست و دو سه سال یا بیست و یکى دو سال قبل از این، ما در مشهد و در رادیو ‌-رادیوهاى کشورهاى عربى و رادیوى مصر و مانند اینها- با دقّت دنبال خواندن شیخ مصطفىٰ اسماعیل میگشتیم تا بلکه خواندن او را پیدا کنیم؛ چون نوارهایش نبود و در ایران هم رادیو قرآن نبود؛ ما از رادیوهاى خارجى گوش میکردیم و تلاوتهاى شیخ مصطفىٰ اسماعیل را پیدا میکردیم. ماها عاشق تلاوت شیخ مصطفىٰ اسماعیل بودیم. من یک رفیقى داشتم ‌-مرحوم آقا جعفر که آقایان او را می‌شناسند- که با هم پاى رادیو می‌نشستیم و گوش میکردیم. یک روز من را دید، گفت که امروز در رادیوى مصر، صداى پسر شیخ مصطفىٰ اسماعیل را پیدا کردم. گفتم چطور؟ از کجا فهمیدى پسرش است؟ گفت که یک کسى است به نام راغب مصطفىٰ ‌-«غلوش»اش را نمیدانست- که پسر شیخ مصطفىٰ اسماعیل است! آن را ضبط کرده بود، من گوش کردم؛ من که گوش کردم گفتم قاعدتاً باید همان پسر شیخ مصطفىٰ اسماعیل باشد؛ چون صدایش شبیه مصطفىٰ اسماعیل است! و آیات هم همین آیات معروف بود «وَ استَمِع یَومَ یُنادِ المُنادِ مِن مَکانٍ قَریب».خیلى نوار خوبى است؛ مال ایشان است. ۶۸/۱۱/۲۰ @Jahade_tabeini
🗓۲۶ دسامبر سال ۱۹۷۸م 🏳رحلت قاری بزرگ مصری 🏳شیخ مصطفی اسماعیل/۴ 💠رهبرانقلاب ‼️می‌خواهم به قراء جوانی که قرآن می‌خوانند عرض کنم: در حین تلاوت، سعی نمایید به معانی آیاتی که می‌خوانید توجه کافی مبذول کنید. اگر چه این کار مشکل است؛ اما سعی کنید لااقل معنای بخشهای برگزیده‌ای را که در محافل و مجالس می‌خوانید - به عنوان قسمتهای زیبایی که هر قاری از این قبیل، برای این‌که در مکانهایی بخواند در چنته دارد - از روی ترجمه و تفسیر بخوانید. فرق است بین قاری‌ای که وقتی تلاوت می‌کند خودش متوجه معنا و تحت تأثیر معناست، و آن قاری‌ای که متوجه معنا نیست. بین قراء مصری دو، سه نفر هستند که وقتی می‌خوانند، تحت تأثیر معنایند. اینکه شما می‌بینید «مصطفی اسماعیل» خواندنش تأثیر دارد، به خاطر همین است؛ چون خود او تحت تأثیر آیاتی است که می‌خواند. اما بعضی قراء دیگر، نه. فقط صنعت اجرا می‌کنند و می‌خواهند کار زیبایی از آب درآورند. شما که قرآن می‌خوانید، سعی نمایید خودتان به معانی آیات آن توجه کنید. همان‌طور که روی الفاظ کار می‌کنید و مکرر می‌خوانید یا ضبط می‌کنید و گوش می‌سپارید، به معنایش هم توجه و دقت مبذول کنید و بیندیشید. اگر دستتان می‌رسد، به انسان با معرفتی مراجعه کنید و آیات را برایش مطرح نمایید. از آن فرد، چهار کلمه درباره‌ی آیاتی که می‌خوانید بشنوید، تا دل شما تحت تأثیر قرار گیرد. این کار، لطف تلاوت شما را چند برابر خواهد کرد. ۷۱/۱۲/۱۷ @Jahade_tabeini
🗓۲۶ دسامبر سال ۱۹۷۸م 🏳رحلت قاری بزرگ مصری 🏳شیخ مصطفی اسماعیل/۵ 💠رهبرانقلاب ‼️ما احتیاج داریم که در داخل کشور قرّایی پیدا بشوند که در قرائت صاحب سبک باشند؛ حالا به همین قرائت مشهوری که ما میخوانیم - که قرائت «حفص» باشد - یا در کنارش هم قرائتهای دیگری که مثلاً در شمال آفریقا معمول است. این‌که شما میبینید مصریها دایماً قرائت «ورش» و «قالون» را میخوانند، به این دلیل است که این دو قرائت در آن‌جاها رایج است. مثلاً در لیبی و الجزایر و تونس، قرائت «ورش» در مکتبخانه‌ها تدریس میشود، نه قرائت «حفص». البته در دنیای اسلام قرائت «حفص» - همین قرائتی که حالا معمول ماهاست و آن را میخوانیم - معروفتر است. من موافقم که برادران قرائتهای دیگر - بخصوص قرائات معروف؛ مثل قرائت «ورش» - را یاد بگیرند و بخوانند. ما باید به آن‌جا برسیم که وقتی قاری ما شروع به خواندن میکند، کیفیت ادا و بیان کلمات قرآنی توسط او به‌گونه‌یی باشد که حضار به‌همان اندازه که با زبان عرب آشنا هستند، تحت تأثیر قرار بگیرند؛ که هدف اصلی قرائت هم این است. شما که الحمدلله صدا و تجوید و قرائتتان خوب است، باید تلاش کنید به آن‌جا برسید که مثل شیخ مصطفی اسماعیل - که این آقایان قرّایی که به این‌جا میآیند، کمتر مثل او میخوانند - بتوانید کلام خدا را آن‌چنان ادا کنید که مستمع به همان اندازه‌یی که ظرفیت دارد، تحت تأثیر کلام الهی قرار بگیرد و آن فضا را احساس کند. شما باید در این زمینه صاحب سبک بشوید و دیگر مقلد این و آن هم نباشید؛ این آن حد اعلایی است که فعلاً مورد نظر ماست؛ این زحمت و تلاش و نوآوری لازم دارد! ۷۰/۱۲/۲۷ @Jahade_tabeini
🗓۲۶ دسامبر سال ۱۹۷۸م 🏳رحلت قاری بزرگ مصری 🏳شیخ مصطفی اسماعیل/۶ 💠رهبرانقلاب ‼️شیخ مصطفی اسماعیل، خیلی فوق‌العاده بود. چیزهایی در تلاوت او بود که انصافاً قابل تقلید است. منهای مسأله‌ی صدا و کیفیت ادای حروف و کلمات، او کلمات قرآنی را جان میداد. یعنی وقتی که او آیه را میخواند، آن احساسی به مستمع دست میداد که در آیه اقتضای آن احساس بود. مثلاً فرض بفرمایید که در سوره‌ی هود، آن‌جایی که راجع به قضیه‌ی پسر نوح آیات کریمه را میخواند: «انّ ابنی من اهلی و انّ وعدک الحق» انسان پدری را احساس میکند که پسر کافرش دارد در مقابلش از بین میرود؛ یعنی هم احساس رأفت به خاطر بُنوّت او، و هم احساس نفرت به خاطر کفر او. او این را با خواندن خودش به انسان القا میکند و آن تأثیر قرآنی را در خواننده مضاعف میکند. ۷۰/۲/۶ ‼️حتما روی ترجمه کار کنید؛ یعنی واقعا بدانید چه میگویید. همین عبدالفتّاح و مصطفی اسماعیل و دو نفر دیگر خصوصیاتشان این است که وقتی آیه قرآن را میخوانند، انگار آن آیه را به مخاطب نازل میکنند و همان احساسی را که در مضامین آیه وجود دارد، با نوع خواندنش به مخاطب منتقل میکنند. بعضی از این خواننده های معروف مصری خوب هم میخوانند، اما این طور نیستند. وقتی که شما معنای کلمات را میفهمید مثلا میگویید "اذ انبعث اشقیها فقال لهم رسول الله ناقةالله و سقیها" آن صحنه را که شقی ترین افراد، برای انجام یک جنایت بزرگ، در مقابل پیغمبر خدا برانگیخته شدهاند، پیش خود تصور میکنید، این، در لحن کلام شما تأثیر میگذارد. اگر نفهمید، نمیتوانید خوب بخوانید. ۸۰/۸/۲۷ @Jahade_tabeini
🗓۲۶ دسامبر سال ۱۹۷۸م 🏳رحلت قاری بزرگ مصری 🏳شیخ مصطفی اسماعیل/۷ 💠رهبرانقلاب ‼️شما قاریان خوب میدانید من چه‌قدر به شماها علاقه و ارادت دارم، یکی، دو نقص عمده در تلاوتهای شماست که باید آنها را برطرف کنید. یکی این است که قطع و وصلهایتان، همیشه بمیزان نیست. گاهی این اشتباه دیده میشود و معنا خراب میگردد؛ گاهی هم معنا خراب نمیشود اما آن زیبایی را ندارد، شما که به این قشنگی میخوانید چه‌طور میخواهید چیز به این واضحی را رعایت نکنید؟ این، به میزان زیادی از زیبایی تلاوت شما خواهد کاست. اگر در جمع کسانی که قرآن را میفهمند، بخوانید، حتّی نه فقط قطع و وصل، بلکه لحن شما مورد دقت قرار میگیرد. این قرّای خوبی که در دنیا هستند و معاریفی که خواص، اینها را میپسندند و دوست میدارند، همه‌اش به خاطر این نیست که صدایشان خوب است؛ مقدار زیادی مربوط به این چیزهاست. مثلاً فرض کنید، وقتی که از قول فرعون نقل میکند: «فقال انا ربّکم الاعلی» - که الان یکی از برادران میخواندند - باید شما طوری این «انا ربّکم الاعلی» را ادا کنید که آن‌چنان نباشد که وقتی خدای متعال میگوید: «لمن الملک الیوم للَّه الواحد القهار»، آن‌طوری ادا بشود. یعنی «انا ربّکم الاعلی» را باید طوری ادا کنید که کسی که میشنود، بفهمد این حرف، حرف دروغی است و آن کسی که گفته - یعنی فرعون - دروغ گفته است. این، ممکن است. این، چیزی است که در نوارهای «شیخ مصطفی اسماعیل» شنیده میشد. اصلاً اهمیت کار شیخ مصطفی اسماعیل، در همین است. او، این‌طوری میخواند. باید این‌طوری بخوانید. و این نمیشود، مگر این‌که معنای قرآن را بدانید. ۶۹/۱/۱۹ @Jahade_tabeini
🗓۲۶ دسامبر سال ۱۹۷۸م 🏳رحلت قاری بزرگ مصری 🏳شیخ مصطفی اسماعیل/۸ 💠رهبرانقلاب ‼️یک نکته‌ی دیگر مهندسی تلاوت است. این چیزی است که من چند بار به بعضی از قرّائی که پیش ما تلاوت کردند، خواسته‌ام بگویم فرصت نشده. یکی از چیزهایی که باید شما به عنوان قاری در نظر داشته باشید، مهندسی تلاوت است؛ باید این تلاوتتان را از پیش در ذهنتان مهندسی کنید. البتّه اینها طبعاً بعداً بتدریج برای انسان به شکل غریزی و عادی میشود، لکن در اوّل کار، اوایل کار تا مدّتها مسلّماً احتیاج دارد به اینکه توجّه کنید؛ مهندسی یعنی چه؟ چند جور مهندسی هست: یکی انتخاب لحن مناسب برای هر بخش. مثلاً فرض کنید که همه‌ی لحنها برای لحن قصّه مناسب نیست، یا همه‌ی لحنها برای آیات انذار از عذاب مناسب نیست؛ یک لحنهایی مناسب است، یک لحنهایی مناسب نیست؛ لحن مناسب با آن مضمون را باید پیدا کنید. بعضی از قرّاء مصری در این کار حقّاً و انصافاً در سطح عالی‌اند که میدانند با چه لحنی بایستی این آیات را بخوانند؛ این که اگر انذار است، اگر وعید است، اگر بشارت است، اگر وعده‌ی بهشت است، اگر قصّه است، هر کدام از اینها یک لحن را اقتضا دارد؛ باید مهندسی کنید. یک مهندسی دیگری هم وجود دارد و آن، کیفیّت تلاوتی است که بتواند واقعه را مجسّم کند در مقابل مستمع؛ یعنی جوری بخواند که شما که دارید می‌شنوید، کأنّه دارید می‌بینید واقعه را؛ که در این قضیّه استاد مسلّم انصافاً شیخ مصطفیٰ اسماعیل است، که در این جهت فوق‌العاده است! ۱۴۰۱/۱/۱۴ @Jahade_tabeini