داستان ضرب المثل #توبه_گرگ_مرگ_است❗️
(به مناسبت حمایت عده ای از #اصلاح_طلبان از کاندیداتوری آیت الله #رئیسی )
آورده اند که گرگ پیری بود که در دوران زندگیش حیوانات و جانواران و پرندگان زیادی را خورده بود و به دیگران هم زیان فراوان رسانده بود . روزی تصمیم گرفت برای اینکه حیوانات دیگر هم او را دوست داشته باشند، به نقطهٔ دور دستی برود و توبه کند . به همین قصد هم به راه افتاد. در راه گرسنه شد ، به اطرافش نگاه کرد ، اسبی را دید که در مرغزاری می چرد .
پیش اسب رفت و گفت ! می خواهم به سرزمین دوری بروم و توبه کنم ،اما حالا خیلی گرسنه ام از تو می خواهم که در این راه با من شریک بشوی ؟! اسب گفت : که از دست من چه کاری بر می آید ؟ گرگ گفت : اگر خودت را در این راه قربانی کنی من می توانم از گوشت تو سیر شوم و از گرسنگی نجات پیدا کنم و هم اینکه دیگران از گوشت تو می خوردند و سیر می شوند . تو با این کار خودت به همنوعان خود کمک می کنی .
اسب برای نجات جان خود بفکر حیله افتاد و رو به گرگ کرد و گفت : ای گرگ ! من آماده ام که در این کار خیر شرکت کنم و خودم را قربانی کنم . اما دردی دارم که سالهای زیادی است که ز جرم می دهد . از تو می خواهم در دم را چاره کنی ،بعد مرا قربانی کنی !
گرگ جواب داد : دردت چیست حتماً چاره اش می کنم ، اگر هم نتوانستم پیش روباه می روم تا درد تو را علاج کند . اسب گفت : چه گویم ؟ چند سال قبل ، پیش یک نعلبند نادان رفتم که سم هایم را نعل بزند ، اما نعلبند نادان نعل را اشتباهی روی گوشت پایم زد و این درد از آنروز مرا زجر می دهد . از تو می خواهم که نزدیک بیایی و زخمهای مرا نگاه کنی .
گرگ گفت : بگذار نگاه کنم ، اسب پاهایش را بلند کرد و چنان لگد محکمی به سر گرگ زد که مغزش بیرون ریخت ، گرگ که داشت می مرد به خودش گفت : آخر ای گرگ ! پدرت نعلبند بود ، مادرت نعلبند بود ؟ ترا چه به نعلبندی ؟ اسب هم از خوشحالی نمی دانست چه کند ؟ هی می رقصید و به گرگ می گفت توبه گرگ مرگ است .
♦️به راستی بین اصلاح طلبان و #خدمتگذاری به مردم چه سنخیتی هست ؟!
♦️این جماعت افساد طلب را چه به #فساد_ستیزی و #عدالت_خواهی؟!
🇮🇷جامــعه مهـــــدوی🇮🇷
▂▃▄▅🔴⚫️🔴▅▄▃▂▁
🆔 @Jameeh_Mahdavi
▁▂▃▄▅🔴⚫️🔴▅▄▃▂▁