باهم بخوانیم 💚
برای سلامتی امام زمان عج
سلامتی کادر درمان
#قراان 553
@Jameeyemahdavi313
💚سلام امام مهربانم💚
خداوندا رسان از ما سلامش
به گوش ما رسان یا رب کلامش
به سوز سینه ی مجروح زهرا
نما تعجیل در امر قیامش🤲💫
اللهم عجل لولیک فرج
@Jameeyemahdavi313
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: سه شنبه - ۰۵ مرداد ۱۴۰۰
میلادی: Tuesday - 27 July 2021
قمری: الثلاثاء، 16 ذو الحجة 1442
🌹 امروز متعلق است به:
🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام
🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام
🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام
💠 اذکار روز:
- یا اَرْحَمَ الرّاحِمین (100 مرتبه)
- یا الله یا رحمان (1000 مرتبه)
- یا قابض (903 مرتبه) برای رسیدن به حاجت
❇️ رویدادهای مهم این روز در تقویم
#هجری_شمسی ( 5 مرداد 1400 )
• مرگ "محمدرضا پهلوي" پادشاه خائن ايران در قاهره (1359ش)
• آغاز عمليات غرورآفرين "مرصاد" در منطقه اسلام آباد غرب (1367ش)
• رحلت آيتاللَّه "سيد جواد حسني خرمشاهي" عالم مشهور كرمانشاه (1375ش)
• اقامه اولين نماز جمعه رسمي جمهوري اسلامي ايران در تهران به امامت آيتاللَّه طالقاني (1358ش)
📆 روزشمار:
🌺2 روز تا عید الله الاکبر، عید سعید غدیر خم
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Jameeyemahdavi313
#دعای_فرج
بهار از پشت چشمان تو ظاهرمیشود روزی
زمین با ماه تابانت مجاور میشود روزی
صدایت میرسد از پشت پرچینها و دالانها
سکوت راه،در گامت مسافر میشود روزی
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌼
@Jameeyemahdavi313
#فقط_حیدر_امیرالمؤمنین_است
#رسول_خدا♥
#صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمودند:
هر کس اراده کند،
#اسرافیل را در هیبتش
#میکائیل را در رتبه اش
#جبرئیل را در جلالتش
#آدم را در علمش
#نوح را در خشیتش
#ابراهیم را در دوستیش
#یعقوب را در حُزنش
#یوسف را در جمالش
#موسی را در مناجاتش
#ایوب را در صبرش
#یحیی را در زهدش
#عیسی را در عبادتش
#یونس را در ورعش
و حضرت #محمد صلی الله علیه و آله و سلم را در حَسَب و خُلقش تماشا کند، به #علی بن ابیطالب علیه السلام نگاه کند.
به راستی خداوند در او نود خصلت از صفات انبیاء را جمع کرده است که در غیر او جمع نفرموده است.
📚ینابیع الموده، ج ۲، باب ۵۶
@Jameeyemahdavi313
#پندانه
✍دزدی فقط این نیست که از دیوار مردم بالا بری.
🔻تو اگه دروغ بگی:
🔺صداقت رو دزدیدی،
🔻اگه بدی کنی:
🔺خوبی رو دزدیدی،
🔻اگه تهمت بزنی:
🔺آبرو رو دزدیدی،
🔻و اگه خیانت کنی:
🔺عشق رو دزدیدی ...
🔺و در کل میشه گفت "انسانیت" رو دزدیدی.
@Jameeyemahdavi313
#تلنگر
#عید_غدیر
✅ قبـولـی عبـادات بـه شــرط پـذیـرش
ولایت ائمّه معصومین علیهم السلام
و داشتــن بـرائــت از دشمنــان آنها
🔰پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلم
به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
🔆«ای علی! تو #پس_از_من سرپرست مؤمنان و حجّت بر تمام مردم هستی؛ هرکس تن به ولای تو در دهد، استحقاق بهشت مییابد و هرکس با تو دشمنی ورزد، مستوجب رفتن به آتش؛
⚠️ای علی! قسم به آن کسی که مرا به پیامبری برانگیخت و از میان جمیع خلق برگزید،
⭕️اگر بندهای هزار سال خدا را عبادت کند، هیچ عبادتی از او پذیرفته نمیشود مگر آنکه بر اساس #پذیرش_ولایت تو و ولایت امامان از فرزندان تو انجام پذیرد؛
♨️و همانا ولایت تو هم از کسی مقبول واقع نمیشود، مگر آنکه با #برائت و بیزاری از دشمنان تو و دشمنان امامان از فرزندان تو همراه و قرین گردد؛
💠این مطلبی است که جبرئیل به من خبر داده است، حال هرکس میخواهد آن را بپذیرد و ایمان آورد و هرکه میخواهد آن را نپذیرد و کافر گردد.»
☑️ «يَا عَلِيُّ أَنْتَ مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحُجَّةُ بَعْدِي عَلَى النَّاسِ أَجْمَعِينَ اسْتَوْجَبَ الْجَنَّةَ مَنْ تَوَلَّاكَ وَ اسْتَوْجَبَ دُخُولَ النَّارِ مَنْ عَادَاكَ يَا عَلِيُّ وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالنُّبُوَّةِ وَ اصْطَفَانِي عَلَى جَمِيعِ الْبَرِيَّةِ لَوْ أَنَّ عَبْداً عَبَدَ اللَّهَ أَلْفَ عَامٍ مَا قُبِلَ ذَلِكَ مِنْهُ إِلَّا بِوَلَايَتِكَ وَ وَلَايَةِ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِكَ وَ إِنَّ وَلَايَتَكَ لَا تُقْبَلُ إِلَّا بِالْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِكَ وَ أَعْدَاءِ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِكَ بِذَلِكَ أَخْبَرَنِي جَبْرَئِيلُ علیه السلام فَمَنْ شاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْيَكْفُر.»
📜بحارالأنوار، ج۲۷، ص۶۳
@Jameeyemahdavi313
18.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌❌❌ عدم درک غدیر، ننگی بزرگ برای شیعه
(قسمت دهم )
👈پیامهای ناگواری که از اهلبیت رسیده 😔
👈با این سطح توجه به ستون دین، فقط بلا پشت بلا!
🔰 شیعه باید همه کاراش رو بزاره کنار و خیلی سریع تکلیفش رو با خودش روشن کنه❗️
خلاصه کلام
راه رو اشتباه رفتیم......
@Jameeyemahdavi313
💖یاران مهدی عجل الله 💖
#پارت_چهل_و_ششم عبورزمانبیدارتمیکند💗 یعنی مادر به خاطر من گریه میکرد؟ دلم میخواست به او بگویم
#پارت_چهل_و_هفتم
#عبور_زمان_بیدارت_میکند💗
با رفتن آنها یاد راستین افتادم. دلم میخواست ببینم در چه حالی است و چه کار میکند. صدای سرم پرسید:
–میخوای ببینیش؟ همین که جواب مثبت دادم خودم را در خیابانی دیدم که ماشین راستین پارک شده بود.
گوشیاش در دستش بود و با یکی حرف میزد و میگفت:
–آقا دانیال تو پول رو بریز به اون شماره حسابی که بهت دادم، من ماشین رو شب نشده برات میارم. حالا امروزم نشد فردا صبح زود برات میارم.
–آخه امشب ماشین رو میخوام، یه عروسی باکلاس دعوتم...
–حالا امشب باید حتما با این ماشین بری عروسی؟
–خب وقتی خریدمش چرا که نه؟ ما قولنامه نوشتیم.
–باشه پس تو پول رو بریز، شب نشده به دستت میرسونم.
–این شمارهی حساب به اسم خودته؟
–نه، نه، حساب به نام شریکمه، بهش بدهکارم بریز واسه اون.
گوشی را که قطع کرد و فوری شمارهی دیگری گرفت و با خودش گفت:
–از دیروز دارم میگیرمش چرا یا جواب نمیده یا خاموشه.
بعد زنگ خانهایی را که روبرویش ایستاده بود را فشار داد. یک خانهی حیاط دار خیلی کوچک بود. به داخل نظری انداختم. من در لحظه از همانجا همین که اراده میکردم میتوانستم داخل خانه یا حتی بیمارستان را ببینم. فقط باید به هر چیزی که میخواستم ببینم توجه کنم. آن خانهی قدیمی حیاط بسیار کوچکی داشت شاید به اندازهی شش یا هفت متر. انتهای حیاط یک در آهنی بود که نیمهباز بود و پردهی کهنهایی از آن آویزان بود. پشت پرده دو اتاق کوچک قرار داشت بین این اتاقها هم پرده آویزان کرده بودند.
آن طرف پرده خانم مسنی روی صندلی قدیمی نشسته بود و پاچههای شلوارش را تا زانو بالا زده و در حال روغن مالی پاهایش بود.
دوباره راستین صدای زنگ را درآورد.
خانم با خودش گفت:
–باز این دخترهی خیره سر کلیدش رو نبرده. ول کنم نیست. خب میبینی که باز نمیکنم حال ندارم، برو همون موسسه خراب شده دیگه.
بعد پاچههای شلوارش را پایین زد و از جایش به سختی بلند شد. هیکل چاق و گوشتی داشت. آنقدر که راه رفتن برایش مشکل بود. همانطور که به طرف در حرکت میکرد دوباره نجوا کرد.
–عه، راستی پریناز که صبح وسایلش رو جمع کرد گفت میره خارجه که...
پس یعنی کی داره زنگ میزنه؟
به طرف کمد زوار در رفتهایی رفت و روسریاش را از داخلش بیرون کشید و روی سرش انداخت.
هن هن کنان به سمت حیاط رفت و دمپایی جلو بستهایی را که بر روی جاکفشی فلزی قرار داشت را برداشت و روی زمین پرت کرد.
راستین دوباره زنگ زد و گوشی دستش را داخل جیبش گذاشت و کلافه با خودس گفت:
–بازم خاموشه.
زن، همانطور که دمپاییها را پایش میکرد هوار زد:
–امدم بابا چه خبرته، سر اورده انگار.
پشت در ایستاد و دستی به روسریاش کشید و در را باز کرد.
راستین با دیدنش سر به زیر شد و گفت:
–ببخشید حاج خانم، پریناز خونه...
آن خانم از حرف راستین اخم کرد و گفت:
–حاج خانم ننته پسر، من حاج خانم نیستم.
راستین مبهوت نگاهش کرد.
– ببخشید، شما خالهی پری ناز هستید دیگه؟
–خب که چی؟
راستین دستهایش را باز کرد و گفت:
–خواستم ببینم کجاست، از دیروز هر چی زنگ میزنم...
خانم حرفش را برید.
–تو خودت کی هستی؟
راستین گفت:
–در مورد من چیزی بهتون نگفته؟
خانم لبهایش را بیرون داد.
–باید میگفت؟ اون هزارتا دوست و رفیق داره، باید در مورد همشون به من توضیح بده؟
راستین دستهایش را در هم گره زد و زل زد به دمپاییهای آن خانم و گفت:
–مسئله جدیتره، ما قراره که با هم ازدواج...
زن با خندهاش حرف راستین را برید.
–پریناز و ازدواج؟ اون عرضه نداره دماغش رو بکشه بالا بعد بیاد زندگی بچرخونه؟ درست زتدگی کردن آدم خودش رو میخواد، اصلا پریناز دنبال این چیزا نیست بابا، چی میگی واسه خودت.
راستین مات و مبهوت به دهان زن نگاه میکرد.
–اون صبح امد هول هولکی وسایلش رو جمع کرد و گفت میخواد بره خارجه، گفت هر کسم امد دنبالش بگم هیچ وقت برنمیگرده. احتمالا تو هم جزو همون هر کسی دیگه. وگرنه خودش بهت زنگ میزد خبر میداد کجاست. برو دنبال زندگیت پسر.
بعد همانطور که در را میبست آرام شِکوِه کرد:
–دخترهی بیعقل آخه دیگه چی میخواستی، خواستگارم که داشتی، میتمرگیدی زندگیت رو میکردی دیگه، از آواره بودن خوشش میاد. در را بست و نفسش را سنگین بیرون داد و ادامه داد:
–عین بابات بیعقلی، خوبه حالا هزار بار زندگی خودم رو براش تعریف کردما، گفتم تو هپروت باشی زندگیت میشه مثل خالت، بازم کار خودش رو میکنه، آدم بشو نیستی که نیستی دختر، وقتی میفهمی که دیگه دیر شده.
خالهی پریناز در را بسته بود ولی راستین هنوز همانجا ایستاده بود و به در بسته شده نگاه میکرد. کمکم رنگ صورتش تغییر کرد. دندانهایش را روی هم فشار داد و با خودش گفت:
–اشتباه کردم اون دفعه بخشیدمت. تو لیاقتش رو نداشتی. دخترهی ترسوی بزدل. داخل ماشینش نشست و چند دقیقهایی فکر کرد. بعد شمارهایی را گرفت.
–الو داداش، سلام. چه خبر؟ بیمارستانی؟
–آره، یه حسی بهم گفت که انگار خبراییه، امدم جلوی اون دری که دکترا میرن و میان، ببینم چه خبره، هنوز عملش نکردن ولی انگار حالش بد شده، چون پرستارها تو رفت و آمد هستن، انشاالله که چیزی نباشه.
– خدایا، داداش میگم بیام اونجا؟
–نه، ما هستیم دیگه ، تو فقط دعا کن.
–من جایی میخوام برم بعدش میام اونجا پیشتون.
–باشه.
تلفن را روی صندلی کناریاش انداخت و سرش را به صندلی تکیه داد.
اشک از چشمهایش سرازیر شد و نگاهش را به بالا داد و شروع به حرف زدن با خدا کرد. آنقدر التماس آمیز و از سر عجز حرف میزد که دلم برایش سوخت و ناراحت شدم. من هم از خدا خواستم چیزی را که او میخواست. حرف زد و حرف زد تا این که گریهاش به هقهق تبدیل شد. سرش را روی فرمان گذاشت و با صدای بلند خدا را صدا زد و فریاد زد:
–خدایا نزار بمیره، میشم همونی که تو میخوای فقط زنده بمونه.
همان لحظه کشش عجیبی به طرف جسمم پیدا کردم. نمیخواستم برگردم ولی صدا گفت باید برگردی. لحظهی آخر نور ضعیف سفید رنگی را دیدم که از داخل ماشین به بالا میرفت.
ابتدا وارد سالن بیمارستان شدم. مادرم را دیدم که با چشمهای اشکی در سالن راه میرود. تسبیحی در دستش بود و ذکر میگفت. استرس از چهرهاش کاملا مشخص بود. چند لحظه کنارش ماندم.
صدایدرونم گفت:
–قدرش رو ندونستی، ولی به خواست خدا فرصت جبران پیدا کردی.
این حرف، این صدا، به مهربانی قبل نبود. شاید بتوان گفت توبیخ آمیز بود. هر چه بود آنقدر در دلم نفوذ کرد که رعشهایی در خودم احساس کردم. تمام صحنههایی که به مادرم بیاحترامی کرده بودم در یک صحنه و در یک آن، از ذهنم گذشت. حسِ به شدت پشیمانی در من به وجود آمد. این غم و ناراحتی شاید دلیل اصلیاش ناراحتی آن صدا بود که من وابستهاش بودم. با خروارها غم خودم را در اتاق عمل دیدم. دوباره همهچیز سیاه و کدر شد. ظلمت و تاریکی، صدای نجوا...
صدای هیجانانگیزی فریاد زد:
–برگشت آقای دکتر. پرستار دیگری گفت:
–خدا رو شکر.
دیگر صدایی نشنیدم. نمیدانم چقدر گذشت، چند ساعت، چند روز، وقتی چشمهایم را باز کردم. پرستاری بالای سرم بود و آمپولی داخل سرم بالای سرم تزریق میکرد.
با دیدنم لبخند زد و هیجان زده گفت:
–خدا رو شکر، بالاخره به هوش امدی؟هوشیاریت بالا بود. دیروز آقای دکتر گفت احتمالا همین روزا به هوش میایها. پس درست گفته بود. عمرت به دنیا بودا، خیلی شانس آوردی. از شنیدن کلمهی شانس چشمهایم را بستم.
–من برم به دکتر بگم که به هوش امدی. بعد از اتاق بیرون رفت. چند دقیقه بعد دکتر بالای سرم آمد و سوالاتی از من پرسید. اسم و فامیلم را، همینطور تحصیلات و شغلم را. حرف زدن برایم سخت بود. دهانم خشک خشک بود. چرخاندن زبانم در دهان، در آن لحظه خیلی سخت بود. ولی سعی خودم را کردم تا سوالهایش را جواب بدهم. صدایی که از حلقم آمد فرق کرده بود ضخیم و ترک دار بود. از صدای خودم تعجب کردم. وقتی همهی سوالها را جواب دادم. البته به سختی و گاهی با لکنت، دکتر خوشحال شد و گفت:
–باید دوباره از سرت عکس بگیریم. شاید اصلا نیازی به عمل جراحی نداشته باشی. دیروز خوب همهی کاسه کوزههای ما رو به هم ریختیها...بعد روی برگهایی چیزی نوشت و به پرستار داد و گفت:
–سریعتر انجام بدید. پرستار برگه را گرفت و بیرون رفت.
از دکتر پرسیدم.
–من چند روزه اینجام؟
فکری کرد و گفت:
–فکر میکنم پنج روز. چند ساعت دیگه میان میبرنت سیتی اسکن. من خیلی به جوابش خوش بینم. دیروز قرار بود عمل بشی، تو جلسهایی که با دوستانم گذاشتیم قرار شد یک بار دیگه از سرت سیتیاسکن کنیم. شاید کلا عملت منتفی بشه.
بعد از شنیدن این حرفهایی که من زیاد متوجه نشدم خواست از اتاق بیرون برود. به جلوی در که رسید گفت:
–میرم به خانوادت بگم که به هوش امدی، یکی دو ساعت دیگه شاید اجازه دادم یکی یکی بیان داخل و ببینیشون.
بعد از رفتنش به سقف نگاه کردم. بعد اطرافم را کاویدم. من در اتاق تنها بودم و دستگاهی با چند شلنگ و سیم به من وصل بود. احساس خستگی و کوفتگی میکردم. دلم میخواست بلند شوم و تکانی به خودم بدهم. ولی خستگی این اجازه را به من نداد.دوباره چشمهایم را روی هم گذاشتم و خوابیدم.
👇🔔 این داستان ادامه دارد 🔔👇
⏰ ادامه رمان ، هر شب ساعت ۲۲:۰۰
✍نویسنده : لیلا فتحی پور
@Jameeyemahdavi313
باهم بخوانیم 💚
برای سلامتی امام زمان عج
سلامتی کادر درمان
#قراان 554
@Jameeyemahdavi313
⚘﷽⚘
#سلام_امام_زمانم 💖
عالمبہعشق روی تو بیدار میشود
هـر روز عاشقان تـو بسیار میشود
وقتی سلام میدهمت در نگاہ مـن
تصویر مهربانی تو تڪرار میشود
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@Jameeyemahdavi313
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: چهارشنبه - ۰۶ مرداد ۱۴۰۰
میلادی: Wednesday - 28 July 2021
قمری: الأربعاء، 17 ذو الحجة 1442
🌹 امروز متعلق است به:
🔸امام موسي بن جعفر حضرت كاظم عليه السّلام
🔸السلطان ابالحسن حضرت علي بن موسي الرضا عليهما السّلام
🔸جواد الائمه حضرت محمد بن علي التقي عليهما السّلام
🔸امام هادي حضرت علي بن محمد النقي عليهما السّلام
💠 اذکار روز:
- یا حَیُّ یا قَیّوم (100 مرتبه)
- حسبی الله و نعم الوکیل (1000 مرتبه)
- یا متعال (541 مرتبه) برای عزت در دو دنیا
❇️ رویدادهای مهم این روز در تقویم
#هجری_شمسی ( 6 مرداد 1400 )
• تظاهرات و اعتصاب دانشجويان ايراني در آمريكا در حمايت از نظام اسلامي (1359ش)
• عمليات كوچك ايذايي در منطقه گلی دور توسط سپاه پاسداران (1366ش)
• شهادت "ميرباقر طباطبائي نژاد"، فرمانده قرارگاه تاكتيكي نصر (1367ش)
• همه پرسي اصلاحيه قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران (1368ش)
📆 روزشمار:
🌺1 روز تا عید الله الاکبر، عید سعید غدیر خم
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Jameeyemahdavi313
💚 نبی اکرم(صلی الله علیه و آله):
❤️ خداوند متعال برای برادرم، علی بن ابی طالب، فضائلی قرار داده که جز خدا نمیتواند آنها را شمارش کند؛
💛 هرکس یکی از فضائل او را در جایی بنویسد، تا زمانی که نشانهای از آن نوشته به جا بماند، ملائکه برایش استغفار می کنند؛
🧡 هر کس به فضیلتی از فضائل علی گوش دهد، خداوند گناهانی را که او با گوش خود مرتکب شده، میبخشد؛
❤️ و هر کس به نوشتهای بنگرد که فضائل علی در او نوشته شده است،خداوند گناهانی را که بیننده آن فضیلت با چشمانش مرتکب شده میبخشد.
📕بحار؛ ج38،ص196
@Jameeyemahdavi313
🌸امشب شب #ولایت است و فردا هم روز ولایت و روز اعلام ولایت است، پس باید شاد باشید.
«هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ»(یونس /۵٨)
🌺و این ولایتی که به شما عرضه شده، این ولایتی که نعمت خدا، اتمام همهٔ نعمتها، پایان همهٔ نعمتها و کمال همهٔ نعمتها است و در پسِ پرده، نعمتی عظیمتر و والاتر ازاین نبوده که خدای تعالی بخواهد به کسی بدهد و نداده باشد، لذا به این ولایت که خدایتعالی نعمتش را به شما ارزانی داشته و در اختیار شما قرار داده باید شاد و خوشحال باشید و فرح و نشاط روحی داشته باشید.
💐استاد اخلاق، حاج آقا زعفری زاده
حفظه الله تعالی
@Jameeyemahdavi313
4_6044314768515271293.mp3
5.38M
🎊🎈🎊
🎧 #سرود بسیار زیبا و شنیدنی
🎼 سر سفره تو مهمونم علی(ع)♥️
🎤 #سیدمجید_بنی_فاطمه
#غدیر_عیدبزرگ_ولایت🌸
🎊🎈🎊@Jameeyemahdavi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وصف امیرالمومنین ع از زبان صابر خراسانی
@Jameeyemahdavi313
☀ #امام_رضا_علیه_السلام
🌸 روز #غدیر، روز #آراستن است پس هرکس خودش را برای روز غدیر آراسته سازد، خداوند هرگناهی را که کرده است، کوچک یا بزرگ می آمرزد و فرشتگانش را می فرستد که تا روز غدیر آینده، برایش کارهای نیک بنویسند..
📗 اقبال الاعمال
@Jameeyemahdavi313
❤ #رسول_الله_صلي_الله_عليه_وآله
🌸ولايت على بن ابيطالب علیه السّلام
🌸ولايت خداست،
🌸دوست داشتن او عبادت خداست
🌸پيروى كردن او واجب الهى است
🌸دوستان او دوستان خدا
🌸دشمنان او دشمنان خدايند،
🌸جنگ با او، جنگ با خدا و
🌸صلح با او، صلح با خداى متعال است.
📚 امالى صدوق ص۳۲
@Jameeyemahdavi313
ِ
💞💞💞💞💞💞💞
🕗ساعت دوباره👈هشت👉 دلــم می تپد عـجیب🕗
💐مثل کسی که گم شده درغربتی غـریب💐
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
👇قرار دل به رسم هر روز و هر شب👇
🌹صاحب العصر🌹
💫 اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِک💫
💞💞💞💞💞💞💞
باهم بخوانیم 💚
برای سلامتی امام زمان عج
سلامتی کادر درمان
#قراان 555
@Jameeyemahdavi313
#سلام_امام_زمانم
پدر مهربانم🌼
سلام برشما ک هوایمان را دارید
سلام برشما که تنهایمان نمی گزارید
سلام برشما ک تنها دلخوشی ماهستید
سلام برشما ک دوستمان دارید
سلام برشما ک دعایمان میکنید
سلامی از اعماق جان های ما
-مـا اینجا هیچڪدام
حآلمـان خوب نیسٺ؛
بےڪس و ڪآریم،
برگرد :)
اللهم عجل لولیک الفرج
@Jameeyemahdavi313
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: پنجشنبه - ۰۷ مرداد ۱۴۰۰
میلادی: Thursday - 29 July 2021
قمری: الخميس، 18 ذو الحجة 1442
🌹 امروز متعلق است به:
🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام
💠 اذکار روز:
- لا اِلهَ اِلّا اللهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ الْمُبین (100 مرتبه)
- یا غفور یا رحیم (1000 مرتبه)
- یا رزاق (308 مرتبه) برای وسعت رزق
❇️ وقایع مهم شیعه:
🌺🌸عید الله الاکبر ، عید بزرگ ولایت، عید سعید #غدیر_خم، 10ه-ق
🔹قتل عثمان بن عفان، 35ه-ق
🔹بیعت مردم با امیر المومنین علیه السلام، 35ه-ق
📆 روزشمار:
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Jameeyemahdavi313
💥🎁 اعمال کامل روز عید غدیر
•پوشیدن لباس های زیبا
•زینت کردن
•استفاده از بوی خوش و معطر بودن
•شادی کردن و شاد نمودن شیعیان
🔸 روزه عید غدیر کفاره شصت سال گناه انسان خواهد بود.
🔹 طبق روایت روزه عید غدیر برابر با روزه تمام عمر دنیا از اول تا آخر هست.
❇️ غسل عید غدیر مستحب موکد هست.
🍱 اطعام مومنین و غذا دادن به عموم مردم
🔸 افطاری دادن در عید غدیر ثواب اطعام یک میلیون پیامبر را دارد.
🌷 ذکر صلوات و دعا و نماز عید غدیر
🔸 خواندن دعای ندبه
🎁 هدیه دادن مومنین به همدیگر، انفاق و بخشیدن اموال
💕 حل کردن مشکلات مومنین و برداشتن غم از دل های شیعیان
گفتن ذکر زیر به اندازه صد بار:
الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِی جَعَلَ کَمالَ دِینِهِ وَتَمامَ نِعْمَتِهِ بِوِلایَةِ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طالِبٍ عَلَیْهِ السَّلامُ
Nahj - 46[1].mp3
385.5K
#نهج_البلاغه
🌺 خطبه ۱۴۱ نهج البلاغه
میان حق و باطل جز چهار انگشت فاصله نیست...
پای صحبت های امیرالمومنین علی علیه السلام بشینیم...🌹
#عید_غدیر
#علی
💕 @IslamlifeStyles
ِ
💞💞💞💞💞💞💞
🕗ساعت دوباره👈هشت👉 دلــم می تپد عـجیب🕗
💐مثل کسی که گم شده درغربتی غـریب💐
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
👇قرار دل به رسم هر روز و هر شب👇
🌹صاحب العصر🌹
💫 اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِک💫
💞💞💞💞💞💞💞
✅ چرا علی(ع) را دوست دارم؟
امام علی علیه السلام مقدار "پنج بار شتر" خرما براى شخصى آبرومند که از كسى تقاضاى كمك نمى كرد فرستادند .
یک نفر که در آن جا حضور داشت به امیرالمومنین گفت :
"آن مرد كه تقاضاى كمك نكرد ، چرا براى او خرما فرستادید ؟ يك بار شتر هم براى او كافى بود!"
امام على علیه السلام به او فرمودند:
"خداوند امثال تو را در جامعه ما زياد نكند! من
می بخشم و تو بخل می ورزى !؟
اگر من آن چه را كه مورد حاجت او است ، پس از درخواست کردن بدهم ، چيزى به او نداده ام ؛ بلكه قيمت آبرویش را به او داده ام ؛ زيرا اگر صبر كنم تا از من درخواست كند، در حقيقت او را وادار كرده ام كه آبرويش را به من بدهد."
📚وسائل الشيعه، جلد 2، صفحه 118
@Jameeyemahdavi313
❖﷽❖
یا علی ای معنی و مفهوم عنوان غدیر
ای ولای حضرتت تفسیر و برهان غدیر
با تو اسلام رسول الله کامل می شود
ای که «اَتمَمتُ لَکُم» هستی و قرآن غدیر
تو که هستی که نبی دست تو را بالا گرفت
گفت ای اصحاب من! جان شما، جان غدیر
تو که هستی، حضرت استاد دین و زندگی
من که هستم پیش تو، طفل دبستان غدیر
من گدای سفره و خوان غدیرم یاعلی
تا ابد بر سفره ی لطفت فقیرم یاعلی
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ كَمَالَ دِينِهِ وَ تَمَامَ نِعْمَتِهِ
بِوِلاَيَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَم
#عیدبزرگ_غدیر_برعاشقان_مبارک♥️
@Jameeyemahdavi313
#عید_غدیر
در جهان هستی، بزرگتر و عظیمتر از این عید، وجود ندارد و در لحظات بسیار پراهمیّت و پرفضیلتی قرار گرفتهایم. این روز نه تنها در عالم ملک و کرهی زمین، بلکه در همهٔ عالم هستی عید است.
بعضی اعیاد، ممکن است در عالم ملک مربوط به بعضی ایّام باشد که در این عالم، برای توجّه مردم به سوی حقیقت و آنچه که برای آنها خوب است و موجب بیداریشان میشود، بنابر عناوینی عید قرار گرفته است.
💢امّا تمایز عید غدیر این است که در همهٔ عوالم، این روز، عید اعلام شده است. در زمین به نام عید غدیر، و در آسمانها به نام عید معهود. روزی که عهد گرفته شده است.
خدایتعالی این روز و این لحظه، از همهٔ نه تنها انسانها، بلکه از همهٔ موجودات و ذرّات عالم هستی، تعهّد و و پیمان گرفته که بر ولایت امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام باشند.ما سالروز آن را در کرهی زمین عید میگیریم.
💐استاد اخلاق حاج آقا زعفری زاده حفظه الله تعالی
@Jameeyemahdavi313