دلتون آفتابی
انرژیتون مثبت
قدمهاتون استوار
امروزتون پر از اتفاقات شاد و شیرین ...
صبح قشنگ یکشنبه بخیر
@Jameeyemahdavi313 .•°☀
🌼🌱🌹🌾🌺🍃🌸🍀
🗓 امروز یکشنبه:
31 فروردین 1399
25 شعبان 1441
19 آوریل 2020
ذکر روز:
' " یا ذالجلال والاکرام " ' 💯📿
🍀🌱🍀🌱🍀🌱🍀
🔺امروز متعلق است به :
مولایمان امیر المومنین علی علیه السلام🌷
روزمان را با هدیه 5 شاخه گل صلوات
به محضر مبارکشان معطر میکنیم🌹
🌱🌹🌱🌹🌱🌹
♦️مناسبت های روز:
🔸آغاز مذاکرات جمهوری اسلامی ایران و عراق در ژنو با دبیر مل سازمان ملل(۱۳۶۸)
🌿🌸🍀🌿🌹🍀
📆 روزشمار:
🔸6 روز تا ماه مبارک رمضان
🔹26 روز تا شهادت حضرت علی (ع)
🍃🌹🌱🌺🍀🌷
✔️ @Jameeyemahdavi313
#امیرالمومنین علیه السلام میفرمایند:
اگر کار کردن مایهی زحمت است ، بیکار بودن نیز مایهی فساد است.
#بیکاری
#فساد
📗بحارالنوار۴۰/۴۱۹/۷۷
🔸️🍁 @Jameeyemahdavi313 🍁🔸️
#انگیزشی
راه های افزایش اعتماد به نفس🌸🐚
♡- - - - - - - - - - - - - - - - - - - -♡
~عشق به خود🌱
~تفکر مثبت💭💦
~مراقبت از سلامتی🌈☃
~توجه به ظاهر خود🌼💥
~تبسم🦄🌸
~تنفس عمیق🍋✨
~ورزش🏋♀🦋
~احترام به خود^^❤️🍃
✔️ @Jameeyemahdavi313
.
#تلنگر
یقین دارم؛
اگر گناه وزن داشت!🌱
اگر لباسمان را سیاه میکرد!
اگر چین و چروک صورتمان را؛
زیاد میکرد!!!💫
بیشتر از اینها حواسمان به خودمان بود...
حال آنکه گناه، قد روح را خمیده!
چهره بندگی را سیاه!
و چینوچروک به٬
پیراهن سعادت مان می اندازد...😔
@Jameeyemahdavi313
💫💎💫💎💫💎💫💎
#آشپزی تک
تاس ڪباب سنگے 😊😋😋
مواد لازم
500 گرم گوشت گوساله
3 عدد بادمجان متوسط
3 عدد سیب زمینے متوسط
250-300 گرم لوبیا سبز
10 عدد پیاز ڪوچڪ
3 عدد فلفل سبز و فلفل قرمز
6-7 عدد گوجه فرنگی
سیر دلخواه فلفل و نمک به مقدار لازم
1 قاشق رب گوجه فرنگی
1 فنجان روغن
یڪے دو تا از پیازها رو حلقه اے برش بزنید و در ڪف ظرف بچینید. گوجه فرنگے رو پوست گرفته ( میتونید هم با پوست استفاده ڪنید سلیقه ایه) و اون رو نصف ڪنید و مانند ڪلیپ مواد رودر ظرف بریزید( ترجیحا ظرف سفالے و یا سنگے) در انتها با ریختن سس گوجه و نمک فلفل وروغن با فویل آلومینیومے روے ظرف رو بپوشونید . براے ۴۵ دقیقه در فر با دماے 200 درجه سانتیگراد قرار بدید، دما را ڪاهش بدید ( ۱۶۰) و براے مدت ۴۵ دقیقه تا یک ساعت مهلت پخت مجدد بدید.
┏━━━🍃💞🍂━━━┓
@Jameeyemahdavi313
┗━━━🍂💞🍃━━━┛
#عطر_نماز❣
✨نـماز
مانند یه چتر✨
درطــول روز
چند بار آرامشت رو از دســت میدی؟
چـند بار نگران میشی؟
چند بار عصبانی میشی ؟
خداوند
يه چتـربــرای قلبت بــاز کرده،
تــاروزی پــنــج بــار
زیرش پـنـاه بـگـیری وآروم بــشــی
#نماز_اول_وقت📿
#التماس_دعای_فرج 🤲
💚 @Jameeyemahdavi313 💚
#انرژی_مثبت 🌼
در قران سوره انشراح دو بار تکرار شده...
«فان مع العسر یسرا»
«ان مع العسر یسرا»
بعد از هر سختی گشایش است
خداوند دو بار تکرار کرده
تا دلمون «« قرص »» بشه...
@Jameeyemahdavi313 .•°🌸
خواهرم! مریم و زهرا چو شود اُسوه ی تو 😇
نفروشی گُهرِ خویش به هر چشمِ پلید👀
به خدا پاک ترینی و نیرزد که دَمی 😌
ببَرَد دیوِ سیه از دلِ تو، نورِ سپید😇
#پروفایل 💚
#دخترونه 👑
@Jameeyemahdavi313
•.✿همه حــیای یک پسر 🧔🏻اینه که؛
وقتی نگاهش به دختری 🧕🏻میفتہ.
سر شو بندازه پایین
↵بگه
میخوام با این چشــما 👀
آقـــامـــ❤ـــو ببینم😍☺
#پروفایل 💙
#پسرانه 💫
@Jameeyemahdavi313
#یادت_باشد
🦋شهید مدافع حرم
حمید سیاهکالی مرادی
به روایت همسر شهید 🦋
🌹 برشی از کتاب:
یاد آن جملهای افتادم که حمید شب قبل از رفتن گفته بود: «فرزانه دلمو لرزوندی ولی ایمانمو نمیتونی بلرزونی»، در گوشش حلالیت خواستم، گفتم: «حمیدم ببخش اگر دلتو لرزوندم، منو حلال کن، شهادتت مبارک عزیزم، سلام منو به سیدالشهدا(ع) برسون، به حضرت زهرا(س) بگو هدیه منو قبول کنن».
نمیگذاشتند بیشتر از این کنار حمید بمانم، میگفتند خوب نیست پیکر بیش از حد در فضای باز باشد، میخواستند حمید من را داخل سردخانه ببرند، برای بار آخر دستم را روی صورتش گذاشتم، حمیدی که همیشه صورت گرم و پر از محبتش را لمس میکردم حالا سرد سرد بود، سردی که تا مغز استخوان آدم میرفت، گفته بودند چشمهای نیمه باز حمید را نبندید تا مادر و همسرش را برای بار آخر ببیند، خودم چشمهایش را بوسیدم و بستم، چشمهایی که هیچ وقت به گناه باز نشد، چشمهایی که انگار لحظات آخر امام زمان(عج) را دیده بود، چشم هایی که بسته شد تا از این به بعد فقط زیباییها را ببیند.
💚 @Jameeyemahdavi313 💚
•
•
استادمونمیگفتماشینوکهطراحیمیکنن🚗√ یهآیینهکوچیکمیزارنواسهنگاهکردنبهعقب
یهشیشهبزرگمیزارنواسهدیدنجلو🌿||
『همونقدرمحدودبهگذشته نگاهکنیدنگاهتونبهجلوباشه 』
•
•
#حالدلتوخوبکن💚
|🤩| @Jameeyemahdavi313
💖یاران مهدی عجل الله 💖
#هوالعشق💞 #امیــــــدِ_دایــــے #پارت78 ✍ #زهرا_شعبانے با سابیدن قند ها بالای سرمون،حاج آقا هم شروع
#هوالعشق💞
#امیــــــدِ_دایــــے
#پارت79
✍ #زهرا_شعبانے
با این یه بیت صورتش مثل گوجه قرمز شد و به دوستش گفت:
+خب من آمادم
اون نگاهی گذرا بهش انداخت:
*عزیزم میدونم همین جوریم خوشگلی ولی واسه اینکه عکسا بهتر دربیاد یه چیزی به صورتت بمال.
+آخه...
*سریع باش
به سمت میز دراورش رفت و کمی ریمل زد با یه رژ لب کالباسی...از تو کشوی میز یه تاج گل آبی روی موهاش گذاشت و به دوستش نگاه کرد:
+خوبه؟راضی شدی؟
*عالی شدی دختر
چون هیچ وقت با آرایش ندیده بودمش خیلی تغییر کرده بود.
#یسنا
شاید برای قلب آدمی مثل من خیلی زود بود که با امید تا این اندازه صمیمی بشم اما بابت این شب پر از برکت خیلی خوشحال بودم و حس میکردم که بابا احمد از منم خوشحال تره و این کاملا طبیعی بود.
بعد از تموم شدن عکاسی با لباس حریر صورتیم که دنباله نسبتا بلندی داشت وارد حیاط شدم و روی تاب نشستم.امید گفت که میره تو ماشین که جلوی دره یه چیزی برداره و بیاد.
داشتم به درختای خونمون نگاه میکردم که امید با یه جعبه کادویی طلایی اومد تو.لبخندی زد و گفت:
+این مال شماست
چشمام برق زد؛جعبه رو ازش گرفتم و درشو برداشتم.با دیدن کادوش فقط دوتا بال برای پرواز کم داشتم.یه تاج گرد سلطنتیِ فوق العاده زیبا بود.درش آوردمو با ذوق گفتم:
–وای این تاج با سرویس طلایی که گرفتیم سته
+قابلتو نداره؛برای عروسی بپوشش
–ولی امید این که سلطنتیه
خندید:
+من به عمد اینو گرفتم که بدونی تا ابد ملکه ی منی.فقط یادت باشه "چادرت" از هر تاجی تو رو بیشتر سزاوار "ملکه بودن" میکنه.
تو دلم کیلو کیلو قند آب میشد برای مردی که چادر منو نشونه ارزشام میدید.دوباره لب باز کرد:
+قدر خودتو بدون یسنا خانومم
انگشتای دوتا دستمو بالا آورد و بوسید:
–یه روزی آرزوم بودی خوشحالم که الآن مال منی.
شاید اگه یه دماسنج بهم وصل میکردن...هه!!!بیچاره دماسنجه،بلافاصله میترکید انقدر که داغ کرده بودم.
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#عشق_آسمانی 💗👇
┄┅═✼💗 ✼═┅┄
@Jameeyemahdavi313
┄┅═✼💗 ✼═┅┄
#هوالعشق💞
#امیــــــدِ_دایــــے
#پارت80
✍ #زهرا_شعبانے
امید برگشت خونه شون و منم لباسام رو عوض کردم.خیلی خسته بودم و خیلی خوشحال،با دنیایی از آرزوهام که با رسیدن به امید داشتن برآورده میشدن روی تختم دراز کشیدم و سریع به خواب رفتم.
صبح از خواب بیدار شدم و بعد از خوردن صبحانه راهی خونه امید اینا شدم چون دیشب به امید گفته بودم ساعت ۹ میام دنبالش تا باهم بریم سرکار.
به در خونه شون رسیدم و بهش تک زنگ زدم تا بیاد پایین.بعد از دو دقیقه اومد و گفت:
+به!!!خانم خودم
–سلام
+سلام...ببخشید وقتی میبینمت همه آداب و رسوم یادم میره
چقد زبون بازه!!!خندیدم و گفتم:
–شما اگه این زبونو نداشتی چیکار میکردی؟
+دیگه شمایی وجود نداره از این بعد باید صدام بزنی "تو" "امید جان" "عزیز دلم" و غیره
خواستم جوابشو بدم که یهو یه ماشین پلیس جلو پامون ترمز کرد.دوتا افسر جوون پیاده شدن و به سمتمون اومدن.یکیشون گفت:
*سلام...آقای امید فاتح؟
امید بُهت زده جوابشو داد:
+بله خودم هستم
اون افسر خیلی تحقیر آمیز گفت:
*پسر سرهنگ حسین فاتح درسته؟
ولی امیدِ من مغرور تر از این بود که اجازه بده کسی اینطوری درمورد خودشو پدرش حرف بزنه:
+شما مشکلی داری؟
*نخیر سرهنگ فاتح تاج سر ماست ولی شما باید با ما تشریف بیارید کلانتری
ترس همه وجودمو گرفت و پریدم وسط حرفشون:
–کلانتری چرا؟
*خانم بیتا سهیلی از ایشون شکایت کردن؟
به امید نگاه کردم:
–بیتا کیه؟
+یکی از اون دخترا که...
نفس عمیقی کشید و دستشو تو موهاش فرو کرد.اون افسره به همکارش اشاره کرد که به امید دستبند بزنه.بهش دستبند زدن و داشتن میبردنش که با ناله از پشت صداش زدم:
–امید برم بالا به آرام جون بگم؟
برگشت به سمتم:
+نه دورت بگردم؛به بابام خبر بده.
بردنش و قلب منم باهاش رفت.هر چند امید سن زیادی نداشت ولی الآن فهمیدم که چقدر انتخابم درست بوده چون با وجود وخامت اوضاع، خم به ابروش نیاورد و نگرانِ فکری بود که من درموردش میکردم.اما خدا شاهده من بیشتر از قبل به مردی افتخار کردم که به جرمِ اغفال و اخاذی از یه دختر دستگیر شده بود.
بعد از تجزیه و تحلیل وضعیت گوشیمو برداشتم و به پدر امید زنگ زدم:
–الو سلام آقا حسین
+سلام دخترم چیزی شه؟
به گریه افتادم:
–امیدو گرفتن
با صدای نگرانی گفت:
+چی!!!!
🌷-----*~*💗*~*-----🌷
#عشق_آسمانی 💗👇
┄┅═✼💗✼═┅┄
@Jameeyemahdavi313
┄┅═✼💗✼═┅┄
🌸ســـــلام
🍃یه صبح دیگه از
🌸فصل زیبای
🍃 بهار آغاز گشت
🌸آرزو میڪنم
🍃قلبتون پر باشد
🌸از مـهر و محبت
🍃تنتون سلامت
🌸روحتون سرشار از آرامش
🍃و روزے و برڪتتون روز افزون
🌸صبح دوشنبتون دل انگیز و شاد
@Jameeyemahdavi313
باهم بخوانیم 😇
به نیت شفای تمام بیماران 🌷
💫 #قرآن 126
@Jameeyemahdavi313
❣🧡❣💛❣💚❣💙❣
🗓 امروز دوشنبه:
1 اردیبهشت 1399
26 شعبان 1441
20 آوریل 2020
ذکر روز:
' " یا قاضی الحاجات " ' 💯📿
🌻🌴🌻🌴🌻🌴🌻🌴
🔺امروز متعلق است به :
امام حسن (ع)🌷
امام حسین (ع)🌷
روزمان را با هدیه 5 شاخه گل صلوات
به محضر مبارکشان معطر میکنیم🌹
💫🌹✨🌺💫🌸✨🌷
♦️مناسبت های روز:
🔸آغاز موشک باران شهر دزفول توسط رژیم عراق (۱۳۶۲)
🔹اعلام امادگی شوروی یرای نظارت بر مذاکرات صلح بین ایران و عراق(۱۳۶۴)
🔸رود بزرگداشت سعدی
💖🎄💖🎄💖🎄💖
📆 روزشمار:
🔸5 روز تا ماه مبارک رمضان
🔹25 روز تا شهادت حضرت علی (ع)
🍃🌹🌱🌺🍀🌷
✔️ @Jameeyemahdavi313