هدایت شده از کتاب جمکران 📚
ا❁﷽❁ا
🗓 4 خرداد، درگذشت مرجع بزرگ آیتالله سیدحسین طباطبایی بروجردی
#برشی_از_کتاب
📖مرحوم حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ قوامالدین وشنوهای نقل کردهاند: اوایلی که مرحوم آیت الله بروجردی به قم آمده بودند، من مجلسی داشتم که برای منبر به آنجا میرفتم. روزی آقای بروجردی هم در آن مجلس تشریف آوردند.
پیرمرد کشاورزی که از کار ناتوان شده بود کنار من نشسته بود، تا چشمش به آیت الله بروجردی افتاد، گفت: این آقا خیلی مرد بزرگی است، چند سال قبل زن من در ورامین فوت شد و ما او را همانجا دفن کردیم، ولی خودم مدتهاست که در قم هستم. چندی پیش زنم به خواب من آمد، به او گفتم: چطور به قم آمدی؟ گفت: هنگامی که آیت الله بروجردی از تهران عازم قم شدند، به تمام ارواح قمی که در ورامین هستند، گفته شد از ایشان مشایعت کنید. ما نیز بهعنوان مشایعت از آیت الله بروجردی به قم آمدیم.
📘 #روزنههایی_از_عالم_غیب
🖋 #سیدمحسن_خرازی
👨👩👧👦مخاطب: عمومی
ا🛒خرید:
🔗http://ketabejamkaran.ir/4328
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabeJamkaran
هدایت شده از کتاب جمکران 📚
ا❁﷽❁ا
🗓 15شوال، وفات حضرت عبدالعظیم حسنی
#برشی_از_کتاب
📖آیت الله حاج میرزا ابوطالب: من در بیمارستان فیروزآبادی تهران بستری شدم و برخی عروق میانی کبد و طحال پارگی پیدا کرده بود و خونریزی شدیدی داشتم، مدتی معالجه کردم، حالم رو به وخامت گذاشت و دکترها مایوس بودند. روز پنجشنبهای پرونده مرا تکمیل کردند که اگر روز جمعه فوت پیش آمد معطل نمانم. من در حال بیهوشی بودم، پدر و مادرم به عیادت من میآیند و مرا صدا میزنند و جواب نمیشنوند، پدرم به مادرم میگوید برویم حرم مطهر حضرت عبدالعظیم، میروند به حرم و در آنجا متوسل میشوند و در برگشتن به بیمارستان، من به حال آمدم.
...چندی پیش که حدود سی سال از این قضیه میگذرد سونوگرافی و عکس از طحال و کبد گرفتم متصدی گفت: آقا چیز عجیبی میبینم رگی که در میان آن دو است بسیار ضخیم است و مشابه آن را ندیدم، من چیزی به او نگفتم ولی فهمیدم همان رگی است که پاره شده بود و با توسل به حضرت عبدالعظیم پارگی آن برطرف گردید و سالم شد.
📘 #روزنههایی_از_عالم_غیب
🖋 #سیدمحسن_خرازی
👨👩👧👦مخاطب: عمومی
ا🛒خرید:
🔗http://ketabejamkaran.ir/4328
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabeJamkaran
هدایت شده از کتاب جمکران 📚
ا❁﷽❁ا
#برشی_از_کتاب
📖به حضور امام حسن عسکری رسیدم. حضرت در سکوی جلوی خانه نشسته بود. در سمت ایشان اتاقی بود که پردهای ریشهدار مقابل آن آویخته شده بود.
عرض کردم: آقاجان! صاحبالامر کیست؟
فرمود: پرده را کنار بزن!
وقتی پرده را کنار زدم، پسربچهای بهسوی ما آمد که حدوداً پنج یا ده یا هشت ساله بهنظر می آمد. پیشانیاش گشاده و چهرهاش سپیده و حدقه چشمانش درخشان بود، و کف دستها و زانوانش پر و محکم، و خالی بر گونه راست داشت، و موی سرش کوتاه بود.
امام حسن عسکری او را روی زانو نشانده و فرمود: صاحبالامر شما این است.
سپس برخاست و به او فرمود: فرزندم! تا وقت معلوم برو داخل.
او هم داخل خانه شد درحالیکه چشمهایم او را بدرقه میکرد.
آنگاه حضرت فرمود: ای یعقوب! نگاه کن، ببین چه کسی در خانه است؟
وقتی داخل شدم کسی را ندیدم!
📙 #داستانهایی_از_امام_زمان
🖋 #حسن_ارشاد
👨👩👧👦مخاطب: عمومی
ا🛒خرید:
🔗http://ketabejamkaran.ir/101611
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabeJamkaran
هدایت شده از کتاب جمکران 📚
ا❁﷽❁ا
🗓28ربیع الثانی؛ وفات علامه امینی
#سیره_علما
📖 علامه امینی: من نسخه کامل الزیارات را تصحیح کردم ولی مخارج چاپ آن را نداشتم، آن را کنار گذاشتم تا بودجه آن را فراهم کنم.
به مسجد کوفه رفتم، به شخصی برخورد کردم که ترک بود و از من پرسید: کتاب کامل چه کتابی است؟
گفتم: کامل متعدّد است، کدام را می گویی؟
گفت: نمیدانم اجمالاً دنباله دارد،
گفتم: کامل الزیارات را می گویی؟!
گفت: آری!
برای چه دنبال آن میگردی؟
گفت: امام حسین علیه السلام را در خواب دیدم، به من فرمود: کتاب کامل الزیارات را چاپ کن.
گفتم: نسخههای آن را من دارم.
و کتاب به هزینه او چاپ شد.
#برشی_از_کتاب
📘 #روزنههایی_از_عالم_غیب
🖋 #سیدمحسن_خرازی
👨👩👧👦مخاطب: عمومی
🛒http://ketabejamkaran.ir/4328
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabeJamkaran
هدایت شده از کتاب جمکران 📚
ا❁﷽❁ا
🗓1ذیقعده،🌸🌸ولادت #حضرت_فاطمه_معصومه سلام الله علیها🌸🌸
#برشی_از_کتاب
📘 #اسوههای_بصیرت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)
👨👩👧👦مخاطب: نوجوان
🛒http://ketabejamkaran.ir/4463
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabeJamkaran
هدایت شده از کتاب جمکران 📚
ا❁﷽❁ا
🗓 14 خرداد، ▪️سالروز رحلت #امام_خمینی▪️
#برشی_از_کتاب
محسن جان!
تو نوجوان بودی که قیامت را دیدی. آن روزها قیامتی در ایران برپا شده بود. میلیونها نفر، مرد و زن، از سراسر کشور راهی شده بودند تا زمینهای بایر غرب بهشتزهرا را با اشک خود آبیاری کنند. تا در مصلای بزرگ تهران شاهد عروج روح بلند امام باشند. چه شبهایی بود آن شبها! انگار شب قدر بود. شب نزول ملائکه بر زمین. کمی چشم بصیرت میخواست تا امام زمان(عج) را در جمع داغداران ببینی. نمیتوانم باور کنم امام زمان(عج) در سوگ امامخمینی اشک نریخته باشد. آن روزها همه میگریستند در داخل و خارج، حتی در آسمانها میشد صدای گریستن ملائکه را شنید.
📙 #پدر_پسر_روح_الله
🖋 #ابراهیم_حسن_بیگی
👨👩👧👦مخاطب: نوجوان
🛒http://ketabejamkaran.ir/109798
📗📗📗📗📗
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabeJamkaran
هدایت شده از کتاب جمکران 📚
ا❁﷽❁ا
🗓26مهر؛ روز تربیت بدنی و ورزش
🍉 #برشی_از_کتاب
در این سرزمین، بزرگترین مراسم برای پهلوانان برگزار میشد. آنها نگاهبانان آبها بودند و سالها بود که دیو خشکسالی را زندانی کرده بودند تا سرزمینشان همواره پُرآب و سرسبز باشد. برای همین، مردم پهلوانانشان را بسیار دوست داشتند و با برگزاری مراسمی، پیشکشهای خود را به پهلوانان تقدیم میکردند و قدردان آنها بودند.
📙 #افسانه_آشتی
🖋 #پریسا_برازنده
🛒https://ketabejamkaran.ir/75301
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabeJamkaran
هدایت شده از کتاب جمکران 📚
#شهدا_را_یاد_کنیم
🌹شهید مهدی زین الدین:
هر گاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آنها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد میکنند!
🔰شهدا را یاد کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
شهید #ابوالفضل_مهدیار
#برشی_از_کتاب
📙 #به_نام_مادر
🖋 #سیدمیثم_موسویان
برای خرید کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/126229
@ketabejamkaran
هدایت شده از کتاب جمکران 📚
ا❁﷽❁ا
🗓 3 خرداد، سالروز آزادسازی خرمشهر
#برشی_از_کتاب
📙 #میدان_انقلاب
🖋 #سیدمحمد_مهاجرانی
🖌 #مجید_صابری_نژاد
👨👩👧👦مخاطب: نوجوان
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabeJamkaran
هدایت شده از کتاب جمکران 📚
🍉 #برشی_از_کتاب #کتاب_هفته
#فضه به #اسماء احساس نزدیکی داشت. گویی سالها او را میشناخت. فضه از همان #حبشه دوست داشت اسماء را ببیند و با او آشنا شود اما در آنجا برای او که کنیزی بیش نبود کاری ناممکن و نامعقول بود؛ اسماء از زنان بزرگ و همنشین همسر #نجاشی پادشاه حبشه بود. اسماء زنی جوان و زیبا بود و از همان ابتدا شیفته رفتار مؤدبانه فضه شد. اسماء به فضه گفت: «از رفتار و گفتارت میتوان فهمید دانشآموخته محضر بانویم #فاطمه(س) هستی.»
شنیدن این سخنان از زبان اسماء که سرآمد زنان بود برای فضه بسیار دلنشین و دلچسب بود...
📙 #شبیه_مریم
🖋 #اکرم_صادقی
برای تهیه کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/76957
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
هدایت شده از کتاب جمکران 📚
ا❁﷽❁ا
🗓سوم رجب: شهادت امام هادی(ع)
📚#برشی_از_کتاب
📖– نگرانی در چهره شما نیست، خبر دستگیری #علی_بن_محمد(ع) شایعه ای بیش نبود؟ #عبدالرحمان سرش را به تأسف تکان می دهد.
– علی بن محمد(ع) را در کاخ ایتاخ یافتیم، حتی ابن اورمه داخل دخمه اش در زندان شد.
– علی بن محمد(ع) را دیدم، خبر فرمان قتل ایشان را از قول سعيد حاجب به ابوالحسن رساندم. ابوالحسن با خاطری آسوده گفتند از طرف #متوكل به من آسیبی نمیرسد. همه خوشحال می شوند، ابوموسی تحیرش را پنهان نمیکند.
– راستش این حرف را از قول هرکسی به جز ابوالحسن قبول نمی کردم. من میزان عداوت متوکل به علی بن محمد(ع) را میدانم و همین طور خوب میدانم محال است صاحب منصبان دارالخلافه چنین فرصتی را از دست بدهند. کینه آنها از #ابوالحسن کمتراز خلیفه نیست. راستش رهایی و آزادی علی بن محمد(ع) در این شرایط با واقعیت نمیخواند.
📘#تنفس_در_بینهایت
🖋#شکرالله_اسدی_مبرهن
برای تهیه کتاب کلیک کنید👇
🔗https://ketabejamkaran.ir/110007
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
هدایت شده از کتاب جمکران 📚
ا❁﷽❁ا
🗓9 ذیالحجه: #شهادت_حضرت_مسلم(ع)
⚫️آخرین جملات #حضرت_مسلم(ع) قبل از شهادت
📖#مسلم به سمت مکه رو کرد و گفت: «#حسین_جان! آرزو داشتم یک بار دیگر چشمهایم را به دیدار با تو روشن سازم اما عمرم وفا نداد... وعدهٔ دیدار ما به روز قیامت!» او زیر لب چند بیتی شعر خواند.
ناگهان شمشیر بکر بر گردن او فرود آمد و سر از تن فرستادهٔ #امام_حسین(ع) جدا شد. #کوفیان پایین ساختمان دارالأماره که حالا بیشتر شده بودند از شوق هلهله کردند. بکر پیکر مسلم را با خشونت به پایین پرتاب کرد. سپس هراسان به سمت قصر #ابن_زیاد دوید. ابن زیاد پرسید: «تمام شد؟ او را کشتی؟»
بکر با صدایی لرزان پاسخ داد: «آ... آری!»
- پیش از مردن چیزی هم گفت؟
- همواره میگفت: سبحان الله، الله ا کبر، لا اله الا الله... وقتی به او نزدیک شدم تا گردنش را بزنم گفت: «خدایا خودت بین ما و این مردم که به ما #دروغ گفتند و #نیرنگ زدند و تنهایمان گذاشتند، داوری کن!»
📘 برشی از کتاب #سفیر از مجموعه #دوستان_پیامبر_و_علی
🖋#مجید_ملامحمدی
برای تهیه کتاب کلیک کنید👇
🔗https://ketabejamkaran.ir/99051
📚#برشی_از_کتاب
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
هدایت شده از کتاب جمکران 📚
ا❁﷽❁ا
🗓10 ربیع الأول: سالروز ازدواج #پیامبر(ص) و #حضرت_خدیجه(س)
🟢 آن شب آسمان #ستاره_باران بود
📖آن شب آسمان ستارهباران بود. ماه پیشاپیش ستارههای درخشان به زمین نزدیک میشد و چنان میدرخشید که تمامی ستارگان را بیفروغ کرده بود. حتی نهر خانۀ #خدیجه هم به تبوتاب افتاده بود و میخروشید؛ طوری که مردم شهر از همۀ اطراف، برای بردن آب هجوم آورده بودند. ملکه چنان دستودلباز میبخشید که بیم اهل خانه بر این میرفت که او تمامی اموال خویش را یکشبه به تاراج بگذارد. اما این بسیار بعید بود، زیرا #خدیجه، هرچقدر میبخشید، چندین برابر داراتر میشد و این را در اخلاق، گفتار و پندارش میشد بهخوبی دید...
📘#بانوی_عاشق
🖋#اعظم_بروجردی
برای تهیه کتاب کلیک کنید👇
🔗https://ketabejamkaran.ir/127016
🍉#برشی_از_کتاب
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
هدایت شده از کتاب جمکران 📚
📖#برشی_از_کتاب
📗#مستوری
🗓 بمناسبت 27 آبان شهادت مهدی زین الدین
📖عکس را از کیف بیرون آوردم. گرفت و دوباره به آن نگاه کرد.
- به نظر تو شباهتی بین ما هست؟
عکس را گرفتم و دوباره نگاه کردم و بعد نگاهی به سیامک انداختم.
گفتم: «بستگی دارد!»
- به چی؟
- به اینکه دوست داری شباهت داشته باشی یا نه!
- بیشتر دوست دارم ببینم چه جور آدمی بوده.
- به هر حال #فرمانده_لشکر بوده. مهمتر اینکه شهیده.
- بهش نمیآید فرمانده لشکر باشد. آخر فرمانده لشکر باید خیلی خشن و اینها...
- مثل تو قدرت مدیریت داشته باشد!
📖از این حرف جا خورد. شاید احساس کرد با #شهید_زین_الدین شباهت روحی دارد. نمیدانم چرا سیامک را با این احساس تحریک کردم که تا ورودی قم سکوت کند و به فکر فرو رود...
📙 برشی از کتاب: #مستوری
🖋 نویسنده: #صادق_کامیار
برای تهیه کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/71482
📚#کتاب_هفته
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran