eitaa logo
جریان شناسی فکری، فرهنگی، سیاسی
3.1هزار دنبال‌کننده
844 عکس
1.2هزار ویدیو
1 فایل
این کانال بمنظور آشنایی و تبیین جریانات فکری، فرهنگی، سیاسی ویژه کادرهای فعالین دانشگاه و مربیان مساجد راه اندازی گردیده است. ارتباط با ادمین : https://eitaa.com/Srfm50
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۱۱۷ 🔰شخصیت و افکار میرزا یوسف خان (مستشار الدوله) شخصیت سیاسی و اجتماعی میرزا یوسف خان و افکار او تحت تاثیر مستقیم دو مولفه شکل گرفت. اولین عامل فریفتگی وی به پیشرفت ها و ظواهر کشورهای غربی است و عامل دوم، حشر و نشر و دوستی با روشنفکران غرب زده و دین ستیز می باشد که به بررسی هریک از این دو عامل و تاثیرش در افکار میرزا یوسف خان می پردازیم. ♦️ردیابی شخصیت میرزا یوسف خان در لیبرالیسم غربی در ردیابی فرهنگ سیاسی او باید گفت که نخستین آشنایی او با علم سیاست مغرب زمین در زمانی بود که به سمت منشی کنسولگری انگلیس در تبریز خدمت می کرد و در همان جا بود که با کتاب های لیبرالیستهای انگلیسی آشنا شد. ماموریت میرزا یوسف خان در تفلیس، که در آن زمان مرکزی برای تجمع آزادیخواهان غرب گرا بود، تاثیر پذیری وی را از اندیشه غربی شدت بخشید و شاکله شخصیت او را بر مدار آموزه های غربی محکم تر نمود. 🔹مقام سیاسی مستشارالدوله به عنوان ژنرال کنسول در تفلیس(۱۲۸۰-۱۲۸۳) که مرکز نهضت ترجمه فرهنگ جدید غرب و محل تجمع و ظهور صور مختلف اندیشه های نیهلیستی انقلاب مسیحی و آنارشیستی روسیه محسوب می شد، به همراه سیر و سفر در مسکو و سن پترزبوگ فرصت بیشتری به او داد تا آموزش های تجربی لیبرالیسم انگلیسی مطرح در کنسولگری را با مظاهر تمدن جدید در روسیه بیامیزد و مبانی نظری خود را تکوین بخشد. «بعدها، چندین سال اقامت در پترزبوگ و تفلیس یعنی مراکز آزادی خواهان روس، تحول بزرگی در افکارش به وجود آورد. در روسیه با افکار سوسیالیستهای فرانسه مثل «شارل نویسی» و «پرودون» و «سن سیمون» آشنا شد». 🔸بیشترین تغذیه ی سیاسی او از مکتب اصالت فرد فرانسوی و خردگرایی وابسته به آن بود. ملاقات های مکرر او با ملکم خان و مطالعه کتب متفکران انقلابی فرانسه مثل روسو و ولتر و منتسکیو و کتاب های دیگر و قوانین اساسی«مجلس موسسان» و کنوانسیون انقلابی فرانسه و اعلامیه حقوق بشر در ساخت اندیشه او تاثیر بسزایی گذارد و ثمره ی آنها کتاب «یک کلمه» اوست. بنابراین، کتاب «یک کلمه» که لب اندیشه و شخصیت فکری و سیاسی مستشارالدوله محسوب می شود، محصول فریفتگی وی از فرهنگ و ترقیات غربی است. دلدادگی میرزا یوسف خان به ترقیات و انتظامات و آزادی غرب و در یک کلمه« لیبرالیسم غربی» در جملات وی کاملا نمایان است. شالوده فکری که در روسیه و تفلیس در او شکل گرفته بود، در فرانسه و مسافرت هایش به انگلیس، قوام یافت و از او یک شخصیت به تمام معنا فرنگی و باب فرهنگ غرب ساخت. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
♨️ سید رضا صدر و آغاز ماجرا(1) ⛔️ از علمای پیاده شده از قطار انقلاب، آیت الله بود. وی برادر بزرگتر و فرزند آیت‌ الله‌ العظمی سیدصدرالدین صدر از مراجع ثلاث قم بود. ⛔️ سیدرضا صدر در درس فلسفه و عرفان شاگرد حضرت امام خمینی«ره» و در فقه و اصول شاگرد آیات عظام سیدصدرالدین صدر، سیدمحمد حجت کوه‌کمری و سید محمد محقق بود. ⛔️ وی در تیرماه ۱۳۴۶ شمسی راهی تهران شد و پس از حدود ده سال اقامت در این شهر، در اوایل سال ۱۳۵۷ مجدداً به قم بازگشت و پس از آن تا آخر عمر در این شهر به تدریس و تبلیغ مشغول بود. ⛔️ از جمله شاگردان او را می توان به آیات و حجج اسلام: حسین شب زنده دار، امام موسی صدر، سید ، علی اکبر ، علی دوانی، سید باقر خسروشاهی، محمدجواد و... اشاره کرد. ⛔️ تکاپوها و دغدغه های سیاسی سیدرضا صدر و همچنین روحیه ضد قدرت و ضد ظلم او نسبت به رژیم شاهنشاهی از او چهره‌‌ای مبارز ترسیم کرد. ⛔️ مبارزی که ساواک از او با تعابیری چون «روحانی افراطی»، «روحانی مخالف سلطنت و شاه» یاد می‌کند و لاجرم برای مقابله با فعالیت‌هایش دستور تبعیدش را صادر می‌کند، هرچند که این دستور پس از صدور، به اجرا در نیامد. ⛔️ اگرچه سیدرضا صدر قبل از انقلاب این گونه به مخالفت با رژیم پهلوی می پرداخت اما در ادامه راه و پس از پیروزی انقلاب، تبدیل به یکی از مخالفین جمهوری اسلامی شد. ادامه دارد... https://eitaa.com/antisecular_ir
📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۱۱۸ 🔰شکل گیری شخصیت میرزا یوسف خان در حشر و نشر با مجذوبان فرهنگ غرب از عوامل مهم دیگری که در شخصیت مستشار الدوله تاثیر زیادی داشت، حشرونشر او با روشنفکرانی بود که همچون خود او، مجذوب و مرعوب فرهنگ و تفکر غربی و ترقیات آن سامان شده بودند. میرزا ملکم خان، میرزا حسین خان سپهسالار و آخوند زاده از جمله این دوستان محسوب می شوند. مجالست سری و علنی و مکاتبات یوسف خان با میرزا ملکم و آخوندزاده و سپهسالار، علیرغم برخی اختلافها، در شکل گیری افکار او تاثیر زیادی داشت. از جمله آن که وی نیز همچون ملکم خان، به تلفیق و انطباق مبانی تفکر غربی با اصول اسلام، برای ایجاد پذیرش در مردم، معتقد شد و در نگارش کتاب «یک کلمه» آن را مدنظر قرار داده و در جای جای آن با ذکر آیات و روایات تلاش می کند که اسلام را موافق با آنچه در غرب گذشته است، نشان بدهد. حتی در نگاشتن «یک کلمه» که اقتباس از قانون اساسی فرانسه است، تحت تاثیر نظرات ملکم خان قرار گرفته است. ♦️کتاب«یک کلمه»، ملاک اندیشه های میرزا یوسف خان کتاب «یک کلمه» مشهورترین اثر میرزا یوسف خان، ملاک و میزان خوبی برای ارزیابی اندیشه های اوست. این رساله، حاصل مطالعه در فکر و اندیشه و فرهنگ غرب بود که آن را در سال ۱۲۷۸ هجری قمری در پاریس نوشت و مقصود او از یک کلمه «قانون» است. بعضی هم آنرا تراوش در ضمیر او دانسته اند. نویسنده روزی در خواب هاتفی غیبی را می بیند. از او رمز موفقیت کشور های مغرب زمین (اروپا) را سوال می کند. هاتف غیبی در جواب وی، تمام پیشرفت های غرب را در یک کلمه می داند که آن یک کلمه قانون نام دارد. نویسنده سپس شرح می دهد که پس از بیدار شدن نزد یکی از دوستان خود که از تاریخ اسلام آگاهی کامل داشته می رود و از او چاره می جوید و پس از آن دست به تالیف این رساله می زند. 🔹بنابراین در می یابیم که مستشارالدوله، در این کتاب تلاش می کند تا با «قانون» که به نظر او رمز تمام ترقیات غرب است و «اسلام» که اعتقاد و ایمان مردم است، پیوند برقرار سازد. او نیز همچون ملکم خان دریافته بود که بدون بهره گیری از اسلام و بیان افکار و اندیشه های غربی در لفافه ای از اسلام، نمی تواند آن ها را مورد قبول و توجه مردم قرار دهد. منبع اصلی یوسف خان در تالیف این رساله، همان قوانین اساسی فرانسه مصوب ۱۷۹۱ و بیانیه حقوق بشر مصوب ۱۷۸۹ است. مستشارالدوله در پایان هرفصل تعدادی از آیات و روایات اسلامی را می آورد و آنها را با این قوانین مطابقت می دهد و نتیجه می گیرد که قانون اساسی فرانسه، کاملا مطابق با قوانین شریعت اسلامی است! 🔸به خاطر همین مطلب، ابتدا بر کتاب خود نام «روح الاسلام» نهاده بود که البته اقتباس از نام «روح القوانین» منتسکیو، متفکر غربی است! خود او در نامه ای که به فتحعلی آخوندزاده این باره نوشته است، می گوید: در این کتاب به جمیع اسباب ترقی و سیویلیزاسیون (تمدن) از قرآن مجید و احادیث صحیح، آیات و براهین پیدا کرده ام که دیگر نگویند فلان چیز مخالف آئین اسلام یا آئین اسلام مانع ترقی و سیویلیزاسیون است. آخوندزاده، در نامه های خود به مستشارالدوله، مغایرت قوانین غرب را با قوانین اسلام گوشزد می کند. البته او در این نامه ها، قوانین فرانسه را برتر از قوانین اسلام معرفی می کند و این طور القاء می نماید که قوانین اسلامی غیر مترقی و خشن است! ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
✡️ مخالف اسلامیت نظام(2) ♨️ سیدرضا صدر، محمدرضا پهلوی شاه وقت ایران را فاسد و ضد اسلام و نظامش را دیکتاتوری می‌دانست اما با روش مبارزه انقلابی، مخالف بود. از نظر او روش‌های انقلابی زودگذر بود و باید روش‌های دراز مدت و موثر را دنبال کرد. ♨️ معتقد بود که اگر جامعه اصلاح شود خواه ناخواه حکومتی مانند حکومت شاه از داخلش بیرون نمی‌آید در این صورت اگر حکومت هم فاسد بشود بلافاصله جامعه کنارش می‌گذارد. ♨️ سید رضا، بعد از ورود به ایران در مدرسه علوی به دیدار استادش رفت، اما در همان دیدار با عنوان جمهوری اسلامی مخالف کرد. ♨️ او که از ابتدا مخالف استقرار بود، نظر انتقادی خود را قبل از همه پرسی جمهوری اسلامی، با حضرت امام درمیان گذاشت. ♨️ با استقرار جمهوری اسلامی، سیدرضا صدر به یکی از منتقدین و مخالفین سرسخت جمهوری اسلامی تبدیل شد. کما اینکه بعد از اثبات نقش در کودتای و کودتای (ترور حضرت امام)، بازهم سید رضا دست از حمایت شریعتمداری، برنداشت. ♨️ سید رضا بعد از حصر آقای شریعتمداری برای او تلاش فراوان کرد اما به نتیجه نرسید. شریعتمداری وصیت کرده بود که سید رضا صدر، بر جنازه او نماز بخواند. ♨️ اما به دلیل بوجود آمدن غائله و آشوب هنگام تشییع شریعتمداری، وزارت اطلاعات مانع نماز خواندن سید رضا صدر بر جنازه شریعتمداری شده و سید رضا به مدت 24 ساعت، بازداشت می شود. ادامه دارد... ✍ https://eitaa.com/antisecular_ir
📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۱۱۹ 🔰 ادامه بحث کتاب "یک کلمه" ... روشی که میرزا یوسف خان مستشارالدوله در تدوین این رساله به کار برده و ملکم نیز همان روش را داشته است، امری نیست که از اندیشه آن دو تراوش نموده باشد؛ بلکه این روش، راهی است که فراماسونری در پیش پای اعضاء خود می گذارده است. «فراماسونری» مجمعی است سری که در آن اعضاء می بایست فارغ از مرزبندی های دینی و مسلکی، باهم پیوند داشته باشند! فراموشخانه که به تقلید از فراماسونری و با حال و هوا و مقتضیات آن زمان ایران تاسیس شد، همین مرام را سرلوحه ی رفتار خود قرار داد. علاوه بر آن، ترویج آداب و رسوم غربی و تجدید ساختار سیاسی و اقتصادی بر طبق نمونه های اروپایی نیز از اهداف تاسیس فراموشخانه در ایران بود. ♦️میرزایوسف خان علی رغم تلاشی که برای تطبیق قانون برگرفته از قانون اساسی فرانسه با اسلام به عمل می آورد، لیکن آشنایی او با مبانی و تفکر اسلامی اندک است در حالی که وانمود می نماید که از معارف اسلامی اطلاع و آگاهی کافی دارد و این امر، نقطه ضعف بارز و شاخص تمامی روشنفکرانی است که یا از اسلام به کلی بریده و قطع نموده اند مثل آخوندزاده و یا تلاش کرده اند که اسلام را بر یافته های غربی منطبق نمایند. در هر حال این عمل، قطعا نوعی خدعه و نیرنگ محسوب شده و در عین حال حکایت از جهالت عمیقی در روشنفکران نسبت به درک واقعیت ها اعم از واقعیت های جامعه غرب و اندیشه های آنان و واقعیت های جامعه خویش می نماید. 🔹عضویت در شبکه ی فراماسونری میرزا یوسف خان در پاریس وارد لژ فراماسونری «کلمنت امیتیه» منتسب به گروه گرانداوریان شد. تاریخ صحیح عضویت او در این لژ ماسونی مشخص نیست، لیکن ذیل فرمان نشان روزکروا که از سوی استادان لژ به او اعطاء شده است تاریخ ۲۹ نوامبر سال ۱۸۶۹ ثبت شده است. میرزا یوسف خان که در آن ایام شارژ دافر ایران در پاریس بوده در روز ۲۹ نوامبر ۱۸۶۹ یکی از درجات عالیه فراماسونری را از معتمدین و استادان لژ مذکور گرفته است. در زیر فرمان نشان او «معماران اعظم» لژ می نویسند: «ما معتمدین لژ کلمانت امیتیه گواهی می کنیم که عنوان حاضر به وسیله ما به برادر میرزا یوسف خان، پس از آن که در حضور ما مراتب را امضاء کرد تسلیم شده است». این نشان که به او داده شده دارای مزایایی بوده است. زیرا در متن فرمان نوشته شده «میرزا یوسف خان می توانند از همه حقوق ناشی از این عنوان و نشان استفاده کنند و به تمام برادران ماسونی توصیه می کنیم که او را بپذیرند و همچنین به همه ماسونهای داخلی و خارجی که دارای نشان رسمی و حقیقی هستند، متقابلا توصیه می کنیم که اقدامات لازم را معمول دارند». 🔸در هر حال عضویت وی و تاثیر پذیریش از شبکه جهانی فراماسونری قطعی است. ارتباط وی با ملکم و فراموشخانه و سبک و سیاق نوشته ها و سیاستی که در آنها دنبال می کرد، همگی حکایت از وفاداری وی به مرام ماسونی و حرکت در جهت منافع این جمعیت استکباری است. فراماسونری گذشته از تبلیغ «جهان وطنی» و جاسوس پروری و جذب اطلاعات و وابسته نمودن نخبگان کشورها، مرزهای عقیدتی و سیاسی مابین اعضاء را بر می داشت و استکبار جهانی، شدیدا به تحقق این فرآیند سلطه نیازمند بود. روشنفکران وابسته ای چون یوسف خان، با تمسک به اسلام و بیان اندیشه ها و فرهنگ غرب در لفافه دین، بزرگترین ضربه را به مرزبندی بین خودیها و غیرخودیها و بیشترین فایده را در این جهت به غربیها رساندند. 🆔 @Jarianshenasi
(3) ♨️ در زندان نفس ♨️ سید رضا صدر پس از بازداشت، جزوه مفصلی به نام«در زندان ولایت فقیه» می نویسد و آن را به صورت گسترده در قم و تهران پخش می کند. ♨️ او در این جزوه، شرح ماوقع را بیان کرده و به تخریب نظام جمهوری اسلامی پرداخت. ❇️ حجت الاسلام وزیر وقت اطلاعات در مورد این اتفاق در خاطرات خود می نویسد: ♨️ «…دستورالعملی مبنی بر ممانعت از نمازخواندن آقای صدر از سوی هیچ مقامی صادر نشده…در پی انتشار جزوه آقای صدر با عنوان «در زندان ولایت فقیه»، در تاریخ ۱۴ مهر۱۳۶۶ از اداره اطلاعات قم خواسته شد که درباره مسائلی که در آن جزوه نسبت به برخورد اداره اطلاعات با ایشان در آن نامه آمده است توضیح دهد. ♨️ مدیرکل اطلاعات قم در تاریخ ۹ آبان ۱۳۶۶ طی نامه ای خطاب به اینجانب ضمن رد بسیاری از ادعاهای آقای صدر ضمن اشاره به فضای امنیتی آن شب و آمدن آقای صدر با داماد آقای و تعداد زیادی از طرفداران ایشان به بهشت معصومه نوشت: ♨️ «جمعیت آنچنان فشرده بود که برادران با بی سیم گفتند جای حرکت در محوطه نیست و اگر آقای به درون می رفت، تمام جمعیت را با خود می برد و کنترل اوضاع دیگر ممکن نبود». ♨️ ایشان در ادامه می گوید:« لذا چون نزدیک صبح نیز بود، تشخیص دادم که وی نباید نماز بخواند و اوضاع به میل و خواسته آنان پیش نرود. بخصوص که در آن شب هیچ دلیلی به ما ارائه ندادند که وصیت شده آقای صدر نماز بخواند و اگر مسلم می شد که وصیت شده، قطعا تصمیم به صورت دیگری بود». ادامه دارد... https://eitaa.com/antisecular_ir
📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۱۲۰ 🔰 میرزا حسین‌خان سپهسالارقزوینی (مشیرالدوله) میرزا حسین‌خان قزوینی ملقب به «مشیرالدّوله» و «سپهسالار اعظم» که بیشتر با لقب سپهسالار معروف شده است، یکی دیگر از روشنفکران لیبرال است که در سال ۱۲۴۳ ق به دنیا آمد. وی فرزند ارشد میرزا نبی خان و نوه ی آقا عابد قزوینی دلاک مخصوص علی نقی میرزا رکن الدوله فرزند فتحعلی شاه قاجار، حاکم قزوین بوده است. پدرش میرزا نبی خان در دوران سلطنت محمدشاه قاجار امیر دیوان عدلیه و حکومت فارس و اصفهان بوده است. میرزا حسین خان، مدتی نزد میرزا جعفر خان مشیرالدوله علوم جدید را فرگرفته است. ♦️وی پس از حلقه درس میرزا جعفرخان به همراه برادر کوچکترش یحیی خان عازم فرانسه شد تا در علوم جدید به تحصیل بپردازد. مدت اقامتش در فرانسه زیاد طول نکشید، به ایران مراجعت نمود تا کفالت کارهای پدر را برعهده بگیرد. به گزارش ناظم الاسلام کرمانی «میرزا حسین خان پس از تحصیل علوم متداوله به مدرسه دارالفنون داخل شده و زبان فرانسه و علوم ریاضیه را فراگرفت؛ و در سنه ۱۲۵۵ با سمت منشی گری به میرزا باقر ملک الکتاب سپرده شد. و بعد از چند سال به استخدام وزارت خارجه درآمد». وی در سال ۱۲۶۷ ه ق در زمان صدارت امیرکبیر، از برای حل و فصل امور بازرگانان ایرانی به عنوان کارپرداز ایران به بمبئی فرستاده شد. مدت ماموریتش سه سال طول کشید. در این زمان آقا خان محلاتی، باجناق میرزا حسین خان سپهسالار، رییس فرقه ی اسماعیلیه شاخه ی آقا خانی، که پس از سال ها جنگ و شورش در شرق کشور با قوای دولتی، از کشور خارج شده بود با مساعدت انگلیس در بمبئی مشغول توطئه چینی علیه ایران بود. میان سپهسالار و آقاخان محلاتی روابط دوستی و همکاری برقرار بود. و به همین جهت برای بازگشت آقاخان به ایران پا در میانی کرد. آقاخان محلاتی به اسم مسابقه و شرط بندی یکصد و پنجاه هزار روپیه به میرزا حسین خان بخشیده است. سپهسالار همچنین در ماموریت هندوستان، در ورود تریاک به ایران دست داشت. 🔹وی در سال ۱۲۷۰ ه ق به ایران بازگشت و سپس سه سال مامور کنسولگری ایران در تفلیس شد. این ایام مصادف با جنگ روس و عثمانی بود. میرزاحسین خان از بازار سیاه غلات در مناطق جنگزده استفاده کرد و با وارد کردن گندم ارزان، قریب صدهزار تومان سود برد. او همچنین در این ماموریت با فتحعلی آخوند زاده که در دیوان حکومت روس در قفقاز سمت مترجمی داشت و از منورالفکران هتاک نسبت به دین و معتقد به عوض کردن خط ایرانی بود، آشنا و مانوس شد. در سال ۱۲۷۵ ه.ق منصب وزیر مختاری ایران در عثمانی را بدست آورد. سفارتش در عثمانی ۱۲ سال طول کشید. در این مدت با شخصیت های تجدد طلب و فرنگی مآب عثمانی که فراماسون نیز بودند، مانند عالی پاشا، منیف پاشا و مدهت پاشا ارتباط و دوستی پیدا کرد. 🔸در همین ماموریت بود که با ملکم خان نیز آشنا شد. میرزا ملکم خان پس از تعطیلی فراموشخانه به دستور ناصرالدین شاه، به همراه پدرش میرزا یعقوب ارمنی، به آسیای میانه گریخت و با اجازه ی سفیر عثمانی وارد عراق شد. به دنبال اعتراض ایران، وارد اسلامبول شد و در آنجا میان او و میرزا حسین خان دوستی برقرار گشت. میرزا حسین خان بعد از استفسار از تهران برای او شغلی دست و پا کرد و پس از آنکه در تهران به عنوان صدراعظم منصوب شد، وی را از عثمانی خواسته، مقام مشاورت عالی صدارت را به او داد. و سپس به سمت وزیر مختاری به لندن فرستاد. وی همچنین در مدت اقامت در عثمانی با رضاقلی خان سواد کوهی معروف به حاجی میرزا صفا که افکار صوفیانه داشته و بر اساس برخی اسناد عضو فراماسونری بوده است، مرتبط شده و حالت مرید و مرادی بین آنان برقرار شد. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
(33) ✡️ قدیس سازی از مرجع کودتاچی ⛔️ سید رضا صدر در جزوه «در زندان ولایت فقیه» آن چنان به تعریف از (مرجع ساواکی و حامی ترور امام) می پردازد که خواننده را شگفت زده می کند. وی می نویسد: ⛔️ «سالها بود كه حضرتش را نديده بودم. او (شریعتمداری) در خانه ‏اش زندانى شده بود و كسى حق ملاقات با وى نداشت و اگر از كوچه ‏اش می گذشت ديوارهايش سر مى شكست. او در زمان خود پناه بى پناهان بود و اميد اميدواران، چه بسيار زندانى را از زندان نجات داد، چه تيره بختانى را سعيد ساخت». ⛔️ سید رضادر ادامه می آورد: «بسترى شدن او در بيمارستان براى پزشكان سرافرازى وبراى پرستاران دلخوشى بود. همگى آرزوی بهبودى او را داشتند، ولى كدام آرزومندى به آرزوی خود رسيد؟ ارادتمندان مى‌رفتند در پشت ديوار بيمارستان و يا در كنار آسانسور مى نشستند شايد لحظه ‏اى او را ببينند». ⛔️ رضاصدر با طعنه به انقلاب و امام، در وصف شریعتمداری می نویسد: «او سازنده بود و آينده نگر و سازندگان در اجتماع هاى عقب افتاده در زمان حيات خيرى نمى بينند، و اين جهان از پاداش آنها ناتوان است و موفقيت از آنِ ويرانگران است». ⛔️ همچنین سید رضا، در مورد خبر فوت شریعتمداری با اغراق و بزرگ نمائی، این گونه می آورد: «شام پنجشنبه ۲۳ رجب [۱۴ فروردین ۱۳۶۵] بود، می خواستم براى نماز شام و خفتن وضو بسازم كه خبر آوردند آن مرد بزرگ اين جهان را بدرود كرده. چه مرگ مقدسى! در شب جمعه! در ماه رجب! پس از بيمارى دردناك! پس از زندانى طولانى! آن هم در ولايت غربت! و در حال غربت!» ادامه دارد... @antisecular_ir
📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۱۲۱ 🔰 ادامه میرزا حسین خان سپهسالار... یکی دیگر از دوستان نزدیک میرزا حسین خان در اسلامبول «لرد لایارد» مامور بلند پایه ی انگلیس در شرق بود که در آن زمان سفیر کبیر انگلیس در امپراطوری عثمانی بود. لایارد سالهای زیادی در ایران و در میان قبایل بختیاری زندگی کرده بود. ایرانشناس و شرق شناس زبردستی بود و سیاستهای انگلستان را در شرق هدایت می کرد. سپهسالار برای پیشبرد ماموریتش در اسلامبول به وی متوسل می شده است. این دوستی آن قدر بود که لرد لایارد در ایام نقاهت بیماریش را، در سفارت ایران گذراند و سپهسالار شخصا از او پرستاری می کرد! ♦️سپهسالار در زمان سفارتش در عثمانی اجازه مکاتبه ی مستقیم با شاه را داشت و نامه های زیادی را از تحولات جدید عثمانی و غرب برای شاه و وزارت خارجه نوشت و آن ها را به قبول و اجرای این تحولات در ایران تشویق می کرد. وی همچنین برخی کتب اروپایی را برای ترجمه به ایران فرستاد و بعضی کتب ترجمه شده را به منظور استفاده ناصرالدین شاه به دربار ارسال کرد. در سال ۱۲۸۲ ه ق از سوی شاه به لقب «مشیرالدوله» ملقب گردید. در سال ۱۲۸۵ ه.ق از مقام وزیر مختاری به مقام «سفارت کبرا» ارتقا مقام یافت و از آن پس «سفیر کبیر» خوانده می شد. 🔹در مدت اقامت در اسلامبول به عضویت در تشکیلات فراماسونری در آمد و در خدمت اهداف و فرهنگ استعماری آن درآمد. حمایت همه جانبه ی او از میرزا ملکم خان در این رابطه معنا پیدا می کند. در سال ۱۲۸۷ ه.ق برابر ۱۸۷۰ میلادی ، ناصرالدین شاه میل سفر به عراق و زیارت عتبات عالیات را داشت. میرزاحسین خان اجازه این سفر را از دولت عثمانی گرفت و در ضمن آن سفر، در خدمت به شاه سنگ تمام گذاشت و شاه را با تشریفات زایدالوصفی که از سوی عثمانی ترتیب یافته بود به همراه مدحت پاشا والی بغداد در تمام سفر همراهی کرد. در آنجا بود که به پاس خدماتش، توسط شاه به یک ثوب جبه شمسه دار و یک حلقه انگشتر الماس مفتخر شد و طی حکمی از سوی شاه در ۲۹ رمضان ۱۲۸۷ ه.ق به منصب سه وزارت عدلیه به علاوه ی وزارت معارف و موقوفات کل ممالک ایران گماشته شد. 🔸مدتی از وزارت میرزا حسین خان در تهران نگذشته بود که از سوی شاه به لقب «سپهسالار اعظم» و در ۱۳ رجب ۱۲۸۸ ه.ق به سمت فرمانده کل قشون ایران منصوب گردید. درهمین سال (آخر شعبان ۱۲۸۸) ناصرالدین شاه با تمجید از میرزا حسین خان او را به صدر اعظمی دولت ایران برگزید. میرزا حسین خان در ظرف مدت ۱۱ ماه با سرعت زیاد متوالیا سمتهای وزرات، فرماندهی قشون و صدر اعظمی را به دست آورد. این ترقی برای هیچ کدام از مقامات حکومتی ایران نه در عهد قاجار و نه دیگر عهود، علی الظاهر روی نداده است! این موضوع تعجب محققان و آگاهان را به خود جلب کرده است که چگونه در فاصله ای چنین اندک میرزا حسین خان سپهسالار بر کرسی صدارت تکیه زد و سرداری کل قشون را بدست آورد. به هر ترتیب راز ترقی پله های قدرت توسط میرزا حسین خان سپهسالار یکی از مقوله های نادر دوران اخیر حکومتهای ایران، بویژه عهد قاجار است. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
(34) ♦️ تشبیه عجیب سیدرضا صدر 💢 سید رضا صدر در جزوه «در زندان ولایت فقیه» در مورد عدم تحویل جنازه به خانواده‌اش، با مقایسه انقلاب اسلامی با حکومت امیه و ، می‌نویسد: ♨️ «اگر جنازه را به بازماندگان در آن تاريكى شب تحويل می دادند چه می شد؟ جنازه شهيد ما مرحوم سيد محمدباقر صدر را پس از اعدام به بستگان تحويل داد. حضرت صادق(علیه السلام) بر جنازه عمويش زيد [بن علی بن الحسین] كه بر سر دار بود نماز خواند و بنى اميه از نمازش جلوگيرى نكردند. 💢 در ادامه با تشبیه شریعتمداری به حضرت امام کاظم(ع) می نویسد: 💢 «روز ديگر شد. روز شنبه [۱۶ فروردین ۱۳۶۵]، روز شهادت حضرت موسى كاظم (علیه السلام) عجب تصادفى! آيا ميان اين كاظم و آن كاظم رابطه‏ اى برقرار بود؟ آيا حياتشان به يكديگر شباهت داشت؟ آيا مماتشان همانند بود؟» 💢 «حضرت كاظم را خليفه وقت [مهدی و هارون الرشید عباسی] بنام اسلام دستگير كرد و سال ها به زندان انداخت و سرانجام شهید كرد. حضرتش ششمين نواده پيامبر اسلام و هفتمين وصى آن حضرت و پيشواى بزرگ انسان ها بود. پاكيزه‏ ترين فرد زمان و دانشورترين مرد روزگار بود» 💢 «آقاى شريعتمدارى هم نامش كاظم بود، از سلاله پيامبر اسلام، شايد حكومت وقت وجودش را براى اسلام زيان‌بخش می‌ديد كه سالها وى را زندانى كرد و سرانجام چنان‌كه می‌دانند به خاكش سپرد و از اقامه مجالس ترحيم و عزا براى او جلوگيرى شد». ادامه دارد... https://eitaa.com/antisecular_ir
📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۱۲۲ 🔰 ادامه میرزا حسین خان سپهسالار... سپهسالار در ابتدای صدارت خود، میرزا ملکم خان ارمنی تبار را به ایران فراخواند و به عنوان مشاور عالی خود منصوب کرد و شروع به نوشتن قانون لایحه تشکیل دربار اعظم نمود. شورای دولت را از شش وزیر به نه وزارتخانه زیر نظر صدراعظم ارتقاء داد. قرارداد پرآوازه رویتر را با یک یهودی تبعه انگلیس منعقد ساخت و پس از آن نخستین سفر شاه را به سوی دیار فرنگ تدارک دید. ♦️دهه هشتاد که در اواخر آن سپهسالار صدارت یافت مصادف با قحطی های پی در پی در ایران بود. از آن میان، قحطی سال ۱۲۸۸ ه.ق موجی از مرگ و میرهای دسته جمعی را بدنبال داشت، تا جائیکه جمعیت ایران را به نصف تقلیل داد. در این دوران سپهسالار دارائی خزانه بی رونق کشور را در کیسه ریخت و صرف عیاشیهای شاه و درباریان در طی سفر پنج ماهه به دول اروپائی نمود. این موضوع اذهان توده ها را به سپهسالار بدبین کرد. همچنین امتیازنامه رویتر که برای مدت هفتاد سال تمام منابع ثروت ایران را در اختیار اجنبی گذاشت، هواخواهان استقلال و عزت کشور را به واکنش واداشت. هنگام بازگشت شاه از سفر فرنگ در پی فشار عناصر داخلی_ مخصوصا علماء _ میرزا حسین خان دربندر انزلی از صدارت خلع گردید و به حکومت گیلان منصوب شد. شاه به تنهایی راهی تهران شد و تدریجا اوضاع را آرام و سپس سپهسالار را به تهران طلبیده و امتیازات اولش را بتدریج به او باز گرداند. مورخان، در عزل میرزا حسین خان، تسلیم بودن بی قید و شرط او در قبال سیاستهای انگلیس و فشارهای ابرقدرت رقیب آن، یعنی روسیه را نیز دخیل دانسته اند. 🔹در سال ۱۲۹۰ ه.ق پس از سه ماه فترت به عنوان وزیر خارجه در سلک وزرای مختار در آمد. یک ماه بعد بار دیگر شاه مقام سرداری کل قشون ایران و لقب «سپهسالار اعظم» را به وی تفویض کرد. شاه در سال بعد به جای هیات مجتمعه، امورات کشور را میان میرزا حسین خان و مستوفی الممالک تقسیم کرد. اولی مسئول امور لشکری و دومی مسئول امور کشوری گردید. بدین سان دوباره سپهسالار همچون گذشته به قله اقتدار بازگشت؛ اما زخم انزلی را تا آخر در دل داشت. در سال ۱۲۹۵ میرزا حسین خان با زمینه چینی لازم برای دومین بار رضایت ناصرالدین شاه را برای سفر به اروپا به دست آورد. در این سفر که قریب پنج ماه به طول انجامید، همچون سفرگذشته، میرزا حسین خان شخص اول بود. 🔸پس از بازگشت از این سفر، ناصرالدین شاه به واسطه خدمات بی شائبه سپهسالار، دو قطعه طغرای مکلل به الماس برای نصب روی شانه ها( این اولین سردوشی نظامیان در ایران است) به وی بخشید. در همین سال باز هم بر دامنه اختیارات سپهسالار افزوده شد و امور سرحدی استانهای مرزنشین و مهم کشور، علاوه بر امور لشکری و وزارت خارجه به وی سپرده شد. از رهگذر این اختیارات کامل و یکه تازی در سیاست خارجی و امور لشکری و کشوری در طول یک دهه، میرزا حسین خان سپهسالار بنیان گذار آداب و رسومی شد که پایه گذاری سبک و روش اروپائی و غربی در ایران قلمداد می شود. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
(35) ↙️ کینه شتری از ولایت فقیه 🔴 سید رضا صدر در مورد بازداشت خود، در جزوه «در زندان ولایت فقیه» سربازان گمنام امام زمان را ساواک می‌نامد و می‌نویسد: 🔴 «پيكان به ميدان جلو ايستگاه راه آهن رسيد، جایی كه ساواك آريامهرى در آنجا قرار داشت، و اكنون جايگاه ولايت فقيه مى باشد. چه زمين مقدسى!» 🔴 در ادامه با تشبیه خود به حضرت (ع) و پیش کشیدن موضوع زندانی شدن آن حضرت، بیان می‌دارد: 🔴 «سپس به خواندن سوره مباركه إسراء پرداختم. وقتى اين سوره را از بر داشتم ولى در آن روز از رو خواندم و به حضرت امام موسى كاظم (ع) تقديم داشته از آن وجود مقدس كمك خواستم» 🔴 «چون آن حضرت نيز مزه زندان را چشيده بود و نام من در فهرستى قرار داشت كه نام حضرت سرلوحه آن بود و بنام اسلام حضرتش را زندانى كرده بودند؛ آن حضرت زندانى خلافت بود، من زندانى ولايت فقيه» 🔴 «آن روز بيست و پنجمين روز ماه رجب و روز شهادت آن حضرت بود، رابطه‌‏اى طبيعى نيز ميان من و حضرتش برقرار بود، چون سيد موسوى هستم و نسب من به آن حضرت مى‌رسد» 🔴 سیدرضا صدر در ادامه، به صورت ضمنی حکومت جمهوری اسلامی را بدتر از حکومت می داند. او در جواب سوال بازرس که پرسیده بود: "يعنى شما مى‌گوئيد حكومت امروز مانند حكومت شاه است؟" می‌نویسد: «گفتم: تفاوتى كه ميان حكومت امروز و حكومت شاه موجود است، آن است كه هر چه امروز مي‌شود بنام اسلام است، ولى آنچه در زمان شاه مي‌شد بنام اسلام نبود!» ادامه دارد... https://eitaa.com/antisecular_ir