eitaa logo
جریان شناسی فکری، فرهنگی، سیاسی
3.2هزار دنبال‌کننده
844 عکس
1.2هزار ویدیو
1 فایل
این کانال بمنظور آشنایی و تبیین جریانات فکری، فرهنگی، سیاسی ویژه کادرهای فعالین دانشگاه و مربیان مساجد راه اندازی گردیده است. ارتباط با ادمین : https://eitaa.com/Srfm50
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت ۳۳ 🔰فعالیت حزب توده پس از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت حزب توده در زمان حاکمیت نظام جمهوری اسلامی ایران، در چهار دوره قابل بررسی است: دوره انتقال: دوره اول، نخستین ماه‌های پس از پیروزی انقلاب را در برمی‌گیرد. در این دوره، رهبر حزب توده با تمهیدات خاصی به داخل کشور منتقل می‌شود و سازمان خود را برپا می‌کند. کیانوری خود در این رابطه می‌گوید: «با پیروزی انقلاب و پیدایش شرایط جدید سیاسی در ایران، از اول فروردین ۱۳۵۸ تا آخر اردیبهشت همان سال همه کادرهایی که داوطلب بازگشت به ایران بودند، مهاجرت را ترک کرده و به کشور بازگشتند. من شخصا روز ۲۸ اردیبهشت ۱۳۵۸ به تهران بازگشتم. همسرم مریم که عضو کمیته مرکزی بود، اوایل فروردین به ایران آمده و فعالیتهای اولیه تشکیلات دموکراتیک زنان را آغاز کرده بود. زمانی که من به ایران آمدم، کار اساسی تجدید سازمان انجام شده بود. ♦️در اوایل اسفند ماه ۱۳۵۷ فرج‌الله میزانی به تهران اعزام شد. او به کمک علی خاوری و آن اعضای سازمان افسری حزب که پس از ۲۵ سال از زندان شاه آزاد شده بودند (عباس حجری بجستانی، محمدعلی عمویی، رضا شلتوکی، ابوتراب باقرزاده، تقی کی‌منش و محمد اسماعیل ذوالقدر) و تعدادی از زندانیان توده‌ای که هریک ۱۰ الی ۱۵ سال در زندان بودند مانند: آصف رزم‌دیده، صابر محمدزاده، هدایت‌الله معلم، گاگیک آوانسیان و... سازماندهی تشکیلات حزب در ایران و تجدید انتشار روزنامه مردم را آغاز کرده بودند. در خیابان ۱۶ آذر روبه‌روی ساختمان دانشکده فنی دانشگاه تهران، نیز ساختمانی به‌عنوان دفتر مرکزی حزب تهیه شده بود. این ساختمان به یکی از اعضای سابق حزب، مهندس جمشید هرمز برادر محمود هرمز از فعالین قدیمی حزب تعلق داشت. او این ساختمان را با وام مفصلی که از بانک و مقداری هم از برادرش گرفته بود، ساخت و زمانی که آن را به اجاره ما داد هنوز تکمیل نشده بود... 🔹پس از رسیدن من به تهران کار رهبری حزب منظم شد و جلسات هیات اجرایی تشکیل گردید. پس از مدتی ما نام هیات اجرایی را به هیات سیاسی تغییر دادیم... مدت کوتاهی پس از ورود من به تهران، هیات سیاسی تصمیم گرفت که چند نفر به ترکیب هیات دبیران و هیات سیاسی اضافه شوند. بدین‌ترتیب طبری، عمویی، خاوری و حجری به هیات دبیران و شلتوکی، باقرزاده، ذوالقدر و کی‌منش به هیات سیاسی وارد شدند...» دوره تجدید سازمان: این دوره به‌طور عمده سال ۱۳۵۸ را در برمی‌گیرد و فعالیت تشکیلاتی رهبری حزب توده معطوف به جذب گروه‌ها، محفل‌ها و افراد توده‌ای و متشکل ساختن آن‌ها در چارچوب سازمان‌های علنی و مخفی است. 🔸دوره تثبیت: سال‌های ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ را در برمی‌گیرد و اوج فعالیت حزب توده محسوب می‌شود. حزب توده توانست در این دوره سازمان علنی و تشکیلات مخفی ـ نظامی خود را منسجم سازد و فعالیت‌های سیاسی، تبلیغاتی و اطلاعاتی خویش را سامان بخشد. حزب توده تلاش می‌کرد با تبلیغات وسیع به‌عنوان حامی استراتژیک خط امام معرفی شود و در همین راستا به موضع‌گیری در مقابل حزب دموکرات کردستان، دولت بازرگان، حمایت از اشغال لانه جاسوسی توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، ادعای مشارکت در دفاع مقدس، مقابله تبلیغاتی با خط بنی‌صدر و حتی ارائه برخی اطلاعات به نهادهای انقلابی علیه ضد انقلاب راست و چپ افراطی و مائوئیسم، سعی کرد جای پای خود را در جامعه محکم کند. همچنین حزب توده در حالی نهایت تلاش خود را برای دریافت پروانه فعالیت قانونی از وزارت کشور به کار گرفت که در اوج فعالیت پنهانی خود برای سازماندهی تشکیلات مخفی - نظامی و ارتباطات جاسوسی به سر می‌برد. اقدامات حزب توده در ارائه برخی اطلاعات پیرامون کودتای نوژه، این حزب را به شدت مغرور ساخت و کیانوری بارها مدعی کشف کودتا توسط حزب متبوع خود می‌شود؛ توده‌ای‌ها نیز به شدت به اشاعه این شایعه می‌پردازند. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت ۳۴ 🔰 فعالیت حزب توده پس از پیروزی انقلاب اسلامی... دوره کنترل اطلاعاتی و انحلال: دوره چهارم که سال‌های ۱۳۶۲-۱۳۶۱ را در برمی‌گیرد، بر اثر پیگیری نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران، اسرار ارتباط شبکه مخفی نظامی حزب توده با کا.گ.ب (سازمان امنیتی شوروی) کشف می‌شود و حزب، آماج کنترل‌ها و هشدارهای اطلاعاتی ـ عملیاتی قرار می‌گیرد. رهبری حزب به شدت به تدارکات دفاعی در ابعاد اطلاعاتی ـ سیاسی و تبلیغاتی می‌پردازد و می‌کوشد تا خود را از زیر فشار برهاند. از جمله در نیمه سال ۱۳۶۱ به قطع ارتباط مستقیم با شوروی دست می‌زند و ارتباط تشکیلات مخفی ـ نظامی را پیچیده‌تر و مستورتر می‌سازد. اما با پیگیری و هوشیاری نهادهای اطلاعاتی، این اقدامات خنثی شده و در تاریخ ۱۷ بهمن ۱۳۶۱ اولین گروه از رهبران و کادرهای درجه اول حزب دستگیر می‌شوند. سرانجام در تاریخ ۱۳۶۲/۲/۶ در عملیات «امیرالمومنین علی(ع)» که در شب میلاد مولای متقیان انجام گرفت، سازمان‌های علنی و مخفی حزب توده فرو ریخت و در پی آن با اطلاعیه دادستانی‌کل انقلاب اسلامی انحلال حزب توده اعلام شد. ♦️تلاش حزب توده برای عملیات براندازی در نیمه دوم سال ۱۳۶۱، اطلاعاتی مبنی بر توطئه گسترده حزب توده برای براندازی نظام جمهوری اسلامی در اختیار مسئولان نظام قرار گرفت. البته ماهیت حزب توده از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی - و حتی از دوران مبارزات علیه رژیم ستمشاهی - برای سران نظام مشخص شده بود؛ شناختی که از تجربه عمیق بررسی فعالیت کمونیست‌ها در ایران و سایر کشورهای اسلامی سرچشمه می‌گرفت و نسبت به سایر گروه‌های چپ نیز تعمیم می‌یافت. امام خمینی(ره) در سخنان خود بارها هوشیاری نظام از فعالیت‌های حزب توده را گوشزد کرده و در برابر تلاش‌های جریان‌های مارکسیستی و التقاطی که منافقانه از اتحاد با نیروهای مسلمان دم می‌زدند، ایستادگی می‌کردند. 🔹در عین حال در فاصله سال‌های ۱۳۶۱-۱۳۵۸، شرایط سیاسی - اجتماعی کشور به‌گونه‌ای بود که مسئولین در عین ابراز هوشیاری، می‌کوشیدند فعالیت رسمی حزب توده را تحمل کنند. مهم‌ترین عاملی که سبب فعالیت آزادانه حزب توده در چهار سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی شد، تاکید حضرت امام(ره) بر اصل آزادی عقیده بود. امام(ره) در آخرین روزهای اقامت خود در پاریس تاکید کرده بودند که «مارکسیست‌ها آزاد خواهند بود خواسته‌های خود را بیان کنند، اما آزادی توطئه علیه کشور را نخواهند داشت.» عامل دیگر، اعتقاد به بازسازی فکری و فرهنگی نسلی بود که در دوران حاکمیت شاه و آمریکا به فرهنگ غربی آلوده شده بود. 🔸بر این اساس، نظام جمهوری اسلامی فعالیت آزادانه احزاب و گروه‌های چپ در ایران را پذیرفت. این جریانات و گروه‌ها اما با سوء استفاده از حسن‌نیت نظام، به توطئه و آشوب روی آوردند و خیلی زود توسط مردم از صحنه سیاسی - اجتماعی کشور حذف شدند. در این میان البته حزب توده‌ ترفند خاصی را در پیش گرفت و تلاش کرد توطئه‌های خود را زیر پوشش حمایت از نظام انقلابی پنهان کند. این رویه با وجود بردباری نظام جمهوری اسلامی ادامه یافت؛ اما از آنجایی‌که موجودیت این حزب موجب وارد آمدن صدماتی به کیان انقلاب می‌شد، نهادهای انقلابی جمهوری اسلامی پرده از چهره توطئه‌آمیز حزب توده برانداختند و مأموریت دستگیری سران این حزب در دستورکار «واحد اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» قرار گرفت. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت ۳۵ 🔰 عملیات فروپاشی نهایی در ساعت ۴:۳۰ بامداد روز ۱۳۶۱/۱۱/۱۷، نخستین مرحله عملیات مقدماتی فروپاشی حزب توده با دستگیری نورالدین کیانوری دبیر اول کمیته مرکزی حزب و همسرش مریم فرمانفرماییان فیروز، عضو هیأت سیاسی کمیته مرکزی حزب آغاز شد. در نخستین ساعات بامداد همان روز بخش مهمی از مراکز پنهانی حزب توده به تصرف نیروهای سپاه درآمد و حدود چهل نفر از چهره‌های برجسته حزب توده و عناصر کلیدی کمیته مرکزی و کادرهای درجه اول این حزب دستگیر شدند. ♦️بلافاصله تخلیه اطلاعاتی این عناصر با طبقه‌بندی حفاظتی بالا دستورکار بعدی مقابله با حزب توده بود. با این اقدام، تلاش‌های احتمالی عوامل نفوذی شوروی و حزب توده و عناصر ضد انقلاب راست در سایر ارگان‌ها برای دستیابی به اطلاعات به‌دست‌آمده - که جزییات آن بعدها کشف شد - ناکام ماند. در فاصله کمتر از دو ماه، اطلاعات کلیدی فراوانی پیرامون عملیات پنهانی حزب توده به‌دست آمد و سازمان‌های مخفی و نظامی، شبکه‌های نفوذی و جاسوسی و همچنین طرح‌های براندازی این حزب کشف شدند. ابعاد اطلاعات کشف‌شده به‌حدی بود که کادر رهبری حزب توده تصور آن را نمی‌کرد و طرحی را برای جبران و جایگزینی آن پیش‌بینی نکرده بود. 🔹دومین مرحله عملیات با نام «عملیات حضرت امیرالمومنین(ع)» بر مبنای اطلاعات کشف‌شده در مرحله نخست، در شب میلاد امام علی (ع) در هفتم اردیبهشت ۱۳۶۲ آغاز شد. در گام نخست، فرج‌الله میزانی مسئول تشکیلات کل، انوشیروان ابراهیمی مسئول فرقه دموکرات آذربایجان، محمدمهدی پرتوی مسئول سازمان‌ های مخفی و نظامی، رحمان‌ هاتفی مسئول وقت سازمان ایالتی تهران چهار عضو رهبری حزب توده که جلسه هیات دبیران را تشکیل می‌دادند، پس از دستگیری حجری، در ضربه اول دستگیر شدند. 🔸در این عملیات، حدود ۱۷۰ نفر از کادرهای حزبی، اعضای سازمان‌های مخفی و نظامی و عوامل جاسوسی و نفوذی در تهران و همچنین بیش از ۵۰۰ نفر در شهرستانها دستگیر شدند. در این عملیات همچنین حدود ۸۰ واحد خانه مخفی حزب، سه محل جاسازی‌شده اسلحه، شامل ۲۰۰ قبضه انواع سلاح کمری، تفنگ ژـ۳، کلاشنیکف، آرپی.جی۷، تیربار و مقادیر زیادی فشنگ و نارنجک، صدها دستگاه اتومبیل و موتورسیکلت، انواع وسایل چاپ و تکثیر و آرشیوهای محرمانه حزبی و قریب به نه میلیون تومان وجه نقد به دست آمد. ♦️حزب توده دارای قریب به ده هزار عضو و هوادارانی بود که اکثریت آنها در سازمان‌های رسمی حزب سازماندهی شده بودند و مستقیماً در جریان توطئه‌ها و اقدمات پنهانی حزب قرار نداشتند. از همین‌رو، تمام تلاش‌ها بر بازگردادن این عناصر با تکیه بر اطلاع‌رسانی و افشای توطئه‌های خیانت‌بار حزب توده بود. گام نخست در افشای ماهیت حزب، مصاحبه رادیو تلویزیونی تعدادی از برجسته‌ترین سران حزب و اعتراف صریح آنان به مشارکت در تخلفات قانونی و توطئه‌های پنهانی و جاسوسی بود. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت ۳۶ 🔰 سازمان چریکهای فدایی خلق ♦️چگونگی شکل‌گیری سازمان بعد از اینکه تعداد زیادی از افراد حزب توده در جریان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ دستگیر شدند، تعدادی نیز کشته و عده‌ای به خارج از کشور فرار کرده و تعدادی هم با رژیم شاهنشاهی هم‌آوا شدند، گروهی از جوانان ماجراجو که در حزب توده فعالیت می‌کردند، و از حزب توده و جبهه ملی نا امید شده بودند، گروهی را تحت عنوان گروه رزم آوران توده تشکیل دادند. افرادی نظیر عباس سورکی، عبدالحسین مدرسی، ناصر آقایان، بیژن جزنی، حسین نعمتی، مهدی شیری و. . . که در جلسات خود عملکرد گذشته حزب توده و شوروی را نقادی می‌کردند.  🔹در ابتداء با ذهنیت و سوابقی که بعضی از آنها در جبهه ملی و فعالیت‌های دانشگاهی داشتند، در جلسات جبهه ملی، حزب ملیت و گروه ارانی شرکت وسیعی در تشکیل گروه ضد استعماری داشتند که به دلیل داشتن نظرات تند و مشی مسلحانه از همان گروه‌ها و افراد رانده شدند و از سال ۱۳۴۴ در بین خود اقدام به تهیه اسلحه و  آموزش نظامی کردند. این گروه که می‌توان آنان را پایه‌گذار و کادر اصلی "سازمان چریکهای فدایی خلق" نامید، بدون اینکه هیچ گونه عملیاتی داشته باشند در سال ۱۳۴۷ دستگیر شدند. آنها در زندان، به کار تشکیلاتی خود ادامه دادند و تشکل خود را حفظ نمودند. این سازمان تا اسفند ۱۳۴۹ اسمی نداشت و در اواخر فروردین ۱۳۵۰ از ادغام دو گروه چپ گرا که سابقه فعالیت آنها از اواسط دهه ۱۳۴۰ شروع شده بود، تشکیل گردید که ایدئولوژی رسمی آنان، مارکسیسم- لنینیسم، و معتقد به مبارزه مسلحانه بودند. این دو گروه عبارت بودند از گروهی که بیژن جزنی، عباس سورکی، غفور حسن‌پور، علی‌اکبر صفایی فراهانی، محمد صفاری آشتیانی و حمید اشرف از مؤسسان آن بودند (گروه یک) و گروه دیگری که مسعود احمدزاده هروی و امیر پرویز پویان از پایه‌گذارانش بودند (گروه دو). 🔸گروه یک که به گروه جزنی شهرت یافت عمدتاً از افرادی تشکیل شده بود که در دهه ۳۰ و ۴۰ به مبارزه روی آورده بودند و در مبارزات سیاسی جبهه دوم ملی شرکت فعالی داشتند. بیژن جزنی در نوروز ۱۳۴۲، با چندتن از فعالان جنبش دانشجویی مانند حسن ضیاء ظریفی و  عباس سورکی گروهی را تشکیل داد که بعدها به «گروه جزنی - ظریفی» (گروه یک) معروف شد. در روز ۲۳ دی ۱۳۴۶ به مناسبت شب هفت غلامرضا تختی گردهمایی باشکوهی بر سر مزارش برپا شد. جزنی یکی از برگزارکنندگان اصلی این مراسم بود. یک ماه پس از مرگ تختی در بعد از ظهر روز ۱۷ بهمن ۴۶، بیژن جزنی و عباس سورکی بازداشت و به‌زندان قزل قلعه برده شدند. در روز ۱۸ بهمن ۴۶، ساواک شمار دیگری از اعضای گروه جزنی را دستگیر کرد، از جمله، سعید (مشعوف) کلانتری (دائی بیژن)، محمد چوپان‌زاده، حسن ضیاءظریفی، عزیز سرمدی، احمد جلیل افشار، ضرار زاهدیان، سیروس شهرزاد. دادگاه گروه جزنی به‌ریاست تیمسار ضیاء فرسیو، در بهمن ۱۳۴۷، حدود یک سال پس از دستگیری آن‌ها، برگزار شد. ♦️گروه جزنی پس از دستگیری‌های سال ۱۳۴۶ از هم نپاشید و شماری از اعضای آن از دستبرد ساواک درامان ماندند و چندی بعد، گروه را تجدید سازمان کردند. بازماندگان گروه عبارت بودند از: علی اکبر صفایی فراهانی، محمد صفاری آشتیانی، غفور حسن‌پور، رحمت‌الله پیرونذیری، اسکندر صادقی‌نژاد و حمید اشرف. اعضای ادامه‌دهنده گروه جزنی در بیرون از زندان، در سال ۱۳۴۹ به‌آمادگی برای عملیات مسلحانه دست یافتند. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت ۳۷ 🔰 سازمان چریکهای فدایی خلق ادامه چگونگی شکل‌گیری سازمان... گروه دو نیز که به گروه احمدزاده شناخته شده بود در مقایسه، تجربه مبارزه عملی کم‌تری داشت و شناخت عینی از حزب توده نداشتند. برخی از اعضای این گروه سابقه فعالیت در جبهه ملی در سال‌های چهل را با خود داشتند، ولی تجربهٔ انقلاب کوبا و مبارزهٔ چریکی در آمریکای لاتین، جایگاه ویژه‌ای را در این گروه به خود اختصاص داده بود. ♦️تفاوت دیدگاه‌های جزنی و احمدزاده گروه جزنی و گروه احمدزاده در فاصله ماه‌های شهریور تا دی ۱۳۴۹ بر سر انتخاب «استراتژی و تاکتیک مبارزه مسلحانه» مباحثات طولانی داشتند. جزوه «آنچه یک انقلابی باید بداند» که در آخر تابستان ۱۳۴۹ به نام علی‌اکبر صفایی فراهانی درآمده بود، کلی‌ترین برداشت‌های دیدگاه اول (=دیدگاه جزنی) را به‌دست می‌داد. جزوه‌های «ضرورت مبارزه مسلحانه و رد تئوری بقا» (بهار ۱۳۴۹)، به‌قلم امیرپرویز پویان و «مبارزه مسلحانه، هم استراتژی و هم تاکتیک» (آخر تابستان ۱۳۴۹)، نوشته مسعود احمدزاده، دیدگاه دوم را مطرح می‌نمود. هر دو گروه در پژوهش‌ها و بررسی‌های خود به این نتیجه رسیده بودند که جامعه ایران پس از انقلاب سفید و اصلاحات ارضی تبدیل به جامعه‌ای سرمایه‌داری شده‌است؛ به‌واسطه دیکتاتوری است که توده‌های زیر ستم از حرکت وامانده‌اند؛ و بر پیشاهنگ است که با برافروختن آتش مبارزه مسلحانه و از خود گذشتن و جانبازی، توده‌ها را از حالت خمودی و خموشی درآورد و «انرژی ذخیره توده‌ها را به‌انفجار بکشاند»... 🔹گروه جزنی معتقد به کار در شهر و روستا بودند. به باور آن‌ها، «چون هدف از اولین اقدامات مسلحانه، تغییر فضای سیاسی جامعه و به‌طورکلی تبلیغ مسلحانه‌است، عملیات مسلحانه در روستا و شهر می‌توانند یکدیگر را کامل کنند و گذشته از آن، وجود سلول‌های مسلح در کوه و شهر، به‌مثابه یک عامل حمایت‌کننده تاکتیکی، می‌تواند مورد استفاده قرارگیرد… جنبش روستایی می‌تواند کادرهایی را که در شهر امکان ادامه مبارزه ندارند، به خود جلب کنند و با اجرای عملیات مسلحانه، قوای دشمن را در مناطق وسیعی به‌خود مشغول دارد و این مناطق را به‌طور وسیعی «سیاسی» کند. هم‌چنین، جنبش چریکی شهری با برهم زدن نظم شهرها، می‌تواند قسمتی از قوای دشمن را تجزیه کرده و سیستم عصبی دشمن را نیز مورد آسیب قرار دهد...» گروه جزنی (گروه جنگل) برای آغاز مبارزه مسلحانه جنگل گیلان را برگزیده بود، اما، گروه احمدزاده جنگ چریکی شهری را ترجیح می‌داد. 🔸گروه احمدزاده متکی بر تجارب و تئوری انقلاب برزیل، پیشنهاد سازمان‌دهی جنگ چریکی شهری را می‌داد و معتقد بود که جنبش باید اول، در شهر دور بگیرد و سپس، کار در روستا، متکی به مبارزه دور گرفته در شهر، آغاز گردد و در این مرحله مبارزه، به‌طور عمده از شهر به روستا منتقل گردد. به هر حال، تماس دو گروه در سراسر پاییز ۴۹ به بحث‌های تئوریک گذشت… در دی‌ماه ۴۹، دو گروه بر سر تنظیم برنامه مبارزات آینده به توافق رسیدند و از جمله، بر این توافق شد که گروه احمدزاده-پویان چند تن از اعضایش را برای اعزام به جنگل آماده کند. از این گروه احمد فرهودی در بهمن ۴۹ به جنگل اعزام شد و به دسته چریکی جنگل به‌ فرماندهی  علی‌اکبر صفایی فراهانی پیوست. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت ۳۸ 🔰 سازمان چریک‌های فدایی خلق شکست ابتدایی در جنگل در سال ۱۳۴۹ش که بحث جنگهای چریکی روستایی و شهری میان اعضای این دو تشکیلات به میان آمده بود، متعاقب آن جستجو برای یافتن محلی مناسب برای عملیات های چریکی آغاز شد. آنها در قالب دستجات مختلف در پوشش گردش و سفر علمی به دهات و جنگل‌ها و شهرستان‌ها سفر کرده که در نهایت جنگل های شمال کشور را انتخاب و اولین گروه خود را به آنجا فرستادند تا ضمن تحقیقات بیشتر و ساختن استحکامات، در آنجا تمرین کنند و بتوانند آغازگر جنگهای چریکی روستایی و شهری باشند، اما این گروه خیلی زود به دام افتاد، زیرا زمان بسیار بدی را برای این کار انتخاب کرده بودند. ♦️زمستان سال ۱۳۴۹ برف و باران و خلوتی محیط و غیر بومی بودن افراد، زود جلب نظر کرد و از طرفی ارتباط گروه با ده شهر جهت تامین وسایل و مایحتاج به سختی انجام می‌گرفت و پوشش تبلیغی مناسبی نیز در محیط وجود نداشت، لذا عده‌ای از مردم محلی احتمال می‌دادند که اینها سارق باشند و بالاخره مسئله کمونیست بودن آنها با درنظر گرفتن روحیه مذهبی مردم آن مناطق و خاطرات تلخ خیانت ها و اعمال کمونیست‌ها در نهضت جنگل، این گروه را با شکست مواجه ساخت. 🔹دستگیری و اعدام اعضای گروه با لو رفتن و دستگیر شدن یکی از اعضای گروه که رابط بین گروه و حزب توده بود، چریکها برای نجات او به پاسگاه ژاندارمری سیاهکل حمله بردند، ولی مامورین پاسگاه، رابط را قبلاً به شهر فرستاده بودند، آنها پاسگاه را خلع سلاح کرده و بالاجبار به داخل جنگل گریختند. در پاسخ به این عملیات رژیم پهلوی با شدت عمل هر چه تمامتر جنگل را محاصره کرد و با بمب‌های آتش‌زا، نقاط مشکوک را از درختان خلوت کرد و از راه زمین و هوا نیروهای ورزیده خود را اعزام داشت که ضمن چند برخورد مختصر، کلیه افراد گروه را دستگیر و اعدام و یا محکوم به زندان‌های مختلف کرد. 🔸گروه جنگل مجموعاً ۲۲ نفربودند که ۱۷ نفر دستگیر شدند و از این ۱۷ نفر ۱۳ نفر: علی اکبر صفایی فراهانی، غفور حسن‌پور، هادی بنده‌خدا، احمدفرهودی،  هوشنگ نیری،  اسکندر رحیمی، جلیل انفرادی، عباس دانش، محمدهادی فاضلی، اسماعیل معینی،  شعاع‌الدین مشیدی، ناصر سیف‌دلیل صفایی  و محمدعلی محدث قندچی در تاریخ ۲۶ اسفند ۴۹ تیرباران شدند. ودر بازجوئی‌ها، شبکه شهری آنان نیز شناسائی شد و خصوصاً رهبران و افراد موثر گروه از قبیل حمید اشرف، زیبرم مفتاحی، پویان صفائی فراهانی و ... لو رفتند و رژیم ضمن چاپ عکس‌های آنها برای دستگیر کننده هریک، صد هزار تومان جایزه تعیین کرد. ♦️این دو گروه در نهایت ، پس از واقعه سیاهکل و اعدام ۱۳ نفر از اعضایش در ۲۶ اسفند ۱۳۴۹، به‌طور کامل به‌هم پیوستند و به عنوان: «چریک‌های فدایی خلق ایران» و مدت کوتاهی بعد با عنوان: «سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران» (سچفخا) اعلام موجودیت کردند. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت ۳۹ 🔰 خط مشی فکری و ایدئولوژی سازمان در حدود سالهای ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۲ تحولات جدیدی در جهان روی داد. و خروشچف رهبر وقت شوروی سعی کرد به آمریکا نزدیک شود. چین از این مطلب برای شعله ور ساختن آتش اختلافات مرزی و مرامی خود با شوروی بهره گرفت و سعی کرد در جهان سوم برای خود نفوذی کسب کند. نخستین افرادی که جذب این سیاست چین شدند جوانانی از سازمان جوانان حزب توده و جبهه ملی دوم بودند که بعدها سازمان چریکهای فدایی خلق را به وجود آوردند. آنها که از جبهه ملی و حزب توده نا امید شده بودند همچنین با الگو قرار دادن جنبش های آمریکای جنوبی و مرکزی به ویژه نهضت و قیام (کاسترو) و (ارنستو چگوارا) در کوبا، سعی کردند تا با استفاده از شیوه جنگ مخفی پارتیزانی در نقاط مختلف کشور، حکومت را سرنگون سازند. ♦️اما در خصوص مشی و ایدئولوژی این گروه باید گفت: «مارکسیسم - لیننیسم ایدئولوژی رسمی این سازمان بود و هر دو گروه در کلیات زیر توافق داشتند: - پذیرش مبارزه مسلحانه، هم در استراتژی و هم در تاکتیک. - بی‌طرفی در قبال اختلافات چین و  شوروی. - کوشش برای توسعه جنبش انقلابی در ایران به مثابه وظیفه‌ای ملی و انترناسیونالیستی. - پذیرش برافتادن مناسبات فئودالی و چیرگی مناسبات سرمایه‌داری در ایران و وابستگی آن به امپریالیسم. - ارزیابی از انقلاب ایران به مثابه انقلاب  دموکراتیک - توده‌ای. - باور به ضرورت سرکردگی طبقه کارگر برای پیروزی قطعی انقلاب دموکراتیک و گذار بی‌وقفه به انقلاب سوسیالیستی و دیکتاتوری پرولتاریا برای استقرار سوسیالیسم در ایران. - نفی ضرورت مبارزه برای تشکیل حزب طبقه کارگر به عنوان امری فوری. 🔹کسانی به عضویت پذیرفته می‌شدند که قبلاً با ایدئولوژی طبقه کارگر آشنا شده و آن را پذیرفته باشند. مشی قهرآمیز در جهت برپا ساختن "انقلاب دمکراتیک نوین"، استراتژی گروه بود. آغاز مبارزه چریکی در جنگل و کوه، تلقی گروه از مبارزه مسلحانه در آن شرایط بود. گروه دلایل بسیاری داشت که ظاهرا از رهبری جهانی شوروی استقبال نکند. سیاست شوروی در ایران طی بیست و چند سال و رابطه غلط حزب توده با شوروی برای گروه شناخته شده بود.»  آنها در آثاری که انتشار داده‌اند، مدعی شدند از رهبری جهانی شوروی استقبال نداشته‌اند و سیاست شوروی بعد از استالین را مردود شناخته و بعضاً تمایلات چینی پیدا نموده‌اند، ولی مدعی شدند اصل سازمان‌، مستقل از قطب‌های جهانی  کمونیسم عمل کرده است.  🔸ضربه و تجربه واقعه سیاهکل باعث شد که طرح جنگ چریکی روستائی کنار گذاشته شود،  زیرا برایشان ثابت گردید که با توجه به توافق همه همسایگان ایران و ابرقدرتها با رژیم شاه و در نتیجه عدم حمایت چریکی از کشورهای همجوار و موقعیت جغرافیایی و عدم همکاری ده‌نشینان و قدرت تسلط و حمایت کامل ارتش، هر گونه حرکت چریکی متمرکز به هر قیمت به شدت سرکوب خواهد شد. بنابراین نظرها متوجه جنگ چریکی شهری شد که اعلام آن و تکمیلش از طرف سازمان مجاهدین خلق صورت گرفت. شکست سیاهکل، سازمان چریک‌های فدائی خلق را به شکل پر رنگی معرفی کرد و کادر رهبری سازمان که به ناچار زندگی مخفی را آغاز کرده بود، به طور جدی به سازماندهی و عضوگیری پرداختند و پخش عکس افراد مؤثر و جایزه‌گذاری رژیم برای آنها ایجاد جاذبه‌ای کرد که افراد علاقه‌مند به مبارزه و ماجراجو را به سوی آنها می‌کشاند.  ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت ۴۰ 🔰 فعالیت سازمان چریکهای فدایی خلق در دهه پنجاه دوره سال‌های ۵۷–۱۳۴۹ را می‌توان به دو مرحله تقسیم کرد: مرحله اول بین سال‌های ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۴ : در این مرحله که حمید اشرف هنوز زنده بود، تزهای احمدزاده خط مشی رسمی سازمان تلقی می‌شد. این مرحله دو ویژگی داشت. نخست، آنکه خط مشی آن عمدتاً با عملیات نظامی ای مشخص شده بود که طرح‌ریزی آن را کسانی بر عهده داشتند که در این خصوص کم تجربه بودند. به گونه‌ای که سازمان بسیاری از اعضای قابل و حرفه ای خود را از دست داد. دوم، گسترش کمی سازمان بود، فرایندی که با جذب اعضای جدید و وحدت با گروه‌های مسلح کوچک‌تر فراهم آمد. ♦️به‌طور کل در این مرحله، از آن‌جا که برداشت سازمان از مبارزه مسلحانه بر پایه تحلیل احمدزاده قرار داشت، به تبلیغات سیاسی چندان توجهی نمی‌شد. و عملیات مسلحانه برای آن‌ها بسیار گران تمام می‌شد. از جمله در سال ۱۳۵۰ مسعود احمد زاده توسط ساواک دستگیر و تیرباران شد. در واقع نوعی جنگ روانی بین ساواک و سازمان وجود داشت که به موجب آن هر حمله‌ای از یک طرف، با حمله طرف مقابل پاسخ داده می‌شد. که در پایان این مرحله، سازمان در مبارزه خود با رژیم به بن‌بست رسیده بود و با وجود قربانیان فراوان و عملیات نظامی بسیار، و این که سازمان خود را به عنوان یک نیروی سیاسی – نظامی در جامعه مطرح ساخته بود، آنها قادر نبودند هیچ گونه پایگاهی در میان طبقه کارگر ایجاد کنند. در اواسط سال پنجاه دو گرایش مبارزه چریکی احمدزاده و گرایش جزنی برای تبلیغ مسلحانه رو در روی یکدیگر قرار گرفتند اما تا مقطع بیست و یکم بهمن ماه ۵۷ این دو گرایش به حیات خود در سازمان که به شدت زیر ضربه‌های ساواک قرار گرفته بود، ادامه دادند. 🔹مرحله دوم بین سال‌های ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۷: در این مرحله چندین ضربه به سازمان وارد آمد. در فروردین ۱۳۵۴، جزنی به همراه شش تن از اعضای اصلی گروه جزنی – ظریفی (و دو عضو مجاهدین خلق) در زندان اوین به قتل رسیدند. همچنین به دنبال یک رشته ضربه‌های پی در پی، در تیر ۱۳۵۵ حمید اشرف و نه تن دیگر از رهبران و اعضای سازمان در درگیری مسلحانه با پلیس در تهران کشته شدند. 🔸در مهر ۱۳۵۵ انشعابی در سازمان رخ داد. کسانی که جدا شدند از اساس از تئوری مبارزه مسلحانه ناامید شده و به پذیرش رویکرد حزب توده روی آورده بودند. آن‌ها خود را گروه منشعب از سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران نامیدند. رهبری آن‌ها را تورج حیدری بیگوند بر عهده داشت. وی چند ماه پس از انشعاب کشته شد. اعضای دیگر فریبرز صالحی، حسین قلمبر، فرزاد دادگر، سیما بهمنش و فاطمه ایزدی بودند. این گروه، مبارزه مسلحانه را به کلی واگذاشت، و به شاخه حزب توده پیوست و به انتشار نشریه «نوید» کمک کرد. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت ۴۱ 🔰اقدامات کلی سازمان علیه رژیم پهلوی سازمان چریک‌های فدایی خلق در طول ۷ سال رویارویی مسلحانه با رژیم سلطنتی، عملیاتهای متعددی انجام داد: قتل سرلشکر فرسیو دادستان کل ارتش؛ کشتن فاتح، سرمایه‌دار معروف که به مقابله با کارگران متهم شده بود؛ قتل چند افسر بازجو و شکنجه‌گر ساواک؛ کشتن رئیس گارد حفاظت دانشگاه؛ بمب‌گذاری و انفجار در ستاد مرکزی ژاندارمری، پاسگاه‌های ژاندارمری، کلانتری‌ها و مراکز پلیس، شهرداری‌ها، حزب رستاخیز، انجمن ایران و آمریکا، سفارت خانه‌های آمریکا، انگلستان و عمان و دفاتر شرکت‌های آمریکایی در ایران از آن جمله بود. ♦️فعالیت‌های چریکهای فدایی در سالهای نزدیک به پیروزی انقلاب اسلامی در ۱۹ بهمن ماه ۱۳۵۶ در حالیکه ایران به تمامی در برابر رژیم پهلوی برخاسته بود، چریکهای فدایی، بامداد نوزدهمین روز این ماه به بهانه بزرگداشت هشتمین سالگرد واقعه سیاهکل در کلانتری چهار و ساختمان حزب رستاخیز شهرستان قم، بمب‌هایی منفجر ساختند. چریکها در اعلامیه توضیحی خود در این‌باره خاطرنشان ساختند: «ما بدین وسیله حمایت بی‌دریغ مسلحانه خود را از مبارزات مردم قم و دیگر طبقات کشورمان اعلام داشتیم...».  🔹چریک‌های فدایی در سال ۵۷ به مناسبت‌های مختلف نظیر حادثه سینما رکس آبادان در شهریور اعلامیه منتشر کردند و در همگی آنها یادآور شدند که «مبارزه مسلحانه تنها راه رهایی خلق ایران» است. حمله به مراکز حکومتی و ترور افراد وابسته به آن از جمله اقدامات سازمان در ماه‌های بعد بود، اما اعلامیه‌ها و عملیات نظامی سازمان هیچگونه واکنشی در جامعه ملتهب ایران برنمی‌انگیخت. شتاب حوادث بسیار تندتر از تحلیل سازمان بود. مردم همه در کار انقلاب و برچیدن بساط دیکتاتوری بودند، چریک‌های فدایی اما به سبب غرق بودن در اندیشه‌های جزمی و سطحی خود آشکارا فرقه‌ای و انزواجویانه عمل می‌کردند. چریک‌های فدایی در سحرگاه ۱۴ آذر ماه، با بمب و مسلسل به اداره شهربانی در زنجان و در همین ماه، به قرارگاه شماره ۲ مرکز هدایت گشتی‌های پلیس تهران حمله بردند. در همین ماه اعلامیه‌ای با عنوان «ارتش مزدور شاه، دشمن خلق ایران» انتشار یافت. گویا آنچه برای چریکها بیشتر اهمیت داشت «سلاح» بود نه «انقلاب». 🔸در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، چریک‌های فدایی کودکانه بر خواست‌های خود پافشاری می‌کردند. روز ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ در حالی‌که همه اقشار جامعه در تأیید و حمایت از دولت موقت راهپیمایی گسترده‌ای انجام دادند، چریک‌ها در گوشه‌ای از دانشگاه تهران گرد هم آمدند تا واقعه سیاهکل را گرامی دارند. در ۲۱ بهمن نیز در حالی‌که زدو‌خورد بین مردم و همافران از یک‌ سو و گارد شاهنشاهی از سوی دیگر آغاز شده، مردم به سرعت مسلح می‌شدند تا آخرین ضربه‌ها را بر پهلوی وارد سازند، چریک‌های فدایی در تنهایی در گوشه‌ای از دانشگاه تهران شعار می‌دادند: «ایران را سراسر سیاهکل می‌کنیم»! سرانجام انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن در شرایطی پیروز شد که چریک‌های فدایی از چند ماه پیش از آن درگیر این بحث بودند که آیا شرایط عینی و ذهنی برای انقلاب فراهم است یا خیر؟! ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریان‌های مارکسیستی ✍🏼 قسمت ۴۲ 🔰 سازمان چریک‌های فدایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی... بعد از پیروزی انقلاب با فرصت و فضای باز سیاسی که جمهوری اسلامی در اختیار احزاب و گروههای مختلف قرار داده بود، روزانه ده‌ها هزار نسخه اعلامیه در سراسر ایران از سوی اعضا ستاد مرکزی سازمان چریکهای فدایی در تهران و شهرستان‌ها پخش می‌گردید. «کار» نشریه سازمان که یک ماه پس از قیام توده‌ها منتشر شد، در تیراژ وسیع منتشر و توزیع می‌گردید. ♦️سازمان چریک‌های فدایی خلق که پس از پیروزی انقلاب با انبوهی اختلاف ناشی از تحلیل متفاوت شرایط، ترکیبی نامتجانس با بنیان‌های نظری مختلف، با دانش اندک نظری و با اعضایی کم‌شمار مواجه شده بود؛ شروع به جذب نیرو کرد و در این راستا افراد زیادی به سازمان پیوستند. چریک‌ها در همان روزهای اولیه پس از پیروزی انقلاب با دایر کردن ستاد در دانشگاه تهران به سازماندهی هواداران و علاقمندان خود که عمدتاً از میان دانشجویان بودند پرداختند. با این حال سازمان که هنوز ساختار چریکی داشت، فاقد توانایی لازم برای سازماندهی علاقه‌مندان و هواداران خود بود و در سطح رهبری نیز درگیر اختلافات درباره مسائل سیاسی روز شده بود که مانع از پیروی از یک مشی واحد می‌شد. 🔹شوراهای بسیاری در واحدهای تولیدی بزرگ، کارخانه‌ها، روستاها، ادارات، دانشگاه‌ها، مدارس و مناطق ملی تشکیل شد و تحت هدایت ستادهای محلی سازمان و هواداران آن قرار گرفت. سازمان در اولین موضع‌گیری رسمی خود با این استدلال که از محتوا و ماهیت «جمهوری اسلامی» بی‌اطلاع است، از شرکت در همه‌پرسی مربوط به نظام جایگزین امتناع کرده، اظهار داشت که «نام حکومت آینده برایش مهم نیست و اگر حکومتی با هر اسمی خواسته‌های مردم را برآورده کند» مورد حمایت سازمان خواهد بود. اما عدم شرکت در همه‌پرسی مانعی برای شرکت در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی که ۴ ماه بعد برگزار شد، نبود. سازمان با انتشار جزوه‌ای توضیح داد که «چرا در انتخابات مجلس خبرگان شرکت می‌کند؟». به نظر می‌رسد این جزوه پیش از آنکه مردم را مخاطب قرار داده باشد، پاسخی بود به آن دسته از اعضا که خواهان تحریم انتخابات بودند. 🔸به هرحال سازمان به ساماندهی و بازسازی خود پرداخت و نمایندگان آن برای تشکیل شاخه‌های استانی به مناطق مختلف اعزام شدند، اما کشاکش‌ها در سطح رهبری برای تسلط بر سازمان همچنان ادامه داشت. در نهایت با رأی‌گیریی که شائبه تقلب در آن وجود داشت، یک گروه ۱۲ نفره به عنوان کمیته مرکزی سازمان انتخاب شدند. ولی سازمان فاقد هویت نظری مشخص بود و در چارچوب عمومی آن گرایش‌های مختلفی می‌توانستند جای بگیرند. در اواخر سال ۵۷ و اوائل سال ۵۸، بخشی که به ادامه مشی مبارزه مسلحانه و چریکی اعتقاد داشتند از سازمان جدا شده و سازمان دیگری را بنیان نهادند. «چریکهای فدایی خلق ایران» (بدون پیشوند سازمان) که با نام گروه اشرف دهقانی مشخص می‌شدند محصول اولین جدایی بود. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریان‌های مارکسیستی ✍🏼 قسمت ۴۳ 🔰 تحولات و فعالیت سازمان پس از پیروزی انقلاب اسلامی... در نخستین روزهای سال ۵۸ در گنبد و ترکمن‌ صحرا درگیری‌هایی درگرفت که سازمان را در مقابل نظام نوپا قرار داد. هنوز چند ماهی از شکست سازمان در غائله گنبد نگذشته بود که سازمان دستخوش انشعاب شد. سازمان به علت اختلافات نظری دیرپا و به بهانه تفاوت تحلیل از ترکیب و ماهیت طبقاتی دولت برآمده از انقلاب شاهد انشعابی بود که آن را به دو بخش اقلیت و اکثریت تقسیم کرد. اقلیت بر تدوین برنامه اصرار می‌ورزید تا با استفاده از آن راه تصاحب قدرت توسط نمایندگان طبقه کارگر را هموار کند. اکثریت اما بر ناب‌سازی ایدئولوژی سازمان از تمامی پیرایه‌های مائوئیستی و غیر آن تأکید می‌کرد. در نتیجه پس از انشعابِ اقلیت، مطالعه آثار تئوریک احزاب کمونیستی جهان در دستور کار اکثریت قرار گرفت که نتیجه آن پذیرش تام و ترویج تئوری‌های حزب کمونیست شوروی بود.  ♦️اکثریت از کار مسلحانه دوری می‌کرد و بر وسوسه حفظ و نگهداری سلاح فائق آمد. باقی‌ماندگان در «سازمان» که حفظ و نگهداری سلاح برایشان دیگر موضوعیتی نداشت، سلاح‌های مخفی را به تدریج به سپاه پاسداران تحویل دادند. اما اقلیت مغلوب این وسوسه‌ها ماندند. «اقلیت» همواره از وجود بحران‌های اقتصادی و سیاسی حکومت سخن می‌گفت و ابراز امیدواری می‌کرد که این بحران زمینه‌ساز سرنگونی آن باشد. بنابراین خود را برای چنین موقعیتی مهیا می‌کرد، اما از آنجا که توان کار نظامی را در خود نمی‌دید، صبر و انتظار پیشه کرده، ملتهب کردن فضای سیاسی کشور را در دستور کار خود قرار داد. اقلیت، جمهوری اسلامی را وابسته به امپریالیسم دانسته، هر اقدام یا رخداد را به گونه‌ای تحلیل می‌کرد که گواهی بر ادعای خود باشد.  🔹منشعبین یا «چریک‌های فدایی خلق» دولت بازرگان را وابسته به امپریالیسم و تسخیر سفارت آمریکا در آبان ۵۸ و سقوط دولت بازرگان را دلیلی بر اثبات ادعای خود می‌دانستند. از نظر آنها اشغال سفارت فریبی بود که حاکمیت برای غلبه بر بحران‌ها و تضادهای درونی‌اش به کار گرفته بود. به زعم آنها حتی اعدام جنایتکاران حکومت سابق نیز دلیل دیگری بر وابستگی نظام به آمریکا بود، چرا که آمریکا می‌دانست «تثبیت حاکمیتی که قبل از قیام با او بر سر میز مذاکره نشسته بود، تنها از طریق فریب توده‌ها» امکان‌پذیر است. با این حال اقلیت به سبب انشعابات، اختلافات، بی‌عملی اعضا و هواداران و تردید و تزلزل رهبران و وارد شدن ضربات پی‌درپی سیر انحطاط و فروپاشی را به سرعت می‌پیمود. 🔸یک سال پس از انشعاب، در بهار ۶۰ اکثریت با انتشار اعلامیه‌ای با حذف کلمه «چریک‌ها»، نام خود را به «سازمان فداییان خلق ایران ـ اکثریت» تغییر داد و در توضیح اقدام خود اظهار داشت که مبارزه مسلحانه با حکومت ملی و ضدامپریالیستی حاکم، اقدامی ضدانقلابی است. همچنین خود را یک سازمان سیاسی و نه نظامی خواند که برای سازماندهی طبقه کارگر تلاش می‌کند. ادامه دارد.... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریان‌های مارکسیستی ✍🏼 قسمت ۴۴ 🔰 تحولات و فعالیت سازمان پس از پیروزی انقلاب اسلامی... بلافاصله پس از انشعاب، رهبران اکثریت نزد آیت‌الله بهشتی رئیس دیوان عالی کشور و دبیرکل حزب جمهوری اسلامی رفتند تا به ایشان بگویند که حکومت جمهوری اسلامی را دربست قبول ندارند، ولی معتقدند در چارچوب اشکال غیر قهرآمیز می‌توان با آن مبارزه کرد و مبارزات ضدامپریالیستی را پیش برد. آنها همچنین به آیت‌الله بهشتی گفتند که معتقدند امام خمینی ضدامپریالیست و رهبری مبارزه هنوز به دست ایشان است. اکثریت که معتقد بودند در صورت سقوط حکومت جمهوری اسلامی یک حکومت آمریکایی جای آن را خواهد گرفت، خود را حامی «خط امام» دانسته، ضمن حمایت از مواضع ضدامپریالیستی امام به تعمیق آن پای می‌ فشردند. ♦️جریان اکثریت، تسخیر سفارت آمریکا و سقوط دولت بازرگان را فاز دوم انقلاب و فرار بنی‌صدر در سال ۶۰ را «تجلی اراده خلق‌های ستمدیده ایران» و فاز سوم انقلاب خواند. ضمن اینکه در انتخابات ریاست جمهوری که پس از برکناری بنی‌صدر برگزار شد، به خاطر مواضع ضدامپریالیستی محمدعلی رجایی از وی حمایت کردند. یکماه بعد انشعاب دیگری در سازمان چریکهای فدایی خلق ایران (اکثریت) رخ داد. سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) که در نهایت به پیمودن راه وحدت با حزب توده ایران و انتخاب مشی سیاسی دست زده بود، در درون خود دچار انشعابی دیگر گردید و در آذرماه ۶۰ انشعاب کنندگان کلمه اکثریت را حذف کرده و سازمانی به نام سازمان فداییان خلق ایران(اقلیت) ایجاد کردند.کتاب ماهی سیاه کوچولو، اثر صمد بهرنگی مدت‌ها نقش مانیفست و بیانه غیر رسمی سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران را بازی می‌کرد 🔹در سال ۶۱ با افشای فعالیت‌های غیرقانونی حزب توده و جاسوسی آن به نفع شوروی، «سازمان فداییان خلق ـ اکثریت» که با حزب روابط بسیار نزدیکی داشت نیز ضربه خورد. روز پس از دستگیریِ رهبران حزب توده، سازمان در جلسه‌ای تصمیم به خروج از کشور به مقصد شوروی گرفت. در فروردین ۶۵ جلسه‌ای در سطح سران سازمان برگزار شد که آغازی بود بر پایان آن. فداییان اعتراف کردند که حمایت‌شان از جمهوری اسلامی بر پایه نیرنگ بوده است. همچنین اظهار داشتند که باید هنگامی که بخش وسیعی از مناطق جنوب و غرب کشور در اشغال رژیم بعث بود بر طبل صلح می‌کوبیدند و جمهوری اسلامی را به تکدی برای بازپس‌گیری زمین‌های اشغالی خود دعوت می‌کردند. 🔸آنان در حالی‌که از همکاری سازمان مجاهدین خلق(منافقین) با رژیم تجاوزکار بعث آگاه بودند، به توصیه تئوریسین‌های حزب کمونیست شوروی خواستار همکاری با آن شدند و در پایان جلسه به براندازی جمهوری اسلامی، صرف‌نظر از شیوه‌های آن رأی دادند و در نهایت جریان اکثریت نیز در در اوایل سال ۱۳۶۲ پیوند خود را با اقلیت اعلام کرده و به صورت آشکار، نبرد مسلحانه خود را رسما با جمهوری اسلامی آغاز کردند. ادامه دارد.... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت ۴۵ 🔰 پایان کار سازمان چریکهای فدایی خلق در ایران از سال ۱۳۶۲ به‌ بعد که سازمان به صورت آشکار وارد تقابل مسلحانه با جمهوری اسلامی شد، آشکارا بر طبل جنگ می‌کوبیدند و مبارزه مسلحانه علیه جمهوری اسلامی را تبلیغ می‌کردند، اما با وجود همه هیاهوی خود برای «سازماندهی مسلح توده‌ها» و جنگ چریکیِ شهری، فاقد توانایی لازم هم در تئوری و هم در نیرو بودند. و کردستان تنها نقطه‌ای بود که می توانست وفاداری آنان به تئوری هایشان را نشان دهد. ♦️چریکهای فدایی خلق که از ابتدای غائله کردستان در آن نقش‌آفرینی می‌کردند، تا سال ۶۴ در مناطق کردنشین تحرکاتی داشته و دست به عملیات‌هایی می‌زدند. این گروه طی مدت حضور در کردستان ایران تلاش می‌کرد روابط خود با رژیم بعث را از نگاه نیروهای نظامی‌اش مخفی دارد، اما پس از حضور در کردستان عراق، ناگزیر شد به روابط خود با رژیم بعث آشکارا اعتراف کند. بنابراین مسئولین سازمان با صراحت اعلام کردند که «هرگونه کمکی را از جانب هر کسی بدون قبول قید و شرط می‌پذیریم.»! با وجود این، شکست‌های بی‌وقفه، انشعابات و خروج‌های پی‌درپی و ناتوانی در سازماندهی، گروه را در آستانه تلاشی قرار داد. در کردستان عراق نیز دو تن از افراد باسابقه گروه از آن جدا شدند. 🔹گروهک "راه کارگر" یکی دیگر از انشعاب های سچفخا بود که به رهبری "مرتضی یزدی" در آبان ۱۳۵۸ صورت گرفت. علت انشعاب انتقاد به مشی چریکی و نحوه ی حاکمیت سازمان بود. گروهک "اشرف دهقان" نیز که در گذشته از آن سخن به میان آمد، و در اردیبهشت ۱۳۵۸ از سچفخا منشعب شده بود، فعالیت عمده اش در کردستان انجام می گرفت و کار عمده ی آنان در داخل و خارج از کردستان، سرقت بانک ها و ادارات و ترور افراد و شخصیت های اسلامی و پاسداران بوده است و در بیشتر شهرهای کردستان، دفتر و مقر مستقل داشته و در تشنج آفرینی ها و کشتارهای بی رحمانه چون مثله کردن و کندن پوست سر و صورت پاسداران، نقش عمده ای داشته است که بعد از پاکسازی شهرها از لوث وجود گروهک ها، این گروه نیز به کوهها و روستاهای آزاد نشده پناه بردند، به ویژه در منطقه آلان و سردشت که در آنجا مقر جداگانه داشتند و در عملیات مشترک نظامی با حزب دموکرات شرکت می کردند. از این گروه نیز، گروهی به نام "حرمتی پور" انشعاب یافتند که سران این گروه و خود حرمتی پور در جنگل های شمال توسط برادران بسیج و سپاه به درک واصل شدند. 🔸با سریعتر شدن تحولات شوروی و حرکت به سمت فروپاشی در پایان دهه ۸۰ میلادی، بسیاری از اعضای سازمان به سرعت به اروپا به ویژه آلمان پناه بردند و به انجام برخی فعالیت های تبلیغاتی دست زدند که دیگر نمی توان آن را زندگی یک سازمان چریکی نامید، خصوصا که کمونیسم نیز در صحنه بین المللی مرده است. و به این ترتیب سازمان با مارکسیسم و تمامی آموزه‌های آن وداع کرد. در نخستین کنگره سازمان در سال ۶۹، فداییان با مشاهده شکست سوسیالیسم و دیکتاتوری طبقه کارگر، از مارکسیسم ـ لنینیسم اعلام برائت کردند و ضمن نفی خشونت، شعار «سرنگونی جمهوری اسلامی» را به «پایان بخشیدن به جمهوری اسلامی» تغییر دادند، چرا که سرنگونی متضمن اعمال خشونت بود که آنها مایل بودند از آن فاصله بگیرند. این مسئله اما نه به خاطر خصلت‌های انسانی بلکه به خاطر ناکارآمدی اعمال خشونت بود. فداییان برای نیل به اهداف خود یعنی گذار به «جمهوری پارلمانی» حتی مایل به همکاری با سلطنت‌طلبان نیز بودند. امروزه آنان که به‌زعم خود برای برقراری دموکراسی تلاش می‌کنند روشن نمی‌سازند که چگونه می‌توان دیکتاتوری طبقه کارگر را که اندیشه آنان را مدت‌ها به خود مشغول ساخته به مردم سالاری تبدیل کرد. ادامه دارد.... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت ۴۶ 🔰اتحادیه کمونیست‌های ایران یکی دیگر از تشکلهای مارکسیستی در ایران اتحادیه کمونیست‌های ایران بود که در اواخر سال ۱۳۵۵ در پی اتحاد و ادغام دو گروه کمونیستی که عبارت از "سازمان انقلابیون کمونیست" که سازمانی مائوئیست در خارج از کشور بود و «گروه پویا» که اعضایش بعضاً برای آموزش جنگ چریکی به فلسطین رفته بودند، تشکیل شد. "سازمان انقلابیون کمونیست" در سال ۱۳۴۸ در یک محفل دانشجویی خارج از کشور تشکیل شد و ۶۰-۵۰ نفر از دانشجویان ایرانی را با ایدئولوژی مارکسیستی به عضویت درآورد. و "گروه پویا" نیز شاکله اصلی اش از اعضای محفل گروه  فلسطین بودند که پس از خروج از کشور مدتی در عراق و سپس در لبنان به سر بردند و اکثر اعضای آن دانشجویان ایرانی در آمریکا بودند که مخالف شاه بوده و علیه رژیم فعالیت سیاسی- فرهنگی می‌نمودند. اعضای این گروه در ماه‌های آخر پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ به ایران آمده و به «اتحادیه کمونیست‌های بخش داخل» معروف گشتند. از جمله فعالان شناخته شده این اتحادیه در خارج، از سیامک زعیم،  عبدالرحمان آزمایش، حسین ریاحی و فرید و وحید سریع القلم می توان نام برد. ♦️اتحادیه کمونیست‌ها، پس از پیروزی انقلاب اسلامی این اتحادیه، در ابتدا نظام جمهوری اسلامی ایران را متشکل از جریان‌های متفاوتی می‌دانست که اعتقاد داشتند نمی‌توان در برابر همه آن‌ها رفتار یکسانی اتخاذ نمود. از جمله این جریان‌ها، جریان لیبرال بود که از نظر آن‌ها حکومت را به سمت غرب کشانده و خواهان سرکوب آزادی‌هاست و از طرف دیگر خط امام می‌باشد که بایستی از آن پشتیبانی نمود؛ لذا برخلاف سایر گروه‌های چپ تندرو ضمن مخالفت با اسلامی بودن نظام و پایبندی به اصول مارکسیستی در ابتدا از نظام جمهوری اسلامی ایران به دلیل شعار استقلال، آزادی و رویارویی با غرب و آمریکا با نظام جمهوری اسلامی ایران حمایت می نمود. 🔹حمایت از اشغال لانه جاسوسی آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، شرکت درجبهه‌های جنگ  (هرچند با توجه به اسناد، متهم به ربودن اسلحه از مناطق جنگی و پنهان نمودن آن‌ها می‌باشند) وحمایت از نهادهای انقلابی همچون سپاه، مخالفت با گروه‌های تندرو از جمله این موارد می‌باشد. از سوی دیگر برگزاری جلسات برای معرفی خود و اندیشه‌هایشان، جمع‌آوری اعضای گروه که از خارج آمده بودند، فرستادن هسته‌های تبلیغی به شهرهای مختلف، چاپ نشریات همچون ستاد، تشکیل اکیپ‌هایی با نام «داس» به منظور آموزش نظامی اعضاء و هواداران به منظور مقابله با کودتا، تشکیل جمعیت زنان مبارز و تشکیلات پیشمرگان زحمت‌کشان در کردستان از دیگر اقدامات آنان بود. 🔸رودررویی با انقلاب اسلامی این اتحادیه در ادامه راه خود با جریان اصیل انقلاب اسلامی و نهضت امام و یاران ایشان به مقابله برخاست. به خصوص از زمان تشکیل حزب جمهوری اسلامی، این اتحادیه در کنار نیروهای مخالف نظام همچون: سازمان مجاهدین خلق ایران، فدائیان خلق، کومله، سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر و... که رئیس جمهور، بنی‌صدر، در راس آن قرار داشت، حمایت نموده و تشکیل حزب جمهوری اسلامی را کودتایی در کشور و امام و یاران ایشان را جبهه ارتجاع نامید ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت ۴۷ 🔰 قیام مسلحانه در واقعه آمل با برکناری بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا توسط حضرت امام(ره) و سپس رای مجلس مبنی بر بی‌کفایتی وی و عزل او از ریاست جمهوری در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ و درگیری‌های به وجود آمده نقطه آغازی در ایجاد تنش بین ائتلاف گروه‌های ضد انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران به وجود آمد. ♦️از همین زمان بود که اتحادیه کمونیست‌ها به این نتیجه رسید که نظام به صورت یک‌دست در آمده است و با این دلیل که با وجود جریان لیبرال در دولت، نظام دچار انحراف گردیده و با جدایی تدریجی از مردم به بیگانگان مرتبط خواهد شد و بیگانگان نیز جز اختناق و استبداد چیز دیگری برای ملت به ارمغان نخواهند آورد، بر این اساس رهبری و اعضای اتحادیه تصمیم به «قیام مسلحانه فوری»، آگاه‌سازی مردم از این انحراف و دعوت مردم به قیام علیه نظام گرفتند از نظر آنان سازمان مجاهدین خلق نیز همین هدف را داشته اما شیوه آنان که ترور و... می‌باشد اشتباه است. 🔹علت قیام در آمل به علت کم بودن احتمال موفقیت در تهران، شهرستان آمل به علت موقعیت طبیعی، استراتژیک، سیاسی و انسانی، گذرگاه ارتباطی بودن تهران به شرق و غرب مازندران و همچنین همسایگی استان‌های شمالی ایران با شوروی سابق به عنوان قطب اصلی کمونیسم و فعالیت سابقه‌دار کمونیست‌ها در این منطقه، این شهر به عنوان نقطه شروع قیام فوری انتخاب گردید تصرف یک شهر مهم و توسعه تصرفات در عملیات‌های بعدی؛ جلب نظر افکار عمومی و گروه‌های سیاسی داخل کشور؛ حفظ حضور سیاسی در عرصه سیاسی کشور؛ قوی‌تر نشان دادن خود در مقایسه با سایر گروه‌ها و تشکیلات سیاسی بزرگ‌تر؛ جلب حمایت‌های خارجی؛ تقویت جبهه هواداران؛ ایجاد رعب در نیروهای هوادار نظام و آزادی شهرها به دست خود مردم از دست رژیم از جمله اهداف عملیات نظامی به شهر آمل به شمار می‌آید. 🔸حمله غافل‌گیرانه این گروه از اواخر شهریور ۱۳۶۰ جمعیتی در حدود ۱۸۰ نفر از اعضا را از سراسر کشور به جنگل فراخوانده و در پایگاهی در حوالی «منگل دره» در ۲۰ کیلومتری آمل به طور مخفیانه مستفر شدند آنان قصد حمله غافل‌گیرانه به شهر در ۱۸ آبان ۱۳۶۰ را داشتند اما به علت درگیری‌های متعددی که در مقاطع مختلف زمانی بین آنان و نیروهای نظامی به وقوع پیوست این عملیات به تعویق افتاد در نتیجه حدود ۸۰ نفر از اعضا که وعده پیروزی را شکست خورده می‌دیدند از گروه جدا گشتند از سوی دیگر نیروهای انقلابی از وجود افرادی در جنگل اطلاع یافتند. در نهایت در تاریخ پنجم بهمن ماه ۱۳۶۰، ساعت ۱۱ و ۴۵ دقیقه، اعضای ۱۱۰ نفره اتحادیه کمونیست‌ های ایران، با نام «سربداران جنگل» با پوشش لباس‌های نظامی تحت عنوان عملیات «اسب تروا» با شلیک گلوله آرپی جی هفت در شهر آمل با ایجاد درگیری‌های پراکنده به این شهر حمله نموده و قصد تسخیر آن را داشتند. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت ۴۸ 🔰 مقاومت انقلابیون در واقعه آمل در تهاجم پنجم بهمن به آمل، کمونیست ها  قصد حمله به مقر سپاه، بسیج، دادگاه انقلاب، بستن جاده هراز در مدخل شهر، تصرف محله اسپه کلا و دعوت مردم به قیام را داشتند که به فرماندهی قرارگاه ابوالفضل (ع) در چالوس و امداد از نیروهای سپاه و بسیج شهرهای بابلسر، محمودآباد، لاریجان و بابل با  مقاومت روبرو شدند. ♦️شهر هزار سنگر این درگیری که حدود دو روز به طول انجامید سرانجام با مقاومت نظامیان و مردم که بدون همکاری طاقت‌فرسای آنان امکان‌پذیر نبود، منجر به شکست عملیات  اتحادیه کمونیست‌ها گردید. مردم آمل و مناطق اطراف به محض اطلاع از حمله به شهر درسنگر‌ سازی، تدارکات، امداد رسانی، شناسایی دشمن ومحل استقرار آنان و همکاری‌های اطلاعاتی به یاری نیرو های انقلابی شتافتند.حتی مردمی که  سلاح نداشتند، با وسایلی همچون: داس، تیرکمان،  سنگ، تفنگ  ساچمه‌ای و شکاری به مقابله با مهاجمان پرداختند. اقشار مختلف مردم از کوچک و بزرگ،  زن و مرد، پیر و جوان و حتی بچه‌های زیر ۱۰ سال که با کف دست شن آورده و گونی‌ها را به منظور سنگرسازی پر می‌نمودند نیز در این بحبوحه ی نبرد به چشم می‌خوردند. و مردم روستاها و شهرهای دور و نزدیک به کمک مردم مقاوم شهر هزار سنگر آمل شتافتند. 🔹سرانجام حادثه سرانجام عصر روز چهارشنبه ۱۳۶۰/۱۱/۷ نیروهای مهاجم عقب‌نشینی نموده و پاکسازی شهر آغاز گشت. با فرار مهاجمان و باقی ماندن ۲۸ نفر از آنان در جنگل، طی روزها و ماه‌های بعد درگیری‌هایی بین آن‌ها و نیروهای انقلابی رخ داد که مهم‌ترین آن‌ها در روز دوازدهم اسفند ماه بود که به منظور بردن اسلحه‌های مخفی شده به جنگل آمده بودند. این واقعه به شهادت ۴۰ نفر در شهر، ۲۰ نفر در درگیری‌های متفرقه و زخمی شدن نزدیک به ۲۰۰ نفر از مردم عادی، نیروهای بسیج و نظامی منجر گردید. از نیروهای اتحادیه نیز ۶۰ نفر کشته، زخمی و گروهی اسیر شدند. اعضای دستگیر شده در دادگاه انقلاب محاکمه گردیدند. برخی به جرم محاربه، اعدام و عده‌ای به زندان محکوم گردیدند سایر اعضا هم در طول سال و سال‌های آتی شناسایی و دستگیر شدند. 🔸بازتاب‌های واقعه آمل با وجود همکاری مردم با نیروهای بسیج و نظامی در مقابل نیروهای مهاجم، «رادیو صدای آزاد ایران» این جریان را معکوس نشان داده و آن را قیام مردم آمل معرفی نمود که به وسیله سلطنت‌ طلبان ایران تحت کنترل چند ساعته قرار گرفت همچنین سایر خبرگزاری‌ها از جمله فرانسه ضمن تکرار این مطلب آن را رویارویی شدیدی دانستند که تکرار آن می‌تواند برای رژیم اسلامی خطرناک باشد. این در حالی بود که با توجه به اعتراف  یکی از اعضا، در این مدت حتی نفر از مردم هم به قیام فوری نپیوست. این مساله از این لحاظ حائز اهمیت است که روشن‌سازی و جذب مردم علیه نظام یکی از اهداف این عملیات بود. ♦️بیانات امام در مورد واقعه آمل از سوی دیگر نیروهای انقلابی و مسؤولان نظام از اقدام هوشیارانه مردم تقدیر به عمل آوردند امام خمینی (ره) در یکی از بیانات خود می‌فرمایند: «جمهوری اسلامی پس از پیروزی به تمام افراد و گروه‌ها فرصت داد تا آزادانه هر عملی را می‌خواهند انجام دهند و هر روزنامه‌ای که خواستند منتشر کنند ولی دیدید که این‌ها چگونه عمل کردند این‌ها با اسلحه به جان مردم افتادند و رسما علیه اسلام قیام کردند امروز تبلیغات می‌کنند که تنها صدی شش و یا صدی ده از مردم طرفدار جمهوری اسلامی می‌باشند تمام آمال و آرزویشان شمال بود و معتقد بودند که شمال صد در صد با جمهوری اسلامی مخالفند.»  و در جایی دیگر می‌فرمایند: «اگر این عده‌ای که در جنگل بودند اسلام را فهمیده بودند حمله به آمل نمی‌کردند... لکن فهماند به این دسته‌های غیرانسانی که این طور نیست که شما خیال می‌کنید که اگر یک صدایی بلند کنید مردم با شما هستند چطور یک مردم مسلمانی که دل بسته‌اند به اسلام و... به قرآن، و شهادت را برای خودشان افتخار «می‌دانند»... چطور امکان دارد... چند تا اشخاصی که هیچ از قرآن و اسلام اطلاع ندارند و هیچ ایمان ندارند بیایند و یک شهر مؤمن را بخواهند به هم بزنند؟» ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت ۴۹ 🔰حزب رنجبران ایران این حزب از ۹ سازمان اصلی تشکیل شده بود که از جمله می‌توان از «سازمان انقلابی حزب توده ایران» و اتحاد مبارزه در راه ایجاد حزب طبقه کارگر ایران و سازمان کمونرها نام برد. «سازمان انقلابی حزب توده ایران» پس از اختلافات مابین حزب کمونیست چین به رهبری مائو تسه‌تونگ و حزب کمونیست شوروی به رهبری نیکیتا خروشچف  سوی حزب کمونیست چین را برگزید و بنیانگذاران آن از حزب توده ایران جدا شده و «سازمان انقلابی حزب توده ایران» را بنیان گذاشتند. «سازمان انقلابی حزب توده ایران» در مخالفت با مشی سیاسی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و «حزب کمونیست شوروی» این خط مشی «رویزیونیستی» (تجدید نظر طلبی در اصول پایه‌ای مارکسیسم_لنینیسم) خوانده و همبستگی خود را با «حزب کمونیست چین» و «اندیشه مائو تسه تونگ» ابراز نمود. ♦️فعالیت‌های سیاسی در دوره پهلوی از جمله این فعالیتها می‌توان از مبارزات مسلحانه در فارس، مبارزات مسلحانه در کردستان، مبارزات و فعالیت‌های کارگری در ایران، تلاش برای نفوذ در میان کارگران ایرانی در منطقه خلیج فارس، قاچاق و پخش آثار کلاسیک مارکسیستی در ایران از طریق مرز افغانستان، ترجمه وسیع آثار کلاسیک مارکسیستی - لنینیستی به فارسی (آثار مارکس، انگلس، لنین، استالین و مائو)، آموزش‌های نظامی در چین و کوبا، تأسیس رادیوهای فارسی‌زبان در چین و عراق، نفوذ گسترده در میان بخشی از دانشجویان ایرانی در خارج از کشور معروف به «کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در خارج از کشور» و ارسال مخفی کادرهای خود به داخل ایران را نام برد. 🔹از رهبران معروف سازمان انقلابی می‌توان از محسن رضوانی، علی صادقی، عباس صابری، پرویز واعظ زاده مرجانی، گودرز برومند،گرسیوز برومند، عطاء کشکولی، ایرج کشکولی، هوشنگ امیرپور، فرامرز وزیری، خسرو صفائی و... نام برد. این سازمان تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در کنار «حزب توده ایران» و «سازمان چریک‌های فدائی خلق ایران» از فعالترین سازمان‌ها و احزاب چپ ایران بود. یکی از مشخصه‌های این تشکل نزدیکی و الگو برداری از انقلاب چین و مائوئیسم بود. تئوری چینی «محاصره شهرها از طریق دهات» و توجه بیشتر به دهقانان تا کارگران برای سرنگونی رژیم سلطنتی در ایران و حمایت و اشاعه «تئوری سه جهان» از سوی این سازمان در ایران نمایندگی می‌شد. پس از در گذشت مائو این سازمان همچنان از سیاست‌های جانشینان مائو بویژه «دنگ سیائو پینگ» دفاع کرده و چین را سوسیالیستی ارزیابی می‌کرد و مدافع تئوری سه جهان باقی بماند. 🔸پس از پیروزی انقلاب اسلامی پس از پیروزی انقلاب، این سازمان در سال ۱۳۵۸ به همراه «سازمان کمونرها» و سازمان اتحاد مبارزه در راه ایجاد حزب طبقه کارگر ایران و چند تشکل کوچکتر حزب رنجبران ایران را تشکیل دادند. «سازمان انقلابی» و بعدها «کمیته تشکیل دهنده حزب رنجبران ایران» از انقلاب اسلامی و حکومت اسلامی (دولت مهدی بازرگان) به عنوان یک انقلاب ضد امپریالیستی و یک دولت ملی دفاع کرده و به انتخابات جمهوری اسلامی آری یا نه پاسخ مثبت دادند. این جریان با درگیری‌های کردستان و ترکمن صحرا در ابتدای پیروزی انقلاب به مخالفت برخاست و خواستار پایان دادن به این درگیری‌ها بود و احزاب کرد و ترکمن را در این درگیری‌ها بی تقصیر نمی‌دانست. ♦️به مرور زمان حزب رنجبران با جریان اصیل انقلاب اسلامی فاصله گرفت و از جناح بنی صدر به دفاع برخاست. در انتخابات ریاست جمهوری از «ابوالحسن بنی صدر» دفاع کرده و در دفتر ریاست جمهوری ابوالحسن بنی صدر هم همکاری آشکار و پنهان داشت. پس از فرار بنی صدر، حزب رنجبران ایران نیز دست از سیاست خود برداشت و به مخالفت با «جمهوری اسلامی» پرداخت. حزب رنجبران در مناطق شمال (گرگان و گلستان) و جنوب ایران (فارس) دست به مبارزه مسلحانه علیه جمهوری اسلامی زد و که در درگیری با نیروهای انقلاب تعداد زیادی از اعضای خود را از دست داد. 🔹حزب رنجبران ایران در حال حاضر در خارج از کشور مستقر بوده و نشریه «رنجبر» را منتشر می‌کند. این تشکل دارای وبگاه‌های متعدد اینترنتی بوده و از مسئولان سیاسی و هیئت تحریریه فعلی حزب رنجبران ایران می‌توان از «ک. ابراهیم»، «ر. ناظمی» و «یونس پارسا بناب» نام برد. این حزب از خط سیاسی گذشته خود فاصله گرفته و امروز به جای مارکسیسم- لنینیسم اندیشه مائو از «سوسیالیسم علمی» یا «کمونیسم علمی» سخن می‌گوید. ❌ پایان بحث جریان چپ (مارکسیسم، لنینیسم و کمونیسم) در ایران 🆔 @Jarianshenasi
🌹🍃🍂🍃🍂🌹🍃🍂🍃🍂🌹 دوستان و همراهان عزیز با سلام ♦️به توفیق الهی و الحمدلله مباحث جریان چپ مارکسیسم، لنینیسم و کمونیسم از ابتدای پیدایش در شوروی و سپس سیر حرکت آن در ایران تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از آن و اکثر نحله ها و احزاب ایرانی وابسته به آنها بیان گردید و این مبحث خاتمه پیدا کرد. 🔹لازم به ذکر است احزاب، سازمان ها و جریان های التقاطی دیگری نیز همچون سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و سازمان پیکار، متاثر از جریان مارکسیسم در ایران فعالیت داشتند که اگرچه ماهیت صد درصد مارکسیستی نداشته اما در راه و روش خود تحت تاثیر شدید این جریان بوده و از روش آنها استفاده و تبعیت می کردند. که انشاالله در آینده و در بخش جریانهای التقاطی به توضیح آن خواهیم پرداخت. 🔸 مطلب مهم دیگر آنکه در تعالیم مکتب انسان ساز اسلام و در فلسفه اسلامی و حکمت صدرایی پاسخ های مستدل، محکم و متقنی در رد افکار مارکسیسم و کمونیسم داده شده که از جمله آنها به کتاب نقدی بر مارکسیسم علامه شهید مرتضی مطهری یا مناظرات تلویزیونی علامه مصباح یزدی با ایدئولوگ حزب توده (احسان طبری) در اوایل انقلاب می توان اشاره داشت. 🌹🍃🍂🍃🍂🌹🍃🍂🍃🍂🌹 📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت ۵۰ 🔰 منابع: ۱- دانشنامه سیاسی نوشته داریوش آشوری ۲- جریان‌شناسی سیاسی چپ در ایران، نوشته حمید احمدی حاجیکلایی ۳- چپ و چپ‌گرایی در جهان اسلام، کتابخانه دانشنامه جهان اسلام، نوشته رحیم رئیس نیا و دیگران ۴- بازخوانی نهضت ملی ایران نوشته روح الله حسینیان ۵- تحولات سیاسی اجتماعی ایران(۱۳۵۷-۱۳۲۰)، نوشته مجتبی مقصودی ۶- پنجاه سال فراز و فرود حزب توده ایران، نوشته مدیر شانه چی ۷- تاریخ سی‌ساله ایران نوشته بیژن جزنی ۸- تاریخ اندیشه‌های سیاسی قرن بیستم، ج ۱ اندیشه‌های مارکسیستی، نوشته حسین بشیریه ۹.تاریخ جنبش کمونیستی در ایران نوشته سپهر ذبیح ۱۰- سیاست و سازمان حزب توده، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۱- خاطرات سیاسی نوشته انور خامه ای ۱۲- کژراهه (خاطراتی از تاریخ حزب توده) نوشته احسان طبری ۱۳- فصولی از تاریخ مبارزا ت سیاسی و اجتماعی ایران نوشته ضیاء الدین الموتی ۱۴- ایران در عصر پهلوی نوشته مصطفی الموتی ۱۵- اعترافات سران حزب توده ایران ۱۶- سیاست و سازمان حزب توده از آغاز تا فروپاشی ۱۷- خاطرات ایرج اسکندری ۱۸- خاطرات نورالدین کیانوری ۱۹- در خدمت و خیانت روشنفکران، نوشته جلال آل احمد    ۲۰- عصر پهلوی به روایت اسناد، نوشته علی رضا زهیری ۲۱- ماهیت دولت پهلوی دوم از دیدگاه حزب توده و سازمان چریک‌های فدایی خلق "۱۳۳۲ ـ ۱۳۵۷" نوشته پروین قدسی زاد و دیگران ۲۲- ایران بین دو انقلاب، نوشته یرواند آبراهامیان ترجمه احمد گل‌محمدی و محمدابراهیم فتاحی ۲۳- تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج ۲ سید جلال الدین مدنی ۲۴- شورشیان آرمانخواه (ناکامی چپ در ایران) نوشته مازیار بهروز 🆔 @Jarianshenasi
🌹🍃🍂🍃🌹🍂🍃🍂🌹 ✅ قابل ذکر است که سلسله مباحثی با چند موضوع: 📘 📕 📙 📗 در این کانال انجام گردیده است. برای دریافت این مباحث با کلیک روی هشتک ها به پست های گذشته در این کانال رجوع فرمایید. 🌹🍃🍂🍃🌹🍂🍃🍂🌹 🆔 @Jarianshenasi
🌹🍃🍂🍃🌹🍂🍃🍂🌹 ✅ قابل ذکر است که سلسله مباحثی با چند موضوع: 📘 📕 📙 📗 در این کانال انجام گردیده است. برای دریافت این مباحث با کلیک روی هشتک ها به پست های گذشته در این کانال رجوع فرمایید. 🌹🍃🍂🍃🌹🍂🍃🍂🌹 🆔 @Jarianshenasi
🌹🍃🍂🍃🌹🍂🍃🍂🌹 ✅ قابل ذکر است که سلسله مباحثی با چند موضوع: 📘 📕 📙 📗 در این کانال انجام گردیده است. برای دریافت این مباحث با کلیک روی هشتک ها به پست های گذشته در این کانال رجوع فرمایید. 🌹🍃🍂🍃🌹🍂🍃🍂🌹 🆔 @Jarianshenasi
🌹🍃🍂🍃🌹🍂🍃🍂🌹 ✅ قابل ذکر است که سلسله مباحثی با چند موضوع: 📘 📕 📙 📗 در این کانال انجام گردیده است. برای دریافت این مباحث با کلیک روی هشتک ها به پست های گذشته در این کانال رجوع فرمایید. 🌹🍃🍂🍃🌹🍂🍃🍂🌹 🆔 @Jarianshenasi
🌹🍃🍂🍃🌹🍂🍃🍂🌹 ✅ قابل ذکر است که سلسله مباحثی با چند موضوع: 📘 📕 📙 📗 در این کانال انجام گردیده است. برای دریافت این مباحث با کلیک روی هشتک ها به پست های گذشته در این کانال رجوع فرمایید. 🌹🍃🍂🍃🌹🍂🍃🍂🌹 🆔 @Jarianshenasi
🌹🍃🍂🍃🌹🍂🍃🍂🌹 ✅ قابل ذکر است که سلسله مباحثی با چند موضوع: 📘 📕 📙 📗 در این کانال انجام گردیده است. برای دریافت این مباحث با کلیک روی هشتک ها به پست های گذشته در این کانال رجوع فرمایید. 🌹🍃🍂🍃🌹🍂🍃🍂🌹 🆔 @Jarianshenasi
🌹🍃🍂🍃🌹🍂🍃🍂🌹 ✅ قابل ذکر است که سلسله مباحثی با چند موضوع: 📘 📕 📙 📗 در این کانال انجام گردیده است. برای دریافت این مباحث با کلیک روی هشتک ها به پست های گذشته در این کانال رجوع فرمایید. 🌹🍃🍂🍃🌹🍂🍃🍂🌹 🆔 @Jarianshenasi