📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت هجدهم
🔰 نزدیکترین دوست استالین در این دوره، فردی به نام «سرگئی کروف»، از اعضای برجسته حزب کمونیست بود. وقتی زمزمههایی مبنی بر شایستگی کروف برای رهبری حزب کمونیست مطرح شد، یک روز به ناگهان او را در لنینگراد (سن پترز بورگ) ترور کردند.
استالین به محض شنیدن این خبر به همراه دادستانهای خود به لنینگراد رفت و شخصا کار محاکمه مظنونین را به عهده گرفت. چندین نفر از جمله دو چهره کلیدی حزب، زینوویف و کامنوف، از یاران اولیه لنین، به این ترور متهم شدند.
♦️زینوویف و کامنوف
آن دو از رقبای بالقوه استالین هم بودند. در نهایت با وجود قول استالین مبنی بر گذشت از جان آنها در ازای اعتراف، هم این دو عضو ارشد حزب و هم چند نفر دیگر، بعضا به همراه خانواده خود اعدام شدند! بعدها گزارشهایی منتشر شد که قتل کروف به دستور خود استالین انجام گرفته بود تا هم از شر کروف خلاص شود و هم زینوویف و کامنوف.
استالین بعد از تسویه حساب با زینوویف و کامنوف بر سر ماجرای ترور کروف، به جان کلیساهای روسیه افتاد و دستور ویرانی آنها را در سرتاسر روسیه صادر کرد. دستگاه کشتار و سرکوب او قصد توقف نداشت. احکام مرگ معمولا توسط یک هیات سه نفره صادر میشد که به صورت سیار آماده بودند در هر لحظه حکم مرگ هر کسی را صادر کنند.
🔹در سال ۱۹۳۶ دولت استالین بلشویک ها را به خیانت و فعالیت های ضد انقلابی متهم کرده و در مسکو به دادگاه برد. در نتیجه آن طی یک سری اعدام های گسترده، ۲۲ تن از رهبران انقلاب اکتبر بین سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۸ اعدام شدند. استالین شخصا پای حدود ۲۰۰ فهرست مرگ را امضاء کرد که نام حدود ۴۰ هزار نفر را در خود داشت. در دوران «وحشت استالینی»، ۷۰۰ هزار مرد و زن حکم مرگ دریافت کردند. این جدای از آمار کسانی است که بر اثر کار طاقت فرسا، گرسنگی و سرمای سبیری جان خود را از دست دادند که سر به میلیون ها می زد. احکام مرگ معمولا به اتهام «خیانت بزرگ» و تحت ماده ۲۸ قانون اساسی اتحاد صادر می شد.
🔸استالین تقریبا همه انقلابیون قدیمی و یاران لنین در انقلاب اکتبر را از بین برد. برای مثال، نیکلای بوخارین، نظریهپرداز بزرگ کمونیسم و چهره محبوب حزب در دوره لنین، وقتی به دستور دوست قدیمیاش به زندان افتاد، در نامهای به استالین از او خواست که به حرمت رفاقت قدیمی، اگر دستور مرگش را میدهد، او را با تیر اعدام نکنند، بلکه به او زهر بخورانند. البته بدیهی است که همین خواسته او هم اجابت نشد.
راسکو لنیکوف، وزیر خارجه وقت در شرایط مشکوکی از دنیا رفت. روایت رایج این است که وی با پریدن از پنجره خودکشی کرد.اما برخی معتقدند که مرگ وی قتل عمد بوده است.
همسر منشی مخصوص استالین، الکساندر پوسکریبیشوف، که گویی معشوقه استالین هم بود، یک روز به ناگهان غیب شد.! بریا رییس یکی از پلیس مخفیهای استالین، به الکساندر خبر داد که همسرش به اتهام گرایش به اندیشه تروتسکی به خیانت محکوم شده است. همسر الکساندر و معشوقه استالین بعد از دو سال زندان، اعدام شد. ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۷۳
🔰 ادامه بحث اسلام و ناسیونالیسم...
به نظر می رسد از زمانی که بیشتر مسائل در جهان تحت تأثیر عوامل سیاسی قرار گرفتند مشکل ساز شده است. به گونه ای که ملّی گرایی به عنوان ایدئولوژی مطرح می شود که در آن ملّت دیگر نه به مفهوم ساده خود، بلکه به واژه ای در ارتباط با دولت- ملت، که اصطلاحی سیاسی شده است، اطلاق می گردد. همچنین اسلام گرایی به گونه ای به اسلام سیاسی تعبیر شده است. در حالی که ملّی گرایی به تنهایی با دین و مذهب تقابلی نمی یابد؛ بلکه با تأکید اسلام گرایی بر وحدت تمام ملل و جهان شمولی آن دچار تضاد می شود. به نظر می رسد چون اسلام، دینی برای همه بشریت است و رسالت خود را هدایت جهانی تمام ملل میداند با آموزه های ملّی گرایی، آن هم ملّی گرایی ضد لیبرالی دچار تضاد می شود.
♦️در حالی که اگر اسلام تنها دینی برای یك ملیت خاص بود در این صورت دیگر با ناسیونالیسم و یا ملّی گرایی تقابل نمی یافت؛ زیرا از نظر اسلام، ناسیونالیسم با وجود داشتن جنبه مثبت در آغاز راه خود؛ یعنی علاقه به گذشته و پیشینه ملّی، با رشد خود در مراحل بعدی، این جنبه مثبت خود را از دست داده و به عاملی ضدلیبرالی و استعماری تبدیل می شود. بنابراین ممکن است این جریان فکری به تنهایی برای هر کشوری مفید باشد، ولی در کشوری که دینی مانند اسلام که آموزه های آن معتقد به محدود نشدن در یك ملّیت است، نمی تواند مفید باشد.
🔹ملت، قومیت گرایی و دین
استاد مطهری در بیان چیستی ملت و ترابط معناشناختی آن با دین می نویسد:
«کلمه (ملت) کلمه ای عربی است و به معنی راه و روش است. در قرآن کریم نیز این کلمه به همین معنی آمده است. این کلمه هفده بار در ۱۵ آیه در قرآن کریم آمده است. ولی مفهومی که این کلمه در قرآن کریم دارد با مفهومی که امروز مصطلح فارسی زبانان است و از آن، کلمه «ملیت» را مشتق کرده اند منفاوت است. ملت در اصطلاح قرآن به معنی راه و روش و طریقه ای است که از طرف یک رهبر الهی بر مردم عرضه شده است. مثلا می فرماید: «مله ابیکم ابراهیم» یعنی راه و روش پدر شما ابراهیم. یا می فرماید: «مله ابراهیم حنیفا». راغب اصفهانی در کتاب مفردات القرآن می گوید: «ملت و املال که همان املاء است از یک ریشه است، «فلیملل ولیه بالعدل» یعنی ولی او از روی عدالت املاء کند. راغب می گوید: «علت اینکه یک طریقه الهی «ملت» نامیده شده، این است که از طرف خداوند املاء و دیکته شده است». پس، از نظر قرآن یک مجموعه فکری و علمی و یک روشی که مردم باید طبق آن عمل کنند، ملت نامیده می شود.
🔸بنابراین با دین یک معنا دارد، با این تفاوت که یک چیز به اعتباری دین، و به اعتبار دیگری ملت نامیده می شود، به آن اعتبار ملت نامیده می شود که آن چیز از طرف خدا به پیامبری املاء می شود.
حال باید به تعبیر استاد مطهری دید که آیا بین واحدهای اجتماعی بشر تمایز و مرزی قائل شدن، اصالت و حقیقتی مطابق با واقع دارد یا نه. واگر دارد آیا معیارهای مرزبندی همان است که ناسیونالیسم غربی به ما می آموزد؟ ویژگی اساسی نگاه دینی در این است که طبیعت را تمام حقیقت نمی داند، بلکه برای حقیقت ساحت و بعدی فراتر از طبیعت نیز قائل است و آن بعد را باطن، غیب و دارای احاطه و تسلط بر طبیعت می شمارد. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت نوزدهم
🔰 ادامه بحث...
حلقه کشتار استالین در نهایت به اعضای خانواده خودش رسید. مثلا برادر و خواهر همسر اول او در گرجستان به زندان افتادند و اعدام شدند. نکته عبرت آموز اما اعدام «نیکلای یزوف»، رییس دستگاه مخفی استالین بود، که تا روز قبل مسوول اصلی اجرای حکم مرگ برای استالین بود و در عرض یک شب ستاره بختش افول کرد و خود به مرگ محکوم شد. لاورنتی بریا، پلیس مخفی مورد اعتماد استالین مسوولیت اجرای حکم را بر عهده داشت.
با ردگیری لئون تروتسکی در مکزیک(۱۹۳۹) توسط ماموران استالین، و ترور او به وسیله یک یخ خرد کن نوک تیز، عملا همه رقبای بالقوه استالین از بین رفتند و استالین از این بابت نفس راحتی کشید.
♦️استالین که برنامه خود برای صنعتی کردن اتحاد شوروی را محققشده میدید، در سال ۱۹۴۰ با آلمان نازی پیمان عدم تجاوز امضاء کرد.
نکته این جاست که تا روز قبل از امضای این قرارداد، نازیسم در کنار تروتسکیسم دو دشمن اصلی ایدئولوژیک شوروی محسوب میشدند و تبلیغات حزب پیوسته در کار هیولاسازی از هیتلر بود. با امضای قرارداد، به ناگهان همه این تبلیغات متوقف شد و آلمان نازی به عنوان یک کشور دوست مطرح گردید.
استالین معتقد بود که اتحاد شوروی باید سرعت صنایع خود را رشد داده و انقلابی در صنعت کشاورزی بوجود آورد. او علیه کشاورزان اعلان جنگ کرد و زمینهایی که آنها در زمان انقلاب گرفته بودند را پس گرفت و مجبورشان کرد که در مزارع اشتراکی کار کنند. این اقدام استالین نتایج دهشتناکی به بار آورد. تولید محصولات بدتر از سایر نقاط بود. با این همه، برنامه صنعتی کردن روسیه یک موفقیت بزرگی به شمار می آمد. اتحاد شوروی به سرعت به یک قدرت صنعتی مهم مبدل گشت و خصوصا در جنگ جهانی دوم نشان داد که تبدیل به یکی از ابرقدرت های جهانی شده است.
استالین در نهایت در سال ۱۹۵۳ در کلبه شخصی اش در نزدیکی مسکو جان سپرد.
🔹پیامدهای انقلاب روسیه
انقلاب روسیه راه را برای ظهور کمونیسم بهعنوان یک نظام سیاسی تأثیرگذار در جهان هموار کرد؛ بهعلاوه عرصهای را برای اتحاد جماهیر شوروی مهیا ساخت تا در دوران جنگ سرد بهعنوان یک قدرت جهانی پابهپای ایالاتمتحده به رقابت بپردازد.
دیکتاتوری بزرگ شوروی به وسیله ژوزف استالین ادامه یافت و در عین حال این کشور با پیشرفت چشمگیر اقتصادی به ابرقدرتی در سطح جهان بدل شد.
به ویژه پس از پیروزی در جنگ جهانی دوم و علیرغم تلفات انسانی بسیار سنگین در طول جنگ، شوروی به یکی از دو قطب جهان معاصر تبدیل شد.ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۷۴
🔰 ادامه بحث اسلام و ناسیونالیسم
استاد مطهری معتقد است که زندگانی اجتماعی دنیا برای شما آمیخته و معجونی از تکامل و تجاوز است. برای آنکه ظلم و تجاوز، فرصت رشد و توسعه نیابد، راه چاره و داوری درد شما این است که با ایمان کامل، وحدت، حکومت حق، با گذشت و جانبازی، مخالفت با حاکمیت مال و خودپرستی ها زندگی کنید. «یا ایها الذین آمنوا هل ادلکم علی تجاره تنجیکم من عذاب الیم، تومنون بالله و رسوله و تجاهدون فی سبیل الله باموالکم و انفسکم، ذلکم خیر لکم ان کنتم تعملون». وبدین ترتیب، بنای ملیت شما و عامل سازنده وجدان مشترک در شما، ایمان به خدا (داعیه) و جهاد شما (درد مشترکی که اثر عملی یافته و به مرحله قیام و فدای نفس رسیده است)، خواهد بود.
♦️"والذین آمنوا من بعد و هاجروا و جاهدوا معکم فاولئک منکم". شما به سرگذشت امت ها و ملت های گذشته و حال مراجعه کنید، آن ها هرچه بودند و شدند حاصل کار و مکتسبات فردی و اجتماعی آنان بوده و شما نیز ای مسلمانان مشمول همین قانون هستید. «تلک امه قد خلت لها ما کسبت و لکم ما کسبتم». و بالاخره سرنوشت شما انسان ها در گرو تلاش و کوششی است که برای تعالی به سوی پروردگارتان که مظهر اعلای حق و عدالت و خلاق نیکی ها و زیبایی هاست، می کنید و مسلما پس از تلاش است که به دیدار او نائل می شوید. «یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه». ملت های اسلامی گوناگونی که این همه از هم جدایند، به لحاظ داعیه و جهان بینی تحت تعلیم و تلقین چنین آموزش هایی هستند. و این خود فرهنگ مشترک این مردم را می سازد و همین فرهنگ اسلامی و توحیدی برای آنها قهرمانان و شهدایی تربیت کرده و خاطره ها و حماسه هایی بجا گزارده است که مجموعا در بافت وجدان مشترک و اسلامی آنها نقشی مهم دارد.
🔹علامه اقبال لاهوری، ملت مسلمان را بهترین ملت ها و اقوام دانسته و شاخص اشتراک آنها را نه رنگ و نژاد و کشور و منطقه، بلکه اشتراک در عقیده و اتحاد در هدف به صورت یک ملت معرفی می کند. وی، ارکان ملت اسلامی را دو حقیقت یعنی: توحید الهی و رسالت محمدی می داند. توحید الهی، مبنای فکر وحدت امت و جوامع اسلامی و رسالت محمدی، اساس آزادی و برابری و برادری جهانی با مرکزیت کعبه و قانون اسلام است. به اعتقاد او، مرکز ثقل و نقطه پرگار عشق و محبت وجود مقدس پیامبر عظیم الشان اسلام(ص) است. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت بیستم
🔰 ادامه بحث پیامدهای انقلاب روسیه حکومت کمونیستی شوروی بالاخره موفق به نوسازی روسیه گشت، اما این کار در خفقان و سرکوب شدید و به قیمت جان افراد بیشماری تمام شد. در این حکومت، اقتصاد و دولت تنها توسط یک حزب اداره می شدند. بسیاری از کشورهای جهان، در زمان هایی، از این شیوه برای اصلاح کشور خود بهره گرفتند. یعنی بصورت متمرکز و برنامه ریزی شده، نابسامانی ها را تشخیص داده، به درمانش می پرداختند.اما این شیوه ایرادات و کاستی های خاص خودش را داشت.
انقلابِ صلح-نان-زمین امروز به فصلی پیچیده و جنجالی از تاریخ روسیه بدل شدهاست. نمادهای بیشمار و مجسمههای عظیم لنین و انقلابیون در جایجای شهرهای بزرگ و کوچک کشور پراکندهاند، اما هیچ تعطیلی رسمی برای به یادآوردن سقوط سلطنت و تشکیل اتحاد جماهیر شوروی در تقویم روسیه وجود ندارد و صحبت از رخدادهای انقلابی سالهاست که در گفتار عمومی غایب است.
♦️اگر از مردم روسیه، به خصوص نسلی که زندگی در شوروی سابق را تجربه کردهاند، درباره انقلاب سال ۱۹۱۷ سوال کنید، اولین پاسخی که میشنوید این است که «کدام انقلاب را میگویی؟». انقلاب فوریه، تظاهراتهای سراسری و خلع سلطنت تزاری که به شکل گیری دولت موقت توسط حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه انجامید؟ و یا انقلاب اکتبر که به رهبری لنین و توسط حزب بلشویک که شاخهای رادیکال از حزب سوسیال دموکرات کارگری بود پیش رفت و با یورش به کاخ زمستانی سن پترزبورگ قدرت را از دست دولت موقت گرفته و به تدریج اتحاد شوروی را پایهگذاری کرد. برای نسل جوانتر انگار هردو رویداد در عبارت «انقلاب روسیه» ادغام شدهاند.
🔹اولین انقلاب کمونیستی جهان به روند سریع صنعتی شدن روسیه، اصلاحات اساسی در حقوق کارگران و حقوق زنان، و فراگیر شدن آموزش همگانی انجامید. از سویی دیگر سالهای تلخ جنگ داخلی، نابودی کلیسای ارتودوکس، و دوران سرد و تاریک سرکوب بعد از جنگ نیز از نتایج انقلابی هستند که امروز، صد سال بعد از وقوع آن، به سختی بتوان گفت که مردم جامعه چندپاره روسیه درباره آن چه فکر میکنند.
🔸در اولین روز سال ۱۹۸۹ میلادی ـ ۱۱ دی ۱۳۶۷ ـ نامه معروف و تاریخی امام خمینی(ره) خطاب به میخائیل گورباچف آخرین رئیس جمهور شوروی در زمینه مرگ کمونیسم و ضرورت پرهیز روسیه از اتکا به غرب انتشار یافت.
امام خمینی(ره) در شرایطی از صدای شکسته شدن استخوانهای مارکسیسم سخن به میان آورد که اتحاد جماهیر شوروی هنوز به عنوان یک مجموعه و یکی از قدرتهای برتر جهان برقرار بود، جنگ سرد خاتمه نیافته بود، دیوار برلین به عنوان نماد جدائی شرق و غرب، فرو نریخته و حاکمیت کمونیسم بر قانون اساسی شوروی و مقدرات مردم در جمهوری های این کشور، هنوز برقرار بود.
نامه تاریخی امام خمینی (س) توسط هیأت منتخب ایشان مرکب از آیت الله جوادی آملی، محمدجواد لاریجانی و خانم مرضیه حدیده چی دباغ، ۱۳ دی ۱۳۶۷ در مسکو به گورباچف تحویل داده شد.
این حکومت یک سال بعد طبق پیش بینی امام راحل(ره) در اوایل دهه (۱۹۹۰میلادی) و پس از یک سری اصلاحات که توسط میخائیل گورباچف، واپسین رهبر شوروی، انجام شده بود از هم فروپاشید. ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۷۵
🔰 ادامه بحث اسلام و ناسیونالیسم...
پرسش مهم این است که آیا می توان از یک جریانی به نام ملی گرایی دینی دفاع کرد یا اینکه مفهوم ملی گرایی دینی، مفهومی متنافر الاجزاء است ؟ پاسخ کوتاه این پرسش کلیدی این است که اگر ناسیونالیسم و قومیت گرایی را یک منظومه ی فکری- فرهنگی بدانیم که عنصر مرکزی و اصلی آن، قومیت و نژاد است و دین را نیز یک منظومه فکری-فرهنگی بدانیم که عنصر مرکزی و اصلی آن، ایمان به خدا و توحید است؛ بی شک نمی توان از ملی گرایی دینی سخن گفت که هم قومیت و هم توحید، عنصر اصلی آن باشد .
♦️قومیت در منظومه دین، تابعی از توحید است؛ به همین جهت، ما از حقیقتی به نام ملت دینی و اسلامی سخن می گوییم و از آن دفاع می کنیم، ولی دین ملی را نمی پذیریم. اندیشه های ناسیونالیستی می کوشد تا علقه های سرزمینی و زبانی و ملی و بازگشت به فرهنگ و آداب باستانی را جایگزین و جانشین تعلقات دینی و اندیشه های مذهبی کند.
این اندیشه در جهان اسلام برای اولین بار توسط اعراب مسیحی مانند: ابراهیم الیزیدی و تحصیل کردگان فرنگ رواج یافت و زمینه ای برای افتراق بیشتر امت اسلامی و چند پاره شده جهان اسلام و اختلافات و مخاصمات مرزی شد . بعد ها که حاکمانی ناسیونالیست چون: آتاتورک، رضاخان، امان الله خان و محمد مصدق در کشورهای اسلامی روی کار آمدند کوشیدند که به سرکوب موج اسلام خواهی و شریعت گروی بپردازند و یا آنکه با عملکردی آرام و خزنده بنیان های دنیای سکولار را در جهان اسلام رواج دهند.
🔹خوانندگان گرامی نباید ناسیونالیسم را تنها یک جنبش اجتماعی بدانند، این مکتب یک ایدئولوژی است که در صدد مقابله با وحدت دینی قرار دارد. این گونه داوری درباره ناسیونالیسم به معنای نفی ارزش های ملی و ناکید انحصاری بر ارزش های دینی نیست، بلکه همانگونه که گفته شد باید ارزش های ملی در کنار عنصر اصلی دینداری، یعنی توحید الهی، معنا یابند و ارزش خود را پیدا کنند.
توجه به ارزش های ملی در یک جامعه می تواند مایه ی رشد یک ملت گردد و از گسترش استعمار جلوگیری کند، در سربازان ایجاد انگیزه کند و سرمایه ها را برای توسعه کشور جذب کند و در یک جمله باعث بالندگی و توسعه ی یک ملت شود.
🔸پس کشورهای اسلامی می توانند با محوریت توحید به دفاع از از ملت واحد اسلامی بپردازند و در راستای اسلامگرایی از ارزش های ملی خود دفاع کنند و ارزش های عربی، ایرانی، ترکی، پاکستانی، هندی و غیره را در منظومه اسلامی، معنا دهند که در این صورت با به دست آمدن مزایای ملی گرایی و کنار زدن ضررهای آن، اتحاد اسلامی نیز محفوظ می ماند. کشورهای اسلامی و روشنفکران مسلمان باید بدانند که ناسیونالیسم در کنار دموکراسی و سکولاریسم، سه محور سیاست استعماری غرب برای ایجاد تفرقه میان مسلمانان است که توسط میسیونرها، وابستگان غرب و اقلیت های مسیحی و یهودی، گسترش یافت. بحث مهم و پیچیده دیگر، مساله ی تعارض منافع ملی با منافع جهان اسلام است. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
🔴 ریشه دشمنی《سعید حجاریان》و تندرو ها باسپاه پاسداران چیست‼️ 👇🏼
https://www.mashreghnews.ir/news/1173746/%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%AF%D8%B4%D9%85%D9%86%DB%8C-%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%AA%D9%86%D8%AF%D8%B1%D9%88%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%B9%DA%A9%D8%B3
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت ۲۱
نتیجه گیری و خلاصه مارکسیسیم:
مراد از جریان چپ اعتقادی همانا احزاب و تشکل هایی است که مرام و فلسفه الحادی(بی خدایی) سوسیالیسم (مارکسیسم) را سرلوحه خود قرار داده بودند. سوسیالیسم از ریشه لاتین Socilare اخذ شده است که به معنای متعهد شدن، به هم پیوستن و با هم شریک شدن بوده است. سوسیالیسم از مبانی زیر تشکیل شده است:
اومانیسم، اعتقاد به اصل پیشرفت، اعتقاد به مفهوم مدرن کار- سرمایه، اصالت نسبی یا مطلق به اراده جمعی، اعتقاد به اصالت اراده مردم در قانون گذاری و اجرا.
♦️از جمله ویژگی های دیگر ایدئولوژی سوسیالیستی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
الف) اعتقاد به محدود کردن مالکیت های خصوصی بزرگ و در مواردی امحاء هر نوع مالکیت خصوصی.
ب) تاکید بر نقش نظارتی دولت و یا کمونها بر پروسه ی تولید یا توزیع یا هردو.
ج) توجه نسبی به تامین حداقل رفاه و حمایت نسبی از اقشار و گروههای مردم و آسیب پذیر.
پیدایش مارکسیسم در نیمه قرن نوزدهم، نقطه تحول بسیار بزرگی در اندیشه های سوسیالیستی است، زیرا از آن پس تقریبا همه ی جنبش های سوسیالیست به نحوی از انحاء و به درجات مختلف زیر نفوذ و تاثیر مارکسیسم بوده اند. و مارکسیسم عنوان«سوسیالیسم علمی» به خود می دهد.
🔹ظهور بلشویک ها در روسیه و پیروزی آنها در ۱۹۱۷ میلادی یک مرحله اساسی دیگر در تاریخ تحول سوسیالیسم است. چرا که پس از آن (۱۹۲۰ م) نهضت سوسیالیستی به دو شاخه اصلی کمونیست و سوسیالیست تقسیم شد. البته از لحاظ تاریخی، استعمال عنوان کمونیسم خیلی بیش از پیدایش مارکسیسم سابقه دارد. دایره المعارف بزرگ شوروی، کمونیسم را «عالی ترین شکل جامعه که جانشین سرمایه داری می شود» تعریف کرده است.
🔸مهمترین بخش جامعه شناسی مارکسیسم تحلیل آن از پیدایش طبقه بورژوا و مکانیزم عمل آن در جامعه ی سرمایه داری است.
به عقیده مارکس بورژوازی در متن جامعه فئودال رشد کرده و با جانشین کرده تجارت و صنعت به جای کشاورزی، زیربنای جامعه را تغییر داده و با انقلاب ها، قدرت سیاسی را نیز به دست گرفته و بصورت طبقه حاکم درآمده استبا این مقدمه باید گفت مارکسیسم، لنینیسم، سوسیالیسم و کمونیسم که همه صور مختلف جریان چپ اعتقادی هستند، نقش مهمی در تاریخ ایران ایفا کرده است که حزب توده و سازمان چریک های فدایی خلق دو نماد مهم آن هستند که به بررسی آنها می پردازیم.
ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۷۶
🔰 ادامه بحث اسلام و ناسیونالیسم
♦️پاسخ به یک پرسش مهم !
آیا کشور اسلامی ایران در وهله نخست، باید به منافع جهان اسلام و کشورهایی چون فلسطین و لبنان و سوریه و عراق بیاندیشد یا اینکه منافع ملی خود را بر منافع دیگران ترجیح دهد؟
پاسخ این پرسش را نمی توان بدون توجه به مسائل فرعی آن، جواب داد. گاهی یک کشور اسلامی با دغدغه های دینی در جهان وجود دارد که هنوز استقرار پیدا نکرده و منافع ملی او تامین نشده است و اگر منافع دیگران را اولویت دهد، خود متلاشی می شود، در این صورت، منافع ملی بر منافع جهان اسلام ترجیح دارد. همان گونه که امام در پاسخ به کسانی که جنگ عراق بر ضد ایران را فراموش کرده و به فکر آزادی قدس بودند، فرمود: راه قدس از کربلا می گذرد.
🔹ولی اگر منافع ملی در گرو مدد رسانی به کشورهای اسلامی همچون: فلسطین، لبنان، سوریه و عراق باشد و شکست این کشورها مستلزم شکست خاورمیانه و شکست جهان اسلام و شکست ایران باشد در این صورت، منافع ملی در گرو تامین منافع جهان اسلام است و منافع جهان اسلام، مقدم بر منافع ایران است. تشخیص این گونه امور پیچیده و کارشناسانه به عهده ی متخصصان و کارشناسان مسائل بین المللی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و دینی است. ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت ۲۲
🔰جریان شناسی چپ در ایران
نخستین تشكّلهای چپ مارکسیستی در ایران، نخستین حزب کمونیست آسیایی نیز محسوب میشد. چندسالی پیش از حزب کمونیست چین و یک دهه پیش از کمونیستهای ویتنامی و هندی و دو دهه زودتر از کمونیستهای عرب در خاورمیانهی عربی. بنابراین میتوان فهمید که ریشههای این پدیدهی سیاسی و فرهنگی و اجتماعی، تا چه حد در ایران قدمت دارد. همچنین میتوان دانست که ایرانیان به دلیل فراستی که داشتهاند، چگونه سریعتر از بقيّهی آسیایی ها وارد مهمترین بازیهای تاریخ شده و برای هضم و فهم آن کوشیدهاند.
♦️کمونیسم ایرانی، سرگذشت عجیب و غریبی دارد و میتوان از دل آن عبرتهای بسیاری اندوخت و بهکار گرفت تا در آینده اشتباهات و سهوها و گناهان آنان متوّلد و مکرر نشود. این خطاها نه فقط به بهای نابودی بخش قابل توجهی از نیروهای آرمانگرا و جوان و تحصیل کردهی کشورمان رخ داده، بلکه هزینه و فرصت بسیاری را نیز روی دست ما نهاده و زمان مفید زیادی را از جامعهی ایران سلب کرده است.
بنابراین ضرورت دارد که به دقت در این تاریخ عجیب، تفحص و تحقیق صورت گیرد، شاید زوایای پنهان آن به کلی آشکار شده و سهم و موقعیت هریک از بازیگران خیزش و جنبش کمونیستی در ایران مشخص گردد.
خوشبختانه بسیاری از برجستگان و عناصر جریان چپ ایرانی در طول یک سدهی گذشته، لب گشوده و از منظر خاص خود، قصّهی چپ در ایران را بازگفتهاند، اسناد و مدارک بسیاری هم به چاپ رسیده است و برخی از موّرخان خبره و تحلیلگران جامعهشناسی هم آثاری دربارهی درک علل و نتایج نهضت چپ کمونیستی در ایران تحریر و منتشر کردهاند.
🔹مجموعهی این آثار را میتوان به چند دسته تقسیم کرد و از هریک به فراخور حال بهره گرفت:
۱- مجموعههای اسناد ـ نظیر اسناد جنبش سوسیال دموکراسی ایران که ۸ جلد آن در خارج از کشور منتشر شد. یا اسناد جنبش جنگل و یا چپ در ایران که عنوان اسناد منتشره در چند مجلّد بود و از سوی مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات منتشر شد. و یا هشت نامه به چریکهای فدایی خلق اثر مصطفی شعاعیان که نشر نی آن را به چاپ رساند.
۲- مجموعهی خاطرات افراد و بازیگران چپ در ایران نظیر خاطرات انورخامهای یا تقیزاده یا کیانوری و خلیل ملکی و ایرج اسکندری و احسان طبری و حسین احمدی روحانی و... که تقریباً از صدر مشروطه آنها را داریم و بخش عمدهی آن مربوط به سران و بازیگران حزب توده است. در میان این نوع نوشتهها، برخی نظیر «حماسهی مقاومت» اثر اشرف دهقانی و بعضی همچون آثار انورخامهای بسیار باارزش و پرمطلب است. در سالهای اخیر، به لحاظ کمّی و کیفی تحوّلی در این نوع آثار دیده شده و به مثابه اسناد مکمّل مهم در تاریخ ایران گسترش بیشتری یافته است.
🔸۳- کتب تاریخی و تحلیلی که از سوی محقّقان و موّرخان صاحبنظر و متخصّص ارائه میشود. این نوع آثار نیز همزمان با پیدایی کمونیسم در ایران، به صور مختلف تحریر شده و حداقل متضمن نظریه و مفروضات خاصی، بر اساس گزینههای سندی و زمانی ویژهای بوده است. تاریخ مختصر احزاب سیاسی در ایران، اثر استاد ملکالشعرای بهار یکی از بهترین نمونههاست و پس از آن، فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران اثر فریدون آدميّت، و در سالهای اخیر ایران بین دو انقلاب اثر یرواند آبراهامیان که جملگی نمایندهی انگارههایی خاص در تاریخنگاری ایران از مشروطه تا حال هستند.
درمیان آثار پر تعداد در این عرصه، برخی نظیر شمّهای دربارهی تاریخ جنبش کارگران ایران، اثر عبدالصمد کامبخش، اثر تجویزی و تبلیغی است و برخی همچون گذشته چراغ راه آینده اثر جامی ـ اسم مستعار است ـ نسبتاً واجد ارزش و اعتبار بیشتری است. برخی نظیر سیر کمونیسم در ایران اثر سرهنگ زیبایی برآمده از مواضع و وجههی دولتی، برخی مانند شورشیان آرمانخواه اثر مازیار بهروز از موضعی آزاد و انتقادی، و سرانجام تعدادی همچون مجموعهی آثار بیژن جزنی دربارهی تاریخ و جامعهشناسی گروههای کمونیستی در ایران، از موضعی حزبی و عملگرایانه نوشته شده است. ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران
✍🏼 قسمت ۷۷
🔰 ناسیونالیسم ایراني
شاید بتوان آغاز ناسیونالیسم ایرانی را همزمان با مشروطه دانست. اگر این دوران را آغاز ناسیونالیسم ایرانی بدانیم، عصر حکومت پهلوی اوج جریان ناسیونالیسم بود.
چندگانگی ناسیونالیسم ایرانی بر پایه تنوع منابع فرهنگی و ارزشی خاص و سوگیری های واگرایانه گرایش های ناسیونالیستی در مشروطه ایرانی، امکان اشتراك بر سر تعریف فراگیر ملت و استقرار و نهادینه کردن حاکمیت ملت و حکومت قانون را تحلیل برد. به گونه ای که از مشروطه به این سو، مسأله ملت و حق حاکمیت ملت به عنوان مهمترین مسأله معاصر ایران همچنان در کانون توجه قرار دارد. باید توجه داشت که ملی گرایی در دوره مشروطه به ادبیات سیاسی ایران وارد شد و همچنین ملی گرایی در ایران وجه سلبی داشته و عمدتاً در وجه همبستگی در مقابل بیگانگان شکل گرفته است.
♦️شکل گیری دولت مدرن از سال ۱۳۰۰ خورشیدی، نقش نخبگان فکری و سیاسی و سیاست بین الملل حاکم در طول یك قرن گذشته به عنوان عوامل اصلی به وجود آمدن ناسیونالیسم قومی در ایران مطرح می شود. این امر در عصر پهلوی اول به خوبی نمایان شد و با اجرای سیاست ناسیونالیسم فرهنگی، ارائه قدرتی برهنه با عملکرد معلق و تقریباً یك سویه، تقابل صرفاً نظامی با ایلات و قومیتها و طرد آنها و تلاش در جهت حذف خرده فرهنگ ها و زبان آنان در روند ملت سازی از تحقق مفهوم ناسیونالیسم در بین نیروهای اجتماعی و سیاسی جلوگیری شد.
🔹مظاهر ناسیونالیسم در رژیم پهلوی را می توان در سه مؤلفه باستانگرایی، میهن دوستی و شاه پرستی مشاهده نمود.
بنابراین می توان اذعان داشت؛ دوره سلطنت رضاشاه به دلیل تلاش حکومت برای تأسیس دولت مدرن و گسترش غرب گرایی و تلاش شخص رضاشاه و روشنفکران همراه و همرأی وی برای کسب مشروعیت سیاسی از طریق پیوند دادن سلطنت پهلوی با پادشاهی های باستانی ایران، یك مقطع دوران ساز و مؤثر در شکل دهی بنیان های فکری ایران نوین به شمار می رود.
🔸در این میان ناسیونالیسم که به عنوان یکی از ایدئولوژی های اصلی و ماهوی جریان تجددخواهی، با پیروزی انقلاب مشروطیت در فضای سیاسی و فرهنگی ایران تثبیت شده بود، از یك نقش محوری در تحولات فکری عصر پهلوی اول برخوردار شد. از سوی دیگر، ناامنی و ناکارآمدی گسترده بعد از دوران مشروطه، موجب گرایش هر چه بیشتر روشنفکران و رجال سیاسی آن عهد به سوی ملی گرایی و مظاهر اصلی آن همچون دولت ملی برای ایجاد ثبات و امنیت و توسعه در ایران شد. در چنین فضایی رضاخان پا به عرصه قدرت سیاسی گذاشت و توانست با در دست گرفتن اقتدار نظامی و ایجاد ثبات و امنیت نسبی در کشور، وجهه خوبی برای خود به دست آورد و سپس، با اتخاذ ایدئولوژی ناسیونالیسم تلاش کرد تا ضمن رسیدن به مقام سلطنت ایران، برای حکومت خود مشروعیت سیاسی استواری فراهم کند.ادامه دارد...
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت ۲۳
🔰جریان شناسی چپ در ایران
وقتی از جریانی سیاسی بحث میشود، بیتردید باید آن را در مباحث جامعهشناسی سیاسی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و پیگیری کرد. یکی از موضوعات جامعهشناسی سیاسی، جریانشناسی سیاسی است.طبیعتا وقتی از «جریان چپ» بحث میشود منظور سیر تطورات تاریخی این جریان در بستر زمانی و مکانی مشخص است. البته در اینجا بررسی نقش جریان چپ در مکان و زمان خاص یعنی ایران در دهههای ۲۰ و ۳۰ مد نظر است. ابتدا لازم است مقدمهای نسبتا مختصر در باب تاریخچه شکلگیری این حزب در ایران معاصر بیان شود.
♦️زمینه های شکلگیری حزب توده در ایران
غالب نویسندگان «تاریخ چپ» در ایران بر این نکته اتفاقنظر دارند که ظهور جریان چپ در این کشور، به حضور کارگران و مهاجران ایرانی در قفقاز، بهویژه شهر باکو و شرکت آنان در تشکیلات سوسیالدموکراتها بازمیگردد.
طبق این نظر سازمان سوسیالدموکرات ایران (اجتماعیون عامیون) را سازمان همت (شعبهای از حزب سوسیالدموکرات کارگری روسیه) با کمک بلشویکها به رهبری لنین پیریزی کرد.
البته در نقد این دیدگاه گفته شده جامعه کارگری ایرانیان مهاجر در موقعیتی نبود که حزب یا سازمانی تشکیل دهد و در پیدایی جنبش سوسیالیستی و کمونیستی در ایران نقش داشته باشد.انجمنهای غیبی، نخستین سازمانهای سوسیالدموکراسی بود که با تاثیرپذیری از جنبش سوسیالدموکراسی قفقاز و روسیه در ایران تاسیس شد.
🔹اما فعالیت جدی احزاب در ایران با جنبش مشروطیت و تشکیل مجلس شورای ملی آغاز شد و اشخاص با دیدگاههای خاصی به تشکیل حزب دست زدند. از جمله این احزاب باید به حزب سوسیال دموکرات اشاره کرد که دارای تمایلات کمونیستی بود و سلیمان میرزا اسکندری، حیدرخان عمواوغلی، محمدرضا مساوات، ملک المتکلمین، سیدجمال الدین واعظ اصفهانی، یحیی دولت آبادی و ... در این مجموعه ها فعالیت می کردند.
با توجه به حضور کارگران ایرانی شهر باکو مرکزی مناسب برای این فعالیتها بود و نخستین حزب کمونیستی ایرانی با نام حزب عدالت توسط اسدالله غفارزاده که خود عضو سابق حزب سوسیال دموکرات نیز بود در ۱۲۹۶ تأسیس شد. زمانی که در سال ۱۲۹۹ ارتش سرخ به بندرانزلی وارد شد، اعضای حزب در بیانیهای از کمونیست های ایرانی و انقلابیون که شامل جنگلی ها نیز میشد خواستند تا ادارات دولتی را به تصرف خود درآورند و همه امکانات را در اختیار روس ها بگذارند. امضاکنندگان این بیانیه حیدرعمو اوغلی و میرجعفر پیشهوری بودند.
🔸حضور روسها در بندرانزلی امکان خوبی برای تبلیغ فعالیت کمونیست های ایرانی بود و آنها بلافاصله نخستین کنگره حزب کمونیست را برگزار کردند. برگزارکنندگان کنگره به ریاست کامران آقازاده عبارت بودند از: میرجعفر پیشهوری، سلطان زاده و حیدرعمواوغلی. دراین کنگره ۴۸ تن به نمایندگی کمونیست های ایرانی انتخاب شدند. خواستههای کمونیست های ایرانی به این شرح به تصویب رسید: سرنگون کردن سلطه امپریالیسم بر ایران، مصادره کلیه اموال شرکتهای خارجی، حق خودمختاری برای همه ملیتهای ایرانی، مصادره زمینهای زمین داران، و مهم ترین اصل کنگره؛ اتحاد با جماهیر شوروی و نهضت پرولتاریای جهانی.
🔺این اقدامات در حالی صورت می گرفت که روسها امیدوار بودند میرزا کوچک خان جنگلی نیز با آنها همراهی کند. لنین در دیدار خود با سلطانزاده با علاقه به گزارش وی گوش داد. اما آنچه که روسها آرزو داشتند برآورده نشد و میرزا کوچک خان که در ابتدا قول همکاری داده بود تن به سرسپردگی نداد و احسان الله خان از او جدا شد و راه روسها را دنبال کرد. ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi