eitaa logo
جریان شناسی فکری، فرهنگی، سیاسی
3.2هزار دنبال‌کننده
966 عکس
1.4هزار ویدیو
1 فایل
این کانال بمنظور آشنایی و تبیین جریانات فکری، فرهنگی، سیاسی ویژه کادرهای فعالین دانشگاه و مربیان مساجد راه اندازی گردیده است. ارتباط با ادمین : https://eitaa.com/Srfm50
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 بررسی جریان‌های مارکسیستی ✍🏼 قسمت هجدهم 🔰 نزدیک‌ترین دوست استالین در این دوره، فردی به نام «سرگئی کروف»، از اعضای برجسته حزب کمونیست بود. وقتی زمزمه‌هایی مبنی بر شایستگی کروف برای رهبری حزب کمونیست مطرح شد، یک روز به ناگهان او را در لنینگراد (سن پترز بورگ) ترور کردند. استالین به محض شنیدن این خبر به همراه دادستان‌های خود به لنینگراد رفت و شخصا کار محاکمه مظنونین را به عهده گرفت. چندین نفر از جمله دو چهره کلیدی حزب، زینوویف و کامنوف، از یاران اولیه لنین، به این ترور متهم شدند. ♦️زینوویف و کامنوف  آن دو از رقبای بالقوه استالین هم بودند. در نهایت با وجود قول استالین مبنی بر گذشت از جان آن‌ها در ازای اعتراف، هم این دو عضو ارشد حزب و هم چند نفر دیگر، بعضا به همراه خانواده خود اعدام شدند! بعدها گزارش‌هایی منتشر شد که قتل کروف به دستور خود استالین انجام گرفته بود تا هم از شر کروف خلاص شود و هم زینوویف و کامنوف. استالین بعد از تسویه حساب با زینوویف و کامنوف بر سر ماجرای ترور کروف، به جان کلیساهای روسیه افتاد و دستور ویرانی آنها را در سرتاسر روسیه صادر کرد. دستگاه کشتار و سرکوب او قصد توقف نداشت. احکام مرگ معمولا توسط یک هیات سه نفره صادر می‌شد که به صورت سیار آماده بودند در هر لحظه حکم مرگ هر کسی را صادر کنند. 🔹در سال ۱۹۳۶ دولت استالین بلشویک ها را به خیانت و فعالیت های ضد انقلابی متهم کرده و در مسکو به دادگاه برد. در نتیجه آن طی یک سری اعدام های گسترده، ۲۲ تن از رهبران انقلاب اکتبر بین سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۸ اعدام شدند. استالین شخصا پای حدود ۲۰۰ فهرست مرگ را امضاء کرد که نام حدود ۴۰ هزار نفر را در خود داشت. در دوران «وحشت استالینی»، ۷۰۰ هزار مرد و زن حکم مرگ دریافت کردند. این جدای از آمار کسانی است که بر اثر کار طاقت فرسا، گرسنگی و سرمای سبیری جان خود را از دست دادند که سر به میلیون ها می زد. احکام مرگ معمولا به اتهام «خیانت بزرگ» و تحت ماده ۲۸ قانون اساسی اتحاد صادر می شد. 🔸استالین تقریبا همه انقلابیون قدیمی و یاران لنین در انقلاب اکتبر را از بین برد. برای مثال، نیکلای بوخارین، نظریه‌پرداز بزرگ کمونیسم و چهره محبوب حزب در دوره لنین، وقتی به دستور دوست قدیمی‌اش به زندان افتاد، در نامه‌ای به استالین از او خواست که به حرمت رفاقت قدیمی، اگر دستور مرگش را می‌دهد، او را با تیر اعدام نکنند، بلکه به او زهر بخورانند. البته بدیهی است که همین خواسته او هم اجابت نشد. راسکو لنیکوف، وزیر خارجه وقت در شرایط مشکوکی از دنیا رفت. روایت رایج این است که وی با پریدن از پنجره خودکشی کرد.اما برخی معتقدند که مرگ وی قتل عمد بوده است. همسر منشی مخصوص استالین، الکساندر پوسکریبیشوف، که گویی معشوقه استالین هم بود، یک روز به ناگهان غیب شد.! بریا رییس یکی از پلیس مخفی‌های استالین، به الکساندر خبر داد که همسرش به اتهام گرایش به اندیشه تروتسکی به خیانت محکوم شده است. همسر الکساندر و معشوقه استالین بعد از دو سال زندان، اعدام شد. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۷۳ 🔰 ادامه بحث اسلام و ناسیونالیسم... به نظر می رسد از زمانی که بیشتر مسائل در جهان تحت تأثیر عوامل سیاسی قرار گرفتند مشکل ساز شده است. به گونه ای که ملّی گرایی به عنوان ایدئولوژی مطرح می شود که در آن ملّت دیگر نه به مفهوم ساده خود، بلکه به واژه ای در ارتباط با دولت- ملت، که اصطلاحی سیاسی شده است، اطلاق می گردد. همچنین اسلام گرایی به گونه ای به اسلام سیاسی تعبیر شده است. در حالی که ملّی گرایی به تنهایی با دین و مذهب تقابلی نمی یابد؛ بلکه با تأکید اسلام گرایی بر وحدت تمام ملل و جهان شمولی آن دچار تضاد می شود. به نظر می رسد چون اسلام، دینی برای همه بشریت است و رسالت خود را هدایت جهانی تمام ملل میداند با آموزه های ملّی گرایی، آن هم ملّی گرایی ضد لیبرالی دچار تضاد می شود. ♦️در حالی که اگر اسلام تنها دینی برای یك ملیت خاص بود در این صورت دیگر با ناسیونالیسم و یا ملّی گرایی تقابل نمی یافت؛ زیرا از نظر اسلام، ناسیونالیسم با وجود داشتن جنبه مثبت در آغاز راه خود؛ یعنی علاقه به گذشته و پیشینه ملّی، با رشد خود در مراحل بعدی، این جنبه مثبت خود را از دست داده و به عاملی ضدلیبرالی و استعماری تبدیل می شود. بنابراین ممکن است این جریان فکری به تنهایی برای هر کشوری مفید باشد، ولی در کشوری که دینی مانند اسلام که آموزه های آن معتقد به محدود نشدن در یك ملّیت است، نمی تواند مفید باشد. 🔹ملت، قومیت گرایی و دین استاد مطهری در بیان چیستی ملت و ترابط معناشناختی آن با دین می نویسد: «کلمه (ملت) کلمه ای عربی است و به معنی راه و روش است. در قرآن کریم نیز این کلمه به همین معنی آمده است. این کلمه هفده بار در ۱۵ آیه در قرآن کریم آمده است. ولی مفهومی که این کلمه در قرآن کریم دارد با مفهومی که امروز مصطلح فارسی زبانان است و از آن، کلمه «ملیت» را مشتق کرده اند منفاوت است. ملت در اصطلاح قرآن به معنی راه و روش و طریقه ای است که از طرف یک رهبر الهی بر مردم عرضه شده است. مثلا می فرماید: «مله ابیکم ابراهیم» یعنی راه و روش پدر شما ابراهیم. یا می فرماید: «مله ابراهیم حنیفا». راغب اصفهانی در کتاب مفردات القرآن می گوید: «ملت و املال که همان املاء است از یک ریشه است، «فلیملل ولیه بالعدل» یعنی ولی او از روی عدالت املاء کند. راغب می گوید: «علت اینکه یک طریقه الهی «ملت» نامیده شده، این است که از طرف خداوند املاء و دیکته شده است». پس، از نظر قرآن یک مجموعه فکری و علمی و یک روشی که مردم باید طبق آن عمل کنند، ملت نامیده می شود. 🔸بنابراین با دین یک معنا دارد، با این تفاوت که یک چیز به اعتباری دین، و به اعتبار دیگری ملت نامیده می شود، به آن اعتبار ملت نامیده می شود که آن چیز از طرف خدا به پیامبری املاء می شود. حال باید به تعبیر استاد مطهری دید که آیا بین واحدهای اجتماعی بشر تمایز و مرزی قائل شدن، اصالت و حقیقتی مطابق با واقع دارد یا نه. واگر دارد آیا معیارهای مرزبندی همان است که ناسیونالیسم غربی به ما می آموزد؟ ویژگی اساسی نگاه دینی در این است که طبیعت را تمام حقیقت نمی داند، بلکه برای حقیقت ساحت و بعدی فراتر از طبیعت نیز قائل است و آن بعد را باطن، غیب و دارای احاطه و تسلط بر طبیعت می شمارد. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت نوزدهم 🔰 ادامه بحث... حلقه کشتار استالین در نهایت به اعضای خانواده خودش رسید. مثلا برادر و خواهر همسر اول او در گرجستان به زندان افتادند و اعدام شدند. نکته عبرت آموز اما اعدام «نیکلای یزوف»، رییس دستگاه مخفی استالین بود، که تا روز قبل مسوول اصلی اجرای حکم مرگ برای استالین بود و در عرض یک شب ستاره بختش افول کرد و خود به مرگ محکوم شد. لاورنتی بریا، پلیس مخفی مورد اعتماد استالین مسوولیت اجرای حکم را بر عهده داشت. با ردگیری لئون تروتسکی در مکزیک(۱۹۳۹) توسط ماموران استالین، و ترور او به وسیله یک یخ خرد کن نوک تیز، عملا همه رقبای بالقوه استالین از بین رفتند و استالین از این بابت نفس راحتی کشید. ♦️استالین که برنامه خود برای صنعتی‌ کردن اتحاد شوروی را محقق‌شده می‌دید، در سال ۱۹۴۰ با آلمان نازی پیمان عدم تجاوز امضاء کرد. نکته این جاست که تا روز قبل از امضای این قرارداد، نازیسم در کنار تروتسکیسم دو دشمن اصلی ایدئولوژیک شوروی محسوب می‌شدند و تبلیغات حزب پیوسته در کار هیولاسازی از هیتلر بود. با امضای قرارداد، به ناگهان همه این تبلیغات متوقف شد و آلمان نازی به عنوان یک کشور دوست مطرح گردید. استالین معتقد بود که اتحاد شوروی باید سرعت صنایع خود را رشد داده و انقلابی در صنعت کشاورزی بوجود آورد. او علیه کشاورزان اعلان جنگ کرد و زمینهایی که آنها در زمان انقلاب گرفته بودند را پس گرفت و مجبورشان کرد که در مزارع اشتراکی کار کنند. این اقدام استالین نتایج دهشتناکی به بار آورد. تولید محصولات بدتر از سایر نقاط بود. با این همه، برنامه صنعتی کردن روسیه یک موفقیت بزرگی به شمار می آمد. اتحاد شوروی به سرعت به یک قدرت صنعتی مهم مبدل گشت و خصوصا در جنگ جهانی دوم نشان داد که تبدیل به یکی از ابرقدرت های جهانی شده است. استالین در نهایت در سال ۱۹۵۳ در کلبه شخصی اش در نزدیکی مسکو جان سپرد. 🔹پیامدهای انقلاب روسیه انقلاب روسیه راه را برای ظهور کمونیسم به‌عنوان یک نظام سیاسی تأثیرگذار در جهان هموار کرد؛ به‌علاوه عرصه‌ای را برای اتحاد جماهیر شوروی مهیا ساخت تا در دوران جنگ سرد به‌عنوان یک قدرت جهانی پابه‌پای ایالات‌متحده به رقابت بپردازد. دیکتاتوری بزرگ شوروی به وسیله ژوزف استالین ادامه یافت و در عین حال این کشور با پیشرفت چشمگیر اقتصادی به ابرقدرتی در سطح جهان بدل شد. به ویژه پس از پیروزی در جنگ جهانی دوم و علی‌رغم تلفات انسانی بسیار سنگین در طول جنگ، شوروی به یکی از دو قطب جهان معاصر تبدیل شد.ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۷۴ 🔰 ادامه بحث اسلام و ناسیونالیسم استاد مطهری معتقد است که زندگانی اجتماعی دنیا برای شما آمیخته و معجونی از تکامل و تجاوز است. برای آنکه ظلم و تجاوز، فرصت رشد و توسعه نیابد، راه چاره و داوری درد شما این است که با ایمان کامل، وحدت، حکومت حق، با گذشت و جانبازی، مخالفت با حاکمیت مال و خودپرستی ها زندگی کنید. «یا ایها الذین آمنوا هل ادلکم علی تجاره تنجیکم من عذاب الیم، تومنون بالله و رسوله و تجاهدون فی سبیل الله باموالکم و انفسکم، ذلکم خیر لکم ان کنتم تعملون». وبدین ترتیب، بنای ملیت شما و عامل سازنده وجدان مشترک در شما، ایمان به خدا (داعیه) و جهاد شما (درد مشترکی که اثر عملی یافته و به مرحله قیام و فدای نفس رسیده است)، خواهد بود. ♦️"والذین آمنوا من بعد و هاجروا و جاهدوا معکم فاولئک منکم". شما به سرگذشت امت ها و ملت های گذشته و حال مراجعه کنید، آن ها هرچه بودند و شدند حاصل کار و مکتسبات فردی و اجتماعی آنان بوده و شما نیز ای مسلمانان مشمول همین قانون هستید. «تلک امه قد خلت لها ما کسبت و لکم ما کسبتم». و بالاخره سرنوشت شما انسان ها در گرو تلاش و کوششی است که برای تعالی به سوی پروردگارتان که مظهر اعلای حق و عدالت و خلاق نیکی ها و زیبایی هاست، می کنید و مسلما پس از تلاش است که به دیدار او نائل می شوید. «یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه». ملت های اسلامی گوناگونی که این همه از هم جدایند، به لحاظ داعیه و جهان بینی تحت تعلیم و تلقین چنین آموزش هایی هستند. و این خود فرهنگ مشترک این مردم را می سازد و همین فرهنگ اسلامی و توحیدی برای آنها قهرمانان و شهدایی تربیت کرده و خاطره ها و حماسه هایی بجا گزارده است که مجموعا در بافت وجدان مشترک و اسلامی آنها نقشی مهم دارد. 🔹علامه اقبال لاهوری، ملت مسلمان را بهترین ملت ها و اقوام دانسته و شاخص اشتراک آنها را نه رنگ و نژاد و کشور و منطقه، بلکه اشتراک در عقیده و اتحاد در هدف به صورت یک ملت معرفی می کند. وی، ارکان ملت اسلامی را دو حقیقت یعنی: توحید الهی و رسالت محمدی می داند. توحید الهی، مبنای فکر وحدت امت و جوامع اسلامی و رسالت محمدی، اساس آزادی و برابری و برادری جهانی با مرکزیت کعبه و قانون اسلام است. به اعتقاد او، مرکز ثقل و نقطه پرگار عشق و محبت وجود مقدس پیامبر عظیم الشان اسلام(ص) است. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت بیستم 🔰 ادامه بحث پیامدهای انقلاب روسیه حکومت کمونیستی شوروی بالاخره موفق به نوسازی روسیه گشت، اما این کار در خفقان و سرکوب شدید و به قیمت جان افراد بیشماری تمام شد. در این حکومت، اقتصاد و دولت تنها توسط یک حزب اداره می شدند. بسیاری از کشورهای جهان، در زمان هایی، از این شیوه برای اصلاح کشور خود بهره گرفتند. یعنی بصورت متمرکز و برنامه ریزی شده، نابسامانی ها را تشخیص داده، به درمانش می پرداختند.اما این شیوه ایرادات و کاستی های خاص خودش را داشت. انقلابِ صلح-نان-زمین امروز به فصلی پیچیده و جنجالی از تاریخ روسیه بدل شده‌است. نمادهای بی‌شمار و مجسمه‌های عظیم لنین و انقلابیون در جای‌جای شهرهای بزرگ و کوچک کشور پراکنده‌اند، اما هیچ تعطیلی رسمی برای به یادآوردن سقوط سلطنت و تشکیل اتحاد جماهیر شوروی در تقویم روسیه وجود ندارد و صحبت از رخدادهای انقلابی سالهاست که در گفتار عمومی غایب است. ♦️اگر از مردم روسیه، به خصوص نسلی که زندگی در شوروی سابق را تجربه کرده‌اند، درباره انقلاب سال ۱۹۱۷ سوال کنید، اولین پاسخی که می‌شنوید این است که «کدام انقلاب را می‌گویی؟». انقلاب فوریه، تظاهرات‌های سراسری و خلع سلطنت تزاری که به شکل گیری دولت موقت توسط حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه انجامید؟ و یا انقلاب اکتبر که به رهبری لنین و توسط حزب بلشویک که شاخه‌ای رادیکال از حزب سوسیال دموکرات کارگری بود پیش رفت و با یورش به کاخ زمستانی سن پترزبورگ قدرت را از دست دولت موقت گرفته و به تدریج اتحاد شوروی را پایه‌گذاری کرد. برای نسل جوانتر انگار هردو رویداد در عبارت «انقلاب روسیه» ادغام شده‌اند. 🔹اولین انقلاب کمونیستی جهان به روند سریع صنعتی شدن روسیه، اصلاحات اساسی در حقوق کارگران و حقوق زنان، و فراگیر شدن آموزش همگانی انجامید. از سویی دیگر سالهای تلخ جنگ داخلی، نابودی کلیسای ارتودوکس، و دوران سرد و تاریک سرکوب‌ بعد از جنگ نیز از نتایج انقلابی هستند که امروز، صد سال بعد از وقوع آن، به سختی بتوان گفت که مردم جامعه چندپاره روسیه درباره آن چه فکر می‌کنند. 🔸در اولین روز سال ۱۹۸۹ میلادی ـ ۱۱ دی ۱۳۶۷ ـ نامه معروف و تاریخی امام خمینی(ره) خطاب به میخائیل گورباچف آخرین رئیس جمهور شوروی در زمینه مرگ کمونیسم و ضرورت پرهیز روسیه از اتکا به غرب انتشار یافت. امام خمینی(ره) در شرایطی از صدای شکسته شدن استخوانهای مارکسیسم سخن به میان آورد که اتحاد جماهیر شوروی هنوز به عنوان یک مجموعه و یکی از قدرتهای برتر جهان برقرار بود، جنگ سرد خاتمه نیافته بود، دیوار برلین به عنوان نماد جدائی شرق و غرب، فرو نریخته و حاکمیت کمونیسم بر قانون اساسی شوروی و مقدرات مردم در جمهوری های این کشور، هنوز برقرار بود. نامه تاریخی امام خمینی (س) توسط هیأت منتخب ایشان مرکب از آیت الله جوادی آملی، محمدجواد لاریجانی و خانم مرضیه حدیده چی دباغ، ۱۳ دی ۱۳۶۷ در مسکو به گورباچف تحویل داده شد. این حکومت یک سال بعد طبق پیش بینی امام راحل(ره) در اوایل دهه (۱۹۹۰میلادی) و پس از یک سری اصلاحات که توسط  میخائیل گورباچف، واپسین رهبر شوروی، انجام شده بود از هم فروپاشید. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۷۵ 🔰 ادامه بحث اسلام و ناسیونالیسم... پرسش مهم این است که آیا می توان از یک جریانی به نام ملی گرایی دینی دفاع کرد یا اینکه مفهوم ملی گرایی دینی، مفهومی متنافر الاجزاء است ؟ پاسخ کوتاه این پرسش کلیدی این است که اگر ناسیونالیسم و قومیت گرایی را یک منظومه ی فکری- فرهنگی بدانیم که عنصر مرکزی و اصلی آن، قومیت و نژاد است و دین را نیز یک منظومه فکری-فرهنگی بدانیم که عنصر مرکزی و اصلی آن، ایمان به خدا و توحید است؛ بی شک نمی توان از ملی گرایی دینی سخن گفت که هم قومیت و هم توحید، عنصر اصلی آن باشد . ♦️قومیت در منظومه دین، تابعی از توحید است؛ به همین جهت، ما از حقیقتی به نام ملت دینی و اسلامی سخن می گوییم و از آن دفاع می کنیم، ولی دین ملی را نمی پذیریم. اندیشه های ناسیونالیستی می کوشد تا علقه های سرزمینی و زبانی و ملی و بازگشت به فرهنگ و آداب باستانی را جایگزین و جانشین تعلقات دینی و اندیشه های مذهبی کند. این اندیشه در جهان اسلام برای اولین بار توسط اعراب مسیحی مانند: ابراهیم الیزیدی و تحصیل کردگان فرنگ رواج یافت و زمینه ای برای افتراق بیشتر امت اسلامی و چند پاره شده جهان اسلام و اختلافات و مخاصمات مرزی شد . بعد ها که حاکمانی ناسیونالیست چون: آتاتورک، رضاخان، امان الله خان و محمد مصدق در کشورهای اسلامی روی کار آمدند کوشیدند که به سرکوب موج اسلام خواهی و شریعت گروی بپردازند و یا آنکه با عملکردی آرام و خزنده بنیان های دنیای سکولار را در جهان اسلام رواج دهند. 🔹خوانندگان گرامی نباید ناسیونالیسم را تنها یک جنبش اجتماعی بدانند، این مکتب یک ایدئولوژی است که در صدد مقابله با وحدت دینی قرار دارد. این گونه داوری درباره ناسیونالیسم به معنای نفی ارزش های ملی و ناکید انحصاری بر ارزش های دینی نیست، بلکه همانگونه که گفته شد باید ارزش های ملی در کنار عنصر اصلی دینداری، یعنی توحید الهی، معنا یابند و ارزش خود را پیدا کنند. توجه به ارزش های ملی در یک جامعه می تواند مایه ی رشد یک ملت گردد و از گسترش استعمار جلوگیری کند، در سربازان ایجاد انگیزه کند و سرمایه ها را برای توسعه کشور جذب کند و در یک جمله باعث بالندگی و توسعه ی یک ملت شود. 🔸پس کشورهای اسلامی می توانند با محوریت توحید به دفاع از از ملت واحد اسلامی بپردازند و در راستای اسلامگرایی از ارزش های ملی خود دفاع کنند و ارزش های عربی، ایرانی، ترکی، پاکستانی، هندی و غیره را در منظومه اسلامی، معنا دهند که در این صورت با به دست آمدن مزایای ملی گرایی و کنار زدن ضررهای آن، اتحاد اسلامی نیز محفوظ می ماند. کشورهای اسلامی و روشنفکران مسلمان باید بدانند که ناسیونالیسم در کنار دموکراسی و سکولاریسم، سه محور سیاست استعماری غرب برای ایجاد تفرقه میان مسلمانان است که توسط میسیونرها، وابستگان غرب و اقلیت های مسیحی و یهودی، گسترش یافت. بحث مهم و پیچیده دیگر، مساله ی تعارض منافع ملی با منافع جهان اسلام است. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت ۲۱ نتیجه گیری و خلاصه مارکسیسیم: مراد از جریان چپ اعتقادی همانا احزاب و تشکل هایی است که مرام و فلسفه الحادی(بی خدایی) سوسیالیسم (مارکسیسم) را سرلوحه خود قرار داده بودند. سوسیالیسم از ریشه لاتین Socilare اخذ شده است که به معنای متعهد شدن، به هم پیوستن و با هم شریک شدن بوده است. سوسیالیسم از مبانی زیر تشکیل شده است: اومانیسم، اعتقاد به اصل پیشرفت، اعتقاد به مفهوم مدرن کار- سرمایه، اصالت نسبی یا مطلق به اراده جمعی، اعتقاد به اصالت اراده مردم در قانون گذاری و اجرا. ♦️از جمله ویژگی های دیگر ایدئولوژی سوسیالیستی می توان به موارد زیر اشاره کرد: الف) اعتقاد به محدود کردن مالکیت های خصوصی بزرگ و در مواردی امحاء هر نوع مالکیت خصوصی. ب) تاکید بر نقش نظارتی دولت و یا کمونها بر پروسه ی تولید یا توزیع یا هردو. ج) توجه نسبی به تامین حداقل رفاه و حمایت نسبی از اقشار و گروههای مردم و آسیب پذیر. پیدایش مارکسیسم در نیمه قرن نوزدهم، نقطه تحول بسیار بزرگی در اندیشه های سوسیالیستی است، زیرا از آن پس تقریبا همه ی جنبش های سوسیالیست به نحوی از انحاء و به درجات مختلف زیر نفوذ و تاثیر مارکسیسم بوده اند. و مارکسیسم عنوان«سوسیالیسم علمی» به خود می دهد. 🔹ظهور بلشویک ها در روسیه و پیروزی آنها در ۱۹۱۷ میلادی یک مرحله اساسی دیگر در تاریخ تحول سوسیالیسم است. چرا که پس از آن (۱۹۲۰ م) نهضت سوسیالیستی به دو شاخه اصلی کمونیست و سوسیالیست تقسیم شد. البته از لحاظ تاریخی، استعمال عنوان کمونیسم خیلی بیش از پیدایش مارکسیسم سابقه دارد. دایره المعارف بزرگ شوروی، کمونیسم را «عالی ترین شکل جامعه که جانشین سرمایه داری می شود» تعریف کرده است. 🔸مهمترین بخش جامعه شناسی مارکسیسم تحلیل آن از پیدایش طبقه بورژوا و مکانیزم عمل آن در جامعه ی سرمایه داری است. به عقیده مارکس بورژوازی در متن جامعه فئودال رشد کرده و با جانشین کرده تجارت و صنعت به جای کشاورزی، زیربنای جامعه را تغییر داده و با انقلاب ها، قدرت سیاسی را نیز به دست گرفته و بصورت طبقه حاکم درآمده استبا این مقدمه باید گفت مارکسیسم، لنینیسم، سوسیالیسم و کمونیسم که همه صور مختلف جریان چپ اعتقادی هستند، نقش مهمی در تاریخ ایران ایفا کرده است که حزب توده و سازمان چریک های فدایی خلق دو نماد مهم آن هستند که به بررسی آنها می پردازیم. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۷۶ 🔰 ادامه بحث اسلام و ناسیونالیسم ♦️پاسخ به یک پرسش مهم ! آیا کشور اسلامی ایران در وهله نخست، باید به منافع جهان اسلام و کشورهایی چون فلسطین و لبنان و سوریه و عراق بیاندیشد یا اینکه منافع ملی خود را بر منافع دیگران ترجیح دهد؟ پاسخ این پرسش را نمی توان بدون توجه به مسائل فرعی آن، جواب داد. گاهی یک کشور اسلامی با دغدغه های دینی در جهان وجود دارد که هنوز استقرار پیدا نکرده و منافع ملی او تامین نشده است و اگر منافع دیگران را اولویت دهد، خود متلاشی می شود، در این صورت، منافع ملی بر منافع جهان اسلام ترجیح دارد. همان گونه که امام در پاسخ به کسانی که جنگ عراق بر ضد ایران را فراموش کرده و به فکر آزادی قدس بودند، فرمود: راه قدس از کربلا می گذرد. 🔹ولی اگر منافع ملی در گرو مدد رسانی به کشورهای اسلامی همچون: فلسطین، لبنان، سوریه و عراق باشد و شکست این کشورها مستلزم شکست خاورمیانه و شکست جهان اسلام و شکست ایران باشد در این صورت، منافع ملی در گرو تامین منافع جهان اسلام است و منافع جهان اسلام، مقدم بر منافع ایران است. تشخیص این گونه امور پیچیده و کارشناسانه به عهده ی متخصصان و کارشناسان مسائل بین المللی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و دینی است. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت ۲۲ 🔰جریان‌ شناسی چپ در ایران نخستین تشكّل‌های چپ مارکسیستی در ایران، نخستین حزب کمونیست آسیایی نیز محسوب می‌شد. چندسالی پیش از حزب کمونیست چین و یک دهه پیش از کمونیست‌های ویتنامی و هندی و دو دهه زودتر از کمونیست‌های عرب در خاورمیانه‌ی عربی. بنابراین می‌توان فهمید که ریشه‌های این پدیده‌ی سیاسی و فرهنگی و اجتماعی، تا چه حد در ایران قدمت دارد. هم­چنین می‌توان دانست که ایرانیان به دلیل فراستی که داشته‌اند، چگونه سریع‌تر از بقيّه‌ی آسیایی ها وارد مهم‌ترین بازی‌های تاریخ ‌شده و برای هضم و فهم آن کوشیده‌اند. ♦️کمونیسم ایرانی، سرگذشت عجیب و غریبی دارد و می‌توان از دل آن عبرت‌های بسیاری اندوخت و به‌کار گرفت تا در آینده اشتباهات و سهوها و گناهان آنان متوّلد و مکرر نشود. این خطاها نه فقط به بهای نابودی بخش قابل توجهی از نیروهای آرمان‌گرا و جوان و تحصیل کرده‌ی کشورمان رخ داده، بلکه هزینه‌ و فرصت بسیاری را نیز روی دست ما نهاده و زمان مفید زیادی را از جامعه‌ی ایران سلب کرده است. بنابراین ضرورت دارد که به دقت در این تاریخ عجیب، تفحص و تحقیق صورت‌ گیرد،‌ شاید زوایای پنهان آن به کلی آشکار شده و سهم و موقعیت هریک از بازیگران خیزش و جنبش کمونیستی در ایران مشخص گردد. خوشبختانه بسیاری از برجستگان و عناصر جریان چپ ایرانی در طول یک سده‌ی گذشته، لب گشوده و از منظر خاص خود، قصّه‌ی چپ در ایران را بازگفته‌اند، اسناد و مدارک بسیاری هم به چاپ رسیده است و برخی از موّرخان خبره و تحلیل‌گران جامعه‌شناسی هم آثاری درباره‌ی درک علل و نتایج نهضت چپ کمونیستی در ایران تحریر و منتشر کرده‌اند. 🔹مجموعه‌ی این آثار را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد و از هریک به فراخور حال بهره گرفت: ۱- مجموعه‌های اسناد ـ نظیر اسناد جنبش سوسیال دموکراسی ایران که ۸ جلد آن در خارج از کشور منتشر شد. یا اسناد جنبش جنگل و یا چپ در ایران که عنوان اسناد منتشره در چند مجلّد بود و از سوی مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات منتشر شد. و یا هشت نامه به چریک‌های فدایی خلق اثر مصطفی شعاعیان که نشر نی آن را به چاپ رساند. ۲- مجموعه‌ی خاطرات افراد و بازیگران چپ در ایران نظیر خاطرات انورخامه‌ای یا تقی‌زاده یا کیانوری و خلیل ملکی و ایرج اسکندری و احسان طبری و حسین احمدی روحانی و... که تقریباً از صدر مشروطه آن­ها را داریم و بخش عمده‌ی آن مربوط به سران و بازیگران حزب توده است. در میان این نوع نوشته‌ها، برخی نظیر «حماسه‌ی مقاومت» اثر اشرف دهقانی و بعضی هم­چون آثار انورخامه‌ای بسیار باارزش و پرمطلب است. در سال‌های اخیر، به لحاظ کمّی و کیفی تحوّلی در این نوع آثار دیده شده و به­ مثابه اسناد مکمّل مهم در تاریخ ایران گسترش بیشتری یافته است. 🔸۳- کتب تاریخی و تحلیلی که از سوی محقّقان و موّرخان صاحب‌نظر و متخصّص ارائه می‌شود. این نوع آثار نیز هم­زمان با پیدایی کمونیسم در ایران، به صور مختلف تحریر شده و حداقل متضمن نظریه و مفروضات خاصی، بر اساس گزینه‌های سندی و زمانی ویژه‌ای بوده است. تاریخ مختصر احزاب سیاسی در ایران، اثر استاد ملک‌الشعرای بهار یکی از بهترین نمونه‌هاست و پس از آن، فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران اثر فریدون آدميّت، و در سال‌های اخیر ایران بین دو انقلاب اثر یرواند آبراهامیان که جملگی نماینده‌ی انگاره‌هایی خاص در تاریخ‌نگاری ایران از مشروطه تا حال هستند. درمیان آثار پر تعداد در این عرصه، برخی نظیر شمّه‌ای درباره‌ی تاریخ جنبش کارگران ایران، اثر عبدالصمد کامبخش، اثر تجویزی و تبلیغی است و برخی هم­چون گذشته چراغ راه آینده اثر جامی ـ اسم مستعار است ـ نسبتاً واجد ارزش و اعتبار بیشتری است. برخی نظیر سیر کمونیسم در ایران اثر سرهنگ زیبایی برآمده از مواضع و وجهه‌ی دولتی، برخی مانند شورشیان آرمان‌خواه اثر مازیار بهروز از موضعی آزاد و انتقادی، و سرانجام تعدادی همچون مجموعه‌ی آثار بیژن جزنی درباره‌ی تاریخ و جامعه‌شناسی گروه‌های کمونیستی در ایران، از موضعی حزبی و عمل‌گرایانه نوشته شده است. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۷۷ 🔰 ناسیونالیسم ایراني شاید بتوان آغاز ناسیونالیسم ایرانی را همزمان با مشروطه دانست. اگر این دوران را آغاز ناسیونالیسم ایرانی بدانیم، عصر حکومت پهلوی اوج جریان ناسیونالیسم بود. چندگانگی ناسیونالیسم ایرانی بر پایه تنوع منابع فرهنگی و ارزشی خاص و سوگیری های واگرایانه گرایش های ناسیونالیستی در مشروطه ایرانی، امکان اشتراك بر سر تعریف فراگیر ملت و استقرار و نهادینه کردن حاکمیت ملت و حکومت قانون را تحلیل برد. به گونه ای که از مشروطه به این سو، مسأله ملت و حق حاکمیت ملت به عنوان مهمترین مسأله معاصر ایران همچنان در کانون توجه قرار دارد. باید توجه داشت که ملی گرایی در دوره مشروطه به ادبیات سیاسی ایران وارد شد و همچنین ملی گرایی در ایران وجه سلبی داشته و عمدتاً در وجه همبستگی در مقابل بیگانگان شکل گرفته است. ♦️شکل گیری دولت مدرن از سال ۱۳۰۰ خورشیدی، نقش نخبگان فکری و سیاسی و سیاست بین الملل حاکم در طول یك قرن گذشته به عنوان عوامل اصلی به وجود آمدن ناسیونالیسم قومی در ایران مطرح می شود. این امر در عصر پهلوی اول به خوبی نمایان شد و با اجرای سیاست ناسیونالیسم فرهنگی، ارائه قدرتی برهنه با عملکرد معلق و تقریباً یك سویه، تقابل صرفاً نظامی با ایلات و قومیتها و طرد آنها و تلاش در جهت حذف خرده فرهنگ ها و زبان آنان در روند ملت سازی از تحقق مفهوم ناسیونالیسم در بین نیروهای اجتماعی و سیاسی جلوگیری شد. 🔹مظاهر ناسیونالیسم در رژیم پهلوی را می توان در سه مؤلفه باستانگرایی، میهن دوستی و شاه پرستی مشاهده نمود. بنابراین می توان اذعان داشت؛ دوره سلطنت رضاشاه به دلیل تلاش حکومت برای تأسیس دولت مدرن و گسترش غرب گرایی و تلاش شخص رضاشاه و روشنفکران همراه و همرأی وی برای کسب مشروعیت سیاسی از طریق پیوند دادن سلطنت پهلوی با پادشاهی های باستانی ایران، یك مقطع دوران ساز و مؤثر در شکل دهی بنیان های فکری ایران نوین به شمار می رود. 🔸در این میان ناسیونالیسم که به عنوان یکی از ایدئولوژی های اصلی و ماهوی جریان تجددخواهی، با پیروزی انقلاب مشروطیت در فضای سیاسی و فرهنگی ایران تثبیت شده بود، از یك نقش محوری در تحولات فکری عصر پهلوی اول برخوردار شد. از سوی دیگر، ناامنی و ناکارآمدی گسترده بعد از دوران مشروطه، موجب گرایش هر چه بیشتر روشنفکران و رجال سیاسی آن عهد به سوی ملی گرایی و مظاهر اصلی آن همچون دولت ملی برای ایجاد ثبات و امنیت و توسعه در ایران شد. در چنین فضایی رضاخان پا به عرصه قدرت سیاسی گذاشت و توانست با در دست گرفتن اقتدار نظامی و ایجاد ثبات و امنیت نسبی در کشور، وجهه خوبی برای خود به دست آورد و سپس، با اتخاذ ایدئولوژی ناسیونالیسم تلاش کرد تا ضمن رسیدن به مقام سلطنت ایران، برای حکومت خود مشروعیت سیاسی استواری فراهم کند.ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت ۲۳ 🔰جریان شناسی چپ در ایران وقتی از جریانی سیاسی بحث می‌شود، بی‌تردید باید آن را در مباحث جامعه‌شناسی سیاسی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و پیگیری کرد. یکی از موضوعات جامعه‌شناسی سیاسی، جریان‌شناسی سیاسی است.طبیعتا وقتی از «جریان چپ» بحث می‌شود منظور سیر تطورات تاریخی این جریان در بستر زمانی و مکانی مشخص است. البته در اینجا بررسی نقش جریان چپ در مکان و زمان خاص یعنی ایران در دهه‌های ۲۰ و ۳۰ مد نظر است. ابتدا لازم است مقدمه‌ای نسبتا مختصر در باب تاریخچه شکل‌گیری این حزب در ایران معاصر بیان شود. ♦️زمینه های شکل‌گیری حزب توده در ایران غالب نویسندگان «تاریخ چپ» در ایران بر این نکته اتفاق‌نظر دارند که ظهور جریان چپ در این کشور، به حضور کارگران و مهاجران ایرانی در قفقاز، به‌ویژه شهر باکو و شرکت آنان در تشکیلات سوسیال‌دموکرات‌ها بازمی‌گردد. طبق این نظر سازمان سوسیال‌دموکرات ایران (اجتماعیون عامیون) را سازمان همت (شعبه‌ای از حزب سوسیال‌دموکرات کارگری روسیه) با کمک بلشویک‌ها به رهبری لنین پی‌ریزی کرد. البته در نقد این دیدگاه گفته شده جامعه کارگری ایرانیان مهاجر در موقعیتی نبود که حزب یا سازمانی تشکیل دهد و در پیدایی جنبش سوسیالیستی و کمونیستی در ایران نقش داشته باشد.انجمن‌های غیبی، نخستین سازمان‌های سوسیال‌دموکراسی بود که با تاثیرپذیری از جنبش سوسیال‌دموکراسی قفقاز و روسیه در ایران تاسیس شد. 🔹اما فعالیت جدی احزاب در ایران با جنبش مشروطیت و تشکیل مجلس شورای ملی آغاز شد و اشخاص با دیدگاههای خاصی به تشکیل حزب دست زدند. از جمله این احزاب باید به حزب سوسیال دموکرات اشاره کرد که دارای تمایلات کمونیستی بود و سلیمان میرزا اسکندری، حیدرخان عمواوغلی، محمدرضا مساوات، ملک المتکلمین، سیدجمال الدین واعظ اصفهانی، یحیی دولت آبادی و ... در این مجموعه ها فعالیت می کردند. با توجه به حضور کارگران ایرانی شهر باکو مرکزی مناسب برای این فعالیتها بود و نخستین حزب کمونیستی ایرانی با نام حزب عدالت توسط اسدالله غفارزاده که خود عضو سابق حزب سوسیال دموکرات نیز بود در ۱۲۹۶ تأسیس شد. زمانی که در سال ۱۲۹۹ ارتش سرخ به بندرانزلی وارد شد، اعضای حزب در بیانیه‌ای از کمونیست های ایرانی و انقلابیون که شامل جنگلی ها نیز می‌شد خواستند تا ادارات دولتی را به تصرف خود درآورند و همه امکانات را در اختیار روس ها بگذارند. امضاکنندگان این بیانیه حیدرعمو اوغلی و میرجعفر پیشه‌وری بودند.   🔸حضور روسها در بندرانزلی امکان خوبی برای تبلیغ فعالیت کمونیست های ایرانی بود و آنها بلافاصله نخستین کنگره حزب کمونیست را برگزار کردند. برگزارکنندگان کنگره به ریاست کامران آقازاده عبارت بودند از: میرجعفر پیشه‌وری، سلطان زاده و حیدرعمواوغلی. دراین کنگره ۴۸ تن به نمایندگی کمونیست های ایرانی انتخاب شدند. خواسته‌های کمونیست های ایرانی به این شرح به تصویب رسید: سرنگون کردن سلطه امپریالیسم بر ایران، مصادره کلیه اموال شرکتهای خارجی، حق خودمختاری برای همه ملیتهای ایرانی، مصادره زمینهای زمین داران، و مهم ترین اصل کنگره؛ اتحاد با جماهیر شوروی و نهضت پرولتاریای جهانی.   🔺این اقدامات در حالی صورت می گرفت که روسها امیدوار بودند میرزا کوچک خان جنگلی نیز با آنها همراهی کند. لنین در دیدار خود با سلطانزاده با علاقه به گزارش وی گوش داد. اما آنچه که روسها آرزو داشتند برآورده نشد و میرزا کوچک خان که در ابتدا قول همکاری داده بود تن به سرسپردگی نداد و احسان الله خان از او جدا شد و راه روسها را دنبال کرد. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۷۸ 🔰 ادامه بحث ناسیونالیسم ایرانی می توان اذعان داشت که مشروطه توسط رادیکال های انقلابی مثل تقی زاده از حالت اصلاح طلبی خود منحرف شد و به صورت ناسیونالیسم رضاخانی و پس از شهریور ۲۰ به صورت ناسیونال سیوسیالیسم مصدقی درآمد و لیبرالیسم و دموکراسی طلبی مشروطه به عقب رانده شد. ناسیونالیسم افراطی در ایران با تأکید بر زبان فارسی و نژاد آریایی و منحط دانستن زبانهای دیگر قومی و محلی و نژادهای غیر فارس در صدد احیاء آیین های دوران باستان ایرانی بودند و در مقام عمل به لحاظ آمیختگی عمیق فرهنگ های مختلف در دوران مختلف و تأثیرناپذیری عمیق فرهنگ و آداب و سنن در ایران از فرهنگ و اخلاق اسلامی عملا چنین تجزیه ای امکان پذیر نبود. ♦️تمامی اقدامات و اصلاحات فرهنگی سلطنت رضاشاهی در پی ایجاد هویت ملی جدید صورت می گرفت و جوهره اصلی آنها تأکید بر ناسیونالیسم بود. با فروپاشی استبداد رضاخانی که نماینده ناسیونالیسم تجددگرا بود، در دهه نخست عصر پهلوی دوم جامعه ایرانی شاهد شکل گیری ناسیونالیسم ضد استعماری بود که محصول آن نهضت ملی کردن صنعت نفت است. ولی رفته رفته و با قدرتمند شدن محمدرضا شاه ادامه نوسازی جامعه ایران در امتداد دوران پهلوی اول ادامه پیدا کرد. شاه با استفاده از ابزار سرکوب مخالفان توانست یك دولت اقتدارگرای سلسله مراتبی تأسیس کند؛ وی از ابتدای دهه ۱۳۴۰ با حمایت غرب فصل تازه ای را در ساختار اجتماعی ایران گشود و ایران را به دوره تازه ای از عصر نوسازی وارد کرد و آن را عصر تمدن بزرگ نامید. 🔹بدین ترتیب دوره دوم تجددگرایی آمرانه آغاز شد و مظاهر و تجلیات تمدن غرب وارد جامعه ایران شدند، بدون اینکه در این اقتباس منطق و عقلانیتی به کار رفته باشد. باستان گرایی، مدرنیسم اجباری و دیگر سیاست های فرهنگی عصر پهلوی سرانجام به بروز شکافها، تعارضات و تنش های فرهنگی در جامعه ایرانی منجر شدند. حکومت پهلوی می کوشید که زمانی به جبر و اکراه به مقابله با اسلام و بازگشت به ایران باستان بپردازد و زمانی دیگر با فرهنگ سازی و اجرای برنامه هایی چون برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله، تبدیل تاریخ هجری به تاریخ شاهنشاهی و تغییر دادن کلمات عربی به زبان فارسی، به این هدف دست یابد. 🔸یکی از نمادهایی که در عصر پهلوی قبله ی باستان گرایی و بازگشت به دوران پیش از اسلام محسوب می شد، تخت جمشید بود. تخت جمشید که در کنار دیگر بناهایی چون: قبر کوروش و نقش رستم از آثار برجای مانده از زمان هخامنشیان بود، در دوران پهلوی از قداستی ملی برخوردار شد. کارگزاران فرهنگ و سیاست حکومت پهلوی برای مقابله با اسلام به ترویج فرهنگ باستانی و رجوع به گذشته پیش از اسلام مبادرت می ورزیدند. از این رو تخت جمشید و دیگر بناهای باستانی اهمیتی مضاعف یافت. از بین تمام شعرا نیز فردوسی را صاحب نام و آوازه ای بلند کردند و به ترویج شاهنامه و شاهنامه خوانی(خصوصا قسمتهای آخر شاهنامه که به نوعی نشانگر بغض و کینه ی برخاسته از وطن پرستی است.)، مبادرت ورزیدند و در تمام شهرهای کشور، خیابان ها، میادین، دانشگاه ها و مدارس بسیاری به نام فردوسی نام گذاری شد. 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت ۲۴ 🔰 جریان شناسی چپ در ایران جریان چپ در دوران رضاخان با محدودیت های متعددی مواجه شد. با اقدامات دولت مرکزی و دخالت انگلیس مسئله شمال حل شد. اما این به معنای پایان جنبش کمونیستی در ایران نبود، گرچه عملاً فعالیت این حزب کم رنگ بود اما در ۱۳۰۶ در ارومیه دومین کنگره خود را برپا کرد. نتیجه این کنگره را سلطان زاده چنین بیان کرد: «کنگره حزب باید به بحث بی ثمر درباره نقش آزادیبخش ملی رضاشاه و ماهیت بورژوازی حکومت کودتا خاتمه دهد. همچنین ثابت شد که رضا شاه نه تنها به نهضت آزادیبخش ملی کشور کمکی نکرد بلکه در مدتی کوتاه خود به صورت مالک بزرگ درآمد...» ♦️بنابراین هدف، مبارزه با رضا شاه بود و فعالیتهای حزب در حوزه کارگری خصوصاً در بین کارگران شرکت نفت انگلیس و کارگران شیلات و اتحادیه‌های مختلف شدت بیشتری پیدا کرد. حزب کمونیست برای پوشش دادن به فعالیتهای خود باشگاههای فرهنگی به راه انداخت اما رضا خان هیچ فعالیت سیاسی را بر ضد خود را تحمل نمی‌کرد و شهربانی نیز به ریاست محمدحسین آیرم بر تمامی فعالیتها نظارت داشت و با شدت با اعضای حزب برخورد می کرد. سرانجام نیز با دستگیری تعداد زیادی از اعضای حزب کمونیست همچون: آرداشس آوانسیان، میرجعفر پیشه‌وری، رضا روستا و یوسف افتخاری در سال ۱۳۱۰ لایحه‌ای به تصویب مجلس رسید که بر طبق آن فعالیت و تبلیغات کلیه سازمانهای سیاسی کمونیستی یا پوشش آنها را غیر قانونی اعلام کرد. 🔹اما این پایان ماجرا نبود. گرچه دستگیرشدگان به ده سال حبس محکوم شدند اما دانشجویان ایرانی که برای ادامه تحصیل با هزینه دولت به خارج از کشور اعزام شده بودند در آنجا تحت تأثیر ایده‌های کمونیستی قرار گرفتند و با حزب کمونیست ارتباط برقرار کردند. در بازگشت به ایران به ترویج این ایده‌ها پرداختند. دکتر تقی ارانی از رهبران این جریان بود که پس از آشنایی با کمونیسم به آن پیوست و برای ترویج این مکتب نشریه ای به نام دنیا را در آلمان منتشر کرد. با بازگشت به ایران و مواجه شدن با قانون مجازات مقدمین علیه امنیت کشور او فعالیت خود را به صورت مخفیانه آغاز کرد. اعضای گروه وی شامل پنجاه و سه نفر بود که عبارت بودند از: انور خامه ای، عبدالصمد کامبخش، خلیل ملکی، ضیاءالدین الموتی، محمد شورشیان، بزرگ علوی، ایرج اسکندری، تقی ارانی، احسان طبری و...   🔸مجله دنیا توسط دکتر ارانی و ایرج اسکندری و بزرگ علوی در ایران منتشر شد و مقالات آن به مسائل تئوریک چون «بشر از نظر مادی» «عرفان و اصول مادی» و ... می‌پرداخت. این نشریه که در میان دیگر نشریات دوره خود سخنی نو داشت به جذب بسیاری از افراد پرداخت. انور خامه ای که هنوز خود به این گروه نپیوسته بود در مورد دنیا می‌نویسد: «اولین مطلبی که توجه مرا جلب کرد مقاله «جبر و اختیار» بود. مطالعه این مقاله اثر فوق‌العاده‌ای در من داشت. این نخستین مطلب فلسفی بود که من می‌خواندم ...». جلسات این گروه در منزل دکتر ارانی تشکیل می‌شد و علاقه مندان به این مباحث دوشنبه هر هفته در منزل ارانی حاضر و به بحث در خصوص سیاست جهان و مطالب منتشره در دنیا می‌پرداختند. دکتر ارانی به صورت مخفیانه در هفتمین کنگره کمینترن در مسکو حاضر شد و در همین سفر بود که تصمیم گرفته شد تا حزب کمونیست به صورت مخفیانه بار دیگر در ایران راه اندازی شود. ♦️کمینترن نماینده‌ای را به ایران فرستاد و حزب به کمک او فعال شد. دکتر ارانی دبیر کل حزب بود و انتشار مجله دنیا نیز در پی این فعالیت مخفی متوقف شد، اما شهربانی رضاخان از این اقدامات غافل نماند و در سال ۱۳۱۶ گروه پنجاه و سه نفر را دستگیر و فعالیت آنها را متوقف کرد. یرواند آبراهامیان در کتاب «ایران بین دو انقلاب» ماجرای گروه ۵۳ نفر را این‌گونه شرح می‌دهد: در سال ۱۳۱۶، پلیس ۵۳ نفر را به اتهام تشکیل سازمان مخفی اشتراکی، انتشار بیانیه ماه می (روز کارگر)، سازماندهی اعتصابات دانشکده فنی و کارخانه نساجی اصفهان و ترجمه کتاب‌های الحادی مانند کاپیتال مارکس و مانیفست کمونیست، دستگیر کرد؛ گرچه پنج نفر از دستگیرشدگان بلافاصله آزاد شدند. این گروه به ۵۳ نفر معروف شد. فرد اصلی در گروه ۵۳ نفر، تقی ارانی بود که در سال ۱۳۱۹ در زندان درگذشت.ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۷۹ 🔰 ادامه ناسیونالیسم ایرانی... از اوایل دهه چهل شمسی در نتیجه برخی تحولات نظیر: تشدید اقدامات اسلام ستیزانه رژیم، سرخوردگی اندیشمندان ایرانی از ایدئولوژی های رقیب نظیر ناسیونالیسم، شکل گیری ظرفیت های جدید برای طرح اسلام مدرن در جامعه، فاصله گرفتن اندیشه امام خمینی(ره) از دیگر روحانیون در حوزه علمیه و هژمونیك شدن اندیشه ایشان، پیوند جدیدی در عرصه سیاست و دین به وجود آمد که زمینه ادغام دو فرمِ دین و سیاست را فراهم آورد؛ محصول این تلفیق ساختاری شکل گیری اسلام سیاسی بود که متولی محتوای جدیدی تحت عنوان سیاست برای دین شد. این محتوای جدید، مخالف ملی گرایی افراطی و نگرش ناسیونالیستی غربی بود. ♦️گفتمان ناسیونالیسم ایرانی جدید که بعد از تحولات انقلاب اسلامی باقی ماند، با مؤلفه هایی چون عظمت و شکوه تاریخی، استقلال، تنفر و بیزاری از بیگانگان شناخته می شود. و به تعبیر رضا داوری اردکانی، در مکتب ناسیونالیسم ایران نیز فرد با حفظ همه ویژگی های خود چون؛ شخصیت، موقعیت و موضع اجتماعی، حقوق انسانی و... منافع ملی را برتر از منابع شخصی خود می داند و حتی آماده است در صورت لزوم برای حفظ منافع ملی از گزند حوادث، جان خود را فدا کند. به همین دلیل است که خیلی از محققین اعتقاد دارند ناسیونالیسم مثبت ایرانی که از افراطی گری به دور است، سرشار از الفت و مهربانی است. 🔹سامی زبیده معتقد است ناسیونالیسم ایران در دوران مدرن، تاریخ ایران را از تاریخ اعراب جدا کرده است. ناسیونالیسم ایرانی گذشته ی پیش از اسلام را گرامی می دارد و بر استمرار فرهنگ ایرانی به رغم فتوحات اسلام و اعراب پای می فشارد. در واقع ناسیونالیسم ایرانی از رسوخ فرهنگ ایرانی در تمدن اسلامی و شکل دادن به آن مطابق با مضامین و درونمایه های خود به نیکی یاد می کند. اسلام ایرانی متمایز دیده می شود و تشیعِ آن در ادامه ی مضامین معنوی پیش از اسلام تلقی می گردد. رژیم پهلوی از چنین مضامینی به نفع خود بهره برداری می کرد و باستانی بودن ایرانیان یا سلطنت آریایی را تکریم می نمود. این مضامین اساساً سکولار بودند و به استهزای تشکیلات روحانیون،عقب ماندگی و ارتجاع آنان می پرداختند. در برابر پرورش چنین مضامینی، تشکیلات روحانیون، وابستگی مسخ شده به غرب و ضربه زدن و دشمنیِ آن با اسلام و مسلمانان را محکوم می ساختند و به دشمنی با آن می پرداختند. 🔸آیت الله خمینی مشخصاً در متهم کردن سکولاریسم و خودنمایی های پهلوی انتقادات تندی داشت و بر وحدت مسلمین جهان و رسالت مشترك جهان اسلام تأکید می کردند. بنابراین ایدئولوژی جمهوری اسلامی انترناسیونالیستی بود. جمهوری اسلامی ایران ادعای پیشبردِ پروژه ی آزادسازی و همبستگی را در سراسر جهان اسلام داشت و آشکارا برای صدور انقلاب می کوشید. انقلاب ایران یك انقلاب مردمی بود، نه کودتایی نظامی به سبك اعراب؛ و توده ی مردم تحت لوای اسلام و باورهای راستین آن بسیج شده بودند. این انقلاب نه تنها نظر اسلام گرایان، بلکه نظر بسیاری از ناسیونالیست ها و چپگرایان را در جهان عرب به خود جلب کرد. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت ۲۵ 🔰 تشکیل حزب توده در ایران با سقوط رضاخان در شهریور ۱۳۲۰ فضای باز سیاسی پدیدار شد و در پی این آزادی سیاسی و عفو عمومی بود که بسیاری از محکومین سیاسی دوره رضا خانی از زندانها آزاد شدند، نشریات بسیاری منتشر و فعالیت احزاب آغاز شد. حزب توده یکی از اولین احزابی بود که تشکیل شد. اعضای سابق حزب کمونیست و برخی از اعضای گروه ۵۳ نفر که از زندان آزاد شده بودند تصمیم به ادامه فعالیت گرفتند. ♦️پس از تأیید این فعالیت از سوی سفارت شوروی، در هفتم مهر ۱۳۲۰ در منزل سلیمان میرزا اسکندری در خیابان ژاله (۱۷ شهریور فعلی) گرد هم جمع شدند تا بنای یک حزب کمونیستی را بگذارند. برخی از اعضای این جلسه عبارت بودند از: ایرج اسکندری، عبدالحسین نوشین، دکتر رضا رادمنش، احسان طبری، عباس اسکندری، عبدالقدیر آزاد ، بزرگ علوی، علی امیرخیزی، دکتر محمد بهرامی، رضا روستا، محمد یزدی، اردشیر آونسیان، میرجعفر پیشه‌وری و... . ناظری خاموش به نام رستم علی اوف مسئول امور حزبی و اطلاعاتی سفارت شوروی بود که در گوشه‌ای بی صحبت و یا مداخله در تصمیم گیری ها نشسته بود. 🔹در این جلسه سلیمان میرزا اسکندری که سابقه فعالیت سیاسی و حزبی در دوره مشروطه نیز داشت از ضرورت تشکیل یک حزب برای دفاع از آزادی و ممانعت از شکل‌گیری دیکتاتوری سخن گفت و به اتفاق آراء حاضران به ریاست حزب تازه پای توده برگزیده شد. حاضران در جلسه پانزده نفر را برای حضور در کمیته مرکزی موقت انتخاب کردند که وظیفه آنها تدوین مرامنامه و اساسنامه حزب بود. و بالاخره تنها سیزده روز پس از برکناری رضاخان توسط انگلیسها، حزب توده اعلام موجودیت کرد. 🔸اما علت نامگذاری این حزب و به کار نبردن واژه‌هایی چون کمونیست و اشتراکی و سرخ و سوسیالیست و ... را باید در توصیه جوزف استالین رهبر کشور شوراها جست که اعتقاد داشت « در کشورهای عقب مانده کمونیستها نباید به نام حزب کمونیست فعالیت کنند» و به دنبال همین توصیه بود که روسها نیزبه اعضای حزب پیشنهاد دادند تا با توجه به آنکه ایران کشوری اسلامی است و کمونیسم در آن جایی نخواهد داشت نامی فراگیرتر به این حزب داده شود تا تعداد بیشتری جذب آن شوند و سفارت شوروی در ایران نیز بر این امر تأکید کرد و اعضای حزب نیز نام توده را برگزیدند. گرچه برخی از اعضای سابق حزب کمونیست چون اردشیر آوانسیان زیر بار این تغییر نام نمی رفتند و مخالف این نامگذاری و به دنبال همان حزب کمونیست بودند، اما رفقای حزبی، آنها را توجیه کردند که برای آغاز کار این نام مناسب تر است. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۸۰ 🔰 ناسیونالیسم از نگاه امامین انقلاب باستان گرایی و تفکر ناسیونالیستی در دولت پهلوی به اوج خود رسید. پیروزی انقلاب اسلامی ایران، این تفکر غربی را به حاشیه راند. ملی گرایان دولت موقت که از اعضای جبهه ملی و نهضت آزادی بودند، برای احیای این اندیشه تلاش فراوان کردند و حضرت امام(ره) در مقابل آنها ایستاد. ایشان، ملی گرایی و شاهنشاهی را دو روی یک سکه معرفی می کرد. ملی گرایان به اعتقاد امام می خواهند با این اصطلاح منافع اجنبی ها را حفظ کنند. امام(ره)، ملی گرایان را خیانت کار و مخالف اسلام دانسته و به طرد آنها هشدار می دهد. ♦️ناسیونالیسم از نگاه امام خمینی(ره) : تفکر امام خمینی از آغاز نهضت اسلامی مبتنی بر اندیشه وحدت اسلامی و نگرش امت مدارانه به مسائل جهان اسلام بوده است. ایشان مصالح اسلام و مسلمانان را همواره در کنار مصالح و منافع ملی قرار داده و رفع مشکلات از جامعه مسلمانان را یک اصل مسلم می شمردند. ایشان تا هنگامی به قومیت، حب وطن و احساسات پاک ملی گرایانه ارج می نهد که در قالب یک ایدئولوژی در برابر اسلام قرار نگرفته باشد.  ایشان معتقدند که اسلام برای رفع تبعیض ها آمده است و برای هیچ گروهی ویژگی خاص قرار نداده است. امام خمینی (ره) در یکی از بیانات خود تعالیم اسلام را ضد نژاد پرستی می داند و می گوید: «اسلام آمده است که بگوید همه نژادها با هم اند، هیچ کدام بر هیچ کدام تفوق ندارند، نه عرب بر عجم و نه عجم بر عرب و نه ترک بر هیچ یک از اینها و نه هیچ نژادی بر دیگری و نه سفید بر سیاه و نه سیاه بر سفید، هیچ کدام بر دیگری فضلیت ندارند. فضیلت با تقوا است، فضیلت با تعهد است...» 🔹بنابر این، برتری قومی و نژادی که یکی از دلایل مهم ایجاد تفرقه و جنگ های خونین است، از نظر امام خمینی مردود است؛ زیرا این مسئله مخالف صلح بوده و امری است که اساس دعوت پیامبران را برهم می زند: «آن چیزی که آنها اصرار دارند این است که ما با هم مجتمع نشویم، ما با هم برادر نباشیم، مسلمان ها در هر کجا که هستند با اشکال مختلفه (باشند)، یک شکل آن ملی گرایی، آن می گوید ملت فارس، آن می گوید ملت عرب، آن می گوید ملت ترک، این ملی گرایی که به این معنا است که هر کشوری، هر زبانی بخواهد مقابل کشور دیگر و زبان دیگر بایستد، این امری است که اساس دعوت پیامبران را به هم می زند».  از نظر امام خمینی(ره) منشأ ملی گرایی و قوم پرستی، استعمار است که در صدد چپاول مخازن کشورهای مسلمان است: «این تبلیغات که این عرب است، آن ترک است و یا فارس یا کرد، تبلیغاتی است که اجانب برای چپاول مخازنی که در این ممالک است رواج می دهند که مسلمانان را از هم جدا کنند». 🔸بنابر این امام خمینی(ره) ناسیونالیسم منفی را که در صدد برتری قومی، زبانی، نژادی و ... است نمی پذیرد. امام خمینی(ره) ملیت را تنها در صورتی می پذیرد که در سایه تعالیم اسلام باشد؛ بر همین اساس ایشان دفاع از میهن را از واجبات می داند و همواره بر حفظ و یک پارچگی آن تأکید می کردند:« ما ملت را و فداکاری در راه میهن را در سایه اسلام می پذیریم. ما ملیت را در سایه تعالیم اسلام قبول داریم و ملت، ملت ایران است، برای ملت ایران هم، همه جور فداکاری می کنیم، اما در سایه اسلام، نه اینکه همه اش ملیت و همه اش گبریت. ملیت، حدودش حدود اسلام است، و اسلام هم تأیید می کند او را، ممالک اسلامی را باید حفظ کرد، دفاع از ممالک اسلامی جزء واجبات است،لکن نه اینکه ما اسلامش را کنار بگذاریم و بنشینیم فریاد ملیت بزنیم. همچنین اگر ملت گرایی را به معنای حب وطن نیز در نظر بگیریم و ناسیونالیست را کسی بدانیم که دوستدار وطن و سرزمین خود است و سایرین را انسان و همنوع خود می داند نه غیر انسان و غیر همنوع، در این صورت نیز مورد تأیید امام خمینی (ره) است: «حب وطن، حب اهل وطن و حفظ و حدود کشور مسأله ای است که در آن حرفی نیست». ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت ۲۶ 🔰مرامنامه حزب توده ایران این مرامنامه با هشت اصل تدوین شد: ۱. حفظ استقلال و تمامیت ایران. ۲. برقرار کردن رژیم دموکراسی و تأمین حقوق فردی و اجتماعی از قبیل آزادی زبان و قلم و عقیده و اجتماعات. ۳. مبارزه علیه هرگونه رژیم دیکتاتوری و استبدادی. ۴. اصلاحات لازمه در طرز استفاده از زمین و زراعت و بهبودی بخشیدن به وضع زارعین و دهقانان و توده زحمتکش ایران. ۵. اصلاحات اساسی در امور فرهنگی و بهداری و برقراری تعلیمات اجباری و مجانی عمومی و تأمین استفاده توده ملت از کلیه مراحل فرهنگی و بهداشت. ۶. تعدیل مالیاتها با در نظر گرفتن منافع توده. ۷. اصلاح امور اقتصادی و بازرگانی و توسعه صنایع و معادن و وسایل حمل و نقل از قبیل ایجاد و نگاهداری راههای شوسه و تکمیل خطوط آهن. ۸. ضبط اموال و دارایی پادشاه سابق به نفع ملت ایران.  این هشت اصل همگی از اصولی بود که برای پیشرفت و ترقی ایران لازم شمرده می شد و برای جذب افراد به حزب بسیار کارآمد بود اما گذشت زمان نشان داد که این اصول شعارهای عوام فریبانه‌ای بیش نبودند.   ♦️حزب پس از اعلام موجودیت رسمی سعی کرد تا صاحب روزنامه هم بشود و عباس اسکندری یکی از اعضای کمیته مرکزی موقت که صاحب امتیاز روزنامه سیاست بود روزنامه خود را به حزب واگذار کرد. در اسفند ۱۳۲۰ نخستین شماره روزنامه منتشر شد و باشگاه حزب نیز در دفتر روزنامه در خیابان اسلامبول فعالیت خود را آغاز کرد، اما پیش از سیاست، روزنامه ای دیگر با سیاست ضد فاشیستی و با حمایت انگلیسیها و روسها به نام روزنامه مردم منتشر شد که صاحب امتیاز آن مصطفی فاتح، رئیس شرکت انگلیسی نفت، بود و نویسندگان آن را اعضای حزب توده همچون: احسان طبری، انورخامه ای، عبدالحسین نوشین و ... تشکیل می دادند. مطالب این روزنامه بر ضد آلمان هیتلری و متحدین و حمایت از متفقین بود. هزینه چاپ روزنامه نیز از سوی شوروی و انگلیس که نیروهایشان در ایران مستقر بودند پرداخت می‌شد. برخی از اعضای حزب با اداره روزنامه توسط فاتح مخالف بودند واز همین رو پس از آنکه خطر فاشیستها برطرف شد روزنامه کاملاً در اختیار حزب توده و روسها قرار گرفت.   🔹حزب اندک اندک رونق می گرفت. در ۱۳۲۱ باشگاه حزب رسماً در خیابان فردوسی گشایش یافت و بر تعداد اعضای حزب افزوده می‌شد و برای انجام برخی اصلاحات در مهر ۱۳۲۱ نخستین کنفرانس ایالتی خود را به صورت محرمانه تشکیل داد. در این کنفرانس مرامنامه و اساسنامه حزب تغییراتی پیدا کرد و مفادی در خصوص کارگران، زنان و لغو قانون ضد فعالیتهای کمونیستی گنجانده شد.   🔸در انتخابات دوره چهاردهم مجلس شورای ملی حزب توده نیز بیست نامزد داشت و از این بیست نفر با مساعدت هایی که روسها انجام می دادند هشت نفر به مجلس راه یافتند و فراکسیون حزب توده را تشکیل دادند. نمایندگان حزب در شمال ایران بیشترین آراء را به دست آوردند، درست در مناطقی که در اشغال نیروهای شوروی بود. این هشت نفر عبارت بودند از: اردشیر آوانسیان نماینده ارامنه شمال، محمد پروین گنابادی نماینده سبزوار، عبدالصمد کامبخش نماینده قزوین، ایرج اسکندری نماینده ساری و تنکابن، رضا رادمنش نماینده لنگرود و لاهیجان، ولی الله شهاب فردوس نماینده فردوس و تون و طبس، فریدون کشاورز نماینده بندرپهلوی و تقی فداکار نماینده اصفهان. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۸۱ 🔰 ادامه ناسیونالیسم، از نگاه امام خمینی... حضرت امام(ره) با ملی گرایی اگر به معنای استقلال طلبی مردم یک سرزمین برای مقابله با قدرت های استعماری و مستکبران بی گانه باشد که در قالب نهضت های ملی تظاهر و تجلی یافته، نیز مخالفت نیست. اما آن ناسیونالیسم غربی که منشأ نژادپرستی دارد و در جداکردن آدمیان و نوع بشر از یک دیگر نقش به سزایی داشته و به پیدایش ایدئولوژی های محدود و اختلاف برانگیز انجامیده و ثمره ای جز تضییع حقوق انسان ها و دفاع از گروه خاصی را نداشته به شدت از سوی امام خمینی(ره) طرد و نفی شده است. ♦️ایشان در یکی از سخنرانی هایش می فرماید: «چند روز پیش از این در یک نوشته ای دیدم که می گوید که چرا از ملی می ترسید شماها؟ چرا نمی گویید مجلس شورای ملی؟ من به آن آقا می گویم، شما چرا از اسلامی می ترسید؟! ما این ملی که مجلس شورای ملی باشد، حالا بیش از پنجاه سال از آن می گذرد، و ما یک اثر صحیحی از آن ندیدیم. هر وقت یک آدم صحیح پیدا می شد، پنجاه نفر هم از نوکرهای استعمار پیدا می شدند و او را می کوبیدند. من می گویم به این ها که ما تابع این ملت هستیم، این جمعیت ما که خودمان برای خودمان یک کاره نیستیم، 🔹ما می خواهیم ببینیم خواست این ۳۵ میلیون جمعیت چی است؟ ما دیدیم که خواست این ۳۵ میلیون جمعیت این بود که ما اسلام را می خواهیم. در تمام صحبت ها از اول تا آخر این نبود که ما ملی گرا هستیم. ملی گرایی بر خلاف اسلام است. اسلام آمده است که همه را به یک نحو به آن نظر بکند، همه جوامع را. 🔸ملی گرایی این است که الان در آمریکا بین سیاه ها و سفید دارد واقع می شود، و این کارتری که دعوی این را می کند که من طرفدار بشر هستم، این سیاهان را این طور می کشد و این طور آزار می دهد. ملی گرایی این است که بعضی از این دولت های عربی می گویند عربیت و نه غیر. ملی گرایی این پان ایرانیسم است، این پان عربیسم است، این برخلاف دستور خداست و برخلاف قرآن مجید است. ما که می گوئیم که جمهوری اسلامی، مجلس شورای اسلامی، برای اینکه از آن امام زاده، ما معجزه ای ندیدیم! پنجاه سال است، بیشتر، ما را عقب راندند، پنجاه سال بیشتر است که اینها کارشکنی کردند». قصه ملی گرایی نهضت آزادی و جبهه ملی با رهبری امام خمینی(ره)، رو به افول رفت. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت ۲۷ 🔰 بررسی مرامنامه حزب توده... با نگاهی به مرامنامه و اساسنامه حزب توده و همچنین آثار به جامانده از موسسان و ایدئولوگ‌های مطرح این حزب مارکسیستی نظیر احسان طبری، ایرج اسکندری، نورالدین کیانوری، انورخامه‌ای و... همچنین مراجعه به مطبوعات و جراید منتشره این حزب در داخل و خارج ایران به روشنی درمی‌یابیم که حزب توده بیشترین تاثیر را از گرایش مارکسیسم روسی خصوصا سوسیال‌دموکراسی روس پذیرفته است که در ادامه شرح آن خواهد آمد. ♦️در اوایل قرن ۲۰ میلادی در روسیه، میان سوسیال‌دموکرات‌های مارکسیست که خود به دو گروه بلشویک‌ها ( شاخه اکثریت به رهبری لنین) و منشویک‌ها(شاخه اقلیت) تقسیم می‌شدند، اختلاف وجود داشت. این اختلاف عمدتا درباره چگونگی تحول اجتماعی در روسیه بود. عمده اختلاف دو گروه بر سر این بود که آیا اصلا روسیه قدم در راه توسعه سرمایه‌داری گذاشته است یا نه؟ همچنین اختلاف بر سر تسریع روند سرمایه‌داری و نحوه برخورد با استبداد. در حالی که منشویک‌ها از امکان وقوع انقلاب بورژوا - دموکراتیک در روسیه براساس اصول مارکسیسم ارتدوکس سخن می‌گفتند، لنین به‌عنوان رهبر بلشویک‌ها مواضعی اتخاذ کرد که علی‌رغم نوسان و تنوع و تعارض آنها طی زمان، به نحوی پیدایش سرمایه‌داری در روسیه و تحولات آن را با احتمال انقلاب سوسیالیستی در اروپا پیوند می‌داد. 🔹یکی از تفاوت‌های مهم منشویک‌ها و بلشویک‌ ها در این بود که منشویک‌ها معتقد بودند که فتح نهادهای قدرت باید براساس شیوه‌های غیر خشونت‌آمیز صورت پذیرد. منشویک‌ها معتقد بودند باید شرایط اقتصادی انقلاب سوسیالیستی کاملا مهیا شود تا بتوان به پیروزی سوسیالیسم امیدوار بود. به نظر آنها دگرگون ساختن روابط تولیدی سرمایه‌دارانه حاکم از طریق غیر خشونت‌ آمیز و کسب نفوذ درون پارلمان امکان‌پذیر بود. اما لنین از آنجا که برخلاف مارکسیسم ارتدوکس در عمل، چندان اهمیتی بر نظریه اولویت اقتصاد بر سیاست و نظریه زیربنا و روبنا نمی‌داد، به همین خاطر معتقد بود آگاهی سیاسی و طبقاتی محصول خودبه‌خودی قوانین تکامل تاریخی و اقتصادی نیست و این آگاهی سیاسی را فقط و فقط می‌توان با نظریه‌ای انقلابی و توسط سازمانی انقلابی در توده‌ها به وجود آورد. لنین نام این حزب را «حزب انقلابیون حرفه‌ای» گذاشت و معتقد بود این سازمان انقلابیون پیشاهنگ، منافع کارگران را بهتر از خودشان تشخیص می‌دهد و درنهایت معتقد بود چنین حزبی فقط و فقط باید از راه یک انقلاب قهرآمیز مسلحانه و خشونت‌بار قدرت را قبضه کند. 🔸با توجه به نکات گفته شده و همان‌گونه که قبلا هم اشاره شد، حزب توده در یک فضای کلی، متاثر از مارکسیسم روسی بود و با کمی دقت بیشتر در انشعابات این جریان به‌خصوص تفاوت‌های میان بلشویک‌ها و منشویک‌ها و از طرفی مشی‌نظری و تجربه‌های تشکیلاتی و نوع کنش‌های سیاسی حزب توده ایران نشان می‌دهد که این حزب عمدتا متاثر از نظریات منشویک‌ها بوده تا بلشویک‌ها، درحالی که تصور عمومی بر این است که حزب توده متاثر از بلشویک‌ها و اندیشه‌های لنین بوده است.در اینکه حزب توده در مقام نظر و تقریبا در مقام عمل نیز پایبند به مشی پارلمانتاریستی بوده، شکی نیست. بیژن جزنی در کتاب «تاریخ سی‌ساله ایران» نیز به این واقعیت اشاره می‌کند که «حزب توده برای فعالیت خود قالب قانون اساسی را در نظر گرفت و از یک برنامه نسبتا دموکراتیک جانبداری می‌کرد». جزنی که زمانی خود جزء «سازمان جوانان حزب توده» بوده و بعدها به مشی مسلحانه روی آورد، در جایی در پاورقی همین کتاب نیز به این موضوع اشاره می‌کند که «حزب توده دو مطلب را در برنامه خود گنجانده بود: ۱- تایید مشروطیت ایران و قانون اساسی ایران ۲- دفاع از دموکراسی و آزادی‌های سیاسی- اجتماعی».ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
🌹🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃🌹 ✅ خصوصیات و امتیازات تنها کانال جریان شناسی فکری، فرهنگی، سیاسی در پیام رسان ایتا🔻 ♦️مباحث سلسله دروس این کانال اختصاصی است و از هیچ کانال دیگری کپی و اقتباس نگردیده و در کانال دیگری یافت نمی شود. 🔹در این کانال بر خلاف اکثر کانالهای دیگر به هیچ وجه تبلیغات تجاری و اقتصادی درج نمی گردد. بارگذاری پستها محدود و کیفی می باشد.و در ۲۴ ساعت حدود ۱۴ پست بارگذاری می شود. 🔸دنبال نمودن سلسله دروس جریانی در این کانال جهت تامین محتوای جلسات دانشگاهی و مساجد و فعالان جبهه فرهنگی بسیار مفید و کاربردی می باشد و با هدف مبارزه با تهاجم و شبیخون فرهنگی غرب و دشمن شناسی صورت می پذیرد. 💠 لطفا با ما همراه باشید. و ما را به دوستان خود و علاقمندان این مباحث معرفی نمایید. 🌹🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃🌹 https://eitaa.com/joinchat/2435711052C25a8fe6362
📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۸۲ 🔰 ناسیونالیسم در کلام رهبری آیت الله خامنه ای در یك تقسیم بندی کلی، ناسیونالیسم را براساس ارزشهای حاکم بر آنها به دو دسته ناسیونالیسم مثبت و ناسیونالیسم منفی تقسیم می نمایند. ایشان در فرمایشات خود بیان می کنند: ما ناسیونالیسم را به معناى مثبتش قبول داریم. هرکس باید به میهن خودش علاقه داشته باشد. مگر می شود کسى از میهن خودش دور باشد؟ ناسیونالیسم به این معنا چیز خوبى است؛ اما به این معنا که چون من اهل اینجا هستم، پس بایستى علیه همه ى ملتهاى دیگر توطئه کنم و بدخواه آنان باشم و علیه آنان کید و مکر داشته باشم، این بد است؛ یعنى اثبات وابستگى من به اینجا، جزئیت من از خانواده ى عمومى وجهانى را نفى کند. معمولا این ناسیونالیست ها، وقتی که گرایش ناسیونالیستى در یك جا خیلى قوى می شود، اینطورى هستند. علی ای حال، توجه بکنید که این، آن را نقض نکند.... ♦️ایشان در تقسیم بندی دیگر، بر ناسیونالیسم افراطی براساس نوع ملیت ها تأکید می نمایند که برخی از آنها عبارت از ناسیونالیزم ایرانی مآبى، ناسیونالیزیم عربى، ناسیونالیزم ترکى و... می باشد. و بیان می کنند: در داخل این کشورها، هرجا اقلیّتى وجود داشت، به تقویت ناسیونالیزم افراطى قومىِ آن اقلیّت می پرداختند. فرض بفرمایید در داخل ایران، نسبت به بعضى از اقوام ایرانى، القائات و تلقینهایى می شد، تا جنبه ى قوم گرایى آنها، به شکل افراطى بروز کند. در کشورهاى شمال آفریقا- در مصر و جاهاى دیگر- بین بعضى از اقوام عربْ که از زمانهاى گذشته در آن مناطق بوده اند، به تقویت شعارها و احساسات قومىِ خاصّ آنها می پرداختند و وادارشان می کردند که حول آن محورها بگردند. هرجا اقلیت مذهبى بود، آن را تقویت می کردند؛ و هلمّ جرّا. تلاشهایى چنین را که در زمان سابق هم بود، بعد از انقلاب اسلامی در ایران، مضاعف و تقویت کردند؛ چون دیدند خورشید وحدت آفرین اسلام، در نهایت تلالؤ و گرمابخشى، در حال تابیدن بر دنیاى اسلام است. اما آنها به این تلاش ها هم اکتفا نکردند و عناصرى را وادار نمودند تا به ایجاد تفرقه بپردازند. 🔹آیه الله خامنه ای در جایی دیگر تأکید می نمایند: اساسی تر از این مسائل، گسیختگى دنیاى اسلام است که این هم تلخىِ بزرگى است و شاید اساس مشکل در آن باشد. ملت هاى اسلامى از هم جدایند. چندین سال- شاید نزدیك به صد سال- است که دست هایى احساسات ناسیونالیستى را در ملت هاى اسلامى تقویت می کنند. در کشورهاى عربى، احساس ناسیونالیسم عربى را؛ در ترکیه احساس ناسیونالیسم ترکى را؛ در ایران احساس ناسیونالیسم ایرانى را و در سایر ملتهاى مسلمان، احساسات ناسیونالیسمى دیگر را. 🔸کسانى که این احساسات را در ملت هاى اسلامى تزریق کردند و دمیدند، شاید نظر بدى نداشتند؛ اما توجّه نکردند که پان عربیسم و پان ترکیسم و پان ایرانیسم و مانند آن به چه قیمت تمام خواهد شد. توجّه نکردند که تزریق چنین احساساتى به قیمت این تمام خواهد شد که ملتهاى یکپارچه این طور از هم گسیخته شوند و دشمنان اسلام هر بلایى می خواهند بر سر مسلمانان بیاورند. این هم یك گسیختگى دردآور است که به دلیل احساسات ناسیونالیستى یا احساسات فرقه اى بین شیعه و سنّى و اباضىّ و از این قبیل رخ نموده است. اینها تلخی هاست. همه هم این تلخی ها را می بینند. ملت ها که دستشان از صحنه هاى تصمیم گیرى کوتاه است و غمگینند؛ اما متأسّفانه مسئولین هم کمتر به فکر ترمیم این رخنه و شکاف در امّت اسلامی اند. مع الاسف این اشکالِ موجود، از دردهاى بزرگ امّت اسلامى است. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت ۲۸ 🔰 ادامه بررسی مرامنامه حزب توده... نوع کنش سیاسی حزب توده در فضای سیاسی ایران از ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۷ که رسما توسط پهلوی دوم غیرقانونی اعلام شد، کماکان پایبندی به همین مشی غیر خشن و نفوذ در ساختارهای حکومتی بوده است. حزب توده در این سال‌ها سعی کرد با اتخاذ مشی پارلمانتاریستی، خود را به صورت قانونی وارد ساختار قدرت کند که نمونه بارز آن را می‌توان در انتخابات مجلس شورای ملی چهاردهم مشاهده کرد که هشت تن از اعضای حزب توده به مجلس راه یافتند. ♦️اوج قدرت نمایی حزب توده در ایران در دهه های ۲۰ و ۳۰ است. یعنی دورانی که مقارن با حکومت استالین در شوروی است. با کمی دقت می‌توان ردپای اندیشه و مرام استالین را در مواضع حزب توده در دو دهه یاد شده دید. همین مواضع و کنش‌ها تاثیراتی را نیز بر فکر سیاسی ایران معاصر بر جای گذاشت. معروف‌ترین نظریه استالین نظریه سوسیالیسم در یک کشور بود که طی سال‌های ۱۹۲۴ تا ۱۹۴۷ موضوع مشاجرات شدید وی با لئون تروتسکی مدافع نظریه انقلاب دائمی را شکل می‌داد. مفهوم سوسیالیسم در یک کشور از مشاجرات دوران اولیه انقلاب پدید آمد و به موجب آن استدلال می‌شد که انقلاب تنها در صورتی می‌تواند مصون باشد که جزئی از جنبش انقلابی جهانی را تشکیل دهد، زیرا روسیه به علت عقب‌ماندگی نمی‌تواند این راه را به تنهایی بپیماید. با توجه به عدم‌وقوع انقلابی دیگر و افول جنبش انقلابی در سطح جهان، استالین استدلال کرد عجالتا می‌توان نظام سوسیالیستی را در روسیه ایجاد کرد. 🔹این نظر در مقابل نظریات روشنفکرانی چون تروتسکی، زینوویف و کامنف عرضه می‌شد. سرانجام استالین در فوریه ۱۹۳۱ به‌طور رسمی در یک سخنرانی در جمع مدیران صنعتی از نظریه «سوسیالیسم در یک کشور» دفاع کرد. با توجه به هماهنگی حزب توده با مواضع و خط‌مشی‌های حکومت شوروی استالینی، تاثیر نظریه استالین بر حزب توده کاملا مشهود است. پررنگ شدن خطوط ناسیونالیسم و نیز تاثیرپذیری حزب توده در حوزه کنش سیاسی از میهن‌پرستی استالینی و فاصله گرفتن این حزب از انترناسیونالیسم یا همان جهان وطنی (به‌عنوان یک اصل خدشه‌ناپذیر در مارکسیسم ارتدوکس) نشان از تاثیرپذیری این حزب از نظریه «سوسیالیسم درون یک کشور» استالین داشت که به نوبه خود موجب توجه حزب توده به ناسیونالیسم شد و یکی از تاثیرات مهم این حزب را بر فکر سیاسی در ایران معاصر رقم زد. 🔸بیژن جزنی در تاریخ سی‌ساله ایران نیز یکی از مهم‌ترین اشتباهات حزب توده را در ابتدا "تبعیت بی‌قید و شرط از سیاست شوروی و رویگردانی از انترناسیونالیسم پرولتری" می‌داند. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
📚 روشنفکری در غرب و ایران ✍🏼 قسمت ۸۳ 🔰 ادامه ناسیونالیسم در کلام رهبری... گزاره های استخراج شده از تحلیل مضامین پایه ای و تبدیل آنها به کلید واژه های اساسی در خصوص تهدیدات ناسیونالیسم از منظر آیت الله خامنه ای به شرح زیر می باشد؛ ۱) دشمن برای اختلال در اتحاد ملت ها از تقویت ناسیونالیست های افراطی حمایت می کند. ۲) دشمنان از سرمایه گذارى مادّى و معنوى مخصوصى برای رواج ناسیونالیسم در جهان اسلام بهره می گیرند. ۳) ناسیونالیسم افراطی ایرانی می تواند جدایی طلبی را افزایش دهد. ۴) استعمار از طریق غلیظ کردن احساسات و انگیزه هاى ناسیونالیستى سعی در فاصله انداختن میان مسلمانان دارد. ۵) ناسیونالیسم افراطی منجر به انحراف در جهان اسلام می شود. ۶) ملی گرایی منجر به جدا شدن بخشهاى امّت اسلامى از یکدیگر می شود. ۷) اختلافات فرقه ای یکی از راه های فاصله انداختن میان امت اسلامی است. ۸) استکبار از طریق ناسیونالیسم سعی در تولید اختلافات قبیله ای، ایلی و سیاسی در جامعه اسلامی دارد. ۹) تفرقه افکنی قومی و فرقه ای، ضربه ها و جراحت هایی به امت اسلامی وارد می کند. ۱۰) روشنفکران وابسته عامل اختلافات قومی و ملی در جریان ملی گرایی افراطی هستند. ۱۱) ناسیونالیسم منجر به جنگهای نژادی و دعواهای شدید می شود. ۱۲) جنگ داخلی و تشنج محیط داخلی کشور از تهدیدات ناسیونالیسم است. ۱۳) طراحان ناسیونالیسم سعی در ایجاد بدبینی میان مسلمانان دارند. ۱۴) ناسیونالیست های افراطی مانع قوی شدن ملت ها می شوند. ۱۵) استکبار جهانی در فرایند ناسیونالیسم سعی می کند از غفلت شهروندان و عدم بینش صحیح سیاسی ملتها برای مقاصد خود بهره بگیرند. ۱۶) دشمنان از طریق ناسیونالیسم مترصد نفوذ در جمهوری اسلامی هستند. ۱۷) اختلافات ناسیونالیستی افراطی مانع شکل گیری هویت مقتدر در دول اسلامی می شوند. ۱۸) ایرانی گرىِ افراطى فقط برای جامعه ضرر و پیامدهای منفی دارد. ۱۹) ناسیونالسیم خواهان بی هویتی و مطیع ساختن ملتهای اسلامی است. ۲۰) کارگزاران تقویت ناسیونالیسم افراطی در جهان اسلام خواستار اضمحلال ارزشهای دینی و ملی کشورهای اسلامی هستند. ۲۱) سرگرم شدن ملت ها به موضوعات ناسیونالیستی بسترساز غفلت از معنویت می شود. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi
 📚 بررسی جریانهای مارکسیستی ✍🏼 قسمت ۲۹ 🔰 تاریخچه حزب توده در مرداد سال ۱۳۲۳ نخستین کنگره حزب توده در تهران برگزار شد و در این کنگره که علنی و حضور خبرنگاران در آن آزاد بود مرامنامه و برنامه حزب به تأیید نهایی رسید. اعضای یازده نفره کمیته مرکزی مشخص و با توجه به فوت سلیمان میرزا اسکندری سه دبیرکل در صدر حزب تعیین شدند. در این کنگره اصل اول حزب این گونه تعریف شد: «حزب توده ایران حزب طبقات ستمکش یعنی کارگران و دهقانان و پیشه وران و روشنفکران آزادی خواه است». گرچه اعضای حزب در حل اختلافات میان خود چندان موفق نبودند اما برتعداد شاخه‌های زیر مجموعه حزب افزوده می شد. حالا حزب دارای سازمان جوانان و سازمان افسران بود و به دنبال تشکیل سازمان زنان. ♦️در شهریور همین سال معاون وزارت امور خارجه شوروی، کافتارادزه، راهی ایران شد تا امتیاز نفت شمال را به دست آورد. این در حالی روی می‌داد که نمایندگان حزب توده با دادن امتیاز به کشورهای خارجی مخالفت خود را اعلام کرده بودند. اما با این پیشنهاد شوروی موضع حزب عوض شد و در دفاعیات حزب به نظر نمی‌رسید که روسها از بیگانگان باشند و قصدشان حفظ منافع ملی ایران بود.  از منظر توده‌ای ها امتیاز دادن به غربیها مردود بود ولی هرگونه امتیاز به شرق مورد تأیید و تحسین باید قرار می‌گرفت. نورالدین کیانوری که بعدها بر مسند دبیر اولی حزب تکیه زد در این خصوص می‌گوید :«نظر روشن من این است که شوروی برای جلوگیری از تبدیل شمال ایران به منطقه تحت اشغال امریکا این پیشنهاد را کرد» و احسان طبری نیز در مقاله‌ای در روزنامه مردم برای روشنفکران نوشت: «ما به همان ترتیب که برای انگلستان در ایران منافعی قائلیم و علیه آن سخن نمی‌گوییم باید معترف باشیم که شوروی هم در ایران منافع جدید دارد. باید به این حقیقت پی برد که مناطق شمالی ایران در حکم حریم امنیت شوروی است و عقیده دسته‌ای که من در آن هستم این است که دولت به فوریت برای دادن امتیاز نفت شمال به روس ها و نفت جنوب به کمپانی های انگلیسی و امریکایی وارد مذاکره شود».   🔹حزب برای نمایش اعتراض خود، تظاهراتی را بر ضد دولت ساعد که با این امتیاز مخالفت کرده بود به راه انداخت. در این تظاهرات نمایندگان توده‌ای مجلس شرکت کردند و سربازان ارتش شوروی که هنوز در تهران حضور داشتند به نشان حمایت از معترضین آنها را همراهی می کردند. شعارهای این راهپیمایان «ساعد باید ساقط شود» و «امتیاز نفت باید به شوروی داده شود»، بود. این اقدام منجر به جدایی بسیاری از اعضای حزب از پیکره آن شد و این جداشدگان را در ردیف مخالفان حزب قرار داد. هنوز چندی از این حرکت حزب نگذشته بود که شاخه نظامی آن درمرداد ۱۳۲۴ در خراسان دست به قیام مسلحانه زد که با شکست مواجه شد و بسیاری از آنها کشته و باقی مانده افسران ارتش به شوروی پناه بردند. 🔸قصد این افسران ایجاد پایگاه نظامی در ترکمن صحرا با حمایت روس ها بود گرچه بعدها رهبران حزب این اقدام را تأیید نکردند و خود را بی خبر از آن اعلام کردند.  اقدام بعدی مشارکت با فرقه دموکرات آذربایجان به رهبری میرجعفر پیشه‌وری عضو سابق حزب کمونیست و حزب توده بود که در روز ۱۲ شهریور ۱۳۲۴ موجودیت خود را رسما اعلام کرده بود. حزب نیز بنا به خواهش رفیق استالین با اقدامات وی مخالفتی نکرد. پیشه‌وری که از سوی حزب برای نمایندگی آذربایجان در مجلس دوره چهاردهم خود را کاندیدا کرده بود اعتبارنامه‌اش در مجلس رد شد و پس از این اتفاق در کنگره اول در ۱۳۲۳ از حزب جدا شد، اما ارتباط خود را با روسها قطع نکرده بود. ادامه دارد... 🆔 @Jarianshenasi