❁ #پنج‌شنبه‌و‌یاد‌شهدا ❁ پریدند ! از روی تمام دنیا تا اوج ... شهدا را یاد‌ ڪنیم‌ با ذڪر صلوات.!🌷 🆔 @bdilam

❌ هدف داشته باشید ! ❌ 💠 حضرت آقــــا : اگر تشڪیلاتے بوجود آمد اما هدف روشنۍ نداشت، یا هدف داشت ولیکن برنامه‌ریزی برای رفتن به سمت آن هدف انجام نگرفت و تشڪیلات بےکار ماند، به خودی‌ خود تشڪیلات از هم خواهد پاشید و اگر هم بماند، صورت بی‌جانے خواهد بود.👌🌱 #تشڪیلات‌مـحـور😎🤞🏻 #تشڪیلات‌بـاور😇🌱 🆔 @bdilam

سخت‌است‌ڪه‌دلتنگ‌شوی‌چاره‌نباشـد ای‌ڪاش‌بہ‌این‌حال‌ڪسی‌زنده‌نباشـد.!🌱 [ #امام‌حسین‌جانم‌🌼💛] 🆔 @bdilam

'✨💚☘' آخـرکجای‌اِۍگُل‌ِخوشبوۍ‌ِفـٰاطِمِه بَرگرد‌ و شَہر‌ را‌ پُـر اَز اَمواج‌ِ نورڪُن🌝 #اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج 💚 🆔 @bdilam

اگر مراقب نباشید... 🆔 @bdilam

🎥| #ببینید ⚠️ قدرت رسانه یا سِحر رسانه؟ ⁉️تا حالا از سِحر رسانه چیزی شنیدی ؟! 🆔 @bdilam

#مشـاوره_تحصیلے😎🌱 💯 سوابق تحصیلی با چه ضریبی در کنکور ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ مورد محاسبه قرار می گیرند؟ معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش: سال ۱۴۰۲ تا سقف ۴۰ درصد، سال ۱۴۰۳ با ۵۰ درصد پایه دوازدهم اعمال میشود ✅ در سال ۱۴۰۴ سوابق تحصیلی پایه های یازدهم و دوازدهم باهم اعمال می‌شود ✅ ‌‌‌💯| #قرارگاه‌علمی‌مجمع‌فاطمی‌استان‌ایلام 🆔 @bdilam

🔰 اگر جهاد تبیین بدرستی صورت نگیرد، دنیامداران حتّی دین را هم وسیله‌ی هوسرانی و شهوترانی خودشان قرار خواهند داد. #جهاد_تبیین 🌱 #افسران‌جنگ‌نرم 😎 ـــــــــــــــــــــــــ ✨خاکریز✨ مدرسه تربیت تشکیلاتی نوجوانان انقلابی استان ایلام 🆔 @bdilam

✅ آخرین توصیه برای کنکوریا ، نسخه ویژه ی چند هفته‌ی آخر کنکور ✨ ‌‌‌💯| #قرارگاه‌علمی‌مجمع‌فاطمی‌استان‌ایلام 🆔 @bdilam

🧠 نورافشانی 📚 اگه می‌خواین روی اطراف خودتون اثر بذارین، راهش اینجاست 💥 توصیه مهم آقا برای جوانان پیشرو و پیش‌قدم ـــــــــــــــــــــــــ ✨خاکریز✨ مدرسه تربیت تشکیلاتی نوجوانان انقلابی استان ایلام 🆔 @bdilam

💌 از اول مواظب دلت باش! #پیام_معنوی 🆔 @bdilam

✳ یک انقلابی دو آتیشه! ...حالا من یک «انقلابی دوآتیشه» بودم و بدون ترس از احدی، بی‌محابا علیه رژیم حرف می‌زدم... با تعدادی از جوان‌های کرمان بر دیوارها شعارنویسی می‌کردیم... عمده‌ی شعارها مرگ بر شاه و درود بر خمینی بود. 🔸 اواخر سال ۵۶ بود. مدت‌ها امتحان برای گواهی‌نامه رانندگی می‌دادم. قبول شده‌بودم. به مرکز راهنمایی و رانندگی برای گرفتن گواهی‌نامه خود مراجعه کردم. افسری بود به نام آذری‌نسب. گفت: «بیا تو، اتفاقاً گواهی‌نامه‌ات رو خمینی امضا کرده؛ آماده‌است تحویل بگیری.» من از طعنه او خیلی متوجه چیزی نشدم. مرا به داخل اتاقی هدایت کردند. دو نفر درجه‌دار دیگر هم وارد شدند... هیچ راه گریزی نبود. آن‌ها با سیلی و لگد و ناسزای غیرقابل بیان می‌گفتند: «تو شب‌ها می‌روی دیوارنویسی می‌کنی؟!» آن‌قدر مرا زدند که بی‌حال روی زمین افتادم. از بینی و صورتم خون جاری بود. یکی از آن‌ها با پوتین روی شکمم ایستاد و آن‌چنان ضربه‌ای به شکمم زد که احساس کردم همه احشای درونم نابود شد. به‌رغم ورزشکار بودن و تمرینات سختی که می‌کردم، توانم تمام شد و بیهوش شدم ... سه روز از شدت درد تکان نمی‌توانستم بخورم؛ اما انرژی جدیدی در خود احساس می‌کردم. ترس از کتک خوردن و شکنجه فروریخته بود. فکر کردم هر چه باید بشود، شد! ...با هر ضربه و لگدی کلمه «خمینی» در عمق وجود من حک شده‌بود. 📚 از چیزی نمی‌ترسیدم، زندگینامه‌ی خودنوشت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی،ص ۶۴ تا ۶۷ @bdilam