eitaa logo
،، احکام و مسائل شرعی ،،
3.5هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
3هزار ویدیو
40 فایل
برای پرسیدن سوالات شرعی به آیدی زیر مراجعه فرمایید . @Javanmardi_Ahkam
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽؛ (علیه آلاف التحیة و الثناء) 1⃣ از همه یاران پیامبران و اوصیاء بالاترند ؛ امام حسین علیه آلاف التحیة و الثناء در شب عاشورا به اصحاب خود فرمود : " همانا من اصحابی باوفاتر و بهتر از یاران خود سراغ ندارم ، و خاندانی نیکوکارتر و مهربانتر از خاندان خود ندانم ". 2⃣ جاهای خود را پیش از شهادت مشاهده نمودند ؛ امام حسین علیه آلاف التحیة و الثناء به یاران خود فرمود : سرهای خود را بالا کنید و بنگرید . پس آنان جاهای خود را در بهشت مشاده می کردند ، لذا آنان با سینه و صورت جلو تیر و نیزه می رفتند تا زودتر به جایگاه خود در بهشت برسند . در زیارت ناحیه ، پس از نام بردن از شهداء ، می فرمایند : " گواهی می دهم که خداوند پرده را از جلو چشم شما برداشت ، و برای شما بستر گسترد و عطای سرشاری به شما داد ". 3⃣ با اینکه تعداد آنها اندک بود و با دشمن قابل مقایسه نبود و احتمال رهایی از آن معرکه نمی دادند و یقین به شهادت داشتند اقدام کردند ، ولی اصحاب انبیاء و اوصیاء نسبت به دشمنانشان این مقدار کم نبودند و احتمال خلاصی و پیروزی و بدست آوردن غنیمت می دادند . 4⃣ از گذشته و آینده کسی به مقام آنها نمی رسد . 5⃣ از کثرت شوق شهادت درد شمشیر و تیر و نیزه را احساس نمی کردند . حضرت باقر علیه آلاف التحیة و الثناء می فرماید : امام حسین علیه آلاف التحیة و الثناء پیش از آنکه شهید شود به یارانش فرمود : رسول خدا صلی الله علیه و آله به من فرمودند : ... جمعی از یارانت با تو شهید شوند که از ضربات شمشیر و نیزه دردی حس نمی کنند ... 6⃣ در شجاعت بی نظیر بودند . با اینکه تعداد یاران امام اندک بود ولی تلفات سنگینی به لشگر عمر سعد وارد کردند و در بعضی مقاتل تعداد کشته دشمن را بیش از هشت هزار نفر ذکر کرده اند . 7⃣ از جنگ و شهادت هراسی نداشتند . 8⃣ خداوند از آنها قبض روح نمود . در حدیث ام ایمن ، جبرئیل به پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : " چون این جمع به آرامگاه خود افتادند خداوند به دست خود جان آنها را بگیرد ، و فرشتگانی از آسمان هفتم به زمین نازل شوند که ظرفی از یاقوت و زمرد پر از آب حیات ، و حلّه ها و عطر بهشتی با آنهاست ، با آن آب بدن هایشان غسل داده و آن جامه ها را به آنان پوشانده و با عطر بهشتی حنوط کرده ، سپس دسته دسته بر آنها نماز گزارند ". 9⃣ ملائکه آنها را دفن نموده ، بر جنازه آنها نماز خواندند . 🔟 به دست مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله قبر آنها کنده شد . حضرت صادق علیه آلاف التحیة و الثناء از پدرش نقل می کند که بامدادی ام سلمه شروع به گریه نمود ، به او گفتند : چه اتفاق افتاده است ؟ گفت : فرزندم حسین علیه آلاف التحیة و الثناء کشته شد ، از هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله از دنیا رفته بود تا دیشب او را ندیده بودم ، شب گذشته او را رنگ پریده و ناراحت دیدم . عرض کردم : چرا شما اینگونه ناراحت و پریشانید ؟ فرمودند : از اول شب تاکنون مدام قبر حضرت حسین علیه آلاف التحیة و الثناء و اصحابش را می کندم . 1⃣1⃣ خون آنها به خداوند تحویل داده شد . ابن عباس گوید : در شبی که حضرت حسین علیه آلاف التحیة و الثناء شهید شده بود ، در خواب دیدم که پیامبر صلی الله علیه و آله شیشه ای بدست دارد و خون هایی را در آن جمع می کند ، گفتم : ای رسول خدا صلی الله علیه و آله ! اینها چیست ؟ فرمودند : اینها خون حسین علیه آلاف التحیة و الثناء و اصحاب اوست که به سوی خداوند بالا می برم . چون صبح شد ابن عباس شهید شدن امام حسین علیه آلاف التحیة و الثناء و خواب خود را برای مردم نقل کرد ‌، بعد معلوم شد که در همان روز شهید شده است . 2⃣1⃣ خداوند از آنها خشنود است . 3⃣1⃣ درجات آنها از همه شهداء بالاتر است . 4⃣1⃣ عباراتی در زیارت آنها آمده که برای دیگر اصحاب نقل نشده است ؛ از قبیل : أَوْلِیٰاءُ اللهِ ، أَصْفِیٰاءُ اللهِ ، أَبْرٰارُ اللهِ ، اَلطّٰاهِرُونَ ، اَلْمَهْدِیُّونَ ، شِیعَةُ اللهِ و ... 5⃣1⃣ در زهد و تقوی و عبادت و... سرآمد بودند . مثلاً درباره حبیب بن مظاهر نوشته اند که حافظ قرآن بوده ، و هر شب بعد از نماز عشا تا طلوع فجر یک ختم قرآن می نمود . 6⃣1⃣ با شهادت آنها دین خدا ، حق ، ولایت ، نماز ، روزه ، جهاد و... همه زنده شد ، و اگر آنها شهید نشده بودند حتی اسمی از دین باقی نمانده بود . ارشاد شیخ مفید ، مثیرالأحزان ، الموسوعة ، بحارالأنوار علامه مجلسی ، کامل الزیارات ابن قولویه ، وسائل الشیعه ، منتخب التواریخ ، معانی الأخبار ، نفس المهموم ، امالی شیخ صدوق ، امالی شیخ طوسی ، مفاتیح الجنان ، سحاب رحمت . ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🔎💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🔍
﷽؛ 🚨 ✨ در یکی از شهرهای هند ، شخصی از دوستان اهل البیت علیهماالسلام ثروت فراوانی داشت ، هر سال در ماه محرم مجلس عزای سیدالشهداء علیه السلام بر پا می کرد و مال زیادی صرف می نمود ، و در روز و شب سفره می انداخت و فقراء و بیچارگان را اطعام می کرد ، تا آنکه نزد فرماندار از او سعایت کردند و فرماندار چون دشمن اهل البیت بود ، دستور داد او را حاضر کردند ، وی را دشنام داد و امر کرد که او را بزنند و اموال او را مصادره نمایند. 🔹تمام اموال او را گرفتند ، چون ماه محرم رسید و توانایی بر پا کردن مجلس عزا را نداشت بسیار ناراحت شد. 🔸زن صالحه ای داشت گفت : برای چه ناراحتی ، چرا گریه می کنی ؟ 🔹پاسخ داد : چون نمی توانم عزای آن حضرت بپا کنم. زن گفت : ناراحت نشو ، فرزند خویش را به شهری دور ببر و به اسم غلام بفروش و پول آن را خرج عزاداری نما . 🔸آن مرد خوشحال شد ، سراغ جوانش آمده ، حکایت را بیان کرد ، آن جوان گفت : من خود را فدای حسین فاطمه می کنم . پس آن مرد جوانش را به شهری دور برد و او را در معرض فروش قرار داد . 🔹مردی جلیل القدر و نورانی را دید ، به او فرمود : چه اراده با این جوان داری ؟ گفت : او را می فروشم . آن بزرگوار بدون چانه زدن او را خرید . 🔸آن تاجر با خوشحالی به شهر خود باز گشت و به خانه رفت و جریان را برای زن خود نقل می کرد که جوان از در وارد شد . پدرش گفت : مگر فرار کردی ؟ گفت : نه ، گفت : برای چه آمدی ؟ 🔹جوان گفت : آنگاه که تو رفتی گریه گلویم را گرفت . آن بزرگوار به من فرمود : چرا گریه می کنی ؟ گفتم : برای فراق آقایم ، چون خوب مولایی داشتم به من نهایت احسان می نمود . 🔸آن بزرگوار فرمود : تو غلام او نیستی بلکه فرزند او می باشی . گفتم : ای سید و آقای من ! شما کیستید ؟! فرمود : من آنم که پدرت به خاطر من تو را فروخت . " أَنَّا الْغَرِیبُ الْمُشَرَّد ، أَنَّا الَّذٍی قَتَلُونِی عَطْشٰاناً ". ناراحت نباش ، من تو را به پدرت برمی گردانم . چون برگشتی به او بگو : والی اموال تو را با زیادی همراه با احسان و نیکویی فراوان به تو برمی گرداند . آنگاه مرا برگردانید و از چشم من غایب شد . 🔹در این گفتگو بودند که درب خانه زده شد ، چون درب را گشودند شخصی گفت : امیر شما را میخواهد . 🔸چون آن مرد نزد امیر حاضر شد ، از او تجلیل کرد ، و عذر آورده ، و طلب حلیّت نمود، و هر چه از او گرفته بود با اضافاتی رد نمود ، و گفت : ای مرد صالح ! در تشکیل مجالس عزای سیدالشهداء علیه السلام کوشش کن ، من نیز هر سال ده هزار درهم برایت میفرستم . 🔹جناب امام حسین علیه السلام را دیدم ، به من فرمودند : آیا اذیت میکنی کسی که عزای من را بر پا میکند ، و اموال او را میگیری ؟! هر چه از او مصادره کرده ای برگردان ، وگرنه به زمین دستور میدهم که تورا با اموالت فرو برد ، دراین کار تعجیل کن پیش از آنکه بلا بر تو نازل شود . و به برکت آن حضرت من و خانواده و بستگان و رفقایم همه هدایت یافتیم و شیعه شدیم . 🌱وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعٰالَمِینَ🌱 🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆 @Javanmardi_langarudi 🌼شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید🌼
﷽؛ علیه‌السلام در مقابل می‌فرماید : « لَقَدِ اقْشَعَرَّتْ‏ لِدِمَائِكُمْ أَظِلَّةُ الْعَرْشِ »؛ معنایش این است که ای جدّ من ، در مقابل خون تو ، عرش همراه با ارواح خلائق همه لرزید . ؟! یعنی در مقابل خون تو ، روح موسی لرزید ، روح عیسی لرزید ، روح ابراهیم لرزید ، عرش خدا لرزید ، کُرسی و لوح و قلم لرزیدند . ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجّت الاسلام والمسلمین سیّد شمس الدّین جوانمردی لنگرودی 🌐
10.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽؛ 👈 دین بدون گریه معیب میشه ! 👈 گریه بر ابی‌عبدالله در اوج ارزشهاست ... ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi
8.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽؛ 👈 کجای دنیا سر بریده دیدنِ دخترش رفته ... 👈 بابا رگهای گلوتو کی بریده .... ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi
15.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽؛ " كيميايی است عجب تعزيه‌داری حسين كه نبايد ز كسی منت اكسير كشيد " ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi
﷽؛ ✅ حضور در عزاداری هنگام شیوع بیماری 📝 سؤال : حضور در مجلس و مراسم عزاداری سالار شهیدان علیه‌السلام هنگام شیوع بیماری مانند کرونا چه حکمی دارد ؟ 📖 جواب : با رعایت نکات بهداشتی و دستورالعمل های مرتبط ، اشکال ندارد ؛ بلکه از بهترین کارها و جزء مستحبات موکّد است . ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi
11.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽؛ 👈 مگه مهمان رو با تیغ و نیزه استقبال میکنن ؟! 👈 حسین جان اینجا تمام غم های عالم به دلم نشست ... ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi
﷽؛ 🔥 عاقبت ننگین یزید 💥 یزید سال اول حادثۀ کربلا را ایجاد کرد ، پشیمان شد ؟ یعنی وقتی داستان کربلا را برایش گفتند و حتی سرهای بریده را جلویش گذاشتند ، صدای نالۀ زن و بچه را از خرابه می‌شنید پشیمان شد ؟ 💥 اگر پشیمان شده بود که سال دوم به ارتشش دستور نمی‌داد به مدینه هجوم کنید ، مرد و زن را قتل‌عام کنید و زنان و دختران مدینه هم به شما حلال هستند . آمدند یورش آوردند به مدینه ، به احترام منبر نمی‌گویم سر زن‌ها و دخترهای مردم چه آوردند ، فقط یک کارشان را می‌گویم که این چند روزی که می‌خواستند در مدینه باشند ، می‌خواستند اسب‌هایشان یک جا در اختیارشان باشد ، کل حرم پیغمبر و مسجد را اصطبل کردند ، پشیمان شد ؟ 💥 سال سوم دستور داد کعبه را خراب بکنید و هر چه دارد و ندارد آتش بزنید و نابود کنید که خدا مهلتش نداد ؛ در بیابان برای شکار می‌رفت اسبش را خدا رم داد با کله زد زمین و جمجمه‌اش را خورد کرد و برد جهنم . اگر این گرایش‌های منفی ریشه‌دار بشود برگشت خیلی مشکل است . شنیدید فرشتگان محال است از پاکی خودشان تنزل کنند و کسانی که به‌نهایت پستی حیوانیت رسیدند محال است حرکت رو به بالا پیدا بکنند ، همان جا ماندگارند . مدظله‌الوارف ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجّت الاسلام والمسلمین سیّد شمس الدّین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ 🌟 آن قبر کوچک در گوشه‌ی خرابه‌ی شام یک ستاره است که هزار و چهارصد سال بگذشته و همچنان می‌درخشد . 🌕 قبر سلاطین عالم محو شد ولی قبر این دختر سه ساله مثل پاره‌ی ماه می‌درخشد . ☝️🏻 « أَنَّ الله تَعَالَى حَافِظُكُمْ¹ » ؛ خدا این‌چنین نگه دارنده است ؛ نام عالمیان گم شود ، اسم شما از میان نرود . ۱. مقتل الحسین، مقرم، ص۱۱۹. مصباح الهدی، ج۳، آیت الله العظمی وحید خراسانی ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi
﷽؛ با آن دستان کوچک سر را برداشت و بر سینه گرفت . مرتب می‌گفت : پدر ! چه کسی محاسنت را به خون سرت خضاب کرده است ؟ چه کسی رگ‌هایت را بریده است ؟ چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد ؟ پدر ! چه کسی به فریاد یتیمان برسد ؟ چه کسی از این غصه دارها پرستاری کند ؟ از کتاب مروری بر مقتل سید الشهداء علیه‌السلام صفحه 118 استاد حسین انصاریان
﷽؛ 💕 کاروان کربلا ، از کوفه راهي شام شد ، همان کارواني که اهل بيت پيامبر بودند و به اسيري از کربلا آورده شده بودند ، در بين راه که سختي و مشکلات بر رقيه کوچک فشار آورده بود ، شروع به گريه و ناله کرد . يکي از دشمنان چون آن فرياد و ضجه را شنيد، به رقيه (سلام الله علیها) گفت : اي کنيز ، ساکت باش ؛ زيرا با گريه تو ناراحت مي شوم . آن حضرت بيشتر اشک ريخت ، بار ديگر آن نامرد گفت : اي دختر خارجي ، ساکت باش . حرف هاي زجر دهنده آن مرد ، قلب رقيه (سلام الله علیها) را شکست ، رو به سر پدر فرمود : اي پدر ! تو را از روي ستم و دشمني کشتند و نام خارجي را هم بر تو گذاردند ، پس از اين جمله ها ، آن دشمن خدا، غضب کرد و با عصبانيت رقيه را از روي شتر بر زمين انداخت . ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ 💕 بعد از ورود اهل بيت امام حسين (علیه السلام) به شام ، آنان را در خرابه اي نزديک کاخ سبز يزيد جاي دادند . روزها آفتاب و شب ها ، سرما به شدت آنان را اذيت مي کرد . علاوه بر آن ، نگاه مردم شام که به تماشاي خرابه نشينان مي آمدند ، داغي جان سوز بود . روزي حضرت رقيه (سلام الله علیها) ، به جمع شاميان که در حال برگشتن به خانه هاي خود بودند ، اشاره کرد و ناله اي دردناک از دل برآورد و به عمه اش گفت : اي عمه ، اينان کجا مي روند ؟ آن حضرت فرمود : اي نور چشمم اينان ره سپار خانه و کاشانه خود هستند . رقيه گفت : عمه جان مگر ما خانه نداريم ، و زينب (سلام الله علیها) فرمود : نه ، ما در اين جا غريبه هستيم و خانه اي نداريم ، خانه ما در مدينه است. با شنيدن اين سخن ، صداي ناله و گريه رقيه بلند شد . ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ و 💕 سختي هاي اسارت ، رقيه (سلام الله علیها) را به شدت مي رنجاند و او يک سره بهانه بابا را مي گرفت ، شبي در خرابه شام و در خواب ، پدر را ديد ، چون از خواب برخاست و چشم گشود ، خود را در خرابه يافت و از پدر نشاني نديد . از عمه سراغ پدر را گرفت و زينب (سلام الله علیها) بسيار گريه کرد و رقيه (سلام الله علیها) نيز با عمه گريست . آن شب باز صداي عزاداري زنان اهل بيت بلند شد ؛ مجلسي که نوحه سرايش رقيه (سلام الله علیها) بود . از سر و صداي اهل بيت ، يزيد از خواب بيدار شد و پرسيد چه خبر است ؟ به او خبر دادند که کودکي سراغ پدرش را گرفته است . يزيد دستوري داد ، سر پدرش را براي او ببرند . اين دستور يزيد نشان از رذالت و شقاوت طينت او بود و برگي ديگر از دفتر مظلوميت هاي بي شمار اهل بيت را گشود . ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ 💕 وقتي به دستور يزيد ، سر پدر را براي رقيه (سلام الله علیها) آوردند ، رقيه سر را در بغل گرفت و عقده هاي دل را باز کرد و هر چه مي خواست با سر بابا گفت . آن شب رقيه (سلام الله علیها) ، گم شده خود را يافته بود ، اما بي نوازش و آغوش گرم . پس لب هايش را بر لب هاي بابا گذاشت و آن قدر گريست تا جان به جان آفرين تسليم کرد. پشت خميده زينب (سلام الله علیها) شکست ، رو به سر برادر فرمود : آغوش بگشا که امانتت را باز گرداندم . ديگر کسي ناله هاي شبانه رقيه (سلام الله علیها) را در فراق پدر نشنيد . ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ 💕 هنگامي که در خرابه شام ، سر پدر را نزد رقيه (سلام الله علیها) آوردند ، آن دختر کوچک بسيار گريست و سخناني بر زبان آورد که شيون اهل بيت (علیهماالسلام) را بلند کرد و آتش بر دل زينب (سلام الله علیها) نشاند : پدر جان ! کدام سنگ دلي سرت را بريد و محاسن تو را به خون پاکت خضاب کرد ؟ پدر جان ! چه کسي مرا در کودکي يتيم کرد ؟ پس از مادر از غم فراق او به دامان تو پناه مي آوردم و محبت او را در چشم هاي تو سراغ مي گرفتم ، اکنون پس از تو به دامان که پناه برم ؟ پدر جان ! پس از تو چه کسي نگهبان دختر کوچکت خواهد بود ، تا اين نهال نو پا به بار بنشيند ؟ پدر جان ! پس از تو چه کسي غم خوار چشم هاي گريان من خواهد بود ؟ پدر جان ! در کربلا ، مرا تازيانه زدند ، خيمه ها را سوزاندند ، طناب بر گردن ما انداختند و بر شتر بي جحاز سوار کردند و ما را همچون اسیران از کوفه به شام آوردند . ✍ پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت استاد انصاریان ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ 🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆 @Javanmardi_langarudi 🌧أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌧