امشب کمی از حاج خانم حرف می زنم. از مادر سه شهید.
یادمه اون روزای آخر که نمیتونست بشینه رفتم روی تخت کنارشون نشستم و شروع کردیم به صحبت.
بهشون گفتم حاج خانم خواب شهدا رو هم میبینی؟
یه لبخندی زد و گفت چرا خواب؟!!
یه چیز بهت میگم تا زنده هستم به کسی نگو!
قول دادم که تا زنده هست به کسی نگم.
با همون لبخند به من گفت همین جایی که الان نشستی دیروز قاسم(پسر دوم و شهید اول خانواده) نشسته بود و با هم کلی حرف زدیم.
راستی حاج خانم برای هیچکدوم از پسراش گریه نکرد دلیلش رو پرسیدن میگفت نمیخوام ضدانقلاب ببینه و با گریه من خوشحال بشه...
یکسالی هم خدمت رهبر معظم انقلاب رسیدن به ایشون عرض کردن شما و امام دستور دادید من پسرام رو فرستادم و شهید شدن الانم اگه امر کنید دست قاتلین بچه هام رو میبوسم!
ذوب در ولایت یعنی این...
به نظرتون اگه زنده موندیم و اینها رو سالها بعد برای نوه هامون تعریف کنیم باور میکنن؟
#ایمان_راسخ #مادر_شهید
منبع: کانال خبر فوری
#شبکه_تحول
#شبکه_مردمی_یاران_مردم
#شمیم
#حسین_مهدیزاده
https://eitaa.com/Hossain_mahdizadeh