♦️«ارادت به امام خمینی(ره)» در وصیتنامه شهیدان انقلاب اسلامی (7)
🌷#شهید عباس حکیمیان:
🔹«خدا را شکر میکنم که چنین رهبر بزرگی را در مسیر راهم قرار داد که ذره ای از نور ایمان را در قلبم بتاباند، تا خود و خدای خویش را بیشتر بشناسم.
از شما دوستان خواهش میکنم دست از یاری امام برندارید که زمان، زمان امتحان است.»
🇮🇷کانال پیام قرآن ↙️
@Payame_Quran
🇮🇷کانال جهاد تبیین صادق ↙️
@Sadegh_Farazi
♦️«ارادت به امام خمینی(ره)» در وصیتنامه شهیدان انقلاب اسلامی (8)
🌷#شهید حسن جوبیان:
🔹«شما را به خدا سوگند که مبادا، امام خمینی، این امید مستضعفان را تنها بگذارید که به سقوط کشانده خواهید شد و اگر عصیانگری کردید، تا ابد زیر دست کفار خواهید بود.»
🇮🇷کانال پیام قرآن ↙️
@Payame_Quran
🇮🇷کانال جهاد تبیین صادق ↙️
@Sadegh_Farazi
♦️«ارادت به امام خمینی(ره)» در وصیتنامه شهیدان انقلاب اسلامی (9)
🌷#شهید احمد گلآرایی:
🔹«از شما میخواهم که قدر این نائب مهدی (عج) را بدانید که اطاعت او واجب شرعی است.»
🇮🇷کانال پیام قرآن ↙️
@Payame_Quran
🇮🇷کانال جهاد تبیین صادق ↙️
@Sadegh_Farazi
♦️«ارادت به امام خمینی(ره)» در وصیتنامه شهیدان انقلاب اسلامی (10)
🌷#شهید حسین مرنجابیان:
🔹«با اطاعت از امام خمینی، این مرد بزرگ که فقط برای رضای خدا و به نفع مسلمین جهان بر علیه مستکبرین رسالت را انجام می دهد، یاری دهنده باشید و به حرفهایشان گوش دهید.»
🇮🇷کانال پیام قرآن ↙️
@Payame_Quran
🇮🇷کانال جهاد تبیین صادق ↙️
@Sadegh_Farazi
♦️«ارادت به امام خمینی(ره)» در وصیتنامه شهیدان انقلاب اسلامی (11)
🌷#شهید احمد قندیانی:
🔹«تمامی فرامین امام را به دل و جان پذیرا باشید و دست از این عالم بزرگوار بر ندارید.»
🇮🇷کانال پیام قرآن ↙️
@Payame_Quran
🇮🇷کانال جهاد تبیین صادق ↙️
@Sadegh_Farazi
♦️«ارادت به امام خمینی(ره)» در وصیتنامه شهیدان انقلاب اسلامی (12)
🌷#شهید حسن شعیبی:
🔹«امام عزیز! لبیک به ندایت گفتم و به جبهه روانه شدم چرا که امروز قیام پیامبر و امام حسین (ع) توسط روح خدا خمینی بزرگ رواج یافته است. قیامی که چهره تاریخ را عوض کرده است و می رود تا ظلم را در جهان از بین ببرد. لذا وظیفه شرعی خود دانستم تا به ندای هی من ناصر ینصرنی حسین و فرزندش لبیک گویم.»
🇮🇷کانال پیام قرآن ↙️
@Payame_Quran
🇮🇷کانال جهاد تبیین صادق ↙️
@Sadegh_Farazi
♦️«ارادت به امام خمینی(ره)» در وصیتنامه شهیدان انقلاب اسلامی (13)
🌷#شهید مجید کریم پناه:
🔹«در خط امام خمینی حرکت کنید نه زیاد تند که از امام جلو بیفتید و نه زیاد کند، که از امام عقب بمانید، فقط همگام با امام و در خط امام باشید.»
🇮🇷کانال پیام قرآن ↙️
@Payame_Quran
🇮🇷کانال جهاد تبیین صادق ↙️
@Sadegh_Farazi
♦️«ارادت به امام خمینی(ره)» در وصیتنامه شهیدان انقلاب اسلامی (14)
🌷#شهید مصطفی اقبالیان:
🔹«ای امت شهید پرور! اگر میخواهید که اهدنا الصراط المستقیم شامل حالتان شود، راه امام خمینی و خمینی ها را ادامه دهید و حتی لحظه ای از فرمان او غافل نشوید.
هیچوقت دست از حمایت امام برندارید و گوش به فرامین او دهید.»
🇮🇷کانال پیام قرآن ↙️
@Payame_Quran
🇮🇷کانال جهاد تبیین صادق ↙️
@Sadegh_Farazi
😁😁😁😁لبخند جبهه😁😁😁😁
♦️سوپرطلا!
🔸اکبر کاراته از تو خرابههای آبادان یه الاغ پیدا کرده بود؛ اسمش رو هم گذاشته بود: «سوپرطلا»! الاغ همیشهی خدا مریض بود و آب بینیش چند سانت آویزون. یه روز که اکبر کاراته برای بچهها سطلسطل شربت میبرد، الاغه سرشو کرده بود توی سطل شربت و نصف شربتا رو خورده بود. حالا اکبر کاراته هی شربتا رو لیوان میکرد و میداد بچهها و میگفت: بخورید که شفاست. کمکم بچهها به اکبر کاراته شک کردند و فهمیدند که الاغِ اکبر کاراته سرشو کرده داخل سطل شربت و نصفشو خورده. همه به آب آویزون شدهی بینی الاغ نگاه کردند و عق زدند. دست و پای اکبر کاراته رو گرفتند و انداختندش توی رودخونهی بهمنشیر. اکبر کاراته که داشت خفه میشد، داد میزد و میگفت: ای الاغ خر! اگه مُردم، اگه خفه شدم توی اون دنیا جلوتو میگیرم؛ حالا میبینی! او جیغوداد میکرد و بچهها از خنده ریسه رفته بودند.
📚مجموعه کتب اکبرکاراته، موسسه مطاف عشق
🇮🇷کانال پیام قرآن ↙️
@Payame_Quran
🇮🇷کانال جهاد تبیین صادق ↙️
@Sadegh_Farazi
😁😁😁😁لبخند جبهه😁😁😁😁
♦️یا اباالفضل ترکیدم!
🔸آمبولانس ایستاد روبهروی سنگر. بچهها خسته و کوفته یکییکی از داخلش پریدند پایین. اونا به حاج مسلم -پیرمرد مقر- سلام میکردند و آنطرفتر میایستادند. حاج مسلم نگاهشان میکرد و میگفت: سلام بابا اومدید؟ الهی شکر! همه که پیاده شدند، حاج مسلم چشمش افتاد به کسی که دراز به دراز افتاده بود ته آمبولانس. او را که دید، تند رفت جلو و گفت: بابا این دیگه کیه؟ شجاعی گفت: بابامسلم، اکبر کاراته هم پرید. حاج مسلم زد به سینهاش و گریهکنان گفت: ای خدا، آخرش این اکبری هم پرید! رفت جلوتر. دست گذاشت روی پاهاش و براش فاتحهای خوند. گریه کرد و یکدفعه رفت داخل آمبولانس. مجید گفت: کجا بابامسلم؟ میخوام برای آخرین بار صورتشو ببوسم. رفت داخل آمبولانس سنگینیاش را انداخت روی شکم اکبر کاراته و خواست ببوسدش. اکبر کاراته هنّی کرد. پرید بالا و خندهکنان گفت: یا اباالفضل ترکیدم! حاج مسلم ترسید. خودش را کشید عقب و بعد کپ شد روی اکبر کاراته و حالا نزن و کی بزن، و میگفت: که دیگه شهید میشی؟ ها! او اکبر کاراته را میزد و ما از خنده مرده بودیم.
📚مجموعه کتب اکبرکاراته، موسسه مطاف عشق
🇮🇷کانال پیام قرآن ↙️
@Payame_Quran
🇮🇷کانال جهاد تبیین صادق ↙️
@Sadegh_Farazi
😁😁😁😁لبخند جبهه😁😁😁😁
♦️که ریا نشه!!
🔸حاجآقا رفت نشست رو صندلی. او سخنرانی را شروع کرد و فقط از ثواب نماز شب گفت. در اوج صحبت بود که اکبر کاراته زد به پیشونیش. حاجآقا گفت: اکبر، چی شده؟ گفت: خوشحالم که اصلاً نماز شبم ترک نمیشه. نادی گفت: حاجآقا این اصلاً نمیدونه نماز شب سیبه یا نمازه. اکبر کاراته گفت: بعداً بهت میگم چیه!
پاشو برادر پاشو وقته نماز شبه. اینو نادی میگفت و پاهای بچهها را لگد میکرد، میرفت آن سنگر و بر میگشت. همه رو از خواب بیدار کرده بود. هرکسی چیزی میگفت؛ یکی فحش میداد، یکی میخندید و یکی...
نادی داشت با سرعت میرفت که اکبر کاراته پتو را از زیر پاهایش کشید. نادی رفت توی هوا و با کمر اومد روی زمین. اکبر کاراته پرید پتویی انداخت روشو و گفت: هورا بچهها، هورا! کوهی از رزمنده ریخته بودند روی نادی که حاجآقا با یک فانوس داخل سنگر شد و گفت چه خبره؟ اکبر کاراته گفت: هیچی، نادی داره نماز شب میخونه. طاهری گفت: آره ما ریختیم روش. کسی نبینه؛ که ریا نشه!
📚مجموعه کتب اکبرکاراته، موسسه مطاف عشق
🇮🇷کانال پیام قرآن ↙️
@Payame_Quran
🇮🇷کانال جهاد تبیین صادق ↙️
@Sadegh_Farazi