eitaa logo
🕋 کشکول معنوی 🕋 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ #امام_زمان مذهبی
44.9هزار دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
12.5هزار ویدیو
39 فایل
مجموعه کانالهای کشکول معنوی مدیریت : 👈 @mosafer_110_2 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝 #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
💚 زیباترین عبارٺ دنیا سـلام بود نامٺ همیشه مستحق احترام بود ازلطف بیکران شمامی‌کشم نفس آقا بدون عشـق توکارم تمام بود... 🌷 @𝓴𝓪𝓼𝓱𝓴𝓸𝓸𝓵𝓶𝓪𝓷𝓪𝓿𝓲 ✍️
دوشنبه های امام حسنی به نام آنکه تو را داده است نام حسن درود احسن الارباب من سلام حسن.... سلام بر برکات سپید سایه‌ی تو که نور داده به خورشید مستدام حسن... جان‌به‌قربان‌کریمی‌که‌کرم‌زنده‌از‌اوست @𝓴𝓪𝓼𝓱𝓴𝓸𝓸𝓵𝓶𝓪𝓷𝓪𝓿𝓲 ✍️
📖 🔰أَفَلَمْ یَسِیرُواْ فِى الْأَرْضِ فَیَنظُرُواْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَلِلْکَافِرِینَ أَمْثَالُهَا. 🔰پس آیا در زمین سیر نکردند، تا بنگرند سرانجام کسانى که قبل از آنان بودند چگونه بود؟ خداوند آنان را هلاک کرد و براى این کافران نیز همانند آن کیفرها خواهد بود. [سوره محمد(ص) آیه10] 💐 @𝓴𝓪𝓼𝓱𝓴𝓸𝓸𝓵𝓶𝓪𝓷𝓪𝓿𝓲 ✍️
🌸اگزوز مدتی بود, اگزوز ماشین آبرسانی مان خراب بود. هرچی نقی می گفت به ما اگزوز بدید زیر بار نمی رفتند. عیبش هم این بود که هر وقت می رفت جزیره جنوبی برای آبرسانی , انقدر اگزوز صدا می کرد که عراقی ها می بستنش به خمپاره. یک روز اقای سجاد ضیایی معاون تدارکات اومد جزیره. گفت نقی. ماشین من نو,. ماشینت را بده برم خط که اگر ترکش خورد این قراضه خراب بشه. نقی گفت چشم. تا سجاد رفت. نقی به سید اکبر (شهید نصیر زاده ) گفت سید سریع اگزوز ماشین ضیایی را باز کن ببند, رو ماشین آبرسان ! سید دست به کار شد. تا سجاد ضیایی برگردد کار تمام شده بود. سجاد رفت ماشینش را روشن کرد. ماشین شروع کرد به غار غار کردن. پیاده شد گفت چی کار این کردید؟؟؟ گفت: هیچی اگزوزش را عوض کردیم!
🍂🚶🍂🚶🍂🚶🍂 در بنی اسرائیل زندگی می کرد و به عبادت حق تعالی مشغول بود روزها را به روزه و شبها را بنماز و طاعت، تا بیست سال کارش همین بود تا که یک روز فریب خورده و کم کم از خدا کناره گرفت و عبادتها را تبدیل به معصیت و گناه کرد و از جمله گنه کاران قرار گرفت در این کار بیست سال باقی ماند یک روز آمد جلو آئینه خود را ببیند، نگاه کرد دید موهایش سفید شده از معصیتهای خود بدش آمد واز کرده های خود سخت پشیمان گردید. گفت خدایا بیست سال عبادت و بیست سال معصیت کردم اگر برگردم بسوی تو آیا قبولم می کنی. صدائی شنید که می فرماید: «اجبتنا فاحببناک ترکتنا فترکناک و عصیتنا فامهلناک و ان رجعت الینا قبلنا». تا آن وقتی که ما را دوست داشتی پس ما هم تو را دوست داشتیم. ترک ما کردی پس ما هم تو را ترک کردیم، معصیت ما را کردی ترا مهلت دادیم. پس اگر برگردی بجانب ما، تو را قبول می کنیم. پس توبه نمود و یکی از عبّاد قرار گرفت. از این مرحمتها از خدا نسبت به همه گنه کاران بوده و هست. بازآ بازآ هرآنچه هستی بازآی گر کافر و گبر و بت پرستی بازآی این درگه ما درگه نامیدی نیست صدبار اگر توبه شکستی بازآی 📙در کتاب ثمراة الحیوة جلد سوم صفحه 377