راهم افتاده به بازار اباعبدلله ..:) #شعرآیینی #علی‌اکبر_لطیفیان

#شعرآیینی #قبله‌مایل‌به‌تو #آسِدحمیدرضا_برقعی

کاخ ها ویرانه شـــــد، ویرانه‌اش شد بارگاه #شعرآیینی #آسِد‌حمیدرضا_برقعی

من آمدم که تو را با سپاه و تیغ بگیرم مرا به تیر نگاهی تو بی سپاه گرفتی:) #شعرآیینی #قاسم_صرافان #روح‌الامین

«احلیٰ» حدیث چشم‌های مهربانت بود آری تو طعم مرگ را پیشم عسل کردی حتی دهان زخم‌هایم نیز شیرین شد وقتی مرا مثل علی اکبر بغل کردی ..:) #شعرآیینی #قاسم_صرافان #روح‌الامین

همه‌ی دور و برم جلوه‌ای از کرببلا شد شهر از شک و یقین از عطش و واهمه پر بود هر دوراهی، راوی قصه‌ی حر بود سر تصمیم یکی شمر، یکی حرمله می‌شد حرّ‌ِ بالقوه، فراوان حر بالفعل، رها از خود و از شک شمر بالقوه، فراوان شمر بالفعل،طبق اخبار و آمار چه اندک آن طرف ابن زیادان زیادی این طرف مسلمِ کم یار ساکتان در صف سکه والیان در پی دینار #شعرآیینی #قاسم_صرافان

.💔. باده به دست تو کیست؟ طفل، شهیدِ جنون پیر غلام تو کیست؟ عشـــــــق علیه‌الســـــــلام #شعرآیینی #علیرضا_قزوه #روح‌الامین

به چشم کینه‌توزان اصغر و اکبر نمی‌آید علی باشی کفایت می‌کند تا دشمنت باشند… #شعرآیینی #سیدتقی_سیدی #روح‌الامین

.❤️‍🩹. به آب بوسه بزن آب را معطّر کن فرات تشنه‌ ی لب‌ های توست لب تر کن ..:) #شعرآیینی #آسِد‌حمیدرضا_برقعی #حاج‌محمود

#شعرآیینی #محسن_رضوانی

میان خاک کلام خدا مقطعه شد میان خاک الف لام میم طاها سر حروف اطهر قرآن و نعل تازۀ اسب .. چه خوب شد که نبوده است بر بدن‌ها سر #شعرآیینی #آسِدحمیدرضا_برقعی #روح‌الامین

تو را تا لحظه ی آخر نگاه من صدا می زد چراغی شعله شعله زیر باران دست و پا می زد حدود ساعت سه ، جان من می رفت آهسته .. برای غرق در دریا شدن می رفت آهسته #شعرآیینی #آسِد‌حمید‌رضا‌_برقعی #روح‌الامین