نقد تمثیل پدر و پسر،
تقلیل #جایگاه_رهبری به میانجیگری
در یکی از روایتهای رایج، مذاکرات #ایران با #آمریکا به ازدواجی تشبیه شده که در آن رهبری نقش پدری را دارد که با اکراه و مشروط، به خواستهی پسرش (مسئولان) تن میدهد. 
هدف این تمثیل، توجیه تفاوت میان هشدارهای رهبری و حمایت از تیم مذاکرهکننده برجام است. این تشبیه، با وجود ظاهر سادهسازی شدهاش، دچار چند خطای بنیادین تحلیلی است. 
 1⃣ نخست آنکه جایگاه #ولی_فقیه در نظام اسلامی، نه صرفاً مشاور یا ناظر، بلکه #رهبر و صاحب رأی در تصمیمات کلان ملی است.
 #رهبری در موضوع مذاکرات برجام، نه از سر اکراه، بلکه با در نظر گرفتن #مصالح_ملی، خطوط قرمز را تعیین کردند و در بزنگاههایی چون توقف تعلیق هستهای، مخالفت با زیادهخواهیهای غرب، و مدیریت پسابرجام، ورود مستقیم و تعیینکننده داشتند.
 2⃣ دوم آنکه این تمثیل، با تقلیل نقش رهبری به یک پدر نگران، عملاً شأن ولایت فقیه را به سطح #میانجیگری_خانوادگی فرو میکاهد؛
 در حالیکه ایشان مسئول هدایت راهبردی نظاماند، نه صرفاً همراهی با خواستههای جناحی.
 3⃣ سوم آنکه حمایت علنی رهبری از تیم مذاکرهکننده، نه نشانهی رضایت کامل، بلکه بخشی از منطق حکمرانی در عرصه بینالمللی است؛
 جایی که انسجام ملی و #اقتدار_دیپلماتیک باید حفظ شود این روایت، با وجود نیت همدلانه ، در عمل به #تحریف_جایگاه_رهبری و تضعیف فهم عمومی از ولایت فقیه منجر میشود. #بازرگان 6⃣