•کین•
خندش باهام چیکار میکنه؟ استخون شکسته رو جوش میده پوست زخم شده رو شفا میده نفس بند اومده رو جا میار
من تورو فقط به عنوان یک فرد دوست ندارم ،
بلکه تورو مثل میهنی دوست دارم که
وابستگی به غیر از اون رو نمیخوام 💙
•کین•
من برای بقیه برج زهرمارم برای تو اون گربه پشمالوی بغلی.
من برای بقیه تفلون نچسبم برای تو چسب اپوکسی.
•کین•
چون وا نمی کنی گرهی، خود گره مشو ابرو گشاده باش چو دستت گشاده نیست
غمگین مکن، اگر نکنی شاد خاطری
گر مرهم دلی نشوی، نیشتر مباش
عزیزم زیاد مزاحمت نمیشوم؛
فقط خواستم بگویم حتی اگر کسی در حد پرستش دوستت داشته باشد و قبله اش سمت چشمانت هم که باشد، حواست بهش نباشد خسته میشود خب!
گیرم خدای کسی هم بشوی؛
باید هوای بنده ات را داشته باشی یا نه؟!
خلاصه بُتِ عزیز!
لطفا کمی بیشتر حواست به این ستایشگرت باشد که همه جا را پر کرده از تو و توی هر شعر و غزلی اسمت را جار زده، آن هم با صدای بلند!
برای بت پرست جماعت، بت کم نیست ولی من به سمت و سوی قبله ی چشمان تو خو کرده ام، از قدیم هم گفته اند ترک عادت موجب مرض است...
پس بی زحمت کمی بیشتر هوای دل من را داشته باش که مرض لاعلاج نگیرد خدایی نکرده!
با احترام؛
امضا: یک عدد چشمانت بت پرستش کرده ی خسته!