eitaa logo
- کفیـل‌ !(:
1.8هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
5 فایل
- بسمِ‌خالقِ‌ماهـ " . . - در‌سَرم‌نیست‌بِه‌جزحال‌‌وهَوایِ‌تووعِشق شادَم‌ازاینکِه‌هَمه‌حال‌وهَوایم‌شُده‌ای(:!' #ماه‌عشیره . . . - اینجا ؟ برگرفته‌ازحرفای‌چندتادختردهه‌هشتادی * . . - کفیل ؟ ضمانت کننده ^^ . . - وقف‌ِآقای‌بی‌حرم .
مشاهده در ایتا
دانلود
کارمادادن ِجان مثل ِ سلیمانی‌هاست این‌ شهادت‌ بخدا عادت‌ ایرانی‌هاست (:
السلام علیک یا مهدی . .🤍
_
- کفیـل‌ !(:
_
می‌گفت:«با مامان و بابا تو مسیر برگشتن بودیم؛ مامان خسته شد و نشست روی جدول خیابون.» علیرضا که به اینجای حرف‌هاش رسید، مادر گریه‌اش گرفت و رفت بیرون. طاقت نیاورد... پسرک چشم‌ش راه گرفته به جایی نامعلوم و دارد توی ذهن‌ش بازسازی می‌کند. -‌ «مسابقه گذاشتیم با بابام، دویدیم که برویم موکب برای مامان شربت بیاریم...» مکث می‌کند. چشم‌ش دارد همین چند ساعت پیش را می‌بیند! - «... صدای انفجار اومد، موج زد، چشم‌هام بد جور سوخت، افتادم زمین...» پاچه‌ی شلوارش را آرام زد کنار. سوختگی و خراشیدگی خودش را نشان داد. همراه مادرش آمده بود بیمارستان. از پدرش اما حرفی نزد. رفتم بیرون تا حالی از پدر علیرضا بپرسم؛ اشک روی صورت زن می‌ریخت پایین: -‌ «بابای علیرضا رو گم کردیم... علیرضا خبر نداره، بهش گفتم بابا جایی دیگه بستری هست!» از پیش آن‌ها می‌روم. بیرون از بیمارستان مسئول بخش را می‌بینم. علیرضا را بهش می‌شناسانم تا از پدرش خبری بگیرم؛ -‌ بهشون گفتیم گم شده! چون الان موقعیتِ دادن خبر شهادت باباش نبود...!» ✍️ محمدحیدری
ما پای عقیده جان خویش آوردیم ؛ ما را بکشید زنده برمی‌گردیم !
- شنیدم‌خرابه‌تحویل‌میگیری‌ آباد‌تحویل‌میدی‌ آقا..! منم‌میشه‌تحویل‌بگیری‌؟! . . ــ ـ ـ ـ ـ ـ ــــــ𑁍ــــــ ـ ـ
حسین .. آقام ؛ همه میرن تو میمونی برام (((:
مارا ز جان دادن نترسانید .. از حان عزیزتر داشتیم که رفت !🚶‍♂💔 ‌ ..
شهیدِ گمنام ((:
شده ایم از گلایه خسته ؛ بیا ((: -ایهاالعزیز