eitaa logo
کانال ختم و ترحیم خوانی
14.6هزار دنبال‌کننده
447 عکس
258 ویدیو
30 فایل
بسم الله الرحمان رحیم کانال ختم و ترحیم خوانی🎤 اشعار پندیات، روضه، نوحه و... https://eitaa.com/joinchat/1758134425Ca7138e05ff تعرفه وتبلیغ @kianatv 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 کانال را به دوستانتان خودتان معرفی کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
دل که بی یاد تو و نور تو باشد دل نیست به جز از درد و غم و رنج و محن حاصل نیست آنکه راهش زتو دور است ندارد خیری بندگی جز در این خانه دگر قابل نیست دیده بگشای دلا، بین که همه رهگذریم هرکه با حق شده مانوس دگر غافل نیست به خداوند،  اجل همره ماست هر نفسی آنکه باور نکند بی ثمر است،  عاقل نیست این جهان فانی و عقباست سرای باقی وای بر آنکس که دیدار حقش نائل نیست هر دری بسته شود جز در پر فیض خدا آنکه دستش بسوی غیر رود سائل نیست 🔸️شاعر:
در فراق پدر .mp3
31.65M
🎧 نماهنگ پدران آسمانی غمگین و سوزناک👌 پیشنهاد دانلود👌 •┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••••┈• باصدای: حاج ابوالفضل فیض الله زاده از مداحان استان قم تقدیم به روح همه پدران آسمانی
. 🔵🔵🔵⚫️⚫️⚫️⚫️🔴🔴🔴🔴🔷🔷🔷🔷⬛️⬛️⬛️⬛️ غم دنیا مخور ای دوست که دنیا را فنا باشد برو در فکر عقبا باش بدان آن را بقا باشد اجل دنبال  انسان است ندارد ترسی از این کار بگیرد جان هریک را چه شاه و یا گدا باشد کجا از چنگ این صیاد بود راه گریز ما را ندارد رحمی بر انسان به این درد کی دوا. باشد رسد چون موعد مرگ بشر از روی تقدیرش نه یک لحظه کند تأخیر  نه جائی بر خفا باشد (۱) سلیمان گر شود انسان به پیش مرگ تسلیم است بشر را کی به پیش مرگ دگر چون و چرا باشد ببیند آدمی هر روز یکی تیرِ اجل خورده نمیدانم چرا غافل چنین او بی حیا باشد نمی گویم گدای سامره گردی در این دنیا ولیکن بنده ٔمال جهان گشتن خطا باشد بیا و حرمت پیران بجا آور   که پیر گردی خدایا رحم کن  پیری چه درد بی دوا باشد کجا باشد جوانمردی گرسنه باشد همسایه ولی بر سفره ات  هرشب ترا چند نوع غذا باشد کجا باشد روا حق ضعیفان  را کنی ضایع که تا شاید دو روزه  عمر. به منصب کدخدا باشد برای توبه تعجیل کن  که فرصت دائمی نبود که این دنیا محل کشت و. خرمن درجزا باشد (صفا) هرگز مشو مغرور که شعر و شاعری دانی که اشعارت عنایات حسین سرجدا باشد شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلائی ☑️☑️☑️☑️🔴🔴 وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ ۖ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً ۖ وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ (34) اعراف برای هر امتی مرگ هست پس اگر مرگ فرا برسد لحظه ایی پس و پیش نمیکند
❇️❇️❇️✳️✳️✳️♻️♻️♻️💙💙🩸 الا ای خاک ربودی گوهرم را دو تا دسته گل و تاج سرم را به همراهش دلم را بردی در خاک ربودی تو پدر ، هم مادرم را ****💙🩸 بنال ای نی که من آزرده جانم ز کف دادم تمام خانمانم نخواهم بعد از این دنیای فانی ز داغشون نمودی قد کمانم ****💙🩸 من از داغ عزیزان دل غمینم بنالم از فراق نازنینم دو تا گوهر ز دستم پر کشیدن چگونه ساکت و آرام نشینم ****🩸💙 الا ای خاک گرفتی اخترم را نهان کردی بخود تاج سرم را به یکباره مرا بیچاره کردی گرفتی هم پدر ، هم مادرم را ❤️💙 فلک قلب مرا ناسور  نمودی دو چشمانم ز غم  تو کور نمودی ز داغ جانگداز والدینم مرا در درد و غم محصور نمودی **💙🩸 بنال ای دل که سر تا پای من سوخت ز بهر مادر و بابای من سوخت پریشانم از این غم تا قیامت تمام هستی و دنیای  من سوخت *♦️💙 تو ای نی همدمم شو تا بنالم که از جور فلک بشکسته بالم چگونه کم کنم من آه و ناله عزیزانم همی آیند خیالم *💙🩸 شده یکسال که مجنونم به دنیا تمام دشت و صحرا میزنم پا بدنبال پدر با مادر خویش بگردم چون که گشتم زار و تنها ****❤️💙 بنال،ای دل که گشتم زار و تنها ز کف دادم انیس و مونسم را کجا پیدا کنم آن دل نوازان نمیشه اینچنین گل دیگه پیدا ***💙🩸 (صفا) آه از غم و آه از زمانه نماند هیچ کس اینجا جاودانه ز مرگ این دو تا گل درس گرفتم کنار هم بمانیم عاشقانه *🩸💙 شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی انتشار ممنوع
در سوگ پدر...مصادف بال ایام آخر سال به سبک غلاف خالی خنجر ❤️❤️❤️💜💜💜💜🔷🔷🔷🔹 توکه نیستی خونه ی ما ،ساکت وخالی وسرده باورم نمیشه میگن، که بابا، برنمیگرده تو بیا بزار دوباره ،خونمون صفا بگیره بابا جون بیا بخونه، نذار قلب من بمیره باباجون عیدت مبارک آخرساله و باز من ،پای این سفره میشینم قاب عکس تو رو امشب ،کنار سفره میچینم شب عیده اما بی تو واسه من شب عذابه تو که نیستی همه دنیا، رو سر منم خرابه باباجون عیدت مبارک پاشو بابا جون دوباره ،تاسحر خدا خدا کن مثل اون روزا دوباره، بچه ها توهی صداکن همه ی دلخوشی ما ،توشب عید تویی بابا همه محتاج دعاییم تودعا کن واسه ی ما باباجون عیدت مبارک حسین کریمی نیا
چون نمک از حد گذشت بیشک غذا شور میشود از منیّت هست که آدم از خدا دور میشود ایکه مینازی به چشمان سیاه و زلف خویش وقت پیری مو سفید و چشم کم نور میشود در کجا رفت گنج قارون و چه شد نوح نبی آدمی خواهی نخواهی طعمهٔ گور میشود هر چه کردی همدمت گردد ترا روز جزا ورنه جسمت زیر خروار خاک مستور میشود با مرارت میتوان بر مشکلات فائق شدن ورنه با تن پروری چون شام دیجور میشود زندگی را فرصت آزمودن چند باره نیست بی خبر پیک اجل بهر تو. مأمور میشود چون سکندر گر روی اندر پی آب بقا اینچنین آبی چطور بر تو تصور میشود با چنان قدرت سکندر رفت ما هم میرویم مردنش بر آدمیزاده تلنگر میشود گر بپوشی بر تنت پیراهن از جنس طلا اکثرا اینگونه پوشیدن تفاخر میشود گاه تعصّب باعث دوری ز خالق میشود ادّعای بی عمل داشتن تظاهر میشود گفته پیغمبر چنین آن پاک سیرت از عمل آدمی با خیر و شر خویش محشور میشود ای صفا با کار خیر بر دل تو حاکم میشوی آنکه باشد بی تفاوت آری. منفور میشود 🔸️شاعر: دیجور==شب به غایت تاریک / خیلی تاریک مستور= استتار شده / پوشیده شده تلنگر = هشدار دادن با سر انگشت زدن / بیدار کننده منفور =پست
جسم ما هم زیر خاک  روزی نهان خواهد شد عاقبت این گلشن عمرت خزان خواهد شد میرسد باحکم مرگ پیک حق در کوی تو گر به هندوستان روی نزدت عیان خواهد شد دل درون سینه بند آید از روی هراس لال از ِ وحشتش آن لحظه زبان خواهد شد گر چه انسان نداند وقت اجلاس نزول به یقین روزی به ماهم میهمان خواهد شد اینقدر غرّه به زیبائی و نیرو مشو چین  وچین  صورت وقامت چو کمان خواهد شد آنچنان محو شوی از نظر خلق جهان حسن وآوازهٔ ازتو بی نشان خواهد شد هرچه از ثروت وملک هست برسد ورّاثت عمل از خیر وزشر همرهتان خواهد شد وای از محشر ورسوائیِ در پای عمل دست وپا شاهد و مجبور به بیان خواهد شد پای میزان عمل اصل ونصب نیست عزیز مستحق هرچه که باشی تو همان خواهد شد هرچه گفتند و قیامت هست تو کردی تکذیب باش بچشم خود  ببینی چه فغان خواهد شد پس بیا زره ایی تردید نما برسخنت که چه خاکی بکنی سر گر همان خواهد شد ترک کن این همه خودخواهی وهم کبر وریا بخداوند سبب قرب تو آن خواهد شد آنچه گفته به تو در شعر  (صفا) از سر خیر گر کنی مشی ومرام ترفیعت آن خواهد شد 🔸️شاعر:
آید امشب گر تورا وقت سفر اماده ایی طی کنی اینک مسیر پر خطر اماده ایی گر بیاید قابض الارواح و گوید زود باش عمرت ای انسان دگر آمد به سر آماده ایی این سفر را توشه ی بسیار خواهد لاجرم بر عبور از راه سخت این گذر آماده ایی روزگاری فرصت ماهم به پایان میرسد روی شانه می برندت چون ز در آماده ایی کاروان بر خیزد و آید صدای الرحیل چون بگوش آید زمانی این خبر آماده ایی آشیانی بر درخت پیر وخشکی ساختی تا که بگشایی از این جا بال و پر آماده ایی تار گیسوی سپیدی کرد اینگونه خطاب بهر دل کندن زمال و سیم و زر آماده ایی هر زبانی میچشد القصه طعم مرگ را تا بنوشی جام مرگ ای محتضر، آماده ی؟ 🔸️شاعر:
دلاجزنیکنامی ، چیزی ازانسان نمی ماند ❇️❇️❇️❇️♻️♻️♻️♻️💙💙💙🩸 دلاجزنیکنامی ، چیزی ازانسان نمی ماند چنانکه جزخدا، دردهرجاویدان نمی ماند اگرخضرپیمبرهم شوی ، این پند را بشنو که اب زندگی درچشمه حیوان نمی ماند من ازچاک گریبان ، عزیز مصردانستم که ننگ افترا ، برپاکی دامان نمی ماند ذلیخارا  بگو، تااستین با خون دل شوید که یوسف تاابد، درگوشه زندان نمی ماند من از شیب وفراز این جهان سفله فهمیدم که اوضاع جهان درکارخود، یکسان نمی ماند برون کن ازسرت ؛ فکر گنه حتی به پنهانی که زیر ابر، ماهی ، تا ابد پنهان نمی ماند درایام جوانی ، فکر فردای قیامت کن که درپیری، برایت فرصت جبران نمی ماند فلانی رفت امروز و ، توهم فردا به دنبالش خدارا همتی کن ، کین جهان جان نمی ماند من ژولیده میگویم ، دوصد بار دگر ایدل بجز اثار نیکو، چیزی از انسان نمی ماند
39052_13971120221622_1135908.mp3
1.14M
مادرِ خسته، مادر من پهلو شكسته، مادر من به خون نشسته، مادرِ من ای قد خمیده، مادرم ـ غربت كشیده، مادرم وای مادرم وای ـ مادر من(۴) رفتی ز خانه، ای بهارم از آشیانه، ای نگارم چرا شبانه، بی قرارم ای بود و هستم، مادرم ـ رفتی ز دستم، مادرم وای مادرم وای ـ مادر من(۴) بنگر به طفلِ نورِ عینت به حالِ زارِ زینبینت اشك حسن، آهِ حسینت مادر كجایی، مادرم ـ داد از جدایی، مادرم وای مادرم وای ـ مادر من(۴) چادر خاكی بر سرِ من سجاده‌ی تو بسترِ من آتش گرفته پیكرِ من احساسِ بابا، مادرم ـ ای یاسِ بابا، مادرم وای مادرم وای ـ مادر من(۴)
گلم مزارون اوسته ئوزوم هرجمعه آخشامی گوز یولدا قویمارام سنی آی مهربان آتا آی زحمتیمی چکن آتا کیپریکلریملن سیلسم اگر قبریوین توزون اولماز بوگردنیمده کی حقین ادا آتا وفالی آتا ،زحمتکش آتا آی یاسا گلنلر،نه گوزل اولار دده جان ورنده جوان بالا باشین آلا دیزی اوسته، الله هیچ کیمی غریب ئاولدورمه، امام موسی بن جعفر آقا زندان گوشه سینده یوزون دوندردی بالالارینا اوغول رضا ئولورم، گوردی هراینه گلن اولمادی، دیدی افسوس بوغربتده غریبم وطنیم یوخ صد حیف عیادت گدقندی گلنیم یوخ چاره ام ندی الله اگر ئولسم کفنیم یوخ بئله غریب ئولورم آیییییی آتاجان ،آی ایویمین یاراشیقی دده، کوینگون آغ ساخلارام یوارام آغ ساخلارام بیرده قوناخ گله سن گوزوم اوسته ساخلارام آی دده آتانین تکجه آدی کل بودنیایه دییر آتانین بیر باخشی ملک سلیمانه دییر عزیزان من آتا بیر گلدی گلستاندا اونا تای اولماز آتانین عطری بوتون باغ وگلستانه دییر اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، روح پر فتوح مرحوم.......شاد الفاتحه مع الصلوات
‍ ◈ 🖤◈✱🖤◈ ✱🖤◈ ◈ 🖤◈✱🖤◈ ✱🖤◈                ﷽ (ع)آمد   العباس(ع)   های_یک_تا_سه        مهم برای روضه کنید گویند فقیری به مدینه به دلی زار آمد به در خانۀ عباس علمدار  زد بوسه بر آن درگه و استاد مؤدب گفتا به ادب با پسر حیدر کرار  😭😭😭 کی صاحب این خانه یکی مرد فقیرم بیمار و تهیدست و گرفتار و دل افکار  هر سال در این فصل از این خانه گرفتم بر خرجی یکسالۀ خود هدیۀ بسیار  😭😭😭 گفتا به زنان ام‌بنین مادر عباس با سوز دل سوخته و دیدۀ خون بار  کز زیور و زر هر چه که دارید بیارید بخشید بر این مرد فقیر از ره ایثار  خود سائل هر سالۀ عباس من است این عباس دل آزرده شود گر برود زار  دادند بدو زیور و زر هر چه که می‌بود از لطف و کرم عترت پیغمبر مختار  😭😭😭 سائل که نگاهش به زر و سیم بیفتاد بگذاشت ز غم چهره دلخسته به دیوار  گفتند همه هستی این خانه همین بود ای مرد عرب اشک میفشان تو به رخسار  😭😭😭 آن سائل دلباخته این گفت به زاری: کی در همه جا بوده به خیل ضعفا یار  بر من در این خانه گدایی است بهانه من عاشق عباسم، نه عاشق دینار  من آمده‌ام بازوی عباس ببوسم من در پی گل روی نهادم سوی گلزار  😭😭😭 هر سال زدم بوسه بر آن دست مبارک هر بار شدم محو رخ صاحب این دار   یک لحظه بگوئید که عباس بیاید باشد که برم فیض از آن چهره دگر بار  😭😭😭 ناگاه زنان شیونشان رفت به گردون گفتند: فروبند لب ای مرد گرفتار  ای عاشق دلسوخته‌ ای محو رخ دوست ای سائل دلباخته، ای طالب دیدار   دستی که زدی بوسه، جدا گشت ز پیکر ماهی که تو دیدی به زمین گشت نگونسار  😭😭😭 آن دست کزو خرجی یکساله گرفتی شد قطع ز تیغ ستم دشمن خونخوار  سر بر سر نی، دست جدا، تن به روی خاک لب تشنه، جگر سوخته، دل شعله‌ای از نار  😭😭😭 این طایفه هستند در این خانه سیه پوش این خانه بود در غم عباس عزادار این مادر پیری که قدش گشته خمیده سر تا به قدم سوخته چون شمع شب تار   این مادر دلسوختۀ چار شهید است گردیده دو تا قامتش از ماتم آن چهار  😭😭😭 این مادر عباس همان ام‌بنین است دادند بنینش همه جان در ره دادار  سوگند به آن مادر و ان چار شهیدش بگذر ز گناه همه ای خالق غفار ✍ غلامرضا سازگار 🎧🎤 👌     دعای فرج     👇👇👇👇👇
بنال ای نی دلُم آشفته حاله خوشی بر روزگارِ مو محاله😭 بنال ای نی که گردیدُم پریشون شده کاشانه ام شام غریبون😭 دریغا مادرم بارِ سفر بست گُلِ خوش عطر وبویُم رفته ازدست😭 دلم از بیکسی دریای خون شد زِ بعد مادرُم دردُم فزون شد😭 غمِ مادر به جون مو شرر زد فراقش شعله ای بر خشک وُتَر زد😭 نداره کَس خبر از آه و دردُم اسیر غصه ها و کوچه گَردُم😭 خداوندا دلُم سامان نداره غمِ بی مادران پایان نداره😭 منو و بی مادری ای داد و بیداد غمِ بی یاوری ای داد و بیداد😭 ✍
707.5K
🎤کربلایی روح الله کمایی
838.4K
◾دشتی ختم خواهر◾ 😭🖤 📝 🎤🎵 زمونه با دلُم داره سرِ جنگ بخونُم بهرِ خواهر با دلِ تنگ غمت در باورم هرگز نگُنجد کجا خواهر تو را بینم مجدد صفا از این دلِ ویرانه رفته غمت را شمع با پروانه گفته زِ داغت این دلم را غم گرفته فضای خانه را ماتم گرفته سرِ قبرش منم با دیده ی تَر میون سینه دارم داغ خواهر فلک تیرُم مزن قلبُم شکسته غم اومد بر دلِ مو دسته دسته نمی دونُم چه بر حالُم رسیده که روزگار پَر و بالُم بُریده تو را زود است در خاک آرمیدن حدیث هجر تو ناگه شنیدن بگو(هستی)تو از قلبِ حزینم بخوان(پرویزی)داغت را نبینم
Recorded Audio Jan-17-2023 11-20-51 AM [001].mp3
12.33M
مداح بختیاری: ◾دشتی جانسوز همگام با نی◾ فلک داد و فلک داد و فلک داد فلک بر روی زخمِ مو نمک داد فلک اُف بر تو باد آیا ندیدی که بر قلب مو تیغِ غم کشیدی فلک از کودکی خیری ندیدُم غمِ عالم به روی دل کشیدُم فلک دیدی عجب خاکی بِسر شد درون سینه آتش شعله ور شد فلک هفت روزه موگشتُم زمین گیر زِ غم بر پای مو بستی تو زنجیر دلوم هفت روزه که میسوزه از غم دو چشمونُم شده دریای ماتم دلی پُر غصه چون خونابه دارُم تو رفتی و سیه شد روزگارُم مثالِ کشتیِ بر گِل نشسته شدم از داغِ تو من زار و خسته طبیبان دردِ تو درمون نکردن رفیقان از غمت آزرده گشتن فلک(هستی)زِ تو داره شکایت کند(پرویزی)از غمها حکایت اجرای سبک: مداح بختیاری استاد پیام پرویزی از شهر قلعه تل🎤 نی نواز استاد مجید شریفی سراینده شعر: خ علیمحمدی از شهرستان شوشتر📝
707.5K
بنال ای نی دلُم آشفته حاله خوشی بر روزگارِ مو محاله😭 بنال ای نی که گردیدُم پریشون شده کاشانه ام شام غریبون😭 دریغا مادرم بارِ سفر بست گُلِ خوش عطر وبویُم رفته ازدست😭 دلم از بیکسی دریای خون شد زِ بعد مادرُم دردُم فزون شد😭 غمِ مادر به جون مو شرر زد فراقش شعله ای بر خشک وُتَر زد😭 نداره کَس خبر از آه و دردُم اسیر غصه ها و کوچه گَردُم😭 خداوندا دلُم سامان نداره غمِ بی مادران پایان نداره😭 منو و بی مادری ای داد و بیداد غمِ بی یاوری ای داد و بیداد😭 ✍
نویسنده : ،مجلس ختم و ترحیم ، تشییع جنازه دختر . درداغ دختر از دست داده گریز دوم به روضه فرزند -( گریز به روضه ی حضرت رقیه(س) برای فرزند دختر ) * آی پدر و مادر دختر از دست داده، دختر برکت زندگی و شیرینیه زندگیه، می گن دختر غمخوار باباشه، خدا نکنه برای باباش مشکلی پیش بیاد دخترش از همه نگران تره برای باباش، آخه می گن دختر بابائیه، همین طور اگر برای دختر هم مشکلی پیش بیاد بابا برای برطرف کردن مشکل دخترش خودش رو به آب و آتیش می زنه، اگر خدای نکرده دختر شما از یه بلندی به زمین بیفته و شما شاهد ماجرا باشی چکار می کنی؟! بمیرم کربلا سر امام حسین به روی نیزه و مشاهده کرد که رقیه از روی ناقه ای به زمین... نقل شده شبی رقیه از روی ناقه به زمین افتاد یک دختر سه ساله آن هم نیمه ی شب ناخودآگاه از روی شتر به زمین بخورد، خدا می داند؟ آیا این دختر دیگر توان راه رفتن را داشته باشد یا...؟ و از آن شبی که از روی ناقه افتاد دختر بچه های دیگر و گاهی زینب به او کمک می کردند تا راه برود . همه ی بدن رقیه درد می کرد. این طفل سه ساله را پس از گرسنگی و تشنگی چه منزل سوار بر ناقه و گاهی پیام تا شام آوردند. رقیه در خرابه شبی سر از خواب برداشت، آنقدر گریه کرد و پدر را طلب کرد که صدای گریه اش به گوش یزید ملعون رسید؛ دستور داد سر بریده ی پدرش را برایش ببرید، سر بریده ی امام حسین را برای رقیه آوردند، دو دست کوچکش را به صورت پدر گذاشت، سر را برداشت، به سینه چسباند و با اشک و با سوز و گداز با سر بریده ی پدر سخن گفت: « یا ابتاه ! من الذی خضبک بدمائک؟ » یا ابتاه ! من الذی قطع وریدیک؟ یا ابتاه ! من الذی ایتمنی علی صغر سنی؟ یا ابتاه ! من للیتیمه حتّی تکبر...؟ یا ابتاه ! لیتنی توسدت التراب و لا اری شیبک مخضباً بالدماء » یعنی: « ای پدر جان! چه کسی تو را به خونت رنگین کرد؟ ای پدر جان ! چه کسی رگ های گردنت را برید؟ ای پدر جان ! چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ ای پدر جان ! دختر بی پدر به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ شود؟ ای پدر جان ! کاش نابینا بودم تا این منظره را نمی دیدم. ای پدر جان ! کاش خاک را بالش زیر سر قرار می دادم، ولی محاسن تو را خضاب شده به خون نمی دیدم.» با سر بریده مشغول سخن گفتن بود که ناگهان دیدند همین طور که دارد حرف می زند و سر بابا در دامن رقیه است صدای یتیم حسین ضعیف تر شد و کم کم دیدند صدای دختر نمی آید.
4_5809843694848706807.mp3
1.8M
نوع آهنگ : آهنگ نوحه و مداحی بسیار زیبا همراه با متن آهنگ :سجاد فرهادی میریزه دونه دونه اشکای من روی گونه میریزه دونه دونه اشکای من روی گونه هرکی که بابا داره قدر باباشو بدونه اونی که بابا داره خدا براش نگه داره اونی که بابا داره خدا براش نگه داره اونکه بابا نداره هیچی تو عالم نداره من که بی بابا شدم سایه ای رو سر ندارم من که بی بابا شدم سایه ای رو سر ندارم از غم داغ بابا سر رویه دیوار میزارم از غم داغ بابا سر رویه دیوار میزارم بابا جونم بابا جون بابا جونم بابا جون بابا جونم بابا جون  من بابا جونم بابا جون بیاد پدران آسمانی این دسته جمع 😭😭
. یادش بخیراون روزا که، مادر خوبی داشتیم تا غم به دلها می اومد، سر روی پاش میزاشتیم یادش بخیر اون روز که اسم ما رو صدا می‌کرد دستشو بالا می آورد برای ما دعا می کرد یادش بخیر اون روزا که، کنار سفرمون بود موی سپیدش به خدا ،برکت خونمون بود حالا دیگه رفته و ما،تاج روی سر نداریم با گریه میگم به همه ،ما دیگه مادر نداریم خوشا به حال هر کی که مادر و هر روز میبینه.. دستشو میگیره و باز ،کنار مادر میشینه تو رفتی و خونه برام، بی تو شبیه زندونه تموم یادگاریات، دل منو میسوزونه. رفته دیگه به زیر خاک، تموم تکیه گاه من چادر نمازت مادرم، دیگه شده پناه من ای کاش که قبل رفتنت، یه بار دیگه میدیدمت تو رو بغل میکردمو ،دوباره میبوسیدمت چل روزه که تو رفتی و ،خونه خرابه روسرم نوحه ی این روزام شده وای مادرم وای مادرم
816.1K
┅═❁•○◉🔘◉○•❁═┅ ┅═❁•○◉🔘◉○•❁═┅ ﷽ جوان قارداش جوان قارداش منی تنها قویان قارداش غم هجرینده قان آغلور ئورگیم مهربان قارداش 😭 اجل آلدی سنی مندن منی بی کسلره قوشدی بدندن آیریلوب روحیم منه سن سیز ئولوم خوشدی گلور عطرین ئوزون یوخسان اتاقوندا یئرون بوشدی بو ائو غمخانیه بنذر پوزولوب آشیان قارداش 😭 وقاریم سن ، نگاریم سن منه روح و روانیدون بهشتِ جاودانیدون سن ئوزون بیر جهانیدون سوزوم یوخدور ئولوم حقدی ولی سن چوخ جوانیدون وصالین نو بهارینده جوان عمری خزانیدون 😭 ندن آتدون منی گوزدن سنه قربان گوزوم قارداش گئدوب ترک ایلدون قالدی ئورگیمده سوزوم قارداش نجه تاب ایلیوم درده نجه سنسیز دوزوم قارداش بو عالمدن غم هجرون منه قالدی نشان قارداش 😭 یامان گونده قالا قارداش یتر امداده قارداشی غم دنیاده تک قویماز اوجالار قارداشون باشی نه علت شیشه قلبه بو فلک ووردی غم داشی فنایه گئتدی آمالیم اولوب آرزیم تالان قارداش 😭
بسمه تعالی جشنواره شعر مباهله ؛ هیات زنجیرداران حضرت علی اکبر (ع) معروف به ( محمدهاشم ) در نظر دارد به مناسبت عید بزرگ مباهله جشنواره شعر به شرح ذیل برگزار نماید ؛ یک. موضوع اشعار ؛ واقعه ی مباهله دو. قالب اشعار ؛ کلاسیک شامل ( غزل، قصیده، قطعه، مسمط، ترجیع بند، ترکیب بند، رباعی، دوبیتی، مثنوی، غزل مثنوی، سه گانی ) آزاد شامل‌ ( نیمایی، سپید، موج نو ) سه. مهلت ارسال آثار ؛ تا روز شنبه بیستم خرداد ۱۴۰۲ نحوه ارسال ؛ یکی از راه های ذیل Mobahelerey@gmail.com ایمیل https://eitaa.com/alirezaghorbankhan ایتا @alirezaghorbankhan بله چهار. جشن مباهله در روز سه شنبه ۱۴۰۲/۴/۲۰ بعد از نماز مغرب و عشا الی ساعت ۲۳ شب با پذیرایی شام و با شعرخوانی شاعرانی که اثر ارسال کرده اند و مداحی و برنامه های متنوع دیگر برگزار خواهد شد. پنج. محل برگزاری جشن ؛ شهرری ضلع جنوبی حرم حضرت عبدالعظیم اتوبان سلمان فارسی میدان امام هادی (ع) حسینیه زنجیرداران حضرت علی اکبر (ع) ( محمدهاشم ) شش. اشعار ارسالی در مجموعه ای با عنوان مباهله و به نام شاعر اثر چاپ و شاعران ارجمند مورد تقدیر قرار خواهند گرفت.
◾دشتی جانسوز ختم برادر◾ دلی دارُم که خورده زخم خنجر نشسته بر دلُم داغِ برادر بیائید بر دلُم مَرهم گذارید طبیبِ زخم و دردُم را بیارید طبیب دردِ مو در خاک خفته فلک با خطِ غم بختُم نوشته برادر بود سردارِ سَرِ مو ولی افسوس رفته از بَرِ مو همه گویند زِ داغش ناله کم کن کمر از داغ او دیگر تو خم کن برادر مرده داند حالِ این دل غمی بر جانِ مو گردیده حاصل خوشا روزی که پشتم بود از او گرم چرا خاک از وجود او نکرد شرم برادر بوده هر جا در کنارُم ولی حالا ببینید حالِ زارُم ببین(هستی)گلم گردیده پرپر بخواند(پرویزی)بهرِ برادر 👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝
6046039158204.mp3
18.99M
‍ در فراغ پدرم و همه پدرهای آسمانی 😭😭😭 پرستوی من چرا کردی کوچ ز بعد تو من دلم گرفته دنیا برام پوچ پرستوی من ای مهربونم آروم جونم گریه ام ز دوری تو چون ابر بهاری آرامش من آسایش من مانده ز تو عکسی برایم یادگاری پرستوی من پرستوی من مرغ دلم نداره حالی نمیزنه هیچ پر و بالی شد سینه ام تنگ از فراغت مانده ز تو یک جای خالی پرستوی من بابا از وقتی رفتی دلم از خیلی از دست زمونه گرفته بابا از وقتی رفتی پشت و پناه ندارم تکیه گاه من در خونمون رو بابا هر کی میزنه بابا میام پشت در به یاد اون موقع هایی که تو میومدی در میزدی بابا میگم نکنه اومدی اما بابا میبینم نیستی بابا امیدم بابا نا امید میشه بابا غم روی غم های دلم اضافه میشه بابا بابا یاد اون وقت ها بخیر هممون جمع میشدیم دور هم تو هم بالا سرمون بودی بابا حالا هم بابا جمع میشیم کنار هم بابا اما به جای خالیت به جای تو بابا عکس قشنگت رو میزاریم بابا نگات میکنیم خونمون چه سردو بی رنگ شده دلمون برات بابا تنگ شده بابا کاش میومدی کاش برمیگشتی کاش فراغت تموم میشود بابا اگه زمونه یه بار دیگه به من فرصت می داد کنارت می نشستم بابا بابا جونم رو فدات میکردم عزیز دلم بیشتر قدرتو میدونستم بیشتر کنارت میموندم ولی حیف دیگه رفتیو با جای خالیت میسوزم و میسازم روح پاکت با امیرالمومنین محشور باد خانه ی قبرت ز الطاف خدا پر نور باد ای چراغ زندگانی ای پدر یادت بخیر خاطرت در باغ فردوس برین مسرور باد روح پاکت با امیرالمومنین محشور باد
هیجرینده آغلارام من عاله‌می داغلارام من اوْتاغێوێن قاپێسێن هی آچێب،باغلارام من   بۆلبول گۆلشه‌نه گلدی نه گلدی ،منه گلدی منی گؤره‌نلر دئییر: اوْغۇلسۇز ننه گلدی بالا 😭😭😭😭😭😭 دلده غمه دوزوم وار ایکی اغلار گوزوم وار گلسن منی گورماقا سنه چوخلی سوزوم وار گل بیر غمه الیشاق گر . کوسموسن باریشاق بیر گئجه گل یوخوما ننه    بالا   دانیشاخ ‍ ‍ اوخشاما در وصف مادر     یارالیام     یاتمارام ....ای یاتیبسان  اویاتمارام... ای آتا سنون  کوتارمیان دردیوی هیچ بیر درده قاتمارام ..‌.ای لایلای آتاما لایلای ای😭😭😭😭 پندیات ترکی در چهلم یا سالگرد مادر🔹 بجای ((ننه)) آتا هم گفته میشود🍀 ابوالفضل عباسی معروفان اهری ( معروف ) قرخ گوندی ننه نار مصیابتیده یاننام قرخ گوندی ننه اللری قوینوندا دولاننام گؤزیاشلی گلوب غملی اتاقینده دایاننام خوش گونلری خوش خاطره نی یادیمه ساللام خالی اتاقیندان آناجان عطروی آللام قرخ گوندی ننه گللروی گؤزدن آتوبسان قرخ گوندی ننه تپراقین آلتیندا یاتوبسان ای عمریمون آیینه سی آی مثلی باتوبسان آغلار گؤزوم اولسون یومولان گوزلره قربان سن قبرده یات من دولانیم دیده سی گریان قرخ گوندی بو ائو غملی عزاخانیه بنذر هر گوشه سی قهریله اوچان لانیه بنذر سن سیز ائویمیز منزل ویرانیه بنذر راحت بیلوسن خسته گؤزوم بیر گجه یاتماز افسوس الیم دای ننه دامانوه چاتماز قربانین اولوم مادر نیکو و خجسته بو مدتی ائتدیم سپری قلبی شکسته گه ائوده قالیب گاهی گلوب قبروین اوسته هجرینده قوشوب اوخشاما ایوای دئمیشم من گه ناله ائدیب گه سنه لایلای دئمیشم من بیلمم نجه بو غصیه تاب ایله میشم من هجرانوی مین جلد کتاب ایله میشم من گؤزیاشیمی قبر اوسته گلاب ایله میشم من قبرون داشینا سیل سرشکیم بئله یازدی یوز ئیل سنه خدمت ایله سیدیم گئنه آزدی ــــــــــــــــــــــــــــ 🔹 برای سالگرد: قرخ گوندی ⬅️ بیر ایلدی پدر یا مادر هر دو استفاده میشود👆 پندیات ترکی در چهلم یا سالگرد مادر🔹 بجای ((ننه)) آتا هم گفته میشود🍀 ابوالفضل عباسی معروفان اهری ( معروف ) قرخ گوندی ننه نار مصیابتیده یاننام قرخ گوندی ننه اللری قوینوندا دولاننام گؤزیاشلی گلوب غملی اتاقینده دایاننام خوش گونلری خوش خاطره نی یادیمه ساللام خالی اتاقیندان آناجان عطروی آللام قرخ گوندی ننه گللروی گؤزدن آتوبسان قرخ گوندی ننه تپراقین آلتیندا یاتوبسان ای عمریمون آیینه سی آی مثلی باتوبسان آغلار گؤزوم اولسون یومولان گوزلره قربان سن قبرده یات من دولانیم دیده سی گریان قرخ گوندی بو ائو غملی عزاخانیه بنذر هر گوشه سی قهریله اوچان لانیه بنذر سن سیز ائویمیز منزل ویرانیه بنذر راحت بیلوسن خسته گؤزوم بیر گجه یاتماز افسوس الیم دای ننه دامانوه چاتماز قربانین اولوم مادر نیکو و خجسته بو مدتی ائتدیم سپری قلبی شکسته گه ائوده قالیب گاهی گلوب قبروین اوسته هجرینده قوشوب اوخشاما ایوای دئمیشم من گه ناله ائدیب گه سنه لایلای دئمیشم من بیلمم نجه بو غصیه تاب ایله میشم من هجرانوی مین جلد کتاب ایله میشم من گؤزیاشیمی قبر اوسته گلاب ایله میشم من قبرون داشینا سیل سرشکیم بئله یازدی یوز ئیل سنه خدمت ایله سیدیم گئنه آزدی ــــــــــــــــــــــــــــ 🔹 برای سالگرد: قرخ گوندی ⬅️ بیر ایلدی
6046039158204.mp3
18.99M
‍ در فراغ پدرم و همه پدرهای آسمانی 😭😭😭 پرستوی من چرا کردی کوچ ز بعد تو من دلم گرفته دنیا برام پوچ پرستوی من ای مهربونم آروم جونم گریه ام ز دوری تو چون ابر بهاری آرامش من آسایش من مانده ز تو عکسی برایم یادگاری پرستوی من پرستوی من مرغ دلم نداره حالی نمیزنه هیچ پر و بالی شد سینه ام تنگ از فراغت مانده ز تو یک جای خالی پرستوی من بابا از وقتی رفتی دلم از خیلی از دست زمونه گرفته بابا از وقتی رفتی پشت و پناه ندارم تکیه گاه من در خونمون رو بابا هر کی میزنه بابا میام پشت در به یاد اون موقع هایی که تو میومدی در میزدی بابا میگم نکنه اومدی اما بابا میبینم نیستی بابا امیدم بابا نا امید میشه بابا غم روی غم های دلم اضافه میشه بابا بابا یاد اون وقت ها بخیر هممون جمع میشدیم دور هم تو هم بالا سرمون بودی بابا حالا هم بابا جمع میشیم کنار هم بابا اما به جای خالیت به جای تو بابا عکس قشنگت رو میزاریم بابا نگات میکنیم خونمون چه سردو بی رنگ شده دلمون برات بابا تنگ شده بابا کاش میومدی کاش برمیگشتی کاش فراغت تموم میشود بابا اگه زمونه یه بار دیگه به من فرصت می داد کنارت می نشستم بابا بابا جونم رو فدات میکردم عزیز دلم بیشتر قدرتو میدونستم بیشتر کنارت میموندم ولی حیف دیگه رفتیو با جای خالیت میسوزم و میسازم روح پاکت با امیرالمومنین محشور باد خانه ی قبرت ز الطاف خدا پر نور باد ای چراغ زندگانی ای پدر یادت بخیر خاطرت در باغ فردوس برین مسرور باد روح پاکت با امیرالمومنین محشور باد به یاد پدرم 😭😭