#مادر
خسته و آهسته از حس نهانش گفت و رفت
راه را فهمیده بود و از گمانش گفت و رفت
من به قربان صدایش جان مادر گفتنش
تا دم رفتن به ما ، از بذل جانش گفت و رفت
زندگی داد و مرا بر دامن عشقش کشید
این اواخر از دلِ دامن کشانش گفت و رفت
سال ها بر روی چشمانش حریر خنده بود
اشکِ پنهان ، از مرام مهربانش گفت و رفت
فکر می کردم که مادر تا همیشه ماندنیست
اشتباهم را نگاه بی نشانش گفت و رفت
آرزویش در زمین بودم نمی دانم چرا
ناگهان از آرزوی آسمانش گفت و رفت
دست کوتاهم نشد ، تا دامنش گیرم نرو
از دل تنگش برای میزبانش گفت و رفت
🎪🎤زمزمه در فراق فوت شدگان اربعین در کربلا
🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪🎪
خوش بحال زائری که کربلایی شد و رفت
زائری که یا حسین گفت و خدایی شد و رفت
خوش بحال زائری که رفته بین الحرمین
زائر شیش گوشه و علی اکبر حسین
همگی دارن میان زائرای خون خدا
عاشقا، سینه زنا، نوکرای امام رضا
خوش بحال زائری که حاجت از آقا گرفت
مزد نوکریشواز امام حسین یه جا گرفت
هرکسی رو فاطمه تو روضه ها میخَرَدِش
توی خاک کربلا امام حسین میبردش
گریه کردن توی بین الحرمین صفا داره
آره جون دادن تو خاک کربلا بها داره
زائری تو اربعین داد میزد و صداش گرفت
هی میگفت جونم فدا حسین من دعاش گرفت
دیدی اقاجون منم زائر کربلات شدم
رسیدم به آرزوم آقا منم فدات شدم
بین جمع زوارات صدای من رو هم شنید
چه خوبه که خواهرت نوکری منو خرید
کاش میشد رو خاک قبر من دیگه گل نیارن
کاش میشد منم به زیر دست و پاها بزارن
کاش میشد توکربلا کشته ی پاره تن بسم
کاش منم مثل آقام شهید بی کفن بشم
کاش میشد تن منم به زیر افتاب بمونه
یه نفر بالا سرم روضه گوال بخونه
همه روضه بخونید برای خواهرِ حسین
همگی داد بزنین غریب مادرِ حسین
یکی با شمشیر و دیگری با نیزه ای خدا
پیرمردا میزدن آقای ما رو با عصا
خواهرش میگفت نزن حسین من رو بی حیا
یه مسلمون مگه پیدا نمیشه تو کربلا
مادرش رسیده بالای سرش پاشو ببین
روی سینه ی حسین ای شمر بی حیا نشین
حسین کریمی نیا
نیم از عالم خاک
سلام علیکم عزیزانم شماره به امام حسین علی السلام قسم میدم حمد شفا وحدیث کسا به نیت شفای مادرم که ان شاءلله از اتاق عمل بسلامتی برگردند
امروز می برند به اتاق عمل
نام زهرا سطان جهانورد فرزند قربان جهانورد
خادم شما شعبان پور
شماره بخدا دعا کنید
ختم خوانی
روضه امام حسین
مناسب برای مجلس جوان و مجلس برادر
دوتا داغه که سرامد همه داغ هاست ،
یکی داغه جوانه که قلب پدر و مادر رو میشکنه ، هیچ پدر و مادری طاقت نداره داغ اولاد ببینه
یکی داغه برادره که کمر خواهر و میشکنه ، اخه خواهرا علاقه خاصی به برادر دارن
حالا که دلت شکست ، دلتو ببرم کربلا
راوی میگه : عالمی در عالم خواب ، جمال دل ارای اقا اباعبدلله رو میبینه ، میبینه تمام بدن اقا زخمیه ، سوال میکنه اقا مرحم این زخما چیه ، بگید تا ما برآن مرحم بزاریم
اقا اباعبدلله فرمودن ؛ مرحم زخمای من اشک شیعیان من است
مجلسی گرفتن مثل مجلس امروز ، مصیبت نامه کربلا خوانده شد؛ همه برا غریبی اقا اشک ریختن ، یه چند شب بعد دوباره جمال دل ارای اقا ابا عبدلله رو در خواب میبینن ، میبینن تمام زخمای بدن اقا خوب شده الی دوجای بدن اقا
سوال میکنن یا ابا عبدلله ، بگید مرحم این دو زخم چیه تا ما بر آن مرحم بزاریم ، اقا جواب میدن ، این دو زخم من تا قیام قیامت مرحم نداره ، گفتن اقا جان ، لااقل به ما بگو اثر این زخما از چیه
اقا جواب دادن : زخمی که بر قلبم دارم از داغ جوانم علی اکبره
گریز روضه (ای جوون دارا ، کدوم پدر و مادری طاقت داره داغ جوون ببینه ، پدرو مادر خودشون رو پیر میکنن به عشق اولاد ، افسوس خیلی چیزا رو به دلشون میزارن تا اولادشون کمبودی نداشته باشن
الهی به حق علی اکبر امام حسین ع ، مشکلات از زندگی جوونامون برداره خدا
سوال کردن اقا جان اثر زخم دیگه شما از چیه
اقا جواب دادن : زخمی که بر کمر دارم از داغ برادر جوانم ابالفضله
گریز روضه (ای خواهرا ، ای تویی که علاقه خاصی به داداش داری
کدوم خواهره بگه من داداشمو دوست ندارم ، خواهرا علاقه خاصی به داداش دارن ، داداش خیلی شیرینه واسه خواهر ، الهی گردن کج هیچ برادری رو خواهر نبینه ، حتی اون برادری که سالیان سال در خونتو نمیرنه ، حتی اون برادری که تو رو میبینه و جواب سلامتو نمیده ، داغش رو دل خواهر نمونه
اخه دل بعضی از داداشا خیلی سرده ، اما دل خواهر همیشه پیش داداشه
تو یه روز داغ شش برادر رو دل زینب گذاشتن
صدای ضعیف یا ادرک اخا میاد ، حضرت زینب صدازد داداش : حسینم عزیز خواهر : برو داداش ابالفضلمو برام بیار ، من خواهرم طاقت داغ برادر ندارم
حضرت زینب کنار خیمه ایستاده ، دل تو دل زینب نیست ، الان داداش حسینش بر میگرده ، داداش ابالفضلو براش میاره
یه وقت دید حسین داره میاد ولی به جای ابالفضل دستاشو به کمر گرفته راه میره
داداش پس داداش ابالفضلم کو
اقا امام حسین صدا زد خواهرم کمرم از داغ برادرم شکست
هر کاری کردم بدن ابالفضلو به خیمه بیارم ، اینقدر بدن ابالفضل پاره پاره بود نتونستم به خیمه بیارم
همه بگید یا حسین ..
سلام علیکم خدمت کاربران محترم کانال
پنج مریض زخم بستر داریم
نیازبه تشک طبی سلولی داریم👆👆👆👆👆
به یک دستگاه اکسیژن ساز برقی نیازمند هستیم 👉👉
ایزی لایف بزرگسال در هرماه 15بسته به نیازمندان نیازمندیم👆👆👆👆
خواهشمندیم کمک بفرمایید
خادم کانال شعبان پور
6037998105409568
حاجیه شعبان پور
🌸پنجشنبہ و ياد درگذشتگان😔
🌸اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🌸🌿
🙏التماس دعا 🙏
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
🌸پنجشنبہ است ثانیه هایمان بوی
دلتنگی میدهد چه مهمانان ساکتی
هستند رفتگان ؛ نه بدستی
ظرفی آلوده میکنند ؛نه به حرفی دلی را
🌸تنها به فاتحه قانعند😔
🌸شادی روح تمام اموات فاتحه وصلوات
.
#روضه_ختم_پیر_غلامان
#امام_حسین(ع)
#روضه_چهلم_کاربرد_هفتم...
#سالگرد
بسم الله الرحمن الرحيم
یا رحمن یا رحیم
🔶سرم خاك كف پای حسین است
🔶دلم مجنون وشیدایی حسین است
🔶به وقت مرگ چشم رانبندید
🔶که چشم من به سیمایی حسین است
🔶خانواده محترم بابا شما پیر غلام امام حسین بوده عمری درخونه اهل بیت بوده عمری برای اهل بیت روضه خونده برای اهل بیت اشک ریخته انشاالله روحش برسر سفره آقا ابا عبدالله مهمان بشه چهل روز گذشت که جای خالی بابا را رو احساس می کنید به خدا قسم هیچکس جای بابا رو برای شما نمی گیرد خدا به شما صبر بده
امامی بینم درگوشه ای ازاین قبر(یا مجلس) برداران مرحوم نشسته اند ازفراق برادر ناله می زند اما گوشه دیگری از قبر(از مجلس) بچه های مرحوم نشستند ازغم بابا می نالند اما زبان حال فرزندان مرحوم می خوام بگم
🔶باورم نیست پدر رفتی وخاموش شدی
🔶ترک ما کردی وباخاک هم آغوش شدی
🔶خانه را نوری اگربود ز رخسار تو بود
🔶ای چراغ دل ما ازچه تو خاموش شدی
اما باباجان
🔶جای خالی تورا باچه نگاهی بنگریم
🔶ای همای دل وجان از چه تو خاموش شد
🔶اما عزیزان داغ دیده امروز همه آشنایان .. همسایگان.. فامیل و اقشار مردم آمدند درکنارتان بودند به شما تسلیت گفتند حالا روضه برایتان بخونم روح این پدر پیر غلام اهل بیت فیض ببرد
حالا دلها اماده شد بریم کربلا به یاد ان
لحظه ای که اقا ابا عبدالله
فرمودند خواهرم زینب تازمانی که صدای تکبیر من می یاد بدان من هنوز زنده ام اما یک وقت دیدند صدای اقا به گوش نمی رسد
🔶همه از خیمه ها بیرون دویدند
🔶ولی سالار زینب را ندیدند
🔶امدند جلوی زلجناح حلقه زدندهر کدام سوالی میکنه یکی سوال میکنه بگو ذوالجناح بابایمان چه شدیکی سوال میکنه بگو ذوالجناح عمویمان عبا س چه شد یکی سوال میکنه ببینم ذوالجناح برادرمان علی اکبر چه شد کجا نشسته ای خواهران که برادر از دست دادید به خدا قسم خواهر یک لحظه تحمل جدای برادر رو ندارد خانم زینب یک لحظه از امام حسین جدا نشد اما یک وقت دیدند سکینه امد عنان ذوالجناح به دست گرفت بگو ببینم
🔶ذوالجناح تو که بی وفا نبودی آیا آن لحظه ای که بابایم را شهید کردند آیا بهش آب دادند یا نه دیدند ذوالجناح سر به زمین می کوبه یعنی بابایتان را با لب تشنه شهیدش کردند یک وقت ذوالجناح به سمت گودال قتلگاه حرکت کرد زینب وکودکان پشت سر ذوالجناح ای می دویدند ای به زمین می خوردند بلند می شدند تا رسیدند به تل زینبیه عزیزانی که کربلا رفتند میدوند تل زینبیه نزدیک قتلگاه است
اما زبان حالی دارد بی بی زینب
🔶گلی گم کردم می جویم او را
🔶به هر گل می ریم می بویم او را
🔶گل من یک نشانی در بدن داشت
🔶یکی پیراهن کهنه به تن داشت
حسین آرام جانم..حسین روح روانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#التماس_دعا
🖌#مداح_احمد_بهزادی
1403/5/8