eitaa logo
کانال ختم و ترحیم خوانی
17.9هزار دنبال‌کننده
722 عکس
468 ویدیو
51 فایل
بسم الله الرحمان رحیم کانال ختم و ترحیم خوانی🎤 اشعار پندیات، روضه، نوحه و... https://eitaa.com/joinchat/1758134425Ca7138e05ff تعرفه 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇 @kianatv 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 کانال را به دوستانتان خودتان معرفی کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5848297348798613552.ogg
زمان: حجم: 1.37M
_جوان_برادر_مادر_پدر چهل روزه دلم داره بهونه چهل روزه چشام از غصه خونه چهل روزه شدم از غم سیه پوش گرفتم خاک قبرت را در آغوش چهل روزه شبم تاریک و سرده میون سینه ها دریای درده چهل روز چشام جاریِ خونه میون سینمون داغ جوونه چهل روزه دلم بی تاب یاره چهل روزه چشام بارون میباره چهل روزه که قلبم چاک چاکه چهل روزه عزیزم زیر خاکه الهی غصه از این سینه پا شه الهی خونه بی««* بابا»» نباشه 😭😭😭 چهل روزه میسوزه استخوانم برایش روضه ی دوری بخوانم چهل روزه چهل روزه کجایی چهل روزه امان از این جدایی چهل روزه که دارم زخم تازه چهل روزه که مادر خواب نازه چهل روزه دلم میخواد خدایا ببوسم صورت زیبای بابا چهل روزه شده این آرزویم غم دل را به تو مادر بگویم چهل روزه که در سوز و گدازم چهل روزه که با داغش بسازم چهل روزه منم با دیده ی تر چهل روزه کجایی ای برادر زده هجران تو  بر سینه آذر کجایی محرم غمهای خواهر چهل روزه فراقت نیست باور برادر جان برادر جان برادر چهل روزه که خاک غم سر من چهل روزه که رفته خواهر من عزیزان قدر یک دیگر بدانید کنار همدگر یاران بمانید خدایی کار این دنیا سرابه به پیش هم تاپای جان بمانید 😭😭😭
زمان: حجم: 205.8K
🏴 🏴 🏴، برادر، مادر، پدر 🎤مداح :کربلایی صادق گل محمدی
زمان: حجم: 541.6K
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی مصطفی کامران ✍شاعر:قاسم جناتیان قادیکلایی نام مداح حذف نشود ❌
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی مصطفی کامران ✍شاعر:قاسم جناتیان قادیکلایی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بیا زیبا گلم باباے نازم تو بودے بعد ایزد چاره سازم دلم تنگ و دلم تنگ و دلم تنگ زده بر شیشهٔ قلبم اجل سنگ اجل بردے یگانه دلنوازم بگو ڪه بے پدر دیگر چسازم دیگر ڪاشانه ام خاموش و سرده دلم از داغ مرگش پر ز درده پدر بر سر مرا چون سایه بان بود غم مرگش برایم بس گران بود فلک ڪردے عجب بے آشیانم زدے آتش به باغ و باغبانم فراقش نوحه خوانم تاقیامت سفر ڪرده برو جانا سلامت الهے قبر تو پر نورِ گردد به مولا باب من محشورِ گردد (صفا) خاک ڪف پاے پدر بود چرا ڪه بر صفا او تاج سر بود
سه پنج روزه که بوی گل نیومد صدای نغمه بلبل نیومد روید از باغبون گل بپرسید چرا بلبل به سیر گل نیومد. توگل بودی نه وقت چیدنت بود. جوون بودی نه وقت مردنت بود. توگل بودی میون باغ و بستون نه وقت زیرخاک خوابیدنت بود. گلی گم کردمو میجویم او را به هرگل میرسم میبویم اورا. گل من یک نشانی در بدن داشت که یک پیراهن کهنه به تن داشت. گلی که ما بدادم پیچ و تابش به آب دیدگونم دادم آبش. به درگاه الهی کی روا بود گل ازما دیگری گیرد گلابش. لا لا لا لا گل پونه لالای لالای جوونم رفته از خونه لالای لای. جوونم گرمی خونم لالای لای بلند بالای چارشونم لالای لای. چرا چون مرغ شب ازدل ننالم که دیگر مهربون یارم ندارم. زنم بوسه به عکس دل ربایت بریزم اشک حسرت ازبرایت. جوون مرده کجاشب خواب داره جوون مرده دلی بی تاب داره. فراغت آتشی بر جانم افروخت که تاصبح قیامت بایدم سوخت. خدایا سینه ای صد چاک دارم فغان از گردش افلاک دارم. چرا چون مرغ شب ازدل ننالم که دیگر مهربون یارم ندارم. جوان مرده غمش بسیار باشد تحمل کردنش دشوار باشد. هر آن مادر که دیدی داغ فرزند قیامت موسم دیدار باشد. برادر شمع عمرت گشته خاموش مرا کردی دراین عالم سیه پوش. دمادم از برایت اشک ریزم نگردد لحظه ای یادت فراموش.
سه پنج روزه که بوی گل نیومد صدای نغمه بلبل نیومد روید از باغبون گل بپرسید چرا بلبل به سیر گل نیومد. توگل بودی نه وقت چیدنت بود. جوون بودی نه وقت مردنت بود. توگل بودی میون باغ و بستون نه وقت زیرخاک خوابیدنت بود. گلی گم کردمو میجویم او را به هرگل میرسم میبویم اورا. گل من یک نشانی در بدن داشت که یک پیراهن کهنه به تن داشت. گلی که ما بدادم پیچ و تابش به آب دیدگونم دادم آبش. به درگاه الهی کی روا بود گل ازما دیگری گیرد گلابش. لا لا لا لا گل پونه لالای لالای جوونم رفته از خونه لالای لای. جوونم گرمی خونم لالای لای بلند بالای چارشونم لالای لای. چرا چون مرغ شب ازدل ننالم که دیگر مهربون یارم ندارم. زنم بوسه به عکس دل ربایت بریزم اشک حسرت ازبرایت. جوون مرده کجاشب خواب داره جوون مرده دلی بی تاب داره. فراغت آتشی بر جانم افروخت که تاصبح قیامت بایدم سوخت. خدایا سینه ای صد چاک دارم فغان از گردش افلاک دارم. چرا چون مرغ شب ازدل ننالم که دیگر مهربون یارم ندارم. جوان مرده غمش بسیار باشد تحمل کردنش دشوار باشد. هر آن مادر که دیدی داغ فرزند قیامت موسم دیدار باشد. برادر شمع عمرت گشته خاموش مرا کردی دراین عالم سیه پوش. دمادم از برایت اشک ریزم نگردد لحظه ای یادت فراموش.
مرگ در مجالس ختم و ترحیم مصیبت (2): به دل هفت روز غمی جانانه دارم//کنار قبر  تو  کاشانه  دارم تو بودی ای پسر دار و ندارم//زداغت من دلی دیوانه دارم الان هفت روزه بوی گل نیومد//بخونه لاله و سنبل نیومد کجا رفتی تو ای ماهه منیرم//به سوی گل چرا بلبل نیومد گل خوش رنگ و بویم//بیا مادر به سویم بیا مادر عروسیت بگیرم//بیا تا بوسه از رویت بچینم بیا و رخت دامادی به تن کن//که مادر جشن شادیت بگیرم کفن کردی بتن مادر بسوزم//بیا بنگر پسر این حال و روزم تورفتی تا ابد باید بسوزم//کجا رفتی ترا مادر بجویم بیا مادر به آغوشت بگیرم//به آغوشت پسر ماوار بگیرم تو بودی ای پسر تنها امیدم//گلی از گلشن عمرت نچیدم اَلا ای بلبل شیدای مادر//کجا رفتی تو ای دنیایمادر ز بعدت زندگانی را نخواهم//خدا داند جوانی را نخواهم دلم راغرق خون کردی ورفتی//مرا آتش فشان کردی ورفتی بیاد آن رخ ماهت بمیرم//مرا خانه نشین کردی و رفتی " هرجاکه یادی ازگل وآلاله کردم,.... آمدبیادم خاطراتت ناله کردم,.... شدقاب عکست همدم تنهایی من دادوبیداد برق نگاهت بوده چون تسکین دردم, ... آن خوش بیانی خوش زبانی آتشم زد وقتی که رفتی درجوانی آتشم زد گل بودی وعمرت چوگل دُردانهٔ من,... دست خزان چیدت گل کاشانهٔ من,.. مادربقربانت شود که زیرخاکی, ... رفتی ندیدی این دل ویرانهٔ من, ... دردفراقت مَه جبینم آتشم زد(٢) غم گشته دیگرهمنشینم(٢) مولاچه آمدبرسرت ازداغ اکبر,ای حسین جان آندم که میزدپیش چشمان توپرپر, ای حسین جان مولاشنیدم دیده ای جان کندنش را, من بمیرم مرگ خودت کردی طلب ازحی داور, ای حسین جان تاحلق خونین رانشان دادآتشت زد آن لحظهٔ آخرکه جان دادآتشت زد ،میتونیدبجای«ای جوانم» اسم جوان متوفی روببرید"
سه پنج روزه که بوی گل نیومد صدای نغمه بلبل نیومد روید از باغبون گل بپرسید چرا بلبل به سیر گل نیومد. توگل بودی نه وقت چیدنت بود. جوون بودی نه وقت مردنت بود. توگل بودی میون باغ و بستون نه وقت زیرخاک خوابیدنت بود. گلی گم کردمو میجویم او را به هرگل میرسم میبویم اورا. گل من یک نشانی در بدن داشت که یک پیراهن کهنه به تن داشت. گلی که ما بدادم پیچ و تابش به آب دیدگونم دادم آبش. به درگاه الهی کی روا بود گل ازما دیگری گیرد گلابش. لا لا لا لا گل پونه لالای لالای جوونم رفته از خونه لالای لای. جوونم گرمی خونم لالای لای بلند بالای چارشونم لالای لای. چرا چون مرغ شب ازدل ننالم که دیگر مهربون یارم ندارم. زنم بوسه به عکس دل ربایت بریزم اشک حسرت ازبرایت. جوون مرده کجاشب خواب داره جوون مرده دلی بی تاب داره. فراغت آتشی بر جانم افروخت که تاصبح قیامت بایدم سوخت. خدایا سینه ای صد چاک دارم فغان از گردش افلاک دارم. چرا چون مرغ شب ازدل ننالم که دیگر مهربون یارم ندارم. جوان مرده غمش بسیار باشد تحمل کردنش دشوار باشد. هر آن مادر که دیدی داغ فرزند قیامت موسم دیدار باشد. برادر شمع عمرت گشته خاموش مرا کردی دراین عالم سیه پوش. دمادم از برایت اشک ریزم نگردد لحظه ای یادت فراموش.
سه پنج روزه که بوی گل نیومد صدای نغمه بلبل نیومد روید از باغبون گل بپرسید چرا بلبل به سیر گل نیومد. توگل بودی نه وقت چیدنت بود. جوون بودی نه وقت مردنت بود. توگل بودی میون باغ و بستون نه وقت زیرخاک خوابیدنت بود. گلی گم کردمو میجویم او را به هرگل میرسم میبویم اورا. گل من یک نشانی در بدن داشت که یک پیراهن کهنه به تن داشت. گلی که ما بدادم پیچ و تابش به آب دیدگونم دادم آبش. به درگاه الهی کی روا بود گل ازما دیگری گیرد گلابش. لا لا لا لا گل پونه لالای لالای جوونم رفته از خونه لالای لای. جوونم گرمی خونم لالای لای بلند بالای چارشونم لالای لای. چرا چون مرغ شب ازدل ننالم که دیگر مهربون یارم ندارم. زنم بوسه به عکس دل ربایت بریزم اشک حسرت ازبرایت. جوون مرده کجاشب خواب داره جوون مرده دلی بی تاب داره. فراغت آتشی بر جانم افروخت که تاصبح قیامت بایدم سوخت. خدایا سینه ای صد چاک دارم فغان از گردش افلاک دارم. چرا چون مرغ شب ازدل ننالم که دیگر مهربون یارم ندارم. جوان مرده غمش بسیار باشد تحمل کردنش دشوار باشد. هر آن مادر که دیدی داغ فرزند قیامت موسم دیدار باشد. برادر شمع عمرت گشته خاموش مرا کردی دراین عالم سیه پوش. دمادم از برایت اشک ریزم نگردد لحظه ای یادت فراموش.
سه پنج روزه که بوی گل نیومد صدای نغمه بلبل نیومد روید از باغبون گل بپرسید چرا بلبل به سیر گل نیومد. توگل بودی نه وقت چیدنت بود. جوون بودی نه وقت مردنت بود. توگل بودی میون باغ و بستون نه وقت زیرخاک خوابیدنت بود. گلی گم کردمو میجویم او را به هرگل میرسم میبویم اورا. گل من یک نشانی در بدن داشت که یک پیراهن کهنه به تن داشت. گلی که ما بدادم پیچ و تابش به آب دیدگونم دادم آبش. به درگاه الهی کی روا بود گل ازما دیگری گیرد گلابش. لا لا لا لا گل پونه لالای لالای جوونم رفته از خونه لالای لای. جوونم گرمی خونم لالای لای بلند بالای چارشونم لالای لای. چرا چون مرغ شب ازدل ننالم که دیگر مهربون یارم ندارم. زنم بوسه به عکس دل ربایت بریزم اشک حسرت ازبرایت. جوون مرده کجاشب خواب داره جوون مرده دلی بی تاب داره. فراغت آتشی بر جانم افروخت که تاصبح قیامت بایدم سوخت. خدایا سینه ای صد چاک دارم فغان از گردش افلاک دارم. چرا چون مرغ شب ازدل ننالم که دیگر مهربون یارم ندارم. جوان مرده غمش بسیار باشد تحمل کردنش دشوار باشد. هر آن مادر که دیدی داغ فرزند قیامت موسم دیدار باشد. برادر شمع عمرت گشته خاموش مرا کردی دراین عالم سیه پوش. دمادم از برایت اشک ریزم نگردد لحظه ای یادت فراموش.
🏴 🏴 🏴، برادر، مادر، پدر ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ چهل روزه دلم داره بهونه چهل روزه چشام از غصه خونه چهل روزه شدم از غم سیه پوش گرفتم خاک قبرت را در آغوش 😭😭😭 چهل روزه شبم تاریک و سرده میون سینه ها دریای درده چهل روز چشام جاریِ خونه میون سینمون داغ جوونه چهل روزه دلم بی تاب یاره چهل روزه چشام بارون میباره چهل روزه که قلبم چاک چاکه چهل روزه عزیزم زیر خاکه الهی غصه از این سینه پا شه الهی خونه بی««* بابا»» نباشه 😭😭😭 چهل روزه میسوزه استخوانم برایش روضه ی دوری بخوانم چهل روزه چهل روزه کجایی چهل روزه امان از این جدایی چهل روزه که دارم زخم تازه چهل روزه که مادر خواب نازه چهل روزه دلم میخواد خدایا ببوسم صورت زیبای بابا 😭😭😭 چهل روزه شده این آرزویم غم دل را به تو مادر بگویم چهل روزه که در سوز و گدازم چهل روزه که با داغش بسازم چهل روزه منم با دیده ی تر چهل روزه کجایی ای برادر 😭😭😭 زده هجران تو  بر سینه آذر کجایی محرم غمهای خواهر چهل روزه فراقت نیست باور برادر جان برادر جان برادر چهل روزه که خاک غم سر من چهل روزه که رفته خواهر من عزیزان قدر یک دیگر بدانید کنار همدگر یاران بمانید خدایی کار این دنیا سرابه به پیش هم تاپای جان بمانید 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
بیا زیبا گلم بابای نازم تو بودی بعد ایزد چاره سازم دلم تنگ و دلم تنگ و دلم تنگ زده بر شیشهٔ قلبم اجل سنگ اجل بردی یگانه دلنوازم بگو که بی پدر دیگر چسازم دیگر کاشانه ام خاموش و سرده دلم از داغ مرگش پر ز درده پدر بر سر مرا چون سایه بان بود غم مرگش برایم بس گران بود فلک کردی عجب بی آشیانم زدی آتش به باغ و باغبانم فراقش نوحه خوانم تاقیامت سفر کرده برو جانا سلامت الهی قبر تو پر نورِ گردد به مولا باب من محشورِ گردد (صفا) خاک کف پای پدر بود چرا که بر صفا او تاج سر بود 🔸️شاعر: