eitaa logo
کانال ختم و ترحیم خوانی
14.2هزار دنبال‌کننده
345 عکس
168 ویدیو
27 فایل
بسم الله الرحمان رحیم کانال ختم و ترحیم خوانی🎤 اشعار پندیات، روضه، نوحه و... https://eitaa.com/joinchat/1758134425Ca7138e05ff تعرفه وتبلیغ @kianatv 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 کانال را به دوستانتان خودتان معرفی کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
زمزمه درفراق مادر.m4a
1.27M
عزیزخفته درخاکم،گل باغ دلم مادر درخشان گوهرپاکم،گل باغ دلم مادر تن رنجیده ات مادردرون خاک پنهان شد دوچشمم درعزای تو،چنان ابربهاران شد               بقربانت شوم مادر«۲» دریغاکه اَجل چیده،گل بی خارمادررا خزان کرده دگرباغِ،صفا ومِهر آور را نبینددیگراین گلشن،بخودرنگ بهاری را ببیندبعدازاین دیگرنوای بی قراری را              بقربانت شوم مادر«۲» سرم راجای زانویت،گذارم برسرقبرت نوازش کن مرامادر،نشستم دربَر ِقبرت عجب بی مادری سخت و،عجب این دردجانسوزه دلم ازماتمت مادر،بسان کوره میسوزه                بقربانت شوم مادر«۲» 👉
اگر دل با صفا میشد چه میشد؟ به دور از هر خطا میشد چه میشد ؟ به جای غیبت وتهمت به محفل اگر یاد جزا میشد چه میشد ؟ بلی غیبت اشد ّمن زنا هست زبان دور از بلا میشد چه میشد ؟ در این عالم بشر با عقل ودانش به دینش آشنا میشد چه میشد؟ به جای کینه و بخل وحسادت رفاقت بین ما میشد چه میشد؟ به جای آتش افروزی به عالم عدالت گر به پا میشد چه میشد؟ اگر قرآن به جای مَهر دختر بشر را رهنما میشد چه میشد؟ به جای خود نمائی آدمیزاد کمی دور از ریاء میشد چه میشد؟ به دنیای تلاطم ، آل احمد به طوفان نا خدا میشد چه میشد؟ به جای خوردن حقّ برادر به حقّ خود رضا میشد چه میشد؟ اگر اسراف نمیگر دید نعمت به فکر فقرا میشد چه میشد؟ ندیدی چشم وهم چشمی چها کرد حذر زین کارها میشد چه میشد؟ کجا رفت احترام ریش سفیدان اگر حرمت به جا میشد چه میشد؟ به جای هرزه گوئی خلق عالم کمی هم با حیا میشد چه میشد؟ خدا فرمود زمرگت یاد بنما تذکّر بین ما میشد چه میشد ؟ صفا گفتی هر آنچه گفتنی خود خدا از تو رضا میشد چه میشد؟ 👉
زمزمه تشییع پدر.m4a
1.1M
رفتی و رفته صبر وقرارم بودی تمام دارو ندارم با بودن تو من غم نداشتم گره فتاده دیگر به کارم ای داد از این غم /فریاد ازاین غم بابای خوبم ۲ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ کاشانهٔ ما گردیده خاموش چند روزه ناید صوت تو درگوش گشتیم به داغت افسرده بابا دست اجل کرد مارا سیه پوش ای داد از این غم /فریاد ازاین غم بابای خوبم ۲ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ شبهای جمعه گردیده کارم پیش مزارت من اشک وبارم باغم خزان و شد لاله پر پر هردم زسینه آهی بر آرم ای داد از این غم /فریاد ازاین غم بابای خوبم ۲ ➖➖➖➖➖➖➖➖️➖️ خانه ندارد بی تو صفائی ای معدن عشق جانا کجایی سوزد زهجرت پا تا سرمن براین شراره نیست و دوایی ای داد از این غم /فریاد ازاین غم بابای خوبم ۲ 👉
دو بیتیهای مخصوص اطلاعیه ترحیم ای سرو بلند استقامت بابا خورشید منور هدایت بابا رفتی زمن گرفته ایی صبر وقرار ای هستی من فدای نامت بابا ➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️ اجل زارو دل افکارم تو کردی قرین رنج و آزارم تو کردی گلم را ای فلک بردی زدستم به داغ او گرفتارم تو کردی ➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️ منبع حلم و وقار کیست به غیر از پدر یار تو در روزگار کیست به غیر از پدر پینهٔ دستان او نشانی از زحمت است مثل طلا با عیار کیست به غیر از پدر ➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️ ای نام پاک تو آوازه و اعتبار من بنگر پدرجان چه شد بعد تو روزگار من بلبل صفت اگر به کنارت نغمه میزدم بنگر ز رفتنت خموش شدم ای قرار من ➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️➖️ ای شمع پر فروغ زندگانی من ، پدر ای اسوه صبر و مهربانی من ، پدر رفتی و درغم و عزای تو کمرم شکست ای یگانه هدیهٔ آسمانی من ،پدر 👉
مردن و خوابیدن گور ، نوبت ما هم میرسه رفتنِ این سفر به زور ، نوبت ما هم میرسه شاه و گدا فرق نداره همه باید برن سفر خوردن گوشت ز مار و مور نوبت ماهم میرسه امان ز شام وحشت و تنگی و تاریکی قبر دیدن خونهٔ بی نور ، نوبت ما هم میرسه کجا میخای فرار کنی ز چشم تیز بین اجل ز مردنت غصه مخور ، نوبت ما هم میرسه مؤمن که ترسی نداره ضامنش مرتضا علیست وصال و موقع سرور ، نوبت ما هم میرسه یه روز میاد که میروی به پای میزان عمل دیدن اون یومِ نُشور ، نوبت ما هم میرسه هر کسی که لیاقت رفتن جنت نداره دیدن اون ز راه دور ، نوبت ما هم میرسه اگه میخای که ساکن بهشت بشی عمل میخاد دیدن آن می طهور ، نوبت ما هم میرسه دسته به دسته حوریان صف میکشن به خدمت مؤمن باشی و هم صبور ، نوبت ماهم میرسه عصیان مکن که میشوی اسیر خشم حضرتش بترس ز نخوت و غرور ، نوبت ما هم میرسه (صفا) بدان که مزرع قیامت هست و این جهان بکار نمیاد زر و زور ، نوبت ما هم میرسه 👉 @Kanal_tarhimkhani66
جدا ز روی توام بی قرارت ای بابا غمین و خسته و دور از کنارت ای بابا گذشتی از همه عیش جهان بخاطر من خزان گذشت بدوران بهارت ای بابا به پاس آنهمه مهر و محبتت چیزی ندارم آنکه نمایم نثارت ای بابا مرا ببخش و به چشم ترم نظر بنما اگر که رفت قصوری به کارت ای بابا به هر کجا نگرم جای جای خانه ی تو نشسته خاطره ها یادگارت ای بابا فراق و مرگ تو ما را نمی شود باور کشم بخانه کنون انتظارت ای بابا 👉@Kanal_tarhimkhani66
چهل روزه دلم داره بهونه چهل روزه چشام از غصه خونه چهل روزه شدم از غم سیه پوش گرفتم خاک قبرت را در آغوش چهل روزه شبم تاریک و سرده میون سینه ها دریای درده چهل روز چشام جاریِ خونه میون سینمون داغ جوونه چهل روزه دلم بی تاب یاره چهل روزه چشام بارون میباره چهل روزه که قلبم چاک چاکه چهل روزه عزیزم زیر خاکه الهی غصه از این سینه پا شه الهی خونه بی««* بابا»» نباشه چهل روزه میسوزه استخوانم برایش روضه ی دوری بخوانم چهل روزه چهل روزه کجایی چهل روزه امان از این جدایی چهل روزه که دارم زخم تازه چهل روزه که مادر خواب نازه چهل روزه دلم میخواد خدایا ببوسم صورت زیبای بابا چهل روزه شده این آرزویم غم دل را به تو مادر بگویم چهل روزه که در سوز و گدازم چهل روزه که با داغش بسازم چهل روزه منم با دیده ی تر چهل روزه کجایی ای برادر زده هجران تو  بر سینه آذر کجایی محرم غمهای خواهر چهل روزه فراقت نیست باور برادر جان برادر جان برادر چهل روزه که خاک غم سر من چهل روزه که رفته خواهر من عزیزان قدر یک دیگر بدانید کنار همدگر یاران بمانید خدایی کار این دنیا سرابه به پیش هم تا پا جان بمانید 👉
دلا روزی یقین باید سفر رفت ز ملک عاریه باید بدر رفت همانجایی که رفتند دوست و اقوام به پیش مادر و پیش پدر رفت بکن کاری مفید باشی به عالم نباید چون درخت بی ثمر رفت برای پاسخ اعمال دنیا به پای میز حکم دادگر رفت چرا باید کنی کاری تو ای دوست بوقت مرگ با چشمان تر رفت ز حکم حق مکن سر پیچی ای دوست چرا باید به پیشواز خطر رفت زند هر روز اجل ناقوس مردن چرا باید بسان کور و کر رفت چنان سخت است فردای قیامت به حال خویش بباید نوحه گر رفت خوشا آنانکه دارند زاد و تقوی که دست پر توان در هر گذر رفت سلیمان رفت نشان از تخت وتاج نیست بلی این ره بباید سربسر رفت (صفا) شاه و گدا فرقی ندارد همه باید سوی این بوم و بر رفت 👉
بنال ای دل که من مادر ندارم انیس و مونس و یاور ندارم ازآن ساعت که در خاک آرمیده  به روی عکس او سر می گذارم ____________________________ دلم را از غمت مادر شکستی  تمام رشته ها را از هم گسستی یقین دارم که در باغ جنانی  کنار حضرت زهرا نشستی 👉
ازغم مرگ توای سروخرامان چه کنم بهرپژمردنت ای نوگل خندان چه کنم داغ جانسوز تو افکنده شرر بر جگرم بادل سوخته و آتش هجران چه کنم شد بهار تو خزان و گل رویت پرپر من در این داغ خزان دیده پژمان چه کنم پدرت ناله کند از غمت ای تازه جوان گوید از ماتمت ای نور دو چشمان چه کنم مادرت جامه ی ماتم ببر و نوحه گر است گوید او گر نکنم چاک گریبان چه کنم دوستان بهر تو آورده گل ای نوردوعین گرمزارت نکنم هم چو گلستان چه کنم شمع سان سوخته از داغ تو و آب شدم ای امید دل غمدیده ی نالان چه کنم خیز از جای ببین حال جگر سوختگان با چنین ناله ی جانسوز عزیزان چه کنم 👉
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃 دو برادر بودند كه يكي از آنها معتاد و ديگري مردي متشخص و موفق بود ! براي همه معما بود كه چرا اين دو برادر كه هر دو در يك خانواده و با يك شرایط بزرگ شده اند، سرنوشتي متفاوت داشته اند؟ از برادرِ معتاد، علت را پرسيدند. پاسخ داد: علت اصلي شكست من، پدرم بوده است! او هم يك معتاد بود. خانواده اش را كتك مي زد و زندگي بدي داشت. چه توقعي از من داريد؟ من هم مانند او شده ام. از برادر موفق دليل موفقيتش را پرسيدند. در كمال ناباوري او گفت: علت موفقيت من پدرم است ! من رفتار زشت و ناپسند پدرم با خانواده و زندگي اش را مي ديدم و سعي كردم كه از آن رفتارها درس بگيرم و كارهاي شايسته اي جايگزين آن ها كنم. طرز نگاه هر کس به زندگی، دنیای او را می سازد 👉
࿇༅: گفتم که صفا گفت صفای مادر گفتم که وفا گفت وفای مادر» هر جا سخن از جود و سخا پیش آمد گفتم که سخا گفت سخای مادر شب ها به سر سجده و سجاده عشق گفتم که دعا گفت دعای مادر در معرکه محنت و اندوه و بلا گفتم که بلا گفت برای مادر یاد آر به «والدین احسانا» را این است سفارش خدای مادر الجنة تحت» را بخوان و دریاب فردوس بود به زیر پای مادر خواهی تو اگر رضای حق را جانا پیوسته بکوش در رضای مادر تا سایه او بر سر ما هست بدان معلوم نمی شود بهای مادر از سر چو رود سایه او دریابی دری نتوان یافت به جای مادر لالایی او را نبرم از خاطر در گوش دلم هست صدای مادر «آیت» بنگر حسن خداوندی را در آیینه خدا نمای مادر 👉 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 سه روزه جای مادر مانده خالی سه روزه گشنه بابا قد هلالی سه روزه رفته بابا کنج خانه شده اشکش روانه دانه دانه سه روزه خاک غم شد بر سرما فلک گرید ز مادر مادر ما سه روزه شمع را پروانه ای نیست برای گیسوانم شانه ای نیست سه روزه من شدم بانوی خانه به حسرت میکنم جاروی خانه سه روزه سفره ما سفره غم غذا خون دل و اشک دمادم سه روزه چادر مادر ببویم به اشک خویش چادر را بشویم به هر جا یادگاری بینم از او رسد عطر غم افزایش ز هر سو در و دیوار می گریند با من به حال زار میگریند با من 👉 🍃🌷🍃 بر مزارت آمدم تا گریه و زاری کنم آمدم با خون و دل از تو عزاداری کنم چهلمین روز عزای نغمه خوان کربلاست خاک قبر تو برایم هم دوا و هم شفاست گرچه دستانش ازین دنیا و این منزل جداست بر مزارت آمدم تا خون دل جاری کنم چهلمین روز نواخان حسین نی نواست نغمه خوان کربلا و آن حسین سرجداست گرچه دانم همنشین زاده خیرانساست بر مزارت آمدم تا عقده دل واکنم چهلمین روز عزیزم شد دراین ماتم سرا من به قربان تو و اون نغمه های کربلا عاقبت دست اجل کرده ترا از ما جدا بر مزارت آمدم از دل ترا یاری کنم چهلمین روزت شد برسینه و سر میزنم از غم هجران تو چون مرغی پرپر میزنم از فراقت ای پدر بر قبر تو سر میزنم آمدم با سوز دل از تو هواداری کنم چهلمت آمد پدر چون شمع سوزان آمدیم بر مزارت جملگی با دیده گریان آمدیم 👉 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
گرصفايي به جهان هست ازصفاي پدراست خوشتر از نغمه داود صداي پدر است گفتم اي دوست دراين دهرچه بوسيدنيست گفت ، زير قدم مادر و پاي پدر است اهل علم و ادب از دست پدر مي بوسند ضامن عزت فرزند دعاي پدر است گو، به بيگانه که در خانه قلبم منشين چونکه اينجا حرم مادر وجاي پدراست اي جواني که به دل عشق علي پروردي اين ولايي که توداري ازولاي پدراست بارالها مددي کن ، پدر ازدستم رفت چشم ما، بر درو مشتاق لقاي پدراست 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
قرائت سوره الرحمن پس از مداحی نوبت به قرائت سوره الرحمن می رسد که معمولا تا آیه “کُلُّ مَن عَلَیهَا فانٍ” ادامه پیدا می کند. هنگام قرائت سوره الرحمن وقتی آیه “فَبِأی آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبان” خوانده می شود ، مستحب است جمله؛ “لَا بِشَیْءٍ مِنْ آلَائِکَ رَبِّ أُکَذِّبُ”[۸]قرائت شود. به همین دلیل در برخی محافل ، مستمع پس از قرائت آیه مذکور ، این جمله را قرائت می کند. خوب است قاری نیز این جمله را با مستمعین تکرار نماید. سخنرانی پس از قرائت قرآن نوبت به سخنرانی پند آمیز و موعظه می رسد که توسط روحانیون محترم برگزار می گردد، در این بخش به موضوعاتی راجع به سکرات موت ، شب اول قبر و سؤال نکیرین، عالم برزخ، قیامت و… پرداخته می شودونهایتا باذکرتوسل به اهلبیت(ع) به پایان می رسد. نکته قابل ذکر اینکه بعضی از مجالس ترحیم بدون سخنرانی برگزار می شود و تمام وقت به قرائت قرآن و مداحی می گذرد . مداحان اهلبیت(ع) حتماً به صاحبان مجلس تأکید کنند که این بخش نباید حذف گردد ؛ چراکه به واسطه حذف این بخش ، یکی از فلسفه های برگزاری مجالس ترحیم ـ که همان تذکر و تنبه بازماندگان است ـ دچار خلل می شود بلکه باید بیشترین همت صاحبان عزا صرف این بخش گردد تا میت و بازماندگان و شرکت کنندگان در مجلس بهره کافی و وافی را از مجلس ترحیم ببرند مجلس ختم خوانی
سال ها گفتیم و خندیدیم و از خود غافلیم دل به دنبال هوس ها ما به دنبال دلیم روز و شب دیوانه ی نفسیم و مست حُبّ مال بدتر از این، این که پنداریم عقل کاملیم دل به قصر سنگ، خوش کرده نمی دانیم خود عاقبت یک قبضه ی خاکیم یا مُشتی گلیم بارها کُشتیم خود را با دم تیغ هوی نفس دون را پرورش دادیم و خود را قاتلیم نوح، ما را خواند و طوفان کلّ عالم را گرفت کشتی از ما دور شد ما نیز دور از ساحلیم عیب خود نادیده، دائم عیب مردم گفته ایم خلق را در بیت خواب غفلت خوانده، از خود غافلیم گه به دور کعبه می گردیم و گاهی دور بت گه مرید حقّ شده گاهی اسیر باطلیم آب و خاک و آفتاب و ابر بود و ما، که ما دانه ای بر خود نکشتیم و به فکر حاصلیم بارها منزل عوض کردیم تا پیری رسید همچنان در فکر تجدید بنای منزلیم بس که “میثم” شانه ی ما خسته از بار خطاست در اطاعت ناتوان و در عبادت کاهلیم 👉
برادر جان! اجل در هر نفس با ماست، باور کن نشان مرگ در هر عضو ما پیداست، باور کن رفیقان را وفایی نیست در دنیا ولی بشنو از آنان بی وفاتر با تو این دنیاست، باور کن اگر خلق جهان گردند یار آدمی، بالله چو انسان از خدا گردد جدا، تنها ست، باور کن گنه بسیار کردی و نمی دانی پس از مردن هزارت شیون و فریاد و واویلاست، باور کن تو در دریای هستی، روز اوّل قطره ای بودی کنون درحرص سیم و زر دلت دریاست،باورکن بزرگ عالمت دیدم ولی از بس شدی کوچک تو گشتی بنده و دنیا تو را مولاست، باور کن بنای خانة آمال کردی بر پل دنیا سرای جاودانت عالم عقباست، باور کن به روی کوه سیم و زر گرسنه می بری بر سر کجا؟ کی سیر خواهی شد،خدا داناست،باور کن ز قصر و باغ و مال و ثروت و املاک و آبادی به وقت کوچ کردن یک کفن با ماست، باورکن
برادر جان! اجل در هر نفس با ماست، باور کن نشان مرگ در هر عضو ما پیداست، باور کن رفیقان را وفایی نیست در دنیا ولی بشنو از آنان بی وفاتر با تو این دنیاست، باور کن اگر خلق جهان گردند یار آدمی، بالله چو انسان از خدا گردد جدا، تنها ست، باور کن گنه بسیار کردی و نمی دانی پس از مردن هزارت شیون و فریاد و واویلاست، باور کن تو در دریای هستی، روز اوّل قطره ای بودی کنون درحرص سیم و زر دلت دریاست،باورکن بزرگ عالمت دیدم ولی از بس شدی کوچک تو گشتی بنده و دنیا تو را مولاست، باور کن بنای خانة آمال کردی بر پل دنیا سرای جاودانت عالم عقباست، باور کن به روی کوه سیم و زر گرسنه می بری بر سر کجا؟ کی سیر خواهی شد،خدا داناست،باور کن ز قصر و باغ و مال و ثروت و املاک و آبادی به وقت کوچ کردن یک کفن با ماست، باورکن
چهل روزه دلم داره بهونه چهل روزه چشام از غصه خونه چهل روزه شدم از غم سیه پوش گرفتم خاک قبرت را در آغوش چهل روزه شبم تاریک و سرده میون سینه ها دریای درده چهل روز چشام جاریِ خونه میون سینمون داغ جوونه چهل روزه دلم بی تاب یاره چهل روزه چشام بارون میباره چهل روزه که قلبم چاک چاکه چهل روزه عزیزم زیر خاکه الهی غصه از این سینه پا شه الهی خونه بی««* بابا»» نباشه چهل روزه میسوزه استخوانم برایش روضه ی دوری بخوانم چهل روزه چهل روزه کجایی چهل روزه امان از این جدایی چهل روزه که دارم زخم تازه چهل روزه که مادر خواب نازه چهل روزه دلم میخواد خدایا ببوسم صورت زیبای بابا چهل روزه شده این آرزویم غم دل را به تو مادر بگویم چهل روزه که در سوز و گدازم چهل روزه که با داغش بسازم چهل روزه منم با دیده ی تر چهل روزه کجایی ای برادر زده هجران تو  بر سینه آذر کجایی محرم غمهای خواهر چهل روزه فراقت نیست باور برادر جان برادر جان برادر چهل روزه که خاک غم سر من چهل روزه که رفته خواهر من عزیزان قدر یک دیگر بدانید کنار همدگر یاران بمانید خدایی کار این دنیا سرابه به پیش هم تا پا جان بمانید 👉
آمداز راه وکشیده است عبا را به سرش وای از سینۀ سوزان و ودل شعله ورش همچو شمعی که بسوزد زشرر آب شود آب کرد آتش آن زهر زپا تا به سرش حجره اش بسکه غم انگیز وملال آور بود گرد غم بود که می ریخت زدیوار ودرش گاه درزیر لبش ذکرخدا می گوید گاه سوی درحجره است خدایا نظرش هم جواد آمده بالین رضا هم زهرا هم پسر سوخته هم مادر خونین جگرش پیش مادر نبود طاقت برخاستنش زیر بار غم واندوه خمیده کمرش پسرش دست به سردارد و  مادر به  کمر او نظر می کندو خون رود از چشم ترش دست ظلمی که زده بررخ زهرا سیلی پاره کرده است کنون رشتۀ عمر پسرش ای «وفایی» زفلک پیک شهادت آمد گشت تا گلشن سرسبز جنان هم سفرش 👉
ای حرمت امن ترین تکیه گاه صحن تو مأوای منِ بی پناه تارم و خورشید جهان منی تو همه امید جهان منی ای کرمت آخر بخشندگی نام تو در اوج درخشندگی سائلم و دست به دامان تو چشم من و لطف فراوان تو درد همه با کرمت خوب شد حال دلم در حرمت خوب شد یک نظرت زندگی ام را بس است هر که گدایت نشود بی کس است رو نزنم غیر تو بر هیچ کس نیست مرا غیر تو فریاد رس من به پناهندگی ات آمدم بر درِ باز آمده ام در زدم از سر ما کم نشود سایه ات مهر تو سرمایه ی همسایه ات خنده بزن تا که بخندد خدا گر تو پسندی بپسندد خدا از لب زوار تو ریزد دعا پنجره فولاد تو دارالشفا دست تو بخشنده ی بی منت است هر چه که از دوست رسد رحمت است نام تو دلگرمی بیچاره ها بسته به چشمان تو نقاره ها حضرت سلطان به پناه آمدم سوخته دل، روی سیاه آمدم دست تهی چشم پر آب آمدم خسته و با حال خراب آمدم 👉
ای برادر بعدمرگت زندگانی مشکل است آرمیدن زیر خاکت ناگهانی مشکل است تو که دیدی درفراقت قلب من آتش گرفت مرگ ناچاراست اما در جوانی مشکل است رنج هایم بی کران وداغ هایم بی حساب زندگی با رنج های بی کرانی مشکل است زخم هایم جاودانه شد، نباشد مرهمم دوری مرهم ز زخم جاودانه مشکل است دل چگونه می توان بستن به باغ بی ثمر دل اگربندم ولیکن باغبانی مشکل است
بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم (مرد) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ )شعرسبک دشتی) فلک دیدی چه خاکی برسرم کرد به زیر خاک آخرهمسرم کرد 🌾بنال ای سینه ی غمناک اینجا که باشد هستیم درخاک اینجا (هرکجای خانه رانگاه می کنم همسرم خاطرات تو می بینم عزیزم هنوز زودبود منو وبچه هارا تنها بگذاری عزیزم مگرباورم میشه تو نیستی میگم سرکاری میای خونه اما چه کنم با تقدیر وقسمتم که این چنین بود گرفته غم فضای خانه ی ما سیه پوش تو شدکاشانه ی ما 🌾گرفتاری من ازحد فزون است دلم ازمرگ تو دریای خون است همسرم هنوز زود بود بچه هام یتیم بشند فرزندان مرحوم بردارن مرحوم همسر دل سوخته مرحوم که درگوشه ای از این مجلس(یاقبر) نشسته ای از غم عزیزتان ناله می زنیدخدا به شما صبر بده اما زبان حال فرزندان مرحوم بگم همی نالم که بابا در برم نیست صفای وسایه اوبرسرم نیست مرا گر دولت عالم ببخشند برابربا نگاه پدرم نیست 🌾فرزندان مرحوم شما پدر مهربان پدر دلسوزی ازدست دادید عزیزان هیچ کس توی دنیا جای پدر برای شما نمی گیره خدابه شما صبر بده دخترهای مرحوم نمی دانم به یاد کدام خاطره بابا اشک می ریزد همسر دلسوخته مرحوم دیگه بچه هات یتیم شدند 🌾یتیمی درد بی درمان یتیمی یتیمی خاری دوران یتیمی الهی طفلی بی بابا نباشد اگر باشد دراین سامان نباشد یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روح این پدر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد 🌾حالا دلها آمده شد بریم کربلا 🌾صل‌الله‌علیک‌یااباعبدالله 😭😭😭 🌾دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا..آی حاجت دار آی جوون دارا.. روز هفتم/سوم که میشه..دختر میاد کنار قبر بابا...خواهر میاد کنار قبر برادر..😭 دسته گل میارن..عکس بابارو میارن . زیر بغلای خواهرا و دخترها رو میگیرن..تسلا میدن..یه دل سیر گریه میکنند (عزاداری میکنند سبک میشن) 🥀اما من بمیرم برا یتیمان ابی عبدالله...آوارهٔ بیابونا...سر حسین ع بالای نیزه ..بدنش تو کربلا...بچه ها آواره اند...به هر بهانه ای کتکتشون میزنند...آب میخوان میزنند..😭 غذا میخوان کنک میزنند..😭 بابارو میخوان کتک میخورند.. 🥀الهی غریب نباشی... الهی گرفتار نشی...الهی بی کس نشی.. چه کشیدند یتیمان حسین ع چه کشید بی بی زینب س 🥀امان از دل زینب😭 🥀چه خون شد دل زینب صدا زد... ◼️به‌سوی‌شام‌وکوفه‌ام‌چه ظالمانه میبرند ◼️نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند ◼️سر تو را به نوک نی زدند این ستمگران ◼️نمی روم ولی مرا به تازیانه میبرند ✍ مداح اهلبیت(ع)احمد بهزادی دعا شادی روح پدرومادرم ◼️◼️◼️◼️◼️
(2) (س) سوم هفتم چهلم سالگرد برادران وفرزندان بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🔸خداوندا دگر مادر ندارم 🔸دریقا سایه اش برسرندارم 🔸همه گویندکه مادر رفته ازما 🔸فراق مرگ او باورم ندارم مادرجان دلم را مادر شکستی تمام رشته عمرم گسستی اخ قربان دردهای دلت بشم مادر امیداست فاطمه دستت بگیرد اخه مادر یک عمری برای زهرا مرضیه اشک ریختی مادر😭😭 برای حسین فاطمه عزاداری کردید 🔸امید فاطمه دست بگیرد😭 🔸که تودر روضه زهرا نشستی 🔸دوچشمی ای فلک پر آب دارم 🔸دلی پر غصه وبی تاب دارم 🔸چرا چون مرغ شب از دل ننالم 🔸که این جا مادری درخواب دارم ای عزیزان دلم خدا به شما صبر بده داغ مادر دیدید خیلی سخته اما مجلس به مناسبت (سوم هفتم مادری دلسوز خواهری مهربان برگزار گردیده است شما مدت (سه شبانه روز جای خالی مادرو احساس می کنید به خدا قسم هیچ کس جای مادر رابرای شما نمی گیرد اما بچه های مرحومه چند سال قبل که پدراز دست دادی تنها امید شما مادر بود اما افسوس که مادر راهم از دست دادید دیگه شما دو گوهر گرانبها را ازدست دادید اما دیگه یتیم شدید یتیمی درد وبی درمان یتیمی یتیمی خواری دوران یتیمی الهی طفلی بی مادر نباشد اگر باشد دراین سامان نباشد اما دخترهای مرحومه کجا نشته ای نمی دانم به یاد کدام خاطره مادر اشک می ریزید تنها یادگار مادر چادر نمازاست که یاد دختر نمی ره اما من یک مادری را سراغ دارم گفتند یادگاری ان راجمع کند اما مولا علی گفت یادگاریها را جمع کنم خون روی در دیواررا چکارکنم یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روح این مادر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد اما هنوز زود بود که ما را تنها بگذاری مادر ،بی مادری سخته مادر، اما دلها امده شد بریم مدینه دلها بسوزه برای ان مادری که نیمه شب غسل دادند بمیرم چه کرد مولا علی به وصیت زهرا 😭😭😭 میگن شبانه بدن زهراش را ارام ارام غسل داد اسماء روی بدن زهرا آب می ریخت یک وقت اسماء متوجه شد دست ازغسل کشید دست بر دیوار غربت گذاشت صدای ناله علی بلندشد لا اله الا الله 😭😭 صدازدعلی جان چرا بلند گریه می کنید صدا زد اسماء دست روی دلم نگذار حالا دستم رسید به بازوی ورم کرده زهرا 😭😭😭 دستت رسید به بازوی طاقت نیاوردی اما علی جان نبودی کربلا آن ساعتی که زینب آمد گودی قتلگاه 😭😭 اما برادران مرحومه نمی دانم شما کجا نشسته ای این جا شما کنار بدن خواهر بودی اما کربلا برعکس شد 😭😭😭 خواهر آمد کنار بدن برادرچه کرد شمشیر شکسته ها را نیزه شکسته ها را کنار زد صدا زد زینب 😭😭 گلی گم کرده ام می جویم اورا به هر گل می رسم می بویم اورا گل من یک نشانی دربدن داشت یکی پیراهن کهنه به تن داشت حسین آرام جانم حسین روح روانم لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات ✍ وارسال مداح اهل بیت (ع)احمد بهزادی شادی روح پدرومادرم 🥀🥀🥀🥀🥀
🔴مردگان روز قیامت چگونه از قبرها مبعوث میشوند؟ ☀️از حضرت صادق علیه السلام روایت است که چون پروردگار اراده کند که عالم آفرینش را مبعوث فرماید، بر زمین چهل روز باران می بارد قطعات بدن بهم می پیوندند و روی آنها گوشت روئیده میشود. ☀️سپس آن حضرت فرمود: جبرائیل نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمد و دست او را گرفت و به بقیع آورد؛ تا اینکه کنار قبری رسیدند و جبرائیل صاحب آن قبر را صدا زد و گفت: به اذن خدا برخیز! مردی که موهای سر و صورتش سفید بود از میان قبر برخاست و خاک را با دست خود از چهره خود پاک میکرد، و می گفت: الْحَمْدُ لِلهِ وَ اللَهُ أَکْبَرُ. جبرائیل به او گفت: به اذن خدا دو مرتبه در قبر باز گرد! سپس به کنار قبری دیگر آمدند و جبرائیل صاحبش را ندا درداد: به اذن خدا برخیز! از میان قبر مردی با چهره و سیمای سیاه برخاست و می گفت: یَا حَسْرَتَاهُ! یَا ثُبُورَاهُ! و سپس جبرائیل به او گفت: باز گرد به مکانی که بودی به اذن خدا. و پس از آن گفت: ای محمد! این قِسم مردگان در روز قیامت محشور میشوند. مؤمنان میگویند: الْحَمْدُ لِلهِ وَ اللَهُ أَکْبَرُ. و دسته دیگر میگویند: یَا حَسْرَتَاهُ، یَا ثُبُورَاهُ... 📚تفسیر قمی‌ طبع‌ سنگی‌ ص ۵۸۱‌ و از طبع‌ حروفی‌ نجف‌ج۲ ☀️‌‌برای شادی همه رفتگان
🍃 🍃 زائر مکه و مدینه 🍃 چاووشی بازگشت زائران مکه و مدینه 🍃🌹🍃🌹🍃🌹 آمد از مکه و منا حاجی آمد از مروه وصفا حاجی میرسد زائری که از عرفات تا توانی فقط بخوان صلوات 🍃🌹🍃🌹🍃🌹 آمده حاجی و دلش شاد است خانه قلب او چه آباد است میرسد از قدوم او برکات تا توانی فقط بخوان صلوات 🍃🌹🍃🌹🍃🌹 حاج با خود چها تو آوردی یک مدینه صفا تو آوردی دیدن روی تو پر از حسنات تا توانی فقط بخوان صلوات. 🍃🌹🍃🌹🍃🌹 دل ما شما سخن دارد سخن از لاله ی چمن دارد زائر کعبه ایی پر از نعمات تا توانی فقط بخوان صلوات 🍃🌹🍃🌹🍃🌹 آمد از سر زمین سعی و صفا زائران حریم بیت خدا تا رسد لعل تو به اب حیات تا توانی فقط بخوان صلوات.. زائر مکه بوسه بر رویت کاروان دل امده سویت این بود برترین هر کلمات 🍃🌹🍃🌹🍃🌹 دیدگان باور ندارند این همه لطف و صفا عـشـق بـازی با خدای عاشـق مهر و وفا خـانه کـعـبه کجا و مـن کجا آنجا کجا به به از الطاف یزدان در حق صاحب جفا 🍃🌹🍃🌹🍃🌹 از ازل خـواندی هـزاران بـار ما را با وفا در جوابـت نه بـیاوردیم از روی جـفـا ما فـقـط یکبار گفتیم ای خدا و ای الـه با هزاران شـوق فرمودی اجـابت با وفا! 🍃🌹🍃🌹🍃🌹 "بندگانیم و به درگاه خدا آمده ایم چون فقیران به تمناى نوا آمده ایم ما که گِرد یکى خانه طوافى داریم به گِدایى به سرِ خوان خدا آمده ایم" 🍃🌹🍃🌹🍃🌹 حجاج به بیت خالق لم یزلی خواندند خدای را به آوای جلی آنقدر در خانه ی حق کوبیدند تا آنکه سر از خانه برون کرد علی 🍃🌹🍃🌹🍃🌹 رفتم به در کعبه کفن بر گردن آنقدر گریستم که شد تر دامن گفتم که شفیع ما گنهکاران کیست نا گه ز درون علی ندا داد که من 🍃🌹🍃🌹🍃🌹 خدایی که او مکّه و شام کرد تو را حاجی از بهر آن نام کرد که هر صبح و شامی کنی بی گزاف به پیراهن کعبه دل طواف 🍃🌹🍃🌹🍃🌹 "ای به مکه رفته و برگشته باز تو شدی محمود و ما ماندیم ایاز ای که راجی رفته و حاجی آمدی گو که ناجی هم شدی از کبر و ناز" 🍃🌹🍃🌹🍃🌹 "بندگانیم و به درگاه خدا آمده ایم چون فقیران به تمناى نوا آمده ایم ما که گِرد یکى خانه طوافى داریم به گِدایى به سرِ خوان خدا آمده ایم" 🍃🌹🍃🌹🍃🌹 کعبه ای مأمن عشق اللّه‌ یاد تو خاطره بسم اللّه‌ رهروان گرد تو پرواز کنند تا که خود را به تو دمساز کنند ┅