🥀🌾🥀🌾🥀🌾🥀
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمان یا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللّهِ، وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَدًا ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ، وَ لا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ.
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🌾ازخدا نام ونشان دارد شهید
🌾افتخار جاودان دارد شهید
🌾گوهری دریای عشق ومعرفت
🌾باخدا سری نهان دارد شهید
🌾پیش رگبار ستم درراه دین
🌾جان خود را ارمغان دارد شهید
🌾بهرحفظ اب و خاک میهنش
🌾برکف خود نقد جان دارد شهید
🌾است نقش سینه اش حب حسین
نام اورا بر زبان دارد شهید
🌾درکنار مصطفی اندر بهشت
🌾ازمحبت آشیان دارد شهید
🌾یادشهدا امام شهدا درگذشتگان جمع حاضر الخصوص روح این شهیدمان ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد مجلس به مناسبت اولین سالگرد شهیدعزیرمان ( شهید آرمان)بر گذارشده آن شآءالله روحش با ارباب بی کفنش محشور بشه
🌾اما پدرومادرشهید شما فرزندی مهربان را ازدست دادید برادران شهید شما برادری دلسوزی از دست دادید پدرومادر شهیدشما یک سال است که جای خالی فرزندتان را احساس می کنید خدا کنه کسی در بین ما نباشه که داغ فرزند دیده باشه داغ فرزند کمر پدرو مشکنه
ای ناله می زنه
😭
🌾میگه اخ خدایا عصای پیریم رفت
🌾برداران شهید میگن کمرمان شکست
🌾اما می خوام زبان حال برادران شهید بگم
😭
◾️شنیدم شهید آرمان رو هم غریب گیر آوردن با هر چی میشد زدنش
😭
ای خدا ازشون نگذره...
◾️یاحسین یاحسین...
◾️غریب گیر آوردنت با هر چی میشد زدنت...
◾️فیض ببره روح شهید آرمان...
◾️تسلای دل داغ دار بازماندگانشون...
◾️ای سفر کرده به معراج به یادل هستیم
◾️ای برادر همگی چشم به راهت هستیم
◾️توسفر کردی اسوده شدی از دوران
همه ماتم زده هرلحظه به یادت هستیم
😭
◾️چقدر عزیز برادر زود سفرکردی
ماراتنها گذاشتی
😭
اما برادران شهید داغ برادر کمر برادر می شکنه وقتی امام حسین صدای برادرش عباس و شنید امد کنار برادر ش عباس صدازد عباسم به خدا کمرم شکست امیدم قطع شد
😭
◾️نمی دانم همسر شهید عزیزمان کجا نشسته زبان حال شما بگم چون فرزندان شما یتیم شدند
😭
◾️یتیمانم دگر بابا ندارند
◾️به جز آه ودوچشم ترندارند
◾️یتیمانم بکن ازگریه خاموش
◾️یتیمانم مکن هرگز فراموش
◾️پدر ومادر شهیدمان کجا نشستی شما داغ فرزند دیدید آروز داشتید یک زمانی فرزندتان زیر تابوت شما را بگیرد ولی یادت است شما یک سال پیش زیر تابوت جوانتان را گرفتید واقعا لحظات سختیه😭
اما فرزندان شهید شما هروقت دلتنگ بابا می شدیدهرکجا که بود بابا را ملاقات می کردی ولی حالا باید به عکس بابا نگاه کنیدیا برید سر مزار بابا بنشنید عقده دلو خالی کنید
😭
اماجمله اخر التماس دعا
حالا دلت امده شد بریم کربلا
اما من قربان آن شهیدی برم که ده نفرسوار اسبها نعل تازه زدند ان قدر بربدن ابی عبدالله که خواهر امد بدن برادرنشناخت زبان حالی داره بی بی زینب
😭😭
گلی گم کرده ام می جویم اورا
به هرگل می رسم می بویم اورا
گل من یک نشانی دربدن داشت
یکی پیرهن کهنه به تن داشت
حسین آرام جانم حسین روح روانم
🌾التماس دعا
🌾شادی روح همه شهدا صلوات
💦🍃🌾💦🍃🌾💦
🍃🌾🍃
🌾🍃💦 ﷽
💦
#مناسب_مجلس_ختم_پدر
#غزل_در_مقام_پدر
#روضه
#تاج عزت به سراهل جهان است پدر،،
گوهر پرثمرنسل جوان است پدر،،
ای بشر قدرپدر دان که درایام حیات،،
توندانی که بهین گنج گران است پدر،،
خاک پایش به سردیده نهی بازکم است،،
نوردیده به بصر راحت جان است پدر،،
گفته اش رابپذیز ازدل وجان ای فرزند،،
باش اگاه که چون گنج نهان است پدر،،
سایه اش تابسرت هست نماشکرخدا،،
تاگزندی نرسد برتوشباناست پدر،،
«« شروع مرثیه پدر»»
الا ای سروباغ آ رزویم ،-
شکوه زندگی وابرویم ،،
بهارعمرتو اخرخزان شد ،،
زداغت مانده عقده درگلویم ،،
دوسه روزه که رفتی دردل خاک ،،
بگو این درد را من باکه گویم ،،
نمیخاهم پس ازتو زندگی را ،،
گلی رابی تو من هرگز نبویم ،،
خدا داند که درقلب منی تو،،
بود عکست همیشه روبه رویم ،،
««« تصنیف »»»
ای بابا،(2)رفتی زدار فانی —-بامرگ ناگهانی —-----باباکجای،،دادازجدای
ای بابا(2)ازداغ تو غمینم،،،،،،،ازرفتنت حزینم.،،بابا کجای ،،،دادازجدای
ای بابا (2)چشم ازجهان ببستی،،
پشت مرا شکستی ،،
باباکجای،،دادازجدای،،
«« روضه »»
السلام علیک یاابا عبدالله
عزیزان داغ داغ پدردیدید .ولی شما نازنین بدن بابا رابا عزت واحترام برداشتید ،غسل دادید،کفن نمودید ،بخاک سپردید .امادلا بسوزه براغریب کربلا حسین،که نازنین بدنش سه روز دو دشب عریان و بی سر روی خاک گرم کربلا ،،عوض انکه پیکرجگر گوشه زهرا را بردارند ده تاحرامی سوار بر اسب ،،نازنین بدن حسین رازیر سم اسبان ستوران ،.....همه بگیم حسین جان
#صلی_الله_علیک_یا_مظلوم
✍#مداح_شاعر_سبک_گذار🎤
🎧#استاد_حاج_پیرزاده🖌
#پیشنهاد_دانلود👌
#التماس_دعای_فرج
#اجرای_سبک
1400/2/31
👇👇👇
617.3K
┅═❁•○◉🔘🔘◉○•❁═┅
﷽
#اوخشاما
#در_وصف_پدر_مادر_جوان_ناکام
داغدا کامان سیزیلدار ،،،،، ای
کامان یامان سیزیلدار ،،،،، ای
هاردا اورگی یارالی گورسم
یارام یامان سیزیلدار ،،،،، ای
🔘🔘
سن منی آغلار قویدون ،،،،، ای
سینه می داغلارقویدون ،،،،، ای
ییخدون آتام ائوینی ،،،،، ای
قاپییسین باغلار قویدون ،،،،، ای
🔘🔘
عمرومی یاس ساخلارام ،،،،، ای
یانا ، یانا آغلارام ،،،،، ای
سن یادیما دوشنده ،،،،، ای
اورکلری داغلارام ،،،،،ای
🖌تایپ🖌
✍#شاعر_مداح_سبک_گذار🎤
🎧#استاد_حاج_پیرزاده🖌
#پیشنهاد_دانلود👌
#التماس_دعای_فرج
┅═❁•○◉🔘🔘◉○•❁═┅
هفت بابا 🌑🌑🌑
مناسب برای شب هفتم پدر
تایپ و اجرا
مداح پیرزاده🎤
بود هفت روز بابا در برم نیست
توان از هجر او بر پیکرم نیست
بنالید ای عزیزان بر مزارش
پدر نور دوچشمان ترم نیست
چرا چون مرغ شب از دل ننالم
که بابا درمیان جمع ما نیست
صد افسوس ای پدر رویت ندیدم
گلی از گلشن رویت نچیدم
چنان داغ تو میسوزد دلم را
که بی تو من زهستی دل بریدم
#بند ترکی👇🌴
آتا من دویمادیم دنیاده سندن
سنه قربان اولوم آیریلما مندن
نیه گوز یاشینی القان ائدورسن🌴
ندن قبره شتابیله گئدورسن
دوباره ئوز ایوونده قال عزیزیم
باشیمون اوسته سایه سال عزیزیم
بونه هجران بونه آه و فغاندی
بیزی آغلار قویوب گئتمه آماندی
سنیدون قلبیمون محکم دایاغی
گئدورسن ایمزون سوندی چراغی
چکر آهی یتیملر آیریلیقدان
فغان و ناله ایلر آیریلقدان▪️
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
تایپ و اجرای این متن👇
مداح پیرزاده🎤
#روضه ختم پدر 🥀🥀🥀🥀
خادمین امام رضا(ع)
روز اول (دفن)
بسم الله الرحمن الرحیم
یارحمن ویا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ، وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِکَ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ، وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ، وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ *
♦️دلا این عالم فانی به یک ارزن نمی ارزد
♦️به دنیا آمدن بر زحمت رفتن نمی ارزد
♦️اگر صد سال در دنیا همه شهد و شکر نوشی
♦️به آن یک ساعت تلخی جان کندن نمی ارزد
♦️اگر بر فرش ایوان تکیه سازی شب و روز
♦️به خشت زیر سر اندر لحد خفتن نمی ارزد
♦️هزاران سال اگر بر تخت عود بنشینی
♦️به آن یک لحظه در تابوت خوابیدن نمی ارزد
♦️اگر ملک سلیمان را رسد بهرت به آسانی
♦️به مار و مور و عقرب هم قرین گشتن نمی ارزد
⬅️عزیزان امروز یکی از خادمان امام رضا را ازدست دادیم اما
هرانسانی درلحظات آخر چشم انتظار اربابش است که شب اول قبر بیاد بر بالینش این عزیز هم یکی از یکی ازخادمین مخلص امام رضا(ع) بوده که عمری خدمت گذار درخونه اهل بیت بوده
آروز داره شب اول قبر امام رضا(ع) بربالینش بیاید شب اول قبره شه خودت شفاعتش کن
اما می بینم درگوشه ای ازاین قبر پدرومادراین خادم عزیز ما نشسته اند ازفراق عزیزشان ناله می زند اما گوشه دیگری از قبر برادران وبچه های مرحوم نشستند ازغم برادر ازغم بابا می نالند اما زبان حال فرزندان مرحوم
می خوام بگم
♦️همی نالم که بابا در برم نیست
♦️صفای وسایه او بر سرم نیست
باباجان زود بود مارا تنها بگذاری
بابا امشب راحت بخواب مهمان اقامان امام امام رضا(ع) هستید
♦️مرا گر دولت عالم ببخشند
♦️برابر بانگاه پدرم نیست
باباجان چه طور جای خالی توراتحمل کنیم بابا دیگه ازامشب صفای خانه ما رفت
⬅️اما خانواده محترم شما بدن نازنین عزیزتان این خادم امام رئوف راغسل دادید کفن نمودید به خاک سپردید همه آشنایان ،فامیل،همسایگان واقشارمردم آمدند درتشیع عزیزتان شرکت نمودند به شما تسلیت گفتند
شما رادلداری دادند انشاءالله روحش ازاین مجلس ومحفل فیض ببردروحش با امام رضا(ع) محشوربشه
اما امام رضا علیه السلام فرمودند:یَا ابْنَ شَبِیبٍ اِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ، ای پسر شبیب هر وقت خواستی گریه كنی، اشك بریزی، برای حسین گریه كن، امروز من و شما هم برای امام حسین گریه كنیم، ان شاء الله تمام شهدا ،اموات خصوصا روح این پدرً..... فیض ببرنند، امروز همه اومدند به شما تسلیت گفتند، سر سلامتی گفتند، گل برای شما آوردند، همراه شما اشك ریختند ،اما حضرت زینب سلام الله علیها می فرمایند: دیدم حال امام سجاد متغیر شده، سئوال كردم، چی شده عزیز دلم،چرا بدنت داره می لرزه،صدا زد عمه،اینها ظاهراً مارو مسلمون نمی دونند،چرا؟آخه بدنای خودشونو دارن دفن می كنن،انگار بدن بابام رو زمینه داغ كربلاست.همه بگید: یا حسین... اما یا امام سجاد كاش به همین بسنده كرده بودند،اَسْرَجَتْ وَاَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِكَ اسب هاشون رو نعل تازه زدند بر بدن ابی عبدالله، بازم ناله بزن بگو یا حسین... آی داغ دیده ها بدن بابای شما شمارو غسل دادند، كفن كردند، با احترام دفن كردند اما بمیرم آن زمانی كه امام سجاد برای تدفین بابا اومد صدا زد كفن بیارید، گفتند:آقا جان تمام شده فرمودند: كمی بوریا.... یا حسین *
🔸مگر به کربلا کفن ،به غیر بوریا نبود
🔸مگر حسین تشنه لب ،عزیز مصطفی نبود
🔸مگر کسی که کشته شد،تنش برهنه می کنند
🔸 مگر که پاره پیرهن،به پیکرش روا نبود
🔸سرش به نوک نیزه ها،تنش به خاک کربلا
🔸کفن برای او به جز،شکسته نیزه ها نبود
⬅️بابا رسم ِ توی ما مسلمونها طرف راست صورت میت رو روی خاك می گذاریم، اما امام سجاد چه كند؟ می خواست صورت به صورت باباش بذاره،ای حسین.......... بنی اسد نگاه كنه ببینه امام سجاد از قبر بالا نمیاد،نگاه كردند دیدن این لبهاش رو روی رگ های بریده گذاشته،حسین...... زیر بغل ها!ش رو گرفتن،خودش با دست خودش خاك رو بدن باباش ریخت،آب رو خاك ریخت،خاك قبر رو گل كرد،دیدن نشسته داره گریه می كنه،با انگشت سبابه چی داره می نویسه،دیدن نوشت: هذا قبر الحسین بن علی ،بگم و ناله بزنی، الذی قتلوه عطشانا،حسین... شما ها داغ دیدید اما باباتون رو.... زخم دار ندیدید،باباتون رو.... مجروح ندیدید،خدارو شكر یه زخم به صورت و بدن باباتون.... ندیدید،اما قربون اون دختر ِ سه ساله ای برم كه سر ِ بریده ی بابا رو بغل كرد،ای حسین....*
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
التماس دعا
مداح اهل بیت (ع)احمد بهزادی
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#(ختم مادر)
#روضه فاطمه زهرا (س)
خادمه اهل بیت(ع)
سوم هفتم چهلم سالگرد
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
♦️مهمان برایت آمده یا زهرا
♦️روحش به سویت پر زده یا زهرا
♦️از لطف و از رحمت نما تو یادش
♦️امشب بیا خودَت برس به دادش
♦️مَشمول ِ لطف کِردگاریش کن
♦️زیر لحد امشب تو یاریش کن
♦️او بوده اهل صدق و شیعه مذهب
♦️دستش بگیر امشب به حقّ زینب
♦️از کودکی اهل غم تو بوده
♦️اهل عزا و ماتم تو بوده
♦️شفاعتش کن از کرم به محشر
♦️به پنج تن ، به حقّ ِ آل ِ حیدر
⬅️اخ قربان دردهای دلت بشم مادر
امیداست فاطمه دستت بگیرد
اخه مادر یک عمری برای زهرا مرضیه اشک ریختی مادرعمری برای فاطمه مرضیه روضه خوندی خادمه اهل بیت و خدمت گذاراهل بیت بودی
برای حسین فاطمه عزاداری کردید
🔸امید فاطمه دست بگیرد😭
🔸که تودر روضه زهرا نشستی
ای عزیزان دلم خدا به شما صبر بده داغ مادر دیدید خیلی سخته اما
⬅️مجلس به مناسبت (سوم هفتم روز درگذشت یکی ازمحبان اهل بیت خادمه اهل بیت مادری دلسوز خواهری مهربان برگزار گردیده است شما مدت (سه شبانه روز جای خالی مادرو احساس می کنید به خدا قسم هیچ کس جای مادر رابرای شما نمی گیرد اما دیگه یتیم شدید
🔹یتیمی درد وبی درمان یتیمی
🔹یتیمی خواری دوران یتیمی
🔹الهی طفلی بی مادر نباشد
🔹اگر باشد دراین سامان نباشد
⬅️ اما دخترهای مرحومه کجا نشته ای نمی دانم به یاد کدام خاطره مادر اشک می ریزید مادری که یک عمر کنیز اهل بیت بوده عمری برای فاطمه زهرا واهل بیت روضه خونده اما دخترهای این مادر تنها یادگار مادر شما چادر نمازاست که یاد دختر نمی ره اما من یک مادری را سراغ دارم که گفتند یا علی جان یادگاری فاطمه راجمع کن تا بچه ها نبیند اما مولا علی (ع)گفت یادگاریها را جمع کنم خون روی در دیواررا چکارکنم
اما هنوز زود بود که ما را تنها بگذاری مادر ،بی مادری سخته مادر، اما دلها امده شد بریم مدینه دلها بسوزه برای
ان مادری که نیمه شب غسل دادند
بمیرم چه کرد مولا علی به وصیت زهرا😭😭😭
⬅️میگن شبانه بدن زهراش را ارام ارام غسل داد اسماء روی بدن زهرا آب می ریخت یک وقت اسماء متوجه شد
دست ازغسل کشید دست بر دیوار غربت گذاشت صدای ناله علی بلندشد لا اله الا الله😭😭
صدازدعلی جان چرا بلند گریه می کنید😭
صدا زد اسماء دست روی دلم نگذار حالا دستم رسید به بازوی ورم کرده زهرا.....
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
التماس دعا
مداح اهل بیت (ع) احمد بهزادی
🥀🥀🥀🥀🥀
روضه ختم پسر کوچک 🥀
روضه حضرت علی اصغر🥀
سوم هفتم چهلم سالگرد
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمان یا رحیم
اسلام علیکم یا اهل بیت النبوة وموضع الرساته
بعد پرپر شدنت ای گل زیبا چه کنم
من به داغ تودراین عالم دنیا چه کنم
بهر هر دردی دواست مگر درد فراق
من به دردی که براونیست مداوا چه کنم
خانواده محترم ........شما پسر بچه خرد سالی از دست دادید حالا مدت چهل روز است که صدای نازنین ان به گوش شما نمی رسدامروز چهل روز است چراغ خانه تان خاموش است
اما امروز همه
دوستان آشنایان فامیل همسایگان امدند درکنارتان بودند
به شما تسلیت گفتند اما عزیزان داغ فرزند خیلی سخت بر پدرومادر ،چون انسان زمانی خدا بهش فرزند میده به قدوبالای فرزندش نگاه می کنه تابزرگ شود وحاضر نیست کوچکترین صدمه ای بر فرزندش وارد بشه اما زمانی فرزندش ازدست می دهد واقعا لحظات غم انگیزی است انشاءالله خداوند به شما صبر بده الخصوص مادر داغ دیده این عزیز
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر از این مجلس ومحفل فیض ببرند
حالا دلها آمده شد برای شش ماهه ابا عبدالله علی اصغر ناله بزن
⬅️میگه دیدم ابی عبدالله اومد پشت خیمه ها با غلاف یه قبری کند ..
این بدن مطهرو دفن کرد..
(یه جمله بگم آقا جان یا اباعبدالله..)
آقا جان زخمی ندیده بود این بدن ..
(فقط یه تیر خورد ،، )
۱
نخواستی این بدن رو کسی ببینه ،،
نخواستی خواهراش ببیننه ..
آقا جان نخواستی مادرش رباب ببینه ..
نخواستی عمه اش زینب ببینه ..
آقا جان ...
بمیرم برا اون ساعتی که همه ی این زن و بچه اومدن قتلگاه...
دیگه حرف یه زخم نبود..
یه عده با شمشير زدن، یه عده با نيزه، یه عده اى با سنگ، عده اى هم با چوب وعصا
چه کردند با عزیز برادر زینب ...
◾️خاک عالم به سرم کز اثر تیغ سنان
◾️جای یک بوسه ی من بر همه اعضای تو نیست
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
⚜صل الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله
التماس دعا
مداح اهل بیت (ع)احمد بهزادی
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه ختم مادر(3)
روضه فاطمه زهرا(س)
(هفتم ،چهلم( سالگرد )
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
♦️مادر جان یاد آن شبها که ما را شمع جان بودی
♦️میان ناامیدیها (مادر)چراغ جاودان بودی
♦️برایت زندگانی گرچه یکسر رنج و سختی بود
♦️بنازم همتت مادر ، که تا بودی، صبور و مهربان بود
♦️مادرم دیده برویت نگران است هنوز
♦️غم نادیدن تو بار گران است هنوز
♦️آنقدر مهر و وفا بر همگان کردی تو
♦️نام نیکت همه جا ورد زبان است هنوز
⬅️ مجلس امروز به مناسبت سالگرد مادری دلسوز خواهری غم خوار برگزار شده خانواده محترم........فرزندان مرحومه شما یک سال جای خالی مادررااحساس می کنید به خداقسم هیچ کس جای مادر را برای شما نمی گیرد اما شما هروقت دلتنگ مادر می شدید هرکجا بودید می آمدید ازنزدیک مادر را ملاقات می کردی ولی حالا باید به عکس مادر باید نگا کنید یا برید سر قبر مادر بنشینید عقده دل راخالی کنیداما مرگ مادر برای دخترها خیلی سخت است به چه خاطر چون روزمادرباشه سال نوع باشه دخترها به یاد مادر هستند اما بچه های مرحومه، دخترهای مرحومه که درگوشه ای از مجلس نشسته ای نمی دانم به یاد کدام خاطره مادر عزیزتان اشک می ریزیدتنها خاطره به یاد ماندنی مادر چادر نمازه که یاد دختر نمی ره اما یک مادری من سراغ دارم که به امام علی گفتند یادگاریهای فاطمه را جمع کن تا بچه ها نبیند اما گفتند یادگاری را جمع کنم خون روی در ودیوار را چه کنم اما می خوام زبان حال دخترهای این مادر و رو بگم
🔸(اخ)گل گلخونه ام بودی تو مادر
🔸چراغ خونه ام بودی تومادر
آخ بمیریم برات مادر خوبم دیگه یک ساله صدای قشنگت به گوش ما نمی رسه
🔸(مادرم) زنم بوسه به عکس دلربایت
🔸ای بریزم اشک ماتم از برایت
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع
حاضر الخصوص روی این مادرعزیزمان ازاین مجلس ومحفل فیض ببرد ⬅️امادلها امده شد بریم مدینه
🔸دلم به یاد مدینه بهانه می گیرد
🔸سراغ گلی را شبانه می گیرد
🔸چه حکمت است که چون نام فاطمه آید
🔸 برای گریه دل من بهانه می گیرد
دلها بسوزه بر
آن مادری که فرمود علی جان شبانه غسلم بده شبانه کفنم کن شبانه دفنم کن
بمیرم چه کرد مولا علی به وصیت زهرا😭😭😭
میگن شبانه بدن زهراش را آرام آرام غسل داد اسماء روی بدن زهرا آب می ریخت یک وقت اسماء متوجه شدعلی
دست ازغسل کشید دست بر دیوار غربت گذاشت صدای ناله علی بلندشد لا اله الا الله😭😭
صدازدعلی جان چرا بلند گریه می کنید😭
صدا زد اسماء دست روی دلم نگذار حالا دستم رسید به بازوی ورم کرده زهرا 😭😭😭😭
دستت رسید به بازوی طاقت نیاوردی😭
اما علی جان نبودی کربلا آن ساعتی
که زینب آمد گودی قتلگاه 😭
شمشیر شکسته ها را نیزه شکسته ها
را کنار زد چه دید حلقوم بریده اما زبان حالی داره بی بی زینب 😭😭
🔹گلی گم کرده ام می جویم اورا
🔹به هر گل می رسم می بویم اورا
🔹گل من یک نشانی دربدن داشت
🔹یکی پیراهن کهنه به تن داشت
حسین آرام جانم..حسین روح روانم
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
تایپ مداح اهل بیت (ع) احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#مادر
روضه شب جمعه امام حسین (ع)🥀
گریز روضه حضرت عباس(ع)🥀
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ
*- اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
شب های جمعه فاطمه،با سوز و آه و واهمه
آید به دشت کربلا گردد به دور قتلگاه
گویید حسین من چه شد،نور دوعین من چه شد
*شب زیارتی ابی عبدالله شبی که مادرش فاطمه زهرا مهمان امام حسین است ای کسانی که در گوشه ای از مجلس نشتی حاجت داری مریض داری گرفتاری امشب امام حسین قسم بده به پهلوی شکسته مادرش انشاء الله حاجت روا می شی شفای همه مریض ها انشالاا مشب آسمان هم با ما در این ساعت بر ابی عبدالله گریه کنه . فرمود فاطمه جان ، همه چشم ها قیامت گریانه غیر از اون چشمی که بر حسین تو گریه کنه وقتی جبریل خبر شهادت ابی عبدالله رو به پیغمبر داد، همون لحظه ی ولادت، پیغمبر گریه کرد😭 دستور امد این خبر و باید به مادرش فاطمه هم بدی،کدوم فاطمه؟همون فاطمه ای که "وَوَضَعَتْهُ أُمُّهُ😭 كُرْهًا" حسین و به سختی به دنیا آورده، تا پیغمبر به فاطمه خبر داد دخترم این بچه ای که تازه از تو به دنیا اومده این فرزندت و کربلا غریبانه میکشند "بَکَتْ فَاطِمَةُ بُکَاءً شَدِیداً" ان شالله بی بی دوعالم شفاعت همتون رو کنه میگه اینا مجلس روضه حسینمو ترک نکردند نذاشتند جلسه روضه حسینم بی رونق باشه بگو فاطمه جان شاهد باش .
تا زهرا گریه کرد همون جا پرسید: بابا روزی که حسینمو میکشن شما زنده ای یا نه فرمود: نه دخترم، من مادرش هستم یا نه؟ نه دخترم، باباش علی هست یا نه؟ نه دخترم، گریه زهرا بیشتر شد عرضه داشت "یَا أَبَهْ فَمَاْ یَبْکِی عَلَیْهِ؟"اگه ما نیستیم پس کی بر حسین من گریه میکنه؟فرمود: دخترم غصه نخور امتی میان نسلی بعد نسلی بر حسین تو زار میزنند گریه میکنند، تا این بشارت و داد گل لبخند بر چهره فاطمه نقش بست، پیغمبر فرمود:زهرا جان باید یه قولی به من بدی بابا، چیه بابا؟ دخترم تو باید از زنهای گریه کنشون شفاعت کنی .... منم قیامت از مرد هاشون شفاعت کنم ...."
یعنی با این گریه تو مشمول شفاعت پیغمبر و فاطمه ای" آماده ای یا نه؟بریم کنار گودال...
"فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً وَضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ" یه نگاه کرد دید همه یاراش رو زمین افتادن خسته شد،تکیه به نیزه داد بلکه لحظه ای استراحت کنه،نانجیبی چنان با سنگ به پیشانی حضرت زد.... خون تمام پیشانی رو فرا گرفت ...
شهدا هم با ما گریه کنند ...
ابی عبدالله هرچه کرد نتونست خون پیشانی رو بند بیاره،یا اللعجب این لباس عربی رو بالا زد .... بلکه بتونه خون پیشانی رو بند بیاره،اینجا بود سپیدی سینه حسین نمایان شد .... یه ظالمی با تیر سه شعبه چنان به قلب حسین..... دیگه نتونست تیر و از مقابل در بیاره خون مثل ناودان داره فواره میزنه ... دیدن ابی عبدالله میگه بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله دیگه نتونست دوام بیاره چنان با صورت به زمین افتاد همه بگیم یا حسین ....
یادشهدا وامام شهدا اموات جمع حاضراز این مجلس و محفل فیض ببرند شب جمعه بهره امواتمان باشه عزداران این جا امام حسین با صورت به زمین افتاد درعلقمه هم وقتی دستهای عباس را قطع کردند وباعمود اهنین به سرش زدند اخ بمیرم برات قمر بنی هاشم همچنان با صورت به زمین افتاد
صدا زد : برادر برادرت را در یاب
اه امان از اون لحظه ای که امام حسین امد علقمه دید دستهای علمدارش بریده تمام بدن قطعه قطعه صدا زد برادرم کمرم شکست الهی هیچ کسی داغ برادر نبینه الهی غم برادر نبینی عزیز دلم
دلم خون دلم خون ایهاولناس
گرفته علقمه بوی گل یاس
😭😭😭😭😭😭😭😭😭
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
التماس دعا
بهزادی🌾🌾🌾🌾
روضه شب جمعه🥀
روضه امام حسین (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمان ویا رحیم
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ وَعَلَى الْأَرْواحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنائِكَ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللّٰهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ، وَلَا جَعَلَهُ اللّٰهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيارَتِكُمْ، السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ أَوْلادِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلَىٰ أَصْحابِ الْحُسَيْنِ؛
شب جمعه شب زیارتی عزیز فاطمه است هرمادری که داغ فرزند ببیند شب جمعه ان مادرداغ دیده می یاد کنارقبر عزیزش رسم روزگار (رسم دنیا ) همین است لذا میگن شب جمعه مادر پهلو شکسته کربلاست
نوجوان مرده خبر از دل لیلا دارد
به خدا مادر اکبر چه سحرها دارد
به گمانم نرسد مرگ جوان آسان است
هرکه خون گریه کند بهرجوان جادارد
انشالا دعا کنید هیچ خانواده ای هیچ پدری هیچ مادری مبتلا نشه
چون شب جمعه شود مادر هر مرده جوان
برسرقبر جوان ناله وغوقا دارد
شب جمعه بی بی دو عالم این مادر غم دیده کربلاست مهمان ابا عبدالله است مگر چه کردند کربلا با عزیزفاطمه ای عزاداران )شعیان امیرالمو منین کاری کردند کربلا با عزیز فاطمه که آه وناله وفریادشان بلند شد اجرو مزد همه شما عزاداران بامادر پهلو شکسته
)راوی میگه)روزعاشورا شمر لنت الله علیه از گودی قتلگاه امد بیرون اما لرزه براندامش افتاده تمام این دست وپاه تمام این بدن می لرزه میگه رفتم سوال کردم چرا لرزه به اندامت افتاد درجواب گفت آن لحظه ای که من بر روی سینه ای عزیزفاطمه بودم
وای حسین وای حسین😭😭😭
گفت آن لحظه ای که من داشتم سر از بدن جدا می کردم در ان لحظات از گوشه گودال قتلگاه صدای ناله ای شنیده می شد از ان وقتی که ان صدا به گوشم رسید لرزه به اندام افتاد
مگر چه صدای بود چه ناله ای بود چه فریادی بود 😭😭
ناله مادری بودکه فریاد می زد غریب مادر حسین مظلوم مادر حسین شهید مادر حسین😭😭
شب جمعه است شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند
ایا ای تشنه لب مادر حسین جان
به خون اغشته ای مادرحسین جان
انشالا یک شب جمعه ای من وشما کربلا باشیم
آه کربلا رفته ها ای کسانی که دل تنگ کربلا شدید شب جمعه مادر کربلاست کنار ضریح شش گوشه
یاحسین یا حسین😭
ایا ای تشنه لب مادر حسین جان 😭
به خون اغشته ای مادر حسین جان
چرا بی سرفتاده پیکر تو مادر
به روی نیزه ها بینم سر تو
حسین آرام جانم حسین روح روانم
لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم
وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات
تایپ وارسال مداح اهل بیت (ع)احمد بهزادی
التماس دعا
🥀🥀🥀🌹🌹🌹
مداح اهلبیت،ع،شعبانپور:
سلام وعرض ادب خدمت اعضای محترم کانال
خواهران محترمی که می خواهند درگروه مداحی بانوان شرکت کنند به آیدی زیر مراجعه کرده و باویس خودشان رامعرفی کنند
خادم حاجیه شعبانپور👇👇
پیوی مدیر: @Haram75
🌹التماس دعا🌹
گروه مداحی فارسی👉
گروه مداحی ترکی 👉
فقط برای بانوان👉
فقط باویس خودتون رو در پیوی معرفی کنید
باتشکر شعبانپور👉
درایتا👉
خواهش می کنم خواهران محترم فقط باویس خودتونو معرفی کنیدگروه ترکی یا فارسی👇👇👇👇
باویس حتما بگید گروه ترکی یا فارسی چندساله مداح هستید👉👉👉👉👉👉
گروه ترکی👉
گروه فارسی👉
گروه احکام👉👉
پدر
نام زیبای پدر با سیم و زر باید نوشت
خوب و عالی با عیاری معتبر باید نوشت
برکت نان و نمک از همت والای اوست
این چنین گویم که نامش تاج سر باید نوشت
خانه را باشد ستون و مثل سروی استوار
کوه صبر و معرفت خواهی ، پدر باید نوشت
کوله بار مشکلات زندگی بر دوش اوست
ناخدای زندگی در بحر و بر باید نوشت
چرخه کار و تلاش و صنعت و سازندگیست
دستهایش پینه دارد ، کارگر باید نوشت
با شرف ، با غیرت و کوهی پر از مردانگیست
گاه سختی ها خدایی یک سپر باید نوشت
صورتش را سرخ می دارد ز سیلی زمان
در حقیقت نام او اهل هنر باید نوشت
احترامی خاص دارد ، حرمتش واجب بود
گفته پیغمبر است و مستمر باید نوشت
هجران پدر:
ای پدر دیده بسویت نگران است هنوز
غم نادیدن تو بار گران است هنوز
دل ز هجران تو در بحر الم غوطه ور است
دیده از دوری رویت نگران است هنوز
دیگران از غم مرگ تو کنند اه وفغان
هم صدا ناله من با دگران است هنوز
جان بی صبر و قرارم به هوایت شب وروز
هم چو مرغان هوا در طیران است هنوز
خود برفتی ز جهان کی برود اثارت
نگران در غم تو پیر وجوان است هنوز
ای پدر خاک لحد منزل وماوای تو شد
اشک جاری ز دو چشم پسران است هنوز
نه شعار است ،نه حرف!
آنقَدر خاک کف پای تو هستم که نگو.
سایه پدر
آنکس که مرا سایه سر بود پدر بود
در دیده مرا نور بصر بود پدر بود
در سینه اگر بود مرا سوزی و دردی
آنکس که سراپای شرر بود پدر بود
در ظلمت و تاریکی جهلم به جوانی
آنکس که مرا شمس وقمر بود پدر بود
پروانه پر سوخته شمع حسینم
آنکس که ز من سوخته تر بود پدر بود
عمری به خدا عاشق زهرا و علی بود
آنکس که مرا زینت و فر بود پدر بود
دیدم به عزا خانه سالار شهیدان
آنکس که بر او دیده تر بود پدر بود
رفت از کف من گوهر نایاب وجودش
آنکس که مرا سایه سر بود پدر بود
جهت مداحی مراسم فوت:
بی خبر از هم دگر آسوده خوابیدن چه سود
بر مزار مردگان خویش نالیدن چه سود
زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید
ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن ،چه سود
گر نرفتی سوی او تو در زمان بودنش
خانه صاحب عزا تا صبح خوابیدن، چه سود
زنده را زنده است اکنون قدرش را بدان
ورنه بر روی مزارش کوزه گل چیدن چه سود
زنده را در زندگی باید بدرد او رسید
ورنه مشکی از برای مرده پوشیدن چه سود
با محبت دست پیران راعزیز من ببوس
ورنه بر روی مزارش تاج گل چیدن چه سود
یک شبی با زنده ها غم خوار باش
ورنه بر روی مزارش زار نالیدن چه سود
شعربراي فراق پدر
مرا آرامش دل از پدر بود مرا از نام او نامي به سر بود
مرا در کوره راه زندگاني چراغ و راهنما در هر گذر بود
مرااقبال ودولت ازوجودش هميشه ياورم ازهر نظر بود
تماشايش مرا آرامش جان نگاهش خوشتر ازلطف سحربود
به چشمانش تسلاي دل ريش کلام دل نشينش چون شکربود
کنارش بهتر از فصل بهاران حضورش موجب فتح و ظفر بود
هميشه مهرمادررابدل داشت برايش همسري والا گهر بود
به مادرگر بهشتي زير پا است عطاي اين فضيلت از پدر بود
نه تنها سايه مهرش مرا پشت که از جان حافظ ما از خطر بود
پدر تا عمر دارد حامي توست به کمتر رنج تو از خود بدر بود
نبيني خادمي بيمزد چون او که کارش بهتر از صد کارگر بود
هر آن فرزند بيند سفرهاش را نصيبش طبع والا و هنر بود
پسر را گر پدر داماد سازد زفافش چون اميران در ظفر بود
هرآن فرزندقدرش رانکو داشت هميشه روزيش در پاي در بود
برو تا ميتواني خدمتش کن دعايش پيش يزدان کارگر بود
به دورانش کم ازشاهي نداري خوشاروزي که باتو همسفر بود
رسيد از مهر او يوسف به شاهي رضايش بهتر از درو گهر بود
هر آنکس مهراوراکم چشيده هميشه حسرتش اندر نظر بود
هزاران حيف عمر آدمي را برايش مهلتي کوته بسر بود
گريزي نيست آدم را ز مردن که در تقدير آدم اين سفر بود
حوادث آدمي را در کمين است اجل هم در کمين هر بشر بود
هزاران سوز بياندازه دارد اگر مرگ پدر اندر خبر بود
پدر چون رخت بندد نابهنگام وداعش کودکان را تلختر بود
کسي کو جز پدر ياري ندارد پدرچون مرددردش بيشتربود
براي حسرت يک ديدن او دوچشمان تَرش دائم به دربود
نه چشم آرام گيردني دل وجان فراقش بردل سنگ هم اثربود
اگر با سيل اشکم زنده ميگشت مرا خود اين توان در چشم تر بود
چگونه از فراغش کس ننالد که در عمرش برايت بال و پر بود
وليکن رفته باز نايد اي دوست اگر حتي پدر پيغمبر بود
به روزي گفت اندرزي به فرزند چومهردلبري اورابه سربود
«نگردد شوي بد، باباي نيکو اگر ميلت به دختر يا پسر بود
خوش آن همسرکه داردخلق نيکو وگرنه ازدواجش با ضرر بود
پدر جان است، پدر جانان جان است اگرچه کمتر از يک کارگر بود
بيا تا هست قدرش را بدانيم که پيک مرگ کارش بيخبر بود
دل آيت ز مرگ هر پدر سوخت که مرگ هرپدرداغ بشربود
…………
مجالس مداحی:
شنیدم هر که با حق آشنا باشد، نمیمیرد
منزه از همه جرم و خطا باشد، نمیمیرد
بکوش ای دل که یزدان را رضا سازی ز افعالت
که حق از هر که در عالم رضا باشد، نمیمیرد
مکن چون و چرا هرگز تو در کار خداوندی
مبرا هر که از چون و چرا باشد، نمیمیرد
فنا شو در ره احکام دین مصطفی، ای دل
که در راه خدا هر کس فنا باشد، نمیمیرد
سعادتمند باشد هر که دست بی نوا گیرد
توانایی که فکر بی نوا باشد، نمیمیرد
چه باعث شد که گشتی غافل از امر خدای خود؟
که هر کس روز و شب یاد خدا باشد، نمیمیرد
عزاداری شاه تشنگان، دارد سرافرازی
که هر کس چشم تر بر این عزا دارد، نمیمیرد
(زاهد) نقل از کتاب گلهای محبت (سید مهدی بامشکی)
صفای خونه برگرد ببین خونه چه سرده
چهل شبه میگم من که بابا برمیگرده
بابای مهربونم درد وبلات به جونم
بیا یه بار عزیزم بی تو خرابه خونم
میام کنر قبرت سر روخاکت بذارم
شبیه ابر بهار دایم برات ببارم
چهل شبه که رفتی تن بیمار و خسته
دختر تو هنوزم به انتظار نشسته
زمزمه زیبای ختم پدر
شاعر کربلایی روح الله اسکندری
کاربردی برای مجلس ختم برادرو پدر
روضه امام حسن(ع)
پرورش یافتۀ راه اویس قرنم
گرچه بی تاب و اسیر همۀ پنج تنم
همه دم ذکر من این است و همه شب سخنم
من غلامی زِغلامان امام حسنم
روزیم میرسد از سفرۀ احسان کریم
نام ما را بنویسید گدایان کریم ....
کریم کاری بجز جود و کرم ندارِ
آقام تو مدینه ست ولی حرم نداره ....
رکن ایمان شده در بند توالیِ حسن
شک ندارم به کرم کردن فردای حسن
کربلایی شده ماندیم همه پایِ حسن
دل سپردیم به الطافِ پسرهای حسن
عقل وامانده ز توصیف مقام و جاهش
عشق حیران شده در محضر عبدالله ش
لطف مولایِ کرم بندنواز است هنوز
دست عالم سر این سفره دراز است هنوز
خانه اش کعبۀ حاجات و نیاز است هنوز
این در خانۀ عشق است که باز است هنوز
نقش باید بشود در همه جا چون دلِ من
هر دردی بسته شود جز در پر فیض حسن
*روز محشر که همه گریانند
اشک ریزان حسن خندانند ...*
جان به قربان مقامش چه غریب است این مرد
بی سپاه هست قیامش چه غریب است این مرد
غصه دار است کلامش چه غریب است این مرد
بی جواب است سلامش چه غریب است این مرد
خاکساران درش بر در دیگر نروند
گریه کن هایِ حسن کور به محشر نروند
سفره داری که سر سفره او نعمت هاست
دل او مصحَف پر صفحه ای از غربت هاست
سرخیِ کنج لبش شرح همه محنت هاست
پاره هایِ جگرش مرثیۀ تهمت هاست
چه شد !؟زهر چه کرد!؟ بدنش سبز شده
تن او هم شبیه پیرُهَنش سبز شده ...
* عبدالزهرا خود امام مجتبی رو خواب دید چرا روضه ما رو نمیخوانی؟... گفت آقاجان من یه عمر روضه خوان شمام روضه های که از شما به من رسیده من همه رو خواندم ... اونی که شنیدم شما رو مسموم کردن .. پاره های جگرتون داخل تشت بوده .. بدنتون رو تیربارون .. فرمود عبدالزهرا اما روضۀ واقعی من حسن اینه اگه خواستی برای گریه کنا بخونی اینو بخوان ... روضۀ من اون لحظه ای بود که دستم تو دست مادرم بود ... تو کوچه های بنی هاشم ...*
با دو چشم تر و یک قد کمان از کوچه
روز و شب روضه گرفته ست امانت کوچه
تب و لرز بدنش داشت نشان از کوچه
گفت در روضۀ من باز بخوان از کوچه
روضه خوان از غم ناموس و دل چاک بگو
از تکان دادن یک چادر پر خاک بگو ...
*ابی عبدالله اومد باخبرش کردن، عباس اومد ... زینب اومد ... همه اومدن کنار بستر ؛ حالا حسین داره التماسش میکنه داداش بازم نمیخوای حرف بزنی؟ حرف بزن! *
حسن جان، یه کم حرف بزن تا سبک شی برادر
حسن جان، چهل سالِ که هی تو خواب میگی مادر
حسن جان، میری کوچه میشه غمت چند برابر
حسن جان ...
چی دیدی ، مگه کی باهات اون در افتاد
چی دیدی ، نمیگی چطور مادر افتاد
چی دیدی ، مگه مادرم با سر افتاد ...
حسن جان
یه کوچه، همه زندگیِ منو زیر و رو کرد
یه کوچه، که ما رو با نامرد شهر رو به رو کرد
یه کوچه، که یادش باید مرگ و باز آرزو کرد
یه کوچه ...
یه نامرد ، به ما تویِ این کوچه بد کرد
یه نامرد ، رسید راه و رویِ ما سد کرد
یه نامرد ، گل یاسمون و لگد کرد ...
حسین جان، شکست دلم تو غمت مثل شیشه
حسین جان، میدونی که اینو میگم من همیشه
آخه روزی مثل روز تو نمیشه ...
حسین جان ...
برادر ، میشینن رو سینت تو گودال
یه نیزه ، میاد و دیگه میری از حال
به زیر ، سم اسبا میشی لگد مال
*گفت حسین ، همه دارن گریه میکنن عباس سر به دیوار گذاشته ، زینب ، ام کلثوم ، داداشای عباس همه دارن گریه میکنن .. اما امام حسن به هیچ کدومشون ایراد نگرفت تا نگاه کرد دید ابی عبدالله داره اشک میریزی فرمود تو دیگه گریه نکن .. حسین جان من درسته دارم تو غربت میمیر اما کنار بدنم تو هستی سرم رو پای زینبِ ، عباس کنارم .. الهی برات بمیرم یه ساعتی میاد هیچ کسی نیست سرتو از رو خاک برداره ...
یا امام حسن دل نگران بودی کسی نیست سرشُ از رو خاک بردار ... الهی بمیرم برا زینب ، فقط این صحنه رو زینب دید .. همه دل نگران بودن پیغمبر ، امیرالمومنین ، مادرش زهرا حتی عباس تو علقمه .. همه دل نگران بودن اما هیچ کدوم این صحنه رو ندیدن ، فقط زینب بود بالا تل زینیه ... نگاه کرد دید نانجیب داره نزدیکِ گودال...وَ شِمرُجالِسُ
اتچ بات:
چهلم پدر
😭😭😭
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
به یاد اون روزا که بابایی داشتیم
☘☘☘☘
چِهــل روزه که روی
ماهِ تــورو ندیــدم
هرچــی غمُ دردتـو
ماتم تُو کشیــــدم
◾️◾️
چهل روزه به چشمام
ندیــــــدم آرامشی
نیسـتی که باز دوباره
دست روسـرم بکشی
😭😭
چل روزِ بــــی تودنیا
روی ســــــرم خرابه
رفتــــنت از کنـــارم
بابا مِـثِ سـَــرابـــه
◾️◾️
چل روزِمـــــــاتـم تو
روی دلم نِشــستــــه
درد فـِــــراق دوریـت
قامَتَمو شکـــــــسته
😭😭
چـل روزِ آرزومـــــــه
یه بـــار تو رو ببـــینم
یه بوســـــه از رُخِ تو
بابا جونـم بِچیــــــنم
◾️◾️
چل روزِ که میــــدونی
از تو بابا جـــــداییـم
از وقتی که تو رفتـــی
یتـــــیمُ بــی بابائیم
😭😭
نایــی برام نـمــــونده
از بَـس که غصه خوردم
ببیــــن کنارِ قبـــــرت
یه دســـــته گل آوردم
◾️◾️
ببین که از فِراقــــــت
چی اومـــــده به روزم
دارم کـنار قـــــــبـرت
مِثِ یه شمــع میسوزم
😭😭
از این زمــــونه سیـرم
نزار زبــــون بگیــــرم
ثـــــِروت من تو بودی
حالا ببــین فقیـــــرم
◾️◾️
وقتی نــگاه خَســــتَم
به عکــــس تو می اُفته
دلــــم میـــگــیره بابا
از حرفــــای نَگــُــفته
😭😭
نزاری حَســــرت به دل
بمــــــونــم ای بابایی
بیــــاکـه اِنْـقـَده مــن
نَـگَـم بابا کجــــــایی
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
شعر:حسـین جبرئیل نژاد# دلجـو
سروده شده در چهلمین روزه پدری مهربان مرحوم شیخ علی نقی زاده
رحمت الله علیه۹۷/۹/۷ــ س ۲۰:۷
در راه روستای رماوند ـ استان لرستان
روضه چهلمین روز به جهت ختم پدر*
چهل روزه که آه و ناله دارم
دلی خونین مثال لاله دارم
چهل روزه عزیزم رفته از دست
توگویی ماتمی صد ساله دارم
السلام علیک یا اباعبدالله و على الأرواح التي حلت بفنائک علیك منی سلام الله ابدا مابقیت وبقي الليل والنهار ولا جعله الله آخرالعهد منی لزيارتكم السلام على الحسين، و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسين». . دل ها را ببریم کربلا إن شاء الله به زودی کنار حرمش عرض ادب کنیم. بعد از یک اربعین شهادت سید و سالار شهیدان ابی عبدالله الحسین علی، عطیه بن سعد عوفی می گوید: همراه جابر بن عبدالله انصاری برای زیارت قبر ابی عبدالله وارد سرزمین کربلا شدیم. جابر در کنار نهر فرات آمد و غسل کرد و خودش را معطر ساخت به سوی قبر شریف حرکت کردیم. هر قدمی که بر می داشت ذکر خدا می کرد تا به نزد قبر رسیدیم چون جابر نابینا بود به من گفت: دست مرا به قبر برسان وقتی دست او را روی قبر گذاردم، خودش را روی قبر ابی عبدالله انداخت و غش کرد بیهوش بر روی خاک افتاد، قدری آب بر روی او پاشیدم تا به هوش آمد. سه بار صدا زد: یاحسین، سپس گفت حبيب لا يجيب حبيبه؛ ای آقا! دوست جواب دوستش را نمی دهد؟» با خودش گفت: چگونه جواب گویی و حال آن که به خون خود غلتیدهای و رگ های گردن شریفت را بریدند و میان سر و بدنت جدایی انداختند. عطیه می گوید: یک وقت دیدم از سمت شام گرد و غبار بلند شد. در میان آن غبار کجاوه های سیاه پوش ظاهر شدند. همین که نزدیک قتلگاه رسیدند. چون برگ خزان از شترها بر روی خاک افتادند و قبرهای شهدا را در آغوش گرفتند و صدا گریه و ناله بلند شد. زينب دست برد و جامه را چاک زد خود را بر روی قبر مبارک حسین انداخت و به آواز حزین فریاد کشید: واخاه! واحسيناه! آن قدر بی بی زینب روی قبر برادر ناله زد و بیهوش شد. چون به هوش آمد عرض کرد: برادر، اگر در این جا نامحرمان نبودند پیراهن خود را کنار می زدم تا جای تازیانه را ببینی با برادر درد دل می کرد. برادر همه عزیزانت را آوردم اما سراغ رقیه ات را از من نگیر، در خرابه شام جان داد.
صلی الله عليك يا مظلوم یا اباعبدالله.
پدرم روحت شاد😔
زمزمه. .هفت.چهل سال
پدر مادر غیره
مشتر
تموم دلخوشی خونه،،تویی تموم یاور من
بار سفر بستی و رفتی.اما نمیشه باور من
تو رفتی و تموم دنیا، روی سر من میشه آوار
عزیز خوب و مهربونم، پناه من خدا نگهدار
گرفته رنگ و بوی ماتم ،تموم خونه بی تو(مادر)(بابا)
تو رفتی و غمت همیشه به دل میمونه بی تو (مادر) (بابا)
مرهم بزار کمی عزیزم این قلب زار و غصه دارو
. اتیش میگیرم تا میبینم ، رو قبر تو دسته گلارو
چهل روزه به غم اسیرم، چهل روزه دیگه بریدم
چه غصه ایی از این بالاتر، چهل روزه تورو ندیدم.
منی که عاشق تو بودم، چهل روزه که از تو دورم
چهل روزه با اشک چشمام، سنگ مزارتو
میشورم
چهل روزه برات میخونم ،یاسین و سوره تبارک
چهل روز با گریه میگم خونه ی نو باشه مبارک
چهل روز خبر نداری، که خون از این چشام میریزم
راحت بخواب آروم جونم ،لالا لالا لالا عزیزم
لالا لالا لالا عزیزم عزیزم
توجه:
بجای چهل روزه. میشه گفت «چند روزه که» یا «یه ساله که»
منبع: کتاب --:«نیم از عالم خاک»:--
حسین کریمی نیا