جون المهدی (عج):
#روضه_ختم_جوان
((روضه حضرت علی اکبر(ع)به جهت ختم جوان))
خبر مرگ تو را تا که شنیدم پسرم
مرگ را در نظر خویش بدیدم پسرم
تا که آمد به سر نعش پسر گفت پدر
چون هلال از غم داغ تو خمیدم پسرم
روزی ساربانی به محضر پیغمبر اکرم آمد؛ جگر شتری را جلوی رسول الله گذاشت! گفت: شتر را نحر کردم، اما نمی دانم چرا جگرش سوراخ است. پیامبر فرمود: بگو ببینم بچه این شتر را جلوش ذبح کردید؟ گفت: بلی، رسول الله فرمود: داغ فرزند جگر را سوراخ کرده است. اما فدای جگر سوخته ات بشویم یا ابا عبدالله نقل می کنند، یکی از بزرگان امام حسین را در عالم رویا زیارت کرد، دید همه زخمها خوب شده، پرسید: روی زخم چه مرهمی گذاشتی که خوب شده است؟ فرمود: اشک محبان و گریه کنانم مرهم زخم های من است. عرض کرد: پس چرا زخمی که روی قلب شما است خوب نشده؟ فرمود: آن زخم، اثر داغ پسرم علی اکبر است که خوب نشده، آن زخم به جگرم خورده است و تا قیامت خوب نمی شود. |
دو جا سراغ داریم که امام حسین و خودش را روی جنازه انداخته است: یکی وقتی که مادرش فاطمه از دنیا رفت. مولا علی بدن فاطمه زهرا را کفن کرد. بند کفن را بست. صدا زد: بچه هایم بیایید یک بار دیگر با بدن مادرتان وداع کنید. امام حسین خودش را روی بدن مادر انداخت.
یک بار دیگر در کربلا بود. وقتی جوانش علی اکبر صدا زد: «یا ابتاه» ابی عبدالله خودش را رساند کنار بدن قطعه قطعه شده پسرش علی اکبر آمد و صورت بر صورتش نهاد. اما زینب خودش را رساند کنار قتلگاه علی اکبر تا برادرش حسین به کنار جنازه پسر جان ندهد.
علامه امینی می نویسد: زینب دید حسین دارد کنار جنازه علی جان می دهد، نفس هایش به شماره افتاده است. اسلام می گوید: اگر جوانی بمیرد، بابا را جلوی جنازه ببرید، بابا پشت سر جنازه نیاید، چون پدر طاقت ندارد جنازه پسرش را ببیند، ابی عبدالله بدن قطعه قطعه شده جوانش را در آغوش گرفت و به سینه چسبانید، دلش آرام نشد، صورت به صورت علی گذاشت، آرام نشد. و فرمود: «قتل الله قوما قتلوك يا بني ..... على الدنيا بعدك العفا».
#نوای_ترحیم
#ختم_و_ترحیم_خوانی
#محمد_مبشری
امان از دل زینب… ای امان از دل زینب… ●♪♫
سینه از غصه لبالب؛ ای امان از دل زینب ●♪♫
روی نی، لاله ی پرپر دیده ●♪♫
غصه بر غصه مکرر دیده ●♪♫
داغِ مرگِ علی اکبر دیده ●♪♫
بس که او داغِ برادر دیده ●♪♫
گشته از غصه لبالب؛ وای امان از دل زینب ●♪♫
سینه از غصه لبالب؛ وای امان از دل زینب ●♪♫
کربلا گشته سراسر آتش ●♪♫
خیمه ی خونِ خدا، در آتش ●♪♫
چوبِ گهواره ی اصغر، آتش ●♪♫
سینه ی خسته ی مادر، آتش ●♪♫
دیده اش شد پر کوکب؛ وای امان از دل زینب ●♪♫
گشته از غصه لبالب؛ وای امان از دل زینب ●♪♫
لاله ها روی زمین افتادند ●♪♫
فرقه ای کز غم او دلشادند ●♪♫
مستِ شادی و مبارک بادند ●♪♫
داغ بر سینه ی او بنهادند ●♪♫
میزند ناله ی یا رب؛ وای امان از دل زینب ●♪♫
داغِ عباسِ جوان، پیرش کرد ●♪♫
آتشِ کینه؛ زمین گیرش کرد ●♪♫
◾️◾️◼️◼️◼️🔷🔷🔷◾️◾️◾️▪️▪️▪️
دشمن از زندگیش، سیرش کرد ●♪♫
آشنا با غل و زنجیرش کرد ●♪♫
گشته رنجور و معذب… وای امان از دل زینب ●♪♫
میزند ناله ی یا رب… وای امان از دل زینب ●♪♫
یک گلستان گل از او، پرپر شد ●♪♫
بی برادر شد و بی یاور شد ●♪♫
بی علی اکبر و بی اصغر شد ●♪♫
میوه ی باغ دلش؛ بی سر شد ●♪♫
وای امان از دل زینب… وای امان از دل زینب ●♪♫
میزند ناله ی یارب؛ وای امان از دل زینب ●♪♫
گشته از غصه لبالب… وای امان از دل زینب ●♪♫
فتقبل من الناس القلیل ●♪♫
غیر از این پنج برادر دادم ●♪♫
شش جگر گوشه ی پرپر دادم ●♪♫
پیش خورشیدِ نگاهت یا رب؛ هیجده ماهِ منور دادم ●♪♫
که همه بودن از آل خلیل ●♪♫
فتقبل من الناس القلیل ●♪♫
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
صادق آهنگران امان از دل زینب
🎙🎙با صدای حاج صادق آهنگران 🤲🤲🎙
بنام خدا
ایام پنج شنبه و یاد پدر و مادر
"" "" "
بازهم پنج شنبه آمد دل غمین و مضطرم
می کشم آه مکرر می چکد اشک ترم
می نمایم دفتر ایام عمرم را مرور
سالهای دور ونزدیک می کشد صف دربرم
یاد یاران سفر کرده مرا کرده ملول
شوق دیدار پدر مادر فتاده بر سرم
بردلم این روزها حس غریبی حاکم هست
رحلت مادر نمی گنجد دمی در باورم
نقش بسته بر نگاهم آخرین دیدار او
از شرار آهم افتاده شرر بر پیکرم
گرچه جانسوز است عزیزان داغ هجران پدر
گشته ام بی جان ولیکن من ز داغ مادرم
والدین هستند گرامی تر چو جسم و جان و تن
در جهان تا زنده ام من نامشان را می برم
فاخرم گرچه ندارم سایه ی این دو به سر
از دعای خیرشان خرم دل و نیک اخترم
بهتر این است قدرشان را ما بدانیم قبل فوت
باشد این مصرع عزیزان حرف اول آخرم
"" "" "" ""
گنجینه اشعار مذهبی ترکی و فارسی و اشعار انتقادی اجتماعی
شاعر : مسلم فرتوت(فاخر)
http://eitaa.cm/mo1346
📍لینک کانال اشعار در ایتا و "تلگرام"
•┈┈••✾🍃🌼🍃✾••┈┈•
https://t.me/mslm_fakher
روضه جانسوز حضرت زهرا سلام الله علیه😭😭😭😭
اَللّهُمَ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها و بَعلِها و بَنیهَا والسِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَددِ ما اَحاطَ بِه عِلمُک
نبینم علی جان که غمگین نشستی
بگو تا بدونم ازم راضی هستی؟
برات زخم دارم به پهلو به سینه
اینارو قبول کن،که وسعم همینه
ببخشم که واسه تو کم زخم خوردم
ببخش تا الانم برا تو نمردم
میخواستم برا تو بسوزه وجودم
که یار تو باشم به روی کبودم
خداحافظِ تو، دارم میرم امشب
همهچیز و دیگه سپردم به زینب
حلالم کن آقا، که بی یار میشی
سَرِ کفن و دفنم گرفتار میشی
از این خونه جمع کن لباسای من رو
نذار بشکِنه باز غرور حسن رو
علی جان تو یادت، بمونه همیشه
حسینِ غریبم شبا تشنه میشه
علی خیبر شکنه، همه عالم میدونن علی خیبر شکنِ، اما یه صحنه ای مردم از علی دیدن تا به حال ندیده بودن، همۀ مدینه شاهد بودن هی زمین میخورد بلند میشد، میگفت: فاطمه.!..
کار علی به جایی رسیده حالا میخواد با خانمش حرف بزنه
بگو فاطمه جان نمیشه بمونی
کجا داری میری تو خیلی جوونی
فاطمه جان! بچه های قد و نیم قدت رو
کجا میخوای بذاری بری عزیز دلم؟…
الهی برات بمیرم که تو هیجده سالگی مثل پیر زنها راه میرفتی مادرجان!.. راحت بگم .. آخه بین در و دیوار چنان لگد زد، گفت: صدای شکستن استخونهاش به گوشم رسید بچه هر چقدر بهترین غذارو جلوش بذارن میگه: هیچ دست پختی، دست پخت مادرم نمیشه، اگه مادر سفر بخواد بره برا بچه اش غذا درست میکنه..میگه مادر غذا درست کردم غذایِ بیرون رو نخوری…
امروز فاطمه وقتی از بستر بلند شد بچه ها خوشحال شدن … مادر خونه رو آب وجارو میکرد… همچین که جارو میزد گاهی میگفت: آخ پهلوم…
گفت: امروز خودم میخوام برا بچه هام نون درست کنم. خیلی وقته برا بچه هام نون درست نکردم، امروز گفت: میخوام خودم بچه هامُ شستشو بدم…
موهای زینب رو هی شونه میکرد، نگاه میکردبه صورتش.. زیرلب شاید میگفت: مادر الهی هیچ وقت این موهارو پریشون نبینم .. حسنش رو حمامکرد لباس تنش کرد، هی لبای حسنش رو میبوسه ..کنایه از اینکه میبینی یه روزی این لبا در اثر زهرسبز میشه، همه یه طرف،حسین یه طرف…
همچین که لباس حسین رو در آورد، شروع کرد بدنش رو بوسیدن.. الهی هیچ وقت این سینه ات سنگین نشه مادر .. هی دست به موهاش میکشه .. الهی مادر..هیچوقت این موها پریشون نشه… الهی سرت دست به دست نگرده…
بچه ها رو کهحمامکرد فرستاد برن بیرون، خودش غروبی غسل کرد رفت تو حجره رو به قبله دراز کشید، یه روپوشی روصورتش کشید، صدازد: اسما تا چند لحظه دیگه منو صدا کن، اگه دیدی جواب نمیدم زود برو مسجد علی رو خبرکن…
اسما میگه چند لحظه ای گذشت دل تو دلم نبود یه مرتبه گفتم یا فاطمه!… دیدم جواب نمیده .. یا بنت محمدالمصطفی! دیدمجواب نمیده .. یا زوجة ولی الله! .. یا اُمالحسنین والزینبین! به سروصورتم زدم دیدم دیگه دستاش جون نداره .. اومدم برم مسجد علی روخبر کنم ..دیدم دو تا آقازاده وارد شدن اسما چه خبرت شده؟بگو مادرمونکجاست ؟
گفتم بچه هارو سرگرمکنم، گفتم بیاین برید غذاتون رو بخورید ..یه وقت دیدم آقا زاده امیرالمؤمنین فرمود: تا به حال کی دیدی ما بی مادر غذا بخوریم؟گفتم بچه ها از حالا به بعد باید بی مادر غذابخورید.یکی میگه مادر من حسنم، مادر بلند شد مادر، پایبن پا یکی میگه مادر من حسینم…
مگه میشه حسین مادر رو صدا بزنه مادر جواب نده .. میدونی کجا جواب داد گفت: توگودی روی سینه اش نشستم، خنجر رو کشیدم هر چه کردم دیدم نمیبره.. عاقبت بدن رو برگردوندم ، شنیدم گوشه گودال یکی میگه: غریب مادر حسین ...
😭😭😭😭😭
شادی روح مادران صلوات
در فراق مادر
ای آدی دلده ازبر ننه م وای
صولدی گولشنده گولر ننه م وای
سن نیه تز بیزی باشدان آتدون
دهریده یوردی غملر ننه م وای
اولمادی دردیوه چاره مادر
قالموشوق سن سیز آواره مادر (2)
ای صولان گلشنین باغبانی
چوخ ایدردون آنا جانفشانی
نام نیکین جهاندا قالاندی
آدین اولدی سنون جاویدانی
اولمادی دردیوه چاره مادر
قالموشوق سن سیز آواره مادر (2)
اولسه مادر دوشر ایوه صفادن
دویماروق دای ننه بیز نوادن
غرق اولوبلار نوایه اوشاقلار
تز گدوبسن آنا سن آرادن
اولمادی دردیوه چاره مادر
قالموشوق سن سیز آواره مادر (2)
هم اوزوم هم آنام ای عزیزان
همسر شاه مردانه قربان
ترک ایدوب تز جهانی او مادر
دهریده دورت گولی قالدی گریان
اولمادی دردیوه چاره مادر
قالموشوق سن سیز آواره مادر (2)
زینبین گیدی الدن آناسی
سینه ده واردی مسمار یاراسی
داغدار اولدی شاهه ولایت
عرش و فرشین اوجالدی نواسی
اولمادی دردیوه چاره مادر
قالموشوق سن سیز آواره مادر (2)
ترک ایدوب دخت طاها جهانی
آغلادوب دهریده مرتضانی
دفن وکفنی گیجه اولدی یاران
اشگ وماتم دوتوب ماسوانی
اولمادی دردیوه چاره مادر
قالموشوق سن سیز آواره مادر (2)
الده گوردی حسین یوخدی چاره
نصف شب گیدی زهرا مزاره
زینب وکلثوم آغلور غمینده
منزله چکدیلر اوندا قاره
اولمادی دردیوه چاره مادر
قالموشوق سن سیز آواره مادر (2)
دورت گولی دهریده قویدی گیتدی
غصدن گول کیمی صولدی گیتدی
دوقوز ایل اولدی همدم امامه
غصه و غم اونی یوردی گیتدی
اولمادی دردیوه چاره مادر
قالموشوق سن سیز آواره مادر (2)
آغلادوب عرش وفرشی اومادر
یالقوز اولدی فراقینده حیدر
داغدار اولدی کلثوم وزینب
شمع تک یاندی دخت پیامبر
اولمادی دردیوه چاره مادر
قالموشوق سن سیز آواره مادر (2)
عرض قیلام من ای دخت طاها
فظلیده ای اولان مثل دریا
مهدیم چوخدی جرم و گناهیم
دوت الیمدن منیم جان مولا
اولمادی دردیوه چاره مادر
قالموشوق سن سیز آواره مادر (2)
#اشعار_ترکی
گلچین زیباترین اشعار و نوحه های ترکی
https://eitaa.com/joinchat/2348744791Cd1e41b0233
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
کانال اشعار عاشقان حضرت ابالفضل(ع)
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
---⊱✾♡✾⊰---
عبرت نامه
در مقام مادر
مناسب مجالس ترحیم
ایکی عالم صدف اولسا ، اونا گوهردی آنا
خلقتین فخر مباهاتینه جوهردی آنا
خوش دانیشدیر یوزونی قویما گوره رنج و محن
اوپ اَلین حرمتیلن قیمتی یوخ زردی آنا
امرینه ایله اطاعت که رضا سنن اولا
بیر دعاسی سنه مین سایه دی شهپردی آنا
قویما دیداریوه مأنوس اولا چوخ حسرتیلن
تابی یوخدور دوزه،هجران غمی پروردی آنا
سنسن امّید و نشاطی ،گوزونه نور و ضیا
سنسیز اولسا بیلوسن بیکس ویاوردی آنا
اول مواظب عملینن اِله حفظ حرمتینی
قویما سولسون اورگی غنچه کیمی تردی آنا
دوت الینن که سنین چوخلی دوتوبدور الیوی
حاجتین ایله روا پاک و مطهردی آنا
دوقوز آی حمل ایلیوبدور سنی بطنینده هله
ایکی ایل صود وئروب آیینه ی اختردی آنا
دانیشاندا سویونوب گه یئرییَنده سویونوب
سنی هر صبح مسا عشقیله گوزلردی آنا
گه قوجاغینده سنه لای لایی گوز یاشلی دئیوب
گهی گهوارده ، شیرین سَسی دیلبردی آنا
اوقدر واردی مقامی نقدر یازسا قلم
گئنه ده کم گتیرور مین دَنه دفتردی آنا
بیرده حاشا گله دنیایه آنا مثلی بشر
قالمیشام من یازام آیا نَیه بنذردی آنا؟
ایستسون کوثری الله سنه اهدا ائلسون
اوپ الینن آناوین صاحب کوثردی آنا
اوپ اَیاقین سنه تا واجب اولا الماسی
جنت حق که سنه شافع محشردی آنا
در فراق پدر
به سبک # آی منیم قلبیمون قراری
دور بابا قبرون اوسته گلمیش آغلیان قیزلاروی دیندییر
یاندورور هجرون شراری باغری قان قیزلاروی دیندیر
آغلاروق _ هرگجه گونوز ئولمگوه
آغلاروق _ بیز سنون غریب ئولمگوه(۲)
گوزل بابام _مهربان بابام(۲)
*
نیلیوم یوخدی راه چاره قلبیمی سیخدی رنج و مُحنت
التماس ایله کِردگاره باشه چاتسون غم و مصیبت
آغلادیم _ روزگاریم ایوای دیدیم
یاره لی _ گلعذاریم لایلای دیدیم(۲)
گوزل بابام _ مهربان بابام(۲)
*
آی آتا سینم اوتلانوب گل فُرقتونده اورک یانوب گل
دای ائوه چوخ گئدنمورم من چون یرون ائوده بوش قالوب گل
باخورام _ بوش یریوه من آغلیورام
آیرلیقدان _ سینمی من داغلیورام(۲)
گوزل بابام _ مهربان بابام(۲)
اوخشاما
جهاندا هر بالانین حالینه یانان انادی
بالاسینون غم فکرینده باغریقان انادی
گجه یاتار هامی اما بالاسی یاتماسا گر
الوب اغوشه اونا لای لای چالان انادی انادی ای امان
مداح اهل بیت..حاج رضا یوسفی
از اهر.
Heydar Ahmadi - Hejran madar.mp3
5.32M
🖤🖤🖤
دل بسوزد در غم مادر یک دلی امروز امروز بابا میسوزد
مادر ای باغ محل روح و روان بود مرا
مهر تو مهر تو قوت منو قوت جان بود مرا یاد عزیزان …
رفتی و مادر .. زیر پای تو نهادست خدا باغ بهشت
🖤🖤🖤
Notarki:
#مادر
سبک مدینه شهر پیغمبر
خدایا مادرم دیگر برویم چشم خود بسته
بدون مادرم آخر شدم از زندگی خسته
زمرگ مادرم دارم به سینه غصهءبسیار
زبعد مردن مادر شدم از دوریش بیمار
(کجایی مادر خوبم کجایی مادرم مادر)
دگر رویش نمی بینم که از آن توشه بر چینم
بمانم در غم وحسرت دگر او را نمی بینم
شده مشکل غم مرگت برایم مادرم مادر
الا سنگ صبور من بقربانت شوم مادر
(کجایی مادر خوبم کجایی یار ومحبوبم)
به یاد خاطرات تو زنم ناله به روز و شب
(غلام) روسیاه تو کند گریه به روز وشب
جدا از من شدی مادر رهایم کردی ای مادر
چرا آخر سفر کردی فقیرم کردی ای مادر
(کجایی مادر خوبم کجایی مادرم مادر)
شاعر :غلامرضا نوترکی همدانی
@Kanal_tarhimkhani66
☑️کانال ختم وترحیم خوانی👆👆👆