eitaa logo
کانال ختم و ترحیم خوانی
17.9هزار دنبال‌کننده
725 عکس
473 ویدیو
51 فایل
بسم الله الرحمان رحیم کانال ختم و ترحیم خوانی🎤 اشعار پندیات، روضه، نوحه و... https://eitaa.com/joinchat/1758134425Ca7138e05ff تعرفه 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇 @kianatv @Kanal_tarhimkhani66 کانال را به دوستانتان خودتان معرفی کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
مراسم ختم و ترحیم مشهدالرضا(مهدی بیات): مهدی بیات: 🏴‍ آهنگ دشتی فوت پدر محسن سناسیری شروه 🏴 پدر ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بسوز ای شمع امشب در کنارم که در خاکه همه دارو ندارم بسوز ای شمع امشب با دلی زار که تو در سوختن هستی وفادار ای وای بسوز ای دل که آن آرام دل رفت عزیز و مونس من زیر گل رفت ای وایی بسوز ای دل غریبی بد بلاییست بلای جان من درد جداییست ای وای عزیز جانم از روزی که مردی دل و جان مرا همراه بردی بابا جان دم مرگت تماشایت نکردم نگه بر روی زیبایت نکردم ای وای عزیزم گره افتاده در کارم ز داغت ای داد گره افتاده در کارم ز داغت بگو بابا کجا گیرم سراغت وی گیرم سراغت ای داد بگو بابا به یاد شبهایی که می نشستیم ختم خوانی مراسمات ترحیم اشعار جهت مجالس ختم و ترحیم ((روضه حضرت علی اکبر(ع)به جهت ختم جوان)) خبر مرگ تو را تا که شنیدم پسرم مرگ را در نظر خویش بدیدم پسرم تا که آمد به سر نعش پسر گفت پدر چون هلال از غم داغ تو خمیدم پسرم روزی ساربانی به محضر پیغمبر اکرم به آمد؛ جگر شتری را جلوی رسول الله گذاشت! گفت: شتر را نحر کردم، اما نمی دانم چرا جگرش سوراخ است. پیامبر فرمود: بگو ببینم بچه این شتر را جلوش ذبح کردید؟ گفت: بلی، رسول الله فرمود: داغ فرزند جگر را سوراخ کرده است. اما فدای جگر سوخته ات بشویم یا ابا عبدالله نقل می کنند، یکی از بزرگان امام حسین را در عالم رویا زیارت کرد، دید همه زخمها خوب شده، پرسید: روی زخم چه مرهمی گذاشتی که خوب شده است؟ فرمود: اشک محبان و گریه کنانم مرهم زخم های من است. عرض کرد: پس چرا زخمی که روی قلب شما است خوب نشده؟ فرمود: آن زخم، اثر داغ پسرم علی اکبر است که خوب نشده، آن زخم به جگرم خورده است و تا قیامت خوب نمی شود. | دو جا سراغ داریم که امام حسین و خودش را روی جنازه انداخته است: یکی وقتی که مادرش فاطمه از دنیا رفت. مولا علی بدن فاطمه زهرا را کفن کرد. بند کفن را بست. صدا زد: بچه هایم بیایید یک بار دیگر با بدن مادرتان وداع کنید. امام حسین با خودش را روی بدن مادر انداخت. یک بار دیگر در کربلا بود. وقتی جوانش علی اکبر صدا زد: «یا ابتاه» ابی عبدالله خودش را رساند کنار بدن قطعه قطعه شده پسرش علی اکبر آمد و صورت بر صورتش نهاد. اما زینب خودش را رساند کنار قتلگاه علی اکبر تا برادرش حسین به کنار جنازه پسر جان ندهد. علامه امینی می نویسد: زینب دید حسین لب دارد کنار جنازه علی جان می دهد، نفس هایش به شماره افتاده است. اسلام می گوید: اگر جوانی بمیرد، بابا را جلوی جنازه ببرید، بابا پشت سر جنازه نیاید، چون پدر طاقت ندارد جنازه پسرش را ببیند، ابی عبدالله بدن قطعه قطعه شده جوانش را در آغوش گرفت و به سینه چسبانید، دلش آرام نشد، صورت به صورت علی گذاشت، آرام نشد. و فرمود: «قتل الله قوما قتلوك يا بني ..... على الدنيا بعدك العفا». ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 😭 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ هیچ گلی قشنگتر از رخسار مادر نمیشه هیچ کسی مثل مادر براتو یاور نمیشه هر خونه مادر باشه قشنگتر از باغ بهشت آخه مادر گوهره خونه بی گوهر نمیشه رفته ایی مادر زدنیا / مانده ام غریب وتنها اگه صدتا زن بیان واسه تو مادری کنند بخدا تمامشون یه موی مادر نمیشه گفته حق به آدما رو چشمتون جاشون بدین دیگه سرپیچی ز گفته های داور نمیشه رفته ایی مادر زدنیا / مانده ام غریب وتنها اگه بی مهری کنی عقوبتش را میبینی نی بلایی بدتر از نفرین مادر نمیشه یک دمی بپرس تو از صاحب عقل ومعرفت اگه این حرفا عزیزم ترا باور نمیشه رفته ایی مادر زدنیا / مانده ام غریب وتنها آدم عاقل دل مادر و درد نمی آره بدی با مادر به جز رفتار کافر نمیشه خدا این سایه رو هم از سر تو کم نکنه دردی از داغ مادر بدون که بدتر نمیشه رفته ایی مادر زدنیا / مانده ام غریب وتنها اگه یک دعا کنه کار تو بالا میگیره هیچ دعایی زدعایش دگه برتر نمیشه وقتی اسم اون میاد اشکم میاد رو گونه هام ( 🍁 🍁 🍁 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ من و این جای خالی وا مصیبت چنین آشفته حالی وا مصیبت دل من طاقت این غم ندارد بجز مهر تو چیزی کم ندارد تو نوری ، آیه ی امن یجیبی تو مثل یاس و شب بوها نجیبی تو مثل آینه بی ادعایی تو روح سبز بستان دعایی چه باید کرد با داغ تو مادر پس از تو هست ما را خاک بر سر پس از تو گشته ام تنها و بی کس غمت می ماند و من ماتم و بس خدا داند که هرگز باورم نیست که نور دیدگانم مادرم نیست من امشب مثل ابر نوبهارم من امشب داغدار داغدارم من امشب بی کسی را حس نمودم نگاهم را پر از نرگس نمودم @Kanal_tarhimkhani66
جون المهدی (عج): ((روضه حضرت علی اکبر(ع)به جهت ختم جوان)) خبر مرگ تو را تا که شنیدم پسرم مرگ را در نظر خویش بدیدم پسرم تا که آمد به سر نعش پسر گفت پدر چون هلال از غم داغ تو خمیدم پسرم روزی ساربانی به محضر پیغمبر اکرم آمد؛ جگر شتری را جلوی رسول الله گذاشت! گفت: شتر را نحر کردم، اما نمی دانم چرا جگرش سوراخ است. پیامبر فرمود: بگو ببینم بچه این شتر را جلوش ذبح کردید؟ گفت: بلی، رسول الله فرمود: داغ فرزند جگر را سوراخ کرده است. اما فدای جگر سوخته ات بشویم یا ابا عبدالله نقل می کنند، یکی از بزرگان امام حسین را در عالم رویا زیارت کرد، دید همه زخمها خوب شده، پرسید: روی زخم چه مرهمی گذاشتی که خوب شده است؟ فرمود: اشک محبان و گریه کنانم مرهم زخم های من است. عرض کرد: پس چرا زخمی که روی قلب شما است خوب نشده؟ فرمود: آن زخم، اثر داغ پسرم علی اکبر است که خوب نشده، آن زخم به جگرم خورده است و تا قیامت خوب نمی شود. | دو جا سراغ داریم که امام حسین و خودش را روی جنازه انداخته است: یکی وقتی که مادرش فاطمه از دنیا رفت. مولا علی بدن فاطمه زهرا را کفن کرد. بند کفن را بست. صدا زد: بچه هایم بیایید یک بار دیگر با بدن مادرتان وداع کنید. امام حسین خودش را روی بدن مادر انداخت. یک بار دیگر در کربلا بود. وقتی جوانش علی اکبر صدا زد: «یا ابتاه» ابی عبدالله خودش را رساند کنار بدن قطعه قطعه شده پسرش علی اکبر آمد و صورت بر صورتش نهاد. اما زینب خودش را رساند کنار قتلگاه علی اکبر تا برادرش حسین به کنار جنازه پسر جان ندهد. علامه امینی می نویسد: زینب دید حسین دارد کنار جنازه علی جان می دهد، نفس هایش به شماره افتاده است. اسلام می گوید: اگر جوانی بمیرد، بابا را جلوی جنازه ببرید، بابا پشت سر جنازه نیاید، چون پدر طاقت ندارد جنازه پسرش را ببیند، ابی عبدالله بدن قطعه قطعه شده جوانش را در آغوش گرفت و به سینه چسبانید، دلش آرام نشد، صورت به صورت علی گذاشت، آرام نشد. و فرمود: «قتل الله قوما قتلوك يا بني ..... على الدنيا بعدك العفا».
((روضه حضرت علی اکبر(ع) به جهت ختم جوان)) خدا بچه هاتون رو براتون نگه داره،پسر بچه هرچی رشد میکته قدم برمیداره،تو زندگی موفقیت کسب میکنه بابا به خودش می باله،هی نگاه به قد وبالای بچش میکنه به رفیقاش میگه پسر منه،الحمدلله اول اینکه نوکر حسینِ،هم درس خوب میخونه،هم احترام مارو داره،بالاخره عصای پیریمونه.... آی جوونا! من امروز بهتون میگم: خیلی هواستون به باباهاتون باشه،بابا مریضم باشه باید دورش بگردی،هرکی رو میبینه میگه پسره منه ها،اون چیزی که بابا رو نگه میداره قرص و محکم راه رفتن پسرشه،میخوام یه خورده روضه ی بابا براتون بخونم،هواست باشه یه وقت زود جوابشو ندی،هواست باشه یه وقت دلشو نشکنی،هواست باشه یه وقت نه نیاری براش،دلش میشکنه به روش نمیاره،یه شبایی دلشو شکستی بلند صحبت کردی گفتی من خودم میدونم،اما همچین که خوابیدی خبر نداری بابا میاد نصفه شب بالاسرت،صورتت و میبوسه میگه: خدا هوا بچمو داشته باش،من ازش راضیم جوونی کرد به من اینجور گفت،صبح بلند میشی خبر نداری بابات چیکار کرده، باز با همون اخلاق از کنارش رد میشی،امروز جوونا بیاید جان علی اکبر یه کاری بکنیم،اکه مَردیین بیاین امشب یه کاری بکنیم،رفتیم خونه جلو همه بیوفتید به دست و پای بابا.... یه وقت دیدن از خیمه ها هی حسین زمین میخوره بلند میشه،هی میگه "ولدی علی"...من یه جمله روضه میخوام بگم،خدانکنه بابایی نفس نفس بزنه،هی میگفت: علی!پسرم! تا حالا نشده جواب باباتو ندی عزیزم....* دست و پایی بزن و آهی بکش ای رفته ز هوش *همه براش "وَ اِن یَکاد" میخوندن موقع رفتن،اما داشت برمیگشت اینطوری بود "اِرباً اِربا"گفت:بابا بلند شو ببین لشگر داره به من میخنده... آی پدری که داغ جوان دیدی مادری که داغ اولاد دیدی ببخشید منو بچه رو بغل گرفت دلش آروم نشد،عاقبت صورت رو صورت علی گذاشت،یه وقت حس کرد یه دستی اومد رو شونش،برگشت نگاه کرد دید خواهرش زینبِ،داداش بلند شو خدا صبرت بده...یه وقت صدا زد گفت: علی! بلند شو ببین عمه ات اومده وسط میدون،کسی قد وبالای زینب رو تا حالا ندیده.... بهترین لحظه برای یه بابا،اون لحظه ای که جوونش جلوش راه میره،بدترین لحظه برای یه بابا اون لحظه ای که جوونش جلو چند نفر زمین بخوره،بدتر از اون لحظه،لحظه ای است که یه بابا کتک خوردن بچش رو ببینه
((روضه حضرت علی اکبر(ع) به جهت ختم جوان)) خدا بچه هاتون رو براتون نگه داره،پسر بچه هرچی رشد میکته قدم برمیداره،تو زندگی موفقیت کسب میکنه بابا به خودش می باله،هی نگاه به قد وبالای بچش میکنه به رفیقاش میگه پسر منه،الحمدلله اول اینکه نوکر حسینِ،هم درس خوب میخونه،هم احترام مارو داره،بالاخره عصای پیریمونه.... آی جوونا! من امروز بهتون میگم: خیلی هواستون به باباهاتون باشه،بابا مریضم باشه باید دورش بگردی،هرکی رو میبینه میگه پسره منه ها،اون چیزی که بابا رو نگه میداره قرص و محکم راه رفتن پسرشه،میخوام یه خورده روضه ی بابا براتون بخونم،هواست باشه یه وقت زود جوابشو ندی،هواست باشه یه وقت دلشو نشکنی،هواست باشه یه وقت نه نیاری براش،دلش میشکنه به روش نمیاره،یه شبایی دلشو شکستی بلند صحبت کردی گفتی من خودم میدونم،اما همچین که خوابیدی خبر نداری بابا میاد نصفه شب بالاسرت،صورتت و میبوسه میگه: خدا هوا بچمو داشته باش،من ازش راضیم جوونی کرد به من اینجور گفت،صبح بلند میشی خبر نداری بابات چیکار کرده، باز با همون اخلاق از کنارش رد میشی،امروز جوونا بیاید جان علی اکبر یه کاری بکنیم،اکه مَردیین بیاین امشب یه کاری بکنیم،رفتیم خونه جلو همه بیوفتید به دست و پای بابا.... یه وقت دیدن از خیمه ها هی حسین زمین میخوره بلند میشه،هی میگه "ولدی علی"...من یه جمله روضه میخوام بگم،خدانکنه بابایی نفس نفس بزنه،هی میگفت: علی!پسرم! تا حالا نشده جواب باباتو ندی عزیزم....* دست و پایی بزن و آهی بکش ای رفته ز هوش *همه براش "وَ اِن یَکاد" میخوندن موقع رفتن،اما داشت برمیگشت اینطوری بود "اِرباً اِربا"گفت:بابا بلند شو ببین لشگر داره به من میخنده... آی پدری که داغ جوان دیدی مادری که داغ اولاد دیدی ببخشید منو بچه رو بغل گرفت دلش آروم نشد،عاقبت صورت رو صورت علی گذاشت،یه وقت حس کرد یه دستی اومد رو شونش،برگشت نگاه کرد دید خواهرش زینبِ،داداش بلند شو خدا صبرت بده...یه وقت صدا زد گفت: علی! بلند شو ببین عمه ات اومده وسط میدون،کسی قد وبالای زینب رو تا حالا ندیده.... بهترین لحظه برای یه بابا،اون لحظه ای که جوونش جلوش راه میره،بدترین لحظه برای یه بابا اون لحظه ای که جوونش جلو چند نفر زمین بخوره،بدتر از اون لحظه،لحظه ای است که یه بابا کتک خوردن بچش رو ببینه
*نوجوانِ من خدا نگهدارت* *رفتی و دستِ علی به همراهت(2)* *کِل زنید بهرش* *چون گشته است ناکام* *نوجوان خواب است* *کِل بزنید آرام* *نوجوانِ من خدا نگهدارت* *رفتی و دستِ علی به همراهت(2)* *حجله گاهش را* *مادر کند خوشبو* *(هستی)بهرش گو* *(...)خواند از او* *نوجوانِ من خدا نگهدارت* *رفتی و دستِ علی به همراهت(2) 🖤🖤🖤 ای فلک دیگر نگردی۲ عزیزم روبه زیر خاک وکردی جوان بودی نه وقت رفتنت بود۲ نه وقت زیر خاک و خفتنت بود چرا پرپر شدی آلاله ی من؟۲ کجا رفتی و دختر خاله ی من بسوز ای دل از این جور زمونه۲ الهی مادری تنها نمونه زداغ سینه سوزت ای عزیزم۲ ببین اشکهای حسرت که می‌ریزم خدا صبری بده طاقت بیارم۲ به یاد مهربونیش بی قرارم گلی داشتم فلک از ریشه چیده۲ که او اززندگی خیری نديده لالالالا بخواب ای یاس پرپر۲ می‌ریزم خاک عالم بر روی سر لا لا لا لالا لا نیلوفرمن۲ چه زود دامن کشیدی از برمن خدا صبر دلم دیگه تمومه ۲ سرخاکت دلم میگیره بونه بخواب آروم بخواب دورت بگردم۲ تو رفتی ازغمت دنیای دردم😭 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
پدر بسوز ای شمع امشب در کنارم که در خاکه همه دارو ندارم بسوز ای شمع امشب با دلی زار که تو در سوختن هستی وفادار ای وای بسوز ای دل که آن آرام دل رفت عزیز و مونس من زیر گل رفت ای وایی بسوز ای دل غریبی بد بلاییست بلای جان من درد جداییست ای وای عزیز جانم از روزی که مردی دل و جان مرا همراه بردی بابا جان دم مرگت تماشایت نکردم نگه بر روی زیبایت نکردم ای وای عزیزم گره افتاده در کارم ز داغت ای داد گره افتاده در کارم ز داغت بگو بابا کجا گیرم سراغت وی گیرم سراغت ای داد بگو بابا به یاد شبهایی که می نشستیم ختم خوانی مراسمات ترحیم اشعار جهت مجالس ختم و ترحیم روضه حضرت علی اکبر خبر مرگ تو را تا که شنیدم پسرم مرگ را در نظر خویش بدیدم پسرم تا که آمد به سر نعش پسر گفت پدر چون هلال از غم داغ تو خمیدم پسرم روزی ساربانی به محضر پیغمبر اکرم به آمد؛ جگر شتری را جلوی رسول الله گذاشت! گفت: شتر را نحر کردم، اما نمی دانم چرا جگرش سوراخ است. پیامبر فرمود: بگو ببینم بچه این شتر را جلوش ذبح کردید؟ گفت: بلی، رسول الله فرمود: داغ فرزند جگر را سوراخ کرده است. اما فدای جگر سوخته ات بشویم یا ابا عبدالله نقل می کنند، یکی از بزرگان امام حسین را در عالم رویا زیارت کرد، دید همه زخمها خوب شده، پرسید: روی زخم چه مرهمی گذاشتی که خوب شده است؟ فرمود: اشک محبان و گریه کنانم مرهم زخم های من است. عرض کرد: پس چرا زخمی که روی قلب شما است خوب نشده؟ فرمود: آن زخم، اثر داغ پسرم علی اکبر است که خوب نشده، آن زخم به جگرم خورده است و تا قیامت خوب نمی شود. | دو جا سراغ داریم که امام حسین و خودش را روی جنازه انداخته است: یکی وقتی که مادرش فاطمه از دنیا رفت. مولا علی بدن فاطمه زهرا را کفن کرد. بند کفن را بست. صدا زد: بچه هایم بیایید یک بار دیگر با بدن مادرتان وداع کنید. امام حسین با خودش را روی بدن مادر انداخت. یک بار دیگر در کربلا بود. وقتی جوانش علی اکبر صدا زد: «یا ابتاه» ابی عبدالله خودش را رساند کنار بدن قطعه قطعه شده پسرش علی اکبر آمد و صورت بر صورتش نهاد. اما زینب خودش را رساند کنار قتلگاه علی اکبر تا برادرش حسین به کنار جنازه پسر جان ندهد. علامه امینی می نویسد: زینب دید حسین لب دارد کنار جنازه علی جان می دهد، نفس هایش به شماره افتاده است. اسلام می گوید: اگر جوانی بمیرد، بابا را جلوی جنازه ببرید، بابا پشت سر جنازه نیاید، چون پدر طاقت ندارد جنازه پسرش را ببیند، ابی عبدالله بدن قطعه قطعه شده جوانش را در آغوش گرفت و به سینه چسبانید، دلش آرام نشد، صورت به صورت علی گذاشت، آرام نشد. و فرمود: «قتل الله قوما قتلوك يا بني ..... على الدنيا بعدك العفا». ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🥀 هیچ گلی قشنگتر از رخسار مادر نمیشه هیچ کسی مثل مادر براتو یاور نمیشه هر خونه مادر باشه قشنگتر از باغ بهشت آخه مادر گوهره خونه بی گوهر نمیشه رفته ایی مادر زدنیا / مانده ام غریب وتنها اگه صدتا زن بیان واسه تو مادری کنند بخدا تمامشون یه موی مادر نمیشه گفته حق به آدما رو چشمتون جاشون بدین دیگه سرپیچی ز گفته های داور نمیشه رفته ایی مادر زدنیا / مانده ام غریب وتنها اگه بی مهری کنی عقوبتش را میبینی نی بلایی بدتر از نفرین مادر نمیشه یک دمی بپرس تو از صاحب عقل ومعرفت اگه این حرفا عزیزم ترا باور نمیشه رفته ایی مادر زدنیا / مانده ام غریب وتنها آدم عاقل دل مادر و درد نمی آره بدی با مادر به جز رفتار کافر نمیشه خدا این سایه رو هم از سر تو کم نکنه دردی از داغ مادر بدون که بدتر نمیشه رفته ایی مادر زدنیا / مانده ام غریب وتنها اگه یک دعا کنه کار تو بالا میگیره هیچ دعایی زدعایش دگه برتر نمیشه وقتی اسم اون میاد اشکم میاد رو گونه هام 🍁 🍁 من و این جای خالی وا مصیبت چنین آشفته حالی وا مصیبت دل من طاقت این غم ندارد بجز مهر تو چیزی کم ندارد تو نوری ، آیه ی امن یجیبی تو مثل یاس و شب بوها نجیبی تو مثل آینه بی ادعایی تو روح سبز بستان دعایی چه باید کرد با داغ تو مادر پس از تو هست ما را خاک بر سر پس از تو گشته ام تنها و بی کس غمت می ماند و من ماتم و بس خدا داند که هرگز باورم نیست که نور دیدگانم مادرم نیست من امشب مثل ابر نوبهارم من امشب داغدار داغدارم من امشب بی کسی را حس نمودم نگاهم را پر از نرگس نمودم