#دشتی_ پدر
بسوز ای شمع امشب در کنارم
که در خاکه همه دارو ندارم
بسوز ای شمع امشب با دلی زار
که تو در سوختن هستی وفادار
ای وای بسوز ای دل که آن آرام دل رفت
عزیز و مونس من زیر گل رفت
ای وایی بسوز ای دل غریبی بد بلاییست
بلای جان من درد جداییست
ای وای عزیز جانم از روزی که مردی
دل و جان مرا همراه بردی
بابا جان دم مرگت تماشایت نکردم
نگه بر روی زیبایت نکردم
ای وای عزیزم گره افتاده در کارم ز داغت
ای داد گره افتاده در کارم ز داغت
بگو بابا کجا گیرم سراغت وی گیرم سراغت
ای داد بگو بابا به یاد شبهایی که می نشستیم
ختم خوانی مراسمات ترحیم
اشعار جهت مجالس ختم و ترحیم
#دشتی
#روضه_ختم_جوان
روضه حضرت علی اکبر
خبر مرگ تو را تا که شنیدم پسرم
مرگ را در نظر خویش بدیدم پسرم
تا که آمد به سر نعش پسر گفت پدر
چون هلال از غم داغ تو خمیدم پسرم
روزی ساربانی به محضر پیغمبر اکرم به آمد؛ جگر شتری را جلوی رسول الله گذاشت! گفت: شتر را نحر کردم، اما نمی دانم چرا جگرش سوراخ است. پیامبر فرمود: بگو ببینم بچه این شتر را جلوش ذبح کردید؟ گفت: بلی، رسول الله فرمود: داغ فرزند جگر را سوراخ کرده است. اما فدای جگر سوخته ات بشویم یا ابا عبدالله نقل می کنند، یکی از بزرگان امام حسین را در عالم رویا زیارت کرد، دید همه زخمها خوب شده، پرسید: روی زخم چه مرهمی گذاشتی که خوب شده است؟ فرمود: اشک محبان و گریه کنانم مرهم زخم های من است. عرض کرد: پس چرا زخمی که روی قلب شما است خوب نشده؟ فرمود: آن زخم، اثر داغ پسرم علی اکبر است که خوب نشده، آن زخم به جگرم خورده است و تا قیامت خوب نمی شود. |
دو جا سراغ داریم که امام حسین و خودش را روی جنازه انداخته است: یکی وقتی که مادرش فاطمه از دنیا رفت. مولا علی بدن فاطمه زهرا را کفن کرد. بند کفن را بست. صدا زد: بچه هایم بیایید یک بار دیگر با بدن مادرتان وداع کنید. امام حسین با خودش را روی بدن مادر انداخت.
یک بار دیگر در کربلا بود. وقتی جوانش علی اکبر صدا زد: «یا ابتاه» ابی عبدالله خودش را رساند کنار بدن قطعه قطعه شده پسرش علی اکبر آمد و صورت بر صورتش نهاد. اما زینب خودش را رساند کنار قتلگاه علی اکبر تا برادرش حسین به کنار جنازه پسر جان ندهد.
علامه امینی می نویسد: زینب دید حسین لب دارد کنار جنازه علی جان می دهد، نفس هایش به شماره افتاده است. اسلام می گوید: اگر جوانی بمیرد، بابا را جلوی جنازه ببرید، بابا پشت سر جنازه نیاید، چون پدر طاقت ندارد جنازه پسرش را ببیند، ابی عبدالله بدن قطعه قطعه شده جوانش را در آغوش گرفت و به سینه چسبانید، دلش آرام نشد، صورت به صورت علی گذاشت، آرام نشد. و فرمود: «قتل الله قوما قتلوك يا بني ..... على الدنيا بعدك العفا».
#مادر🥀
هیچ گلی قشنگتر از رخسار مادر نمیشه
هیچ کسی مثل مادر براتو یاور نمیشه
هر خونه مادر باشه قشنگتر از باغ بهشت
آخه مادر گوهره خونه بی گوهر نمیشه
رفته ایی مادر زدنیا / مانده ام غریب وتنها
اگه صدتا زن بیان واسه تو مادری کنند
بخدا تمامشون یه موی مادر نمیشه
گفته حق به آدما رو چشمتون جاشون بدین
دیگه سرپیچی ز گفته های داور نمیشه
رفته ایی مادر زدنیا / مانده ام غریب وتنها
اگه بی مهری کنی عقوبتش را میبینی
نی بلایی بدتر از نفرین مادر نمیشه
یک دمی بپرس تو از صاحب عقل ومعرفت
اگه این حرفا عزیزم ترا باور نمیشه
رفته ایی مادر زدنیا / مانده ام غریب وتنها
آدم عاقل دل مادر و درد نمی آره
بدی با مادر به جز رفتار کافر نمیشه
خدا این سایه رو هم از سر تو کم نکنه
دردی از داغ مادر بدون که بدتر نمیشه
رفته ایی مادر زدنیا / مانده ام غریب وتنها
اگه یک دعا کنه کار تو بالا میگیره
هیچ دعایی زدعایش دگه برتر نمیشه
وقتی اسم اون میاد اشکم میاد رو گونه هام
🍁#ختم_مادر
🍁#دشتی #سینه_زنی
من و این جای خالی وا مصیبت
چنین آشفته حالی وا مصیبت
دل من طاقت این غم ندارد
بجز مهر تو چیزی کم ندارد
تو نوری ، آیه ی امن یجیبی
تو مثل یاس و شب بوها نجیبی
تو مثل آینه بی ادعایی
تو روح سبز بستان دعایی
چه باید کرد با داغ تو مادر
پس از تو هست ما را خاک بر سر
پس از تو گشته ام تنها و بی کس
غمت می ماند و من ماتم و بس
خدا داند که هرگز باورم نیست
که نور دیدگانم مادرم نیست
من امشب مثل ابر نوبهارم
من امشب داغدار داغدارم
من امشب بی کسی را حس نمودم
نگاهم را پر از نرگس نمودم
#صدیقی__