.
#جوان
#ترحیم_خوانی
#سبک_گلپونه_ها
رفتی زدستم بی خبرای مهربانم,ای عزیزم
دردفراق توزده به استخوانم,ای عزیزم
یادش بخیرآن خنده های دلنشینت, دادوبیداد
دیگربه لب آمدزهجران توجانم, ای عزیزم
رفتی زدستم درجوانی آتشم زد٢
آن خنده هاآن مهربانی آتشم زد٢
باورنمی کردم نمانی یادگارم,ای عزیزم
رنگ خزان دارددگرفصل بهارم,ای عزیزم
افتاده ام ازپادگرازاین مصیبت,از فراقت
بی توچگونه سرنمایم روزگارم,ای عزیزم
داغ توای رعناجوانم آتشم زد٢
سوزانده مغزاستخوانم آتشم زد٢
رفتی ندیدی ناله کردم ناله کردم,ای عزیزم
بارفتنت شدتازه زخم داغ ودردم,ای عزیزم
بودی بهارم بی توچون پاییز زردم,ای عزیزم
این بی شکیبی غم نصیبی آتشم زد
بعدازتواحساس غریبی آتشم زد٢
روضه
قربان مظلومیتت فرزندزهرا,ای حسین جان
درپیش چشمت اکبرت شداِرباًاربا, ای حسین جان
آقاشنیدم دست وپازد درکنارت, من بمیرم
مرگ ازخداکردی طلب درموج غمها, ای حسین جان
خندیدن وهوهوی لشکرآتشت زد٢
در اوج غربت داغ اکبر آتشت زد ٢
🔸️شاعر: #علی_اکبراسفندیار«مداح»
#ختم_جوان
.
.
#جوان
#ترحیم_خوانی
#در_فراق_جوان
باز درد و باز درد و باز درد
زخم های سینه ام را بازکرد
باز درد و باز هجران باز داغ
باز دوری باز آهنگ فراق
باز مرگ آهنگ بردن را نواخت
باز دل را اژ شرار خود گُداخت
باز هم دست قدر گل چیدو برد
بر تنش آخر کفن پیچید و برد
یاد باد آن روز تلخ تلخ و سرد
یک خبر آمد مرا بیچاره کرد
یک خبر پیچید با خود درد داشت
یک خبر از رفتن یک مرد داشت
این خبر با خود خبر ازمرگ داشت
بر دل هر یک نهال درد کاشت
گفتمش برگو خبر را چیست هان
هِق هِق ات ما را به لب آورده جان
زین خبر انگار زد بر سینه تیر
گفت با لکنت امیر امیر امیر
لیک دانستم امیر از دست رفت
آنکه به مولا حسین دل بست رفت
آنچنان داغی به دل زد این خبر
گوئیا دیگر نماند از من اثر
ای دل بیچاره ام چون شد تو را
می شوی هر دم به داغی مبتلا
همدلی بار سفر را بست حیف
سنگ هم درزیرگِل حیف است حیف
این عزیز نازنین یادش بخیر
همسفر شد اربعین یادش بخیر
کی جدایی بین ما بود حیف شد
وعده ی ما کربلا بود حیف شد
شوق روی دوست بوده در سرش
یا که شد دلتنگ روی مادرش
گر چه اربابم حسین بی مادراست
یا حسین بی مادری درد آور است
چشمه های دیده ام چون رود شد
آرزوهایم همه نابود شد
آنکه بر قلبش زد این ماتم شرر
ای مسلمانان پدر باشد پدر
این همه داغی که مردم دیده اند
نیست داغی بدتر از داغ پسر
آی مردم هیچ کس همچون پدر
قلب او زین داغ نَبوَد شعله ور
خوب شد مادر ندیده داغ او
بنگرد آتش گرفته باغ او
گر غم فرزند دارد شوروشین
ایهاالناس پس چه آمدبر حسین?
آنکه دست و پا زدن را دیده است
یا ز قاتل نیشخند را دیده است
اکــبرش را اِربــاً اِربــا دیــد آه
یک بیابان پیکرش را دید آه
ناله ی زینب شده وا غربتا
رفت از دستم حسین مادر بیا
ازجگر «مداح» گوید یا حسین
وز غم جانکاه گوید یا حسین
🔸️شاعر: #علی_اکبر_اسفندیار«مداح»
(درمصرع هایی که نام امیر آمده نام جوان ازدست رفته جایگزین می شود.)
#ختم_جوان
.
#جوان
من جوان بودم عزیزان اینچنین پرپر شدم
غنچه بودم لاله بودم اینچنین پرپر شدم
من جوان بودم قد وبالای رعنا داشتم
صورتی چون ماه تابان روی زیبا داشتم
من جوان بودم دلم خوش بود بابا داشتم
مادر دلسوز خوبی سایه سر داشتم
من جوان بودم ولیکن رفتم از بین شما
رفتم اما روح من در آسمان پیش خدا
من جوان بودم مکن گریه برایم مادرم
تو مکن گریه برایم ای عزیزم خواهرم
من جوان بودم پدر جان اشک از بهرم مریز
ای برادر جان تو پر کن جای من را ای عزیز
من جوان بودم رفیقان رفتم از بین شما
رفتم و گویم رفیقان حق نگهدار شما
من جوان بودم خداوند اینچنین تقدیر کرد
«حکمت» این بودو اجل را اینچنین تدبیر کرد
.........
#جوان
#دشتی
از زبان مادر داغدیده
بنال ای نی دلم لبریز درد است
دگر کاشانه ام تاریک و سرد است
بنال ای نی دلم را غم گرفته
فلک بخت جوانم کم گرفته
گلم را برده از دستم زمانه
دگر بیت العزا شد آشیانه
شب و روزم سیاه شد وای برمن
جوان از من جدا شد وای بر من
همه آمال من خوابیده در خاک
منِ افسرده ماندم قلب صد چاک
جوانم را گرفتی بردی در گور
دو چشمانم نمودی کور و ناسور
تمام آرزویم رفته بر باد
نشد سازم بدست خویش داماد
کفن شد رخت دامادی برایش
مزارش حجله گاه مادر فدایش
الهی هیج جوانی بد نبیند
گل حسرت به ناکامی نچیند
بگردم کوه به کوه را مثل مجنون
خداوندا دلم شد غرقه در خون
(صفا) داغ جوان درمان ندارد
جوان مرده سر و سامان ندارد
🔸️شاعر:
#حاج_قاسم_جناتیان_قادیکلایی
#ختم_جوان
#ترحیم_خوانی
.
#جوان
#مجلس_ختم_جوان
نمڪ بر زخم دل شیرین تر از خواب سحر گردد
جگرها خون شود تا یڪ پسر مثل پدر گردد
پدر در ڪودڪے با شوق دل دست پسر گیرد
به امیدے ڪه در پیرے پسر دست پدر گیرد
خدا امید هیچ پدر مادرے رو نا امید نڪنه،،،چراغ بهمه سرمایه پدر مادر بچه هاشونه،،، همه امید زندگے پدر مادر فرزنده،،،اونم فرزندے ڪه با خون دل بزرگ شده
چه شبهایے ڪه پدر و مادر بالاسر بچشون بیدار موندن و گفتن خدا همه امید ما این بچه است.
هر ڪے داغ جوون دیده منو ببخشه،،، سخته اگه همین پدر مادر بیان بنداے ڪفن جونشونو باز ڪنن،،، برا بار آخر ببیننش،،،
پسرم،،،زندگے من،،،عزیز من،،، سرمایه من،،،
یه بار جواب بابا رو بده،،، یه بار جواب مادر و بده،،،
لالا لالا گل بے برگ و بارم
پس از تو روز روشن گشته تارم
لالایے میگم و از غم بسوزم
پس از تو تیره گشته حال و روزم
خدا داند ڪه من طاقت ندارم
چگونه زیر این خاڪت گذارم
یادتونه یا نه،،،چجورے خاڪ مے ریختن،،،
یادتونه یا نه، آے برادرا و خوهراے دلخسوخته،،،
چجورے با داداش خدا حافظے ڪردین،،،
خدا حافظ گل گشته خزونم
تو رفتے از فراقت نوحه خونم
هنوزم دورے تو نیست باور
خداحافظ خدا حافظ برادر
اما مجلس جوونه،،،اجازه بدین
دلا رو ببرم ڪربلا،،، جایے ڪه یه پدر پیر نشست ڪنار بدن شبه پیغمبرش،،، گفت علی،،،
تا حالا ندیده بودم جلو بابا پاتو دراز ڪنی،،،چے شده حالا مقابل رو زمین خوابیدی،،،
پاشو عزیزم بریم به خیمه
چشم انـتظارت خواهـراتن
جز یه بدن ڪه، شد اربا اربا
چیزے نمونده واسه ے من
پاشو عزیزم پاشو عزیزم
صورت به صورت علے اڪبرش گذاشت،،،هے صدا میزد ولدے علی،،،،
بلند بگو یا حسین(ع)،،،،،،
این حسین ڪیست ڪه عالم دیوانه ے اوست
این چه شمعے ایست ڪه جانان همه پروانه ے اوست
🔸️شاعر:
#حسین_ڪریمے_نیا
👆
👈 #ختم_جوان
👈 #جوان
#ترحیم_خوانی
#جوان
فلک بُردی ز باغم حاصل من
زدی آتش تو آخر بر دل من
ندیدی اشک چشم مادرش را
چرا بردی ز باغش حاصلش را
عجب نامردی ای دنیای فانی
ربودی دخترم را در جوانی
ز خاک غم گِلِ من را سرشتند
به تقدیرم چنین غم را نوشتند
عزیزم قامت بابا شکسته
شدم از زندگی بیزار و خسته
در و دیوار غبار غم گرفته
چرا تقدیر ، شانسم کم گرفته
تو ای زیبا گل در خاک و خفته
درود زندگی را زود و گفته
چسازد بعد بابای زارت
بیاید هرشب جمعه مزارت
اگر چه داغ تو بنموده پیرم
مرا از زندگانی کرده سیرم
کنم در خاطرات خود مصوّر
غم آن نو جوان شهزاده اکبر
نبوده در تن تو زخم شمشیر
چو دیده زخم پیکر شد حسین پیر
ترا با عزّ و ناز بر دوش کشیدن
ولی جسم علی صد جا بریدن
نبوده جای بوسه بر تن او
نموده اربأ اربا دشمن او
بده صبری تو ای خلاق باری
دگر بس کن (صفا) کم کن تو زاری
#قاسم_جناتیان_قادیکلایی✍
.
👆
👈 #ختم_جوان
👈 #جوان
#ترحیم_خوانی
#جوان
فلک بُردی ز باغم حاصل من
زدی آتش تو آخر بر دل من
ندیدی اشک چشم مادرش را
چرا بردی ز باغش حاصلش را
عجب نامردی ای دنیای فانی
ربودی دخترم را در جوانی
ز خاک غم گِلِ من را سرشتند
به تقدیرم چنین غم را نوشتند
عزیزم قامت بابا شکسته
شدم از زندگی بیزار و خسته
در و دیوار غبار غم گرفته
چرا تقدیر ، شانسم کم گرفته
تو ای زیبا گل در خاک و خفته
درود زندگی را زود و گفته
چسازد بعد بابای زارت
بیاید هرشب جمعه مزارت
اگر چه داغ تو بنموده پیرم
مرا از زندگانی کرده سیرم
کنم در خاطرات خود مصوّر
غم آن نو جوان شهزاده اکبر
نبوده در تن تو زخم شمشیر
چو دیده زخم پیکر شد حسین پیر
ترا با عزّ و ناز بر دوش کشیدن
ولی جسم علی صد جا بریدن
نبوده جای بوسه بر تن او
نموده اربأ اربا دشمن او
بده صبری تو ای خلاق باری
دگر بس کن (صفا) کم کن تو زاری
#قاسم_جناتیان_قادیکلایی✍
.
👈 #ختم_جوان
#سبک_خوشابحال_نوکرات_ارباب
#عـزیـز_مـن_کـه_در_جـوانی_رفـت
#جوان
#در_فراق_جوان
#سبک: خوش اومدی توازسفربابا
عزیز من کـه در جوانی رفـت
بهـار عمــرم بــه خــزانی رفـت
ای وای من به ناگهانی رفـت
براش بمیرم
کفن به تن کرده جوون من
داغ پسـر گـرفتـه جــون مــن
بـریده شـد دیگه اَمــون مـن
براش بمیرم
چقــدر بــراش آرزوهـا داشــتم
تـــوی دلــم گــل امیــد کــاشـتم
دریغ وافسوس که چه برداشتم
براش بمیرم
داغ جوون چه سخت و دلگیره
مــادرش هــر دقیـقه مـی میـره
بـابـاش دیگـه ز عمر خود سیره
میخواد بمیره
این چه بلایی به سرم اومد
نعـش عــزیــز پســرم اومـــد
آنچــه نبـــوده بــــاورم اومـــد
دگـرچه سازم
قـرار مـا کـه ایـن نبود (......)
رفتی زدست من چه زود(...)
شـد آرزوهـام همـه دود (...)
خدا نگهدار
🏴 روضه 🏴
تا نعش اکبرو حسین دیده
صورت خونین شو بـوسیده
اربــاب مـا ز غصـه پــاشـیده
مظلوم حسین جان
تیـــر غـــم اکـــبرو تــا خــــورده
همه دیدن حسین دیگه مُرده
گــل امــیدش شــده پــژمــرده
مظلوم حسین جان
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»✍
.
👈 #ختم_جوان
#سبک_خوشابحال_نوکرات_ارباب
#عـزیـز_مـن_کـه_در_جـوانی_رفـت
#جوان
#در_فراق_جوان
#سبک: خوش اومدی توازسفربابا
عزیز من کـه در جوانی رفـت
بهـار عمــرم بــه خــزانی رفـت
ای وای من به ناگهانی رفـت
براش بمیرم
کفن به تن کرده جوون من
داغ پسـر گـرفتـه جــون مــن
بـریده شـد دیگه اَمــون مـن
براش بمیرم
چقــدر بــراش آرزوهـا داشــتم
تـــوی دلــم گــل امیــد کــاشـتم
دریغ وافسوس که چه برداشتم
براش بمیرم
داغ جوون چه سخت و دلگیره
مــادرش هــر دقیـقه مـی میـره
بـابـاش دیگـه ز عمر خود سیره
میخواد بمیره
این چه بلایی به سرم اومد
نعـش عــزیــز پســرم اومـــد
آنچــه نبـــوده بــــاورم اومـــد
دگـرچه سازم
قـرار مـا کـه ایـن نبود (......)
رفتی زدست من چه زود(...)
شـد آرزوهـام همـه دود (...)
خدا نگهدار
🏴 روضه 🏴
تا نعش اکبرو حسین دیده
صورت خونین شو بـوسیده
اربــاب مـا ز غصـه پــاشـیده
مظلوم حسین جان
تیـــر غـــم اکـــبرو تــا خــــورده
همه دیدن حسین دیگه مُرده
گــل امــیدش شــده پــژمــرده
مظلوم حسین جان
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»✍
.
.
👈 #جوان
👈 #ختم_جوان
.
#نوجوان
نوجوان بودی و رفتی ز جهان
گلشن زندگیت گشته خزان
بوده ای عاشق زهرا و حسین
شد برای تو مدال و عنوان
هر که شد نوکر آن خانه و بیت
می رود خرم و شاد و خندان
داغت آتش زده بر پیکر ما
شده دل بهر نو در آه و فغان
اشک حسرت بچکد بر رخ ما
آری آتش زده بر پیر و جوان
همه در ماتم و سوگند و عزا
رفتی آخر بسوی باغ جهان
همگی اشک برایت ریزند
چون جوان بودی و رفتی ز جان
#محمد_مبشری✍
...................
ختم و روضه دختر جوان
الــهـے هيـچ بـابـايـے نبيــند
كه در سوگ جوان خود نشيند
منـم آن باغــبان زار وخسـته
كه درسوگ جوان خود نشسته
نشد دردت دوا ای داد بیداد
شدی از ما جدا ای داد بیداد
عزیزه مهربون و باخدایم
دو روزه رفته زهرا داد بیداد
❈مجلس امروز تشییع و خاکسپاری فرزند و خواهر عزیز و با ایمان و محجوب مرحومه ی مغفوره برپا شده ان شاءالله که امشب مهمان سفره ی ائمه ی معصومین هستن يه دعا ميكنم، هر كی كه دل شكسته ست زير لب آمين بگه...درسته مرگ پير و جوون نميشناسه...درسته وقتی اجل برسه ، بايد بريم...اما دعای من اينه ، الهی جگر هيچ پدر مادری به داغ جوان نسوزه مخصوصاً جوانت بیمار بشه و جلو چشمانت مثل گلی پرپر بشه خانواده محترم داغ اولاد دیدین داغ خواهری مهربان و باخدا دیدین خدا صبرتون بده به واللهِ داغ جوان خیلی سخته
به گمانت نرسد داغ جوان آسان است
خون اگر گریه کنے بهـر جوان جا دارد
❈الهی هيچ مادری چشم انتظار بچه اش نمونه
❈يه جمله از زبان پدر و مادر داغديده بگم...
دختر جان باور نمی كردم، يه روز من زنده باشم و تو زير خاك باشی...دخترم جان باور نميكردم، يه روز با چشم گريان به دوستانت خوش آمد بگم...اخه آرزو داشتم دوستانت رو شب عروسيت دعوت كنم،اما افسوس كه نشد...
خدا نكنه هيچ پدری جان دادن بچه اش رو ببينه...اخه داغ دختر جوان خيلی جانسوزه...پدر و مادری كه داغ جوان ببينن، ديگه روی لبهاشون گل خنده نمينشينه...
وقتی يك جوان از دنيا ميره،پدر ميگه:خدايا عصای پيری از دستم افتاد...برادر ميگه: خدايا كمرم شكست...خواهر برای خواهرش اشك ميريزه...ناله ميزنه...
اما بميرم برا دل مهربون مادر...مادر ميگه:خدايا جگرم ميسوزه...
از اين به بعد با اين مادر داغديده مهربانتر باشيد...
چرا؟؟؟آخه مادريكه داغ جوان ببينه، دلشكسته ميشه...
اينجا اين مردم اومدن ، اشك چشم اين پدر و مادر داغديده را پاك كردن...تسليت دادن، ابراز همدردی كردن..
گریز👇👇👇
اما بميرم برا دل داغديده ی حسين...
فداے اون لحظه اے که اباعبدالله به کنار بدن پاره پاره علے رسید...
❈هر روضه ای از روضه های كربلا خوانده بـشه، مداح يا واعظ میگه :
انشاءاالله اين روضه را يك شب كنار قبرش بخوانيم
اما تنها روضه ای كه خيلی سخته و نمیشه كنار
قبرش خواند، روضه ی آقا علی اكبره (ع) مخصوصاً اينكه شب جمعه باشد.
آخه پيش بابا روضه ي جگرگوشه را نمي خوانند، نبايد به زخم نمك زد.
لذا علی اكبر (ع) از آن لحظه ای كه از بابا آب تقاضا كرد و بابا نتونـست بـه او آب بده ناراحت بود...لحظه های آخر صدا زد: بابا... الان از دست جدّم رسول الله سيراب شدم...
هميشه پدر دوست داره وقت جان دادن،.. سرش روی دامن پسرش یا دخترش باشه...گاهی محتضر می خواد جان بده... میبينه جان از بدنش نمیره، چشم به راهه، بعضی ها می گن چشم به راه پسرش یا دخترشه، می خواد بار آخر فرزندشو شو ببينه...
تا فرزندش میاد، سر بابا را به دامن می گيره، پدر راحت جان می ده...
اما خدا اون روز رو نياره که پدری سر بالين دخترش بياد...
شادی روح همه اموات همه جوانانی که در این مکان خفته اند شادی روح خواهر عزیزمون فاتحه مع الصلوات
.
👈 #جوان
👈 #ختم_جوان
.
#نوجوان
نوجوان بودی و رفتی ز جهان
گلشن زندگیت گشته خزان
بوده ای عاشق زهرا و حسین
شد برای تو مدال و عنوان
هر که شد نوکر آن خانه و بیت
می رود خرم و شاد و خندان
داغت آتش زده بر پیکر ما
شده دل بهر نو در آه و فغان
اشک حسرت بچکد بر رخ ما
آری آتش زده بر پیر و جوان
همه در ماتم و سوگند و عزا
رفتی آخر بسوی باغ جهان
همگی اشک برایت ریزند
چون جوان بودی و رفتی ز جان
#محمد_مبشری✍
...................
ختم و روضه دختر جوان
الــهـے هيـچ بـابـايـے نبيــند
كه در سوگ جوان خود نشيند
منـم آن باغــبان زار وخسـته
كه درسوگ جوان خود نشسته
نشد دردت دوا ای داد بیداد
شدی از ما جدا ای داد بیداد
عزیزه مهربون و باخدایم
دو روزه رفته زهرا داد بیداد
❈مجلس امروز تشییع و خاکسپاری فرزند و خواهر عزیز و با ایمان و محجوب مرحومه ی مغفوره برپا شده ان شاءالله که امشب مهمان سفره ی ائمه ی معصومین هستن يه دعا ميكنم، هر كی كه دل شكسته ست زير لب آمين بگه...درسته مرگ پير و جوون نميشناسه...درسته وقتی اجل برسه ، بايد بريم...اما دعای من اينه ، الهی جگر هيچ پدر مادری به داغ جوان نسوزه مخصوصاً جوانت بیمار بشه و جلو چشمانت مثل گلی پرپر بشه خانواده محترم داغ اولاد دیدین داغ خواهری مهربان و باخدا دیدین خدا صبرتون بده به واللهِ داغ جوان خیلی سخته
به گمانت نرسد داغ جوان آسان است
خون اگر گریه کنے بهـر جوان جا دارد
❈الهی هيچ مادری چشم انتظار بچه اش نمونه
❈يه جمله از زبان پدر و مادر داغديده بگم...
دختر جان باور نمی كردم، يه روز من زنده باشم و تو زير خاك باشی...دخترم جان باور نميكردم، يه روز با چشم گريان به دوستانت خوش آمد بگم...اخه آرزو داشتم دوستانت رو شب عروسيت دعوت كنم،اما افسوس كه نشد...
خدا نكنه هيچ پدری جان دادن بچه اش رو ببينه...اخه داغ دختر جوان خيلی جانسوزه...پدر و مادری كه داغ جوان ببينن، ديگه روی لبهاشون گل خنده نمينشينه...
وقتی يك جوان از دنيا ميره،پدر ميگه:خدايا عصای پيری از دستم افتاد...برادر ميگه: خدايا كمرم شكست...خواهر برای خواهرش اشك ميريزه...ناله ميزنه...
اما بميرم برا دل مهربون مادر...مادر ميگه:خدايا جگرم ميسوزه...
از اين به بعد با اين مادر داغديده مهربانتر باشيد...
چرا؟؟؟آخه مادريكه داغ جوان ببينه، دلشكسته ميشه...
اينجا اين مردم اومدن ، اشك چشم اين پدر و مادر داغديده را پاك كردن...تسليت دادن، ابراز همدردی كردن..
گریز👇👇👇
اما بميرم برا دل داغديده ی حسين...
فداے اون لحظه اے که اباعبدالله به کنار بدن پاره پاره علے رسید...
❈هر روضه ای از روضه های كربلا خوانده بـشه، مداح يا واعظ میگه :
انشاءاالله اين روضه را يك شب كنار قبرش بخوانيم
اما تنها روضه ای كه خيلی سخته و نمیشه كنار
قبرش خواند، روضه ی آقا علی اكبره (ع) مخصوصاً اينكه شب جمعه باشد.
آخه پيش بابا روضه ي جگرگوشه را نمي خوانند، نبايد به زخم نمك زد.
لذا علی اكبر (ع) از آن لحظه ای كه از بابا آب تقاضا كرد و بابا نتونـست بـه او آب بده ناراحت بود...لحظه های آخر صدا زد: بابا... الان از دست جدّم رسول الله سيراب شدم...
هميشه پدر دوست داره وقت جان دادن،.. سرش روی دامن پسرش یا دخترش باشه...گاهی محتضر می خواد جان بده... میبينه جان از بدنش نمیره، چشم به راهه، بعضی ها می گن چشم به راه پسرش یا دخترشه، می خواد بار آخر فرزندشو شو ببينه...
تا فرزندش میاد، سر بابا را به دامن می گيره، پدر راحت جان می ده...
اما خدا اون روز رو نياره که پدری سر بالين دخترش بياد...
شادی روح همه اموات همه جوانانی که در این مکان خفته اند شادی روح خواهر عزیزمون فاتحه مع الصلوات
.👆
#جوان
بالاترین لذت پدر و مادر اینه که خدا فرزندی بهشون بده...
با دستانشون فرزند رو بزرگ کنن...
جوون بشه...
درمقابلشون راه بره...
وقتی به قدو بالای جونشون نگاه میکنن لذت میبرند...
اما سخت ترین لحظه هم..
برا همچین پدر و مادری زمانیه که..
داغ جوانشون رو ببینند..
............
.
#جوان
اجل جونم اجل جلاد جونم ، عجل جونم عجل جلاد جونم
اجل جونم نگیر والله مو جوونم وی جوونم
آخی برو گشتی بزن به گرد پیرون
اگر پیری ندیدی والا مو میمونم
ای دل ای ای دل ای دوست
دلم تنگ و تنگ و دلم تنگ
جدایی من نمیخواستم خدا کرد نمیدونم کدوم کافر دعا کرد
غم دوریت و جونم میزنه چنگ
ازون ترسم نبینم مو نگارم
جدایی من نمیخواستم خدا کرد
نمیدونم کدوم کافر دعا کرد
نمیدونم خدا کرد یا قضا کرد
به دلدارم چو ما را مبتلا کرد.
............
.
#جوان
#دشتی
الهی ای فلک دیگر نگردی۲
عزیزم روبه زیر خاک وکردی
جوان بودی نه وقت رفتنت بود۲
نه وقت زیر خاک و خفتنت بود
چرا پرپر شدی آلاله ی من؟۲
کجا رفتی و دختر خاله ی من
بسوز ای دل از این جور زمونه۲
الهی مادری تنها نمونه
زداغ سینه سوزت ای عزیزم۲
ببین اشکهای حسرت که میریزم
خدا صبری بده طاقت بیارم۲
به یاد مهربونیش بی قرارم
گلی داشتم فلک از ریشه چیده۲
که او اززندگی خیری نديده
لالالالا بخواب ای یاس پرپر۲
میریزم خاک عالم بر روی سر
لا لا لا لالا لا نیلوفرمن۲
چه زود دامن کشیدی از برمن
خدا صبر دلم دیگه تمومه ۲
سرخاکت دلم میگیره بونه
بخواب آروم بخواب دورت بگردم۲
تو رفتی ازغمت دنیای دردم
🔸️شاعر:
#مریم_صالحی_مرزیجرانی
..............
.
#نوجوان
نوجوان بودی و رفتی ز جهان
گلشن زندگیت گشته خزان
بوده ای عاشق زهرا و حسین
شد برای تو مدال و عنوان
هر که شد نوکر آن خانه و بیت
می رود خرم و شاد و خندان
داغت آتش زده بر پیکر ما
شده دل بهر نو در آه و فغان
اشک حسرت بچکد بر رخ ما
آری آتش زده بر پیر و جوان
همه در ماتم و سوگند و عزا
رفتی آخر بسوی باغ جهان
همگی اشک برایت ریزند
چون جوان بودی و رفتی ز جان
🔸️شاعر:
#محمد_مبشری
.............
.
#جوان
#زمزمه
#سبک_نبرده_ام_زکس_دل( شجریان)
ای روح وای روانم ای دادازاین جدایی
ای نازنین جوانم ای دادازاین جدایی
ازدوری توای ماه دارم به سینه صدآه
ازغصه نوحه خوانم ای دادازاین جدایی
تاکه تودیده بستی رفتی دلم شکستی
برلب رسیده جانم ای دادازاین جدایی
ازدیدگان مجروح چون ابر دربهاران
من اشک خون فشانم ای دادازاین جدایی
داغ تو کرده پیرم بنما دعا بمیرم
من بی توچون بمانم ای دادازاین جدایی
قَدَّم شده خمیده تاکه تو قد کشیدی
این هم قَدِ کمانم ای دادازاین جدایی
ازبس که گریه کردم درماتمت نمانده
نوری به دیدگانم ای دادازاین جدایی
هم بر سر مزارت هم در میان خانه
اسم تو بر زبانم ای دادازاین جدایی
دلتنگم ازفراقت گیرم کجا سراغت؟
برده غمت توانم ای دادازاین جدایی
ای سَرو ناز مادر ای دلنواز مادر
ای ماه اسمانم ای داد ازاین جدایی
این درد باکه گویم مرگت عزیز بابا
سوزانده استخوانم ای دادازاین جدایی
بااشک وآه جانسوزذکرم شده شب وروز
فرزند مهربانم ای داد از این جدایی
یارب کسی به عالم داغ جوان نبیند
بریده شد اَمانم ای داد ازاین جدایی
در کربلا حسین تاداغ جوان خوددید
یک ناله زدپسرجان ای دادازاین جدایی
«مداح» بگوبرای تسکین دل بگویند
مولاحسین جانم ای دادازاین جدایی
🔸️شاعر: #علی_اکبر_اسفندیار_«مداح»
.
.👆
#جوان
بالاترین لذت پدر و مادر اینه که خدا فرزندی بهشون بده...
با دستانشون فرزند رو بزرگ کنن...
جوون بشه...
درمقابلشون راه بره...
وقتی به قدو بالای جونشون نگاه میکنن لذت میبرند...
اما سخت ترین لحظه هم..
برا همچین پدر و مادری زمانیه که..
داغ جوانشون رو ببینند..
............
.
#جوان
اجل جونم اجل جلاد جونم ، عجل جونم عجل جلاد جونم
اجل جونم نگیر والله مو جوونم وی جوونم
آخی برو گشتی بزن به گرد پیرون
اگر پیری ندیدی والا مو میمونم
ای دل ای ای دل ای دوست
دلم تنگ و تنگ و دلم تنگ
جدایی من نمیخواستم خدا کرد نمیدونم کدوم کافر دعا کرد
غم دوریت و جونم میزنه چنگ
ازون ترسم نبینم مو نگارم
جدایی من نمیخواستم خدا کرد
نمیدونم کدوم کافر دعا کرد
نمیدونم خدا کرد یا قضا کرد
به دلدارم چو ما را مبتلا کرد.
............
.
#جوان
#دشتی
الهی ای فلک دیگر نگردی۲
عزیزم روبه زیر خاک وکردی
جوان بودی نه وقت رفتنت بود۲
نه وقت زیر خاک و خفتنت بود
چرا پرپر شدی آلاله ی من؟۲
کجا رفتی و دختر خاله ی من
بسوز ای دل از این جور زمونه۲
الهی مادری تنها نمونه
زداغ سینه سوزت ای عزیزم۲
ببین اشکهای حسرت که میریزم
خدا صبری بده طاقت بیارم۲
به یاد مهربونیش بی قرارم
گلی داشتم فلک از ریشه چیده۲
که او اززندگی خیری نديده
لالالالا بخواب ای یاس پرپر۲
میریزم خاک عالم بر روی سر
لا لا لا لالا لا نیلوفرمن۲
چه زود دامن کشیدی از برمن
خدا صبر دلم دیگه تمومه ۲
سرخاکت دلم میگیره بونه
بخواب آروم بخواب دورت بگردم۲
تو رفتی ازغمت دنیای دردم
🔸️شاعر:
#مریم_صالحی_مرزیجرانی
..............
.
#نوجوان
نوجوان بودی و رفتی ز جهان
گلشن زندگیت گشته خزان
بوده ای عاشق زهرا و حسین
شد برای تو مدال و عنوان
هر که شد نوکر آن خانه و بیت
می رود خرم و شاد و خندان
داغت آتش زده بر پیکر ما
شده دل بهر نو در آه و فغان
اشک حسرت بچکد بر رخ ما
آری آتش زده بر پیر و جوان
همه در ماتم و سوگند و عزا
رفتی آخر بسوی باغ جهان
همگی اشک برایت ریزند
چون جوان بودی و رفتی ز جان
🔸️شاعر:
#محمد_مبشری
.............
.
#جوان
#زمزمه
#سبک_نبرده_ام_زکس_دل( شجریان)
ای روح وای روانم ای دادازاین جدایی
ای نازنین جوانم ای دادازاین جدایی
ازدوری توای ماه دارم به سینه صدآه
ازغصه نوحه خوانم ای دادازاین جدایی
تاکه تودیده بستی رفتی دلم شکستی
برلب رسیده جانم ای دادازاین جدایی
ازدیدگان مجروح چون ابر دربهاران
من اشک خون فشانم ای دادازاین جدایی
داغ تو کرده پیرم بنما دعا بمیرم
من بی توچون بمانم ای دادازاین جدایی
قَدَّم شده خمیده تاکه تو قد کشیدی
این هم قَدِ کمانم ای دادازاین جدایی
ازبس که گریه کردم درماتمت نمانده
نوری به دیدگانم ای دادازاین جدایی
هم بر سر مزارت هم در میان خانه
اسم تو بر زبانم ای دادازاین جدایی
دلتنگم ازفراقت گیرم کجا سراغت؟
برده غمت توانم ای دادازاین جدایی
ای سَرو ناز مادر ای دلنواز مادر
ای ماه اسمانم ای داد ازاین جدایی
این درد باکه گویم مرگت عزیز بابا
سوزانده استخوانم ای دادازاین جدایی
بااشک وآه جانسوزذکرم شده شب وروز
فرزند مهربانم ای داد از این جدایی
یارب کسی به عالم داغ جوان نبیند
بریده شد اَمانم ای داد ازاین جدایی
در کربلا حسین تاداغ جوان خوددید
یک ناله زدپسرجان ای دادازاین جدایی
«مداح» بگوبرای تسکین دل بگویند
مولاحسین جانم ای دادازاین جدایی
🔸️شاعر: #علی_اکبر_اسفندیار_«مداح»
.