eitaa logo
کانال ختم و ترحیم خوانی
14.6هزار دنبال‌کننده
450 عکس
261 ویدیو
30 فایل
بسم الله الرحمان رحیم کانال ختم و ترحیم خوانی🎤 اشعار پندیات، روضه، نوحه و... https://eitaa.com/joinchat/1758134425Ca7138e05ff تعرفه وتبلیغ @kianatv 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 کانال را به دوستانتان خودتان معرفی کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
. * اي پسرم شمع شب افروز من بعد تو شد شام سيه، روز من خيز و نگر آه جگر سوز من رفتي و جان رفت ز اعضاي من ای گل زیبای من اي پسرم سرو دل آراي من اي گل زيباي من ماه درخشندة شبهاي من اي گل زيباي من ياس گلستان مني اي پسر نور دو چشمان مني اي پسر مهر درخشان مني اي پسر كور شده ديده ی بيناي من ای گل زیبای من * آه از اين غصّه ی هجران تو گو چه كند مادر گريان تو حل نشود اين غم سوزان تو ناله زند: كو پسرم واي من ای گل زیبای من * هجر تو آتش به دل افروخته ياد تو شد با دل من دوخته سوز غمت بال و پرم سوخته گشت كمان قامت رعناي من ای گل زیبای من * ديده اگر جانب من وا كني درد دلم را تو مداوا كني گريه ی((لاطف)) تو تماشا كني كم شود اين ناله و غوغاي من ای گل زیبای من .آمل .👇
. رفتی زدستم بی خبرای مهربانم,ای عزیزم دردفراق توزده به استخوانم,ای عزیزم یادش بخیرآن خنده های دلنشینت, دادوبیداد دیگربه لب آمدزهجران توجانم, ای عزیزم رفتی زدستم درجوانی آتشم زد٢ آن خنده هاآن مهربانی آتشم زد٢ باورنمی کردم نمانی یادگارم,ای عزیزم رنگ خزان دارددگرفصل بهارم,ای عزیزم افتاده ام ازپادگرازاین مصیبت,از فراقت بی توچگونه سرنمایم روزگارم,ای عزیزم داغ توای رعناجوانم آتشم زد٢ سوزانده مغزاستخوانم آتشم زد٢ رفتی ندیدی ناله کردم ناله کردم,ای عزیزم بارفتنت شدتازه زخم داغ ودردم,ای عزیزم بودی بهارم بی توچون پاییز زردم,ای عزیزم این بی شکیبی غم نصیبی آتشم زد بعدازتواحساس غریبی آتشم زد٢ روضه قربان مظلومیتت فرزندزهرا,ای حسین جان درپیش چشمت اکبرت شداِرباًاربا, ای حسین جان آقاشنیدم دست وپازد درکنارت, من بمیرم مرگ ازخداکردی طلب درموج غمها, ای حسین جان خندیدن وهوهوی لشکرآتشت زد٢ در اوج غربت داغ اکبر آتشت زد ٢ 🔸️شاعر: «مداح» .
. باز درد و باز درد و باز درد زخم های سینه ام را بازکرد باز درد و باز هجران باز داغ باز دوری باز آهنگ فراق باز مرگ آهنگ بردن را نواخت باز دل را اژ شرار خود گُداخت باز هم دست قدر گل چیدو برد بر تنش آخر کفن پیچید و برد یاد باد آن روز تلخ تلخ و سرد یک خبر آمد مرا بیچاره کرد یک خبر پیچید با خود درد داشت یک خبر از رفتن یک مرد داشت این خبر با خود خبر ازمرگ داشت بر دل هر یک نهال درد کاشت گفتمش برگو خبر را چیست هان هِق هِق ات ما را به لب آورده جان زین خبر انگار زد بر سینه تیر گفت با لکنت امیر امیر امیر لیک دانستم امیر از دست رفت آنکه به مولا حسین دل بست رفت آنچنان داغی به دل زد این خبر گوئیا دیگر نماند از من اثر ای دل بیچاره ام چون شد تو را می شوی هر دم به داغی مبتلا همدلی بار سفر را بست حیف سنگ هم درزیرگِل حیف است حیف این عزیز نازنین یادش بخیر همسفر شد اربعین یادش بخیر کی جدایی بین ما بود حیف شد وعده ی ما کربلا بود حیف شد شوق روی دوست بوده در سرش یا که شد دلتنگ روی مادرش گر چه اربابم حسین بی مادراست یا حسین بی مادری درد آور است چشمه های دیده ام چون رود شد آرزوهایم همه نابود شد آنکه بر قلبش زد این ماتم شرر ای مسلمانان پدر باشد پدر این همه داغی که مردم دیده اند نیست داغی بدتر از داغ پسر آی مردم هیچ کس همچون پدر قلب او زین داغ نَبوَد شعله ور خوب شد مادر ندیده داغ او بنگرد آتش گرفته باغ او گر غم فرزند دارد شوروشین ایهاالناس پس چه آمدبر حسین? آنکه دست و پا زدن را دیده است یا ز قاتل نیشخند را دیده است اکــبرش را اِربــاً اِربــا دیــد آه یک بیابان پیکرش را دید آه ناله ی زینب شده وا غربتا رفت از دستم حسین مادر بیا ازجگر «مداح» گوید یا حسین وز غم جانکاه گوید یا حسین 🔸️شاعر: «مداح» (درمصرع هایی که نام امیر آمده نام جوان ازدست رفته جایگزین می شود.) .
من جوان بودم عزیزان اینچنین پرپر شدم غنچه بودم لاله بودم اینچنین پرپر شدم من جوان بودم قد وبالای رعنا داشتم صورتی چون ماه تابان روی زیبا داشتم من جوان بودم دلم خوش بود بابا داشتم مادر دلسوز خوبی سایه سر داشتم من جوان بودم ولیکن رفتم از بین شما رفتم اما روح من در آسمان پیش خدا من جوان بودم مکن گریه برایم مادرم تو مکن گریه برایم ای عزیزم خواهرم من جوان بودم پدر جان اشک از بهرم مریز ای برادر جان تو پر کن جای من را ای عزیز من جوان بودم رفیقان رفتم از بین شما رفتم و گویم رفیقان حق نگهدار شما من جوان بودم خداوند اینچنین تقدیر کرد «حکمت» این بودو اجل را اینچنین تدبیر کرد ......... از زبان مادر داغدیده بنال ای نی دلم لبریز درد است دگر کاشانه ام تاریک و سرد است بنال ای نی دلم را غم گرفته فلک بخت جوانم کم گرفته گلم را برده از دستم زمانه دگر بیت العزا شد آشیانه شب و روزم سیاه شد وای برمن جوان از من جدا شد وای بر من همه آمال من خوابیده در خاک منِ افسرده ماندم قلب صد چاک جوانم را گرفتی بردی در گور دو چشمانم نمودی کور و ناسور تمام آرزویم رفته بر باد نشد سازم بدست خویش داماد کفن شد رخت دامادی برایش مزارش حجله گاه مادر فدایش الهی هیج جوانی بد نبیند گل حسرت به ناکامی نچیند بگردم کوه به کوه را مثل مجنون خداوندا دلم شد غرقه در خون (صفا) داغ جوان درمان ندارد جوان مرده سر و سامان ندارد 🔸️شاعر: .
. نمڪ بر زخم دل شیرین تر از خواب سحر گردد جگرها خون شود تا یڪ پسر مثل پدر گردد پدر در کودکے با شوق دل دست پسر گیرد به امیدے که در پیرے پسر دست پدر گیرد خدا امید هیچ پدر مادرے رو نا امید نکنه،،،چراغ بهمه سرمایه پدر مادر بچه هاشونه،،، همه امید زندگے پدر مادر فرزنده،،،اونم فرزندے که با خون دل بزرگ شده چه شبهایے که پدر و مادر بالاسر بچشون بیدار موندن و گفتن خدا همه امید ما این بچه است. هر کے داغ جوون دیده منو ببخشه،،، سخته اگه همین پدر مادر بیان بنداے کفن جونشونو باز کنن،،، برا بار آخر ببیننش،،، پسرم،،،زندگے من،،،عزیز من،،، سرمایه من،،، یه بار جواب بابا رو بده،،، یه بار جواب مادر و بده،،، لالا لالا گل بے برگ و بارم پس از تو روز روشن گشته تارم لالایے میگم و از غم بسوزم پس از تو تیره گشته حال و روزم خدا داند که من طاقت ندارم چگونه زیر این خاکت گذارم یادتونه یا نه،،،چجورے خاڪ مے ریختن،،، یادتونه یا نه، آے برادرا و خوهراے دلخسوخته،،، چجورے با داداش خدا حافظے کردین،،، خدا حافظ گل گشته خزونم تو رفتے از فراقت نوحه خونم هنوزم دورے تو نیست باور خداحافظ خدا حافظ برادر اما مجلس جوونه،،،اجازه بدین دلا رو ببرم کربلا،،، جایے که یه پدر پیر نشست کنار بدن شبه پیغمبرش،،، گفت علی،،، تا حالا ندیده بودم جلو بابا پاتو دراز کنی،،،چے شده حالا مقابل رو زمین خوابیدی،،، پاشو عزیزم بریم به خیمه چشم انـتظارت خواهـراتن جز یه بدن که، شد اربا اربا چیزے نمونده واسه ے من پاشو عزیزم پاشو عزیزم صورت به صورت علے اکبرش گذاشت،،،هے صدا میزد ولدے علی،،،، بلند بگو یا حسین(ع)،،،،،، این حسین کیست که عالم دیوانه ے اوست این چه شمعے ایست که جانان همه پروانه ے اوست 🖊️شاعر:استاد حسین کریمے نیا نیم از عالم خاک .
❣﷽❣ ⚫️ ⚫️ ⛔️ 🍁خواهی ز پل صراط آسان گذری 🍁بر تشنه لب شهید کربلا صلوات 🍁خواهی که کنار  علقمه  بنشینی  🍁سقای شهیددست جدا راصلوات 🍁خواهی بروی کنار هفتادو دو تن  🍁هم قاسم و اصغرو علی را صلوات 🍁خواهی که بوقت مرگ راحت باشی  🍁جمع  شهدای  کربلا  را  صلوات 🌿() السلام علیک یا اباعبدالله.. یا حسین یا حسین یاحسین.. ◾️همه گل دامن گلشن نشانند  ◾️اخ من نشاندم گلم رادردل خاک  ◾️اخ گلم را  ، نه دلم را خاک کردم  ◾️چو گل بهرش گریبان چاک کردم  ای مادر .. مادر مادر... ♨(دشتی) وای... 🔘گریبان ازغمت صدچاک کردم    🔘زدیده اشک ماتم پاک کردم   🔘منم آن باغبانی کز سردرد   🔘بدست خودگلم درخاک کردم ⬅️آخ پسرم میوه دلم...جگر گوشه مادر .. مادر...دلم برات تنگ شده عزیزم... ان شاالله داغ جوون نبینی..داغ جوون خیلی سخته.. خیلی سنگینه.. قربون دل تو مادر که داغ جوون دیدی..  ⏺امان امان 3 🔺ای پسرجان ربودی قرارم  (آه امان از دل مادر) 🔺رفتی و کرده ای داغدارم 🔺من چگویم ازاین داغ هجران 🔺روز وشب بهر تو اشکبارم 🍁آخ عزیزم  امان از جدایی.. 🔺داغ تو آتشی زد بجانم 🔺سوخت ازداغ تواستخوانم  🔺تا ابد من پسر نغمه خوانم 🔺مرگ تو کرد مرا ناتوانم 🍁آخ عزیزم  امان از جدایی... آخ مادر مادر مادر... 🔺ازبرایت رنج وسختی کشیدم 🔺چون گل لاله ایی پروریدم 🔺باغبان بودم ولی خیری ندیدم 🔺آخ داغ مرگ جوانم را بدیدم 🍁ای عزیزم امان از جدایی.. 🔺نورچشمم چشام سونداره 🔺بی تو گلزار برام بو نداره 🔺مادرت کور شده درعزایت 🔺زانو و بازو نیرو نداره 🍁ای عزیزم امان از جدایی.. ♼سوال کرد از امام صادق آقا جان الذ الذائذ... (آقا جان لذت بخش ترین لذت ها چیه؟) فرمود اگه فرزندی داشته باشی..بزرگش کنی (یه فرزند خوب) جلو چشم پدر و مادر راه بره..پدر و مادر نگاه به قد و بالای جونش کنه..  ((لذت بخش ترین لذتها تو دنیا اینه..سختی کشیده بزرگش کرده..لحظه به لحظه بزرگ شدنشو دیده ..نگاه میکنه به جوونش کیف میکنه)) گفتن آقا جان سخت ترین مصیبت ها چیه.. فرمود اگه همون جوون جلو چشم پدر و مادر از دنیا بره.. امان 3.. امان از دل داغدار مادر... ♻️آی مادرایی که جوون دارین..جوون خوش قد و بالا دارین..الهی نبینی داغ جوونتو.. وای نبینی...بخدا خیلی سخته.. آخ بگو مادر ... آخ 🔳یه چندروزه که رویت را ندیدم آخ مادر... 🔳شدی خاموش و ای شمع وجودم آاااخ مادر... 🔳یه چند روزه دم در مینشینم 🔳که شاید روی ماهت را ببینم ای مادر ای مادر... 🔷امان امان2 🔶دلتو ببرم کربلا.. امروز ناله بزن برا حسین ع.. ☑️میخام بگم(نام صاحب مجلس) اگه داغ عزیزتو دیدی...همه اومدن زیر بغلاتو گرفتن..همه تسلیت دادن ..آرومت کردند.. نمیدونم وقتی خبر مرگ عزیزتو بهت دادتد چه حالی داشتی... ⬅️ما ای حسینیا. .ای کربلائیا.. میدونی حسین چه کرد.. تا صدای ناله علی اکبر بلند شد...دیدن ارباب بی کفن حسین ..چند مرتبه رو زمین نشست بلند شد..دیگه پاها توان نداره...هی صدا میزد میوه دلم علی اکبرم... آخ (ولدی علی )3 اومد کنار بدن علی اکبر.. سر علی رو به دامن گرفت دلش طاقت نیاورد.. سر علی رو به سینه چسباند دلش آرام نشد.. یه وقت دیدن عزیز زهرا خم شد.. صورت به صورت علی اکبر... هی صدا میزنه .. میوه دلم پسرم...آخ علی اکبرم پسرم... ⚫️ای بی وفازمونه (وای زمونه)2 ⚫️علی من جوونه آخ (جوونه) 3 ⚫️خاکت به سردنیا که دنیامو گرفتی ⚫️خاکت به سر که سرو رعنامو گرفتی ☑️((میتونید اینجا تمومش کنید))☑️ 🔲چه گذشت به دل حسین... میگن اینقدر صورت به صورت علی گذاشت ..اینقدر طول کشید..لشکر گفتن حسین کنار بدن علی جون داده.. 🔰اما یه وقت دیدن یه خانمی داره میدوه... (عمه بچه برادرو خیلی دوست داره..) هی به سرو سینه میزنه.. هی صدا میزنه وا حبیبَنا... وأُخَیٌا ... وابنَ أُخَیٌا... وای برادرم... وای عزیز برادرم... اومد خودشو انداخت رو بدن اربا اربای علی اکبر... بگو ... ◼️پر از هجران و لبریز دردم ◼️میون قلبمه یاد تو هر دم ◼️تو دونی که چقدر از ماتم تو ◼️به روی قاب عکست گریه کردم 🔲هر چقدر ناله داری به سوز جگر حسین ع به اشک ابی عیدالله... صدای ناله تو بلند کن بگو 🔆... 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
نمڪ بر زخم دل شیرین تر از خواب سحر گردد جگرها خون شود تا یڪ پسر مثل پدر گردد پدر در ڪودڪے با شوق دل دست پسر گیرد به امیدے ڪه در پیرے پسر دست پدر گیرد خدا امید هیچ پدر مادرے رو نا امید نڪنه،،،چراغ بهمه سرمایه پدر مادر بچه هاشونه،،، همه امید زندگے پدر مادر فرزنده،،،اونم فرزندے ڪه با خون دل بزرگ شده چه شبهایے ڪه پدر و مادر بالاسر بچشون بیدار موندن و گفتن خدا همه امید ما این بچه است. هر ڪے داغ جوون دیده منو ببخشه،،، سخته اگه همین پدر مادر بیان بنداے ڪفن جونشونو باز ڪنن،،، برا بار آخر ببیننش،،، پسرم،،،زندگے من،،،عزیز من،،، سرمایه من،،، یه بار جواب بابا رو بده،،، یه بار جواب مادر و بده،،، لالا لالا گل بے برگ و بارم پس از تو روز روشن گشته تارم لالایے میگم و از غم بسوزم پس از تو تیره گشته حال و روزم خدا داند ڪه من طاقت ندارم چگونه زیر این خاڪت گذارم یادتونه یا نه،،،چجورے خاڪ مے ریختن،،، یادتونه یا نه، آے برادرا و خوهراے دلخسوخته،،، چجورے با داداش خدا حافظے ڪردین،،، خدا حافظ گل گشته خزونم تو رفتے از فراقت نوحه خونم هنوزم دورے تو نیست باور خداحافظ خدا حافظ برادر اما مجلس جوونه،،،اجازه بدین دلا رو ببرم ڪربلا،،، جایے ڪه یه پدر پیر نشست ڪنار بدن شبه پیغمبرش،،، گفت علی،،، تا حالا ندیده بودم جلو بابا پاتو دراز ڪنی،،،چے شده حالا مقابل رو زمین خوابیدی،،، پاشو عزیزم بریم به خیمه چشم انـتظارت خواهـراتن جز یه بدن ڪه، شد اربا اربا چیزے نمونده واسه ے من پاشو عزیزم  پاشو عزیزم صورت به صورت علے اڪبرش گذاشت،،،هے صدا میزد ولدے علی،،،، بلند بگو یا حسین(ع)،،،،،، این حسین ڪیست ڪه عالم دیوانه ے اوست این چه شمعے ایست ڪه جانان همه پروانه ے اوست 🔸️شاعر:
👆 👈 👈 فلک بُردی ز باغم حاصل من زدی آتش تو آخر بر دل من ندیدی اشک چشم مادرش را چرا بردی ز باغش حاصلش را عجب نامردی ای دنیای فانی ربودی دخترم را در جوانی ز خاک غم گِلِ من را سرشتند به تقدیرم چنین غم را نوشتند عزیزم قامت بابا شکسته شدم از زندگی بیزار و خسته در و دیوار غبار غم گرفته چرا تقدیر ، شانسم کم گرفته تو ای زیبا گل در خاک و خفته درود زندگی را زود و گفته چسازد بعد بابای زارت بیاید هرشب جمعه مزارت اگر چه داغ تو بنموده پیرم مرا از زندگانی کرده سیرم کنم در خاطرات خود مصوّر غم آن نو جوان شهزاده اکبر نبوده در تن تو زخم شمشیر چو دیده زخم پیکر شد حسین پیر ترا با عزّ و ناز بر دوش کشیدن ولی جسم علی صد جا بریدن نبوده جای بوسه بر تن او نموده اربأ اربا دشمن او بده صبری تو ای خلاق باری دگر بس کن (صفا) کم کن تو زاری ✍ .
👆 👈 👈 فلک بُردی ز باغم حاصل من زدی آتش تو آخر بر دل من ندیدی اشک چشم مادرش را چرا بردی ز باغش حاصلش را عجب نامردی ای دنیای فانی ربودی دخترم را در جوانی ز خاک غم گِلِ من را سرشتند به تقدیرم چنین غم را نوشتند عزیزم قامت بابا شکسته شدم از زندگی بیزار و خسته در و دیوار غبار غم گرفته چرا تقدیر ، شانسم کم گرفته تو ای زیبا گل در خاک و خفته درود زندگی را زود و گفته چسازد بعد بابای زارت بیاید هرشب جمعه مزارت اگر چه داغ تو بنموده پیرم مرا از زندگانی کرده سیرم کنم در خاطرات خود مصوّر غم آن نو جوان شهزاده اکبر نبوده در تن تو زخم شمشیر چو دیده زخم پیکر شد حسین پیر ترا با عزّ و ناز بر دوش کشیدن ولی جسم علی صد جا بریدن نبوده جای بوسه بر تن او نموده اربأ اربا دشمن او بده صبری تو ای خلاق باری دگر بس کن (صفا) کم کن تو زاری ✍ .
👈 : خوش اومدی توازسفربابا عزیز من کـه در جوانی رفـت بهـار عمــرم بــه خــزانی رفـت ای وای من به ناگهانی رفـت                      براش بمیرم کفن به تن کرده جوون من داغ پسـر گـرفتـه جــون مــن بـریده شـد دیگه اَمــون مـن                     براش بمیرم چقــدر بــراش آرزوهـا داشــتم تـــوی دلــم گــل امیــد کــاشـتم دریغ وافسوس که چه برداشتم                         براش بمیرم داغ جوون چه سخت و دلگیره مــادرش هــر دقیـقه مـی میـره بـابـاش دیگـه ز عمر خود سیره                        میخواد بمیره این چه بلایی به سرم اومد نعـش عــزیــز پســرم اومـــد آنچــه نبـــوده بــــاورم اومـــد                    دگـرچه سازم قـرار مـا کـه ایـن نبود (......) رفتی زدست من چه زود(...) شـد آرزوهـام همـه دود (...)                        خدا نگهدار           🏴 روضه 🏴 تا نعش اکبرو حسین دیده صورت خونین شو بـوسیده اربــاب مـا ز غصـه پــاشـیده            مظلوم حسین جان تیـــر غـــم اکـــبرو تــا خــــورده همه دیدن حسین دیگه مُرده گــل امــیدش شــده پــژمــرده              مظلوم حسین جان شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»✍ .
👈 : خوش اومدی توازسفربابا عزیز من کـه در جوانی رفـت بهـار عمــرم بــه خــزانی رفـت ای وای من به ناگهانی رفـت                      براش بمیرم کفن به تن کرده جوون من داغ پسـر گـرفتـه جــون مــن بـریده شـد دیگه اَمــون مـن                     براش بمیرم چقــدر بــراش آرزوهـا داشــتم تـــوی دلــم گــل امیــد کــاشـتم دریغ وافسوس که چه برداشتم                         براش بمیرم داغ جوون چه سخت و دلگیره مــادرش هــر دقیـقه مـی میـره بـابـاش دیگـه ز عمر خود سیره                        میخواد بمیره این چه بلایی به سرم اومد نعـش عــزیــز پســرم اومـــد آنچــه نبـــوده بــــاورم اومـــد                    دگـرچه سازم قـرار مـا کـه ایـن نبود (......) رفتی زدست من چه زود(...) شـد آرزوهـام همـه دود (...)                        خدا نگهدار           🏴 روضه 🏴 تا نعش اکبرو حسین دیده صورت خونین شو بـوسیده اربــاب مـا ز غصـه پــاشـیده            مظلوم حسین جان تیـــر غـــم اکـــبرو تــا خــــورده همه دیدن حسین دیگه مُرده گــل امــیدش شــده پــژمــرده              مظلوم حسین جان شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»✍ .
. 👈 👈 . نوجوان بودی و رفتی ز جهان گلشن زندگیت گشته خزان بوده ای عاشق زهرا و حسین شد برای تو مدال و عنوان هر که شد نوکر آن خانه و بیت می رود خرم و شاد و خندان داغت آتش زده بر پیکر ما شده دل بهر نو در آه و فغان اشک حسرت بچکد بر رخ ما آری آتش زده بر پیر و جوان همه در ماتم و سوگند و عزا رفتی آخر بسوی باغ جهان همگی اشک برایت ریزند چون جوان بودی و رفتی ز جان ✍ ................... ختم و روضه دختر جوان الــهـے هيـچ بـابـايـے نبيــند كه در سوگ جوان خود نشيند منـم آن باغــبان زار وخسـته كه درسوگ جوان خود نشسته نشد دردت دوا ای داد بیداد شدی از ما جدا ای داد بیداد عزیزه مهربون و باخدایم دو روزه رفته زهرا داد بیداد ❈مجلس امروز تشییع و خاکسپاری فرزند و خواهر عزیز و با ایمان و محجوب مرحومه ی مغفوره برپا شده ان شاءالله که امشب مهمان سفره ی ائمه ی معصومین هستن يه دعا ميكنم، هر كی كه دل شكسته ست زير لب آمين بگه...درسته مرگ پير و جوون نميشناسه...درسته وقتی اجل برسه ، بايد بريم...اما دعای من اينه ، الهی جگر هيچ پدر مادری به داغ جوان نسوزه مخصوصاً جوانت بیمار بشه و جلو چشمانت مثل گلی پرپر بشه خانواده محترم داغ اولاد دیدین داغ خواهری مهربان و باخدا دیدین خدا صبرتون بده به واللهِ داغ جوان خیلی سخته به گمانت نرسد داغ جوان آسان است خون اگر گریه کنے بهـر جوان جا دارد ❈الهی هيچ مادری چشم انتظار بچه اش نمونه ❈يه جمله از زبان پدر و مادر داغديده بگم... دختر جان باور نمی كردم، يه روز من زنده باشم و تو زير خاك باشی...دخترم جان باور نميكردم، يه روز با چشم گريان به دوستانت خوش آمد بگم...اخه آرزو داشتم دوستانت رو شب عروسيت دعوت كنم،اما افسوس كه نشد... خدا نكنه هيچ پدری جان دادن بچه اش رو ببينه...اخه داغ دختر جوان خيلی جانسوزه...پدر و مادری كه داغ جوان ببينن، ديگه روی لبهاشون گل خنده نمينشينه... وقتی يك جوان از دنيا ميره،پدر ميگه:خدايا عصای پيری از دستم افتاد...برادر ميگه: خدايا كمرم شكست...خواهر برای خواهرش اشك ميريزه...ناله ميزنه... اما بميرم برا دل مهربون مادر...مادر ميگه:خدايا جگرم ميسوزه... از اين به بعد با اين مادر داغديده مهربانتر باشيد... چرا؟؟؟آخه مادريكه داغ جوان ببينه، دلشكسته ميشه... اينجا اين مردم اومدن ، اشك چشم اين پدر و مادر داغديده را پاك كردن...تسليت دادن، ابراز همدردی كردن.. گریز👇👇👇 اما بميرم برا دل داغديده ی حسين... فداے اون لحظه اے که اباعبدالله به کنار بدن پاره پاره علے رسید... ❈هر روضه ای از روضه های كربلا خوانده بـشه، مداح يا واعظ میگه : انشاءاالله اين روضه را يك شب كنار قبرش بخوانيم اما تنها روضه ای كه خيلی سخته و نمیشه كنار قبرش خواند، روضه ی آقا علی اكبره (ع) مخصوصاً اينكه شب جمعه باشد. آخه پيش بابا روضه ي جگرگوشه را نمي خوانند، نبايد به زخم نمك زد. لذا علی اكبر (ع) از آن لحظه ای كه از بابا آب تقاضا كرد و بابا نتونـست بـه او آب بده ناراحت بود...لحظه های آخر صدا زد: بابا... الان از دست جدّم رسول الله سيراب شدم... هميشه پدر دوست داره وقت جان دادن،.. سرش روی دامن پسرش یا دخترش باشه...گاهی محتضر می خواد جان بده... میبينه جان از بدنش نمیره، چشم به راهه، بعضی ها می گن چشم به راه پسرش یا دخترشه، می خواد بار آخر فرزندشو شو ببينه... تا فرزندش میاد، سر بابا را به دامن می گيره، پدر راحت جان می ده... اما خدا اون روز رو نياره که پدری سر بالين دخترش بياد... شادی روح همه اموات همه جوانانی که در این مکان خفته اند شادی روح خواهر عزیزمون فاتحه مع الصلوات
. 👈 👈 . نوجوان بودی و رفتی ز جهان گلشن زندگیت گشته خزان بوده ای عاشق زهرا و حسین شد برای تو مدال و عنوان هر که شد نوکر آن خانه و بیت می رود خرم و شاد و خندان داغت آتش زده بر پیکر ما شده دل بهر نو در آه و فغان اشک حسرت بچکد بر رخ ما آری آتش زده بر پیر و جوان همه در ماتم و سوگند و عزا رفتی آخر بسوی باغ جهان همگی اشک برایت ریزند چون جوان بودی و رفتی ز جان ✍ ................... ختم و روضه دختر جوان الــهـے هيـچ بـابـايـے نبيــند كه در سوگ جوان خود نشيند منـم آن باغــبان زار وخسـته كه درسوگ جوان خود نشسته نشد دردت دوا ای داد بیداد شدی از ما جدا ای داد بیداد عزیزه مهربون و باخدایم دو روزه رفته زهرا داد بیداد ❈مجلس امروز تشییع و خاکسپاری فرزند و خواهر عزیز و با ایمان و محجوب مرحومه ی مغفوره برپا شده ان شاءالله که امشب مهمان سفره ی ائمه ی معصومین هستن يه دعا ميكنم، هر كی كه دل شكسته ست زير لب آمين بگه...درسته مرگ پير و جوون نميشناسه...درسته وقتی اجل برسه ، بايد بريم...اما دعای من اينه ، الهی جگر هيچ پدر مادری به داغ جوان نسوزه مخصوصاً جوانت بیمار بشه و جلو چشمانت مثل گلی پرپر بشه خانواده محترم داغ اولاد دیدین داغ خواهری مهربان و باخدا دیدین خدا صبرتون بده به واللهِ داغ جوان خیلی سخته به گمانت نرسد داغ جوان آسان است خون اگر گریه کنے بهـر جوان جا دارد ❈الهی هيچ مادری چشم انتظار بچه اش نمونه ❈يه جمله از زبان پدر و مادر داغديده بگم... دختر جان باور نمی كردم، يه روز من زنده باشم و تو زير خاك باشی...دخترم جان باور نميكردم، يه روز با چشم گريان به دوستانت خوش آمد بگم...اخه آرزو داشتم دوستانت رو شب عروسيت دعوت كنم،اما افسوس كه نشد... خدا نكنه هيچ پدری جان دادن بچه اش رو ببينه...اخه داغ دختر جوان خيلی جانسوزه...پدر و مادری كه داغ جوان ببينن، ديگه روی لبهاشون گل خنده نمينشينه... وقتی يك جوان از دنيا ميره،پدر ميگه:خدايا عصای پيری از دستم افتاد...برادر ميگه: خدايا كمرم شكست...خواهر برای خواهرش اشك ميريزه...ناله ميزنه... اما بميرم برا دل مهربون مادر...مادر ميگه:خدايا جگرم ميسوزه... از اين به بعد با اين مادر داغديده مهربانتر باشيد... چرا؟؟؟آخه مادريكه داغ جوان ببينه، دلشكسته ميشه... اينجا اين مردم اومدن ، اشك چشم اين پدر و مادر داغديده را پاك كردن...تسليت دادن، ابراز همدردی كردن.. گریز👇👇👇 اما بميرم برا دل داغديده ی حسين... فداے اون لحظه اے که اباعبدالله به کنار بدن پاره پاره علے رسید... ❈هر روضه ای از روضه های كربلا خوانده بـشه، مداح يا واعظ میگه : انشاءاالله اين روضه را يك شب كنار قبرش بخوانيم اما تنها روضه ای كه خيلی سخته و نمیشه كنار قبرش خواند، روضه ی آقا علی اكبره (ع) مخصوصاً اينكه شب جمعه باشد. آخه پيش بابا روضه ي جگرگوشه را نمي خوانند، نبايد به زخم نمك زد. لذا علی اكبر (ع) از آن لحظه ای كه از بابا آب تقاضا كرد و بابا نتونـست بـه او آب بده ناراحت بود...لحظه های آخر صدا زد: بابا... الان از دست جدّم رسول الله سيراب شدم... هميشه پدر دوست داره وقت جان دادن،.. سرش روی دامن پسرش یا دخترش باشه...گاهی محتضر می خواد جان بده... میبينه جان از بدنش نمیره، چشم به راهه، بعضی ها می گن چشم به راه پسرش یا دخترشه، می خواد بار آخر فرزندشو شو ببينه... تا فرزندش میاد، سر بابا را به دامن می گيره، پدر راحت جان می ده... اما خدا اون روز رو نياره که پدری سر بالين دخترش بياد... شادی روح همه اموات همه جوانانی که در این مکان خفته اند شادی روح خواهر عزیزمون فاتحه مع الصلوات
.👆 بالاترین لذت پدر و مادر اینه که خدا فرزندی بهشون بده... با دستانشون فرزند رو بزرگ کنن... جوون بشه... درمقابلشون راه بره... وقتی به قدو بالای جونشون نگاه میکنن لذت میبرند... اما سخت ترین لحظه هم.. برا همچین پدر و مادری زمانیه که.. داغ جوانشون رو ببینند.. ............ . اجل جونم اجل جلاد جونم ، عجل جونم عجل جلاد جونم اجل جونم نگیر والله مو جوونم وی جوونم آخی برو گشتی بزن به گرد پیرون اگر پیری ندیدی والا مو میمونم ای دل ای ای دل ای دوست دلم تنگ و تنگ و دلم تنگ جدایی من نمیخواستم خدا کرد نمیدونم کدوم کافر دعا کرد غم دوریت و جونم میزنه چنگ ازون ترسم نبینم مو نگارم جدایی من نمیخواستم خدا کرد نمیدونم کدوم کافر دعا کرد نمیدونم خدا کرد یا قضا کرد به دلدارم چو ما را مبتلا کرد. ............ . الهی ای فلک دیگر نگردی۲ عزیزم روبه زیر خاک وکردی جوان بودی نه وقت رفتنت بود۲ نه وقت زیر خاک و خفتنت بود چرا پرپر شدی آلاله ی من؟۲ کجا رفتی و دختر خاله ی من بسوز ای دل از این جور زمونه۲ الهی مادری تنها نمونه زداغ سینه سوزت ای عزیزم۲ ببین اشکهای حسرت که می‌ریزم خدا صبری بده طاقت بیارم۲ به یاد مهربونیش بی قرارم گلی داشتم فلک از ریشه چیده۲ که او اززندگی خیری نديده لالالالا بخواب ای یاس پرپر۲ می‌ریزم خاک عالم بر روی سر لا لا لا لالا لا نیلوفرمن۲ چه زود دامن کشیدی از برمن خدا صبر دلم دیگه تمومه ۲ سرخاکت دلم میگیره بونه بخواب آروم بخواب دورت بگردم۲ تو رفتی ازغمت دنیای دردم 🔸️شاعر: .............. . نوجوان بودی و رفتی ز جهان گلشن زندگیت گشته خزان بوده ای عاشق زهرا و حسین شد برای تو مدال و عنوان هر که شد نوکر آن خانه و بیت می رود خرم و شاد و خندان داغت آتش زده بر پیکر ما شده دل بهر نو در آه و فغان اشک حسرت بچکد بر رخ ما آری آتش زده بر پیر و جوان همه در ماتم و سوگند و عزا رفتی آخر بسوی باغ جهان همگی اشک برایت ریزند چون جوان بودی و رفتی ز جان 🔸️شاعر: ............. . ( شجریان)                                  ای روح وای روانم ای دادازاین جدایی ای نازنین جوانم ای دادازاین جدایی ازدوری توای ماه دارم به سینه صدآه ازغصه نوحه خوانم ای دادازاین جدایی تاکه تودیده بستی رفتی دلم شکستی برلب رسیده جانم ای دادازاین جدایی ازدیدگان مجروح چون ابر دربهاران من اشک خون فشانم ای دادازاین جدایی داغ تو کرده پیرم بنما دعا بمیرم من بی توچون بمانم ای دادازاین جدایی قَدَّم شده خمیده تاکه تو قد کشیدی این هم قَدِ کمانم ای دادازاین جدایی ازبس که گریه کردم درماتمت نمانده نوری به دیدگانم ای دادازاین جدایی هم بر سر مزارت هم در میان خانه اسم تو بر زبانم ای دادازاین جدایی دلتنگم ازفراقت گیرم کجا سراغت؟ برده غمت توانم ای دادازاین جدایی ای سَرو ناز مادر ای دلنواز مادر ای ماه اسمانم ای داد ازاین جدایی این درد باکه گویم مرگت عزیز بابا سوزانده استخوانم ای دادازاین جدایی بااشک وآه جانسوزذکرم شده شب وروز فرزند مهربانم ای داد از این جدایی یارب کسی به عالم داغ جوان نبیند بریده شد اَمانم ای داد ازاین جدایی در کربلا حسین تاداغ جوان خوددید یک ناله زدپسرجان ای دادازاین جدایی «مداح» بگوبرای تسکین دل بگویند مولاحسین جانم ای دادازاین جدایی 🔸️شاعر: «مداح» .
.👆 بالاترین لذت پدر و مادر اینه که خدا فرزندی بهشون بده... با دستانشون فرزند رو بزرگ کنن... جوون بشه... درمقابلشون راه بره... وقتی به قدو بالای جونشون نگاه میکنن لذت میبرند... اما سخت ترین لحظه هم.. برا همچین پدر و مادری زمانیه که.. داغ جوانشون رو ببینند.. ............ . اجل جونم اجل جلاد جونم ، عجل جونم عجل جلاد جونم اجل جونم نگیر والله مو جوونم وی جوونم آخی برو گشتی بزن به گرد پیرون اگر پیری ندیدی والا مو میمونم ای دل ای ای دل ای دوست دلم تنگ و تنگ و دلم تنگ جدایی من نمیخواستم خدا کرد نمیدونم کدوم کافر دعا کرد غم دوریت و جونم میزنه چنگ ازون ترسم نبینم مو نگارم جدایی من نمیخواستم خدا کرد نمیدونم کدوم کافر دعا کرد نمیدونم خدا کرد یا قضا کرد به دلدارم چو ما را مبتلا کرد. ............ . الهی ای فلک دیگر نگردی۲ عزیزم روبه زیر خاک وکردی جوان بودی نه وقت رفتنت بود۲ نه وقت زیر خاک و خفتنت بود چرا پرپر شدی آلاله ی من؟۲ کجا رفتی و دختر خاله ی من بسوز ای دل از این جور زمونه۲ الهی مادری تنها نمونه زداغ سینه سوزت ای عزیزم۲ ببین اشکهای حسرت که می‌ریزم خدا صبری بده طاقت بیارم۲ به یاد مهربونیش بی قرارم گلی داشتم فلک از ریشه چیده۲ که او اززندگی خیری نديده لالالالا بخواب ای یاس پرپر۲ می‌ریزم خاک عالم بر روی سر لا لا لا لالا لا نیلوفرمن۲ چه زود دامن کشیدی از برمن خدا صبر دلم دیگه تمومه ۲ سرخاکت دلم میگیره بونه بخواب آروم بخواب دورت بگردم۲ تو رفتی ازغمت دنیای دردم 🔸️شاعر: .............. . نوجوان بودی و رفتی ز جهان گلشن زندگیت گشته خزان بوده ای عاشق زهرا و حسین شد برای تو مدال و عنوان هر که شد نوکر آن خانه و بیت می رود خرم و شاد و خندان داغت آتش زده بر پیکر ما شده دل بهر نو در آه و فغان اشک حسرت بچکد بر رخ ما آری آتش زده بر پیر و جوان همه در ماتم و سوگند و عزا رفتی آخر بسوی باغ جهان همگی اشک برایت ریزند چون جوان بودی و رفتی ز جان 🔸️شاعر: ............. . ( شجریان)                                  ای روح وای روانم ای دادازاین جدایی ای نازنین جوانم ای دادازاین جدایی ازدوری توای ماه دارم به سینه صدآه ازغصه نوحه خوانم ای دادازاین جدایی تاکه تودیده بستی رفتی دلم شکستی برلب رسیده جانم ای دادازاین جدایی ازدیدگان مجروح چون ابر دربهاران من اشک خون فشانم ای دادازاین جدایی داغ تو کرده پیرم بنما دعا بمیرم من بی توچون بمانم ای دادازاین جدایی قَدَّم شده خمیده تاکه تو قد کشیدی این هم قَدِ کمانم ای دادازاین جدایی ازبس که گریه کردم درماتمت نمانده نوری به دیدگانم ای دادازاین جدایی هم بر سر مزارت هم در میان خانه اسم تو بر زبانم ای دادازاین جدایی دلتنگم ازفراقت گیرم کجا سراغت؟ برده غمت توانم ای دادازاین جدایی ای سَرو ناز مادر ای دلنواز مادر ای ماه اسمانم ای داد ازاین جدایی این درد باکه گویم مرگت عزیز بابا سوزانده استخوانم ای دادازاین جدایی بااشک وآه جانسوزذکرم شده شب وروز فرزند مهربانم ای داد از این جدایی یارب کسی به عالم داغ جوان نبیند بریده شد اَمانم ای داد ازاین جدایی در کربلا حسین تاداغ جوان خوددید یک ناله زدپسرجان ای دادازاین جدایی «مداح» بگوبرای تسکین دل بگویند مولاحسین جانم ای دادازاین جدایی 🔸️شاعر: «مداح» .
. فلک آخر توانم را گرفتی   دادو بیداد زدستم نوجوانم را گرفتی   دادو بیداد عزیز دلم  همه حاصلم بیا  آرام جانم ببین من در فغانم ندارد این دل آرام و قراری   دادو بیداد زکف صبرو امانم را گرفتی    دادو بیداد نهالی را که عمری پروراندم   نوجوانم ربودی سایبانم را گرفتی    دادو بیداد عزیز دلم  همه حاصلم بیا ارام جانم ببین من در فغانم خزان شد لاله ی عشق و امیدم    دادو بیداد صفای بوستانم را گرفتی    دادو بیداد زده داغ غمش برجان شرارم    دادو بیداد توان جسم و جانم را گرفتی     نوجوانم عزیز دلم    همه حاصلم ببین من در فغانم بسوزم همچو شمعی از فراغش  گوچه سازم فروغ دیدگانم را گرفتی   دادو بیداد زند هرلحظه آتش بر وجودم   دادو بیداد زتن روح و روانم را گرفتی   دادو بیداد همه حاصلم   عزیز دلم ببین من در فغانم تو ای گلچین خزان کردی  گلم را   دادو بیداد بهار جاوادنم  را گرفتی   دادو بیداد قد سروم خمید از بار غمها   دادو بیداد خدا داند توانم را گرفتی   دادو بیداد عزیز دلم    همه حاصلم ببین من در فعانم .👇
. فلک آخر توانم را گرفتی   دادو بیداد زدستم نوجوانم را گرفتی   دادو بیداد عزیز دلم  همه حاصلم بیا  آرام جانم ببین من در فغانم ندارد این دل آرام و قراری   دادو بیداد زکف صبرو امانم را گرفتی    دادو بیداد نهالی را که عمری پروراندم   نوجوانم ربودی سایبانم را گرفتی    دادو بیداد عزیز دلم  همه حاصلم بیا ارام جانم ببین من در فغانم خزان شد لاله ی عشق و امیدم    دادو بیداد صفای بوستانم را گرفتی    دادو بیداد زده داغ غمش برجان شرارم    دادو بیداد توان جسم و جانم را گرفتی     نوجوانم عزیز دلم    همه حاصلم ببین من در فغانم بسوزم همچو شمعی از فراغش  گوچه سازم فروغ دیدگانم را گرفتی   دادو بیداد زند هرلحظه آتش بر وجودم   دادو بیداد زتن روح و روانم را گرفتی   دادو بیداد همه حاصلم   عزیز دلم ببین من در فغانم تو ای گلچین خزان کردی  گلم را   دادو بیداد بهار جاوادنم  را گرفتی   دادو بیداد قد سروم خمید از بار غمها   دادو بیداد خدا داند توانم را گرفتی   دادو بیداد عزیز دلم    همه حاصلم ببین من در فعانم .👇
1.47M
فلک آخر توانم را گرفتی دادوبیداد زدستم نوجوانم را گرفتی داد بیداد
1.47M
فلک آخر توانم را گرفتی دادوبیداد زدستم نوجوانم را گرفتی داد بیداد
. 👈 👈 👈 . دوبیتی های دشتی جوان و نوجوان و.... ........ . بسان بلبلی از غم فِسُردم غم هجران تو بر شانه بردم خوشی از خانه و کاشانه ام رفت از اون روزی که در خاکت سپردم گلای خونمون بی تو خزونه چشام از داغ تو همرنگ خونه انیس و مونسم بعد از تو اشکه امان از دست این دور زمونه خودم دیدم که در گِل جا گرفتی که روی دوش ما مأوا گرفتی تو رفتی و ولی با رفتن خود که جون از مادر و بابا گرفتی خودم بر شانه ها بردم تنت را که شاید بشنوم خندیدنت را الهی کاش می مردم ، ولیکن نمی دیدم کفن پوشیدنت را 🔸️شاعر: ........ لالا لالا لالا ای مهربونم لالالالالالا آروم جونم لالا میگم گلم راحت بخوابی لالالالا گل شیرین زبونم لالا لالا لالا ای نازنینم لالا لالا لالا ای مه جبینم دلم میخواد از شب تا خود صبح بیام پیش مزار تو بشینم لالا لالا لالا ماه شب افروز شبم با گریه میشه صبح هر روز دلم از رفتنت آتش گرفته دلی از غم همه سوز و همه سوز 🔸️شاعر: ...... . به دریای غمت پهلو گرفتم به آهنگ فراقت خو گرفتم نمی ره خاطر ما روز آخر سرت را بر روی زانو گرفتم بچینم شمع و گریم در عزایت به زیر خاک غم قد رسایت نمی شد باورم ای نازنینم خودم سنگ لحد چینم برایت نشسته تیر غصه در کمینم شب و روز از فراقت دل غمینم دلم میخواست تا روی مزارت برایت حجله ی شادی بچینم 🔸️شاعر: «نیم از عالم خاک» .
. 👈 👈 👈 . دوبیتی های دشتی جوان و نوجوان و.... ........ . بسان بلبلی از غم فِسُردم غم هجران تو بر شانه بردم خوشی از خانه و کاشانه ام رفت از اون روزی که در خاکت سپردم گلای خونمون بی تو خزونه چشام از داغ تو همرنگ خونه انیس و مونسم بعد از تو اشکه امان از دست این دور زمونه خودم دیدم که در گِل جا گرفتی که روی دوش ما مأوا گرفتی تو رفتی و ولی با رفتن خود که جون از مادر و بابا گرفتی خودم بر شانه ها بردم تنت را که شاید بشنوم خندیدنت را الهی کاش می مردم ، ولیکن نمی دیدم کفن پوشیدنت را 🔸️شاعر: ........ لالا لالا لالا ای مهربونم لالالالالالا آروم جونم لالا میگم گلم راحت بخوابی لالالالا گل شیرین زبونم لالا لالا لالا ای نازنینم لالا لالا لالا ای مه جبینم دلم میخواد از شب تا خود صبح بیام پیش مزار تو بشینم لالا لالا لالا ماه شب افروز شبم با گریه میشه صبح هر روز دلم از رفتنت آتش گرفته دلی از غم همه سوز و همه سوز 🔸️شاعر: ...... . به دریای غمت پهلو گرفتم به آهنگ فراقت خو گرفتم نمی ره خاطر ما روز آخر سرت را بر روی زانو گرفتم بچینم شمع و گریم در عزایت به زیر خاک غم قد رسایت نمی شد باورم ای نازنینم خودم سنگ لحد چینم برایت نشسته تیر غصه در کمینم شب و روز از فراقت دل غمینم دلم میخواست تا روی مزارت برایت حجله ی شادی بچینم 🔸️شاعر: «نیم از عالم خاک» .
. 🏴 آتیش بجون من زده،ای پسرم داغ غمت ببین گرفته ام به بر،زانوی غم زماتمت جای توخیلی خالیه،این روزا توی خونه مون دردغم توافتاده،ای نازنین به جونمون چسان باراین مصیبت برشانه گیرم دیگه دارم از فراق رویت می میرم دلم شد تنگت عزیز جانم کجایی چگونه طاقت بیارم از این جدایی            پسرجان(یااسم متوفی) دارم میمیرم ازغمت،بگو چیکارکنم پسر ببین چگونه داغ تو،زده به سینه ام شرر من آرزو بدل شدم،ندیده ام شادی تو آخر نشدکه ببینم، اون روز دامادی تو دریغا شام خوشی تـو بی سحر بود نصیب من درد و داغ روی پسر بود دریغاکه عاقبت جسم تو کفن شد فـراق روی تـو قـاتل جـون من شد              پسرجان یا(اسم متوفی) ✍ 👇
. 🏴 آتیش بجون من زده،ای پسرم داغ غمت ببین گرفته ام به بر،زانوی غم زماتمت جای توخیلی خالیه،این روزا توی خونه مون دردغم توافتاده،ای نازنین به جونمون چسان باراین مصیبت برشانه گیرم دیگه دارم از فراق رویت می میرم دلم شد تنگت عزیز جانم کجایی چگونه طاقت بیارم از این جدایی            پسرجان(یااسم متوفی) دارم میمیرم ازغمت،بگو چیکارکنم پسر ببین چگونه داغ تو،زده به سینه ام شرر من آرزو بدل شدم،ندیده ام شادی تو آخر نشدکه ببینم، اون روز دامادی تو دریغا شام خوشی تـو بی سحر بود نصیب من درد و داغ روی پسر بود دریغاکه عاقبت جسم تو کفن شد فـراق روی تـو قـاتل جـون من شد              پسرجان یا(اسم متوفی) ✍ 👇
4_5832428277863551818.ogg
4.88M
آتیش بجون من زده،ای پسرم داغ غمت
  داغ جوان خيلي جانسوزه...   پدر و مادري كه داغ جوان ببينند ، ديگه روي لبهاشون گل خنده نمينشينه...   وقتي يك جوان از دنيا ميره،پدر ميگه: خدايا عصاي پيري از دستم افتاد...   برادر ميگه: خدايا كمرم شكست... خواهر براي برادرش اشك ميريزه...ناله ميزنه... امابميرم براي دل مهربون مادر... مادر ميگه:خدايا جگرم ميسوزه...   از اين به بعد با اين مادر داغديده مهربانتر باشيد... چرا؟؟؟    آخه مادريكه داغ جوان ببينه، دلشكسته ميشه...       اينجا اين مردم آمدند ، اشك چشم اين پدر و مادر داغديده را پاك كردند...   تسليت دادند، ابراز همدردي كردند...   اما بميرم براي دل داغديده ي حسين...   فدای اون لحظه ای اباعبدالله به کنار بدن پاره پاره علی رسید...  پـسر نـگاه به اشك غم پدر مي كـرد  پدر نـظاره به خون سر پسر مي كـرد    پدر ز داغ پسر باغ لاله در دل داشـت پسر نشـانه ز زخـم هزار قاتـل داشت هر روضه اي از روضه هاي كربلا خوانده بـشود، مـداح يـا واعـظ مـ ي گويـد، انشاءاالله اين روضه را يك شب كنار قبرش بخوانيم.   اما تنها روضه اي كه خيلي سخت است و نمي شه كنار قبرش خواند ، روضه ي آقا علي اكبر (ع) است، مخصوصاً اينكه شب جمعه باشد.  آخه پيش بابا روضه ي جگرگوشه را نمي خوانند، نبايد به زخم نمك زد.    لذا علي اكبر (ع) از آن لحظه اي كه از بابا آب تقاضا كرد و بابا نتونـست بـه او آب بدهد، ناراحت بود.    لحظه هاي آخر صدا زد: بابا ! الان از دست جدّم رسول الله سيراب شدم.    هميشه پدر دوست دارد وقت جان دادن، سرش روي دامن پسرش باشد...    گاهي محتضر مي خواهد جان بدهد، مي بيند جان از بدنش نمي رود، چشم به راهه، بعضي ها مي گند چشم به راه پسرشه، مي خواد بار آخر پسر را ببيند تـا  پسر مي آيد، سر بابا را به دامن مي گيره، پدر راحت جان مي دهد.    اما خدا نياره پدر سر بالين پسر بيايد ...    پدر ز خون پسر صورتش خضاب شده   پسر ز سوز عطش،قطره قطره آب شده    پدر به چهره ي فرزند خويش چهره نهاد   پسـر كنـار پـد ر ناله اي زد و جان داد    🖤🖤🖤🖤🖤🖤
4_5832428277863551818.ogg
4.88M
آتیش بجون من زده،ای پسرم داغ غمت
  داغ جوان خيلي جانسوزه...   پدر و مادري كه داغ جوان ببينند ، ديگه روي لبهاشون گل خنده نمينشينه...   وقتي يك جوان از دنيا ميره،پدر ميگه: خدايا عصاي پيري از دستم افتاد...   برادر ميگه: خدايا كمرم شكست... خواهر براي برادرش اشك ميريزه...ناله ميزنه... امابميرم براي دل مهربون مادر... مادر ميگه:خدايا جگرم ميسوزه...   از اين به بعد با اين مادر داغديده مهربانتر باشيد... چرا؟؟؟    آخه مادريكه داغ جوان ببينه، دلشكسته ميشه...       اينجا اين مردم آمدند ، اشك چشم اين پدر و مادر داغديده را پاك كردند...   تسليت دادند، ابراز همدردي كردند...   اما بميرم براي دل داغديده ي حسين...   فدای اون لحظه ای اباعبدالله به کنار بدن پاره پاره علی رسید...  پـسر نـگاه به اشك غم پدر مي كـرد  پدر نـظاره به خون سر پسر مي كـرد    پدر ز داغ پسر باغ لاله در دل داشـت پسر نشـانه ز زخـم هزار قاتـل داشت هر روضه اي از روضه هاي كربلا خوانده بـشود، مـداح يـا واعـظ مـ ي گويـد، انشاءاالله اين روضه را يك شب كنار قبرش بخوانيم.   اما تنها روضه اي كه خيلي سخت است و نمي شه كنار قبرش خواند ، روضه ي آقا علي اكبر (ع) است، مخصوصاً اينكه شب جمعه باشد.  آخه پيش بابا روضه ي جگرگوشه را نمي خوانند، نبايد به زخم نمك زد.    لذا علي اكبر (ع) از آن لحظه اي كه از بابا آب تقاضا كرد و بابا نتونـست بـه او آب بدهد، ناراحت بود.    لحظه هاي آخر صدا زد: بابا ! الان از دست جدّم رسول الله سيراب شدم.    هميشه پدر دوست دارد وقت جان دادن، سرش روي دامن پسرش باشد...    گاهي محتضر مي خواهد جان بدهد، مي بيند جان از بدنش نمي رود، چشم به راهه، بعضي ها مي گند چشم به راه پسرشه، مي خواد بار آخر پسر را ببيند تـا  پسر مي آيد، سر بابا را به دامن مي گيره، پدر راحت جان مي دهد.    اما خدا نياره پدر سر بالين پسر بيايد ...    پدر ز خون پسر صورتش خضاب شده   پسر ز سوز عطش،قطره قطره آب شده    پدر به چهره ي فرزند خويش چهره نهاد   پسـر كنـار پـد ر ناله اي زد و جان داد    🖤🖤🖤🖤🖤🖤
❣﷽❣ ⚫️ ⚫️ ⛔️ 🍁خواهی ز پل صراط آسان گذری 🍁بر تشنه لب شهید کربلا صلوات 🍁خواهی که کنار  علقمه  بنشینی  🍁سقای شهیددست جدا راصلوات 🍁خواهی بروی کنار هفتادو دو تن  🍁هم قاسم و اصغرو علی را صلوات 🍁خواهی که بوقت مرگ راحت باشی  🍁جمع  شهدای  کربلا  را  صلوات 🌿() السلام علیک یا اباعبدالله.. یا حسین یا حسین یاحسین.. ◾️همه گل دامن گلشن نشانند  ◾️اخ من نشاندم گلم رادردل خاک  ◾️اخ گلم را  ، نه دلم را خاک کردم  ◾️چو گل بهرش گریبان چاک کردم  ای مادر .. مادر مادر... ♨(دشتی) وای... 🔘گریبان ازغمت صدچاک کردم    🔘زدیده اشک ماتم پاک کردم   🔘منم آن باغبانی کز سردرد   🔘بدست خودگلم درخاک کردم ⬅️آخ پسرم میوه دلم...جگر گوشه مادر .. مادر...دلم برات تنگ شده عزیزم... ان شاالله داغ جوون نبینی..داغ جوون خیلی سخته.. خیلی سنگینه.. قربون دل تو مادر که داغ جوون دیدی..  ⏺امان امان 3 🔺ای پسرجان ربودی قرارم  (آه امان از دل مادر) 🔺رفتی و کرده ای داغدارم 🔺من چگویم ازاین داغ هجران 🔺روز وشب بهر تو اشکبارم 🍁آخ عزیزم  امان از جدایی.. 🔺داغ تو آتشی زد بجانم 🔺سوخت ازداغ تواستخوانم  🔺تا ابد من پسر نغمه خوانم 🔺مرگ تو کرد مرا ناتوانم 🍁آخ عزیزم  امان از جدایی... آخ مادر مادر مادر... 🔺ازبرایت رنج وسختی کشیدم 🔺چون گل لاله ایی پروریدم 🔺باغبان بودم ولی خیری ندیدم 🔺آخ داغ مرگ جوانم را بدیدم 🍁ای عزیزم امان از جدایی.. 🔺نورچشمم چشام سونداره 🔺بی تو گلزار برام بو نداره 🔺مادرت کور شده درعزایت 🔺زانو و بازو نیرو نداره 🍁ای عزیزم امان از جدایی.. ♼سوال کرد از امام صادق آقا جان الذ الذائذ... (آقا جان لذت بخش ترین لذت ها چیه؟) فرمود اگه فرزندی داشته باشی..بزرگش کنی (یه فرزند خوب) جلو چشم پدر و مادر راه بره..پدر و مادر نگاه به قد و بالای جونش کنه..  ((لذت بخش ترین لذتها تو دنیا اینه..سختی کشیده بزرگش کرده..لحظه به لحظه بزرگ شدنشو دیده ..نگاه میکنه به جوونش کیف میکنه)) گفتن آقا جان سخت ترین مصیبت ها چیه.. فرمود اگه همون جوون جلو چشم پدر و مادر از دنیا بره.. امان 3.. امان از دل داغدار مادر... ♻️آی مادرایی که جوون دارین..جوون خوش قد و بالا دارین..الهی نبینی داغ جوونتو.. وای نبینی...بخدا خیلی سخته.. آخ بگو مادر ... آخ 🔳یه چندروزه که رویت را ندیدم آخ مادر... 🔳شدی خاموش و ای شمع وجودم آاااخ مادر... 🔳یه چند روزه دم در مینشینم 🔳که شاید روی ماهت را ببینم ای مادر ای مادر... 🔷امان امان2 🔶دلتو ببرم کربلا.. امروز ناله بزن برا حسین ع.. ☑️میخام بگم(نام صاحب مجلس) اگه داغ عزیزتو دیدی...همه اومدن زیر بغلاتو گرفتن..همه تسلیت دادن ..آرومت کردند.. نمیدونم وقتی خبر مرگ عزیزتو بهت دادتد چه حالی داشتی... ⬅️ما ای حسینیا. .ای کربلائیا.. میدونی حسین چه کرد.. تا صدای ناله علی اکبر بلند شد...دیدن ارباب بی کفن حسین ..چند مرتبه رو زمین نشست بلند شد..دیگه پاها توان نداره...هی صدا میزد میوه دلم علی اکبرم... آخ (ولدی علی )3 اومد کنار بدن علی اکبر.. سر علی رو به دامن گرفت دلش طاقت نیاورد.. سر علی رو به سینه چسباند دلش آرام نشد.. یه وقت دیدن عزیز زهرا خم شد.. صورت به صورت علی اکبر... هی صدا میزنه .. میوه دلم پسرم...آخ علی اکبرم پسرم... ⚫️ای بی وفازمونه (وای زمونه)2 ⚫️علی من جوونه آخ (جوونه) 3 ⚫️خاکت به سردنیا که دنیامو گرفتی ⚫️خاکت به سر که سرو رعنامو گرفتی ☑️((میتونید اینجا تمومش کنید))☑️ 🔲چه گذشت به دل حسین... میگن اینقدر صورت به صورت علی گذاشت ..اینقدر طول کشید..لشکر گفتن حسین کنار بدن علی جون داده.. 🔰اما یه وقت دیدن یه خانمی داره میدوه... (عمه بچه برادرو خیلی دوست داره..) هی به سرو سینه میزنه.. هی صدا میزنه وا حبیبَنا... وأُخَیٌا ... وابنَ أُخَیٌا... وای برادرم... وای عزیز برادرم... اومد خودشو انداخت رو بدن اربا اربای علی اکبر... بگو ... ◼️پر از هجران و لبریز دردم ◼️میون قلبمه یاد تو هر دم ◼️تو دونی که چقدر از ماتم تو ◼️به روی قاب عکست گریه کردم 🔲هر چقدر ناله داری به سوز جگر حسین ع به اشک ابی عیدالله... صدای ناله تو بلند کن بگو 🔆... 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈