eitaa logo
داستانهای زیباو تأثیر گذار
144 دنبال‌کننده
120 عکس
12 ویدیو
0 فایل
داستانهای زیباو تأثیر گذار https://eitaa.com/joinchat/2162622656C7d14b265ef @KanaleDastan https://eitaa.com/KanaleDastan داستان های تربیتی داستان های بلند و کوتاه https://eitaa.com/joinchat/301006916Cad88331e14 ارتباط با ادمین؛ @valayat
مشاهده در ایتا
دانلود
📚دانلود کتابخانه رایگان حج 📙درسنامه فقه و مناسک حج عباس ظهیری👈دانلود 📘با قرآن در مکه و مدینه اکبر دهقان👈دانلود 📗تاریخ و آثار اسلامی مکه مکرمه و مدینه منوره👈دانلود 📕سفری به خاکساری 👈دانلود ره توشه حج👈دانلود 📒صحیفه حج جلد ۱ و ۲ 👈دانلود 📖جلد ۱ صحیفه 📖جلد۲ صحیفه 📔دستور وصیتنامه شرعی و قانونی👈دانلود 📓به سوی خدا می رویم👈دانلود 📙مناسک ۱٠ مرجع 👈دانلود 📘سفرنامه منظوم حج👈دانلود 📗همراه با خلیل👈دانلود 📕در حریم حرم👈دانلود 📒با کاروان صفا👈دانلود 📔منتخب مناسک حج👈دانلود 📓گزیده مناسک حج👈دانلود 📙منتخب احادیث حج👈دانلود 📘اخلاق و آداب در حج و زیارت👈دانلود 📲 در ثواب نشر این لیست شما هم سهیم باشید 🔮دانلود نرم افزار باز کردن کتاب ها ا•┈┈••••✾•▪️•✾•••┈┈•ا کتب دینی،کتابخانه علوم اسلامی در بستر ایتا 👈 عضو شوید @KotobeDini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.🎆داستان اثر دعای مادر قال الامام الصادق عَلَيْهِ السَّلامُ: انَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَيَرْحَمُ الرَّجُلُ لِشِدَّةِ حُبِّه لِوَلَدِهِ. امام صادق (علیه السلام): فرمود: همانا خداوند متعال نسبت به شخصي كه نسبت به فرزند خود محبت بسيار دارد رحمت و عنايت مي كند. (مكارم الاخلاق، ص 113) داستان شخصی که بر اثر دعای مادر، هم ردیف مقام حضرت موسی (علیه السلام) در بهشت می شود. روزی کلیم خدا، حضرت موسی (علیه السلام) مشغول راز و نیاز و مناجات با پروردگار بود. در این حضور، از خدا مسئلت کرد تا کسی را که در بهشت هم مقام و هم درجه او خواهد بود، در دنیا به او نشان دهد. وقتی حضرت موسی چنین درخواستی از خداوند نمود جواب آمد: که ای موسی هم ردیف تو در بهشت جوانی است که در فلان جا، به شغل قصابی مشغول است و در بهشت نیز، هم مقام تو خواهد بود. موسی علیه السلام از این سخن پروردگار، سخت در تعجب شد که چگونه ممکن است کاسبی در دنیا، هم مقام پیامبر در آخرت باشد. پس از چندی جستجو، موسی جوان را شناخته و دورادور مراقب اعمال و رفتار او بود تا پی به رمز ماجرا برده و بداند که جوان با انجام کدام کار حسن هم مقام او در بهشت گشته است. تا شب هر چه نظر در رفتار جوان نمود چیزی حاصلش نشد. تااینکه تاریکی شب فرارسید. جوان مغازه خود را بسته و روانه خانه شد. موسی آهسته دنبال او براه افتاد. وقتی جوان وارد خانه شد. موسی در را زده و منتظر او ماند. جوان در راه باز کرده و حضرت بدون آنکه خود را معرفی نماید، از او خواست تا آن شب را مهمان خانه آن ها باشد. جوان خواسته او را اجابت کرده و موسی را با خود به داخل خانه برد. موسی بادقت و وسواس خاص به نظاره اعمال و رفتار جوان پرداخت. جوان درحالی که مقداری غذا آماده کرده بود، نزد پیرزنی که از کهولت سن قادر به حرکت دادن دست وپای خود نبود، رفته و با صبر و حوصله لقمه لقمه از غذا را در دهان او گذارد. وقتی پیرزن سیر شد. لباسش را عوض کرده و او را در جای خود خوابانید. حضرت موسی وقتی احترام و نیکی جوان را در حق مادرش مشاهده کرد، پی به واقعیت ماجرا برد و دانست هر چه راز است در خدمت به این پیرزن نهفته می باشد. چون تا پایان شب، جوان غیر ازانجام وظائف دینی خویش کار دیگری انجام نداده بود. صبح فردا، جوان قبل از خارج شدن از منزل تمام کارهای مورد نیاز مادر را به او را برای جوان نقل نمود. (1 ۱- دانشمند -مهدی- ارزش والدین و تربیت فرزندص۵۱ داستانهای زیباو تأثیر گذار https://eitaa.com/joinchat/2162622656C7d14b265ef @KanaleDastan https://eitaa.com/KanaleDastan داستان های تربیتی داستان های بلند و کوتاه https://eitaa.com/joinchat/301006916Cad88331e14 ارتباط با ادمین؛ @valayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ترک اولی یوسف (علیه السلام) (1) 🌺از امام صادق علیه السلام نقل است که چون حضرت یعقوب علیه السلام برای ملاقات فرزندش یوسف وارد مصر شد، یوسف به جهت رعایت مقام سلطنت خویش، برای احترام به پدر از مرکب پیاده نگشت. در همین حین جبرئیل بر یوسف نازل گشته و به او فرمود: دست خود را بازکن. یوسف چنین کرد. ناگهان نور روشنی از دستش خارج شده و به آسمان رفت. یوسف وقتی علت کار را جویا شد، جبرئیل در جواب فرمود نور نبوت از صلب تو بیرون رفت. به سبب آنکه احترام پدر پیر خود را به جای نیاوردی و او زودتر از تو از مرکب پیاده شد. از این پس کسی از فرزندان تو به مقام نبوت نخواهد رسید. داستانهای زیباو تأثیر گذار https://eitaa.com/joinchat/2162622656C7d14b265ef @KanaleDastan https://eitaa.com/KanaleDastan داستان های تربیتی ارتباط با ادمین؛ @valayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎆سنگ ریزه🎆 🌿در کنار شهری بزرگ سدی عظیم و استوار به چشم می خورد. سدی که در مقابل دریایی از آب پابرجا بود و مردم به برکت این سد، زندگی راحت و آسوده ای را دنبال می کردند و در آسایش و امنیت روزگار می گذراندند. بر خلاف ظاهر پرصلابت و باعظمت سد در درون آن غوغایی از افکار مشوش و پراکنده فکر سنگ ریزه ها را به خود مشغول ساخته بود. می دانید چرا؟ در داخل این سد زیبا، سنگ ریزه ای وجود داشت که با دیگران فرق می کرد. او در سرش فکرهای عجیب غریبی را می پروراند. افکاری که شاید در ذهن دیگر سنگ ریزه ها بی تاثیر نبود خلاصه با این فکرای شوم و ناپخته سد شهر در تهدید خطری بزرگ قرار داشت. سنگ ریزه همیشه با خود می گفت: آخر بعد من با نبودنش چه فرقی دارد؟ مگر پابرجا بودن سد بستگی به بودن من دارد؟ اصلاً من داخل این سد چه می کنم؟ من به چه دردی می خورم؟ درنهایت تصمیم به جدا شدن از دیگر سنگ ریزه ها گرفت. در شبی تاریک و سرد، سنگ ریزه فکر خود را عملی کرد و تصمیمی را که مدت ها در فکر گرفته بود، به انجام رساند و خود را به داخل آب انداخت. دیگر چیزی به روشنایی صبح نمانده بود که سرش را از داخل ص: 19 آب بیرون آورده و نگاهی به اطراف انداخت. آب تمام شهر را فراگرفته بود و دیگر اثری از شهر و مردم نبود. تمام شهر در آب فرورفته و شهر در زیر دریایی از آب غرق شده بود. ناگهان سنگ ریزه به فکر سد افتاد. مگر می شود سدی که در مقابل این همه آب ایستاده بود خراب شده و شهر را به ویرانه ای مبدل کرده باشد؟ ولی کمی اندیشید پی به راز ماجرا برد. او خوب می دانست که علت خرابی شهر چیست؟ تاثیر افکار و اندیشه های او در اذهان سنگ ریزه های دیگر بود که ریشه سد را از جا کنده بودند. چون تمام سنگ ریزه های سد، به تأسی از گفته های وی تصمیم او را عملی کرده بودند! حال اگر شما تمام خانواده های موجود در جامعه را به مثابه سنگ ریزه ای فرض کنید، به آسانی خواهید فهمید که در صورت طغیان و سرکشی این سنگ ریزه ها، سد جامعه دچار ویرانی شده و تمامی افراد اجتماع را در اقیانوسی از فساد و ناکامی غرق خواهد کرد. یکی از عوامل پیشرفت جامعه، همکاری و همیاری مردم با یکدیگر می باشد. مردم بهترین وسیله برای بالا بردن سطح فرهنگی، صنعت،اقتصاد، کشاورزی و… به شمار می آیند. (1) ص: 20 داستانهای زیباو تأثیر گذار https://eitaa.com/joinchat/2162622656C7d14b265ef @KanaleDastan https://eitaa.com/KanaleDastan ارتباط با ادمین؛ @valayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟢قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): وَقِّرُوا كِبارَكُمْ وَ ارْحَمُوا صِغارَكُمْ. رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: 💟به بزرگسالان خود احترام كنيد و نسبت به كودكان خويش ترحم و عطوفت نمائيد. «عيون اخبارالرضا، ص 163» شور و غوغا و هیاهوی جنگ برپاست. همه سربازان در فکر مهار حمله دشمن می باشند و در این میان تمام سربازان گوش به فرمان مافوق خود هستند. همگی یکدل و هم صدا عقیده دارند که: باید از دین و شرفمان دفاع کنیم. باید مملکتمان را از دست دشمن نجات بخشیم. باید تا لحظه شکست دشمن ایستادگی کنیم. باید به دنیا ثابت کنیم که ما در راه عقیده خویش ثابت قدم و استواریم.و خلاصه این که باید تمامی دنیا بدانند که ما از دشمن نمی هراسیم. حال با چنین سربازان و با چنین اعتقادات راسخی که در بین آن ها وجود دارد، آیا می توان در برد و پیروزی آنان شک کرد؟ بله! همین بینش یکی از عوامل ثبات و استقامت سربازان در صحنه های مبارزه و جهاد است. (1) 6. قالَ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم): «لَيْسَ مِنّا مَنْ لَمْ يَرْحَمْ صَغيرَنا وَ لَمْ يُوَقِّرْ كَبِيرَنا» پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: كسي كه به كودكان مسلمين رحمت و محبت نكند و بزرگسالان را احترام ننمايد، از ما نيست. (مجموعة ورام، ج 1، ص34) حال میدان جنگی را تصور کنید که عده ای سرباز بی تفاوت، بی قید و فکر، مسئول حراست و پاسداری از آن می باشند. بی نظمی و بی قراری بر تمام زوایای میدان حکم فرماست و احدی از آنان گوش به فرمان مافوق خود نیست و ارزشی برای گفته های فرمانده خود قائل نیستند. عقیده آن ها بر این است که: ما برای چه بجنگیم؟ ص: 22 1- . دانشمند،مهدی، ارزش والدین و تربیت فرزند ص62. ماجرا کشته شویم؟ چرا فقط ما بجنگیم! مگر این مملکت فقط از آن ماست؟ کسان دیگری بیایند و در مقابل دشمن بایستند! اکنون شما به این سوال پاسخ دهید. آیا با چنین برخوردی و رفتاری از سوی سربازان، می توان انتظار پیروزی و موفقیت را از آنان داشت؟ آیا با چنین عقیده و اندیشه ای می توان در مقابل دشمن مقاومت کرد؟(1) زندگی جنگ است جانا، بهر جنگ آماده شو * نیست هنگام تأمل، بی درنگ آماده شو در ره دین و شرف، ملک و تبار و مملکت * با نشاط شیر و با عزم پلنگ آماده شو (ملک الشعرای بهار) 7. النَّبيِّ (صلی الله علیه و آله و سلم) نَظَرَ اِلي رَجُلٍ لَهُ ابْنانِ فَقَبَّلَ اَحَدَهُما وَ تَرَكَ الآخَرَ. فَقالَ رسول الله - صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِه - فَهَلّا ساوَيْتَ بَيْنَهُما؟(پدري با دو فرزند خود شرفياب محضر رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بود. يكي از فرزندان خود را بوسيد و به فرزند ديگر اعتنايي نكرد. ) پيغمبر كه اين رفتار (نادرست) را مشاهده كرد، به او فرمود: چرا با فرزندانت به طور مساوي رفتار نمي كني؟ (مكارم الاخلاق، ص 113) 1- . دانشمند، مهدی، ارزش والدین و تربیت فرزند ص62 داستانهای زیباو تأثیر گذار https://eitaa.com/joinchat/2162622656C7d14b265ef @KanaleDastan https://eitaa.com/KanaleDastan داستان های تربیتی ارتباط با ادمین؛ @valayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎉همزمان با ایام ولادت امام رضا ع🎉 📚دانلود کتب رایگان ❣به مناسبت دهه کرامت و میلاد پرسرسعادت آقا امام رضا علیه السلام آغاز شد. 1⃣آقای خورشید مهربان 👈دانلود 2⃣چشمه معارف رضوی(گزیده اخبار عیون الرضا)👈دانلود 3⃣عشق هشتم 👈 دانلود 4⃣عربی عیون اخبارالرضا👈جلد یک جلد دو 5⃣ترجمه عیون اخبارالرضا 👈 جلد یک جلد دو 6⃣پیشوایان هدایت،ثامن الائمه👈 دانلود 7⃣تحلیلی از زتدگانی امام رضا علیه السلام👈دانلود سیره سیاسی امام رضا علیه السلام👈دانلود 8⃣احادیث امام رضا علیه السلام👈دانلود ۳۵۶ حدیث👈دانلود 9⃣زندگی سیاسی امام رضا علیه السلام👈دانلود 0⃣1⃣طب الرضا علیه السلام 👈 دانلود عضویت در کتابخانه ای با بیش از 1127 کتاب مذهبی از اینجا @KotobeDini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزی از محله ای عبور می کردم که سروصدای زیادی از آن بلند بود. عده ای از بچه ها در کوچه مشغول دعوا و کتک کاری همدیگر بودند. یکی سنگ پرتاب می کرد، دیگری فحش می داد و خلاصه هر یک به نوعی مشغول کار خود بودند. مردم رهگذر نیز بی تفاوت به آنچه در کوچه می گذشت، درحال گذر بودند بدون آنکه حرفی زده شود و یا کاری برای سوا کردن آن ها انجام گیرد. اگر کسی هم هنر می کرد و حرفی می زد، فقط این بود که: آهای آقا پسر، مواظب باش سنگ به من نخورد. یا زیر لب با خود می گفت: عجب بچه های شیطانی! در میان بچه ها پسری بود که به دیگران دهن کجی می کرد و مرتب پشت سر هم فحش های رکیکی به دوستانش می داد. جلو رفته و دستش را گرفته، درحالی که عصبانی بودم خطاب به او گفتم: خجالت نمی کشی بد حرفی می کنی؟ پسر جان چرا فحش می دهی؟ پسربچه با تمام گستاخی سرش را بالا آورده و رو به من چنین گفت: مگر من چه گفتم حرف بدی که نمی زدم! گفتم پسرجان مگر الان فحش نمی دادی؟ آیا می دانید این کار بسیار زشتی است؟ پسر بلافاصله جواب داد: آقا اگر بد است، پس چرا ص: 24 تکیه کلام پدرم همین حرفهاست! می دانید پدرم هر وقت عصبانی می شودو یا بگومگویی بین او و کس دیگری پیش می آید، یا زمانی که مشغول رانندگی است، اگر اتفاقی پیش بیاید فوراً این حرف ها را بکار می برد. وقتی این سخنان را از زبان پسربچه کم سن وسال شنیده ام، دیگر پاسخی برای گفته های او پیدا نکردم. راستی اگر شما بودید، در این شرایط چه کاری انجام می دادید؟(1) 8. قال الامام الصادق (علیه السلام): اِعْدِلُوا بَيْنَ اَوْلادِكُمْ كَما تُحِبّونَ اَنْ يَعْدِلُوا بَيْنَكُمْ. امام صادق (علیه السلام) فرمود: بين فرزندان خود به عدالت رفتار نماييد، همان طور كه مايليد فرزندان شما بينتانبه عدل و داد رفتار كنند. (بحار الانوار، ج101، ص92) یک سال در مدرسه راهنمایی که من در آن تدریس می کردم، محصلی بود که قبل از مدرسه نیز او را می شناختم. دانش آموزی با استعداد و دارای حافظه خوبی بود. ولی اواخر سال بنای لجبازی و ص: 25 درس نخواندن را گذاشته بود و کار به جایی رسید که هر روز او را پشت در دفتر مدرسه می دیدم. چون اکثر همکاران و دبیران از دست او ناراضی بودند. هرروز که می گذشت وضع بدتر می شد. بالاخره یک روز تصمیم گرفتم قضیه را از خود او جویا شوم. این بود که به طرف او رفته و از او پرسیدم. چرا باز پشت در دفتر ایستاده ای؟ گفت: دیر به کلاس رسیدم چرا مثل بچه های دیگر زودتر نیامدی؟ سرش را پائین انداخت و درحالی که کوهی از غم پشت چشمانش پنهان بود گفت: خوب دیگه؟ وقتی وضع را چنین یافتم فرصت را مناسب دید و از او خواستم تا کمی باهم قدم بزنیم. راستش می خواستم به واقعیت قضیه پی ببرم. وارد حیاط مدرسه شده ایم و سر صحبت را با او باز کردم. خوب نیست شاگردی مثل شما همیشه در دفتر بایستد. به خدا من بیشتر از شما خجالت می کشم. آهی کشید و گفت: آقا می دانید! من اصلاً علاقه ای به درس و کلاس و مدرسه ندارم. خلاصه بی رودربایستی بگویم من از همه این ها متنفرم. گفتم: آخر دلیلش چیست؟ کی این حرف ها را به تو یاد داده؟مگر تو چه چیزت از بچه های دیگر کم است؟ شما که حافظه و ص: 26 استعداد خوب است، پس چرا سعی نمی کنی خود را به دیگران برسانی؟گفت: پدر و مادرم همیشه مرا مورد سرزنش و تمسخر قرار می دهند. و اگر اشتباه کوچکی نیز مرتکب شده باشند با حرف های زشت و تحقیرآمیز مرا به باد انتقاد می گیرد. می گویند: تو احمقی، نفهمی، ! هیچ وقت به جایی نمی رسی! و خلاصه از این جور حرف ها… وقتی این سخنان را از زبان نوجوانی کم سن وسال شنیدم بسیار متأثر شدم و از او خواستم تا با یکی از والدینش ملاقات کنم. خوشبختانه پدر و مادر دانش آموز وقتی را اختصاص دادند و من توانستم با آن ها صحبت کنم. پرسیدم: شما با چه منطقی و از روی چه اصولی چنین رفتاری با فرزند خود دارید؟مگر زمانی که به او پرخاش می کنید و شخصیت او را زیر سوال می برید گمان می کنید کار تربیتی می کنید؟ مگر با گفتنه نفهم، احمق و کودن و… کودک شما با استعداد برمی آید و از او ابوعلی سینا جلو می زند؟ چرا کودک بی گناه را با چنین حرف های بی ارزش و پوچی، دربحران روحی و رفتاری قرار می دهید؟ آیا می دانید با این کارتان او را از هر چه درس و مدرسه و معلم است بیزار کرده اید؟ سپس رو به پسر کرده و گفتم: برو دفتر دیکته ات را بیاور!
وقتی نگاهش نگاهی به دفترش انداختم، متوجه شدم که نمراتش سیر نزولی پیدا کرده اند،11،9،14،15 خلاصه نمره ها نوسان داشته اند. گفتم: خوب به نمرات خود نگاه کن ببین اولین نمره تو 15 بوده است. پس معلوم می شود که می توانی نمرات بالای ده نیز بیاوری. پس چرا سعی نمی کنی؟ پس بااین وجود می توانی ولی سعی و کوشش نمی کنی! ولی از این به بعد باید قول بدهی که نمره های خوبی بیاوری و دوباره همان دانش آموز خوب و ساعی مدرسه باشی. با کلمات این چنینی و تحریک و تشویق و توانستم روحیه اش را عوض کرده و وجدان بیدار او را تکان دهم. پس ببینید می شود با چند کلمه تشویقی و راغب کننده علاقه فرد را نسبت به موضوعی برانگیخت و او را از وادی تنزل و پسرفت نجات بخشید. (1) داستانهای زیباو تأثیر گذار https://eitaa.com/joinchat/2162622656C7d14b265ef @KanaleDastan https://eitaa.com/KanaleDastan داستان های تربیتی ارتباط با ادمین؛ @valayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎉همزمان با ایام ولادت امام رضا ع🎉 📚دانلود کتب و فایل های رایگان پستی که بر اطلاعات شما می افزاید👇 و شما با دیدن آن بی اختیار ذخیره می کنید😍 دوازده کتاب امام رضائی رایگان درختواره موضوعی کل قران در یک صفحه 👈دانلود اروپا ۱ و ۲ در یک pdf👈 دانلود 📚سرگذشت عارفان سید بن طاووس👈دانلود ابن فهد حلی 👈 دانلود مولا محمد بیدآبادی اصفهان👈دانلود محمدمهدی بحرالعلوم👈دانلود سیدصدرالدین کاشف دزفولی👈دانلود زین العابدین سلماسی👈دانلود مرحوم ملاقلی جولا👈دانلود شیخ مرتضی انصاری👈دانلود سیدعلی شوشتری👈دانلود ملاحسین قلی همدانی👈دانلود سیدمرتضی کشمیری👈دانلود شیخ محمد بهاری👈دانلود ملافتحعلی سلطان ابادی👈دانلود آقا نجفی👈دانلود سیداحمد کربلایی طهرانی👈دانلود علی محمد نجف آبادی👈دانلود محمدسعید حبوبی👈دانلود ملکی تبریزی۱👈دانلود ملکی تبریزی۲👈دانلود ملکی تبریزی۳👈دانلود میرزا عبدالله شالچی👈دانلود سیدحسن مسقطی👈دانلود سیدابوالحسن هاشمی👈دانلود شیخ عباس طهرانی👈دانلود گنبدی همدانی👈دانلود مرحوم سیدعبدالغفار مازندرانی👈دانلود محمدتقی لاری👈دانلود حسنعلی نخودکی اصفهانی👈دانلود شیخ مرتضی طالقانی👈دانلود سیدعلی اقا قاضی👈دانلود میرزا ابراهیم شریفی سیستانی👈دانلود میرزاعلی زاهدقمی👈دانلود سیدجمال الدین گلپایگانی👈دانلود محمدجواد انصاری همدانی۱👈دانلود محمدجواد انصاری همدانی۲👈دانلود شیخ علی قسام👈دانلود سیدحسن الهی👈دانلود محمدتقی آملی👈دانلود شیخ علی محمد بروجردی👈دانلود سیدعبدالله فاطمی شیرازی👈دانلود سیدهاشم حداد👈دانلود علامه طباطبائی👈دانلود میرزاعلی اکبر مرندی👈دانلود سیدعبدالکریم کشمیری👈دانلود بانو امین👈دانلود حاج مستور شیرازی استاد سیدعبدالکریم کشمیری👈دانلود آیت الله خوشوقت👈دانلود ✔️شجره نامه استاد و شاگردی 👈دانلود تبلیغ عرفا استاد و شاگردی👈دانلود 🌺کامل ترین مجموعه پیرامون روایات اخلاقی👈دانلود 🌷راه کارهای کسب موفقیت👈دانلود 🌹خاطرات تلخ یک پژوهشگر👈دانلود ندامت مرحوم امام ره👈دانلود عرفان حافظ👈دانلود نمودار کلی برای صرف افعال عربی👈دانلود شجره نامه معصومین با عکس👈دانلود شجره نامه معصومین بدون عکس👈دانلود مرقد تمامی پیامبران👈دانلود اسامی عرفا با سال وفات👈دانلود اسامی فقها بدون کتب👈دانلود فقها و کتب فقهی👈دانلود علمای همنام👈دانلود استادوشاگردی عرفا 👈دانلود اصحاب اهل بیت علیهم السلام👈دانلود اقسام علم👈دانلود تاریخ ایران سلسله پادشاهان👈دانلود حاکمان ایران👈دانلود سند ادعیه مشهوره👈دانلود شهدای کربلا👈دانلود مقاتل👈دانلود امامزاده ها👈دانلود مفسرین قدیمی👈دانلود مورخین و کتب تاریخی👈دانلود استاد و شاگردی نحویون اندلس👈دانلود ابوعلی سینا👈دانلود کتب فقهی با شروح و حواشی👈دانلود نقدی بر فلسفه👈دانلود نحویون و کتب نحوی👈دانلود شیطان پرستی👈دانلود شرح تلخیص المفتاح👈دانلود شعرای عرب👈دانلود روش صحیح تحصیل در حوزه👈دانلود نقد اولیای الهی بر علم اصول فقه در حوزه👈دانلود متکلمین سنی👈دانلود قراء سبعه👈دانلود کتب اخلاقی👈دانلود کتب تراجم👈دانلود نواب خاص حضرت و علائم ظهور👈دانلود شیخیه و بابیه و بهائیت👈دانلود فرق اسلامی👈دانلود گناهان کبیره👈دانلود کتب روایی اهل سنت👈دانلود علمای اصولی و کتب اصولی 👈دانلود شروح کتاب منطق👈دانلود ادیان👈دانلود اسامی شهرهای ایران👈دانلود استاد و شاگردی در اصول👈دانلود استاد و شاگردی نحویون👈دانلود ایسم های غربی👈دانلود تاریخ اسلام و خلفای عصر ائمه👈دانلود تقویم قمری👈دانلود جدول پیامبران👈دانلود شعرا فارسی👈دانلود علما و کتاب بلاغت👈دانلود علما و کتب رجالی👈دانلود علما و کتب هم نام👈دانلود فرق اسلامی👈دانلود فلاسفه و کتب فلسفی👈دانلود قواعد فقهیه👈دانلود کتب جغرافیا👈دانلود کتب دعا👈دانلود کتب روایی اهل سنت سه دوره تدوین👈دانلود کتب روائی اهل سنت👈دانلود کتب روائی👈دانلود کتب صوفیه👈دانلود لغت نامه ها👈دانلود متکلمین شیعه👈دانلود مذاهب ۴ گانه اهل سنت👈دانلود همسران رسول الله👈دانلود استخاره های عجیب👈دانلود نمودار صرف ساده👈دانلود نمودار سیوطی👈دانلود نمونه نمودار مغنی بلاغت اصول👈دانلود نمودار ارث نسخه جدید👈دانلود اغلاط مشهوره برای مراجع و بزرگان👈دانلود یکصد روضه جعلی👈دانلود خاطرات تلخ یک پژوهشگر👈دانلود نقد ابن عربی و صوفیه👈دانلود ❇️روایات جنسی سانسور شده👈دانلود ✔️عضویت در کانال کتب دینی اینجا 🎁در انتشار این پست ما را یاری کنید آمار کتب ۱۲۷۷ فایل مطالعاتی مفید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ماجرای عفت یوسف علیه السلام در برابر زلیخا همسر عزیز مصر که در قرآن در سوره یوسف آمده تابلوی تاریخی عظیمی است که پیروزی درخشان عفت را بر شهوت در یک جنگ داغ و جنجالی به تماشا گذاشته است. یوسف نوجوانی بسیار زیبا بود، دست تطاول او را به عنوان برده و غلام ناشناس به کاخ عزیز مصر وارد ساخت، همسر عزیز مصر به نام زلیخا دل باخته او شد، از هر راه و ترفندی خواست یوسف را به دام خود بکشاند و از او کام جویی جنسی نماید، ولی با توکل به خدا و حفظ حریم عفت هرگز خود را نباخت و اسیر آن دام بزرگ شیطان نشد، و فریب نخورد، تا آن جا که زلیخا او را به اتاقی که در درون چندین اتاق قرار داشت برد، اتاقی که هر سوی آن آیینه کاری شده بود، زلیخا با کمال بی شرمی قسمت هایی از بدنش را برهنه کرد تا یوسف را بفریبد ولی یوسف در این میدان، پیروز گردید، نه ازین جهت که به زلیخا علاقه نداشت، بلکه ترس از خداموجب گردید که سنگر عفت و حیا را حفظ کند. امام صادق علیه السلام فرمود: زلیخا در آن اتاق، پارچه ای روی بعد انداخت، یوسف پرسید چرا پارچه بر روی بعد انداختی؟ زلیخا جواب داد: برای این که از بت حیا کردم یوسف فرمود: تو از بت حیا می کنی، آیا من از خدا حیا نکنم؟ در این هنگام یوسف علیه السلام با ص: 29 ماجرای عفت یوسف علیه السلام در برابر زلیخا همسر عزیز مصر که در قرآن در سوره یوسف آمده تابلوی تاریخی عظیمی است که پیروزی درخشان عفت را بر شهوت در یک جنگ داغ و جنجالی به تماشا گذاشته است. یوسف نوجوانی بسیار زیبا بود، دست تطاول او را به عنوان برده و غلام ناشناس به کاخ عزیز مصر وارد ساخت، همسر عزیز مصر به نام زلیخا دل باخته او شد، از هر راه و ترفندی خواست یوسف را به دام خود بکشاند و از او کام جویی جنسی نماید، ولی با توکل به خدا و حفظ حریم عفت هرگز خود را نباخت و اسیر آن دام بزرگ شیطان نشد، و فریب نخورد، تا آن جا که زلیخا او را به اتاقی که در درون چندین اتاق قرار داشت برد، اتاقی که هر سوی آن آیینه کاری شده بود، زلیخا با کمال بی شرمی قسمت هایی از بدنش را برهنه کرد تا یوسف را بفریبد ولی یوسف در این میدان، پیروز گردید، نه ازین جهت که به زلیخا علاقه نداشت، بلکه ترس از خداموجب گردید که سنگر عفت و حیا را حفظ کند. امام صادق علیه السلام فرمود: زلیخا در آن اتاق، پارچه ای روی بعد انداخت، یوسف پرسید چرا پارچه بر روی بعد انداختی؟ زلیخا جواب داد: برای این که از بت حیا کردم یوسف فرمود: تو از بت حیا می کنی، آیا من از خدا حیا نکنم؟ در این هنگام یوسف علیه السلام با ص: 29 سرعت تمام از پیش از پیش روی زلیخا رد شد و به طرف در اتاق آمد و پا به فرار گذاشت و از همه اتاق ها خارج شد، زلیخا به دنبال یوسف دوید و به او رسید و لباس او را از پشت گرفت تا به عقب بکشاند، ولی یوسف آن چنان خود را کشید که یقه اش پاره شد. (1) داستانهای زیباو تأثیر گذار https://eitaa.com/joinchat/2162622656C7d14b265ef @KanaleDastan https://eitaa.com/KanaleDastan داستان های تربیتی ارتباط با ادمین؛ @valayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🎆 --» قصه های قرآنــی «-- 🎆 --» عکس نوشته های‌ قرآنی «-- 🎆 --» تفسیر روزانه «-- ‌‌ 🎆--» تلاوت‌های‌ دلنشین «-- 💫 دعا و ذکرهای روزانه💫 💫ختم هفتگی قرآن💫 با ما همراه باشین👇👇 در گروه ✅ «قــــــرآن و دعا» ✅ انجمن قرآن و دعا https://eitaa.com/joinchat/2442461601C72aa4ac014 ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 ┊❴ اسماء الحسنی ❵┊ ┊الرَّحمٰنُ الرَّحیٖمُ ٱلْمَلِکُ ٱلْقُدُوسُ السَّلٰامُ ٱلْمُؤمِنُ ٱلْمُهَیمِنُ ٱلْعَزیٖزُ ٱلْجَبّٰارُ ٱلْمُتَکَبِّرُ ┊ ٱلْخٰالِقُ ٱلْبٰارِئُ ٱلْمُصَّوِرُ ٱلْغَفّٰارُ ٱلْقَهّٰارُ ٱلْوَهّٰابُ الرَّزّٰاقُ ٱلْفَتٰاحُ ٱلْعَلیٖمُ ٱلْقٰابِضُ ┊ ٱلْبٰاسِطُ ٱلْخٰافِضُ الرّٰافِعُ ٱلْمُعِزُ ٱلْمُذِلُ السَّمیٖعُ ٱلْبَصیٖرُ ٱلْحَکَمُ ٱلْعَدلُ ٱلْلَطیٖفُ ┊ ٱلْخَبیٖرُ ٱلْحَلیٖمُ ٱلْعَظیٖمُ ٱلْغَفُورُ الشَّکُورُ ٱلْعٰالیُٖ ٱلْکَبیٖرُ ٱلْحَفیٖظُ ٱلْمُقیٖتُ ٱلْحَسیٖبُ ┊ٱلْجَلیٖلُ ٱلْکَریٖمُ الرَّقیٖبُ ٱلْمُجیٖبُ ٱلْوٰاسِعُ ٱلْحَکیٖمُ ٱلْوَدُودُ ٱلْمَجیٖدُ ٱلْبٰاعِثُ الشَّهیٖدُ ┊ ٱلْحَقُّ ٱلْوَکیٖلُ ٱلْقَویُٖ ٱلْمَتیٖنُ ٱلْوَلیُٖ ٱلْحَمیٖدُ ٱلْمُحصیُٖ ٱلْمُبدِئُ ٱلْمُعیٖدُ ٱلْمُحیٖیُٖ ┊ ٱلْمُمیٖتُ ٱلْحَیُّ ٱلْقَیُّومُ ٱلْوٰاجِدُ ٱلْمٰاجِدُ ٱلْوٰاحِدُ ٱلْاَحَدُ الصَّمَدُ ٱلْقٰادِرُ ٱلْمُقتَدِرُ ┊ ٱلْمُقَدَّمُ ٱلْمُؤَخَرُ ٱلْاَوَّلُ ٱلْآخِرُ الظّٰاهِرُ ٱلْبٰاطِنُ ٱلْوٰالیُ ٱلْمُتَعٰالیُٖ البَّرُ التَّوٰابُ ┊ ٱلْمُنتَقِمُ ٱلْعَفوُّ الرَّئُوفُ مٰالِک‌ِٱلْمُلکُ ذُوٱلْجلٰال‌ِوٱلْاکرٰام ٱلْمُقسِطُ ٱلْجٰامِعُ ٱلْغَنیُٖ ٱلْمُغنیُٖ ٱلْمٰانِعُ ┊الضّٰارُ النّٰافِعُ النُّورُ ٱلْهٰادیُٖ ٱلْبَدیٖعُ ٱلْبٰاقیُٖ ٱلْوٰارِثُ الرَّشیٖدُ الصَّبُورُ انجمن قرآن و دعا https://eitaa.com/joinchat/2442461601C72aa4ac014 ╰─┅🍃🦋🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حضرت مریم مادر حضرت عیسی علیه السلام در رابطه با حفظ عفت، بسیار حساس بود، هنگامی که بدون شوهر، به اعجاز الهی باردار شد وقتی که درد زایمان گرفت بسیار ناراحت شد، از این نظر نگران بود تا ناجوانمردان روزگار به او تهمت بزنند. (1) شدت ناراحتی او از این جهت در حدی بود که می گفت: «یا لیتنی مت قبل هذا و کنت نسیامنسیا» ای کاش قبل از این مرده بودم و به کلی فراموش می شدم. (2) 11. عَنِ النَّبيِّ (صلی الله علیه و آله و سلم) اِنَّهُ كانَ جالِساً فَاَقْبَلَ الْحَسَن وَ الْحُسَيْنُ (علیه السلام) فلما رآهما النبي (صلی الله علیه و آله و سلم) و استبطأ بلوغهما... رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - نشسته بود، حسن و حسين - عليهما السلام - وارد شدند، حضرت به احترام آن ها از جاي برخاست و به انتظار ايستاد، حركت آن دو به سوي پيامبر به طول انجاميد. رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - به طرف كودكان پيش رفت و از آنان استقبال نمود، هردو را بر دوش خود سوار نمود و فرمود: فرزندان عزيز، مركب شما چه خوب مركبي است و شماها چه سواران خوبي هستيد! (بحار الانوار، ج 10، ص80) ص: 31 داستانهای زیباو تأثیر گذار https://eitaa.com/joinchat/2162622656C7d14b265ef @KanaleDastan https://eitaa.com/KanaleDastan داستان های تربیتی ارتباط با ادمین؛ @valayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا