✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼 ✨﷽✨
✨🍃🌼🍃🌼
✨🍃🌼
✨🌼
سلام
صبحتون معطر به ذکرصلوات برمحمدوآل محمد(صلی الله علیه و آله وسلم)🌷
🍃🌼 اللَّـهُمَّ 🌼🍃
🍃🌷 صَلِّ 🌷🍃
🍃🌼 عَلَى 🌼🍃
🍃🌷 مُحَمَّد 🌷🍃
🍃🌼و آلِ 🌼🍃
🍃🌷 مُحَمَّد 🌷🍃
🍃🌼وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌼🍃
به رسم ادب هرصبح:
السلام علی رسول الله وآل رسول الله❤️
السلام علیک یااباعبدالله الحسین❤️
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا❤️
السلام علیک یابقیة الله فی ارضه(عج)❤️
السلام علیکم جمیعاو رحمت الله و برکاته..💚
و لعن الله علی اعدائهم اجمعین...🔥
نیایش صبحگاهی
درود
امروز روزِ زیبای دیگر زندگی است و من رها و آزادم و با هیجان واشتیاق کامل در انتظار اتفاقات شگفت انگیز زندگیم میمانم
❣برای اندیشیدن❣
هـفت آسـمان را بـردرم
وز هفت دریا بگذرم
چون دلبرانه بنگری
در جـان سـرگردان مـن
#مولانا
خرد و خردورزی یارهمیشگی زندگی تو
💫💌🌤ارسال روزانه پیام صبحگاهی🌤💌💫
https://eitaa.com/joinchat/4153016507Cae85e74751
♡ ┄┉•🌺<🦋❈🌤❈🦋>🌺•┉┄♡
🔺 روز خود را با قرآن شروع کنیم
💢 #صفحه۱۰
🔸سوره مبارکه بقره
🌸اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن
📖اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن
🌸اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
📖اَللّهُمَّ اغْفِرلَنا ذُنُوبَنا بِالْقُرآن
🌸اَللّهُمَّ اَکْرِمْنا بِکَرامَةَ الْقُرآن.
✨️اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ ،امُورِنا خَیْراً✨
✨🌺 "روزی یک صفحه با قران کریم"📖🌺✨
https://eitaa.com/joinchat/3114926276Ceb51f8a09b
♡ ┄┉•🌺<🦋❈🌤❈🦋>🌺•┉┄♡
زندگی شیرین است
مثل شیرینی یک روز قشنگ
زندگی زیبایی است
مثل زیبایی یک غنچه ی باز
زندگی تک تک این ساعت هاست
زندگی چرخش این عقربه هاست
💫🌺✍🏻🌌عکس نوشته ودل نوشته های ناب وزیبا💌🌺💫
https://eitaa.com/joinchat/2474508499Ca1c452d8e0
✨🌼
✨🍃🌼
✨🍃🌼🍃🌼
✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼
✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
🍓حکایت عبرت آموز🍓
ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﺩﺭﻭﯾﺸﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ...
ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﻨﺎﻫﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﺳﭙﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺁﺯﺍﺩ ﮐﺮﺩ.
ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﯾﺶ ﮔﻔﺖ ﺣﺎﺟﺘﯽ ﺑﺨﻮﺍﻩ
ﺩﺭﻭﯾﺶ ﮔﻔﺖ :
ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺑﻨﺪ ﺭﻫﺎ ﮐﻨﯽ
ﻧﺎﻣﺮﺩﯾﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ دیگری ﺣﺎﺟﺖ ﺑﻄﻠﺒﻢ..
▪️▪️🥗🍓🥗▪️▪️
💫📚حکایت ومطالب پندانه وحکیمانه📜💫
https://eitaa.com/joinchat/251396293C8e5d2dd667
💫حکایت خواندنی📜✨
✨بهلول و خرقه و نان و جو و سرکه✨
✨💎✍🏻آورده اند که بهلول بیشتر وقت ها در قبرستان می نشست و روزي که براي عبادت به قبرستان رفته بود و
هارون به قصد شکار از آن محل عبور می نمود چون به بهلول رسید گفت : بهلول چه می کنی ؟
بهلول جواب داد : به دیدن اشخاصی آمده ام که نه غیبت مردم را می نمایند و نه از من توقعی دارند و نه
مرا اذیت و آزار می دهند . هارون گفت :
آیا می توانی از قیامت و صراط و سوال و جواب آن دنیا مرا آگاهی دهی ؟
بهلول جواب داد به خادمین خود بگو تا در همین محل آتش نمایند و تابه بر آن نهند تا سرخ و خوب
داغ شود هارون امر نمود تا آتشی افروختند و تابه بر آن آتش گذاردند تا داغ شد . آنگاه بهلول گفت :
اي هارون من با پاي برهنه بر این تابه می ایستم و خود را معرفی می نمایم و آنچه خورده ام و هرچه
پوشیده ام ذکر می نمایم و سپس تو هم باید پاي خو د را مانند من برهنه نمایی و خود را معرفی کنی و
آنچه خورده اي و پوشیده اي ذکر نمایی . هارون قبول نمود .
آنگاه بهلول روي تابه داغ ایستاد و فوري گفت : بهلول و خرقه و نان جو و سرکه و فوري پایین آمد که
ابداً پایش نسوخت و چون نوبت به هارون رسید به محض اینکه خواس ت خود را معرفی نماید نتوانست و
پایش بسوخت و به پایین افتاد .سپس بهلول گفت :
اي هارون سوال و جواب قیامت نیز به همین صورت است . آنها که درویش بوده ند و از تجملات دنیایی
بهره ندارند آسوده بگذرند و آنها که پایبند تجملات دنیا باشند به مشکلات گرفتار آیند .✨
✨🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂✨
💫📚داستانهای زیباو تأثیر گذار📖💫
https://eitaa.com/joinchat/2162622656C7d14b265ef
✨داستان بهلول 📖✨
✨شکار رفتن بهلول و هارون✨
✨✍🏻روزي خلیفه هارون الرشید و جمعی از درباریان به شکار رفته بودند . بهلول با آنها بود در شکارگاه
آهویی نمودار شد . خلیفه تیري به سوي آهو انداخت ولی به هدف نخورد . بهلول گفت احسنت !!!
خلیفه غضبناك شد و گفت مرا مسخره می کنی ؟
بهلول جواب داد : احسنت من براي آهو بود که خوب فرار نمود✨
✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃✨
💫🌟🌟🌟🌟🌟🌙
💫🌟🌟🌟🌟🌙
💫🌟🌟🌟🌙
💫🌟🌟🌙 ✨﷽✨
💫🌟🌙
💫🌙
🌙
✨🌸ســــلام✋🏻✨
✨🍃🌸راز زندگی عشق به خداست
🍃این عشق هر چه افزون باشد
🌸بیشتر رشد میکند
❤️عشق یکی از زیباترین هدایای
🌸خداوند به انسان است
🌙شبتون خوش و سرشار از
❤️عشـق به خـ♡ـدا❤️
✨شــــبـ🌙ـتـون مــنوربه نـــورالهی🌟✨
💫🌌🌠هر شب یک پیام شبانگاهی🌠🌌💫
https://eitaa.com/joinchat/4155834555C21d78843f4
✧🌟✾════✾🌙✰🌙✾════✾🌟✧
✨🌤#سلام_امام_زمانم✋🏻🌤✨
✨❄️ایمان دارم مثل برف
☀️ناهنگـام می آیـي ،،،،
💦ميآیــــي و مي باری
❄️و جــهاني را سپیـــد میکني ...
✨🌼🌤#اللهم عجل لولیک الفرج🌤🌼✨
💫🌠🕌ســه شــنــبــه مــهـدوی🕌🌠💫
https://eitaa.com/joinchat/1623326925C4835f1c1f5
✧🌟✾════✾🌙✰🌙✾════✾🌟✧
✨🌙#نماز_شب_شهیدهمت🤲🏻🕊✨
✨🌸 مادر #شهیدهمت می گوید « #ابراهیم از جبهه برای دیدن فرزند تازه به دنیا آمده اش به شهرضا رسیده بود با اینکه دیروقت بود، نیمه شب باصدای گریه و تضرع او از خواب بیدار شدم🙁 و دیدم داره نماز شب می خونه صبح همان شب، وقتی که #ابراهیم قصدبازگشت به جبهه را داشت✌️، به او گفتم یک مقدار بمان و خستگی ات را رفع کن پاسخ داد مادرجان ما تا به حال درخواب های سنگین غوطه ور بودیم☺️، اما حالا دیگر وقت بیداری است ما هیچ وقت نمی توانیم فقط به راحتی و استراحت خودمان فکر کنیم☝️اگر به این چیزها فکر کنیم دیگرنمی توانیم مزهی بیداری را بچشیم من خواب و استراحت دنیا را با تمام زرق و برقش به دنیادارها میبخشم😊
مادر، این دنیا تنگ است و جای من نیست🕊✨
✨🌸راوی:مادرشهید✨
✨#محمدابراهیمهمت🌹🕊✨
💫🌹🩸🕊شهدا شرمنده ایم🕊🩸🌹✨
https://eitaa.com/joinchat/1809383605Cc5bc3e3326
✨شــــبــ🌙ــتـــون مـــــ🌤ـهــــدوی✨
╰┅┅┅┅❀🌸🌙🌟🌙🌸❀┅┅┅┅╯
🌙
💫🌟🌙
💫🌟🌟🌙
💫🌟🌟🌟🌙
💫🌟🌟🌟🌟🌙
💫🌟🌟🌟🌟🌟🌙
✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼 ✨﷽✨
✨🍃🌼🍃🌼
✨🍃🌼
✨🌼
سلام
صبحتون معطر به ذکرصلوات برمحمدوآل محمد(صلی الله علیه و آله وسلم)🌷
🍃🌼 اللَّـهُمَّ 🌼🍃
🍃🌷 صَلِّ 🌷🍃
🍃🌼 عَلَى 🌼🍃
🍃🌷 مُحَمَّد 🌷🍃
🍃🌼و آلِ 🌼🍃
🍃🌷 مُحَمَّد 🌷🍃
🍃🌼وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌼🍃
به رسم ادب هرصبح:
السلام علی رسول الله وآل رسول الله❤️
السلام علیک یااباعبدالله الحسین❤️
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا❤️
السلام علیک یابقیة الله فی ارضه(عج)❤️
السلام علیکم جمیعاو رحمت الله و برکاته..💚
و لعن الله علی اعدائهم اجمعین...🔥
💠 • ° •🔸 ◎﷽◎ 🔸• ° • 💠
✨🌸🌿 نــیـــــایــــش
صـبـــح گــ☀️ــاهـی🌸🌿✨
✨🍃خدای من🤲🏻✨
✨🌸چه شوق آفرین است نگاه عاشقانه تو!
🍃چه تکان دهنده است توجه مهرآمیز تو!
🌸چه شیرین است زندگی در کنار تو و در
🦋زیر سایه لطف تو.....
🌸چه لذت بخش است گرمای دست نوازشگر تو..
🍃خدایا بحق رحمانیتت
غم های ما را بزدای
❤️و عشق خودت را در دل ما جای ده،
که عشق به غیر از تو
🍂درد است و درد است و درد!
🍃خدایا دلهای ما را
در پناه خودت حفظ بفرما!✨
✨آمین🤲🏻✨
💫💌🌤ارسال روزانه پیام صبحگاهی🌤💌💫
https://eitaa.com/joinchat/4153016507Cae85e74751
♡🌻〰❁🍃❁☀️❁🍃❁〰🌻♡
✨ 🌸«بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ»🌸✨
🦋🏵 ذڪرروزانه🏵 🦋
⚜️🌹⚜️🌹⚜️🌹⚜️
🚩هرروزبه رسم ادب✋🏻🚩
اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائڪَ عَلَیْڪَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِڪُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعلے اولاد الحسين وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒
🗓️ امروز:چهارشنبہ
☀️۲۰/مهرماه/١٤٠۱/٠٧
🌙١۵/ربيع الأول/١٤٤٤/٠٣
2022/10/Oct/12🌲
⚜️🌹⚜️🌹⚜️🌹⚜️🌹
🔹👈ذڪــــــــــرروز 📿
📿 یا حی یا قیوم
ای زنده، ای پاینده
✨🍃🌸🍃🌷🍃🌸🍃✨
ذکر روز چهار شنبه موجب عزت دائمی می شود. ذکر روز چهارشنبه به اسم موسی بن جعفر(عليهالسلام) و علی بن موسی(عليهالسلام) و محمد بن علی(عليهالسلام) و علی بن محمد(عليهالسلام) است. روایت شده در این روز زیارت چهار امام خوانده شود.
⭐💫⭐💫⭐💫⭐
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلے فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُڪَ
⭐💫⭐💫⭐💫⭐
🍃🌸 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ🌸🍃✨
💫📿ڪـانال ذڪـر روزانہ📿💫
https://eitaa.com/joinchat/2125005001C33b91c4b09
♡🌻〰❁🍃❁☀️❁🍃❁〰🌻♡
✨❣برای یافتن آرامش
چیزی را سرکوب نکن؛
سعی کن آن را درک کنی؛
زیرا تسلط ...
تنها از راه فهمیدن بدست می آید.
هر آنچه را که بفهمی
دیگر توانی در برابرت نخواهد داشت.
این معجزهٔ درک است!🍃🍃🍃✨
💫🌲🌾🌈🏡کلبه آرامش🌾🌲💫
https://eitaa.com/joinchat/366936261C4fe94f72c5
╰┅┅┅┅❀🍃🌼🌤🌼🍃❀┅┅┅┅╯
✨🌼
✨🍃🌼
✨🍃🌼🍃🌼
✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼
✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
✨🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
❤️حکایات عبرت آموز❤️
📚#حکایتی_بسیار_زیبا_از_بهلول_دانا
🔶می گویند: مسجدی می ساختند، بهلول سر رسید و پرسید: چه می کنید؟گفتند: مسجد می سازیم.
🔹گفت: برای چه؟ پاسخ دادند: برای چه ندارد، برای رضای خدا.
💫بهلول خواست میزان اخلاص بانیان خیر را به خودشان بفهماند، محرمانه سفارش داد سنگی تراشیدند و روی آن نوشتند «مسجد بهلول» شبانه آن را بالای سر در مسجد نصب کرد.
🔸سازندگان مسجد روز بعد آمدند و دیدند بالای در مسجد نوشته شده است «مسجد بهلول». ناراحت شدند؛ بهلول را پیدا کردند و به باد کتک گرفتند که زحمات دیگران را به نام خودت قلمداد می کنی؟
💎بهلول گفت: مگر شما نگفتید که مسجد را برای خدا ساخته ایم؟ فرضا مردم اشتباه کنند و گمان کنند که من مسجد را ساخته ام، خدا که اشتباه نمی کند.
▪️▪️🥗🌺🥗▪️▪️
❤️حکایات عبرت آموز❤️
داستان کوتاه
"کشتی" در طوفان شکست و "غرق شد."
فقط "دو مرد" توانستند به سوی جزیره ی کوچک بی آب و علفی شنا کنند و "نجات یابند."
دو نجات یافته دیدند هیچ نمی توانند بکنند، با خود گفتند؛
"بهتر است از خدا کمک بخواهیم."
بنابراین دست به "دعا" شدند و برای این که ببینند دعای کدام بهتر "مستجاب" می شود به گوشه ای از جزیره رفتند...
"نخست،" از خدا "غذا" خواستند؛
فردا "مرد اول،" درختی یافت و "میوه ای" بر آن، آن را خورد.
اما "مرد دوم" چیزی برای خوردن نداشت.
هفته بعد، مرد اول از خدا "همسر و همدم" خواست، فردا کشتی دیگری غرق شد، "زنی" نجات یافت و به مرد رسید.
در سمت دیگر، مرد دوم هیچ کس را نداشت.
مرد اول از خدا "خانه، لباس و غذای بیشتری" خواست، فردا، به صورتی "معجزه آسا،" تمام چیزهایی که خواسته بود به او رسید.
مرد دوم هنوز هیچ نداشت.
دست آخر، مرد اول از خدا "کشتی" خواست تا او همسرش را با خود ببرد.
فردا کشتی ای آمد و در سمت او "لنگر" انداخت، مرد خواست به همراه همسرش از "جزیره" برود و مرد دوم را همانجا "رها" کند..!
پیش خود گفت:
مرد دیگر حتما "شایستگی" نعمت های الهی را ندارد، چرا که درخواستهای او پاسخ داده نشد، پس همینجا بماند بهتر است!
زمان حرکت کشتی، ندایی از او پرسید: «چرا همسفر خود را در جزیره رها می کنی؟»
مرد پاسخ داد: «این همه نعمت هایی که به دست آورده ام همه مال خودم است و خودم درخواست کرده ام. درخواست های همسفرم که پذیرفته نشد. پس چه بهتر که همینجا بماند.»
آن ندا گفت:
اشتباه می کنی!
تو مدیون او هستی...
هنگامی که تنها "خواسته او" را اجابت کردم، این "نعمات" به تو رسید...
مرد با تعجب پرسید:
«مگر او چه خواست که من باید مدیونش باشم؟»
* و آن ندا پاسخ داد:
«از من خواست که تمام دعاهای تو را مستجاب کنم!!..» *
نکته:
* شاید داشته هایمان را مدیون کسانی باشیم که برای خود هیچ نمی خواستند و فقط برای ما دعا می کردند...
ممکن است همه موفقیت و ثروت و هر چیز دیگر که داریم را...
"مدیون آن دو فرشته ای" باشیم که ما را بزرگ کردند... * (پدر و مادر)
▪️▪️🌷🌷🌷▪️▪️
✨🖤🥀🕯🕊یــادویــادبـــود امــوات🕊🕯🥀🖤✨
https://eitaa.com/joinchat/272367822Cfee8efbb10
✨﷽✨
✨🥀🕯🕊پنج شنبه که می شود
🍂ثانیه هایمان سخت بوی دلتنگی می دهد
🥀و عده ای از عزیزانمان
🍃آن طرف
🕯چشم به راه هدیه ای تا آرام بگیرند
💐با فاتحه و صلواتی هوایشان را داشته باشیم✨
✨⇝✿🕯°•°🍃🥀🍃°•°🕯✿⇜✨
✨🌺بِسْـمِ ٱلله الرحمن الرحیم🌺✨
✨💐بسته هدیه به مسافران آسمانی، شهدا، انبیا اموات بی وارث و بد وارث و غریب الوارث و.... 💐✨
✨ 🌺بسم الله الرحمن الرحیم 🌺✨
✨💐📿یک مرتبه سوره حمد✨
✨💐📿 سه مرتبه سوره توحید✨
✨💐📿 هفت کرتبه سوره قدر✨
✨💐📿 یک مرتبه آیة الکرسی✨
✨💐📿یک مرتبه زیارت اهل القبور✨
✨💐یک مرتبه دعا✨
✨🌿💐🕯🕊🌿💐🕯🕊💐🌿✨
✨🌺(سوره حمد)📿 ۱مرتبه🌺✨
✨🌺بسم الله الرحمن الرحيم(1)🌺✨
✨💐الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (2) الرَّحْمـنِ الرَّحِيمِ (3) مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ (4) إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ (5) اهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِيمَ (6) صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ (7)✨
✨🌿💐🕯🕊🌿💐🕯🕊💐🌿✨
✨🌺(سوره توحید)📿 ۳مرتبه🌺✨
✨🌺بسم الله الرحمن الرحيم🌺✨
✨💐قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ (1) اللَّهُ الصَّمَدُ (2) لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ (3) وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُواً أَحَدٌ (4)✨
✨🌿💐🕯🕊🌿💐🕯🕊💐🌿✨
✨🌺(سوره قدر)📿 ۷مرتبه🌺✨
✨🌺بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم🌺✨
✨💐إنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ﴿١﴾ وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ ﴿٢﴾ لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿٣﴾ تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ﴿٤﴾ سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿٥﴾✨
✨🌺آیت الکرسی📿۱مرتبه🌺✨
✨🌺بسم الله الرحمن الرحیم🌺✨
✨💐الله لا اله إ لاّ هوَ الحیُّ القیُّومُ لا تَا خذُهُ سِنَهٌ وَ لا نَومٌ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الأَرضِ مَن ذَا الَّذی یَشفَعُ عِندَهُ إلا بِإذنِهِ یَعلَمَ ما بَینَ أَیدِیهمِ وَ ما خَلفَهُم وَ لا یُحیطونَ بِشَی ءٍ مِن عِلمِهِ إلا بِما شاءَ وَسِعَ کُرسِیُّهُ السَّماواتِ و الأرض وَ لا یَؤدُهُ حِفظُهُما وَ هوَ العَلیُّ العَظیم لا إکراهَ فِی الدَّین قَد تَبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَیَّ فَمَن یَکفُر بِالطَّاغوتِ وَ یُؤمِن بِالله فَقَد استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی لاَنفِصامَ لَها و الله سَمِیعٌ عَلِیمٌ الله وَلِیُّ الَّذین آمَنوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلی النُّور وَ الُّذینَ کَفَروا أولیاؤُهُمُ الطَّاغوتُ یُخرِجُونَهُم مِنَ النُّور إِلَی الظُّلُماتِ أُولئِکَ أصحابُ النَّارِ هم فیها خالدون.✨
✨🌿💐🕯🕊🌿💐🕯🕊💐🌿✨
✨🌺زیارت اهل قبور 📿 ۱مرتبه🤲🏻🌺✨
✨🌺بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ🌺✨
✨💐اَلسَّلامُ عَلی اَهْلِ لا إِلهَ إلاَّ اللهُ مِنْ أَهْلِ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ یا أَهْلِ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ بِحَقِّ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ کَیْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ مِنْ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ یا لا إِلهَ إِلاّ اللهُ بِحَقِّ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ اِغْفِرْ لِمَنْ قالَ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ وَحْشُرْنا فی زُمْرَهِ مَنْ قالَ لا إِلهَ إِلاّ اللهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ علیٌّ وَلِیٌّ الله✨
✨🌿💐🕯🕊🌿💐🕯🕊💐🌿✨
✨🌺پنج شنبه و يادمسافران آسمانی:🕊🌺✨
✨💐اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ 📿 ۱مرتبه✨
✨🌿💐🕯🕊🌿💐🕯🕊💐🌿✨
✨🌺اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَّ آلِ مُحَمَّد🌺✨
💫📚حکایت ومطالب پندانه وحکیمانه📜💫
https://eitaa.com/joinchat/251396293C8e5d2dd667
✨#یک_حکایت_یک_پند📜✨
✨💎✍🏻مرد رباخوار و عیاشی بود که هرگاه گناه میکرد و به او میگفتند: گناه نکن! میگفت: خداوند أَرْحَمُ الرَّاحِمِين است، نترسید! او هرگز بندۀ خود را هر چقدر هم که بد باشد نمیسوزاند؛ من باورم نمیشود او از مادر مهربانتر است چگونه مرا بسوزاند در حالی که این همه در خلقت من زحمت کشیده است!
روزگار گذشت و سزای عمل این مرد رباخوار پسر جوانی شد که در معصیت خدا پدر را در جیب گذاشت و به ستوه آورد تا آنجا که پدر آرزوی مرگ پسر خویش میکرد. گفتند: واقعا آرزوی مرگش داری؟ گفت: والله کسی او را بکشد نه شکایت میکنم نه بر مردنش گریه خواهم کرد. گفتند: امکان ندارد پدری با این همه حب فرزند که زحمت بر او کشیده است حاضر به مرگ فرزندش باشد.
گفت: والله من حاضرم، چون مرا به ستوه آورده است و به هیچ صراط مستقیمی سربراه نمیشود. گفتند: پس بدان بنده هم اگر در معصیت خدا بسیار گستاخ شود، خداوند أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ از او به ستوه میآید و بر سوزاندن او هم راضی میشود.✨
✨📖 قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ (17 - عبس)
مرگ بر اين انسان، چقدر كافر و ناسپاس است؟✨
✨🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂✨
💫🌲🌾🌈🏡کلبه آرامش🌾🌲💫
https://eitaa.com/joinchat/366936261C4fe94f72c5
✨رمان_تنهایی📖✨
✨پارت⬅️ ۴۲✨
از خنده دل درد گرفته بودم و در حالی که اشکم میومد گفتم:به ما که حوری نمیدن دیوانه...غلمان
میدن..
نیاز همونطور که مات به روبرو خیره شده بود گفت:میدونم...همین الاانم یه غلمان با پورشه بهمون
دادن...آرش
بود...این دیگه اینجا چیکار میکرد....زل زده بود به من...آب دهنمو قورت دادمو و به نیاز گفتم:بکش خنده رو لبم خشک شد و تازه به ماشینی که شاخ به شاخمون ایستاده بود نگاه کردم...وای آرش
عقب ماشینو...
نیاز که هنوز مبهوت ماشین آرش بود گفت:هان؟؟؟!!
با آرنج زدم به پهلوشو گفتم:درد و هان...بکش کنار از سر راه....
نیاز چشمهاشو زد بهم و گفت:آهان...این ...این کلاژ ماشینت چرا سر جاش نیست...پیداش نمی
کنم...
-در حالی که سعی میکردم جلوی خنده امو بگیرم گفتم:ماشین دنده اتوماته دیوانه ...بکش کنار
دیگه...
به لاخره با هزارتا مسخره بازی ماشینو کشید عقب کنار دیوار...آرش اومد توخیابونو کنار دیوار پارک
کرد و پیاده شدو اومد طرفمون....کمربندمو باز کردمو پیاده شدم...نیاز هم به تقلید از من پیاده شد
و در حالی که داشت با چشمهاش آرشو میخورد گفت:غلمانمون بادی بیلدینگ کاره هیال؟!!
به زور جلوی خنده مو نگه داشتم و گفته:غلاف کن اون چشماتو ...چشم دراومده هیز..
به اجبار لبخندی زدمو و به آرش سلام دادم...جوابمو با لبخند داد و گفت:کجا با این عجله...
نیاز چپ چپ نگاهم کرد و گفت:شما همو می شناسین...
آرش خندید و گفت:هیال جان معرفی نمی کنین؟(ای کوفتو هیال جان...من کی جان تو شدم آخه
موضمار)
نیاز برگشت طرفمو با تعجب گفت:هیال جان؟؟!!
هول شده بودم ...گفتم:نیاز دوستم...
💫📚🔖قصه های قرآنی ودینی 🔖📚💫
https://eitaa.com/joinchat/1437925572C5f2253112c
✨#قصه کلاغ_خبر_چین📖✨
✨🌳در جنگلی بزرگ وزیبا ، حیوانات مهربان و مختلفی زندگی میکردند . یکی از این حیوانات کلاغ پُر سر و صدا و شلوغی بود که یک عادت زشت داشت و آن این بود که هر وقت ، کوچکترین اتفاقی در جنگل 🌳می افتاد و او متوجه می شد ، سریع پر می کشید به جنگل و شروع به قار قار می کرد و همه ی حیوانات را خبرمی کرد . هیچ کدام از حیوانات جنگل دل خوشی از کلاغ نداشتند .
آن ها دیگر از دست او خسته شده بودند تا این که یک روز کلاغ خبر چین وقتی کنار رودخانه نشسته بود و داشت آب می خورد ، صدایی شنید . . . فیش ، فیش . . . بعد ، نگاهی به اطرافش انداخت و ناگهان مار بزرگی🐍 را دید که سرش را از آب بیرون آورده است . فیش ، فیشِ . . . کلاغ از دیدن مار خیلی ترسید ، از شدت وحشت ، تمام پرهای روی سرش ریخت و پا به فرار گذاشت . کلاغ خبرچین ، همین طور پر زنان حرکت کرد تا بالاخره به لانه اش رسید . وقتی که به آینه نگاهی انداخت ، تازه فهمید که پرهای سرش ریخته است خیلی ناراحت شد و شرع به گریه کرد .
طوطی دانا با دیدن کلاغ که روی سرش را با پارچه پوشانده بود شروع کرد به خندیدن . کلاغ با دیدن خنده های طوطی سریع پارچه را از روی سرش برداشت . طوطی با دیدن سر بدون پر کلاغ باز هم شروع به خندیدن کرد وگفت : پرهای سرت کجا رفته ؟ پس این همه گریه به خاطر کله ی کچلت بود ؟
کلاغ ماجرای ترسش را برای طوطی بازگو کرد و طوطی هم با شنیدن حرف های کلاغ شروع به خندیدن کرد . کلاغ گفت : یعنی تو از ناراحتی من این قدر خوشحالی ؟
ادامه.....