به یک نگاهِ خدایی شهید خواهی شد
شهید اگر بشوی، روسپید خواهی شد🕊
#شهیدابراهیم_هادی🥀
#کانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃https://eitaa.com/joinchat/3291742651C520981fe7d
گروه شهید ابراهیم هادیhttps://eitaa.com/joinchat/128647445Ce167e7a2de
به سراغ آپارتمان اعلام شده رفتیم و بدون درگیری شخص مورد نظر رو دستگیرکردیم. وقتی میخواستیم از ساختمان خارج شویم جمعیت زیادی جمع شده بودن تا فرد مظنون رو مشاهده کنند. خیلی از آنها ساکنان همان ساختمان بودند.
ناگهان ابراهیم برگشت داخل آپارتمان و گفت: صبر کنید!
با تعجب پرسیدیم: چی شده؟!
چیزی نگفت فقط #چفیهای که به کمرش بسته بود رو باز کرد و به چهره مرد بازداشت شده بست. پرسیدم:"ابرام چیکار میکنی !؟
با آرامش خاصی جواب داد: "ما بر اساس یه تماس و یه خبر، این آقا رو بازداشت کردیم. اگه آنچه که گفتن درست نباشه، آبروی این آقا رو بردیم و دیگه نمیتونه اینجا زندگی بکنه. همه مردم هم به چهره یک متهم به او نگاه میکنند. اما این طوری کسی اون رو نمیشناسه. اگر فردا هم آزاد بشه مشکلی پیش نمییاد".
وقتی از ساختمان خارج شدیم کسی مظنون مورد نظر را نشناخت و من به دقت نظر ابراهیم فکر میکردم که چقدر آبرو و شخصیت انسانها در نظرش مهم بود.
سلام بر ابراهیم
┄┅┅❅❁❅┅┅🖤
https://eitaa.com/joinchat/128647445Ce167e7a2de
❁═══┅┄
《 گروه شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم 🖤👆》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاشقان شهدا استوری کنند بویژه ارادتمندان ابراهیم هادیhttps://eitaa.com/joinchat/3291742651C520981fe7d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی حسین نمیگذره روز شبم...🖤
#امام_حسینhttps://eitaa.com/joinchat/3291742651C520981fe7d
#تاثیر_کلام
در حال زدن حکم انفصال از خدمت رئیس یکی از فدراسیون ها ،به خواهر حضور با قیافه زننده در محل کار و برخورد نامناسب با کارمندان مخصوصا خانم ها
به علاوه داشتن مواضع ضد انقلابی، با خانمی بد حجاب، بودم.
ابراهیم از من خواست گزارش را ببیند
بعد پرسید:خودت با آقا صحبت کردی؟
گفتم: نه .
جواب داد:مگه نشنیدی :فقط انسان دروغگو،هر چه که می شنود تأیید می کند!
عصر آن روز به در خانه شان رفتیم.ابراهیم حدود یک ساعت مشغول صحبت بود. او از هر موردی برایش مثال زد.
میگفت: ببین دوست عزیز، همسر شما برای خود شماست نه برای نمایش دادن آن به دیگران .میدانی چقدر از جوانان مردم با دیدن همسر بیحجاب شما به گناه میافتند.
یا اینکه وقتی شما مسئول کارمندها در اداره هستی، نباید حرفهای زشت یا شوخیهای نامربوط ،آن هم با کارمند زن داشته باشی.
حکم انفصال از خدمت را به او نشان داد و سپس آن را پاره کرد و گفت به حرفهای من فکر کن!
در راه برگشت به ابراهیم گفتم: خیلی خوب حرف زدی ،روی من هم تاثیر داشت.
ابراهیم گفت ای بابا ما چه کارهایم ،فقط خدا همه اینها را خدا به زبانم انداخت انشاالله که تاثیرگذار باشد.
بعد ادامه داد: مطمئن باش چیزی مثل برخورد خوب روی آدمها تاثیر ندارد .
مگر نخواندهای خدا در قرآن به پیامبرش میفرماید :اگر اخلاقت تند و خشن بود، همه از اطرافت میرفتند .پس لااقل باید این رفتار پیامبر را یاد بگیریم.
کتاب:سلام بر ابراهیم ۱
راوی :مهدی فریدوند
🎐 نشر دهید و همراه ما باشید
سرباز #امام_زمان(عج) باشید
🕊https://eitaa.com/joinchat/128647445Ce167e7a2de
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ شَهَادَةً فِي سَبِيلِك:
🌷ای شهید🌷
خودم آگاهم به حال خودم...
آگاهم به دلم...
و به گناهانم ...
که هی مرا دور میکنند از تو...
اما میشود آیا
تو برای دلم کاری کنی ؟؟؟
ای شهید برایم دعا کن که محتاج دعایت هستم .😔
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
#اربعین
┄┅┅❅❁❅┅┅🖤
https://eitaa.com/joinchat/128647445Ce167e7a2de
❁═══┅┄
《 گروه شهید ابراهیم هادی رفیق شهیدم 🖤👆》
آنان که عاشقند به دنبال دلبرند...
#رفیق_شهیدمhttps://eitaa.com/joinchat/128647445Ce167e7a2de
#راه_خدا
یک نوجوانان به ظاهر زیبا وارد باشگاه ابومسلم شد و ورزشکاران راتماشا میکرد. ابراهیم کار داشت و زودتر از بقیه بیرون رفت.
همزمان دو سه نفر از جماعت اهل فساد، به سراغ این نوجوان آمده و ضمن طرح رفاقت، او را با خودشان بردند!
من که این قضیه برایم مشکوک بود به دنبال ابراهیم رفتم و قضیه را گفتم. ابراهیم بلافاصله دوچرخه یکی از دوستان را گرفت و سریع به سمت آنها رفت.
حوالی میدان آیت الله سعیدی آنها را دید و با یک فریاد، آنها را متوقف کرد بعد آن نوجوان را از آنها جدا کرد و به سوی منزلش فرستاد.آن سه نفر را هم حسابی تهدید نمود.
ابراهیم فردای آن روز از من تشکر کرد و گفت :«خدا کمک کرد تا بدن من قوی شود. ورزش و بدن قوی اینجا به درد میخورد. اگر آنها از قدرت بدنی من نمیترسیدند، هرگز آن نوجوان را رها نمیکردند.»
کتاب:سلام بر ابراهیم ۲
راوی:مهدی حسن قمی
🎐 نشر دهید و همراه ما باشید
سرباز #امام_زمان(عج) باشیدhttps://eitaa.com/joinchat/128647445Ce167e7a2de
#مهربان
قلب رئوف ابراهیم، بزرگترین نعمتی بود که خدا به این بندهاش داده بود.
یک بار در دوران مجروحیت ابراهیم به دیدنش رفتم. یکی از علما هم آنجا بود. ابراهیم از خاطرات جبهه میگفت .یادم هست که گفت:« در یکی از عملیاتها در نیمه شب به سمت دشمن رفتم. از لابهلای بوتهها و درختها حسابی به دشمن نزدیک شدم.
یک سرباز عراقی روبرویم بود. یکباره در مقابلش ظاهر شدم. کس دیگری نبود. دستم را مشت کردم و با خودم گفتم: با یک مشت او را میکشم.
اما تا در مقابلش قرار گرفتم، یک بار دلم برایش سوخت. اسلحه روی دوشش بود و فکر نمیکرد اینقدر به او نزدیک شده باشم.
چهرهاش اینقدر مظلومانه بود که دلم برایش سوخت. او سربازی بود که به زور به جنگ آورده بودند. به جای زدن، او را در آغوش گرفتم. بدنش مثل بید میلرزید. دستش را گرفتم و با خودم به عقب آوردم.
بعد او را تحویل یکی از رفقا دادم تا به عقب منتقل شود و خودم برای ادامه عملیات جلو رفتم...»
کتاب:سلام بر ابراهیم ۲
🎐 نشر دهید و همراه ما باشید
سرباز #امام_زمان(عج) باشید
🕊https://eitaa.com/joinchat/128647445Ce167e7a2de
#سیره_عملی
ابراهیم با افراد مختلف و در مشاغل مختلف دوست میشد. با افرادی که کوچکتر یا بزرگتر از خودش بودند خیلی سریع رفیق میشد. ما در محل افراد فاسق داشتیم که به راحتی از کارهای زشت خود حرف میزدند، ابراهیم خیلی راحت با آنها رفیق میشد. البته تمام این ارتباط گرفتنها هدفمند بود. ابراهیم از تمام کارهایش هدف داشت، هدف او هم فقط هدایت افراد به سوی خدا بود.
گاهی وقتها میدیدم که پسر بچه دبستانی، با دوچرخهاش به جلوی منزل ابراهیم آمده و ساعتها با او مشغول صحبت است! او مشکلاتی در خانواده داشت و ابراهیم را امین خود میدانست. ابراهیم به اعتماد او پاسخ مثبت میداد و ساعتها برایش حرف میزد تا مشکلش برطرف شود.
کتاب:سلام بر ابراهیم ۲
راوی:حجت الاسلام دکتر سید محسن میری
🎐 نشر دهید و همراه ما باشید
سرباز #امام_زمان(عج) باشید
🕊https://eitaa.com/joinchat/3291742651C520981fe7d
#الگو
رفاقت ما با تمام بچههای آن دوران، سر و کله زدن و بازی و خنده بود.مثلاً چند نفر دور هم جمع میشدند و کلاه یک کارگری که از آنجا رد میشد را برمیداشتند و برای هم پرت میکردند و مردم آزاری میکردند.
اما رفاقت با ابراهیم الگو گرفتن و یادگیری کارهای خوب بود.
من موهای زیبایی داشتم. مرتب به آنها میرسیدم و مدل و... درست میکردم. خیلیها حسرت موها و تیپ ظاهری من را داشتند. ابراهیم نیز خیلی زیبا بود اما... یک بار که پیش هم نشسته بودیم، دوباره حرف از مدل موهای من شد.ابراهیم جملهای گفت که فراموش نمیکنم:«نعمتی که خدا به تو داده را به رخ دیگران نکش.» ابراهیم این را گفت و رفت.
کتاب:سلام بر ابراهیم ۲
🎐 نشر دهید و همراه ما باشید
سرباز #امام_زمان(عج) باشید
🕊https://eitaa.com/joinchat/128647445Ce167e7a2de
#سیره_عملی
در میان جوانان و نوجوانان، خودنمایی کردن یکی از ویژگیهاست. یعنی جوانان دوست دارند در مقابل دیگران جلب توجه کنند، وقتی کمی بزرگتر میشوند دوست دارند شغل خوب و شاید کار مدیریتی داشته باشند. این طبیعت بسیاری از مردم است.
ابراهیم از جلوه کردن در مقابل دیگران بیزار بود. حتی کاری میکرد که اصلاً دیده نشود! پس از پیروزی انقلاب به ابراهیم پیشنهاد شد کار مدیریتی قبول کند اما او نپذیرفت. یادم هست ابراهیم از همان زمان، یعنی از قبل از انقلاب عاشق گمنامی بود. دوست داشت بدون سر و صدا کار انجام دهد. او کشتیگیر مطرحی بود. اما هیچگاه دنبال قهرمانی و تیم ملی و... نرفت. عظمت او به همین دلیل بود که دنبال مقام و مطرح کردن خودش نبود.
کتاب: سلام بر ابراهیم ۲
راوی: حجت الاسلام و المسلمین سید محسن میری
🎐 نشر دهید و همراه ما باشید
سرباز #امام_زمان(عج) باشیدhttps://eitaa.com/joinchat/128647445Ce167e7a2de