📣📣 #اطلاع_رسانی
♻️ #سلـسلـه_جـلسـات_شـرح_نهـج_البـلاغـه
👈👈جـلسه دهـمـ....
🔰سلسله جلسات شرح و تفسیر نهج البلاغه (خـطبه قـاصعه "خطبه ۱۹۲") برگزار می شود.
🎙«سخـنران»:
حـجـت الاسـلام و المسـلمیـن #امیـن_نیـا
📆 «زمـان»:
چـهارشنبه ۲۳/آذرماه
⏰ساعـت: ۷ الی ۷:۴۵صبح
🕌 «مکان»:
حـرم مطهر رضوی، صحـن جـمهوری اسلامی،
مدرسه علمیه دو درب (دارالقرآن الکریم)
┄•┅┅┅•••✺💠✺•••┅┅┅•┄
✔️واحد فرهنگی-تبلیغی
مدرسه علمیه مسجد گوهرشاد
╭•┅•🔸─────────•┅•╮
eitaa.com/joinchat/3427532879Ce0f541407b
╰•┅•─────────🔹•┅•╯
🤲اَللّٰهُـــــــمَّ عَجِّـــــــلْ لِوَلِیِّــــــڪ َالفَـــــرَجْ🌤
حذف موریانهوار مطالب دینی در کتب درسی‼️
در کتاب درسی ادبیات پایه هفتم، در یک متن دو بار عبارت: نماز خواندم؛ وجود داشت؛ در #چاپ_جدید هر دوی این عبارات حذف شده است!
چه دلیلی داشته که از وسط متن فقط همین عبارت حذف شود؟!
📝 تفصیل ماجرا از زبان دبیر کلاس هفتم:
امروز طبق روال همیشگی سر کلاس درس ادبیات پایه هفتم از دانشآموزان خواستم تا از روی درس سفرنامه اصفهان بخوانند و همزمان به کتاب خودم نگاه میکردم تا کلمات دشوار را برایشان معنا کنم.
داستان در مورد قصه سفر کردن مجید به اصفهان بود چند خطی که دانش آموز خواند و به این جمله رسید بیبی وقت نماز صبح بیدارم کرد برایم بار و بندیل بست من هم بیکار ننشستم (با تعجب به دانشآموز و کتابم نگاه کردم که چرا دانشآموز جمله "من هم نماز خواندم" را نخواند!!)
چیزی نگفتم و ادامه داد. بعد از چند دقیقه باز به این جمله رسید: "ظهر شد. صدای اذان آمد". منتظر ماندم ببینم بعد از این جمله دانشآموز چه میخواند و در کمال ناباوری دیدم که گفت: "کار اکبرآقا تمام شد" ( در حالی که در کتاب من نوشته بود: "من هم وضو گرفتم و نماز خواندم")
با تعجب بلند شدم و نگاهی به کتاب دانشآموزان انداختم دیدم که در هر دو صفحه، جمله نماز خواندن مجید حذف شده است!!
در واقع کتاب اینگونه القا میکند که میشود بیبی نماز بخواند و ما هم به کار دیگری غیر از نماز خواندن مشغول باشیم.
می شود صدای اذان را شنید و نماز نخواند.
امیدواریم آقای رئیسی و وزارت آموزش و پرورش هرچه سریعتر اصلاح کنند.
نامردها طوری #شهید را غریبانه زدند که بعد از ۲۲ روز که به #شهادت رسیده، هنوز خون تازه بر لبهای مبارکش جاریست...
به حرمت ثارالله انتقام سختی از وحوش اغتشاشگر و حامیانشان خواهیم گرفت ان شاءالله...
✍🏻سید علیرضا آلداود
#شهید_حسن_مختارزاده
#شهید_امنیت
نگهبان درب فرودگاه اهواز از ورود او به داخل ممانعت کرد، او بدون اهانت به نگهبان.
برگشت و در آن گرمای سوزان حدود نیم ساعت روی جدول نشست.
به بنده حقیر - مسؤل وقت فرودگاه- اطلاع دادند دم درب مهمان داری.
رفتم و با کمال تعجب شهید عباس بابایی را دیدم که راحت روی زمین نشسته. پس از سلام عرض کردم جناب بابایی چرا تو این گرما اینجا نشستی.؟
خیلی آرام و متواضع پاسخ داد.
این نگهبان بنده خدا گفت هواپیما روی باند است. و شما نمی توانی وارد شوی. منهم منتظر ماندم. مانع پرواز نشوم.
در صورتیکه شهید بابایی فرمانده معاون عملیات وقت نهاجا بودند.
نه به نگهبان اهانت کرد.
و نه خواستار تنبیه او. بلکه از من خواست که نگهبان را مورد تشویق قرار دهم.
#شهید_عباس_بابایی