eitaa logo
کانون همسران طلاب مدرسه علمیه مسجد گوهرشاد
41 دنبال‌کننده
9هزار عکس
2هزار ویدیو
413 فایل
{{ بِـسْـــمِ الله الـرَّحْـمَٰـنِ الـرَّحِـیــم }} کانون وابسته به واحد فرهنگی-تبلیغی مدرسه علمیه مسجد گوهرشاد بوده و زیر نظر آن فعالیت می کند. {{ اَللَّهُمَّ‌ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجْ }} آیدی ادمین کانال)): 🆔 @Z535774
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹شهیدان بر《خوان قرآن》 💠🔸خاطرات قرآنی شهدا🔸💠 💢حالت خوف...🔰 ⏪ یک روز وقتی حاجی واعظی به تفسیر آیه «خذوه فغلوه ، ثمَّ الجحیم صلوه» ( بگیرید و به زنجیر بکشید، سپس به جهنم اندازید) رسید، مجلس از دستش خارج شد . هم خودش، هم بچه‌ها چنان داد و فریادی راه انداخته بودند که بیا و ببین! هیچوقت حال خوفی را که بعد از آن روز داشتم، فراموش نمی‌کنم. تا مدت‌ها با خودم زمزمه می‌کردم «خذوه...» و از خوف خدا می‌لرزیدم! همان شب بعد از شام علی شیبانی را دیدم که در محوطه راه می‌رفت و زمزمه می‌کرد و اشک می‌ریخت. شادکام هم سر سفره به گوشه‌ای خیره می‌ماند و بعد یواشکی اشک خود را پاک می‌کرد . در نمازها لحظه‌ای صدای گریه قطع نمی‌شد. شروع گریه هم از آیه «ایّاک نعبد و ایّاک نستعین» بود. اولین کسی که می‌زد زیر گریه «علی تشکری»بود؛ بعد «سید هاشم سادات» و بعد «محمدرضا رنجبر» معاون گروه ما؛ البته این ترتیب همیشه رعایت نمی‌شد! یک روز، در نماز جماعت بین صدای ناله و گریه بچه‌ها، اتفاقی افتاد که تا مدت‌ها بچه‌ها دست گرفته بودند. یکی از بچه‌ها وسط گریه با صدای بلند ناله کرد و گفت: «ای خدا !» بعد از نماز، همه نگاه‌ها برگشت سمت او که در وسط قنوت گفته بود «ای خدا » تا مدت‌ها هر وقت که او را از دور می‌دیدیم داد می‌زدیم: «چطوری ای خدا !» طرف هم می‌گفت: «چه غلطی کردیم ها!» بابا ولم کنید. «با خدا بودم با شما که نبودم!» 🌹🥀 •┈┈••••🔹••🌹🥀🌹••🔹••••┈┈• ☑️واحد فرهنگی-تبلیغی مدرسه علمیه مسجد گوهرشاد 🤲اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ‌ لِوَلِیِّڪ َ‌الفَرَجْ🌤