@بسم الله الرحمن الرحیم@
(بیاد سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی
دراولین سالگردش)
##خاطرات با فرمانده دلها(قسمت اول)،
@یگان ویژه 25 کربلا، پس ازاجرای سلسله عملیاتهای نصر (محرم) درابان، اذر، دی ماه 94،که باحماسه سازی شهدای عظیم الشانی همچون :
محرمعلی مرادخانی
محمد شالیکار
عبدالرحیم فیروزآبادی
روح الله صحرایی
مصطفی شیخ الاسلامی
اسماعیل خانزاده
وجانباز ی وایثارگری سایر رزمندگان یگان بوقوع پیوست رقم خورده بود.
#درآخرین روزهای حضور رزمندگان مازندران قهرمان درجنوب غربی حلب سوریه،
#تلفن همراه ام بصدادرامد.
خدا این کیه که با ماکارداره؟
ارتباط برقرارشد بفرمایید!!!!
...... :الو، من....... هستم، خداقوت،
ماان شا الله باحاجی، موقع نماز ظهر وعصر پهلوی شما هستیم،
....... :#خوب توفیقی برای ماست
......... :حاجی، دوست داره رزمندگان لشکر کربلا را ملاقات وازشون تشکر کنه.
...... :به امید خدا، درخدمتیم. بی صبرانه منتظریم.
@ساعت 12ظهر بوقت سوریه بود.
رزمندگان درساختمان گردان امام سجاد علیه السلام تجمع کردند ومنتظر اقامه نماز وسپس دیدار با فرمانده دلها بودند.
نیم ساعت بعد از اذان ظهر، منتظرحاج قاسم عزیز ماندیم تامهمان ویا میزبان اصلی برسه، ولی تاخیر صورت گرفت.
#با مشورت حاج آقا فرخی (امام جماعت یگان،) نماز ظهر وعصر راخوندیم،
با پایان نماز عصر سرداردلها وارد ساختمان فوق شدند.
ایستادیم وعرض ادب واحترام دوستانه انجام گرفت.
@حاج قاسم عزیز، سوال کرد که نماز ظهروعصر راخوندین؟
...... :گفتم ، بله حاج آقا، شما تاخیرداشتید نماز ظهروعصر راخواندیم،
#گفت که، اجازه بدید نمازظهروعصر رابخونم.
گفت، یکی پیشنماز بشه تانماز رابه جماعت بخوانیم.
@به حاج آقا فرخی اشاره کردم که بیایید دوباره نماز ظهروعصر رابخوانید،
#حاج آقا فرخی گفتند که من نمازم راخوندم، شما خودتون بخوانید.
...... :به سردار دلها گفتم که حاج آقا، خودتون پیشنماز بشین تاماهم فیض ببریم.
@سرداردلها، بدون معطلی جلو صف ایستاد ماتوفیق یافتیم نماز جماعت راپشت سر اوبخوانیم، بنظرم، ان نمازجماعت، پشت سر، فرمانده دلها،صفاولذت بیشتری داشت.
آرامش،خاصی برروح وروان ما حاکم شده بود.
#درصف نماز جماعت آنروز، دوست ویارهمیشگی اش،شهید پورجعغری، وشهیدان:
رحیم کابلی، حسین مشتاقی، سید رضا طاهر، رضاحاجی زاده، و........ بودند.
شهید حسن رجایی فرمجروح شده ودربیمارستان حلب و شهید محمود رادمهر، و..... درمیدان نبرد بودند.
@پس ازنماز، سرداردلها دروسط رزمندگان لشکر کربلا نشست وبادستش اشاره کرد که همه بنشینید.
همه نشستند، داخل ساختمان جای برای نشستن همه رزمندگان نبود لذا عده ای دربیرون ساختمان ایستاده بودند
عده ای هم نگهبان محوطه بودن تاخطر وتهدیدی بوجود نیاید.
عده ای مثل شهید محمود رادمهر، دیده بانان، نیروهای تخصصی ادوات، اماد، مخابرات، و.... مشغول پیگیری امورات جاری بودند.
همه بگوش بودند تابی صبرانه، سخنان سردار دلها رابشنوند.
ادامه دارد
(انصار الولایه)
#شهید_مدافع_حرم_سعید_کمالے 🕊🌺
#خان_طومان #شهادت۹۵/۲/۱۶
#مادرش_میگفت
هنوز #مدرسه نمیرفت که تو مسجد شنید که حاج آقا رومنبر گفته آدم خوبه #دائم الوضو باشه. تو خونه روزی سه بار وضو میگرفت ومیگفت " آدم خوبه #دائم_الوضو باشه" از بچه گی #فوری کارهای #خوب رو یاد میگرفت و انجام میداد.
#پدرش_میگفت:
بارها تو موضوعات مختلف به ما میگفت :که ماباید طوری زندگی کنیم که زمینه ساز #ظهور آقا امام زمان باشیم.
#زن و #زندگیمون و #مهمونیهامون. حتی لباس پوشیدنمون..
اصلا ورد زبانش بود که زمینه ساز ظهور باشیم.
در همین راستا #عروسی خودشو همزمان باسفر #حجش برگذار کرد. جشن با ولیمه حج یکی شد.....
آره حاج سعید ما همیشه دوست داشت جزء زمینه سازان ظهور باشه... این شد که علیرغم اینکه شغلش ستادی بود ،یکسال دوندگی و تلاش کرد تا اسمش رو واسه مدافعین حرم بنویسند.
با همه سختگیریها موفق شد و به آرزوی خودش رسید...💔
@Modafeaneharaam