#بسم رب الشهدا و الصدیقین #
@حکایت عاشورایی نبرد خان طومان سال ٩۵ه، ش @
(قسمت چهار دهم، قریب الوقوع شدن هجوم سوم دشمنان تکفیری به خان طومان).
#روز پانزدهم اردیبهشت بود که درشرایط آتش بس، اقدامات دشمنان شامل جابجایی تانگ هاونفربرهاونیروهای انسانی ازجبهه های اطراف به حوالی جبهه خان طومان شدت بیشتری گرفت.
#گرارشات لحظه به لحظه به قرارگاه های مافوق ارسال میشد.
مدام درخواست اجرای بمباران هوایی برروی تجمعات دشمن میشد.
##اما حکایت یگان ویژه ٢۵کربلا درآن میدان، تنهایی، مظلومیت، غریبی، صف آرایی بیش از دوهزار نفر تکفیری سفیانی با مردانی بود که آمده بودند کربلا وعاشورای دیگری رابا خون خود بنمایش بگذارند.
تفاوت این عاشورا باعاشوراهای دیگر، درناکام سازی دشمنان تکفیری دررسیدن به نتیجه ظاهریشان بود.
@دشمنان باتمام توان آماده شدند.
رزمندگان اسلام هم به اندازه مقدراتشان اماده بودند.
@دشمنان عربده های شیطانی سرمیدادند
رزمندگان اسلام فریاد لبیک یا زینب، لبیک یا حسین، کلناعباسک یازینب سرمیدادند.
@دشمنان تکفیری، اموی، مروانی، عثمانی، وهابی، امریکایی، یهودی و.... بودند.
#رزمندگان اسلام، شیعه ناب امام علی علیه السلام واولاد طاهرینش بودند.
سازمان رزم یگان ویژه ٢۵کربلا، گردانهای عمار، حمزه، یاسر، مالک، ناصرین، ابوالفضل العباس، محمول، ادوات، ضدزره، تک تیراندازان، مهندسی، تخریب، بهداری، ا، ط، عملیات، اماد و پشتیبانی، نصر، محورها، نیروی انسانی و....... همگی مهیای نبرد شدند.
##روز پانزدهم، روز آمادگیهای فیزیکی و غیر فیزیکی، وشب شانزدهم، شب رازونیازهای حماسه سازان خان طومان (شهدا، جانبازان، رزمندگان اسلام) شد.
#عدهای می دانستند که امشب، شب آخرشان هست وفردا روز هجرت ازعالم ناسوت به عوالم ملکوت، جبروت، لاهوت خواهدبود.
##عده ای، سازوکار نبرد سنگین بادشمنان را جهادگونه فراهم می کردند.
##ان شب باشمارش ستارگان آسمان خان طومان که به شهدا چشمک میزدند سپری گشت.
همه به انتظار صبح عاشورایی خان طومان، آماده باش ومهیای نبرد بودند.
ادامه دارد
(انصار الولایه)