@بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان@
#مجموعه خاطرات بسیجی ولایت #
#توفیق دیداری را چندروزبعداز برگشت از کربلای خان طومان ٩۵ه ش باخانواده معظم شهید مدافع حرم حسین مشتاقی نصیبم شده بود.
درمنزل شان، پدر ومادر گرانقدرشهید بودند.
پس از شرح ماجرای حماسه شهیدان بویژه شهید حسین مشتاقی در خونه زرد خان طومان،
#مادر شهید باصبر وبردباری که داشت روح به بنده حقیر کرد و گفت :
من پیکر حسین جانم را میخواهم.
#سرم راپایین انداختم ودردرونم غوغایی بودکه چگونه پاسخ این مادر عزیز رابدهم.
با شرمتدگی وآرامش به مادر وپدر گرانقدر شهید گفتم که شرایط نبرد اینگونه بود وپیکرهای برجامانده صحنه فقط ازراه تبادل پیکرها ویا تصرف مجدد ان منطقه شدنی هست.
فعلا منتظر پیکرهای شهیدان نباشید.
#مادرمعززشهید مجددا تکرار کرد و گفت من پیکر فرزندم رامیخواهم.
تمام دنیا بسرم خراب شده بود وارزو میکردم که توفیق شهادت همراه شهیدان راداشتم که اینطور شرمنده نمیشدم.
لز طرفی هم خدارو شکرگذاربودم این شرمندگی هم درجه ای ازصبر دراین راه پر ماجراست
#مجددا رو به مادرشهید کردم و گفتم مادر گرامی فقط یک راه وجود دارد که امانتی عزیز شما بیاد وانهم از حضرت زینب کبری س) بخواهید که فقط کاران بزرگ بانوی جهان اسلام وعنایت امام عصر(عج) میباشد.
#اشک درچشمان همه مان حلقه زده بود ویقینا دل شکسته پدر ومادر دران نوربیشتر خدابود.
آنجا بودکه دعاهای مادر وپدرشهید ودرخواست ازخدای مهربان، بانگاه امیدوار بیان شد وپاسخ داده شد.
#اصلا باورش برایمان خیلی سخت بودکه به این زودیها پیکرها برگردند.
ولی بلطف خدای مهربان وعنایت بزرگ بانوی عالم خلقت حضرت زینب کبری س) وعنایت خاصه امام مهدی(ع)، پیکرهای شهیدان سیدرضا طاهر و حسین مشتاقی دویارخان طومانی لشگر عملیاتی ٢۵کربلا لین یکماه وچهل وپنج روز رجعت نمودند.
وان امانت هادراغوش خانواده های معزز شهیدان جای گرفتند.
روحشان شاد و راهشان پررهرو باد.
(انصار الولایه)
@بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان@
#مجموعه خاطرات بسیجی ولایت #
#توفیق دیدار خانواده معظم شهید مدافع حرم حسن رجایی فر درمنزل پدرشهید درروستای کامیکلاه بابل نصیبمون شده بود.
#انقدر صفا وعشق وآرامش دردرون دلهای خدایی این پدر ومادر باصفا بودکه شرمنده شده بودیم.
پدرشهید، خودش رزمنده دوران دفاع مقدس بود وهزاران خاطره از ان روزهای حماسه وایثارداشت
فرزندانی را تربیت کرده بودکه همگی سربازان امام خمینی وامام خامنه ای بوده و هستند
#از فرزندشهیدش گفت که او ازطفولیت سربازی امام را درخوابهای صادقه اش دیده بود ووقتی که به سن سربازی رسید هم خدمت کرد وهم لباس سبزپاسداری رابرای دفاع از انقلاب اسلامی برتن کرد.
#عاشق ولایت وامامت بود وبسیار درترببت وشکوفایی نوجوانان و جوانان محل تلاش میکرد.
دارالقرانی ساخت وبرای بچه ها کلاسهای آموزشی قرآن رادایرمیکرد.
#پدرشهید ادامه داد ومیگفت:
دراخرین مرحله قبل از ماموریت به سوریه باهم به دارالقرآن آمدیم وسفارشاتی داشت.
برایش خیلی سخت بود.
سرش راپایین انداخت و گفت پدرم، این نقطه دارالقرآن محل دفن وقبرم باشه.
#به حسن اقا گفتم دادا، چی میگی؟
شرم کرد بخاطردلم گفت بابا هروقت شهید شدم متواینجا دفن کنید.
البته، چون خودم رزمتده بودم دلی قوی داشتم واز جهاد وشهادت فرزندانم لذت میبردم.
#لذا پس از اعزام وحماسه کربلای خان طومان ٩۵ه ش، پسرم شهید شد وپس از سالها پیکرش برگشت وما برحسب سفارش ووصیتش اورادردارالقران خاکسپاری کردیم.
افتخارمیکنم که فررندم حسن اقا که خواب سربازی امام رادیده بود وپاسدارامام خامنه ای عزیز شده بود،
جانثارراه ولایت وامامت شد وفدای راه امام حسین علیه السلام ومدافع حرم وحریم اهل بیت علیهم السلام شد وبه مقام عندربهم یرزقون رسبد.
#مادرمحضر پدر ومادر وخانواده معظم شهید درسها اموختیم وازمحضرشون مرخص شده و
نثارشادی روحش سلام الهی راتقدیم نمودیم.
روحش شاد و راهش پررهرو باد.
(انصار الولایه)