و چه زیبا #نامت تا ابد #جاودانه شد... 🌸✨ #برادر_شهیدم🍃🪴 #شَھیدمُحَمَدتَقے‌سالخُوردِه🕊 @mohammadtaghisalkhordeh

هفت‌سال‌گذشت، هنوز داغت‌میسوزاند ما را ... 💔شهادتت مبارک ، فرمانده ... شهادت : ۱۶ / ۲ / ۱۳۹۵ خان‌طومان ✓هدیه‌به‌روح‌مطهر‌شهید‌صلوات؛ الّلهمّ‌صلّ‌علی‌محمّدوآل‌محمّدوعجّل‌فرجَهم 💌 رسانه رسمی شھیـد محمـود رادمھـر ; [ @shahidradmehr_ir ]

بسم رب الشهداء والصدیقین کربلای خانطومان بهار،جلوه گاه قدرت پروردگار خود را نمایان کرده و روح دوباره در کالبد بی جان و افسرده دمیده بود. صدای تیک تاک و حرکت عقربه ها در پی هم ساعت ده شب ۱۴ فروردین ۱۳۹۵ را نشان می داد. آنها سیزده نفر بودند در خانه هایشان. یکی روی سجاده اش در حال راز و نیاز، آن دیگری در کنار پدر و مادرش در حال گپ و گفت، یکی هم در حال خواباندن فرزندان دوقلویش، بعضی هم به خواب رفته بودند و کسی هم بودکه صفحات گوشی را یکی یکی بالاو پایین می کردتا یک خبر از آن جا داشته باشد و بقیه هم .... زنگ موبایل ها به صدا درآمد. سردار بود به یک احوالپرسی ساده بسنده کرد و گفت :"ساعت یک بامداد در محل کار حاضر شوید برای یک ماموریت ". باز هم تکرار این لحظه هاونگاه نگران خانواده ها . آه سردی که از عمق دلشان بر می خواست و اشک هایی که دانه دانه از روی گونه هایشان سُر می خورد و لبهایشان را خیس می کرد. برای آخرین بار آغوش برای هم گشودندوعطر نفسهایشان رابرای همیشه برای هم جا گذاشتند. با شمارش معکوس برای خداحافظی همیشگی آماده شدند. از زیر قرآن ردشان کردند. با همون پاکی ،صداقت و دین داری که در تمام عمر ،الفبای آن را در زندگی پیاده کرده بودندو بالبخند زیبا و اشک شوق دستی برای هم تکان دادند وبرای همیشه از نظرها غایب شدند. وقتی محسن(برادرم)از همکاران ودوستانش تعریف می کرد به پهنای صورت اشک می ریخت وهای های گریه می کردوبعد ادامه داد؛ ۱۵ فروردین یگان صابرین از لشکر ۲۵ کربلای مازندران راهی دیار شام شدند؛برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) و دفاع از مردم مظلوم سوریه. به منطقه خانطومان رسیدند. جاده خانطومان کمربندی هشت کیلومتری داشت که از این راه داعش اهداف استراتژیک خود را فراهم می کرد. نفت به ترکیه می داد و در عوض سلاح تهیه می کرد . نیروهای ایرانی تنها نبودندبلکه از کشورهای عراق ،لبنان و افغانستان هم در آن جا حضور داشتند. آرپی جی زن، دیده بان ،تک تیرانداز وتکاور و...هر کدام جانفشانی خود را در معرکه نشان می دادند. در مقابل آن ها روسیه و ترکیه با همکاری عربستان و آمریکا، سوریه را زیر آتش خشم خود گرفته بودند. صدای محمود رادمهراولین صدایی بود که از بیسیم به گوش می رسید. باصدای او بچه ها آرامش می گرفتند. او جهاد را دروازه مومن وشهادت را برای هم رزمانش عروسی مومن تعریف کرده بود. خلاصه همه جا دود بود و خاک وآتش. صدای شلیک خمپاره که سر به فلک می کشید وجب به وجب زمین سوریه را دریده بود. دیگر دشمن از کلاش و تیرباراستفاده نمی کرد. ازتوپ ۲۳ که مخصوص هواپیماست وکرنت که مخصوص تانک بودبرای آدم هاوخاک سوریه استفاده می کرد. روزها می گذشت و آتش خشم دشمن زیاد و زیادتر می شدوتعداد نیروهایشان بیشتر و بیشتر. جنگ سخت ونفس گیری بود. نیروهای ما کلی از دشمنان را به درک واصل کردندواز طرف ماهم عده‌ای زخمی و بقیه عقب نشینی را آغاز کردندولی یگان صابرین همچنان در صحنه نبردحاضربودند. آرپیچی های ما به تانکشان نمی خورد چون جنس بدن تانکشان سُر بودو از آن رد می شد. در آخردویست نفر بودند در مقابل دو هزار نفرشان. بالاخره آتش بس را با یک فریب اعلام کردند. پهباد ما هم اشتباهی منطقه را امن اعلام کرد. یک ساختمانی در آنجا بود به نام خانه زرد که رنگ دیوارش زرد بودو دیوارش را تل اربعین نام نهادندکه باید حفظ می شد تا خان طومان وسوریه حفظ بماند. رزمندگان ما به سوی خانه زرد حرکت کردند،سید رضا طاهر با احتیاط وارد ساختمان شداما داعشی ملعون یک خشاب کامل را در سینه اش فرو برد وآنجا را به رگبار بست. سیدبا همان حال با زبان شمالی خطاب به دوستانش گفت"دله نه وشون دله درنه". ولی دوستانش به سویش شتافتند. ساختمان از اطراف وداخل در محاصره دشمن بود. تکفیریهاباتیرهایی که به سمتشان حرکت می دادند بدنشان راارباً اربا کردند. تعدادی هم در خون خود دست وپا زدند تاجان دادند. پنج شنبه و جمعه( ۱۶ و ۱۷ اردیبهشت ) همزمان بامبعث رسول اکرم(ص) هر سیزده نفرشان بر گزیده شدند. ابدان مطهرشان هم آن جا ماندو بعدازسالها از زمین شام به دیار علویان برگشت. چشمان زیبای محسن که پر از خون شده بود وهرازگاهی آه سردی رااز سینه اش بیرون می کشید دستش را محکم به زانوهایش می زدو اشعاری که سردار دلها حاج قاسم خوانده بود را تکرار می کرد: "هر که راصبح شهادت نیست شام مرگ هست بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی می کند".

مکالمات اول به نام تو برای تو محمود تیر خوردم محمود سید رضا عبدالله عبدالله من مشتاقم پشت خانه زرد مشتاقم..... مشتاق مشتاق سید رضا..... عبدالله خونه زرد مشتاقم یا حسینم دیگه...و آخرین مکالمه🌷 خونه زرد وضعیت قرمز مشتاقم خداحافظ #شهید محمود رادمهر #شهید سید رضا طاهر #شهید حسین مشتاقی # یاد کنیم شهدای کربلای خانطومان با ذکر صلوات یادواره مجازی شهدای خانطومان : 👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3986030592C4946d1a352

پیام سپاه کربلا به مناسبت سالگرد حماسه خانطومان در اردیبهشت مقاومت: 📌مسئولان برای گره گشایی از مشکلات مردم سیره جهادی شهدای خانطومان را الگوی خود قرار دهند 🔹در پیام سپاه کربلا به مناسبت سالگرد حماسه خانطومان و اردیبهشت مقاومت آمده است:مسئولان به سیره عملی، بصیرتی، معرفتی و جهادی شهدای حماسه ساز خانطومان رجوع کنند که آن‌ها در گره گشایی در مشکلات سرآمد همه دوران‌ها می باشند. 🔹آلاله‌های زهرایی خان طومان، نماد ایستادگی و مقاومت جوانان انقلابی در برابر ابزار‌های عظیم تبلیغاتی دشمنان اسلام هستند که با اخلاص و دلدادگی به مکتب فاطمی، الگویی اصیل برای نسلِ جوان مومن امروزی شدند. 🔹شهدای مدافع حرم در خان طومان نگذاشتند، خواسته استکبار جهانی به سرکردگی شیطان بزرگ آمریکای خونخوار و رژیم کودک کش صهیونستی، در منطقه‌ی غرب آسیا محقق شود و امروزه جهانیان شاهد به گل نشستن و افول سیاست‌های جنایتکارانه شیاطین در منطقه و دنیا هستند. #خبرگزاری_بسیج_مازندران #اردیبهشت_مقاومت 🌐متن کامل پیام در لینک زیر👇 https://basijnews.ir/00dtyi @Mazandbasij ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄

🎥مسافر 💐ویژه بازگشت شهدای قهرمان جبهه خانطومان سوریه 💠کاری از جبهه مدیا جبهه فرهنگی مازندران #الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @Modafeaneharaam

شروع مراسم از دقایقی پیش در نور مازندران