❣کی میشود که بال و پرم را تو وا کنی
دل را دوباره زائر کربُبَلا کنی
دوباره این دل من هوای کربلا کرد❣
دل شکسته ام را به غصه مبتلا کرد....
#روزتون_حسینی🌹🌾
❖
تمام شبکههای دنیا مجازیست
و من در این هیاهوی مجازی
دلم را تنها به حقیقت
شبکههای ضریح تو گره زدهام
اَللهُم ارزُقنى شفاعۃ الحسينﷺ
🏴🚩
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
برای ما ، کربلا بیش از آن که یک شهـر باشد ، یک افق است که آن را به تعداد شهـدایمان فتح کردہ ایم . .
🍂خودم رو #خادم #الشهدا نامیدم دریغ از اینکه
ذره ای برا شهدا کاری کنم
خودم را ادامه دهنده راه شهدا نامیدم دریغ از
اینکه حتی یک #قدم در #راه شهدا باشم
خودم را پاسدار #خون شهدا نامیدم #دریغ از
اینکه ...
#شرمنــــــــــــــــــــــــــــده ام
جا مانده ام از #قافله شهدا
جا مانده ام از قطار #شهدا
جا مانده ام از کاروان کربلائیان
جا مانده ام از کربلائیانی که #ارباب را زیارت کردند
مرا هم #شفاعت کنید
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌹 #شهیداحمدرضااحدی شهادت #کربلای۵ شهیدرضاساکی شهادت #کربلای۴ 🌸…… @Karbala_1365
❤️🍃🌺🍃
🍃🌺🍃
🌺
❤️ #عشق_بهانه_عاشقی...❤️
🌷 #احمدرضای عزیز ۲۵ شهریور است و سالروز میلادت و یقین دارم جاودانگی ات را
و باز #دلتنگ دیدنت ،دلتنگ سررسیدنت هستم.
همیشه این شعر سهراب را میخواندی و بعد از آن زمان سهراب شد شاعر دلتنگی هایم
این بار من زمزمه میکنم
✨به سراغ من اگر می آیی...،آهسته که نه میخواهم صدای قدمهایت را بشنوم،
چرا که دیروقتیست که نگران شکستن چینی تنهائی ام نیستم چرا که میهمان لحظه های تنهایی هایم بودی.
❤️ #احمدرضای من حالا که روز میلادت است ای همیشه افلاکی سری به پایبندان زمینی هم بزن... بگذار دعایت دعای امروزم باشد
✨خدایا ستاره ها که رفتند خورشید را نگهدار...✨
🌷 ۲۵#شهریور سالروز میلاد #شهید_دکتراحمدرضااحدی
گرامی باد...🌷
🌺ارسالی از اعضای کانال
🌸……
@Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
مشک جای خود... کوفيان گفتند: "دستان عباس به خيمه نرسد مبادا انگشت خيسش رفع عطش کند از شيرخواره ی حسي
یا حبیب الباکین
نوسروده ای برای باب الحوائج حضرت علی اصغر ع
نباشد در جهان وقتی که از مردانگی نامی
به دنیا می دهد بی تابیِ گهواره پیغامی
غریبیِ پدر را می زدی فریاد با گریه
گلویت غرق خون شد تا نماند هیچ ابهامی
گلویت از زبانت زودتر واشد ، نمی بینم
سرآغازی از این بهتر ، از این بهتر سرانجامی
تو در شش بیت حق مطلب خود را ادا کردی
چه لبخند پر از وحیی چه اشک غرق الهامی
علی را استخوانی در گلو بود و تورا تیری
چه تضمینی ، چه تلمیحی ، چه ایجازی ،چه ایهامی
تورا از واهمه در قامت عباس می بیند
اگر تیر سه شعبه کرده پیشت عرض اندامی
الا یا قوم ان لم ترحمونی فارحمو هذا....
برید این جمله را ناگاه تیرِ نا به هنگامی
چنان سرگشته شد آرامش عالم که بر می داشت
به سوی خیمه ها گامی به سوی دشمنان گامی
برایت با غلاف از خاک ها گهواره می سازد
ندارد دفنت ای شش ماهه غیر از بوسه احکامی
چه خواهد کرد با این حلق اگر ناگاه سر نیزه...
چه خواهد کرد با این سر اگر سنگ از سر بامی... کنار گاهواره مادر چشم انتظاری هست
برایش می برد با دست خون آلوده پیغامی
#یاعلی_مدد
🏴لٰالٰا بَراےِ آݩ ڪِه خــوٰابْ نَدارَد چِہ فٰایِــدِه؟!🏴
مٰاندَݩ بَراےِ آݩ ڪِه تٰــابْ نَدٰارَد چِہ فٰایِــدِه؟!
گیٖرَمْ تُو رٰا حُسیْــݩ بِگیٖرَدْ، بَغَــلْ ڪُنَد
وَقْتٖــے دُو قَطــْرِه آبْ نَـدٰارٰدْ چِہ فٰایِــدِه؟!
اِحْسٰاسِ مٰــادَرےٖ بِہ هَمیٖݩ شیٖـرْ دٰادَݩ اَسْݓْ
آرےٖ! وَلـےٖ رُبــٰابْ نَدٰارَدْ چِہ فٰایــِدِه؟!
اَندٰاخْتِہ حِــرزْ، اَگَرْ چِہ بِہ گَرْدَنَـݓْ
تٰا صورَتَݓْ نِقٰـابْ نَدٰارَدْ چِہ فٰایِــدِه؟!
پُرسِشْ نَڪُݩ سِہ شـُعبِہ بَرٰایَـمْ بُزُرگْ بوٖدْ
وَقْتـےٖ ڪَسـےٖ جَـوٰابْ نَدارَدْ چِہ فٰایــِدِه؟!
بٰا چِہ سـَرِ تُو رٰا بِہ نِـے بَنْدْ مےٖڪُنَنْدْ
زُلْفــٖے ڪِه پیــچُ و تٰـابْ نَدٰارَدْ چِہ فٖایــِدِه؟!
حضرݓ_علے_اصغــر
#شب_عشق
#شب_حضرت_علی_اصغر_ع
تا که انگور شود مِی ، دو سه سالی گذرد
تو به شش ماه شدی ناب ترین باده ی عشق..